آیه حجاب از آیات محکم است یا متشابه؟

تب‌های اولیه

39 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیه حجاب از آیات محکم است یا متشابه؟

آیه حجاب از آیات محکم است یا متشابه؟

سلام
اول بفرمایید محکم و متشابه چیه؟ ان وقت جوابتون مشخص می شه.

narenj;6520 نوشت:
سلام
اول بفرمایید محکم و متشابه چیه؟ ان وقت جوابتون مشخص می شه.

اینجا را مطالعه نمایید
http://www.askdin.com/showthread.php?p=3883#post3883

محمد;6499 نوشت:
آیه حجاب از آیات محکم است یا متشابه؟

با سلام
محمد عزیز شما ایه مورد نظر خود را بفرمایید تا راه جواب برای همکان هموار شود.لطفا سوره و ایه را ذکر فرمایید.

با سلام

جناب joker دوست عزیز جوابهای غیر عالمانه زیبنده بحث علمی نیست.

لطفا ایه 31 سوره نور را مطالعه فرمایید -

برادر عزیز

در بحث علمی موضوع مورد بحث و تبادل نظر قرار می کیرد و با اصل موضوع کار دارند و در صدد اثبات یا نفی موضوع اندو در مراحل بعدی پس از اثبات یا نفی موضوع اسیب ها یا فواید ان مورد بحث قرار می کیرد و.......

جان برادر

این که نمی شود شما هرچه از دلتان براید نثار کشور و مردم کنید و انتظار بسته نشدن مطلب خود را داشته باشید 

این که رسم تضارب ارا نیست .

محمد;6499 نوشت:
آیه حجاب از آیات محکم است یا متشابه؟


بنام خدا


علاوه بر نکته ای که جناب طاها اشاره کردند مبنی بر اینکه ذکر آیه و سورۀ مورد نظر، راه را بر پاسخ دقیق تر هموار می کند.


توجه به نکاتی چند، پیرامون آیات محکم و متشابه ما را به کلیت جواب، رهنمون و نزدیک می سازد.


1. آيات قرآن مجيد به نصّ خود، بر دو گونه اند: محكم و متشابه؛ قوله تعالي: «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلا أُولُو الألْبَابِ؛ اوست كسي كه كتاب را بر تو نازل كرد، بخشي از آن آيات محكماتي است كه ريشه و مادر كتابند و بخش ديگر متشابهاتند، اما كساني كه در دلهاشان كجي و بيماري است، پيروي مي‌كنند، آنچه را متشابه است، براي بدست آوردن فتنه و به دست آوردن تأويل (ناروا)، در حالي كه تأويل واقعي آن را نمي دانند مگر خداوند و راسخان در علم كه مي‌گويند به آن ايمان آورديم، همه از نزد پروردگار ماست و (به اين مطلب مهم) يادآور نمي شوند مگر خردمندان[1]».

2. به اجمال مي‌توان گفت ‏‏‏‏‏‏‎‎مراد از محكم آيه‌اي است كه فهم آن قطعي است و احتمال ديگري در آن راه ندارد؛ مانند قول تعالي: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى ؛ خداوند فرمان مي‌دهد، به عدالت و نيكوكاري و بخشش به خويشاوندان[2]»؛ و مراد از متشابه، آيه‌اي است كه احتمال ديگري در آن مي‌رود مانند: « الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ؛ خداوند بر روي عرش مستقر گشت» يا « خداوند بر عرش استيلاء و حكومت دارد[3]».

3. اگر گفته شود: چرا در قرآن آيه متشابه آمده تا باعث اشتباه گردد؟ در جواب مي‌گوييم: قرآن مجيد به زبان عربي نازل شد و اين زبان و بلكه همه زبان‌ها داراي دستوراتي خاص جهت استعمال و استخدام كلمات مي‌باشند؛ از جمله استعمال مجاز، استعاره، كنايه، كلمات مشترك و امثال آنها؛ و اين نوع استعمالات الزامي و قهري اند، زيرا الفاظ محدودند و معاني و مفاهيم نامحدود. بنابراين براي به كار بردن الفاظي چند در برابر گروهي از مفاهيم، به دليل عدم وضع لفظ خاص، به ناچار بايد از مجاز و امثال آن استفاده كرد كه ناگزير اين نوع استعمالات، مورد احتمال و اشتباه واقع مي‌شوند.

4. البته راه حل مسئله نيز آسان است و آن وجود قرائن بر مطلب مي‌باشد؛ يعني در مواردي كه مجموع آيه يا بخشي از آن متشابه باشد، با عرضة آن بر ديگر آيات محكمات، آية متشابه از حالت اوليه خود خارج شده و محكم مي‌گردد؛ چنانكه آيه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ[4]» كه از محكمات است، همه متشابهاتي را كه افاده تجسيم مي‌دهند، از حالت تشابه بيرون مي‌آورد؛ يا آيه «وَجَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا؛ پروردگار تو مي آيد در حالي كه ملائكه به صف آمده اند[5]»، كه از متشابهات است (چون آمدن به معني تحرك و ترك موضعي و حيازت موضع ديگر است و هلم جُرّا) و چون خداوند به دليل «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ[6]» مانندي ندارد، پس مراد از«جاء» در آيه فوق، معني مجازي آن است؛ يعني«جاء امر ربك».

پس به اين صورت و روي هم رفته بايد قبول كرد كه همه قرآن محكم است، چنانچه امام صادق ‹‌ع› مي فرمايد: «والمتشابه ما اشتبه علي جاهله؛ متشابه آن است كه بر نادان به آن مشتبه شود، نه بر عالم[7]»

در نتیجه و با این نگاه، می توان نتیجه گرفت که آیات حجاب نیز از جمله آیات محکم هستند و در صورت وجود تشابه در بخشی از این آیات با عرضۀ آن بر آیات دیگر قرآن، از حالت متشابه خارج و محکم می گردد.

موفق باشید ...


پي نوشت ها____________________________________

[1]. آل عمران/ 7.

[2] . نحل/ 90.

[3]. طه/ 5.

[4]. شوري/11.

[5]. فجر / 22.

[6]. شوري/11.

[7]. بحارالانوار، 92/15، بنقل از نشریۀ الکترونیکی پرسمان.

طاها;6570 نوشت:
محمد عزیز شما ایه مورد نظر خود را بفرمایید تا راه جواب برای همکان هموار شود.لطفا سوره و ایه را ذکر فرمایید.

با سلام وتشکر از اهتمام کارشناسان محترم در جواب به سوالات
آیه مورد نظر :سوره مبارکه نور آیه31
"وقل للمومنات يغضضن من ابصارهن ويحفظن فروجهن ولا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها وليضربن بخمرهن علي جيوبهن ولا يبدين زينتهن الا لبعولتهن او آبايهن او آباء بعولتهن او ابنايهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بني اخوانهن او بني اخواتهن او نسايهن او ما ملكت ايمانهن او التابعين غير اولي الاربه من الرجال او الطفل الذين لم يظهروا علي عورات النساء ولا يضربن بارجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن وتوبوا الي الله جميعا ايها المومنون لعلكم تفلحون"

طاها;6570 نوشت:
با سلام محمد عزیز شما ایه مورد نظر خود را بفرمایید تا راه جواب برای همکان هموار شود.لطفا سوره و ایه را ذکر فرمایید.

شما که نه سوره را می دانی! نه آیه را می دانی! چه تفسیری می خواهی از آن بکنی؟
تفسیر را کسی انجام می دهد که تسلط به قرآن داشته باشد!!
اگر قرار است شما بروید چهار تا کتاب تفسیر را باز بکنید و از روی ان مطلبی بنویسید! که این نیاز به تخصص خاصی ندارد. جناب محمد هم می تواند بروند از کتب تفاسیر آن را ببینند.
طاها;6571 نوشت:
با سلام جناب joker دوست عزیز جوابهای غیر عالمانه زیبنده بحث علمی نیست. لطفا ایه 31 سوره نور را مطالعه فرمایید -

آیه 31 سوره نور جزو آیات منسوخ است. شما بروید آیه 59 سوره احزاب را نگاه بکنید. چون حکم کاملتر شده است و آیه 31 سوره نور را نسخ کرده است!
طاها;6571 نوشت:
برادر عزیز در بحث علمی موضوع مورد بحث و تبادل نظر قرار می کیرد و با اصل موضوع کار دارند و در صدد اثبات یا نفی موضوع اندو در مراحل بعدی پس از اثبات یا نفی موضوع اسیب ها یا فواید ان مورد بحث قرار می کیرد و....... جان برادر این که نمی شود شما هرچه از دلتان براید نثار کشور و مردم کنید و انتظار بسته نشدن مطلب خود را داشته باشید این که رسم تضارب ارا نیست .

اولا در آنجا بحث علمی شد. من عقیده خودم و عقیده آیت الله طالقانی و مراجع شیعی فعلی ( که مورد استاده حکومت است ) را در این مورد اعلام کردم.
و با استدلالهای من مراجع فعلی برداشت کاملا غلطی از حجاب داشتند.
1- یا این حکم مختص ( و همچنین در 31 سوره نور ) زنان مومنان و زنان پیامبر و دخترانش بوده و برای همگان واجب نشده!
2-یا اینکه برای کل مسلمین بوده و حجاب کامل با روبند بوده! نه ان چیزی که مراجع نوشته اند ( یعنی دستها و گردی صورت و پاها اشکال ندارد!)
3- در هر دو صورت هم این آیه حکم حکومتی نیست . که برای تمام افراد زیر لوای حکومت اسلامی ( یهودیان و مسیحیان و کافران ) هم اجبار شده باشد. یک حکم دینی است مانند نماز و روزه که برای مومنان و زنان و دختران پیامبر ( یا مسلمانان ) آمده است.
کجای این صحبت غیر علمی بوده است؟

joker;6578 نوشت:
اولا در آنجا بحث علمی شد. من عقیده خودم و عقیده آیت الله طالقانی و مراجع شیعی فعلی ( که مورد استاده حکومت است ) را در این مورد اعلام کردم. و با استدلالهای من مراجع فعلی برداشت کاملا غلطی از حجاب داشتند.

joker;6578 نوشت:
شما که نه سوره را می دانی! نه آیه را می دانی! چه تفسیری می خواهی از آن بکنی؟ تفسیر را کسی انجام می دهد که تسلط به قرآن داشته باشد!! اگر قرار است شما بروید چهار تا کتاب تفسیر را باز بکنید و از روی ان مطلبی بنویسید! که این نیاز به تخصص خاصی ندارد. جناب محمد هم می تواند بروند از کتب تفاسیر آن را ببینند.

و سلامی دوباره

ما افتخارمان مفاخر شیعه هستند و استناد به مطالب و تفسیرهای ایشان را سرلوحه اندیشه های خود قرار می دهیم هر چند دید انتقادی و ابداعی خویش را فراموش نمی کنیم .

بر خود می بالم که تفاسیر عالمان دینی را می خوانم و با افزودن بر معارف دینی خویش جواب کسانی را می دهم که تکیه بر تفکرات ناقص خویش را افتخار می دانند

فرموده اید که تفسیر را کسی می تواند بکند که تسلط بر قران داشته باشد

شما به چه دلیل تسلط بنده را بر قران نفی می کنید و تسلط خود بر قران را چه می دانید؟ اشنایی با نام و نشان سوره ها را تسلط بر قران می خوانید.

تفسیر قران کردن و مفسر قران شدن که حرف زدن از مسایل اجتماعی و سیاسی نیست -هر چند ان هم روش خود دارد- که هر کسی هر تحلیلی بدهد

استادقراعتی که همه ایشان را به مانوس بودن به قران می شناسند که خود تفسیر قران دارد و در نگارش تفسیر نمونه نیز شرکت داشته می فرمایند:
بنده الان هم هر وقت به مطلب تازه ای در تفسیر قران برمی خوردم سریع پیش یکی از مفسرین می رفتم تا صحت و سقم ان را بدست عالم و مفسر بررسی کنم

کاش مدیر محترم سایت مطلب شما را حذف نمی کردند تا کاربران استدلالات و بحث علمی ابو علی سینا وار شما را که دست همه را بسته بودید، مشاهده می کردند

برادر عزیز

چندین بار رعایت احترام متقابل در بحث را خدمتتان متذکر شده ام انگار طرز بیان شما در بحث علمی نیشدار است و ترمیم بردار نه

مباحثه علمی منش و روشی دارد هزار مرتبه برتر از خود استدلال در بحث است توپ و تشر زدن به این و ان و به امان خدا زبان رها کردن و افتخار بسته شدن تایپیک که دردی را دوا نمی کند

بنده خواهش عاجزانه دارم که لحن و بیان خویش را در مباحث علمی تغییر دهید تا باعث رنجش خاطر دوستان و کاربران محترم نشود

عزیز برادر

ما در مکتب همین تفاسیر و عالمان اموخته ایم که مراع در بحث علمی حرام شرعی است و بحثی که نتیجه ای ندهد و توهین طرفین را داشته باشد حرام شرعی است.

ما در مکتب قران اموخته ایم که اکر در وسط جنک هم کسی بحث علمی کرد با محافظ طرف را به کناری بیاورید و مباحثه کنید و باز دوباره با محافظ به اردوکاه خودش باز گردانید

ما توپ و تشر و با کنایه بد وبیراه کفتن را مردود می دانیم بیایید لحن مناظره خویش را تصحیح و وقت ما و دیکران را در این وادی تلف نکنید

joker;6578 نوشت:
آیه 31 سوره نور جزو آیات منسوخ است. شما بروید آیه 59 سوره احزاب را نگاه بکنید. چون حکم کاملتر شده است و آیه 31 سوره نور را نسخ کرده است!

جنابjoker دلیل شما برای نسخ آیه 31 سوره نور چیست؟از خودتان دلیل دارید یا از کتب تفسیری؟اگر از کتب تفسیری است بفرمایید تا استفاده کنیم.
joker;6578 نوشت:
و با استدلالهای من مراجع فعلی برداشت کاملا غلطی از حجاب داشتند

شما مگر از علما هستید که به برداشت علما ایراد میگیرید؟

باسمه تعالی
با سلام
در قرآن مجید دو آیه در مورد حجاب آمده است:

1- آیه 59 احزاب :يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ
يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن‏

2- آیه 31 نور:...وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِن‏...
آیه اول از حیث اصل حجاب محکم است و وجوب حجاب از آن فهمیده می شود اما از حیث نوع و کیفیت حجاب متشابه می باشد و سبب آن تفاسیر مختلف در مورد «جلباب»و «یدنین »است. «جلباب »به سه معنا آمده است:
1- ملحفه (چادر) و پارچه بزرگى كه از روسرى بلندتر است و سر و گردن و سينه‏ ها را می‏ پوشاند.
2-مقنعه و روسری
3- پیراهن گشاد
اگر چه این سه معنا باهم متفاوتند ولی قدر مشترک همه آنها این است که زن باید بدن خود را بوسیله آن بپوشاند.( اصل حجاب)
در مورد« یدنین» هم بعضی پوشش صورت را استفاده کردند البته کمتر کسی از مفسران صورت را داخل در حجاب دانسته اند و آیه هم دلالتی بر آن ندارد.
آیه دوم هم در اصل حجاب محکم است و وجوب حجاب از آن فهمیده می شود اما ازجهت نوع حجاب متشابه است که آیا حجاب با روسری واجب است یا نه؟ البته چون نوع پوشش زنان زمان نزول به این صورت بوده که روسری می گذاشتند و اطراف آن را به پشت سر می انداختند و گلو و سینه آنان بعضا معلوم بود سخن از (خمرهن) آمده است و آنجه مهم است محجوب بودن زن و عدم جلب توجه است.


سلام
یه نکته ر وفقط میکم در مورد ایات محکم و متشابه

وقتی مسئله حجاب و رعایت ان امری عقلی است دیگر ایات محکم و متشابه بودن ایه حجاب معنائی پیدا نمیکند چون هر عقل سلیمی دلایل رعایت حجاب را میپذیرد

محمد;6599 نوشت:
جنابjoker دلیل شما برای نسخ آیه 31 سوره نور چیست؟از خودتان دلیل دارید یا از کتب تفسیری؟اگر از کتب تفسیری است بفرمایید تا استفاده کنیم.

نسخ بودن این آیه مشخص است. وقتی آیه ای کاملتر می آید و حکمی می آید که از حکم قبلی کاملتر است. آیه قبلی را نقض می کند. نیاز به تفسیر خاصی هم نیست. از واضحات دین اسلام است!
ضمن اینکه شما اگر می خواستید به کتب تفسیر مراجعه بکنید! منتظر اذن من نمی ماندید!
چند احتمال وجود دارد
1-یا مراجعت کردید و جواب نیافتید!
2- یا منتظر هستید یکی از این افراد سایت بروند و جواب این سوال را برایتان بیاورد.
3- و یا تیری در تاریکی می زنید و مردم را سرکار می گذارید؟
4- یا قصد بالا بردن پست دارید؟
5- یا می خواهید افتخار اسامی تاپیک برای شما باشد؟
6- یا سوال می پرسید تا اساتید را سرگرم کنید.
( ضمن اینکه من دیدم سوالات شبهه ناک زیادی را در این سایت مطرح می کنید! )
محمد;6599 نوشت:
شما مگر از علما هستید که به برداشت علما ایراد میگیرید؟

آن عالمی که در نظر شماست خیر. من آن عالم نیستم. اما هم تحقیقاتم بیشتر از شماست. و هم به فهم و شعور خودم آنقدر اطمینان دارم که فرق تفسیر غلط و درست را بفهمم.
در ثانی :من برای ادعای خودم به سخن آیت الله طالقانی ( مفسر قرآن ) هم استناد کردم. به هر حال ایشان هم مفسر قرآن بودند و هم در همین قرن زندگی می کردند. و تفسیر ایشان چون در قرن علم و تکنولوژی رندگی کرده اند و با علم روز آشنا تر بوده اند به مراتب ارزشمند تر از تفاسیری است که یک عالم در 500 سال پیش و با دانش ان زمان از قرآن داشته است!

سعید;6612 نوشت:
در مورد« یدنین» هم بعضی پوشش صورت را استفاده کردند البته کمتر کسی از مفسران صورت را داخل در حجاب دانسته اند و آیه هم دلالتی بر آن ندارد.

این قسمت آیه "أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن‏ " دلالت بر این دارد که حجاب باید صورت را بپوشاند.
زیرا آیه گفته است . حجاب را بپوشانید تا شناخته نشوید. اگر صورت باز باشد شناخته خواهند شد.
گمنام;6621 نوشت:
وقتی مسئله حجاب و رعایت ان امری عقلی است دیگر ایات محکم و متشابه بودن ایه حجاب معنائی پیدا نمیکند چون هر عقل سلیمی دلایل رعایت حجاب را میپذیرد

چه دلیل عقلی بر آن وجود دارد؟
( آمار بالای سرچ کلمات مستهجن در گوگل توسط کاربران عربستان و ایران و دیگر کشورهای مسلمان دلیل عقلی آن است؟ )

joker;6631 نوشت:
نسخ بودن این آیه مشخص است. وقتی آیه ای کاملتر می آید و حکمی می آید که از حکم قبلی کاملتر است. آیه قبلی را نقض می کند. نیاز به تفسیر خاصی هم نیست. از واضحات دین اسلام است!

از کارشناسان محترم خواهشمندم در مورد ادعایjoker در مورد نسخ آیه 31 سوره نور توضیح دهند.

joker;6631 نوشت:
1-یا مراجعت کردید و جواب نیافتید! 2- یا منتظر هستید یکی از این افراد سایت بروند و جواب این سوال را برایتان بیاورد. 3- و یا تیری در تاریکی می زنید و مردم را سرکار می گذارید؟ 4- یا قصد بالا بردن پست دارید؟ 5- یا می خواهید افتخار اسامی تاپیک برای شما باشد؟ 6- یا سوال می پرسید تا اساتید را سرگرم کنید. ( ضمن اینکه من دیدم سوالات شبهه ناک زیادی را در این سایت مطرح می کنید! )

بنده سوالاتم را مطرح میکنم تا بوسیله کارشناسان دینی (نه کسی که نه اعتقادش را می دانم نه سطح علمی اش را) پاسخ داده شوند تا هم خودم به جواب برسم وهم کسانی که بعدا این پرسش ها وپاسخ ها را ملاحظه می کنند استفاده کنند وزحمت درج دوباره آنها را نکشند فکر نمیکنم این کار بنده قابل خرده گرفتن باشد که شما این لیست را تهیه کرده اید. شما هم می توانید سوالات وشبهاتتان را مطرح کنید نه اینکه ایراد بگیرید. شما اگر به متخصص قلب مراجعه کنید واو بگوید فلان دارو را بخور به تجویز متخصص ایراد میگیرید؟؟؟مسائل دینی هم از این قبیل است وباید متخصص آن جوابش را بگوید.قصدم توهین به شما نیست اما من هم اگر قلبم مشکلی داشته باشد به متخصص قلب مراجعه میکنم نه مهندس عمران

محمد;6657 نوشت:
بنده سوالاتم را مطرح میکنم تا بوسیله کارشناسان دینی (نه کسی که نه اعتقادش را می دانم نه سطح علمی اش را) پاسخ داده شوند تا هم خودم به جواب برسم وهم کسانی که بعدا این پرسش ها وپاسخ ها را ملاحظه می کنند استفاده کنند وزحمت درج دوباره آنها را نکشند فکر نمیکنم این کار بنده قابل خرده گرفتن باشد که شما این لیست را تهیه کرده اید. شما هم می توانید سوالات وشبهاتتان را مطرح کنید نه اینکه ایراد بگیرید. شما اگر به متخصص قلب مراجعه کنید واو بگوید فلان دارو را بخور به تجویز متخصص ایراد میگیرید؟؟؟مسائل دینی هم از این قبیل است وباید متخصص آن جوابش را بگوید.قصدم توهین به شما نیست اما من هم اگر قلبم مشکلی داشته باشد به متخصص قلب مراجعه میکنم نه مهندس عمران

جناب محمد یک سوال خیلی مشخص دارم. شما چقدر در مورد مدیران اینجا که نام کارشناس گرفته اند می دانید؟ چند سال سن دارند؟ چقدر درس خوانده اند؟ درجه و رتبه علمی آنها چیست؟
من نمی دانم از لحاظ شما متخصص به چه کسی گفته می شود؟
یه کسی که حتی آیه و سوره ای که شما گفتید را نمی داند؟
کسی که تسلط بر قرآن ( اصلی ترین و مهمترین منبع اسلامی )ندارد! نظرش چقدر برای شما ارزش دارد؟*
به نظر شما کپی کردن از تفسیر نمونه و المیزان تخصص می خواهد؟
جناب محمد خودتان را دست کم نگیرید. شما فقط یک چیز کم دارید. و آن کتب تفسیر است. می خواهید فایل pdf آن را در اختیارتان قرار بدهم ؟ انگاه در می یابید شما هم متخصص قرآن هستید.
------------------------------------------------------------
*:مثال پزشک را زدید!
آیا تا بحال شده پزشکی از شما سوال بکند : آقای محترم اسم بیماریتان را بگویید تا من در کتابم جستجو بکنم داروهای آن را برای شما بیرون بیاورم و برایتان در نسخه بنویسم!
شما به چنین پزشکی متخصص می گویید؟

**:یکی از اصول تفسیر قرآن تسلط کامل بر قرآن است. آیات قرآن گاه ناسخ و منسوخ همدیگرند. و گاه کامل کننده یکدیگر. و گاه تفسیر یک آیه در خود قران است.
حال اگر فردی آیات قرآن را تسلط نداشته باشد. چگونه می تواند تفسیر درستی انجام بدهد؟

joker;6661 نوشت:
جناب محمد یک سوال خیلی مشخص دارم. شما چقدر در مورد مدیران اینجا که نام کارشناس گرفته اند می دانید؟ چند سال سن دارند؟ چقدر درس خوانده اند؟ درجه و رتبه علمی آنها چیست؟ من نمی دانم از لحاظ شما متخصص به چه کسی گفته می شود؟ یه کسی که حتی آیه و سوره ای که شما گفتید را نمی داند؟ کسی که تسلط بر قرآن ( اصلی ترین و مهمترین منبع اسلامی )ندارد! نظرش چقدر برای شما ارزش دارد؟* به نظر شما کپی کردن از تفسیر نمونه و المیزان تخصص می خواهد؟

تا انجا که در مورد کارشناسان این سایت تحقیق کرده ام میدانم که در مسائل دینی تخصص دارند واما در مورد شما با مراجعه ای ساده به پست هایتان... بگذریم
حالا شما چرا اینقدر دست وپا می زنید که ما در اینجا سوالاتمان را مطرح نکنیم!

محمد;6657 نوشت:
از کارشناسان محترم خواهشمندم در مورد ادعایjoker در مورد نسخ آیه 31 سوره نور توضیح دهند. مطرح میکنم تا بوسیله کارشناسان دینی (نه کسی که نه اعتقادش را می دانم نه سطح علمی ا

بنام خدا


آنچه در این مجال بدیهی و لازم بذکر است، عبارت از این است که؛ مباحث قرآنی بدلیل اهمیت وافر و حیاتی آن، باید توسط قرآن شناسان و مفسران مورد بررسی قرار گیرد. نه آنکه هر کسی، از راه رسیده، بدون بررسی محققانه و ذکر اسناد مربوط به آن، و دلایل و قرائن، مطلبی خلاف واقع و منطبق بر فهم غیر مبنائی خود را ادعا کند.

در ادامه با شیوه ای محققانه و متکی به اسناد و مدارک و البته اجمالی به بررسى آيات ناسخ و منسوخ می پردازیم:

اگر از افراطى كه برخى در زمينه اكتشاف

مصطفى زيد در كتاب خود، موارد ادّعايىِ نسخ را نزد متقدمان اين‏گونه گزارش مى‏كند:

ابوعبداللَّه، محمدبن حزم 214 مورد؛ ابوجعفر نحاس 134 مورد؛ ابن‏سلامه 213 مورد، و ابن‏جوزى 247 مورد را از مصاديق نسخ دانسته‏اند.(2)

سيوطى در الاتقان ضمن ردّ طرفداران كثرت نسخ، در يك بررسى در مورد آيات‏نسخ، از ابتدا تا انتهاى قرآن موارد معدودى را ذكر نموده است كه مجموعه آيات منسوخ نزد ایشان، 21 آيه است كه در منسوخ ‏بودن يك مورد آن هم، ترديد مى‏نمايد. زرقانى نيز به پيروى از سيوطى همين آيات را مورد بررسى قرار داده است.(3)

دكتر صبحى صالح پس از بيان اين مطلب كه محقّقان، آيات منسوخ قرآن را اندك مى‏دانند، به نظر سيوطى اشاره نموده مى‏گويد:

آيةاللَّه محمدهادى معرفت مفسر و قرآن شناس بزرگ معاصر، در بررسى‏هاى خود، تنها هشت آيه را منسوخ مى‏داند، كه عبارتند از: آيه نجوا، آيه عدد مقاتلان، آيه اِمتاع، آيه جزاى فاحشه، آيه توارث به ايمان، آيات صفح، آيات معاهده و آيات تدريجى‏بودن تشريع قتال.(5)

علاّمه شعرانى نيز به پنج مورد از نسخ معتقد است.(6) آيةاللَّه خوئى، جز يك مصداق براى نسخ قائل نيست و آن آيه نجواست.(7)

سيد اسماعيل صدر افزون بر آيه نجوا، آيه 65 سوره انفال را نيز منسوخ مى‏داند.(8)

علامۀ طباطبائی مفسر بزرگ قرآن، در تفسير الميزان خود، آيات ناسخ و منسوخ را به 6 مورد زیر محدود نموده که در ادامه، تنها به ذکر عناوین آنها می پردازیم:

1. آيه عفو و بخشش‏،(9) که با آیۀ قتال،(10) نسخ شده است. (11)

2. آيه نسخ حرمت زناشويى در شب‏هاى ماه رمضان‏: (12)

اين آيه با نزولش حرمت را نسخ و حليّتِ نزديكى با همسران را تشريع نمود. (13)

3. آيه جزاى فاحشه‏:

حكم جَلْد و تازيانه، حكم حبس ابد آنها را نسخ نمود و بديهى است كه حكمى كه در اواخر زمان حيات پيامبر و پس از آن حضرت بر زنان زناكار جارى مى‏گرديد، زدن تازيانه بود و نه حبس ابد آنها در خانه. بنابراين آيه با فرض اين كه دلالت بر حكم زنان زناكار داشته باشد، با آيه جَلْد (الزّانية والزّانى‏، فاجلدوا كُلَّ واحدٍ منهما مأة جَلْدة...؛ به هر زن زناكار و مرد زناكار صد تازيانه بزنيد...) نسخ گرديده است. (14)

4. آيه توارث از طريق ايمان‏:

با نزول اين آيه، ارث به نَسَب، جاى توارث به ايمان را گرفت.(15)

5. آيه نجوا:(16)

علاّمه طباطبائى مى‏گويد: مؤمنان و صحابه، نجوا با پيامبر را براى خوف از بخشش مال، ترك نمودند و هيچ‏كس جز علىّ‏بن ابى‏طالب با پيامبر سخن نگفت. على(ع) ده مرتبه اقدام به اين كار نمود و براى هر مرتبه يك صدقه داد؛ تا آن‏كه آيه بعدى از همين سوره نازل شد و شديداً صحابه و مؤمنان را مورد عتاب قرار داد: ءَأَشفَقْتُم اَنْ تُقَدِّموا بَيْنَ يَدى نجواكُم صَدَقات...؛ آيا ترسيديد كه پيش از گفت‏وگوى محرمانه خود، صدقه‏اى تقديم بداريد.... با نزول اين آيه، حكم آيه سابق نسخ گرديد. (17)

6. آيه عدد مقاتلان‏:(18)

در مورد اين آيه، گرچه التمهيد آن را از آياتى دانسته است كه با آيه بعدش نسخ مى‏گردد،(19) البيان و الميزان، سياق هر دو آيه را، شاهدى بر نزول همزمان آنها دانسته‏اند؛ بنابراين ناسخ‏بودن آيه دوم، نسبت به آيه اوّل را نمى‏پذيرند.(20)، (21)

آنچه از این تحقیق بدست بدست می آید، طبق نظر اکثر مفسران و قرآن پژوهان متأخر و خصوص مفسران شیعی، آیۀ 31 سورۀ نور، جزو آیات نسخ شده نیست.

در پایان برای چندمین بار به جناب ژوکر تذکر می دهم: که در مباحثات رعایت ادب و احترام مباحثه را رعایت کنند و با ادبیات تند و زننده و کنایه ای شان، از توهین و تخریب کاربران و کارشناسان محترم پرهیز نمایند. در غیر اینصورت مطابق قوانین سایت با ایشان برخورد خواهیم کرد.



بعلاوه در صورتیکه مطالبی را به کسانی نسبت می دهند یا نقل قول می کنند، حتی الامکان با ذکر سند باشد. ممنون می شویم

موفق باشید ...

پاورقی________________________

1 . الفوز الكبير فى اصول التفسير.

2 . رساله

3 . ر.ك: الاتقان، ج‏2، ص‏708 - 712؛ مناهل العرفان، ج‏2، ص‏256 - 270.

4 . مباحث فى علوم القرآن، ص‏273 و 274.

5 . ر.ك: التمهيد، ج‏2، ص‏300 - 316.

6 . رساله

7 . البيان، ص‏373 - 380.

8 . رساله

9 . بقره (2) آيه 109 .

10 . توبه (9) آيه 29.

11 . برای مطالعۀ بیشتر : الميزان، ج‏1، ص‏257.

12 . بقره(2) آيه 187.

13 . برای مطالعۀ بیشتر : الميزان، ج‏2، ص‏45.

14 . برای مطالعۀ بیشتر ر.ک: الميزان، ج‏4، ص‏233.

15 . برای مطالعۀ بیشتر ر.ك: الميزان، ج‏9، ص‏141 - 143 و نيز ر.ك: التمهيد، ج‏2، ص‏309 و 310.

16 . مجادله(58) آيه 12.

17 . برای مطالعۀ بیشتر الميزان، ج‏19، ص‏189؛ البيان، ص‏373 - 380؛ التمهيد، ج‏2، ص‏300.

18 . انفال(8) آيه‏65.

19 . التمهيد، ج‏2، ص‏301.

20 . ر.ك: البيان، ص‏354؛ الميزان، ج‏9، ص‏125.

21. برگرفته از درسنامۀ علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، با تغییر و حذف و اضافه.

محمد;6665 نوشت:
تا انجا که در مورد کارشناسان این سایت تحقیق کرده ام میدانم که در مسائل دینی تخصص دارند واما در مورد شما با مراجعه ای ساده به پست هایتان... بگذریم حالا شما چرا اینقدر دست وپا می زنید که ما در اینجا سوالاتمان را مطرح نکنیم!

خوب معلومه! چون هم وقت مارو می گیری. هم به جوابت نمی رسی!!!

joker;6673 نوشت:
خوب معلومه! چون هم وقت مارو می گیری. هم به جوابت نمی رسی!!!

بنده از ابتدا همانگونه که قبلا هم گفته ام سوالاتم را از کارشناسان پرسیده ام نقل شما مانند شخصی است که خواستند دونفر را به اتهامی دستگیر کنند نفر سوم گفت ما سه تا را کجا میبرین
در ضمن پاسخ بسیاری از سوالاتم را در این سایت وزین دریافت نموده ام.
در این خصوص اگر میخواهید ادامه دهید در پروفایلم قرار دهید تا در اینجا به بحث اصلی پرداخته شود

واقعا این همه جدل و اتلاف وقت برای چی؟

حجاب بحثی علمی و عقلی است این همه هم کارشناسان و عزیزان دلیل اوردند خب کسی که نخواهد حقیقت ر وبپذرد 1000 دلیل دیگر را هم نمیپذیرد

اگر بنده جوابjoker را دادم فقط برای این بود که برای همه واضح شود که این فرد به دنبال رسیدن به واقع نیست وشاید یکی از اهدافش در این سایت منحرف کردن مباحث باشد (نظر شخصی بنده این است که ایشان هدفی غیر از این ندارد )
مثلا در مورد همین آیه حجاب بحث نسخ چه ربطی به محکم ومتشابه دارد؟؟؟

صدیق;6671 نوشت:
در ادامه با شیوه ای محققانه و متکی به اسناد و مدارک و البته اجمالی به بررسى آيات ناسخ و منسوخ می پردازیم:

بحثی که شما انجام دادید تنها آوردن تاریخچه ای کوتاه از نسخ بود. و کاش قبل از بحث آیات نساخ و منسوخ و علت اختلاف فاحش بین اعداد را هم بیان می کردید؟! *
معنای آیات ناسخ و منسوخ : آیاتی در قرآن هستند که درباره یک مساله خاص حکمی جدید می آمد و حکم گذشته را لغو می کرد. به چنین آیاتی ناسخ و به آیات و احکام گذشته منسوخ گفته می شد.
آیات ناسخ و منسوخ بر سه دسته تقسیم می شوند
1- تکمیل
2- تغییر
3- تعویض

تکمیل : برخی احکام در اسلام به تدریج بر مسلمانان نازل می شد. مانند احکام شراب . که در ابتدا فقط مسلمانان را از ان منع می کرد . سپس حکمی آمد که کسانی که مشروب می خورند تا 40 روز نماز نخوانند. و سپس حکم حد برای شراب نازل شد.
درواقع حکم حد احکام قبلی را کامل می کرد. یعنی علاوه بر اینکه فرد 40 روز نمازش قبول نمی شود. حکم حد هم بر او واجب می شود.
تغییر:برخی آیات در قرآن برای تغییر یک حکم می آمد. مثلا در آیه تغییر قبله اصل نماز باقی می ماند. اما نماز از بیت المقدس به سمت کعبه انجام می شد.
تعویض : برخی از آیات کلا حکم قبلی را منتفی می کرد و آن را با حکم جدید عوض می کرد. مثل حکم برداشت حرام شدن زن در ماه رمضان که بعد از این حکم دیگر زن برای مرد در ماه رمضان حلال می شد.

درواقع علت اختلافی که برخی مفسرین دارند. ( بالاخص اختلافات فاحش عددی بین 247 و 6 مورد! ) از تعریف نسخ نشات می گیرد. برخی مفسرین آیات تعویض را فقط آیات نسخ می دانستند. و برخی مفسرین همه آیات را اعم از تکمیل و تغییر و تعویض از جنس نسخ می دانستند.

در آیه ای هم که اشاره شد. یعنی آیه حجاب : بحث تکمیل و تغییر مطرح است. نه تعویض حکم. چون در آیه 59 سوره احزاب حکم حجاب نفی نشده است و یا با حکمی دیگر تعویض بشود. بلکه حجاب را کاملتر کرده است. و نحوه پوشش را تغییر داده است. ( از حجاب نیمه به حجاب کامل!)

اما به هر حال چه شما این آیه را ناسخ بدانید و چه ندانید. در اصل فرقی نمی کند.( من با اسامی کاری ندارم و روی ان جدال نمی کنم.) حکم حجاب بعد از آیه 59 احزاب تغییر پیدا کرده است. و شما نمی توانید تنها با استناد به آیه 31 سوره نور حکم برای حجاب تعیین بکنید!! ( همانطور که نمی توانید بدون در نظر گرفتن آیه حد برای شراب و با استناد به آیات دیگر حکم برای شرابخواری تعیین بکنید! )

------------------------------------------
*: امیدوارم این قصور شما عمدی نباشد. چون این مبحث بحث اعتقادی نیست که بخواهید از دین دفاع بکنید.

محمد;6678 نوشت:
ه از ابتدا همانگونه که قبلا هم گفته ام سوالاتم را از کارشناسان پرسیده ام نقل شما مانند شخصی است که خواستند دونفر را به اتهامی دستگیر کنند نفر سوم گفت ما سه تا را کجا میبرین در ضمن پاسخ بسیاری از سوالاتم را در این سایت وزین دریافت نموده ام. در این خصوص اگر میخواهید ادامه دهید در پروفایلم قرار دهید تا در اینجا به بحث اصلی پرداخته شود

ببینید دوست گرامی : بحث شما در تاپیک عمومی مطرح گردیده است. و هیچ مجوزی برای شما نیست که کسی را در پاسخ دادن به تاپیک محکوم بکنید!
ضمن اینکه در فروم مساله بحث و تبادل نظر است. یعنی کارشناسان و کاربران با هم بحث و تبادل نظر می کنند و به نتیجه می رسند.
همچنین ملاک درست بودن و نادرست بودن یک مساله هم شما نیستید. چرا که شما خود سوال کننده هستید. پس نسبت به آن مساله نا آگاه هستید.* و نمی توانید درست بودن یا نادرست بودن جواب سوال را بسنجید.
پس من به شما توصیه می کنم که مباحث را بخوانید و نتیجه ای که از بحث گرفته می شود را ببینید. و درست یا غلط بودن جوابهای من را به عهده همان کسانی بگذارید که بقول شما متخصص هستند.

صدیق;6671 نوشت:
در پایان برای چندمین بار به جناب ژوکر تذکر می دهم: که در مباحثات رعایت ادب و احترام مباحثه را رعایت کنند و با ادبیات تند و زننده و کنایه ای شان، از توهین و تخریب کاربران و کارشناسان محترم پرهیز نمایند. در غیر اینصورت مطابق قوانین سایت با ایشان برخورد خواهیم کرد.

من اصلا منظور شما را نمی فهمم. اینکه یک نفر مثل جناب محمد به من خرده می گیرد و می گوید " مگر تو عالمی که از علما ایراد می گیری " توهین به شخصیت من نیست! اما سوال من از ایشان که می پرسم ملاک متخصص بودن و عالم بودن در نظر ایشان چیست؟ توهین است؟
و البته برای من اهمیتی ندارد که کسی مرا عالم بداند یا نداند. من فقط همینقدر می دانم که " هیچ نمی دانم " و صد البته مانند شما هم اینقدر مغرور نیستم که اگر کسی ازمن انتقاد صحیحی بکند او را توهینگر و فحاش بدانم
گمنام;6689 نوشت:
واقعا این همه جدل و اتلاف وقت برای چی؟ حجاب بحثی علمی و عقلی است این همه هم کارشناسان و عزیزان دلیل اوردند خب کسی که نخواهد حقیقت ر وبپذرد 1000 دلیل دیگر را هم نمیپذیرد

لطفا یکی از آن هزار دلیل را برای من بازگو بکنید.
دوست عزیز ما یک بحث داریم به نام نظریه تئوری و یک بحث داریم به نام نظریه عملی.
1000 دلیل که سهل است! یک میلیارد دلیل تئوریک که برای چنین بحثی بیاورید. چون در عمل نظریه شکست خورده ایست هیچ ارزشی ندارد!
وقتی که می بینیم بالاترین آمار فساد های جنسیتی مربوط به شهر قم است که شهری است مذهبی و اکثریت زنانش هم چادری و محجبه هستند!
وقتی که می بینیم بالاترین آمار کلمات مستهجن مربوط به کشور عربستان و سپس ایران و بعد مصر و .... سایر کشورهای مسلمان است. و در بین 10 کشور اول دنیا آمار سرچ چنین کلماتی فقط متعلق به کشور های مسلمان است!
شما از چه چیزی می خواهید دفاع بکنید؟
محمد;6693 نوشت:
گر بنده جوابjoker را دادم فقط برای این بود که برای همه واضح شود که این فرد به دنبال رسیدن به واقع نیست وشاید یکی از اهدافش در این سایت منحرف کردن مباحث باشد (نظر شخصی بنده این است که ایشان هدفی غیر از این ندارد ) مثلا در مورد همین آیه حجاب بحث نسخ چه ربطی به محکم ومتشابه دارد؟؟؟

دوست گرامی.در مورد آیات ناسخ و منسوخ بحث شد. بدون در نظر گرفتن اینکه این آیه منسوخ است نمی توانید ان را تفسیر بکنید . و متشابه بودن و یا محکم بودن آن مشخص نمی شود.
پس ابتدا باید ثابت شود آیه ای که شما سوال پرسیدید منسوخ است یا خیر! سپس بر سر تفسیر آن رفت و دید که چنین آیه ای متشابه است یا محکم.***
----------------------------------------------
*: دلیل اینکه می گویم نا اگاه هستید. بدلیل این است که شما مسلمانید. اگر چنین سوالی را من می پرسیدم چون معتقد به اسلام نیستم قصدم بحث کردن و نتیجه گرفتن است. اما شما به عنوان مسلمان نباید سوالات شبهه دار بپرسید . مگر اینکه شبهه خودتان باشد.
**: گویا وصیت امام علی به امام حسن باشد: انچه بر خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و انچه برخود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند! و شما خود را شیعه او می دانید!!
***: من هنوز علت تنکس جناب صدیق را در زیر عبارت شما نفهمیدم. ایشان باید بهتر بدانند که تفسیر آیه بدون در نظر گرفتن ناسخ و منسوخ راه به بیراهه است!!!!

باسمه تعالی

نقل قول از joker:

این قسمت آیه "أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْن‏ " دلالت بر این دارد که حجاب باید صورت را بپوشاند.
زیرا آیه گفته است . حجاب را بپوشانید تا شناخته نشوید. اگر صورت باز باشد شناخته خواهند شد.
پاسخ:
در آن زمان معمول بوده است كه كنيزان بدون پوشيدن سر و گردن از منزل بيرون مى‏آمدند، و از آنجا كه از نظر اخلاقى وضع خوبى نداشتند گاهى بعضى از جوانان هرزه مزاحم آنها مى‏شدند، در اينجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد كه حجاب اسلامى را كاملا رعايت كنند. تا از كنيزان شناخته شوند و بهانه‏اى براى مزاحمت به دست هرزگان ندهند.
آیه شریفه می فرماید رعایت حجاب اسلامی(ذلک) به اینکه به عنوان اهل عفت و حجاب شناخته شوند(ان یعرفن) نزدیکتر(ادنی) است و ترجمه شما بر خلاف ظاهر آیه است و تفسیر به رای.

با عرض معذرت از کاربران محترم به دلیل انحراف مبحث تاپیک اما ظاهرا اینجا گردنه حساسی است.

joker;6732 نوشت:
ببینید دوست گرامی : بحث شما در تاپیک عمومی مطرح گردیده است. و هیچ مجوزی برای شما نیست که کسی را در پاسخ دادن به تاپیک محکوم بکنید! ضمن اینکه در فروم مساله بحث و تبادل نظر است. یعنی کارشناسان و کاربران با هم بحث و تبادل نظر می کنند و به نتیجه می رسند.

بله شما میتوانید نظر دهید اما نه اینکه القاء نظر کنید(کما اینکه در بسیاری از پست های شما این مساله مشهود است)چون حیطه تخصص شما نیست(بنا به اقرار خودتان اسلام را قبول ندارید پس یقینا عالم دینی هم نیستید) شما مثلا سری به فروم های پزشکی بزنید آیا کسی در زیر پست متخصصین القاء نظر میکند؟؟؟می تواند دلیل متخصص را جویا شود نه اینکه بگوید این نظر شما ایراد دارد اگر ایراد بگیرد یقینا بر او خرده میگیرند که در حیطه تخصص شما نیست.امتحانش مجانی است میتواند در این گونه فروم ها امتحان کنید.
joker;6732 نوشت:
همچنین ملاک درست بودن و نادرست بودن یک مساله هم شما نیستید. چرا که شما خود سوال کننده هستید. پس نسبت به آن مساله نا آگاه هستید.* و نمی توانید درست بودن یا نادرست بودن جواب سوال را بسنجید. پس من به شما توصیه می کنم که مباحث را بخوانید و نتیجه ای که از بحث گرفته می شود را ببینید. و درست یا غلط بودن جوابهای من را به عهده همان کسانی بگذارید که بقول شما متخصص هستند.

بله بنده ملاک نیستم اما حداقل می دانم از چه کسی سوالم را پرسیده ام(مثال متخصص قلب را دوباره مطالعه کنید)
joker;6732 نوشت:
من اصلا منظور شما را نمی فهمم. اینکه یک نفر مثل جناب محمد به من خرده می گیرد و می گوید " مگر تو عالمی که از علما ایراد می گیری " توهین به شخصیت من نیست! اما سوال من از ایشان که می پرسم ملاک متخصص بودن و عالم بودن در نظر ایشان چیست؟ توهین است؟ و البته برای من اهمیتی ندارد که کسی مرا عالم بداند یا نداند. من فقط همینقدر می دانم که " هیچ نمی دانم "

آیا اینکه به کسی که تخصصی در یک چیزی ندارد بگویی در این مورد تخصص نداری توهین است؟؟؟
joker;6732 نوشت:
و صد البته مانند شما هم اینقدر مغرور نیستم که اگر کسی ازمن انتقاد صحیحی بکند او را توهینگر و فحاش بدانم

فعلا که در مورد بنده اینگونه فرموده اید!!!
joker;6732 نوشت:
دلیل اینکه می گویم نا اگاه هستید. بدلیل این است که شما مسلمانید. اگر چنین سوالی را من می پرسیدم چون معتقد به اسلام نیستم قصدم بحث کردن و نتیجه گرفتن است. اما شما به عنوان مسلمان نباید سوالات شبهه دار بپرسید . مگر اینکه شبهه خودتان باشد.

شک گذرگاه خوبی است اما توقفگاه خوبی نیست وراه رسیدن به یقین است پس هر مسلمانی باید شبهاتش را از اهلش بپرسد.یقینا شما از نیت من در مورد سوالاتم آگاه نیستید بر فرض هم که شبهه خودم نباشد چون در این انجمن بحمدالله شبهات به سرعت ودقت جواب داده می شوند جایی برای اشکال شما نمیبینم (آن پستی که در مورد علت سوال پرسیدنم درج کردم را دوباره مطالعه کنید)

سعید;6733 نوشت:
ترجمه شما بر خلاف ظاهر آیه است و تفسیر به رای.

با تشکر از جناب سعید کارشناس پاسخگوی قرآنی
جنابjoker
دلیل اینکه تاکید دارم که این مسائل در حیطه تخصص شما نیست شاهد عینی اش همین جاست. ترجمه بر خلاف ظاهر وتفسیر به رای.
این یکی از فراوان مسائل غلطی است که از شما سراغ دارم که با مطالعه پست های شما در مسائل مختلف به ان رسیده ام ومنشاش هم یقینا غیر متخصص بودن شما در امور دینی است. باز هم ممکن است بگویید به من توهین کرده ای اما از واقعیت نباید فرار کرد. از شما تقاضا دارم یک بار دیگر به این مسئله فکر کنید. باور کنید اگر این همه وقتی را که شما در فروم های مختلف منتظرید تا از اب گل آلود ماهی بگیرید اگر صرف آموختن ساده ترین مسائل دینی میکردید الان این همه به مشکل بر نمی خوردید. هنوز هم دیر نشده
در ضمن پروفایل جناب سعید قسمت درباره من را ملاحظه کنید تا ایشان را هم متهم به غیر عالم بودن نکنید:http://www.askdin.com/member.php?u=33

سعید;6733 نوشت:
در آن زمان معمول بوده است كه كنيزان بدون پوشيدن سر و گردن از منزل بيرون مى‏آمدند، و از آنجا كه از نظر اخلاقى وضع خوبى نداشتند گاهى بعضى از جوانان هرزه مزاحم آنها مى‏شدند، در اينجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد كه حجاب اسلامى را كاملا رعايت كنند. تا از كنيزان شناخته شوند و بهانه‏اى براى مزاحمت به دست هرزگان ندهند. آیه شریفه می فرماید رعایت حجاب اسلامی(ذلک) به اینکه به عنوان اهل عفت و حجاب شناخته شوند(ان یعرفن) نزدیکتر(ادنی) است و ترجمه شما بر خلاف ظاهر آیه است و تفسیر به رای.

این بحثی که شما گفتید که از مسلمات است. یعنی قرآن برای تمایز دادن زنان و دختران پیامبر و زنان مومن و آزاد از کنیزان این حکم را آورده است. در آیه 31 سوره نور هم دستور برای زنان مومن و آزاده است. ( و نه کنیزان ) و اصلا حجاب حکم واجبی نیست.
و این دقیقا همان مبحث اولی بود که من گفتم . یعنی حجاب برای مسلمانان نیست. زیرا که در این آیات نیامده است . ای زنان مسلمان .... بلکه گفته است ای زنان مومن .....
و در واقع در این آیه بستن روبند برای زنان مومن و ... برای شناخته شدن ( و تمیز از کنیزان ) واجب می شود.

اما تاکید من برای پوشیدن چادر با روبند در در آیه 53 سوره احزاب است. آنگاه که به مومنان دستور می دهد که برای طلب اشیاء یا سوال پرسیدن از زنان پیامبر از وراء پرده آن را بخواهید.( یعنی بین زن پیامبر و آن شخص باید یک پرده ای واقع باشد تا همدیگر را نبینند.)
و چون در آیه 59 سوره احزاب زنان پیامبر هم جزو زنان نام برده شده است. مشخص است که این نوع حجاب باید بصورت کامل باشد.

در این سوره هم درست است که گفته شده " ان یعرفن " اما این به معنای شناختن ظاهری نیست. ( یعنی صورتتان را باز بکنید تا شناخته شوید!! ) بلکه به معنای تمیز داده شدن از کنیزان است. و برداشت شما برداشت ظاهری از متن آیه بود. ولی من برداشت ظاهری از این آیه انجام ندادم.*

از سویی اگر دقت کرده باشید . برخی کشورهای اسلامی جهان ( که مرکز مذهب اسلام هستند )مانند مصر و عربستان و همچنین خود ایران قبل از حکومت پهلوی ( و مساله کشف حجاب ) همگی چادر را با روبند می پوشند. و این نشان می دهد که تفسیر این آیه نزد مفسران قدیم به همین صورت بوده و سنت پیامبر هم بر این اساس بوده است.

در جنوب ایران اگر دقت کرده باشید یک نقابی بر چشمانشان می بندند که باز نشان از همین امر است که باید صورت پوشانده شود.
در قم هم برخی از زنان ( بالاخص زنان سیدها و روحانیون) چادر را با روبند استفاده می کنند.
--------------------------------------------
*: نوع ادبیات من اشتباه بود. و خودم هم که ان را خواندم متوجه غلط ادبیاتی ام شدم .( و از اینکه تذکر هم دادید تشکر می کنم ) اما حرف اصلی من این بود که در این آیه ( با توجه به آیه 53 احزاب ) آمده است که : روبند ببندند تا از کنیزان بازشناخته شوند. ( درواقع شناخته نشوند ) و اگر روبند نبندند مانند کنیزان شناخته می شوند.

محمد;6734 نوشت:
با عرض معذرت از کاربران محترم به دلیل انحراف مبحث تاپیک اما ظاهرا اینجا گردنه حساسی است.

دوست عزیز
جناب سعید جوابتان را دادند. جناب طاها هم از طرفداری که از ایشان کردید تشکر را کردند.
من نیز به علت جوابگویی به شما از شما عذر می خواهم و از این به بعد هم شما را در لیست سیاهم قرار می دهم تا سوالات شما را نخوانم و شما در کمال آرامش از کسانی که دوست دارید جواب بگیرید.
اگر شبهه تان کاملا برطرف شده است ملتمسانه از شما خواهشمندم بیش از این مبحث تاپیک را منحرف نکنید تا مباحثه بین من و جناب سعید به سرانجام برسد.

باسمه تعالی
با سلام به دوست عزیز
فهم قرآن وابسته به آشنایی کامل با ادبیات عرب مخصوصا علم معانی و بیان است چراکه قرآن به زبان عربی(بلسان عربی مبین) نازل شده است،لذا اگر بدون توجه به ادبیات عرب و با تکیه بر عقل خود قرآن را تفسیر کنید،تفسیر به رای می شود بنابراین پوشاندن صورت در آیه مذکور دلیلی بر آن وجود ندارد و قرینه ای هم در کلام موجود نیست و آنچه شما بیان می کنید صرف حدس شخصی است نه کلام خداوند متعال.
قابل ذکر است که امر خداوند متعال دلالت بر وجوب دارد و در سوره نور خدای متعال امر فرمودند(ولیضربن، امر غایب )و در سوره احزاب اخبار در مقام انشا است(یدنین) که دلالت آن بر وجوب بیشتر است. لذا حجاب واجب است و لا غیر.
در ضمن صفت(للمومنات) مشعر علیت است یعنی زنان مومنه چون ایمان دارند باید حجاب اسلامی را رعایت کنند نه اینکه حجاب تنها اختصاص به آنان دارد و شامل مسلمانان نمی شود.(دقت شود)

جهت اطلاع عموم:

joker;6746 نوشت:
من نیز به علت جوابگویی به شما از شما عذر می خواهم و از این به بعد هم شما را در لیست سیاهم قرار می دهم تا سوالات شما را نخوانم و شما در کمال آرامش از کسانی که دوست دارید جواب بگیرید.

جنابjoker
همانگونه که در پست قبلی عرض کردم بنده با نظر دادن شما مخالف نیستم بلکه با القاء نظر وتحکم توسط شما مخالف هستم نمی خواهم تکرار مکررات کنم اما هر کسی باید در حیطه تخصص خودش ابراز نظر کند این یک مساله ای است که توسط تمام عقلا پذیرفته شده است.
در ضمن با این رویه ای که شما افراد را در لیست سیاه خود قرار می دهید به نظرم تا چند وقت دیگر تمام آیدی های سایت در لیست سیاه شما قرار خواهد گرفت. در هر صورت قصد بنده توهین یا پایین آوردن شان شما نبوده و دلیلی هم ندارد شما را از نظر دادن منع نمایم.
joker;6746 نوشت:
اگر شبهه تان کاملا برطرف شده است ملتمسانه از شما خواهشمندم بیش از این مبحث تاپیک را منحرف نکنید تا مباحثه بین من و جناب سعید به سرانجام برسد.

بنده پیش از این از همه به علت انحراف بحث عذر خواهی نمودم اما دلیل انحراف بحث را همه می دانند

سعید;6748 نوشت:
قابل ذکر است که امر خداوند متعال دلالت بر وجوب دارد و در سوره نور خدای متعال امر فرمودند(ولیضربن، امر غایب )و در سوره احزاب اخبار در مقام انشا است(یدنین) که دلالت آن بر وجوب بیشتر است. لذا حجاب واجب است و لا غیر.

با تشکر از جناب سعید
پس با این استدلال جنابعالی می توان چنین نتیجه ای گرفت که آیه های حجاب(در سور نور واحزاب)جزو آیات محکم هستند؟ وبرداشت نحوه حجاب از این آیات(به صورتی که در رساله های عملیه آمده) از امور بدیهی است که قابل خدشه نمی باشد؟

سعید;6748 نوشت:
فهم قرآن وابسته به آشنایی کامل با ادبیات عرب مخصوصا علم معانی و بیان است چراکه قرآن به زبان عربی(بلسان عربی مبین) نازل شده است،لذا اگر بدون توجه به ادبیات عرب و با تکیه بر عقل خود قرآن را تفسیر کنید،تفسیر به رای می شود بنابراین پوشاندن صورت در آیه مذکور دلیلی بر آن وجود ندارد و قرینه ای هم در کلام موجود نیست و آنچه شما بیان می کنید صرف حدس شخصی است نه کلام خداوند متعال.

دوست گرامی این جنگ روانی که شما راه می اندازید و دیگران را به نافهمی دانستن عرب متهم می کنید تا تاثیر گفتار خود را محکم کنید اصلا شایسته و بایسته شما نیست!
اگر شما بر ادبیات عرب تسلط کامل هم داشته باشید بازهم مانند مفسران عرب بر زبان مادری آنان تسلط ندارید! و همانطور که می بینید تمام مفتی های عرب ( مصر و عربستان ) حجاب را به صورت کامل با روبند تعریف کرده اند. ضمن اینکه در خود ایران هم در قدیم چنین بوده است.
پس آنکه رای نه حتی به عقل که بر حسب ظاهر می دهد من نیستم و شما هستید!
سعید;6748 نوشت:
قابل ذکر است که امر خداوند متعال دلالت بر وجوب دارد و در سوره نور خدای متعال امر فرمودند(ولیضربن، امر غایب )و در سوره احزاب اخبار در مقام انشا است(یدنین) که دلالت آن بر وجوب بیشتر است. لذا حجاب واجب است و لا غیر. در ضمن صفت(للمومنات) مشعر علیت است یعنی زنان مومنه چون ایمان دارند باید حجاب اسلامی را رعایت کنند نه اینکه حجاب تنها اختصاص به آنان دارد و شامل مسلمانان نمی شود.(دقت شود)

اولا در آیه 31 نور همانطور که می بینیم لیضربن برای سینه و بر و دوش آمده است. یعنی پوشاندن از گردن به پایین واجب شده است. نه سر و گردن!! در واقع در آیه 59 احزاب است که پوشش کاملتر شده و سر و گردن ( بقول شما ) و همچنین صورت ( به عقیده من ) نازل می شود. پس اگر فقط شما بر آیه 31 استناد می کنید در ان آیه اصلا بحث پوشش اسلامی ( سر و گردن ) نیامده است.
ثانیا : نفی یک چیز اثبات متضاد را نمی کند!و در آیه 59 احزاب حجاب ( با چادر ) بر زنان مومن توصیه می شود. ( و نه حتی واجب !) . اما حرفی از زنان مسلمان نمی آورد. زنان مسلمان دیگر می توانند حجاب داشته باشند و می توانند نداشته باشند. و من هم نگفتم بر زنان دیگر حرام شده است. گفتم زنان دیگر مختارند که حجاب داشته باشند یا نداشته باشند. و زنان مومن برایشان بهتر است که حجاب داشته باشند.
(مثل نماز شب که بر پیامبر واجب شده است اما بر دیگران واجب نیست ولی می توانند آنها هم بخوانند)
ثالثا : تمیز دادن زنان پیامبر از مسلمانان دیگر بوضوح در آیه 32 احزاب مشخص است.

از باب تیمن وتبرک:
حضرت رضا(ع) : "حرم النظر الی شعور النساء ... لما فیه من تهییج الرجال وما یدعوا التهییج الی الفساد والدخول فیما لایحل..." یعنی نگاه به موهای زنان حرام است، برای آن که اگر موهای آنها در برابر نامحرم آشکار شود باعث تحریک و جلب نظر خواهد شد، و این جلب شدن توجه مردان به زنان فساد و بی بند و باری را به دنبال دارد و سبب می شود که مردم در کارهای حرام وارد بشوند.("علل الشرایع"، ج2، ص287، باب364)

باسمه تعالی
با سلام به جناب joker
آنچه شما به عنوان دلیل آوردید صرف استحسانات است نه دلیل که در مکتب شیعه حجیت ندارد . آنچه حجیت دارد ظهور کلام است. اگر دلیلی دارید باید مستند به ظهور کلام باشد.در ضمن استنباط حکم شرعی از وظائف مجتهد جامع الشرائط است نه کسی چون بنده و غیر.لذا آنچه که می توان پیرامون آن بحث کرد تفسیر آیه است،که اگر دقت می شد جواب داده شده است.

باسمه تعالی
با سلام به جناب محمد
قبلا ذکر شد که آیات مذکور از حیث اصل حجاب از محکمات است ولی از حیث نوع و کیفیت حجاب اینگونه نیست.

سعید;6867 نوشت:
قبلا ذکر شد که آیات مذکور از حیث اصل حجاب از محکمات است ولی از حیث نوع و کیفیت حجاب اینگونه نیست.

بنام خدا


مروری کوتاه و اجمالی در خصوص ضرورت و وجوب حجاب در ادیان الهی، ما را به حقیقت حجاب و نتیجه ای که اسلام و قرآن در پی آنست رهنمون می سازد:
1. فطری بودن حجاب: حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصّی است، و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطری است.

داستان حضرت آدم و حوّا، در تورات (کتاب مقدس یهودیان که برای مسیحیان نیز مقدّس است) نیز فطری بودن پوشش را اثبات می کند.(1)
2. حجاب در شریعت زرتشت: «اَشو زرتشت» با توصیه ها و اندرزهای خود، کوشیده است تا پایه های حجابی را که زنان ایرانی به عنوان یک فرهنگ ملّی در ظاهر عرف خود رعایت می کنند، در عمق روح آنان متحکّم نماید و از این راه، ضمانت اجرای قانون حجاب را در آینده نیز تأمین نماید و بدین سان، جامعه خویش را در مقابل امکان انحراف های اخلاقی پنهان، بیمه کند.
3. حجاب در شریعت یهود: رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورّخین، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته اند، بلکه به افراطها و سخت گیری های بی شمار آنان نیز در این زمینه تصریح کرده اند. در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است:

«گرچه پوشش، در بین عرب مرسوم نبود و اسلام، آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند، حجاب، به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می خواست وجود داشت. در بین این ملت ها وجه و کفّین (= صورت و کف دست ها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملت ها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادتِ سفت و سخت درآورده بودند».(2)

ویل دورانت، که معمولاً سعی می کند موارد برهنگی یا احیاناً تزیینات و آرایش های زنان هر قوم را با آب و تاب نقل کند تا آن را طبیعی جلوه دهد، در این مورد می گوید:

«در طول قرون وسطا، یهودیان همچنان زنان خویش را با البسه فاخر می آراستند، لکن به آنها اجازه نمی دادند که با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر، خلافی بود که مرتکب را مستوجب طلاق می ساخت. از جمله تعالیم شرعی یکی آن بود که مرد یهودی نباید در حضور زنی که موی سرش هویداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد».(3)
4. حجاب در مسیحیت: همان طور که اشاره شد، ادیان الهی، به خاطر تناسبشان با فطرت و احکام کلّی، جهت و شیوه واحدی دارند. در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار می آمده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این باره می گوید:

«اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است».

مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب می شد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که: ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبهه ای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است.

در این ارتباط، نگاهی به «انجیل» می اندازیم: «همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید تا اگر بعضی نیز مطیع کلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون کلام دریابد * چون که سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند * و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس * بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسدِ روح حلیم و آرام که نزد خدا گران بهاست * زیرا بدین گونه، زنان مقدسه در سابق نیز که متوکّل به خدا بودند، خویشتن را زینت می نمودند و شوهران خود را اطاعت می کردند * مانند ساره که ابراهیم را مطیع بود و او را آقا می خواند و شما دختران او شده اید».(4)
5. حجاب در شریعت اسلام: اسلام که آخرین آیین الهی و بالطبع کامل ترین دین است و برای همیشه و همه بشریت، از طرف خداوند عالم، نازل شده است، لباس را «هدیه الهی» معرفی نموده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است. از انحرافات و یا افراط و تفریطهایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریح قانون، حدّ و مرزی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است.

در حجاب اسلامی، سهل انگاری های مضر و سختگیری های بی مورد، وجود ندارد. حجاب اسلامی آن گونه که غرب تبلیغ می کند، به معنای حبس زن در خانه یا پرده نشینی و دوری از شرکت در مسائل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.

با توجّه به غریزه قدرتمند جنسی، احکام و دستورهای اسلام، تدابیری است که خداوند برای تعدیل و رام کردن و همچنین ارضای صحیح این غریزه، تشریح فرموده است.
6. حجاب در قرآن کریم: در قرآن کریم، آیاتی چند (سوره های نور و احزاب) به طور صریح، در مورد وجوب حجاب و حد و کیفیت آن نازل شده است. (5) که در خلال مباحث، مورد اشاره قرار گرفت.

گذشته از آنکه پیامبر گرامی اسلام (ص) و معصومین(ع) علاوه بر تأکیداتی که بر رعایت حجاب داشته اند، با ارائه دستورالعمل هایی، جامعه اسلامی را به سوی تهذیب و پاکی، رهنمون گشته اند.

چنانکه که اشاره شد، حجاب، از ضروریات اسلام است و تمام فِرَق اسلامی، آن را واجب می دانند، و در این که زنان باید به هنگام ادای نماز و در حضور مردان بیگانه، موی سر و تمامی اندام خود را به استثنای صورت و دست ها (از مچ به پایین) بپوشاند، اتفاق نظر دارند؛ البته شافعیان و برخی از علمای شیعه پوشاندن صورت را نیز در حضور بیگانگان، لازم شمرده اند.

در ادامه لازم است، نظر امام خمینی (ره) در بارۀ اصل حجاب و کیفیت آن را بیان کنیم:

اصل حکم حجاب از ضروریات است و منکر آن، حکمِ منکر ضروری را دارد و منکر ضروری، محکوم به کفر است، مگر این که معلوم باشد که منکر خدا یا رسول نیست.

واجب است تمام بدن زن بجز قرص صورت و دست ها تا مچ، از نامحرم پوشیده شود و لباس مذکور اگر مقدار واجب را بپوشاند، مانعی ندارد؛ ولی پوشیدن چادر، بهتر است و از لباس هایی که توجّه نامحرم را جلب کند، باید اجتناب شود.(6)
در پایان، گفتنی است: از بررسی و مقایسه حد و کیفیت حجاب در ادیان چهارگانه استنباط می گردد که حجاب در ادیان دیگر، نسبت به اسلام از شدّت بیشتری برخوردار بوده است. به طور مثال، پوشاندن صورت، گرچه در زمان زرتشت معمول نبوده و بعد از او در میان زرتشتیان معمول شده است، اما طبق آنچه گذشت، چادر و روبنده از ارکان اخلاقی مسیحیان و یهودیان محسوب می شده است؛ درحالی که بنابر نظر اکثر فقهای اسلامی، پوشاندن صورت واجب نیست. لزوم کناره گیری کامل زن در حیض در دین زرتشت، محق دانستن مرد در طلاق زنی که صدایش در کوچه شنیده شده بدون پرداخت مهریه از طرف دین یهود، رکن بودن چادر و روبند و ذکر نام آن دو به طور صریح در کتاب مقدّس مسیحیان و وجوب سکوت زن نزد بیگانه و در کلیسا از طرف مسیحیت، بهترین گواه بر این مطلب است.

بنابراین، نه تنها اسلام واضع قانون حجاب نبوده است، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریطهایی که در طول تاریخ در مورد حجاب به وجود آمده بود، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته است و آن را به صورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، ارائه نموده است. (7)

نتیجه ای که از این بحث حاصل می شود عبارت از آنست که آیات حجاب، جزو آیات محکمات بوده و حجاب از ضروریات دین می باشد.

با اجازه از همۀ سروران، کاربران و کارشناسان محترم

با توجه به اینکه به قدر کافی، در خصوص محکم و یا متشابه بودن آیات حجاب بحث صورت گرفته است. و حقیقت آیات حجاب روشن شد. از اینرو ادامۀ بحث، تنها تأکید بر تکرار موضوعات و یا پافشاری غیر مستدلانه و بدون مبنا خواهد بود که معمولاً از عقیده و برداشت شخصی اتخاذ می شود.

در پاسخ به سؤال کاربری که بحث ناسخ و منسوخ را مطرح و داخل در بحث، شمردند گفتنی است: علیرغم اینکه بحث "ناسخ و منسوخ"، نیز نظیر همۀ مباحث قرآنی که با هم نوعی پیوستگی و ارتباط دارند، بی ارتباط با بحث محکم و متشابه نیست و معمولاً در سیر مباحث علوم قرآنی بعد از بحث از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه مطرح می شود. اما این به این معنا نیست که بحث محکم و متشابه فی حد نفسه قابلیت بررسی استقلالی ندارد. و باید معجون وار، مباحث را حلاجی و بررسی کنیم، کما اینکه بحث ناسخ و منسوخ، و هر یک از علوم قرآنی دیگر نیز، واجد چنین قابلیتی هستند.

پس چه بهتر بود بحث ناسخ و منسوخ، در تایپیکی جداگانه طرح شود. با این وجود در خلال بحثِ محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ هم از طرف برخی کاربران مطرح و تا حدودی هم به بحث، گذاشته شد.

در پایان، از مشارکت پرسشگر محترم و همۀ کاربران و کارشناسان گرامی، مراتب تقدیر و تشکر بعمل می آید. بدیهی است در صورتیکه در خصوص بخشی از گفتگو، برای کاربران محترم سؤال و یا اشکالی باقی مانده است می توانند در تایپیکی مستقل، طرح نمایند تا کارشناسان محترم به آن پاسخ دهند.

موفق باشید ...

پاورقی____________________________

1 . تورات، سفر پیدایش، باب 3، آیات 6 - 8 و 20 - 21.

2 . حجاب در اسلام، ابوالقاسم اشتهاردی، ص 50.

3 . تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 12، ص 62.

4 . انجیل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1 - 6.

5 . سوره نور، آیه 31؛ سوره احزاب، آیه 59 و آیه 32.

6. احکام بانوان، محمد وحیدی، ص 37.

7. ر.ک: حجاب در ادیان الهی، علی محمدی، انتشارات اشراق

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمام دوستانی که با تلاشهای خودشان این موضوع جالب و به روز را تا این جا هدایت نموده اند .

ضمن تشکر از همه دوستان که در جهت روشنگری مباحث تلاش می کنند زیبنده است که یک جمع بندی از فرمایشات دوستان داشته باشیم ، شاید که به پاسخ سوالها رسیده باشیم .


از لابلای آیات چنین استفاده میشود که ما دو گونه حجاب داریم .


1- حجاب خماری

2- حجاب جلبابی



حجاب خماری


به حجاب خماری که در سوره نور آیه 31 اشاره شده ،اگر کمی دقت شود در می یابیم که این آیه در حال بیان اصل وجوب حجاب برای تمام زنان مسلمان است و معرفی محارمی که می توانند در مقابل آنها راحت تر باشند.


بخشهایی از حجاب و عفت که در این آیه به آنها اشاره شده عبارتند از :


1- نگاه به نا محرم ممنوع ( قل للمومنات یغضضن من ابصارهن )


2- عورات خویش را حفظ کنید . ( و یحفظن فروجهن )


3- زینت های خود را آشکار نسازید ( ولا یبدین زینتهن )


4- خمارهای خود را روی سینه های خود بیندازید ( و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن )


5- پرهیز از هر گونه عملی که باعث جلب توجه نا محرمان گردد. (و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن )


آنچه در این جا مورد نظر ماست نکته چهارم این بحث است که از ظاهر آیه چنین استنباط میشود که قبل از نزول این آیه زن های جامعه از اندک حجابی برخوردار بوده اند و آن انداختن پارچه ای به نام خمار بر روی سر که کویا اطراف این خمار را روی دوش خود می انداختند و یا اینکه آنها را از پشت گوشهایشان به پشتشان می انداخته اند که تصور این صورتها زیاد مشکل نیست .

با نزول این آیه مقداری به آن پوشش سنتی افزوده شده و حجاب واجب اسلامی تعریف شده است .

بنا بر این می توان گفت که حجابی که از اینجا استفاده می شود بدون مراجعه به روایات عبارتند از :

الف ) پوشاندن سر و گردن و سینه که از همین نکته 4 استفاده می شود .

ب) پوشاندن عورت (نکته 2 )

ج ) مخفی کردن زینت ها (نکته 3 )

حجاب جلبابی


همان طور که جناب joker فرمودند آیه 59 سوره احزاب در باره حجاب کاملتری صحبت می نماید که بر هیچ کس کامل بودن آن پوشیده نیست چرا که در این جا صحبت از پوشش خانمها به وسیله جلباب است نه خمار ؛

جلباب به پوششی گفته میشود که از روی سر شروع شده و بخش اعظمی از بدن را در بر میگیرد به طوری که بعضی گفته اند همانند پیراهنی گشاد بدن را در بر میگیرد .(ر.ک لسان العرب ، مجمع البحرین ، مفردات راغب و ... )


شاید اگر بخواهیم آن را در قالب مثال بیان کنیم بگوییم خمار همانند شال های بسیار بزرگی است که خانم های ترکمن استان گلستان و یا کردهای کردستان استفاده می کنند که انتهای این شال ها تا کمر آنها میرسد ؛ ممکن است شبیه به مقنعه های بزرگ پاکستانیها باشد که تا روی زانوهای آنها ادامه دارد ؛ بلکه آنچه با بعضی از کلمات آیه نزدیکتر به نظر میرسد شبیه به همین چادرهای موجود بوده نهایتا با اندک تفاوت ؛ چرا که در آیه اشاره دارد که زنهای مورد نظر این جلباب را به خود نزدیکتر کنند و از آنجایی که نزدیک نمودن جلباب با ید با دست انجام گیرد معلوم میشود که حالتی داشته که اگر اطراف آن را نمی گرفتند از آنها دور می شده است بنابراین این نوع حجاب پوشش کاملتری را برای خانمها ایجاد می نموده است و فعلا روی مصداق آن زیاد پافشاری نمی کنیم .


نکته قابل توجه


بنابر آنچه گذشت ما دو حجاب داریم .


1- حجاب خماری که مقدار واجب پوشش را بیان میکند که همه باید آن را رعایت کنند


2- حجاب جلبابی یا حجاب برتر که زنان و دختران پیامبر و ائمه اطهار و حاکمان اسلامی و کلیه زنهایی که می خواهند از جایگاه ایمانی والاتری بر خوردار باشند ؛ موظف به داشتن چنین پوششی هستند چرا که همیشه انسانهای الگو و نمونه گامی جلوتر از دیگران هستند .

به خاطر طولانی نشدن کلام به همین مقدار بسنده می شود .


موفق باشید . :Gol::Gol::Gol:

پرسش:
آیه حجاب(سوره مبارکه نور آیه31) از آیات محکم است یا متشابه؟

پاسخ:
در اصل حجاب محکم است و وجوب حجاب از آن فهمیده می شود اما ازجهت نوع حجاب متشابه است که آیا حجاب با روسری واجب است یا نه؟ البته چون نوع پوشش زنان زمان نزول به این صورت بوده که روسری می گذاشتند و اطراف آن را به پشت سر می انداختند و گلو و سینه آنان بعضا معلوم بود سخن از (خمرهن) آمده است و آنجه مهم است محجوب بودن زن و عدم جلب توجه است.(1)
منبع:
1. مسئله حجاب،شهید مطهری، صفحه 117-115.

پرسش:
آیا آیه 31 سوره نور جزو آیات منسوخ است؟ چون آیه 59 سوره احزاب حکم کاملتر شده است و آیه 31 سوره نور را نسخ کرده است.

پاسخ:

اگر از افراطى كه برخى در زمينه اكتشاف مصطفى زيد در كتاب خود، موارد ادّعايىِ نسخ را نزد متقدمان اين‏گونه گزارش می كند:
ابوعبداللَّه، محمدبن حزم 214 مورد؛ ابوجعفر نحاس 134 مورد؛ ابن‏سلامه 213 مورد، و ابن‏جوزى 247 مورد را از مصاديق نسخ دانسته‏اند.(2)
سيوطى در الاتقان ضمن ردّ طرفداران كثرت نسخ، در يك بررسى در مورد آيات‏ نسخ، از ابتدا تا انتهاى قرآن موارد معدودى را ذكر نموده است كه مجموعه آيات منسوخ نزد ایشان، 21 آيه است كه در منسوخ ‏بودن يك مورد آن هم، ترديد می ‏نمايد. زرقانى نيز به پيروى از سيوطى همين آيات را مورد بررسى قرار داده است.(3)
دكتر صبحى صالح پس از بيان اين مطلب كه محقّقان، آيات منسوخ قرآن را اندك می دانند، به نظر سيوطى اشاره نموده می گويد: اگر بررسى نماييم، درمی ‏يابيم آياتى كه پذيراى نسخند افزون بر ده آيه نخواهند بود.»(4)
آيةاللَّه محمدهادى معرفت مفسر و قرآن شناس بزرگ معاصر، در بررسی ‏هاى خود، تنها هشت آيه را منسوخ می ‏داند، كه عبارتند از: آيه نجوا، آيه عدد مقاتلان، آيه اِمتاع، آيه جزاى فاحشه، آيه توارث به ايمان، آيات صفح، آيات معاهده و آيات تدريجی ‏بودن تشريع قتال.(5)
علاّمه شعرانى نيز به پنج مورد از نسخ معتقد است.(6) آيةاللَّه خوئى، جز يك مصداق براى نسخ قائل نيست و آن آيه نجواست.(7)
سيد اسماعيل صدر افزون بر آيه نجوا، آيه 65 سوره انفال را نيز منسوخ می ‏داند.(8)
علامۀ طباطبائی مفسر بزرگ قرآن، در تفسير الميزان خود، آيات ناسخ و منسوخ را به 6 مورد زیر محدود نموده که در ادامه، تنها به ذکر عناوین آنها می پردازیم:
1. آيه عفو و بخشش‏،(9) که با آیۀ قتال،(10) نسخ شده است. (11)
2. آيه نسخ حرمت زناشويى در شب‏هاى ماه رمضان‏: (12)
اين آيه با نزولش حرمت را نسخ و حليّتِ نزديكى با همسران را تشريع نمود. (13)
3. آيه جزاى فاحشه‏:
حكم جَلْد و تازيانه، حكم حبس ابد آنها را نسخ نمود و بديهى است كه حكمى كه در اواخر زمان حيات پيامبر و پس از آن حضرت بر زنان زناكار جارى می ‏گرديد، زدن تازيانه بود و نه حبس ابد آنها در خانه. بنابراين آيه با فرض اين كه دلالت بر حكم زنان زناكار داشته باشد، با آيه جَلْد (الزّانية والزّانى‏، فاجلدوا كُلَّ واحدٍ منهما مأة جَلْدة...؛ به هر زن زناكار و مرد زناكار صد تازيانه بزنيد...) نسخ گرديده است. (14)
4. آيه توارث از طريق ايمان‏:
با نزول اين آيه، ارث به نَسَب، جاى توارث به ايمان را گرفت.(15)
5. آيه نجوا:(16)
علاّمه طباطبائى مى‏گويد: مؤمنان و صحابه، نجوا با پيامبر را براى خوف از بخشش مال، ترك نمودند و هيچ‏كس جز علىّ‏بن ابى‏طالب با پيامبر سخن نگفت. على(ع) ده مرتبه اقدام به اين كار نمود و براى هر مرتبه يك صدقه داد؛ تا آن‏كه آيه بعدى از همين سوره نازل شد و شديداً صحابه و مؤمنان را مورد عتاب قرار داد: ءَأَشفَقْتُم اَنْ تُقَدِّموا بَيْنَ يَدى نجواكُم صَدَقات...؛ آيا ترسيديد كه پيش از گفت‏وگوى محرمانه خود، صدقه‏اى تقديم بداريد.... با نزول اين آيه، حكم آيه سابق نسخ گرديد. (17)
6. آيه عدد مقاتلان‏:(18)
در مورد اين آيه، گرچه التمهيد آن را از آياتى دانسته است كه با آيه بعدش نسخ می ‏گردد،(19) البيان و الميزان، سياق هر دو آيه را، شاهدى بر نزول همزمان آنها دانسته‏اند؛ بنابراين ناسخ‏بودن آيه دوم، نسبت به آيه اوّل را نمی ‏پذيرند.(20)، (21)
آنچه از این تحقیق بدست بدست می آید، طبق نظر اکثر مفسران و قرآن پژوهان متأخر و خصوص مفسران شیعی، آیۀ 31 سورۀ نور، جزو آیات نسخ شده نیست.

پرسش:
در این آیه ( با توجه به آیه 53 احزاب ) آمده است که روبند ببندند تا از کنیزان بازشناخته شوند. ( درواقع شناخته نشوند ) و اگر روبند نبندند مانند کنیزان شناخته می شوند.

پاسخ:
فهم قرآن وابسته به آشنایی کامل با ادبیات عرب مخصوصا علم معانی و بیان است چراکه قرآن به زبان عربی(بلسان عربی مبین) نازل شده است،لذا اگر بدون توجه به ادبیات عرب و با تکیه بر عقل خود قرآن را تفسیر کنید،تفسیر به رای می شود بنابراین پوشاندن صورت در آیه مذکور دلیلی بر آن وجود ندارد و قرینه ای هم در کلام موجود نیست و آنچه در سوال بیان شده است صرف حدس شخصی است نه کلام خداوند متعال.
قابل ذکر است که امر خداوند متعال دلالت بر وجوب دارد و در سوره نور خدای متعال امر فرمودند(ولیضربن، امر غایب )و در سوره احزاب اخبار در مقام انشا است(یدنین) که دلالت آن بر وجوب بیشتر است. لذا حجاب واجب است و لا غیر.
در ضمن صفت(للمومنات) مشعر علیت است یعنی زنان مومنه چون ایمان دارند باید حجاب اسلامی را رعایت کنند نه اینکه حجاب تنها اختصاص به آنان دارد و شامل مسلمانان نمی شود.(دقت شود)

پرسش:
دلیل اینکه حجاب واجب و از محکمات است چیست؟

پاسخ:
مروری کوتاه و اجمالی در خصوص ضرورت و وجوب حجاب در ادیان الهی، ما را به حقیقت حجاب و نتیجه ای که اسلام و قرآن در پی آنست رهنمون می سازد:
1. فطری بودن حجاب: حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصّی است، و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطری است.
داستان حضرت آدم و حوّا، در تورات (کتاب مقدس یهودیان که برای مسیحیان نیز مقدّس است) نیز فطری بودن پوشش را اثبات می کند.(22)
2. حجاب در شریعت زرتشت: «اَشو زرتشت» با توصیه ها و اندرزهای خود، کوشیده است تا پایه های حجابی را که زنان ایرانی به عنوان یک فرهنگ ملّی در ظاهر عرف خود رعایت می کنند، در عمق روح آنان متحکّم نماید و از این راه، ضمانت اجرای قانون حجاب را در آینده نیز تأمین نماید و بدین سان، جامعه خویش را در مقابل امکان انحراف های اخلاقی پنهان، بیمه کند.
3. حجاب در شریعت یهود: رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورّخین، نه تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته اند، بلکه به افراطها و سخت گیری های بی شمار آنان نیز در این زمینه تصریح کرده اند. در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است:
«گرچه پوشش، در بین عرب مرسوم نبود و اسلام، آن را به وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می کردند، حجاب، به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می خواست وجود داشت. در بین این ملت ها وجه و کفّین (= صورت و کف دست ها) هم پوشیده می شد. حتی در بعضی از ملت ها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادتِ سفت و سخت درآورده بودند».(23)
ویل دورانت، که معمولاً سعی می کند موارد برهنگی یا احیاناً تزیینات و آرایش های زنان هر قوم را با آب و تاب نقل کند تا آن را طبیعی جلوه دهد، در این مورد می گوید:
«در طول قرون وسطا، یهودیان همچنان زنان خویش را با البسه فاخر می آراستند، لکن به آنها اجازه نمی دادند که با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر، خلافی بود که مرتکب را مستوجب طلاق می ساخت. از جمله تعالیم شرعی یکی آن بود که مرد یهودی نباید در حضور زنی که موی سرش هویداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد».(24)
4. حجاب در مسیحیت: همان طور که اشاره شد، ادیان الهی، به خاطر تناسبشان با فطرت و احکام کلّی، جهت و شیوه واحدی دارند. در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار می آمده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این باره می گوید:
«اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است».
مسیحیت نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب می شد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که: ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبهه ای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است. (25)
5. حجاب در شریعت اسلام: اسلام که آخرین آیین الهی و بالطبع کامل ترین دین است و برای همیشه و همه بشریت، از طرف خداوند عالم، نازل شده است، لباس را «هدیه الهی» معرفی نموده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است. از انحرافات و یا افراط و تفریطهایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریح قانون، حدّ و مرزی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است.
در حجاب اسلامی، سهل انگاری های مضر و سختگیری های بی مورد، وجود ندارد. حجاب اسلامی آن گونه که غرب تبلیغ می کند، به معنای حبس زن در خانه یا پرده نشینی و دوری از شرکت در مسائل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.
با توجّه به غریزه قدرتمند جنسی، احکام و دستورهای اسلام، تدابیری است که خداوند برای تعدیل و رام کردن و همچنین ارضای صحیح این غریزه، تشریح فرموده است.
6. حجاب در قرآن کریم: در قرآن کریم، آیاتی چند (سوره های نور و احزاب) به طور صریح، در مورد وجوب حجاب و حد و کیفیت آن نازل شده است. (26) که در خلال مباحث، مورد اشاره قرار گرفت.
گذشته از آنکه پیامبر گرامی اسلام (ص) و معصومین(ع) علاوه بر تأکیداتی که بر رعایت حجاب داشته اند، با ارائه دستورالعمل هایی، جامعه اسلامی را به سوی تهذیب و پاکی، رهنمون گشته اند.
چنانکه که اشاره شد، حجاب، از ضروریات اسلام است و تمام فِرَق اسلامی، آن را واجب می دانند، و در این که زنان باید به هنگام ادای نماز و در حضور مردان بیگانه، موی سر و تمامی اندام خود را به استثنای صورت و دست ها (از مچ به پایین) بپوشاند، اتفاق نظر دارند؛ البته شافعیان و برخی از علمای شیعه پوشاندن صورت را نیز در حضور بیگانگان، لازم شمرده اند.
منابع:
1 . الفوز الكبير فى اصول التفسير.
2 . رساله 3 . ر.ك: الاتقان، ج‏2، ص‏708 - 712؛ مناهل العرفان، ج‏2، ص‏256 - 270.
4 . مباحث فى علوم القرآن، ص‏273 و 274.
5 . ر.ك: التمهيد، ج‏2، ص‏300 - 316.
6 . رساله 7 . البيان، ص‏373 - 380.
8 . رساله 9 . بقره (2) آيه 109 .
10 . توبه (9) آيه 29.
11 . برای مطالعۀ بیشتر : الميزان، ج‏1، ص‏257.
12 . بقره(2) آيه 187.
13 . برای مطالعۀ بیشتر : الميزان، ج‏2، ص‏45.
14 . برای مطالعۀ بیشتر ر.ک: الميزان، ج‏4، ص‏233.
15 . برای مطالعۀ بیشتر ر.ك: الميزان، ج‏9، ص‏141 - 143 و نيز ر.ك: التمهيد، ج‏2، ص‏309 و 310.
16 . مجادله(58) آيه 12.
17 . برای مطالعۀ بیشتر الميزان، ج‏19، ص‏189؛ البيان، ص‏373 - 380؛ التمهيد، ج‏2، ص‏300.
18 . انفال(8) آيه‏65.
19 . التمهيد، ج‏2، ص‏301.
20 . ر.ك: البيان، ص‏354؛ الميزان، ج‏9، ص‏125.
21. برگرفته از درسنامۀ علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، با تغییر و حذف و اضافه.
22 . تورات، سفر پیدایش، باب 3، آیات 6 - 8 و 20 - 21.
23 . حجاب در اسلام، ابوالقاسم اشتهاردی، ص 50.
24 . تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 12، ص 62.
25 . انجیل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1 - 6.
26 . سوره نور، آیه 31؛ سوره احزاب، آیه 59 و آیه 32.

موضوع قفل شده است