نفرین کردن وعواقب آن

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نفرین کردن وعواقب آن

لطفاً درباره نفرين كردن و عواقب آن توضيح دهيد؟

طبق روایات، نفرین کردن و لعنت دیگران را می توان به چهار قسم دانست:

لعنت حرام:

لعنت مومن و كسي كه مستحق لعنت نيست، حرام مي باشد. چرا چنین نفرینی می کنیم جای خودش، اما در کل بدخواهی برای کسی که مستحق آن نیست، حرام می باشد.

صرف اینکه ما از دست کسی ناراحتیم، بخاطر عملی که انجام داد و یا برخورد مناسبی با ما نداشته است، او را مستحق نفرین نمی کند.

رسول خدا(ص) فرمودند: هرگاه "لعنت" از دهان لعنت گر خارج شود، نگاه مي كند، اگر راهي به سوي آن چيزي كه متوجه آن شده است يافت به طرفش مي رود وگرنه به طرف كسي كه از دهانش خارج شده است برمي گردد.

یعنی نفس نفرین کردن و لعنت کردن دارای اثر است؛ چه به حق باشد، چه نباشد.اگر نفرین بی مورد باشد، دامن خود شخص را می گیرد.

امام باقر(ع) فرمودند: از لعنت كردن مومن بپرهيزيد كه به خودتان برمي گردد. حتي شخصي، كسي را كه پيامبر او را حد مي زد، لعنت كرد؛ حضرت فرمودند: لعنتش مكن او خدا و رسولش را دوست دارد (گرچه گنهكار است).

طبق این روایت هم ما اجازه نداریم صرف ارتکاب گناه را برای دیگران با استحقاق نفرین و بدخواهی ملازم بدانیم.

در موارد دیگر هم همین است. ما اجازه نداریم اطرافیان و دوستانمان را مستحق نفرین خود بدانیم، صرفا بخاطر نارضایتی که برایمان بوجود آوردند.

بله اگر موجب تضییع حقی از ما شدند که برای دست نیافتنی بود، جزو دسته ظالمین قرار می گیرند. اگرچه در این حالت هم بهتر است برای آن ها طلب آمرزش و صلاح کنیم.

لعنت مكروه:

لعنت حيوانات است كه انسان حيواني را لعن كند. و این بخاطر عدم شعور حیوان است که موجب رنجش شخص نفرین کننده قرار می گیرد.

در واقع نفرین ما در چنین مواردی متوجه حیوانی است که از بی شعوری خویش ما را ناراحت ساخته، لذا نفرین در چنین مواردی اثر ندارد. مکروه بودن آن را هم می توان من باب مذموم بودن نفس بدخواهی و نفرین دانست.

لعنت جايز:

لعنت كافرين، لعنت ظالمين و كساني كه به خداوند دروغ مي بندند،
لعنت مردان زن نما و زنان مردنما، بدعت آورندگان در دين، كسي كه پدر و مادر خويش را لعن كند،

رشوه دهنده و رشوه ستان و واسطه ميان آن دو، كسي كه بين مرد و زني سعايت كند تا ميان آنها جدايي افكند، كسي كه ميان مومنان سخن چيني كند،

كسي كه تقدير خدا را دروغ بداند، رباخوار و ربادهنده و گواهان بر ربا، كسي كه احترام مسجد را نگه ندارد، زن آوازه خوان و... .(1)

نفرین کردن، و طلب بدی کردن برای این افراد واضح است. اینان که موجب از بین رفتن جان و مال و ناموس می شوند. باعث از هم گسستگی کانون های اجتماعی و ... .

لعنت مستحب :

لعنت به كساني كه خدا و رسولش را اذيت كنند، كساني كه به زنان پاك دامن و مومن تهمت زنا مي زنند، كساني كه دشمن دين و اهل بيت پيامبر هستند.(2 __________________

«السلام علیک یا ابا عبدالله »

[=Times New Roman]کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

[=Times New Roman]از تو و طفلان تو یاری کنیم

[=Times New Roman]کاش ما هم کربلایی می شدیم

[=Times New Roman]در رکاب تو فدایی می شدیم

اين هم نگاهي به مساله لعن يا تبري

[=arial][=&quot]لعن و نفرین به عنوان «برائت»، یکی از شروط «تقرّب» است؛ همان گونه که در زیارت امام حسین (ع) می گوییم[/][=&quot]:[/][/]

[=arial][=&quot]«[/][=&quot]یا ابا عبداللّه! انّی اتقرّب الی اللّه و الی رسوله و الی امیرالمؤمنین و الی فاطمة و الی الحسن و الیک بموالاتک و بالبرائة ممّن قاتلک و نصب لک الحرب و بالبرائة ممّن اسّس اساس الظّلم ...»(1)[/][/]

[=arial][=&quot]ای حسین! من تقرّب می جویم به خدا و به رسول او و به امیرمؤمنان و به فاطمه زهرا و به حسن مجتبی و به تو، به وسیله موالات و دوستی تو و به وسیله برائت و بیزاری جستن از هرکس که با تو جنگید و جنگ را علیه تو برپا ساخت و به وسیله برائت جستن از هرکس که پایه ظلم و ستم را درباره شما نهاد[/][=&quot]....[/][/]

[=arial][=&quot]برائت از امتیازهای مکتب اسلام است؛ زیرا تأکید بر مرز دوستی ها و دشمنی ها می شود تا پیروان این آیین با نمایان ساختن این مرزها، «حبّ» و «بغض» خود را آشکار سازند و هماره بین حقّ و باطل، خیر و شرّ، عدل و ظلم و حسین و یزید، یک طرف را برگزینند که[/][=&quot]:[/][/]

[=arial][=&quot]«[/][=&quot]فمن یکفر بالطّاغوت و یؤمن باللّه فقد استمسک بالعروة الوثقی...»(2)[/][/]

[=arial][=&quot]هرکس به طاغوت کفر ورزید و به خداوند ایمان آورد، همانا به دستگیره مستحکم الهی، که هرگز گسسته نخواهد شد، چنگ زده است[/][=&quot].[/][/]

[=arial][=&quot]با این نگرش، به خوبی درمی یابیم که «ایمان به خداوند» و قرار گرفتن در صراط هدایت و رستگاری، با انجام مقدمه ای که «کفر به طاغوت و نفی طاغوتیان» است، صورت می پذیرد و هریک از خدا باوران باید در درون خود، «کفر نسبت به طاغوت» و «ایمان نسبت به اللّه» را داشته باشند؛ زیرا[/][=&quot]:[/][/]

[=arial][=&quot]کفر و ایمان، قرین یکدگرند [/][/]
[=arial][=&quot]هر که را کفر نیست، ایمان نیست [/][/]

[=arial][=&quot]این بینش ناب، تجلّی بخش حقیقتی است که در آن فرهنگ تولّی و تبرّی، به معنی دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا، به عنوان «گرایش و گریز» در عرصه «اندیشه های آسمانی» و در شیوه های رفتاری ـ فردی و اجتماعی ـ نمود می یابد[/][/]

تا هریک از دین باوران متعهد، مرزهای دوستی و دشمنی را که باعث تقویت یا تضعیف آرمان های آسمانی می شود، حفظ نمایند و در نگاه دوستان و دشمنان، برجسته سازند؛[=arial]

همان گونه که این شیوه را در پاسداری از اموال و دارایی خویش نسبت به دیده ها و دل های اطرافیان به کار می گیرند[=&quot].[/][/]

[=arial][=&quot]بی تردید این بینش و شیوه بر اساس فطرت و خرد است و خدا جویان را افرادی آرمان گرا، صاحب نظر و ارزشی تجلّی می دهد تا هرگز در سیاهی لشکر دشمن قرار نگیرند و زبونانه «تساهل و تسامح» و استراتژی «لبخند و صلح و سلام» را بهانه بی بهانگی خویش قرار ندهند[/][=&quot].[/][/]

[=arial][=&quot]پي نوشت:[/][/]

[=arial][=&quot]1-زیارت عاشورا [/][/]

[=arial][=&quot]2-[/][=&quot]. [/][=&quot]بقره/ 256[/][=&quot].[/][/]

لعن شدگان در قرآن
1- یهودیان: قوم یهود که به نص قرآن قوم برگزیده خداوند بودند(1) به سبب کفرشان و دیگر افکار و اعمال ناشایسته ایشان در آیات زیر مورد لعن الهی قرار گرفته‌اند.
1-1- آیه 88 سوره بقره: «بل لعنهم بکفرهم»، خداوند آنها را به سبب کفرورزیشان لعن نمود.
1-2- آیه 46 سوره نساء: «لکن لعنهم الله بکفرهم»، لکن خدا آنان را به سبب کفرشان لعن نمود.
1-3- آیه 89 سوره بقره: «فلعنه الله علی الکافرین» «لعنت خدا بر کافران باد». که مراد از کافران در این آیه، به دلیل صدر آیه، یهودیانی است که کفر ورزیدند
1-4- آیه 13 سوره مائده: «فبما نقضهم میثاقهم لعنّاهم»، که به خاطر آنکه پیمانشان را شکستند آنها را لعن کردیم
1-5- آیه 60 مائده: «قل هل انبئکم بشّرٍ من ذلک مثویه عندالله؟ من لعنه‌الله و غضب علیه و جعل منهم القرده و انخنازیدو عبدالطاغوت اولئک شر مکاناً واضل عن سواء السبیل»: ]ای پیامبر ما! به اهل کتاب[ بگو آیا شما را به بدتر از این کیفر]یعنی حکم به فاسق بودن بیشتر اهل کتاب[ از نظر خدا خبر دهم؟آنان که خدا لعنت‌شان کرده و برآنان خشم گرفته و برخی از آنان را به صورت بوزینه و خوک خلق کرده است؟ همانان‌که طاغوت را پرستش کرده‌اند، آنان، بدجایگاه‌ترین وگمراه‌ترین ]موجودات[ از راه راست هستند
1-6- آیه 64 سوره‌ی مائده: «و قالت الیهود یدالله مغلولة، غلت ایدیهم و لعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطنان، ینفق کیف یشاء»: «یهودیان گفتند دست خدا بسته است، دستانشان بسته باد! و به سزای آنچه گفتند از رحمت خدا دور باشند! چنین نیست، دستان خدا باز است و هر گونه بخواهد بخشش می‌کند».
1-7- آیه 78 سوره‌ی مائده: «لعن الذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داوود و عیسی بن مریم، ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون» «کسانی که از میان بنی‌اسرائیل کافر شدند با زبان داوود و عیسی لعن شدند این لعن به خاطر آن بود که معصیت نمودند و به حق دیگران تجاوز نمودند»
همانگونه که می‌بینیم یهود در آیات 1تا3 به دلیل کفرشان و در آیات ردیف 4و5و7 به دلیل رفتارهای ناشایسته ایشان (نقض پیمان، فسق و عصیان و تجاوز کاری) و در آیه ردیف 6 به دلیل اندیشه نادرستشان درباره خدا، دچار لعن الهی شدند

پی نوشت:
1. خداوند در سوره بقره آیه 47و123 در باره قوم یهود می‌فرماید«و انی فضلتکم علی العالمین» یعنی من شما را بر همه مردمان زمان فرعون برتری دادم و این درس بزرگی است که هر فرد یا گروهی به هر مرتبه‌ای از کمال و فضل و یا قرب الهی برسد نماز باز امکان سقوط و در نتیجه گرفتار لعن و غضب الهی شدن برای آن فرد یا گروه هست و این هشداری است برای جامعه شیعی و انقلاب کرده ما

برگرفته از:
آدرس مقاله در پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله کوثر » زمستان 1383
عنوان مقاله: فرهنگ لعن درزیارت عاشورا
نویسنده : شکرانی، رضا

2- کتمان کنندگان ادلّه روشن و هدایتی که از جانب خدا فرو فرستاده شده است:

خداوند در آیه 159 بقره می‌فرماید: «ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعدما بیناه للناس فی‌الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنو» «کسانی که نشانه‌های روشن خدا و هدایت الهی را آنهم بعد از اینکه در کتاب برای مردم تبیین کردیم کتمان و پوشیده، می‌دارند، اینان را هم خدا لعن می‌کند و هم لعن کنندگ
3- کسانی که به دروغ ادعای برحق بودن می‌کنند:

در آیه 61 سوره آل‌عمران که به بیان داستان مباهله پرداخته شده است خداوند پس از آنکه به پیامبر می‌فرماید با نصاری مباهله کند سه دستورالعمل برای انجام مباهله به پیامبر می‌دهد:
1- دعوت از پسران و زنان و خویشان نزدیک هر طرف برای مباهله
2- مباهله - نثار لعنت خدا برآنکه به دروغ ادعای بر حق بودن دارد: الحق من ربَّک فلاتکن من الممترین فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه‌الله علی الکاذبین»، «حق[آنچه پیرامون عیسی(ع) بیان شد] از جانب پروردگار توست پس از تردید کنندگان نباش، بنابر این به هرکه در این باره آنهم پس از دانشی که در این باره به تو رسید، استدلال و جدال کند بگو بیائید ما پسرانمان و شما پسرانتان را، ما زنانمان و شما زنانتان و خویشان و نزدیکانتان را فرا خوانده سپس مباهله کنیم و لعن الهی را نثار دروغگویان کنیم».
4- کسانی که بعد از ایمان آوردن وشهادت دادن به حقانیت پیامبر(ص) واتمام حجت بر آنان، کافر شوند .
در آیه 87 سوره آل عمران می خوانیم : «کیف یهدی الله قوماً کفروا بعد ایمانهم و شهدوا ان الرسول حق و جاءهم البینات،‌ والله لا یهدی القوم الظالمین» چگونه خداوند، گروهی را که بعد از ایمان آوردن و شهادت به حقانیت پیامبر و اتمام حجت هدایت کند. آنگاه در آیه بعد می فرماید: «اولئک جزاؤهم ان علیهم لعنه الله والملئکه والناس اجمعین، خالدین فیها، لا یخفف عنهم العذاب . . . »
«اینان سزایشان این است که لعنت خداوند وهمه فرشتگان و مردم از آن ایشان است و در این لعنت جاودانه اند.»
5- اصحاب سبت یا کسانی که از دستورات پیامبر با حیله‌های شرعی تخلف کنند.
داستان اصحاب سبت در آیات 65 بقره، 47 و 154 نساء، 163 اعراف و 124 محل آمده است. با توجه به آیات مذکور و روایات وارده در این باره در می‌یابیم اصحاب سبت برخی از قوم یهود بودند که با حیله‌های شرعی از دستورات خداوند سرپیچی می‌کردند و خداوند در سوره نساء آیه 47 با عبارت «کما لعنّا اصحاب السبت» به ملعون بودن آنان تصریح می‌نماید
6- هر کس از اهل کتاب که به قرآن ایمان نیاورد.
خداوند در سوره نساء خطاب به اهل کتاب می‌فرماید:
«یا ایها الذین اوتوا لکتاب آمنوا بما نزلنا مصدقاً لما معکم من قبل ان نطمس وجوهاً فنرد ها علی ادبارها او نلعنهم کما لعنا اصحاب السبت و کان امر الله مفعولاً».
«ای کسانی که به شما کتاب آسمانی داده شده است! پیش از آنکه چهره‌هائی را محو کنیم و وارونه سازیم یا همچنانکه اصحاب سبت را لعن کردیم آنان را لعن کنیم به آنچه فروفرستادیم و تأیید کننده همان چیزی است که نزد شما است، ایمان آورید».
و در ادامه در آیه 51 می‌فرماید: «آیا کسانی را که بهره‌ای از کتاب آسمانی بدان داده شد ندیدی که به جبت و طاغوت ایمان می‌آورند و درباره کسانی که کفر ورزیده‌اند می‌گویند اینان از کسانی که ایمان آورده‌اند هدایت یافته ترند»
آنگاه در آیه 52 می‌فرماید: «اینان همان کسانی‌اند که خداوند لعنشان کرده است» از تأمل در آیه 47و51 در می‌یابیم که ارتباط معناداری میان این دو آیه وجود دارد.
ان».

7- کسی که مؤمنی را به صورت عمدی به قتل رساند

خداوند در سوره نساء آیه 93 می‌فرماید: «و من یقتل مؤمناً معتمداً فجزاؤه جهنم خالداً فیها و غضب الله علیه و لعنه واعدله عذاباً الیماً». «هر کس مؤمنی را عمداً بکشد کیفرش دوزح است. در آنجا ماندگار خواهد بود و خداوند بر او خشم می‌گیرد و لعنش می‌کند و عذابی دردناک برای او آماده می‌سازد.
8- ابلیس

در آیه 118 سوره نساء‌ با عبارت «لعنه‌الله» و در آیه 34 سوره حجر با جمله «و ان علیک اللعنه الی یوم الدین» و در سوره احزاب آیه 78 با جمله «و ان علیک لعنتی الی یوم الدین» مورد لعن واقع شده است.

9- کسانی کهبا تفکر نادرست خود به مردم ستم می‌کنند

خداوند در سوره هود آیه 19-18 می‌فرماید: «الا لعنته الله علی الظالمین الذین یصدون عن سبیل‌الله و یبغونها عوجاً و هم بالاخره هم کافرون» «هان مردم! لعنت خدا بر آن ستمگرانی است که مردم را از راه خدا باز می‌دارند و در صدد آن هستند که آن را کج نشان دهند و به آخرت اعتقاد ندارند.
این آیه در سوره اعراف آیه 144 درست با همین عبارت از زبان مؤذنی که در قیامت میان بهشتیان و جهنمیان ندا در می‌دهد آمده است: «فأذن مؤذن بینهم ان لعنته الله علی الظالمین الذین...»
و چنانکه در مقاله پیشین آوردیم بنابر روایات و تحلیل علامه طباطبائی از این روایات، این مؤذن، حضرت علی(ع) است که سخن او در آن جهان، درست سخن خدا در این جهان است.
10- مشرکان و کافران و منافقان

در سه سوره از قرآن به صراحت مشرکان، کافران و منافقان لعن شده‌اند.
توبه،68 . محمد(ص)،33-20 و فتح،6.
11- قوم عاد و فرعون به دلیل پیروی از رهبران ستمکار خود

در سوره هود آیه 60-59 می‌خوانیم: «و تلک عاد حجدوا بآیات ربهم و عصوا رسله واتبعوا امر کل جبار عنید و اتبعوا فی هذه الدنیا لعنه و یوم القیامه»
«واین قوم عاداند که آیات پروردگارشان را انکار کردند و فرستادگانشان را نا فرمانی کردند و به دنبال فرمان هر فرمانروای زور گوی ستیزه‌جو رفتند و ]در نتیجه[ در این دنیا و در روز قیامت لعنت بدرقه آنان گردید»
و در مورد قوم فرعون در همین سوره، آیه 98-96 می‌فرماید:
«و لقد ارسلنا موسی بآیاتنا و سلطان مبین الی فرعون و ملائه فاتبعوا امر فرعون و ما امر فرعون برشید، یقدم قومه یوم القیامه فاورد هم النار و بئس الورد المورود و اتبعوا فی هذه الدنیا لعنه و یوم القیامه و بئس الرفد المرفود».
«موسی را با رهنمودها و معجزه‌ای آشکار به سوی فرعون و قوم او فرستادیم ولی آنان از فرمان فرعون که که فرمانی غیر عاقلانه بود پیروی کردند ]لذا[ روز قیامت پیشاپیش قومش می‌رود و آنان را به آتش در می‌افکند. آری آتش! وه که چه ورودگاه بدی است! در این دنیا و در
روز قیامت لعنت بدرقه آنان گردید و چه بد عطائی نصیب آنان می‌شود».
از تأمل در این آیات در می‌یابیم که علت ملعون شدن قوم عاد و فرعون «عدم تبعیت از پیامبران الهی و تبعیت از دستورات ظالمانه و سفیهانه رهبران خود »بوده است: «و اتبعوا امر کل جبار عنید واتبعوا فی هذه الدنیا و یوم القیامه لعنه. و اتبعو امر فرعون و ما امر فرعون برشید... واتبعوا فی هذه لعنه و یوم القیامه» و نکته دیگر در مورد چنین مردمی آنکه اینان نه تنها در آخرت دچار لعن الهی می‌شوند بلکه در این دنیا نیز به نوعی، دچار لعن و دوری از رحمت خدا می‌شوند که این نکته با عبارت «واتبعوا فی هذا الدنیا لعنه» در هر دو مورد بیان شده است.

12- نقض کنندگان پیمان خدا، قاطعان پیوندهای الهی و مفسدان در زمین:

در سوره رعد آیه 25 می‌خوانیم : «و الذین ینقضون عهدالله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدار»، «آنانکه پیمان خدا را پس از محکم ساختن آن می‌شکنند و آن چه را خداوند امر به پیوند با آن داده است قطع می‌کنند و در زمین فساد ایجاد می‌کنند، لعنت و سرای بد از آن ایشان است».
در تفاسیر، «و یقطعون ما امر الله به ان یوصل» به کسانی که قطع رحم می‌کنند تفسیر شده است. بی‌شک این تفسیر یکی از مصادیق چیزهائی است که خداوند امر به پیوند با آن نموده است و این جمله شامل مصادیق دیگری که خداوند امر با پیوند با آن نموده نیز می‌شود همانند پیوند با اهل بیت پیامبر(ع) البته در سوره محمد(ص)، آیه 22 قطع رحم یکی از ویژگی‌های منافق یا کسانی که دردلشان بیماری است دانسته شده است، آنجا که می‌فرماید: «فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم الله فاصمهم و اعمی ابصارهم». «آیا امید دارید که چون از خدا برگشتید در زمین فساد کنید و از خویشان خود بگسلید. اینان همان کسانی هستند که خدا آنان را لعنت نموده و کر و کورشان ساخته است؟»
13- شجره‌ی ملعونه در قرآن:

خداوند در سوره اسراء آیه 60 می‌فرماید: «و ما جعلنا الرؤیا التی اریناک الا فتنه للناس و الشجره الملعونه فی القرآن»، «آن رؤیائی که که به تو نشان دادیم و آن شجره ملعونه را در قرآن جز برای آزمایش مردم قرار ندادیم»
علامه طباطبائی در تفسیر خود،هم با استناد به روایات و هم تحلیلی مستدل ثابت می‌کند که مراد از شجره ملعونه «بنی امیه» هستند(3)
14- مردی که به همسرش تهمت زنا بزند

در سوره نور آیه هفتم درباره مردانی که نسبت زنا به همسران خود می‌دهند و شاهدی بر اثبات مدعای خود ندارند حکم می‌فرماید که چنین فردی چهار بار سوگند خورد که در ادعای خود راست می‌گوید و در نوبت پنجم بگوید که لعنت خدا بر او باشد اگر در ادعای خود دروغ می‌گوید: «والخامسه ان لعنت‌الله علیه ان کان من الکاذبین» بدیهی است این حکم که از جانب خداست در صورت دروغگو بودن شوهر صرفاً یک نفرین نیست بلکه با جاری شدن این عبارت چنین همسر دروغگوئی لعنت خدا گریبانگیر او می‌شود.
15- کسی که به زنان پاکدامن تهمت زنا بزنند
باز در سوره نور آیه 23 می‌فرماید: «ان الذین یرمون المحصنات الغافلات المؤمنات لعنوا فی الدنیا و الاخره و لهم غذاب الیم» «قطعاً کسانی که به زنان پاکدامن بی خبر و با ایمان نسبت زنا می‌دهند هم در دنیا و هم در آخرت ملعون هستند و آنان را عذابی بزرگ خواهد بود».
16- کسانی که خدا و پیامبر را اذیت کنند.

در سوره احزاب آیه 57 آمده است «ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی‌الدنیا و الآخره» «بی گمان کسانی که خدا و رسول او را آزار می‌دهند خداوند آنان را در دنیا و آخرت لعن خواهد نمود».انتساب اذیت به خدا در کنار انتساب اذیت به پیامبر، بیانگر این نکته است که اذیت رسول، اذیت فرد نیست بلکه تعرض به احکام و دستورات الهی است زیرا اذیت خدا مفهومی جز سرپیچی از فرامین خدا و احکام او نیست.
17- ستمگران:

در سوره غافر آیه 52 آمده است: «یوم لا ینفع الظالمین معذرتهم و لهم اللعنه» «روزی که عذر خواهی ستمگران سودی برای آنان ندارد و تنها مضیت آنان لعنت است».
18- دوزخیان:

در آیه 38 سوره اعراف آمده است: «... کلما دخلت اُمه لعنت اختها»، «هر گاه گروهی به جهنم در آیند گروه تازه وارد گروه دیگر را لعن می‌کنند».
در آیه 68 سوره احزاب شکایت و نفرین جهنمیان از رهبران خود را بیان می‌کند و از زبان آنان نقل می‌کند که می‌گویند: «ربنا آتهم ضعفین من العذاب و العنهم لعناً کبیرا»، «پروردگارا غذابی دو چندان به آنان ده و آنان را به لعنتی بزرگ گرفتار ساز».

آیا کسی که به هر دلیلی از شخصی برنجد یا از او کینه ای داشته باشد یا... و او را نفرین کند، آه و نفرینش بر آن شخص و زندگی اش واقعاً اثر میگذارد؟

سیب سرخ;61913 نوشت:
آیا کسی که به هر دلیلی از شخصی برنجد یا از او کینه ای داشته باشد یا... و او را نفرین کند، آه و نفرینش بر آن شخص و زندگی اش واقعاً اثر میگذارد؟

لعنت مومن و كسي كه مستحق لعنت نيست، حرام مي باشد. چرا چنین نفرینی می کنیم جای خودش، اما در کل بدخواهی برای کسی که مستحق آن نیست، حرام می باشد.

صرف اینکه ما از دست کسی ناراحتیم، بخاطر عملی که انجام داد و یا برخورد مناسبی با ما نداشته است، او را مستحق نفرین نمی کند.

رسول خدا(ص) فرمودند: هرگاه "لعنت" از دهان لعنت گر خارج شود، نگاه مي كند، اگر راهي به سوي آن چيزي كه متوجه آن شده است يافت به طرفش مي رود وگرنه به طرف كسي كه از دهانش خارج شده است برمي گردد.

یعنی نفس نفرین کردن و لعنت کردن دارای اثر است؛ چه به حق باشد، چه نباشد.اگر نفرین بی مورد باشد، دامن خود شخص را می گیرد.

امام باقر(ع) فرمودند: از لعنت كردن مومن بپرهيزيد كه به خودتان برمي گردد. حتي شخصي، كسي را كه پيامبر او را حد مي زد، لعنت كرد؛ حضرت فرمودند: لعنتش مكن او خدا و رسولش را دوست دارد (گرچه گنهكار است).

سیب سرخ;61913 نوشت:
آیا کسی که به هر دلیلی از شخصی برنجد یا از او کینه ای داشته باشد یا... و او را نفرین کند، آه و نفرینش بر آن شخص و زندگی اش واقعاً اثر میگذارد؟

دوست گرامی سلام علیکم در جواب سئوال شما حدیث زیبایی از امام محمد باقر سلام الله علیه در شب شهادت آن بزرگوار تقدیم می کنم که جواب کافی و وافی برای سئوال شما می باشد :

قال الباقر سلام الله علیه :
« انّ اللّعنة اذا خرجت من صاحبها تردّدت بینه و بین الذی یلعن ، فان وجدت مساغاَ ، و الّا عادت الی صاحبها و کان أحقّ بها ، فاحذروا أن تلعنوا مؤمناَ فیحلّ بکم » .
1

امام باقر سلام الله علیه فرمودند :
لعنت هرگاه از لعنت کننده صادر شود ، میان او و کسی که لعنت می شود ، می گردد . اگر مجوّزی نیافت ، به خود لعنت کننده بر می گردد که او ، خود ، به آن سزاوارتر است . زنهار تا مؤمنی را لعنت نکنید که دامن خودتان را می گیرد .

پی نوشت :
1 - قرب الاسناد ص 10 ح 31 - کافی ج2 ص 360 ح 7 .

قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
« لا تدعوا علی أولادکم فیوافق ذلک اجابة »1

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :
فرزندان خود را نفرین نکنید ، مبادا یک وقت به اجابت برسد .

*******


قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
« لا تمنّوا هلاک شبابکم و ان کان فیهم غرامُ ؛ فانهم علی ما کان فیهم علی خلال ، اما أن یتوبوا فیتوب الله علیهم ، و اما أن تردیهم الآفات ، امّا عدوّاَ فیقاتلوه ، و امّا حریقاَ فیطفئوه ، و امّا ماءَ فیسدّوه » . 2

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
مرگ جوانتان را درخواست نکنید ، هر چند زیان ( شر) داشته باشند ؛ چرا که با وجود آن ، از چند حال خارج نیستند : یا توبه می کنند و خداوند ، توبه شان را می پذیرد ، یا آسیب ها آنها را از بین می برد ، یا با دشمنی می جنگند ، یا حریقی را خاموش می کنند و یا جلو سیلابی را می بندند .

پی نوشت ها :
1 - الفردوس ج5ص51ح7432.
2 - حلیة الاولیاء ج5ص119 .

سلیم;62544 نوشت:
[=microsoft sans serif]قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
[=microsoft sans serif]« لا تدعوا علی أولادکم فیوافق ذلک اجابة »1

[=microsoft sans serif]رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :
[=microsoft sans serif]فرزندان خود را نفرین نکنید ، مبادا یک وقت به اجابت برسد .

*******


[=microsoft sans serif]قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
[=microsoft sans serif]« لا تمنّوا هلاک شبابکم و ان کان فیهم غرامُ ؛ فانهم علی ما کان فیهم علی خلال ، اما أن یتوبوا فیتوب الله علیهم ، و اما أن تردیهم الآفات ، امّا عدوّاَ فیقاتلوه ، و امّا حریقاَ فیطفئوه ، و امّا ماءَ فیسدّوه » . 2

[=microsoft sans serif]رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
[=microsoft sans serif] مرگ جوانتان را درخواست نکنید ، هر چند زیان ( شر) داشته باشند ؛ چرا که با وجود آن ، از چند حال خارج نیستند : یا توبه می کنند و خداوند ، توبه شان را می پذیرد ، یا آسیب ها آنها را از بین می برد ، یا با دشمنی می جنگند ، یا حریقی را خاموش می کنند و یا جلو سیلابی را می بندند .

[=microsoft sans serif]پی نوشت ها :
1 - الفردوس ج5ص51ح7432.
2 - حلیة الاولیاء ج5ص119 .

سلام.
چقدر قشنگ بود.:Kaf:
دلم سوخت:geryeh:

سلام به دوستان اسک دینی
تابلو جمع بندی (1)


(2)

(3)

موضوع قفل شده است