بررسی صحت حدیث آفرینش دوباره انسان از نظر علمی

تب‌های اولیه

33 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی صحت حدیث آفرینش دوباره انسان از نظر علمی

سلام

ایا این حدیث از جهت علمی و حدیثی معتبر است ؟

مينويسد:پس از مردن انسان تمام بدن وي ميميرد و متلاشي ميشود بي جز يك عنصر كه در پايين ستون فقرات قرار دارد كه اين عنصر نه ميپوسد و نه ميسوزد و خلاصه اينكه هرگز نمي ميرد.پيامبر اسلام در حديثي به اين عنصر اشاره كرده و مي گويد:كل ابن ادم ياكله التراب الا عجب الذنب منه خلق و فيه يركب(تماميت فرزند ادم را خاك ميخورد به جز استخوان انتهاي پايين ستون فقرات از ان فريده شده و بر ان نيز سوار ميشود.)

با تشکر

برچسب: 

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد مجید

**گلشن**;737244 نوشت:
سلام

ایا این حدیث از جهت علمی و حدیثی معتبر است ؟

مينويسد:پس از مردن انسان تمام بدن وي ميميرد و متلاشي ميشود بي جز يك عنصر كه در پايين ستون فقرات قرار دارد كه اين عنصر نه ميپوسد و نه ميسوزد و خلاصه اينكه هرگز نمي ميرد.پيامبر اسلام در حديثي به اين عنصر اشاره كرده و مي گويد:كل ابن ادم ياكله التراب الا عجب الذنب منه خلق و فيه يركب(تماميت فرزند ادم را خاك ميخورد به جز استخوان انتهاي پايين ستون فقرات از ان فريده شده و بر ان نيز سوار ميشود.)
با تشکر


با صلوات بر محمد و آل محمد
و عرض سلام وادب
پرسشگر گرامی روایتی که حضرت عالی مطرح نموده اید در مصادر روایی شیعه نیامده بلکه در مصادر اهل سنت مطرح شده است:« في طرق العامّة، روى مسلم عن النبيّ صلى الله عليه و آله قال: «كلّ ابن آدم يأكله التراب‏ إلّا عجب‏ الذنب، منه خُلق و منه يركب». (1) و عنه عليه السلام قال: «إنّ في الإنسان عظماً لا تأكله الأرض أبداً، فيه يركب يوم القيامة».
قالوا: أي عظم هو يا رسول اللَّه؟ قال: «عجب الذنب». (2)
اما نظیر این روایت در منابع شیعه نیز مطرح گردیده با این مضمون:« مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْمَيِّتِ يَبْلَى جَسَدُهُ قَالَ نَعَمْ حَتَّى لَا يَبْقَى لَهُ لَحْمٌ وَ لَا عَظْمٌ إِلَّا طِينَتُهُ‏ الَّتِي‏ خُلِقَ‏ مِنْهَا فَإِنَّهَا لَا تَبْلَى تَبْقَى فِي الْقَبْرِ مُسْتَدِيرَةً حَتَّى يُخْلَقَ مِنْهَا كَمَا خُلِقَ أَوَّلَ مَرَّةٍ.»(3)
که روایت از نظر سند: موثق واز نظر اتصال: مسند، و نوع سند : عادی می باشد.


منابع:
1) صحيح مسلم، ج 7، ص 210. و رواه النسائي في السنن، ج 4، ص 111- 112؛ و في السنن الكبرى، ج 1، ص 666، ح 2204؛ و ابن حبّان في صحيحه، ج 7، ص 408. و نحوه مالك في الموطّأ، ج 1، ص 240، ح 48.
2) صحيح مسلم، ج 8، ص 210. و رواه أحمد في مسنده، ج 2، ص 315.
3) الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏3 ؛ ص251.

مجید;737602 نوشت:
پرسشگر گرامی روایتی که حضرت عالی مطرح نموده اید در مصادر روایی شیعه نیامده بلکه در مصادر اهل سنت مطرح شده است:« في طرق العامّة، روى مسلم عن النبيّ صلى الله عليه و آله قال: «كلّ ابن آدم يأكله التراب‏ إلّا عجب‏ الذنب، منه خُلق و منه يركب». (1) و عنه عليه السلام قال: «إنّ في الإنسان عظماً لا تأكله الأرض أبداً، فيه يركب يوم القيامة».
قالوا: أي عظم هو يا رسول اللَّه؟ قال: «عجب الذنب». (2)
اما نظیر این روایت در منابع شیعه نیز مطرح گردیده با این مضمون:« مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْمَيِّتِ يَبْلَى جَسَدُهُ قَالَ نَعَمْ حَتَّى لَا يَبْقَى لَهُ لَحْمٌ وَ لَا عَظْمٌ إِلَّا طِينَتُهُ‏ الَّتِي‏ خُلِقَ‏ مِنْهَا فَإِنَّهَا لَا تَبْلَى تَبْقَى فِي الْقَبْرِ مُسْتَدِيرَةً حَتَّى يُخْلَقَ مِنْهَا كَمَا خُلِقَ أَوَّلَ مَرَّةٍ.»(3)

مجید;737602 نوشت:
روایت از نظر سند: موثق واز نظر اتصال: مسند، و نوع سند : عادی می باشد.

سلام و عرض ادب

ایا علم هم وجود چنین عنصر و استخوانی را در بدن انسان تایید کرده است که هرگز نمی پوسد ؟

سلام و عرض ادب

**گلشن**;737634 نوشت:
سلام و عرض ادب

ایا علم هم وجود چنین عنصر و استخوانی را در بدن انسان تایید کرده است که هرگز نمی پوسد ؟


در پی مرگ و توقف فعالیت فیزیولوژی بدن به طورمعمول تمامی اندام بدن دچار فساد میشود و تجزیه سلولهای بدن تا انتها ادامه می یابد این روند با رشد میکروبهای درون بدن و روی پوست و همینطور انتقال از محیط تسریع میشود بعضی ار اعضا مثل استخوانها، با گذر زمان در معرض فعل و انفعالات شیمیایی با محیط بیرون رفته رفته تجزیه میشود
پس به طور طبیعی با گذر زمان چیزی از جسد باقی نمی ماند
مگر در شرایط طبیعی به طور اتفاقی نمک سود شوند مثل مردان نمکی یا بعضی از گورستانها در خاک نمکی وی اجساد مدفون در موادی شبه صمغ ویا قیر ویا به طور مصنوعی مثل مومیایی شدن و یا فریز شدن در یخچالهای طبیعی که روند فساد را کند یا متوقف میکند ولی در اکثر موارد آب میان بافتی کاهش می یابد و تبخیر مبشود که منجر به خشک شدن چسد میشود
پس پاسخ این است که در گذر زمان کوتاه یا طولانی همه اجساد از بین میروند
موفق باشئد

سلام

در بحار اخباري آورده :

تفسير الامام: قال عليه السلام في سياق قصة ذبح البقرة: ثم ذبحوها وأخذوا قطعة وهي عجب الذنب الذي منه خلق ابن آدم وعليه يركب إذا أراد خلقا جديدا فضربوه بها - القصة -

به نظر ميرسد مقصود همان طينت وسرشت اوليه آدمي است .

خیر البریه;737762 نوشت:
به نظر ميرسد مقصود همان طينت وسرشت اوليه آدمي است .

سلام

این عجیب ترین تفسری هست که تا به حال دیده ام

یعنی می فرمایید منظور از اخرین استخوان ستون فقرات طینت و سرشت می باشد ؟!!!!!!
و این طینت و سرشت در خاک باقی می ماند و نمی پوسد ؟!!!!!
طینت و سرشت مگر شی است که نسوزد و اتش نگیرد ؟!!!

متحیر;737725 نوشت:
در پی مرگ و توقف فعالیت فیزیولوژی بدن به طورمعمول تمامی اندام بدن دچار فساد میشود و تجزیه سلولهای بدن تا انتها ادامه می یابد این روند با رشد میکروبهای درون بدن و روی پوست و همینطور انتقال از محیط تسریع میشد بعضی ار اعضا مثل استخوانه هم در گذر زمان در معرض فعل و انفعالات شیمیایی با محیط بیرون رفته رفته تچزیه میشودپس به طور طبیعی با گذر زمان چیزی از جسد باقی نماماند
مگر در شرایط طبیعی به طور اتفاقی نمک سود شود مثل مردان نمکی یا بعضی از گورستانها در خاک نمکی وی اجساد مدغون در موادی شبه صمغ ویا قیر ویا به طور مصنوعی مثل مومیایی شدن و یا فریز شدن در یخچالهی طبیعی که روند فساد را کند یا متوقف میکند ولی در اکثر موارد آب میان بافتی کاهش می یابد و تبخیر مبشود که منجر به خشک شدن چسد میشود
پس پاسخ این است که در گذر زمان کوتاه یا طولانی همه اجساد از بین میروند
موفق باشئد

سلام و عرض ادب

خیلی ممنون از نظرتون
پس چنین استخوان و عنصری از منظر علم پزشکی وجود خارجی ندارد

فقط یک احتمال می ماند که ایا ممکن است انسان تا کنون ان را کشف نکرده باشد ؟

**گلشن**;737808 نوشت:
سلام و عرض ادب

فقط یک احتمال می ماند که ایا ممکن است انسان تا کنون ان را کشف نکرده باشد ؟


سلام

سوالی میپرسیدا!! هزاران ساله که بشر روی زمینه و میلیاردها میلیارد انسان تا حالا مرده! اگه همچین چیزی بود الان باید کل زمین از اون استخون فرش میشد!

Masood11;737906 نوشت:
سلام

سوالی میپرسیدا!! هزاران ساله که بشر روی زمینه و میلیاردها میلیارد انسان تا حالا مرده! اگه همچین چیزی بود الان باید کل زمین از اون استخون فرش میشد!

سلام

خوب لازم نیست روی سطح زمین بمونه
چون انسان دفن میشه زیر خاک ان استخوانها هم احتمالا زیر خاکه

سلام

کلسیم دیر تجزیه میشه تو محیط .. شاید اون استخون انتهایی میزان جذب کلسیمش بالاست و کسی که این روایت رو گفته متوجه شده که برخی اجساد ، اون استخوانشون هنوز مونده ،بعد فکر کرده که پس این قسمت اینجوریه !!

ولی بهرحال همه ی جسد تجزیه میشه ..

**گلشن**;737933 نوشت:
سلام

خوب لازم نیست روی سطح زمین بمونه
چون انسان دفن میشه زیر خاک ان استخوانها هم احتمالا زیر خاکه

سلام

دفن اجساد همین الانم فراگیر نیست! از حدود 10 20 هزار سال پیش تاحالا دفن جسد مد شده!

مشک;737956 نوشت:
سلام

کلسیم دیر تجزیه میشه تو محیط .. شاید اون استخون انتهایی میزان جذب کلسیمش بالاست و کسی که این روایت رو گفته متوجه شده که برخی اجساد ، اون استخوانشون هنوز مونده ،بعد فکر کرده که پس این قسمت اینجوریه !!

ولی بهرحال همه ی جسد تجزیه میشه ..

سلام

این روایت را ظاهرا پیامبر گفته
یعنی پیامبر اشتباه کرده یا نمی دونسته ؟؟!!!

نقل قول:

این روایت را ظاهرا پیامبر گفته
یعنی پیامبر اشتباه کرده یا نمی دونسته ؟؟!!!

سلام

نهههه ، مگر میشه همچین چیزی ؟

بنظر میرسه منظور خاص دیگه ای پشت این روایت هست نه صرفا تجزیه نشدن استخوان! یا اینکه ، علم تا همینجا بهش رسیده ... یا اینکه این سخن ، سخن ایشون نیست ..

من اون قسمتشو فراموش کردم که نوشته شده بود سخن از پیامبر عزیزمون هست ..

:Gol:

مجید;737602 نوشت:
با صلوات بر محمد و آل محمد
و عرض سلام وادب
پرسشگر گرامی روایتی که حضرت عالی مطرح نموده اید در مصادر روایی شیعه نیامده بلکه در مصادر اهل سنت مطرح شده است:« في طرق العامّة، روى مسلم عن النبيّ صلى الله عليه و آله قال: «كلّ ابن آدم يأكله التراب‏ إلّا عجب‏ الذنب، منه خُلق و منه يركب». (1) و عنه عليه السلام قال: «إنّ في الإنسان عظماً لا تأكله الأرض أبداً، فيه يركب يوم القيامة».
قالوا: أي عظم هو يا رسول اللَّه؟ قال: «عجب الذنب». (2)
اما نظیر این روایت در منابع شیعه نیز مطرح گردیده با این مضمون:« مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنِ الْمَيِّتِ يَبْلَى جَسَدُهُ قَالَ نَعَمْ حَتَّى لَا يَبْقَى لَهُ لَحْمٌ وَ لَا عَظْمٌ إِلَّا طِينَتُهُ‏ الَّتِي‏ خُلِقَ‏ مِنْهَا فَإِنَّهَا لَا تَبْلَى تَبْقَى فِي الْقَبْرِ مُسْتَدِيرَةً حَتَّى يُخْلَقَ مِنْهَا كَمَا خُلِقَ أَوَّلَ مَرَّةٍ.»(3)
که روایت از نظر سند: موثق واز نظر اتصال: مسند، و نوع سند : عادی می باشد.

سلام استاد

با توجه به اینکه دوستان فرمودند از نظر علمی همچنین استخوانی در بدن وجود ندارد
و با توجه به اینکه این حدیث سند دار و موثق و مسند است
نتیجه گیری شما چیست ؟

مشک;738312 نوشت:
نهههه ، مگر میشه همچین چیزی ؟

بنظر میرسه منظور خاص دیگه ای پشت این روایت هست نه صرفا تجزیه نشدن استخوان! یا اینکه ، علم تا همینجا بهش رسیده ... یا اینکه این سخن ، سخن ایشون نیست ..

من اون قسمتشو فراموش کردم که نوشته شده بود سخن از پیامبر عزیزمون هست ..

سلام

این نشون میده که در بهترین شرایط یک حدیث ممکنه اشتباه باشه
و هیچ اعتباری به صحت احادیث نیست

[=Franklin Gothic Medium]

**گلشن**;737634 نوشت:

ایا علم هم وجود چنین عنصر و استخوانی را در بدن انسان تایید کرده است که هرگز نمی پوسد ؟

**گلشن**;738408 نوشت:
با توجه به اینکه دوستان فرمودند از نظر علمی همچنین استخوانی در بدن وجود ندارد
و با توجه به اینکه این حدیث سند دار و موثق و مسند است
نتیجه گیری شما چیست ؟

**گلشن**;738409 نوشت:
این نشون میده که در بهترین شرایط یک حدیث ممکنه اشتباه باشه
و هیچ اعتباری به صحت احادیث نیست

**گلشن**;738153 نوشت:
این روایت را ظاهرا پیامبر گفته
یعنی پیامبر اشتباه کرده یا نمی دونسته ؟؟!!!

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم سرکار گلشن و رحمة الله
حقیر هنوز وقت نکردم تمام مراجعی که دارم را برای این حدیث و مشابه آن بگردم ولی چون دیدم شروع کرده‌اید به نتیجه‌گیری وارد بحثتان شدم برای یادآوری اینکه استاد فرمودند این حدیث در منابع شیعه نیست و در منابع اهل سنت هست و اگر اضافه کردند که سندش قابل قبول است ظاهراً منظورشان حدیث مشابهی است که در منابع شیعه آمده است و در همان پست ابتدایی خود آن را هم آورده‌اند و در آن صحبت از بقای طینت شده است در قبر و نه صحبت از استخوانی به اسم عجب‌الذنب یا عجزالذنب یا اصل‌الذنب ...
**گلشن**;737807 نوشت:
نی می فرمایید منظور از اخرین استخوان ستون فقرات طینت و سرشت می باشد ؟!!!!!!
و این طینت و سرشت در خاک باقی می ماند و نمی پوسد ؟!!!!!
طینت و سرشت مگر شی است که نسوزد و اتش نگیرد ؟!!!

طینت اگر از جنس خاک باشد باز انتظار دارید که در خاک بپوسد؟ طینت از ماده‌ی طین گرفته شده است که منشأ خلقت انسان هم سلالة من طین هست ...
برای شناخت بهتر آن باید به منابع روایی رجوع کرد و مثلاً بحث خلقت اصحاب یمین و شمال از طین و ساخته شدن ذرّ ایشان از طین‌های پاک و آلوده و اینکه خداوند ایشان را در صلب آدم علیه‌السلام قرار داد و بعد در روز عهد الست ایشان را بیرون آورد و خود را به ایشان معرفی فرمود و از ایشان بر خدایی خودش عهدی گرفت که در دنیا فراموشش کرد و به همین دلیل به او گفتند انسان که از مادهی ن.س.ی می‌آید یعنی فراموش‌کاری ... بعد مطابق روایت مبارکه در زندگی دنیایی شرایطی برایش پیش می‌آید که آن عهد را به یاد آورد و آنجاست که اگر خواست ایمان می‌آورد و اگر نخواست پشت به حقیقت کرده و کافر می‌گردد ...

خیلی وقت پیش یکی از علمای بزرگ حدیثی را خواندند که در هنگام مرگ آن نطفه‌ای که انسان از آن خلق شده است از بدن خارج می‌شود و می‌ماند تا قیامت که باز از همان خلق شود، حقیر آدرس آن حدیث را از ایشان خواستم چون داشتم روی این مسائل کار می‌کردم که خلقت در قیامت چطور خواهد بود، ایشان فرمودند احتمالاً در تفسیر شریف نورالثقلین باشد، ولی حقیر هر چه گشتم نیافتم ... ایشان احتمال می‌دادند که یک دلیل آنکه بدن قبل از تدفین باید غسل داده شود همین خروج نطفه از بدن باشد ولی ظاهراً درست نیست چون مطابق روایتی که استاد در این تاپیک آوردند آنچه بدن از آن دوباره خلق می‌شود همان طینت است که مانند بذر انسانی است که در خاک می‌ماند تا در آستانه‌ی قیامت وقتی خداوند دریای حیوان را از ساق عرش به زمین نزدیک کرد و بر زمین چندین روز و شاید چندین سال بارید انسان از بروید همانطور که گیاه از زمین می‌روید و زمین زنده به باران زنده می‌شود ... این طینت قرار است در قبر انسان باشد و در نتیجه موقع مرگ از او دفع نمی‌شود که تازه بعد بخواهند بدن را بابت این خارج شدن غسل دهند ...
با توجه به این مسائل روایتی که جناب مجید به آن اشاره کرده‌اند موجه است و با آیات و روایات دیگر همخوانی دارد ولی حدیثی که شما آورده‌اید ظاهراً چندان سازگار نه با آیات یا روایات دیگر و نه با تجربه نیستند ...
در روایات آمده که مغز حرام حیوانات ذبح شده حرام است چون مغز نخاع از جنس منی است ... چون اولین بخش از بدن حیوان است که از منی و نطفه شکل می‌گیرد ... این مطلب را از نظر پزشکی هم دنبال کردم و دیدم درست است ... نطفه بعد از لانه‌گزینی در دیواره‌ی رحم مادر مانند گیاه جوانه زده و از دیواره‌ی رحم بیرون آمده و در محفظه‌ی رحم شروع به رشد می‌کند و مانند گیاه بزرگ شده و شاخ و برگ می‌دهد ... ولی اولین جزئی که به تنه‌ی اصلی این گیاه که همان «جفت» است می‌روید صلب و ستون فقرات است که محافظ نخاع یا همان مغز حرام است ... جالب است که مطابق قرآن خداوند انسان را از منی خلق می‌کند که جایگاه منی هم بین‌الصلب و الترائب است، یعنی داخل ستون فقرات و سپس بین ترائب که می‌تواند ران‌های پا باشد یا چیزی شبیه به آن و ترائب از ماده‌ی تراب به معنای خاک گرفته شده است ... شاید هم منظور بیضه‌ها باشند؟ :Gig:[=Franklin Gothic Medium] در پزشکی هم دارند تحقیق می‌کنند و دیده‌اند که حتی افرادی که قطع نخاع هستند هم با تحریک پایین‌تنه ممکن است جُنُب شوند (اگر گزارش‌هایشان درست خاطرم باشد) که از آن نتیجه گرفته‌اند که جنب شدن یک پدیده‌ی مغزی نیست و بیشتر نخاعی است که باز سازگار با همین حرفهاست ... بعد از اینکه مغز حرام درست شد و نوبت به خلقت باقی بدن رسید منی استحاله شده و مثلاً گوشتی که از آن منی نجس می‌روید دیگر نجس نیست و قابل خوردن است اگر حیوان حلال‌گوشت باشد ...

ان شاء الله زود نتیجه‌گیری نکنیم ...
روایات اهل بیت علیهم‌السلام دریای علم هستند ولی باید از راهش به مطالعه‌ی آن‌ها و تفکر در آن‌ها پرداخت و نباید با یک یا دو حدیث سریع یک نتیجه‌گیری قالبی کرد و یا آن را با علوم تجربی مقایسه کرد و گفت روایات درست هستند یا غلط یا باید آن‌ها را کنار گذاشت و اینها ...

در پناه خدا باشید :Gol:
یا علی علیه‌السلام

نقل قول:
سلام

این نشون میده که در بهترین شرایط یک حدیث ممکنه اشتباه باشه
و هیچ اعتباری به صحت احادیث نیست

سلام

من حدیث شناسی و اینها بلد نیستم نمیتونم نظری بدم ، از اساتید بپرسید.

اما یک نکته رو متوجه شدم ، کتابی مطالعه میکردم که کلام معصومین در باب طب سنتی و مصرف برخی خوراکی ها رو آورده بود و گفته بود که : یکی از معصومین فلان خوردنی رو برای فلان درد تجویز کردن ، ما چرا ما وقتی بهش عمل میکنیم نتیجه نمیده ؟ ممکنه سریع شک بر صحت کلام میبرن ...

اما اینطور نیست ، کلام درسته منتها در اون ناحیه آب و هوایی و با اون شرایط خاص برای افراد اون منطقه درست عمل میکنه ...

منظورم اینه که بعد از اطمینان از صحت کلام ، باید شک در فهم و درک خودمون بکنیم .

سین;738437 نوشت:
طینت اگر از جنس خاک باشد باز انتظار دارید که در خاک بپوسد؟ طینت از ماده‌ی طین گرفته شده است که منشأ خلقت انسان هم صلالة من طین هست ...

سلام بر شما
با توضیحات شما من متوجه شدم شما عنصر جدیدی را در بدن انسان معرفی می کنید به اسم طینت
که از خاک افریده شده و نمی پوسد
ولی ظاهرا هنوز علم ان را کشف نکرده

بقیه پستتون هم جالب بود و خواند نی

ممنون

مشک;738508 نوشت:
اما اینطور نیست ، کلام درسته منتها در اون ناحیه آب و هوایی و با اون شرایط خاص برای افراد اون منطقه درست عمل میکنه ...

سلام

پس شما هم معتقدید هستید که احادیث با توجه به شرایط خاص و برای افرادی خاص گفته شده
حتی احادیث علمی و پزشکی
جالبه

**گلشن**;738605 نوشت:
شما هم معتقدید هستید که احادیث با توجه به شرایط خاص و برای افرادی خاص گفته شده
حتی احادیث علمی و پزشکی
جالبه

با سلام

مواردی مثل تجویز خوراکی و داروی خاص ، با مسایل روحی و فطری بشریت ، متفاوته ... اولی اینجوریه که انسان خودش دستکاریهایی به اختیار در سلامتی خودش میکنه و از تعادل جسمی خودش فاصله میگیره و طبیب مجبوره که بر اساس طبع پایه هر کس چیزی رو متناسب با اون شخص که نزدیک به طبیعت اصلی خودشه تجویز کنه ... و معصومین و پیامبران بهترین طبیبان بودند ...

این حرف دلیلیه بر حاذق بودن آن عزیزان ...

اما مسایل فطری و علمی مربوط به روح و جسم پایه ی انسان ، خیلی فرق دارن.

البته من اونجا تو اون پست اون مثال رو زدم که بگم که همیشه نمیشه به ظاهر کلام به قاضی رفت .. کلام بزرگان هفت شهر عشقه و ما اندر خم یک کوچه!!

[="Franklin Gothic Medium"]

**گلشن**;738604 نوشت:
سلام بر شما
با توضیحات شما من متوجه شدم شما عنصر جدیدی را در بدن انسان معرفی می کنید به اسم طینت
که از خاک افریده شده و نمی پوسد
ولی ظاهرا هنوز علم ان را کشف نکرده

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله،
اینکه «ذرّ» دقیقاً چیست و چگونه است و اینکه این ذرّ آیا همان طینت است یا خیر دقیق نمی‌دانم بزرگوار، ولی هر که هست عنصر جدیدی که به جدول مندلیف بخواهیم اضافه‌اش کنیم نیست، از جنس خاک هم هست و از طین گرفته شده است ولی به چه اندازه و کیفیتی باشد نمی‌دانم ... شاید بهترین جایی که بشود دنبالش در آزمایشگاه گشت در نخاع انسان باشد ...
مطالبی که در مورد نخاع گفتم به این معنی نیست که مغز حرام که از آن شکل‌گیری منی آغاز می‌شود مانند تخمک در تخمدان خانم‌ها از ابتدای تولد به همان میزان در بدن مردها باشد، بلکه این آب نخاع ساخته می‌شود، روایات ما هم پر هستند از توصیه‌هایی در این مورد که چه بخورید تا مثلاً کمرتان محکم شود که یعنی آب کمرتان کم نشده و توان جنسی‌اتان افزایش یابد ... اینها همه یعنی در روایات ما پذیرفته شده که آب نخاع در عمل جنسی هم استفاده شود و هم ساخته شود ... حال آنکه ذرّ قرار است در صلب پدران از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد و در نتیجه در هر اسپرم مرد نه تنها ذرّ خود شخصی که قرار است از آن متولد شود که بلکه ذرّ تمام نسل او تا قیامت هم باید همراهش باشند و اضافه کنید به این مسأله آن ذرّ هایی که خداوند از آن‌ها به عنوان غیر مخلّقه یاد می‌کند که یعنی به تولد کودکی منجر نمی‌شود، چه از خود آن شخصی که قرار است به دنیا بیاید و چه از نسل او تا قیام قیامت ... تمام اینها اگر قرار است در یک اسپرم باشد آن وقت معلوم می‌شود که کل بحث ذرّ و طینت باید مربوط به مقیاسی بسیار بسیار کوچک باشد و اینطور نیست که مثل یک دانه‌ی شن از خاک باشد که قبری را بعد از چند سال بگشاییم و دنبالش بگردیم ... شاید در مقیاس یک مولکول باشد ... شاید چیزی شبیه به مولکول dna ... شاید هم طور دیگری باشد خدا می‌داند ... شاید ما هم اگر در آیات و روایات بیشتر بگردیم و تلاش کنیم علم مکنون در آن‌ها را استخراج کنیم بشود پاسخ بخشی از این سؤالات را بیابیم، ان شاء الله ...
در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

سین;738793 نوشت:
اینکه «ذرّ» دقیقاً چیست و چگونه است و اینکه این ذرّ آیا همان طینت است یا خیر دقیق نمی‌دانم بزرگوار، ولی هر که هست عنصر جدیدی که به جدول مندلیف بخواهیم اضافه‌اش کنیم نیست، از جنس خاک هم هست و از طین گرفته شده است ولی به چه اندازه و کیفیتی باشد نمی‌دانم ... شاید بهترین جایی که بشود دنبالش در آزمایشگاه گشت در نخاع انسان باشد ...
مطالبی که در مورد نخاع گفتم به این معنی نیست که مغز حرام که از آن شکل‌گیری منی آغاز می‌شود مانند تخمک در تخمدان خانم‌ها از ابتدای تولد به همان میزان در بدن مردها باشد، بلکه این آب نخاع ساخته می‌شود، روایات ما هم پر هستند از توصیه‌هایی در این مورد که چه بخورید تا مثلاً کمرتان محکم شود که یعنی آب کمرتان کم نشده و توان جنسی‌اتان افزایش یابد ... اینها همه یعنی در روایات ما پذیرفته شده که آب نخاع در عمل جنسی هم استفاده شود و هم ساخته شود ... حال آنکه ذرّ قرار است در صلب پدران از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد و در نتیجه در هر اسپرم مرد نه تنها ذرّ خود شخصی که قرار است از آن متولد شود که بلکه ذرّ تمام نسل او تا قیامت هم باید همراهش باشند و اضافه کنید به این مسأله آن ذرّ هایی که خداوند از آن‌ها به عنوان غیر مخلّقه یاد می‌کند که یعنی به تولد کودکی منجر نمی‌شود، چه از خود آن شخصی که قرار است به دنیا بیاید و چه از نسل او تا قیام قیامت ... تمام اینها اگر قرار است در یک اسپرم باشد آن وقت معلوم می‌شود که کل بحث ذرّ و طینت باید مربوط به مقیاسی بسیار بسیار کوچک باشد و اینطور نیست که مثل یک دانه‌ی شن از خاک باشد که قبری را بعد از چند سال بگشاییم و دنبالش بگردیم ... شاید در مقیاس یک مولکول باشد ... شاید چیزی شبیه به مولکول dna ... شاید هم طور دیگری باشد خدا می‌داند ... شاید ما هم اگر در آیات و روایات بیشتر بگردیم و تلاش کنیم علم مکنون در آن‌ها را استخراج کنیم بشود پاسخ بخشی از این سؤالات را بیابیم، ان شاء الله ...

سلام بر شما
مطالب جالبیست
فقط تنها عیب ان این است که فکر کنم علوم تجربی تا به حال به این مطالب دست نیافته

اما فرمودید

سین;738437 نوشت:
طینت اگر از جنس خاک باشد باز انتظار دارید که در خاک بپوسد؟ طینت از ماده‌ی طین گرفته شده است که منشأ خلقت انسان هم سلالة من طین هست ...

می گویید طینت چون از جنس خاک است پس در خاک نمی پوسد
خوب مگر انسان که از خاک افریده شده در خاک نمی پوسد ؟

و مورد دیگر اینکه اگر در بدن این همه انسان که از اغاز افرینش مرده اند
جزیی بسیار ریز به نام طینت در خاک باقی مانده باشد
به نظر شما این همه طینت در خاک نباید مورد شناسایی علوم تجربی قرار می گرفت ؟
ایا همه مواد موجود در خاک شناخته شده نیست ؟
و هستند اجزایی که هنوز بشر نتوانسته انها را بشناسد ؟
منظورم این است که همان طور که مناطقی در جهان هنوز نا شناخته باقی مونده
ایا در خاک هم هستند اجزایی که هنوز شناخته نشده باشند ؟

دوستان من نمیخوام وارد بحث استخون و ... بشم
فکر هم نمیکنم چنین چیزی صحت داشته باشه که چنین استخونی داریم

ولی قرار نیست اگر چیزی رو علم کشف نکرده یعنی نباشه
یا اگر توی حدیثی گفته استخون ، قرار باشه حتما یه استخون اندازه جمجمه بدن دستمون بگین این همونه
شاید منظور دیگری داره که مجبور بودن اینجوری بیان کنند

بعنوان مثال همین DNA خودمون
مدت زیادی نمیگذره که بشر کشف کرده فقط و فقط یک گرم از DNA میتونه 5.5 پتابایت معادل 700 ترابایت رو تو خودش جا بده
یعنی اندازه 90 هزار فلش 8 گیگ

و در دمای -18 درجه حدود 1 میلیون سال و در دمای 10 درجه 2 هزار سال تجزیه نمیشه و از بین نمیره

این هم لینک
https://en.wikipedia.org/wiki/DNA_digital_data_storage
http://www.extremetech.com/extreme/134672-harvard-cracks-dna-storage-crams-700-terabytes-of-data-into-a-single-gram

نمیگم این حدیث در مورد DNA هست
شاید در مورد یک چیزی خیلی خفن تر از DNA باشه

قبلا میگفتن کی میخواد کل فیلم بدن رو روز قیامت نشون بده
اون چه کتابیه که میندازن گردنمون که همه زندگیمون توشه
یک شبهه ای بود که همیشه مطرح میشد

الان خیلی راحت جواب داده میشه شاید همین DNA باشه
اگر بخوایم این فیلم نشون دادن رو خیلی عامیانه معنی کنیم و ازش معنایی خیلی درست تر برداشت نکنیم
باز هم جوابش میشه همین 1 گرم که میتونه کل صحنه های زندگی رو با فیلم و صدا تو خودش نگه داره

پس زیاد با شبهه هایی که علم جوابی براش نداره سعی در نفی احادیث و آیات نداشته باشیم

شروین;739085 نوشت:
یا اگر توی حدیثی گفته استخون ، قرار باشه حتما یه استخون اندازه جمجمه بدن دستمون بگین این همونه
شاید منظور دیگری داره که مجبور بودن اینجوری بیان کنند

بله لازم نیست یک استخوان قد یک جمجمه باشد درست می فرمایید
ولی وقتی از کلمه استخوان استفاده شده باید حتما استخوان باشد نه چیز دیگری
اندازه ان مهم نیست مهم استخوان بودن ان است
اگر منظور خود استخوان نباشد می توانست از بسیاری کلمات دیگر استفاده شود

شروین;739085 نوشت:
بعنوان مثال همین DNA خودمون
مدت زیادی نمیگذره که بشر کشف کرده فقط و فقط یک گرم از DNA میتونه 5.5 پتابایت معادل 700 ترابایت رو تو خودش جا بده
یعنی اندازه 90 هزار فلش 8 گیگ

و در دمای -18 درجه حدود 1 میلیون سال و در دمای 10 درجه 2 هزار سال تجزیه نمیشه و از بین نمیره

این هم لینک
https://en.wikipedia.org/wiki/DNA_digital_data_storage
http://www.extremetech.com/extreme/1...-a-single-gram

نمیگم این حدیث در مورد DNA هست
شاید در مورد یک چیزی خیلی خفن تر از DNA باشه

قبلا میگفتن کی میخواد کل فیلم بدن رو روز قیامت نشون بده
اون چه کتابیه که میندازن گردنمون که همه زندگیمون توشه
یک شبهه ای بود که همیشه مطرح میشد

الان خیلی راحت جواب داده میشه شاید همین DNA باشه
اگر بخوایم این فیلم نشون دادن رو خیلی عامیانه معنی کنیم و ازش معنایی خیلی درست تر برداشت نکنیم
باز هم جوابش میشه همین 1 گرم که میتونه کل صحنه های زندگی رو با فیلم و صدا تو خودش نگه داره

مطلب جابسیت ولی بعنوان مثال درست نیست

زیرا مثال باید برای همین جهان باشد نه جهان اخرت

[="Navy"]

**گلشن**;739128 نوشت:
بله لازم نیست یک استخوان قد یک جمجمه باشد درست می فرمایید
ولی وقتی از کلمه استخوان استفاده شده باید حتما استخوان باشد نه چیز دیگری
اندازه ان مهم نیست مهم استخوان بودن ان است
اگر منظور خود استخوان نباشد می توانست از بسیاری کلمات دیگر استفاده شود

مطلب جابسیت ولی بعنوان مثال درست نیست

زیرا مثال باید برای همین جهان باشد نه جهان اخرت


من از این مثال منظوری داشتم اونم این بود که صرف اینکه ما متوجه نمیشیم این حدیث یا احادیث دیگه چی گفتن دلیل نمیشه که الکیه
فقط ما نمیدونیم داره در مورد چی حرف میزنه .
وگرنه من در مورد این حدیث خاص هیچ نظری ندارم . نه رد میکنم نه قبول

ولی غیر ممکن هم نمیدونم. شاید روزی چیزی در برن کشف شد که ماهیتا از جنس استخوان است و تمام اطلاعات بدن در آن است

علم فقط کشف نکرده و کشف نکردن دلیلی برای مردود دونستن نیست[/]

[="Franklin Gothic Medium"]

**گلشن**;739078 نوشت:
سلام بر شما
مطالب جالبیست
فقط تنها عیب ان این است که فکر کنم علوم تجربی تا به حال به این مطالب دست نیافته

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمت خدا بر شما،
خوب :Gig: این یک فرصت برای مسلمین است که قبل از دیگران این مسائل را کشف کنند ... :ok:
**گلشن**;739078 نوشت:
می گویید طینت چون از جنس خاک است پس در خاک نمی پوسد
خوب مگر انسان که از خاک افریده شده در خاک نمی پوسد ؟

بله اشکال از حقیر بود که خوب نگفتم ...
بدن انسان اگر می‌پوسد این پوسیدن توسط برخی باکتری‌ها و ... انجام می‌شود، یک سنگ هم ممکن است در فرایند فرسایش به خاک برسد ... در آستانه‌ی قیامت هم کوه‌ها قرار است مانند پشم حلاجی‌شده بشوند و در این میان لازم است که ذرّها و طینت گفته شده حفظ شوند و از بین نروند ... اما در روایتی داریم که این گرد و غباری که در هوا هست از متلاش شدن کوه در مقابل قضیه‌ی «لن ترانی» حضرت موسی علیه‌السلام و قومشان ایجاد شده باشد (منظور ریزگرد نیست) و اگر درست خاطرم باشد این ذرات در مقیاس میکرون هستند که نشان می‌دهد ذرّ‌های مورد نظر باید در ابعادی کوچکتر از این مقدار باشند اگر حلاجی شدن کوه‌ها در آستانه‌ی قیامت مانند همان قضیه‌ی پیش آمده برای حضرت موسی علیه‌السلام باشد ... به عبارت دیگر ذر‌های مورد نظر باید در مقیاس زیرمیکرون باشد که می‌شود نانو و آنگستروم و شاید کوچکتر، اما از آنجا که اتم‌ها‌ها و مولکول‌ها در مقیاس انگستروم هستند و مولکول‌های بزرگتر در مقیاس نانو هستند اگر ذرها و طینت انسانی بخواهد ساختاری مولکول‌مانند داشته باشد احتمالاً باید در همان مقیاس نانو باشد (یعنی از حدود ۱ تا ۱۰۰۰ نانومتر نه از حدود ۱ تا ۱۰ نانومتر) و در نتیجه مولکول DNA یک احتمال مناسب برای آن است که چه از نظر متون دینی ما و چه از نظر سطح علمی امروزی قابل پذیرش است، گرچه نهایتاً این یک برداشت است و قابل نقد است و قطعی نیست ...
**گلشن**;739078 نوشت:
و مورد دیگر اینکه اگر در بدن این همه انسان که از اغاز افرینش مرده اند
جزیی بسیار ریز به نام طینت در خاک باقی مانده باشد
به نظر شما این همه طینت در خاک نباید مورد شناسایی علوم تجربی قرار می گرفت ؟
ایا همه مواد موجود در خاک شناخته شده نیست ؟
و هستند اجزایی که هنوز بشر نتوانسته انها را بشناسد ؟
منظورم این است که همان طور که مناطقی در جهان هنوز نا شناخته باقی مونده
ایا در خاک هم هستند اجزایی که هنوز شناخته نشده باشند ؟

اینکه همه چیز خاک تا کنون کشف شده باشد ادعای بزرگی است، بلکه هر چه تا کنون یافت شده را تا کنون شناخته‌اند ادعای مناسب‌تری است ... بخصوص که برای شناخت مواد موجود در زمین همواره به نمونه‌گیری اکتفا شده است و بر روی این نمونه‌ها هم آزمایش‌هایی که انجام می‌شود به کمک یک سری آشکارگر است و البته عکس‌برداری با دقت‌های متفاوت (برای مقیاس‌های نانو عکس‌برداری‌های نوری گاهی مناسب نیست و مثلاً از میکروسکوپ‌های الکترونی استفاده می‌شود مثل TEM، اگر درست خاطرم باشد، در این صورت بزرگ‌ بودن نمونه هم مشکل‌ساز است و باید نمونه‌های کوچک را بررسی کرد ...)
این را هم مسلمین باید تلاش کنند ببینید می‌توانند چنان چیزی بیابند که قابل استهلاک و پوسیدگی و فرسایش در شرایط معمولی و در شرایط آستانه‌ی قیامت نباشد یا خیر ...
گرچه همواره احتمالات بیشتری مطرح است مثل اینکه قضیه به این سادگی نباشد و مثلاً این ذرها در آستانه‌ی قیامت با مکانیزم دیگری ازشان محافظت بشود و چیزهایی شبیه به آن ... یک نفر ممکن است فردا برود قبرستان و به دنبال نمونه‌ی خاکی بگردد که بعد با TEM بررسی‌اش کند و یک نفر دیگر هم شاید برود و روی یک نمونه‌ی اسپرم یا نطفه مطالعه کند و بعد اگر چنین چیزی را متوجه نشد بگوید پس اسلام درست نیست، یک نفر هم می‌گوید اسلام را که می‌دانیم درست است پس برداشت‌های قبلی‌امان از آن درست نبوده است و باید به تحقیقات خود ادامه دهیم ...

در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

**گلشن**;739078 نوشت:
و مورد دیگر اینکه اگر در بدن این همه انسان که از اغاز افرینش مرده اند
جزیی بسیار ریز به نام طینت در خاک باقی مانده باشد
به نظر شما این همه طینت در خاک نباید مورد شناسایی علوم تجربی قرار می گرفت ؟

نه! لزومی ندارد

مقاله ای ندیدم که مثلا بعد از 100 سال قبری را بشکافند و به دنبال ریز استخوان های باقیمانده بوده باشند

**گلشن**;739078 نوشت:
ایا همه مواد موجود در خاک شناخته شده نیست ؟

خیر! نیست

اگر بود که هر روز استخوان های گونه های ناشناخته موجودات که مربوط به میلیون ها سال پیش است کشف نمیشد

**گلشن**;739078 نوشت:
منظورم این است که همان طور که مناطقی در جهان هنوز نا شناخته باقی مونده
ایا در خاک هم هستند اجزایی که هنوز شناخته نشده باشند ؟

فرض کنید به اندازه یک نخود از استخوان های آدمی باقی بماند (فرض است و ممکن است چیزی که ما به دنبالش هستیم کوچکتر یا بزرگتر باشد)، دیرینه شناسان اگر به طور اتفاقی در الک کردن خاک های مناطق مورد بررسی خود به آن برخورد کنند، معمولا تشخیص می دهند و دور میاندازند! چون هدف پیدا کردن استخوان آدمی نیست

شروین;739085 نوشت:
قبلا میگفتن کی میخواد کل فیلم بدن رو روز قیامت نشون بده
اون چه کتابیه که میندازن گردنمون که همه زندگیمون توشه
یک شبهه ای بود که همیشه مطرح میشد

الان خیلی راحت جواب داده میشه شاید همین dna باشه

ممکنه یک هارد اکسترنال گردنتون بیندازند که کل فیلم زندگیتون در اون باشه، اما dna چنین وظیفه ای رو نداره!

[="Navy"]

Anoushiravan;739358 نوشت:
نه! لزومی ندارد

مقاله ای ندیدم که مثلا بعد از 100 سال قبری را بشکافند و به دنبال ریز استخوان های باقیمانده بوده باشند

خیر! نیست

اگر بود که هر روز استخوان های گونه های ناشناخته موجودات که مربوط به میلیون ها سال پیش است کشف نمیشد

فرض کنید به اندازه یک نخود از استخوان های آدمی باقی بماند (فرض است و ممکن است چیزی که ما به دنبالش هستیم کوچکتر یا بزرگتر باشد)، دیرینه شناسان اگر به طور اتفاقی در الک کردن خاک های مناطق مورد بررسی خود به آن برخورد کنند، معمولا تشخیص می دهند و دور میاندازند! چون هدف پیدا کردن استخوان آدمی نیست

ممکنه یک هارد اکسترنال گردنتون بیندازند که کل فیلم زندگیتون در اون باشه، اما dna چنین وظیفه ای رو نداره!

من فارسی سلیس نوشتم زبون دیگه ای بلد نیستم

گفتم شاید
یعنی با توجه به ظرفیت بسیار بالای دی ان ای در ذخیره سازی اطلاعات شاید چنین کاری رو انجام بده
شاید هم چیز دیگه ای که هنوز کشف نشده

شاید خود دی ان ای نباشه ولی حرف من فقط پاسخ شبهه بود
شبهه این بود که اون چیه که تمام فیلم زندگی توشه یا چه کتابیه که با دیدنش تمام زندگی در نظر آدم میاد ؟ که انقدر کوچیکه که گردن هم میشه انداختش

فقط گفتم از نظر علمی وقتی دی ان ای قابلیت این ذخیره سازیو داره دیگه کسی نمیتونه بگه نمیشه
حالا dna نباشه gtf باشه چه فرقی میکنه[/]

سین;739346 نوشت:
این یک فرصت برای مسلمین است که قبل از دیگران این مسائل را کشف کنند ...

سلام بر شما

پس منم باید در حق کشفش شریک باشم چون من با مطرح کردن این حدیث انگیزه رو ایجاد کردم :khandeh!:

سین;739346 نوشت:
گرچه همواره احتمالات بیشتری مطرح است مثل اینکه قضیه به این سادگی نباشد و مثلاً این ذرها در آستانه‌ی قیامت با مکانیزم دیگری ازشان محافظت بشود و چیزهایی شبیه به آن ... یک نفر ممکن است فردا برود قبرستان و به دنبال نمونه‌ی خاکی بگردد که بعد با TEM بررسی‌اش کند و یک نفر دیگر هم شاید برود و روی یک نمونه‌ی اسپرم یا نطفه مطالعه کند و بعد اگر چنین چیزی را متوجه نشد بگوید پس اسلام درست نیست، یک نفر هم می‌گوید اسلام را که می‌دانیم درست است پس برداشت‌های قبلی‌امان از آن درست نبوده است و باید به تحقیقات خود ادامه دهیم ...

ایا به نظر شما و دیگران یک احتمال هم نمی تواند این باشد که این حدیث ساختگی و دروغ باشد ؟
یا چیزی بوده که تبدیل به چیزها شده ؟

در کل ممنون از جوابهایی که دادید مفید بود :ok:

Anoushiravan;739358 نوشت:
نه! لزومی ندارد

مقاله ای ندیدم که مثلا بعد از 100 سال قبری را بشکافند و به دنبال ریز استخوان های باقیمانده بوده باشند

سلام
بدن انسان چی ؟ ایا اگر چنین استخوانی در بدن باشد با جستجوی بدن تا به حال ان را شناسایی نمی کردند ؟
بدن انسان که همیشه مورد تحقیق و کاوش بوده است

Anoushiravan;739358 نوشت:
فرض کنید به اندازه یک نخود از استخوان های آدمی باقی بماند (فرض است و ممکن است چیزی که ما به دنبالش هستیم کوچکتر یا بزرگتر باشد)، دیرینه شناسان اگر به طور اتفاقی در الک کردن خاک های مناطق مورد بررسی خود به آن برخورد کنند، معمولا تشخیص می دهند و دور میاندازند! چون هدف پیدا کردن استخوان آدمی نیست

مگر هدف پیدا کردن قدیمی ترین استخوان های ادمی نیست ؟ و پیدا کردن طول عمر انسان در کره خاکی و قدمت انسان ؟
به نظر حقیر که با پیدا کردن استخوان انسان ان را دور نخواهند انداخت چون بدنبال کشق قدمت انسان در زمین هم هستند

سلام

**گلشن**;739668 نوشت:
سلام
بدن انسان چی ؟ ایا اگر چنین استخوانی در بدن باشد با جستجوی بدن تا به حال ان را شناسایی نمی کردند ؟
بدن انسان که همیشه مورد تحقیق و کاوش بوده است

هزاران سال بود که سیب بر سر مردمان می افتاد! ولی کسی به فکر قانون جاذبه نبود

اگر به مقالات مجلات معتبر نگاهی بیندازید، میبینید که بسیاری از تحقیقات در اثر ایده هایی ساده و اتفاقی انجام شدند

مثلا همین چند وقت پیش یک جراح استرالیایی که به تازگی تحصیلاتش تمام شده بود و در مقایسه با همکارانش ناشی بود!، با مشکل تشخیص آپاندیسیت در بیماران روبرو بود

به طور اتفاقی متوجه شد پرستاران و خدمه بیمارستان که بیماران را منتقل می کنند به راحتی آپاندیس را از سایر دردهای شکمی تشخیص می دهند!

پس از بررسی کوچکی متوجه شد که بیماران آپاندیس، به هنگام انتقال در بیمارستان، در اثر پستی و بلندی و تکان های ناگهانی دردشان شدیدتر می شود! اما بقیه اینگونه نیستند!

این پزشک اخیرا این تجربه نیروهای خدماتی بیمارستان را در قالب یک مقاله علمی با حدود 100 بیمار به چاپ رساند!

مشکل این است که خیلی وقت ها به بعضی مسائل ریز و جزئی توجه نمی شود و مسئله ای که در این احادیث هم مطرح شده، ممکن است اینگونه باشد

[=Franklin Gothic Medium]

**گلشن**;739665 نوشت:
سلام بر شما

پس منم باید در حق کشفش شریک باشم چون من با مطرح کردن این حدیث انگیزه رو ایجاد کردم :khandeh!:


بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم سرکار گلشن و رحمة الله و برکاته،
اسلام امروز به جوانان متفکری که در آیات و روایات غور کرده و غواصی کنند نیاز دارد ... شما خودتان شاهد هستید که چقدر جوان متفکر در همین سایت بحث‌هایشان در جهت بررسی حقانیت یا اثبات عدم حقانیت اسلام و قرآن است، بیشتر همتشان هم به مصادیق همین مسأله معطوف شده است، حال آنکه پیدا کردن حقیقت تازه گام اولی است که باید خیلی سریع برداشته شود تا بتوان در مسیری که مقابل خود یافته‌ایم به پیش برویم ... همتی که بزرگوارانی مانند آرمان‌دانشجو و مسعود۱۱ و متحیر و آبرنگ و مارینر و خیلی دیگر از دوستانی که الآن اسمشان در ذهنم نیست دارند و البته امثال ایشان در جامعه‌امان کم نیست، اگر صرف این مطالعات و بررسی‌های درون‌دینی شود نتایجش ان شاء الله شگفت‌آور خواهد بود ... باید تلاش کنیم که هم فعلاً خودمان جای خالی ایشان را دست و پا شکسته پر کنیم که باور کنند که دینداری به معنای خشک‌مغزی و انکار علوم نیست و هم هر چه زودتر حقیقت را بیابند و راضی نشوند به اینکه کل عمرشان در ظن و گمان باقی بمانند ...
هستند گروه‌هایی که این حرکت‌ها را شروع کرده باشند ولی هنوز تعدادشان خیلی کم است و شاید فعلاً انسجام لازم را هم ندارند ... برخی از این گروه‌ها را دورادور می‌شناسم و یکی از آن‌ها را هم از نزدیک می‌شناسم
اگر شما هم مرد میدان هستید بسم الله ... آیات و روایات بکر بسیاری هستند که در هر زمینه‌ای جای کار بسیار دارند ...
**گلشن**;739665 نوشت:
ایا به نظر شما و دیگران یک احتمال هم نمی تواند این باشد که این حدیث ساختگی و دروغ باشد ؟
یا چیزی بوده که تبدیل به چیزها شده ؟

در کل ممنون از جوابهایی که دادید مفید بود :ok:


روایتی که صحبت از استخوان کرده بود به نقل از استاد در منابع شیعی نیستند و از منابع سنی هستند، اما روایتی که ایشان از منابع شیعی آوردند با آیات و روایات دیگر حمایت می‌شود و لااقل در این مرحله که قابل اعتناست، باید به پیش رفت و دید چطور می‌شود آن را با مشاهدات تجربی راستی‌آزمایی کرد و نظریات جدید را سامان داد ...

اما در کل در استفاده‌ی از آیات و روایات برای کشف علوم طبیعی باید به چند مسأله دقت کرد، یکی اینکه اگرچه قرآن تحریف نشده است و حتی الفاظ آن هم دقیقاً صادر شده از طرف خداست و درست بودن آن‌ها قطعی است لیکن فهم ما از آن لزوماً درست نیست و در نتیجه نمی‌توانیم فهم و برداشت خودمان از قرآن را به عنوان نظر خداوند و یک نظر قطعی معرفی کنیم، در مورد روایات احتیاطی دو چندان لازم است چرا که هم باید انتساب حدیث و صحت الفاظ آن راستی‌آزمایی شوند و بعد تازه باز مشکل صحت یا عدم صحت برداشت ما از روایات مطرح خواهد شد ... به همین دلیل در زمان غیبت که دسترسی مستقیم به خلیفه‌ی خدا در میان مردم نداریم ناچار هستیم منابع علمی خود را گسترش دهیم تا ضریب درستی نظریاتمان را بالا ببریم ... این منابع می‌توانند فلسفه و حکمت باشند، فقه باشد (در هیچ بخش از دین به اندازه‌ی فقه کار نشده است و اگر ما خداوند را حکیم بدانیم که همینطور هم هست می‌توان از روی احکامی که قرار داده است پی به علومی پشت سر آن ببریم، مثالش می‌تواند همان حرام بودن مغز حرام یا نخاع باشد که بررسی علت آن ما را می‌رساند به نتایجی در زمینه‌هایی که قبلش هیچ ارتباطی میان این و آن دیده نمی‌شد)، ریاضیات باشد، مشاهدات تجربی (منهای نظریاتی که برای توجیه آن‌ها روی آن مشاهدات سوار کرده‌اند) هم باشند ...

در پناه خدا باشید
یا علی علیه‌السلام

موضوع قفل شده است