تفاوت "ترجیح اهم بر مهم" و "توجیه کردن وسیله برای هدف" در عمل چیست؟

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفاوت "ترجیح اهم بر مهم" و "توجیه کردن وسیله برای هدف" در عمل چیست؟

ترجیح اهم بر مهم در اسلام و احکام تا کجا نافذ است؟ایا حد و مرزی دارد و یا در همه ی موارد در فقه وجود دارد و قائده کلی است؟
ر صورت مثبت بودن پاسخ ایا این مسئله در عمل منجر به توجیه وسیله برای هدف نمیشود؟
چون مواردی خوندم که در فقه ما مثلا اگر در جنگ از سپر انسانی استفاده شده باشد و تنها راه علبه بر دشمن کشتن اون افراد بی گناه باشد انجام اون مشکی ندارد و یا این مسئله که میشو برای نجات جان مسلمانی قسم دروغ خورد و یا این مسئله که میشود در جنگ خدعه کرد و...
با این حساب احتمالا شکنجه کردن یک انسان هم در صورتی که نجات جان عده ی زیادی بی گناه متوقف بر اعتراف او باشد در اسلام مجاز است!
و میشود گفت خط قرمزی بقی نمی ماند...!
البته در بعضی از این موارد به نظر بنده انجام اونها عقلانی است ولی به نظر میاد همان منطق" توجیه وسیله برای هدف" است که مورد قبول اسلام نیست.
اصل این سوال البته از این تاپیک برای من ایجاد شد که به بحق فقهی رسید و نیمه کار ماند! http://www.askdin.com/thread48506.html

حالا میخواستم بدونم فرق اینها چی است؟و چرا میگوییم از نظر اسلام هدف وسیله را توجیه نمیکند اما با این قائده که اهم بر مهم ترجیح دارد همان احکام رو در فقه صادر میکنیم؟در حالل که فقیه با پذیرش ترجیح اهم بر مهم همان حکمی رو صادر میکنه که فرد قائل به امکان توجیه وسیله برای هدف.

برچسب: 

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام به شما دوست گرامی

قبل از آنکه به سوال شما درباره رابطه مقوله «اهم و مهم» فقهی با مقوله «توجیه وسیله با هدف» ماکیاولیستی پاسخ گوییم بهتر است ببینیم نظر اسلام درباره خود رابطه هدف و وسیله چیست یعنی در این باره چه چیزی را قبول دارد و چه چیزی را قبول ندارد.

اسلام قبول ندارد:
هر هدفی، هر وسیله ای را توجیه میکند.
دلیل بر این ادعا امثال این آیه است:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقيراً فَاللَّهُ أَوْلى‏ بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى‏ أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبيراً؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! كاملًا قيام به عدالت كنيد! براى خدا شهادت دهيد، اگر چه (اين گواهى) به زيان خود شما، يا پدر و مادر و نزديكان شما بوده باشد! (چرا كه) اگر آنها غنىّ يا فقير باشند، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنا بر اين، از هوى و هوس پيروى نكنيد كه از حق، منحرف خواهيد شد! و اگر حق را تحريف كنيد، و يا از اظهار آن، اعراض نماييد، خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد، آگاه است. (نساء/135)

اسلام قبول ندارد:
هیچ هدفی، هیچ وسیله ای را توجیه نمیکند.
دلیل بر این ادعا امثال این آیه است:
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ ؛ ما همه شما را قطعاً مى‏آزمائيم تا معلوم شود مجاهدان واقعى و صابران از ميان شما كيانند، و اخبار شما را بيازماييم! (31)

اسلام قبول ندارد:
هدف مقدس، هر وسیله ای را توجیه میکند.
این ادعا را میتوان در این روایت مشاهده کرد:
شخصی دو نان و دو انار دزدید و همه را به بیماری داد. امام صادق شاهد ماجرا بود. علت کارش را پرسید. مرد گفت از قرآن بیخبری که فرمود كار نيك ده برابر پاداش و كار زشت يك كيفر دارد.(انعام/160) چهار گناه و چهل ثواب کردم و اكنون 36 ثواب طلب دارم. امام فرمود تو از قرآن بیخبری که فرمود خدا فقط از پرهيزگاران میپذيرد.(مائده/27) دو نان و دو انار دزدیدی پس چهار گناه کردی و با صدقه آنها بدون اجازه صاحبانش چهار گناه دیگر بر آنها افزودی. (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏47، ص: 238)

از مجموع این سه رویکرد به دست می آید اسلام برخی از اهداف را توجیه کننده برخی از وسایل میداند.
اما سوال اینجاست که چه اهدافی برای چه وسایلی؟
شاید بتوان دیدگاه اسلام را در این جمله خلاصه نمود:
هدف معقولِ مشروع، وسیله معقولِ مشروع را توجیه میکند
یا به تعبیر دیگر: هدف مقدس، وسیله مقدس را توجیه میکند. (قداست در هدف و وسیله از مهم ترین ویژگیهای جامعه اسلامی/علیرضا کرمی/ پیام قرآن/ زمستان 1372 - شماره 1)

مهم تشخیص هدف و وسیله معقول مشروع (یا بگویید: مقدس) است که نیازمند دانش لازم در این حوزه است. به نظر میرسد فقیه جامع الشرایط کسی است که میتوان انتظار داشت مصادیق چنین هدف و وسیله ای را تبیین کند.

بر این اساس، اهم و مهم فقهی و نمونه هایی که از فقه اسلامی نقل کردید یعنی «دروغ برای حفظ جان مومن» یا «گرفتن جان برخی از مومنین برای حفظ اصل دین و ایمان عموم»، را میتوان با این معیار توضیح داد و بدون شک شواهد قوی ای بر معقولِ مشروع بودن آنها وجود دارد؛ اما درباره فرضی که خود اضافه کرده اید یعنی «شکنجه» جای تامل و تردید باقی است. (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=39202)

با توضیحات بالا همچنین روشن میشود عبارت «هدف وسیله را توجیه میکند» با تقریر ماکیاولیستی آن مورد قبول قرار نخواهد گرفت و به این ترتیب خطوط قرمز فراوانی همچنان باقی میماند. (اخلاق و سیاست/ درسهایی از مکتب اسلام/ شهریور 1361/ سال 22 - شماره 6)

پیشنهاد میکنیم این منابع را هم مطالعه کنید:

http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4892/5408/50572/

http://www.askquran.ir/thread24146.html

http://www.askdin.com/thread27949.html

در پناه حق

بطور کلی در اسلام هر هدفی که خیلی دلمون بخواد، وسیله رو توجیه می کند ولی هدفی که دلمون نمی خواد نمی کنه... چون هیچ معیار دقیق و مشخص برای اینکه چه اهدافی چه وسیله هایی ای رو جبران می کنند نیست. مثلا کشتاری که جناب خلخالی به دستور امام خمینی در کشور راه انداخت وسیله ای بود که به خاطر هدف (پاکزدایی کشور از مخالفان) توجیه شده بود، ولی هدف مخالفت کردن علما با حکومت وقتی بدون پشتوانه مذهبی به روزه خواران شلاق می زنه هدفی نیست که ارزش توجیه وسیله (یکپارچه نشان ندادن رابطه حکومت و مذهب) رو توجیه کنه.

وایسلی گوجا;702328 نوشت:
بطور کلی در اسلام هر هدفی که خیلی دلمون بخواد، وسیله رو توجیه می کند

با عرض سلام به شما دوست گرامی

ما به عنوان کارشناس اعتقادی وظیفه داریم بر پایه مستندات و منابع دینی نظر اسلام را استخراج و ارائه نماییم.

از این نقطه نظر،

وقتی عبارت شما را که: « بطور کلی در اسلام هر هدفی که خیلی دلمون بخواد، وسیله رو توجیه می کند ولی هدفی که دلمون نمی خواد نمی کنه چون هیچ معیار دقیق و مشخص برای اینکه چه اهدافی چه وسیله هایی ای رو جبران می کنند نیست» مینگریم چیزی جز مشتی کلی گویی نمیبینیم

و وقتی به مثالی که در ادامه بیان کرده اید دقت میکنیم درمی یابیم که گویا شما میان «احکام اسلام» و «رفتار اشخاص» قایل به ملازمه اید در حالیکه نه عقلا و نه شرعا چنین ملازمه ای در کار نیست.

اما از نقطه نظر کسی که عضوی از جامعه ای است که تحت عنوان حکومت اسلامی اداره میشود، ما نیز مثل شما عملکرد سیاستمداران حکومت را زیر نظر میگیریم تا درست را از نادرست تفکیک نماییم اما روش قضاوت منصفانه در این باره را هم نادیده نمیگیرم یعنی قایلیم وقتی میتوان درباره تصمیمیات وعملکرد یک صاحب منصب حکومت اسلامی قضاوت درستی داشت که از مبانی، مقتضیات و موانعی که در آن تصمیم و اجرا دخالت داشته مطلع باشیم همچنین مستندات مخالفین را هم ملاحظه میکنیم و آنگاه به جمع بندی میپردازیم.

با این شیوه، دیگر مانند شما صرفا به طرح ادعا نمیپردازیم و توجه داریم که صرف اینکه «حکومت اسلامی عده ای را بخاطر پاکزدایی اعدام کرد» و موارد مشابه دیگر، به خودی خود نه غلط است و نه صحیح و تنها وقتی میتوان در این باره قضاوت درستی داشت که درباره مبانی و مقتضیات آن اقدامات دقت و تفحص شایسته ای داشته باشیم.

البته توجه دارید که این تاپیک جای طرح و بررسی عملکرد سیاستمداران حکومت اسلامی ایران نیست و در جایی دیگر باید بررسی شود.

در پناه حق

البته این هدف مشروع و وسیله مشروع در همان زمان تشریع بود. یعنی جایی که احساس نیاز میشد وسیله ای رو انجام میدادن و بنابراین مشروع میشد.
اما اون زمان که گذشت. جایی که احساس نیاز باشه. مفهوم مصلحت رو امام خمینی تشریع کرد.

کلا احساس نیاز باشه، اسلام هم حالا به خاطر در موضع ضعف بودن زیر نظر قدرتها بودن و ... بایستی پاسخگو باشه لذا برای اینا باید عرف هم باشه. در غیر اینصورت همون نیاز کافیه.

اینم راهش که چه جاهایی میشه.

سلام.بابت لینکها متشکرم.همه رو خوندم اما

طاها;702228 نوشت:

اسلام قبول ندارد:
هدف مقدس، هر وسیله ای را توجیه میکند.
این ادعا را میتوان در این روایت مشاهده کرد:
شخصی دو نان و دو انار دزدید و همه را به بیماری داد. امام صادق شاهد ماجرا بود. علت کارش را پرسید. مرد گفت از قرآن بیخبری که فرمود كار نيك ده برابر پاداش و كار زشت يك كيفر دارد.(انعام/160) چهار گناه و چهل ثواب کردم و اكنون 36 ثواب طلب دارم. امام فرمود تو از قرآن بیخبری که فرمود خدا فقط از پرهيزگاران میپذيرد.(مائده/27) دو نان و دو انار دزدیدی پس چهار گناه کردی و با صدقه آنها بدون اجازه صاحبانش چهار گناه دیگر بر آنها افزودی. (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏47، ص: 238)

از مجموع این سه رویکرد به دست می آید اسلام برخی از اهداف را توجیه کننده برخی از وسایل میداند.
اما سوال اینجاست که چه اهدافی برای چه وسایلی؟
شاید بتوان دیدگاه اسلام را در این جمله خلاصه نمود:
هدف معقولِ مشروع، وسیله معقولِ مشروع را توجیه میکند
یا به تعبیر دیگر: هدف مقدس، وسیله مقدس را توجیه میکند. (قداست در هدف و وسیله از مهم ترین ویژگیهای جامعه اسلامی/علیرضا کرمی/ پیام قرآن/ زمستان 1372 - شماره 1)


اگر به قول شما وسیله مد نظر معقول و مشروع باشد که نیاز به توجیه ندارد!!به علاوه سوال بنده هم دقیقا سر مواردی است که در اسلام جواز پیدا میکند اما صرف نظر از موقعیتش نه معقول است نه مشروع نه اخلاقی.که مثال هاش زیاد است.

طاها;702228 نوشت:
مهم تشخیص هدف و وسیله معقول مشروع (یا بگویید: مقدس) است که نیازمند دانش لازم در این حوزه است. به نظر میرسد فقیه جامع الشرایط کسی است که میتوان انتظار داشت مصادیق چنین هدف و وسیله ای را تبیین کند.

اگر منظور این است که ترجیح اهم بر مهم در هر جایی جایز نیست و فقط در مواردی که بشود وسیله هایی که شرایط خاصی دارند رو استخدام کرد و فقیه اون رو تشخیص میدهد لطف کنید برخی از این شرایط رو که قرار است این وسایل رو فیلتر کند بیان کنید اگر هم نه ترجیح اهم بر مهم مطلق است من با هم تفاوت بین اینها رو متوجه نمیشم.مسئله این است که هدفی وجود دارد (که حالا هدفی دینی است) حالا میگوییم در حال ضرورت میتوان از وسایلی که در شرایط دیگر خود این دین نامشروع میداند استفاده کرد.پس خط قرمزی در عمل وجود ندارد!!و هر خط قرمی هم که هست اعتباری است نه مطلق.

برکه;703193 نوشت:
البته این هدف مشروع و وسیله مشروع در همان زمان تشریع بود. ی

با عرض سلام به شما دوست گرامی

مطلبتان نامفهوم است.

اگر منظورتان این است که:

«مشروعیت» یک امر خودساخته (و فاقد منشا الهی) است که در زمان رسول الله ایشان ساختند و بعد در زمان امام خمینی بدست ایشان ساخته شد و در زمان کنونی ساخته عواملی از قبیل فشار قدرتهای بزرگ و عرف است!؟

باید عرض کنیم: بر پایه جهان بینی اسلام، شریعت اسلامی نمیتواند منشائی غیر الهی داشته باشد.

اگر کسی در این مطلب دچار تردید است به ناچار باید پیرامون جهان بینی اسلام تحقیق و تفحص کند؛ اینکه آیا قرآن کلام خداست یا کلام پیامبر؟ اینکه آیا روایات پیامبر و اقدامات ایشان معصومانه و دارای تایید الهی است یا خیر؟ و امثال این مسائل.

همچنین درباره جایگاه فقه و فقاهت در سلسله مباحث جهان بینی اسلام باید به پژوهش بپردازد: نقش فقیه در حوزه شریعت چیست؟ آیا فقیه اصولا حق تشریع دارد یا ندارد؟ و ... .

بطور خلاصه عرض میکنیم که در جهان بینی اسلام، قول و فعل پیامبر حجت الهی و بیان کننده شریعت خداوندی است اما قول و فعل فقیه بر مبنای کشف و استنباط از شریعت الهی است نه شریعت ساز.

در پناه حق

با عرض سلام به شما دوست گرامی

samansami;703720 نوشت:
اگر به قول شما وسیله مد نظر معقول و مشروع باشد که نیاز به توجیه ندارد!!به علاوه سوال بنده هم دقیقا سر مواردی است که در اسلام جواز پیدا میکند اما صرف نظر از موقعیتش نه معقول است نه مشروع نه اخلاقی.که مثال هاش زیاد است.

ممکن است وسیله ای به خودی خود معقول مشروع باشد اما با در نظر گرفتن رابطه اش با هدف، فاقد معقولیت و مشروعیت باشد.

از اینرو وقتی میگوییم (هدف معقول مشروع) یا (وسیله معقول مشروع) به خود آن هدف یا وسیله با قطع نظر از رابطه اش با طرف دیگر، نظر داریم و وقتی میگوییم (هدف معقولِ مشروع، وسیله معقولِ مشروع را توجیه میکند) به رابطه آن دو با یکدیگر نظر داریم.

ضمنا عرض شد تشخیص «معقولِ مشروع» بودن یک هدف یا وسیله نیازمند قدرت تشخیص است. فقیه جامع شرایط هم دارای قدرت تعقل عادلانه و هم قدرت استنباط شرعی است و از اینرو میتواند وسیله یا هدفی را که هر دو ویژگی: عقلانی بودن و شرعی بودن را با هم داراست ، در هر موردی تشخیص دهد اما کسی که فاقد ویژگیهای فقیه جامع شرایط است قدرت تشخیص با چنین شعاعی را دارا نیست.

همچنین در این عبارت شما که « صرف نظر از موقعیتش نه معقول است نه مشروع نه اخلاقی » گویا میان «موقعیت تحقق یک رفتار» و «خود یک رفتار» تفکیک شده است در حالی که «موقعیت» یکی از مواردی است که عقل و شرع در قضاوت خود آن را لحاظ میکنند.

samansami;703720 نوشت:
اگر منظور این است که ترجیح اهم بر مهم در هر جایی جایز نیست و فقط در مواردی که بشود وسیله هایی که شرایط خاصی دارند رو استخدام کرد و فقیه اون رو تشخیص میدهد لطف کنید برخی از این شرایط رو که قرار است این وسایل رو فیلتر کند بیان کنید اگر هم نه ترجیح اهم بر مهم مطلق است من با هم تفاوت بین اینها رو متوجه نمیشم.مسئله این است که هدفی وجود دارد (که حالا هدفی دینی است) حالا میگوییم در حال ضرورت میتوان از وسایلی که در شرایط دیگر خود این دین نامشروع میداند استفاده کرد.پس خط قرمزی در عمل وجود ندارد!!و هر خط قرمی هم که هست اعتباری است نه مطلق.

اصولا فقیه چیزی را که انجامش جایز نباشد را اهم نمیداند و تنها چیزی را اهم میداند که شرایطی را دارا باشد که آنرا نسبت به موارد دیگر ، معقول مشروع (یا بگویید: جایز) نشان میدهد.

در یک جمله میتوان گفت: اهم و مهم دو امر نسبی هستند که بسته به مواردش قابل تغییرند اما مطلق هم نیستند یعنی اینگونه نیست که هیچ ملاکی در تشخیص اهم و مهم و موارد آنها وجود نداشته باشد بلکه همانطور که عرض شد ملاک «معقول مشروع بودن» در کار است و همینکه گفتیم ملاک داریم دیگر نمیتوان مدعی شد « خط قرمزی در عمل وجود ندارد ».

از آنچه عرض شد نادرستی این کلام نیز روشن میشود که میگویید « هر خط قرمزی هم که هست اعتباری است نه مطلق » زیرا اگر منظورتان بی ملاک بودن و غیرواقعی بودن است گفتیم ملاک هست و آن معقول و مشروع بودن است و احکام عقلی و شرعی نیز بر پایه مصالح واقعی بنا شده اند یعنی کاشف از واقعیاتند.

در پناه حق

تشکر.فقط یک مسئله،

طاها;705061 نوشت:

در یک جمله میتوان گفت: اهم و مهم دو امر نسبی هستند که بسته به مواردش قابل تغییرند اما مطلق هم نیستند یعنی اینگونه نیست که هیچ ملاکی در تشخیص اهم و مهم و موارد آنها وجود نداشته باشد بلکه همانطور که عرض شد ملاک «معقول مشروع بودن» در کار است و همینکه گفتیم ملاک داریم دیگر نمیتوان مدعی شد « خط قرمزی در عمل وجود ندارد ».

از آنچه عرض شد نادرستی این کلام نیز روشن میشود که میگویید « هر خط قرمزی هم که هست اعتباری است نه مطلق » زیرا اگر منظورتان بی ملاک بودن و غیرواقعی بودن است گفتیم ملاک هست و آن معقول و مشروع بودن است و احکام عقلی و شرعی نیز بر پایه مصالح واقعی بنا شده اند یعنی کاشف از واقعیاتند.


با این وصف هیچ چیز در اسلام به طور مطلق حرام نیست.یعنی چون مسائل رو نسبی بررسی میکنیم بستگی دارد در چه موقعیتی داریم تصمیم میگیریم و تبعات تصمیم چی هست.یعنی حتی نمیشود گفت که مثلا استفاده از بمب اتم هم همیشه و همه جا حرام است ممکن است شرایط ایجاب بکنه که حرمت استفاده از این بمب به عنوان یک مهم فدای یک اهم بشود و استفاده از ان جایز!...درسته؟منظورم از اینکه میگم خط قرمز مطلق وجود ندارد این ست.

samansami;706700 نوشت:
با این وصف هیچ چیز در اسلام به طور مطلق حرام نیست

با عرض سلام به شما دوست گرامی

نگفتیم « هیچ چیز در اسلام به طور مطلق حرام نیست » و « چون مسائل رو نسبی بررسی میکنیم بستگی دارد در چه موقعیتی داریم تصمیم میگیریم و تبعات تصمیم چی هست » بلکه عرض شد جایی که پای اهم و مهم در بین است این دو، نسبی هستند.

درباره استفاده از بمب اتم و اینکه آیا میتوان فرض کرد که جزو مصادیق اهم گردد نیز باید به فقیه مراجعه شود؛ زیرا این سوال مربوط به تشخیص مصداق است که قبلا عرض شد در حوزه تخصص فقیه است.

در پناه حق

طاها;707270 نوشت:
با عرض سلام به شما دوست گرامی

نگفتیم « هیچ چیز در اسلام به طور مطلق حرام نیست » و « چون مسائل رو نسبی بررسی میکنیم بستگی دارد در چه موقعیتی داریم تصمیم میگیریم و تبعات تصمیم چی هست » بلکه عرض شد جایی که پای اهم و مهم در بین است این دو، نسبی هستند.

درباره استفاده از بمب اتم و اینکه آیا میتوان فرض کرد که جزو مصادیق اهم گردد نیز باید به فقیه مراجعه شود؛ زیرا این سوال مربوط به تشخیص مصداق است که قبلا عرض شد در حوزه تخصص فقیه است.

در پناه حق


تا جایی که من فهمیدم هر چیزی در فقه میتواند جزء مصادیق اهم قرار بگیرد.یعنی همه جا میتواند بحث اهم و مهم پیش بیاد و غیرممکن نیست.درست؟.در نتیجه همه جا احکام نسبی است.
یعنی گویا احکام برای شریط "معمولِ موجود" بیان میشود نه هر شرایطی از این جهت من نتیجه گرفتم "حکمی در اسلام نیست که در هر شرایطی و هر موقعیتی حرمت رو اعلام کنه."
حالا علت ستثنا کردن بمب اتم چی است؟

samansami;707948 نوشت:
تا جایی که من فهمیدم هر چیزی در فقه میتواند جزء مصادیق اهم قرار بگیرد.

با عرض سلام به شما دوست گرامی
همانطور که عرض شد درباره تشخیص مصادیق اهم و مهم و اینکه آیا در میان موضوعات و احکام فقهی مصداقی هم وجود دارد که اهم و مهم در آن باره مطرح نشود و نیز درباره مصداق بمب اتم باید به فقیه مراجعه نمود. بنابراین بنده به عنوان کارشناس اعتقادی نمیتوانم در این باره اظهار نظر کنم.

در پناه حق

samansami;706700 نوشت:
با این وصف هیچ چیز در اسلام به طور مطلق حرام نیست.یعنی چون مسائل رو نسبی بررسی میکنیم بستگی دارد در چه موقعیتی داریم تصمیم میگیریم و تبعات تصمیم چی هست.یعنی حتی نمیشود گفت که مثلا استفاده از بمب اتم هم همیشه و همه جا حرام است ممکن است شرایط ایجاب بکنه که حرمت استفاده از این بمب به عنوان یک مهم فدای یک اهم بشود و استفاده از ان جایز!...درسته؟منظورم از اینکه میگم خط قرمز مطلق وجود ندارد این ست.

با سلام و عرض ادب

همانطور که کارشناس محترم فرمودند تشخیص موضوعات اهم و مهم به عهده مرجع تقلید است ولی درمورد بمب اتم چه بسا یک زمانی درمقام دفاع استفاده کردن از آن جایز شود البته چنین حکمی را ندیده ایم و ازباب مثال عرض شد که با نظر مرجع تقلید امکان دارد.

موفق و موید باشید

نور;712816 نوشت:
با سلام و عرض ادب

همانطور که کارشناس محترم فرمودند تشخیص موضوعات اهم و مهم به عهده مرجع تقلید است ولی درمورد بمب اتم چه بسا یک زمانی درمقام دفاع استفاده کردن از آن جایز شود البته چنین حکمی را ندیده ایم و ازباب مثال عرض شد که با نظر مرجع تقلید امکان دارد.

موفق و موید باشید


این برداشت من درسته که در اسلام خط قرمز مطلق نداریم و...(پست12) و چیزی وجود ندارد که نتواند جز مصادیق اهم و مهم قرار بگیرد؟در واقع هر چیزی که حرام یا واجب است با توجه به این اصل که در فقه اهم رو بر مهم ترجیح میدیم میتونه حکم عکس پیدا کند؟

و سوال بعد هم اینکه در فقه چه چیز رو ملاک تشخیص این اهم و مهم قرار میدهند؟

samansami;714181 نوشت:
این برداشت من درسته که در اسلام خط قرمز مطلق نداریم و...(پست12) و چیزی وجود ندارد که نتواند جز مصادیق اهم و مهم قرار بگیرد؟در واقع هر چیزی که حرام یا واجب است با توجه به این اصل که در فقه اهم رو بر مهم ترجیح میدیم میتونه حکم عکس پیدا کند؟

و سوال بعد هم اینکه در فقه چه چیز رو ملاک تشخیص این اهم و مهم قرار میدهند؟

با سلام و عرض ادب

با توجه به نظر مراجع تقلید و احکام ثانویه در فروعات دین، این حرف صحیح می شود البته اصول دین ثابت است و همانطور که قبلا هم بیان شد تشخیص مصادیق اهم و مهم برعهده فقیه و با توجه به ملاکات ترجیح در احکام است که از آیات و روایات و سایر منابع احکام بدست می آید البته در تمام این موارد نمی توان کلی نظر داد باید مواردش بصورت خاص بررسی شود.

موفق و موید باشید

موضوع قفل شده است