جمع بندی مرگ و زندگی در دستان آفریدگار

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مرگ و زندگی در دستان آفریدگار

اینده از پیش نزد خداوندمعلوم است. زیرا که برای او اینده و گذشته تفاوتی ندارد. و اساسا زمان امری است که مربوط به مکان است. و امر فرا مکانی . فرا زمانی نیز خواهد بود. اما این به معنای جبر نیست. انسانها مختار هستند که افعال خود را انچنان که می خواهند انجام دهند.
و در واقع خداوند بر عملی که انها از روی اختیار خود انتخاب خواهند کرد علم دارد. انسانها در شکل دهی به اینده خود مختارند. هر چند خداوند
با علم بی کران خود اگاه است . که انسانها در اینده با اختیار خود چه کارهایی را انجام خواهند داد. "
" چه فرقی بین اجل مسمی و اجل وجود دارد.؟ اجل اولی انسان .قابل کم یا زیاد شدن است. اما اجل دوم که قطعی است. به هیچ وجه تغییر نمیکند. قران کریم برای زندگی انسانها دو نوع پایان در نظر گرفته است.
یکی اجل مسمی و اجل نهایی . اجل ادنی (نزدیکتر ) . اجل اقصی (دورتر). اجل معلق (مشروط). اجل حتمی ( مطلق ).
امام باقر علیه السلام می فرمایند :ان دو .دو مرگ است . یکی حتمی و یکی متوقف بر اموری.
یا حق.

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]با سلام و درود

در ابتدا برخی آیات مرتبط با موضوع را می آورم:

«هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ طينٍ ثُمَّ قَضى‏ أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُون‏»؛ او كسى است كه شما را از گل آفريد سپس مدتى مقرّر داشت (تا انسان تكامل يابد) و اجل حتمى نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). با اين همه، شما (مشركان در توحيد و يگانگى و قدرت او،) ترديد مى ‏كنيد. (انعام، 2)

«يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون‏»؛ اگر چنين كنيد، خدا گناهانتان را مى‏ آمرزد و تا زمان معيّنى شما را عمر مى ‏دهد زيرا هنگامى كه اجل الهى فرا رسد، تأخيرى نخواهد داشت اگر مى ‏دانستيد!» (نوح، 4)

«وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُون‏»؛ براى هر قوم و جمعيّتى، زمان و سرآمد (معيّنى) است و هنگامى كه سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن تأخير مى ‏كنند، و نه بر آن پيشى مى ‏گيرند. (اعراف، 34)

بیان تفسیری:

"اجل" به تنهايى به معنى عمر و وقت و مدت غير حتمى، و "اجل مسمى" به معنى عمر و مدت حتمى است. به عبارت ديگر "اجل مسمى" مرگ طبيعى، و "اجل" مرگ زودرس است.

توضيح: بسيارى از موجودات از نظر ساختمان طبيعى و ذاتى، استعداد و قابليت بقاء براى مدتى طولانى دارند، ولى در اثناء اين مدت ممكن است موانعى ايجاد شود كه آن ها را از رسيدن به حد اكثر عمر طبيعى باز دارد.(تفسير نمونه، ج ‏5، ص 149)

از امام باقر علیه السلام در باره دو اجل در آیه (انعام، 2) سؤال شد و حضرت فرمودند: "هُمَا أَجَلَانِ أَجَلٌ مَحْتُومٌ وَ أَجَلٌ مَوْقُوف‏"؛ آن ها دو اجل هستند، اجل حتمی و اجل مشروط.(الكافي، ج ‏1، ص 147، ح 4)

بیانی دیگر؛ اجل بر دو گونه است: اجل حتمی (مسمی) كه قابل تغيير نيست، و اجل معلّق (مشروط و مقضی) كه وابسطه به عوامل می باشد.

اجل مقضی و معلّق، به استناد مقتضی و ظهور، زمینه مرگ است، از این جهت تقدیم و تأخیر و محو و اثبات می ‏پذیرد؛ اما اجل محتوم مطابق با تحقق همه شرایط و رفع همه موانع است، ازاینرو تغییر ناپذیر است.

مطلبی دیگر:

امورى كه خداوند تقدير فرموده، دو قسمند:

1. آن ها که مصلحت دائميه دارند و قابل تغيير نيستند. اين ها در لوح محفوظ ثبت شده اند.
در این مورد ممكن است ملائكه و انبياء و ائمه عليهم السلام بر آن ها اطلاع پيدا كنند، چنانچه می فرمايد: «كِتابٌ مَرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ» (مطففين، 20)

2. آن ها که مصلحت قابل تغيير دارند و در لوح محو و اثبات ثبت شده، و هیچ کس غیر از خداوند از آن مطلع نيست [مگر به اذن الهی]، مثل احكام و شرايع كه قابل نسخ است، و مثل تعجيل و تأخير در ظهور حضرت بقيّة اللَّه (عجل الله تعالی فرجه‏)، و کوتاهی و بلندی عمر انسان، و امثال اين ها كه ثبت و مقدر شده اند ولی با دعا و صدقه و توبه، و برعکس با گناه و ظلم و ... می توانند تغيير كنند، لذا می فرمايد: «يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ»؛ خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مى ‏كند و «امّ الكتاب» [لوح محفوظ] نزد اوست (رعد، 39). (ر.ک: أطيب البيان في تفسير القرآن، ج ‏7، ص 350)

از امير مؤمنان علی عليه السلام روایت شده كه فرمودند: اگر اين آيه (رعد، 39) نبود خبر می دادم از آن چه واقع می شود تا قيامت، چون محو و اثبات به دست او است.(تفسير نور الثقلين، ج ‏2، ص 513)

بنابر این:

اجل و عمر انسان (اجل مسمی) که در لوح محفوظ ثبت شده است، قابل تغییر نیست و وقتی زمانش برسد، لحظه ای تاخیر در آن نمی افتد؛ ولی اجل معلق (مشروط) که در لوح محو و اثبات ثبت شده است می تواند با گناه و یا عمل صالح، تغییر کند.

میقات;600769 نوشت:
با سلام و درود....

قيافهء من بعد از خوندن اين مطلب :Black (2):

استاد "ميقات" عزيز ، لطفاً چند منبع خوب براي يادگيري اين علوم معرفي بفرماييد. ترجيحاً منابعي كه موقع خوننش دوباره چهرهء بنده مثل عكس بالا نشه :khandeh!:

[="Tahoma"]

Reza-D;600810 نوشت:
قيافهء من بعد از خوندن اين مطلب :Black (2):

استاد "ميقات" عزيز ، لطفاً چند منبع خوب براي يادگيري اين علوم معرفي بفرماييد. ترجيحاً منابعي كه موقع خوننش دوباره چهرهء بنده مثل عكس بالا نشه :khandeh!:

با سلام و درود

کتاب خاصی که این مطالب را ساده بیان کرده باشد سراغ ندارم. سؤال های سخت علی القاعده پاسخی همانند دارند.

البته این مطالب هم خیلی سخت نیست و با کمی دقت، مفهوم است.

هر انسانی یک عمر طبیعی (مثلا هفتاد سال) دارد که برای او مقدر و محتوم شده است. به این اجل مسمی می گویند زیرا معین است و وقتی او به هفتاد رسید، مرگش میرسد و لحظه ای تاخیر هم ندارد. این در لوح محفوظ است و تغییر نکردنی است.

از طرفی چنین شخصی ممکن است بر اثر اتفاقی مانند تصادف، زلزله، بیماری و ... مرگش زودتر از هفتاد سالگی (مثلا 40 سالگی) رقم بخورد. البته این اجل معلق و مشروط است یعنی مشروط به این که زمینه ای فراهم شود که موجب مرگ او بشود.

این در لوح محو و اثبات است. همان طور که از اسم آن پیدا است قابل تغییر است لذا چنین شخصی که اگر اتفاقی برای او نیفتد قرار است تا هفتاد سال زنده باشد، ممکن در اثر گناه، تصادف یا ... مرگ او زودتر واقع شود، و یا با انجام عمل صالح، صدقه دادن و ... آن اجل مشروطی که برای او بوده و در سن 40 سالگی در اثر تصادف قرار بود بمیرد، به تاخیر می افتد و عمرش در 40 سالگی تمام نمی شود.

به بیان دیگر؛ انسان این فرصت را دارد که عمر طبیعی داشته باشد و این اجل (مدت) مسمی و اجل معین او است یعنی در هر صورت عمرش بیش از آن نمی شود.

از طرفی برخی اتفاقات و کارها می تواند مرگ زدوتری برای او رقم بزند. این اجل مشروط و معلق است یعنی در صورتی که مثلا تصادف منجر به مرگ، بیماری منجر به مرگ، و ... برای او اتفاق نیفتد، او به هفتاد سال می رسد.

برخی کارها می توانند مرگ زودرس بیاورند و برخی کارها می توانند از مرگ زودرس جلوگیری کنند.

روایت معصوم ناظر به این مطلب است:

امام صادق علیه السلام در باره تاثير گناهان و بي تقوايی در مرگ های زودرس می فرمايند:
"نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ تُقَرِّبُ الْآجَالَ وَ تُخْلِي الدِّيَارَ وَ هِيَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْعُقُوقُ وَ تَرْكُ الْبِر"؛ به خدا پناه می بریم از گناهانی كه نابودی را شتاب می دهند و مرگ ها را نزديک می سازند و خانه ها را ويران می كنند، و آن ها قطع رحم و آزردن و نافرمانی پدر و مادر و ترک احسان و نيكي است.(الكافي، ج ‏2، ص 448، ح 2)

هم چنين در روایت دیگری آمده:

"مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ وَ مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالْأَعْمَار"؛ یعنی تعداد كساني كه به واسطه گناهان خود می ميرند از كساني كه به واسطه به سرآمدن عمر (اجل حتمي) می ميرند بيشتر است، و تعداد كساني كه به سبب احسان و نيكوكاری زندگی دراز می كنند، افزون تر است. (بحار الأنوار، ج ‏70، ص 354)

میقات;601974 نوشت:
با سلام و درود
کتاب خاصی که این مطالب را ساده بیان کرده باشد سراغ ندارم. سؤال های سخت علی القاعده پاسخی همانند دارند

سلام و تشکر از شما استاد "میقات" عزیز
مرسی از توضیحات خوبتون. فقط گویا منظور بنده رو اشتباه متوجه شدید برادر

عرضم این بود که کتاب هایی با بیان ساده برای یادگیری این علوم معرفی بفرمایید. نه صرفاً مبحث مطرح شده در تاپیک ، بلکه کلاً علومی که با موضوع این تاپیک مرتبط هستند (نمیدونم اسم علمیش چی میشه؟ کلام ، فقه ، اصول ، منطق.....؟)

[="Tahoma"]

Reza-D;601985 نوشت:
سلام و تشکر از شما استاد "میقات" عزیز
مرسی از توضیحات خوبتون. فقط گویا منظور بنده رو اشتباه متوجه شدید برادر

عرضم این بود که کتاب هایی

با بیان ساده برای یادگیری این علوم معرفی بفرمایید. نه صرفاً مبحث مطرح شده در تاپیک ، بلکه کلاً علومی که با موضوع این تاپیک مرتبط هستند (نمیدونم اسم علمیش چی میشه؟ کلام ، فقه ، اصول ، منطق.....؟)

با سلام و درود

در باره موضوع معاد می توانید به کتاب های ذیل مراجعه فرمایید:

"معاد"، محسن قرائتی
"معاد"، ناصر مکارم شیرازی
"پیام قرآن"، مکارم شیرازی، ج 5 و 6، با موضوع "معاد در قرآن"

همچنین می توانید در ذیل همین آیات، به تفاسیری که بیانی روان دارند مراجعه نمایید، مانند:

تفسیر نور، محسن قرائتی
تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و همکاران

[="Tahoma"]دو نوع اجل و پایان برای زندگی

پرسش:
قرآن کریم برای زندگی انسانها دو نوع پایان در نظر گرفته است؛ اجل مسمی و اجل معلق. چه فرقی بین اجل مسمی و اجل وجود دارد؟

پاسخ:
با سلام و درود
در ابتدا برخی آیات مرتبط با موضوع را می آورم:
«هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ طينٍ ثُمَّ قَضى‏ أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُون‏»؛ او كسى است كه شما را از گل آفريد سپس مدتى مقرّر داشت (تا انسان تكامل يابد) و اجل حتمى نزد اوست (و فقط او از آن آگاه است). با اين همه، شما (مشركان در توحيد و يگانگى و قدرت او،) ترديد مى ‏كنيد.(1)
«يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَ يُؤَخِّرْكُمْ إِلى‏ أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذا جاءَ لا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون‏»؛ اگر چنين كنيد، خدا گناهانتان را مى‏ آمرزد و تا زمان معيّنى شما را عمر مى ‏دهد زيرا هنگامى كه اجل الهى فرا رسد، تأخيرى نخواهد داشت اگر مى ‏دانستيد!»(2)
«وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُون‏»؛ براى هر قوم و جمعيّتى، زمان و سرآمد (معيّنى) است و هنگامى كه سرآمد آنها فرا رسد، نه ساعتى از آن تأخير مى ‏كنند، و نه بر آن پيشى مى ‏گيرند.(3)
بیان تفسیری:
"اجل" به تنهايى به معنى عمر و وقت و مدت غير حتمى، و "اجل مسمى" به معنى عمر و مدت حتمى است. به عبارت ديگر "اجل مسمى" مرگ طبيعى، و "اجل" مرگ زودرس است.
توضيح: بسيارى از موجودات از نظر ساختمان طبيعى و ذاتى، استعداد و قابليت بقاء براى مدتى طولانى دارند، ولى در اثناء اين مدت ممكن است موانعى ايجاد شود كه آن ها را از رسيدن به حد اكثر عمر طبيعى باز دارد.(4)
از امام باقر علیه السلام در باره دو اجل در آیه (5) سؤال شد و حضرت فرمودند: "هُمَا أَجَلَانِ أَجَلٌ مَحْتُومٌ وَ أَجَلٌ مَوْقُوف‏"؛ آن ها دو اجل هستند، اجل حتمی و اجل مشروط.(6)
بیانی دیگر؛ اجل بر دو گونه است: اجل حتمی (مسمی) كه قابل تغيير نيست، و اجل معلّق (مشروط و مقضی) كه وابسطه به عوامل می باشد.
اجل مقضی و معلّق، به استناد مقتضی و ظهور، زمینه مرگ است، از این جهت تقدیم و تأخیر و محو و اثبات می ‏پذیرد؛ اما اجل محتوم مطابق با تحقق همه شرایط و رفع همه موانع است، از اینرو تغییر ناپذیر است.
مطلبی دیگر؛ امورى كه خداوند تقدير فرموده، دو قسمند:
1. آن ها که مصلحت دائميه دارند و قابل تغيير نيستند. اين ها در لوح محفوظ ثبت شده اند.
در این مورد ممكن است ملائكه و انبياء و ائمه عليهم السلام بر آن ها اطلاع پيدا كنند، چنانچه می فرمايد: «كِتابٌ مَرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ»(7)
2. آن ها که مصلحت قابل تغيير دارند و در لوح محو و اثبات ثبت شده، و هیچ کس غیر از خداوند از آن مطلع نيست [مگر به اذن الهی]، مثل احكام و شرايع كه قابل نسخ است، و مثل تعجيل و تأخير در ظهور حضرت بقيّة اللَّه (عجل الله تعالی فرجه‏)، و کوتاهی و بلندی عمر انسان، و امثال اين ها كه ثبت و مقدر شده اند ولی با دعا و صدقه و توبه، و برعکس با گناه و ظلم و ... می توانند تغيير كنند، لذا می فرمايد: «يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ»؛ خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مى ‏كند و «امّ الكتاب» [لوح محفوظ] نزد اوست(8).(9)
از امير مؤمنان علی عليه السلام روایت شده كه فرمودند: اگر اين آيه (10) نبود خبر می دادم از آن چه واقع می شود تا قيامت، چون محو و اثبات به دست او است.(11)
بیانی دیگر؛ انسان این فرصت را دارد که عمر طبیعی داشته باشد و این اجل (مدت) مسمی و اجل معین او است یعنی در هر صورت عمرش بیش از آن نمی شود.
از طرفی برخی اتفاقات و کارها می تواند مرگ زدوتری برای او رقم بزند. این اجل مشروط و معلق است یعنی در صورتی که مثلا تصادف منجر به مرگ، بیماری منجر به مرگ، و ... برای او اتفاق نیفتد، او به هفتاد سال می رسد.
برخی کارها می توانند مرگ زودرس بیاورند و برخی کارها می توانند از مرگ زودرس جلوگیری کنند.
روایت معصوم ناظر به این مطلب است:
امام صادق علیه السلام در باره تاثير گناهان و بي تقوايی در مرگ های زودرس می فرمايند:
"نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الذُّنُوبِ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ وَ تُقَرِّبُ الْآجَالَ وَ تُخْلِي الدِّيَارَ وَ هِيَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْعُقُوقُ وَ تَرْكُ الْبِر"؛ به خدا پناه می بریم از گناهانی كه نابودی را شتاب می دهند و مرگ ها را نزديک می سازند و خانه ها را ويران می كنند، و آن ها قطع رحم و آزردن و نافرمانی پدر و مادر و ترک احسان و نيكي است.(12)
هم چنين در روایت دیگری آمده:
"مَنْ يَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَمُوتُ بِالْآجَالِ وَ مَنْ يَعِيشُ بِالْإِحْسَانِ أَكْثَرُ مِمَّنْ يَعِيشُ بِالْأَعْمَار"؛ یعنی تعداد كساني كه به واسطه گناهان خود می ميرند از كساني كه به واسطه به سرآمدن عمر (اجل حتمي) می ميرند بيشتر است، و تعداد كساني كه به سبب احسان و نيكوكاری زندگی دراز می كنند، افزون تر است.(13)
بنابر این: اجل و عمر انسان (اجل مسمی) که در لوح محفوظ ثبت شده است، قابل تغییر نیست و وقتی زمانش برسد، لحظه ای تاخیر در آن نمی افتد؛ ولی اجل معلق (مشروط) که در لوح محو و اثبات ثبت شده است می تواند با گناه و یا عمل صالح، تغییر کند.

______________

  1. انعام، 2.
  2. نوح، 4.
  3. اعراف، 34.
  4. تفسير نمونه، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏5، ص 149.
  5. انعام، 2.
  6. الكافي، کلینی، نرم افزار جامع الاحادیث نور، ج ‏1، ص 147، ح 4.
  7. مطففين، 20.
  8. رعد، 39.
  9. ر.ک: أطيب البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏7، ص 350.
  10. رعد، 39.
  11. تفسير نور الثقلين، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏2، ص 513.
  12. الكافي، ج ‏2، ص 448، ح 2.
  13. بحار الأنوار، مجلسی، نرم افزار جامع الاحادیث نور، ج ‏70، ص 354.
موضوع قفل شده است