جمع بندی علت از بین نرفتن بعضی اجساد و تازه ماندن کفن

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علت از بین نرفتن بعضی اجساد و تازه ماندن کفن

سلام :Gol:
گاهی از گوشه و کنار می شنویم که قبری را بعد از مدت زیادی باز کردند ولی جسم یا کفن مُرده سالم بوده است،و دلیلش را بر پاک بودن شخص می دانند.

چند وقت پیش که یکی از بستگان فوت کرده بود قرار شد داخل قبر پدرش که 29 سال قبل فوت کرده بودند بگذارند، بعد از باز کردن قبر دیدند کفن سالم باقی مانده به جسمش دیگه نگاه نکردند ولی ظاهرا مانند جسد تازه دفن شده نشان میداد و بلافاصله دوباره قبر را پوشاندند.

بعد از پخش شدن این قضیه افرادی که زمان حیات این بنده خدا(29 سال پیش فوت کرده بود) را دیده بودند از ایشان خیلی بد می گفتند و از بداخلاقی ایشان در منزل و با همسرشان...یعنی کسی خاطره خوبی تو ذهنش نبود!!

لازم بذکر است قبر خواهر این آقا را نیز بعد از سی سال باز کردن (جهت دفن شخصی دیگر) نیز دارای جسد و کفن تازه و سالم بوده است.

سوالی که برام مطرحه اینه چه عواملی میتونه در صحت و سلامت کفن بعد از 29 سال دخالت داشته باشه(با توجه به توصیفی که از این بنده خدا شد).

با تشکر از شما:Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد مشکور

ریحانه النبی;665617 نوشت:
سلام
گاهی از گوشه و کنار می شنویم که قبری را بعد از مدت زیادی باز کردند ولی جسم یا کفن مُرده سالم بوده است،و دلیلش را بر پاک بودن شخص می دانند.

چند وقت پیش که یکی از بستگان فوت کرده بود قرار شد داخل قبر پدرش که 29 سال قبل فوت کرده بودند بگذارند، بعد از باز کردن قبر دیدند کفن سالم باقی مانده به جسمش دیگه نگاه نکردند ولی ظاهرا مانند جسد تازه دفن شده نشان میداد و بلافاصله دوباره قبر را پوشاندند.

بعد از پخش شدن این قضیه افرادی که زمان حیات این بنده خدا(29 سال پیش فوت کرده بود) را دیده بودند از ایشان خیلی بد می گفتند و از بداخلاقی ایشان در منزل و با همسرشان...یعنی کسی خاطره خوبی تو ذهنش نبود!!

لازم بذکر است قبر خواهر این آقا را نیز بعد از سی سال باز کردن (جهت دفن شخصی دیگر) نیز دارای جسد و کفن تازه و سالم بوده است.

سوالی که برام مطرحه اینه چه عواملی میتونه در صحت و سلامت کفن بعد از 29 سال دخالت داشته باشه(با توجه به توصیفی که از این بنده خدا شد).

با تشکر از شما


سلام و ادب:Gol:

در پاسخ به این سؤال، توجه به چند نکته ضروری است:

اولاً: بطور قطع، در اثر ارتباط روح با بدن و تأثير طهارت روح و درجه تقوي در بدني که حکم لباس براي روح دارد بعضي از بدن هايي که در ميان قبر است، تر و تازه مي مانند. نپوسيدن بدن پيامبران و ائمه طاهرين(ع) و اولياي خدا و بعضي از اخيار و ابرار در قبر در اثر همين ارتباط موضوعي است که در بعضي از روايات به آن اشاره شده است.

در بعضي از مقابري که به صورت سرداب حفر شده و جنازه ها را در آن سرداب پهلوي يکديگر قرار مي دهند ديده شده است که جنازه بعضي از علما پس از گذشت نيم قرن تازه است. البته مقام روح و نفس غير از بدن است، جنازه خواه در قبر بپوسد يا نپوسد، بدن لباسي است که کنده شده است و روح در مقام شامخ خود متنعم است و اگر فرض شود بدن قطعه قطعه يا سوخته گردد و خاکسترش را به باد دهند، اينها موجب کم شدن ثواب آن متوفي نخواهد شد.

ثانیاً: سالم بودن بدن حاکي از سلامت بالاي روح است ولي متلاشي شدن هم ضرري نمي زند. ولي با همه اين احوال بدن هايي که در ميان قبر است ممکن است نپوسد و درجه تقوي و طهارت روح تأثير در اين لباس داخل قبر افتاده نموده و او را تازه نگهدارد. در مورد اعمالي که مي تواند مؤثر باشد بر حفظ بدن در قبر علاوه بر تقوي و طهارت روح به نکاتي ديگر در روايات اشاره شده که از جمله در روايتي آمده که روي در ششم بهشت نوشته شده هر کس مي خواهد قبر او گشاده باشد بناي مسجد کند و هر کس مي خواهد بدنش طعمه حشرات زير زمين نشود در مسجد بسيار بماند و هر کس مي خواهد جسدش سالم بماند و پوسيده نشود، مساجد را نظافت کند. (بحارالانوار، ج8، ص145، ح68)

ثالثاً: علاوه بر تقوا،‌ و مواردی که برشمردیم در منابع دینی استمرار غسل جمعه و مقید بودن بر آن از عوامل سالم ماندن جسم در قبر شمرده شده است. مرحوم علامه حسینی طهرانی در كتاب معادشناسی بحث مفصلی در این خصوص و نحوه ارتباط روح و بدن بیان نموده و نپوسیدن بدن‌های مطهر پیامبران و ائمه طاهرین و بعض اخیار و ابرار را مدعایی بر این امر بیان كرده است.

بنابر این، در خصوص مورد سؤال، چنانکه گفتیم عوامل متعددی می تواند در سالم ماندن جسد مؤثر باشد ضمن آنکه قضاوت نسبت به اعمال و رفتار دیگران در عهده ما نیست اینکه دیگران چه قضاوتی می کنند نمی تواند در سعید یا شقی بودن افراد مدخلیت داشته باشد زیرا حساب و کتاب اعمال بندگان بر عهده خداوند است. علاوه بر اینکه ممکن است رفتار ظاهری فردی در نظر مردم زیبا جلوه نکند، چه بسا قضاوت مردم، ظاهری و اشتباه بوده باشد. ضمن آنکه بعید نیست همان فرد بدلیل تمسک به بعضی از دستورات دینی که اثر وضعی آن، سلامت جسم پس از مرگ بوده از این موهبت برخوردار است.

موفق باشید ... :Gol:

سلام
از نظر علمی نپوسیدن(در اصل کند شدن فساد!) جسد دلایل متعددی میتونه داشته باشه! یکیشم وجود آرسنیک در اطراف جسده!

[="Tahoma"][="Navy"]

مشکور;666293 نوشت:
بنابر این، در خصوص مورد سؤال، چنانکه گفتیم عوامل متعددی می تواند در سالم ماندن جسد مؤثر باشد ضمن آنکه قضاوت نسبت به اعمال و رفتار دیگران در عهده ما نیست اینکه دیگران چه قضاوتی می کنند نمی تواند در سعید یا شقی بودن افراد مدخلیت داشته باشد زیرا حساب و کتاب اعمال بندگان بر عهده خداوند است. علاوه بر اینکه ممکن است رفتار ظاهری فردی در نظر مردم زیبا جلوه نکند، چه بسا قضاوت مردم، ظاهری و اشتباه بوده باشد. ضمن آنکه بعید نیست همان فرد بدلیل تمسک به بعضی از دستورات دینی که اثر وضعی آن، سلامت جسم پس از مرگ بوده از این موهبت برخوردار است.

سلام
با تشکر از کارشناس محترم و توضیحات بسیار خوبتان

در تشیع جنازه بسیار آمده است که تعداد تشیع کنندگان و رضایت آنها از متوفی میتواند نقش مؤثری در واقع در ترفیع روح او داشته باشد، بنابراین قضاوت موجب این امر می شود.
مثلا کتک زدن همسر آن هم در ملاء عام و خیابان نه یک بار بلکه بارها و بارها یک رویداد قابل مشاهده هست و هیچوقت مورد پسند نیست بنابراین قضاوت به بداخلاقی شخص ظاهری و اشتباه نمیتواند باشد.
ولی با توجه به فضل خدا که اگر بخواهد بر عدلش برتری داشته باشد این کمترینش خواهد بود.

Masood11;666426 نوشت:
از نظر علمی نپوسیدن(در اصل کند شدن فساد!) جسد دلایل متعددی میتونه داشته باشه! یکیشم وجود آرسنیک در اطراف جسده!

سلام
ممنون از حضورتون در این بحث
نمیدونم آرسنیک چیه و چه خواصی داره، ولی اینجور که می فرمایید مانع پوسیدن و متلاشی شدن یا کند شدن بعد از 29 سال در جسم و پارچه خواهد بود.

خواهر این مرحوم در همان قبرستان با فاصله از ایشان دفن هستند و چندین سال پیش که برای دفن شخص دوم در قبر ایشان وقتی با جسدشان مواجه شده اند سالم و دست نخورده بود. با توضیحاتی که جناب مشکور داده اند بعید می رسد که دلیل علمی داشته باشد.

این قضیه حدود 20 روز پیش اتفاق افتاده هرچند اولین بار نیست که می شنوم شاید چون از نزدیکان بوده اند بیشتر نظرم را جلب کرده است.[/]

به نام خدا
سلام

"[=Arabic Transparent][=Arabic Transparent]ولا تفسدوا في الأرض بعد إصلاحها وادعوه خوفا وطمعا إن رحمة الله قريب من المحسنين"
روابط انسانها بسیار پیچیده است. بنابراین قضاوت در مورد اشخاص سخت است. مثلا شاید اینکه ایشان یک کارهایی ظاهرا ناپسند کرده کفاره ای برای گناهان آن خانم یا افرادی که با ایشان بداخلاقی کرده باشد (مثل خضر نبی که فردی را ظاهرا بی مورد کشت و ...).
به نظر من (با توجه به تجربیاتم) مومنی (ولایت علی ابن ابی طالب را قبول داشته باشد) که از ابتدای عمر (نه شصت سالگی!) از لحاظ مسائل جنسی پایبند باشد (استمنا، زنا، لواط و حتی تفکرات خاص یا دید خاص به افراد و ... تاثیر دارد) و در زمین فساد نکند و مال مردم را به ناحق نخورد بسیار به سالم ماندن جسدش نزدیک می شود (جسدش فاسد نمی شود).

"كَلَّا إِنَّهَا لَظَى (15); 16 نَزَّاعَةً لِلشَّوَى (16); 17 تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى (17); 18 وَجَمَعَ فَأَوْعَى ":"همانا آن آتشی شعله ور است. برکننده پوست سر و اندام است. فرا می خواند هر که را پشت کرده و [از دعوت حق] روی برتافته( 17) .
و همه آنهايي را كه اموال را جمع و ذخيره كردند در خود جاي مي‏دهد"

ریحانه النبی;666439 نوشت:
سلام
با تشکر از کارشناس محترم و توضیحات بسیار خوبتان

در تشیع جنازه بسیار آمده است که تعداد تشیع کنندگان و رضایت آنها از متوفی میتواند نقش مؤثری در واقع در ترفیع روح او داشته باشد، بنابراین قضاوت موجب این امر می شود.


با سلام مجدد و تشکر:Gol:

در خصوص نمونه ای که ذکر کردید، بعنوان شرط لازم می تواند در فراهم آوردن اسباب برخورداری از رحمت الهی دخالت داشته باشد اما شرط کافی نیست زیرا در واقع آنچه سببیت حقیقی در سعادت فرد دارد ایمان و عمل صالح و خلوص و پاکی نیت است. بعبارتی صرف زیبایی و حسن فعلی که مورد مشاهده و رضایت مردم است موجب سعادت نمی شود بلکه حسن فاعلی یعنی ایمان و نیت پاک و خالص که در حیطه علم خداوندی است شرط اصلی سعادت است.

بنابر این بسیاری از قضاوت ها ظاهری و صرفاً بر اساس حسن فعلی افراد است، و گرچه بعنوان علت ناقصه در سعادت افراد مؤثر است اما علت تامه حسن فاعلی (ایمان و خلوص و پاکی نیت) است.

ریحانه النبی;666439 نوشت:
مثلا کتک زدن همسر آن هم در ملاء عام و خیابان نه یک بار بلکه بارها و بارها یک رویداد قابل مشاهده هست و هیچوقت مورد پسند نیست بنابراین قضاوت به بداخلاقی شخص ظاهری و اشتباه نمیتواند باشد.

رفتارهای اینچنینی، نظیر اذیت و آزار اطرافیان و خانواده چنانکه مورد پسند عامه مردم نیست از طرف خداوند نیز نهی شده و مغضوب الهی است، لکن از آنجاییکه باب توبه و بازگشت و جبران گذشته باز است، امکان توبه و بازگشت و جبران فرد خاطی منتفی نیست فلذا به همین دلیل، نباید در باره سرنوشت افراد قضاوت کنیم. گاهی ممکن است ما رفتار ناشایست فردی را مشاهده می کنیم و از او حالت کدورت و تنفری در دلمان ایجاد می شود، غافل از آنکه فرد گناهکار مورد نظر در فرصت بعدی متنبه شده، و از کار خویش توبه نموده است. در برخی روایات آمده است اگر انسان، با چنین حالت تنفر و کدورتی از برادر مؤمن خویش (درحالیکه آن فرد، گناه خویش را جبران و تدارک نموده) از دنیا برود کافر از دنیا رفته است. همچنین در روایاتی مکرراً توصیه شده است که به آنچه در باره برادران ایمانی خویش می بینید و یا می شنوید اعتنا نکنید و احتمال دهید چشم و گوش تان اشتباه دیده و شنیده است.

فلذا باید بسیار از قضاوت در باره دیگران پرهیز کنیم. تا از تبعات عدم سلامت روح و فکر و از خطر افتادن در دام ظن و گمان سوء و غیبت و تهمت در باره دیگران ایمن بمانیم.

ریحانه النبی;666439 نوشت:
ولی با توجه به فضل خدا که اگر بخواهد بر عدلش برتری داشته باشد این کمترینش خواهد بود.

قطعاً فضل و رحمت خداوند بر عدلش غلبه دارد، و کسانی که مترصد جبران خطاهای خویش باشند از فضل و رحمت الهی برخوردار خواهند بود. ضمن آنکه در خصوص سالم ماندن جسد بعضی گفتیم که عوامل متعددی دخالت دارد که اثر وضعی برخی اعمال، چنین نتیجه ای را در پی خواهد داشت گرچه ممکن است فرد، برخی شرایط دیگر از فضایل اخلاقی را فاقد باشد، بنابراین، فقدان برخی فضایل انسانی و اخلاقی در تحقق اثروضعی دیگر فضایل انسانی فرد دخالت مستقیم ندارد. بعبارتی چنانکه گفتیم طبق روایات اثروضعی 40 غسل جمعه و طهارت، سالم ماندن جسد، پس از مرگ است و حال آنکه ممکن است فرد گاهی با خانواده و دیگران بداخلاقی داشته باشد، ضمن انکه راه جبران و توبه بروی فرد بسته نبوده و ما حق قضاوت قطعی در باره اینگونه افراد نداریم.

موفق باشید ...:Gol:

ریحانه النبی;666439 نوشت:
سلام
ممنون از حضورتون در این بحث
نمیدونم آرسنیک چیه و چه خواصی داره، ولی اینجور که می فرمایید مانع پوسیدن و متلاشی شدن یا کند شدن بعد از 29 سال در جسم و پارچه خواهد بود.

خواهر این مرحوم در همان قبرستان با فاصله از ایشان دفن هستند و چندین سال پیش که برای دفن شخص دوم در قبر ایشان وقتی با جسدشان مواجه شده اند سالم و دست نخورده بود. با توضیحاتی که جناب مشکور داده اند بعید می رسد که دلیل علمی داشته باشد.

این قضیه حدود 20 روز پیش اتفاق افتاده هرچند اولین بار نیست که می شنوم شاید چون از نزدیکان بوده اند بیشتر نظرم را جلب کرده است.

سلام
در این موارد باید خانواده ها اجازه بدن روی جنازه آزمایش انجام بشه و عامل مشخص بشه! ولی تا حالا کسی همچین اجازه ای نداده!

در مورد اینکه خواهرشونم همین وضعیتو داشتن، میدونید که انسانها با هم متفاوتن و بیشترین شباهت بین دو فرد، بین اعضای یه خانواده ست!!(مثل خواهر و برادر!)ممکنه موادی در بدن این خانواده تولید بشه که باکتری های تجزیه کننده رو دفع کنه! تماس کم با هوا هم موثره!

کلا چیزی در عالم ماده نیست که دلیل مادی و علمی نداشته باشه! فرمایشات جناب مشکور هم میتونن غیرمستقیم روی این عوامل تاثیر بزارن!

بنام خدا


سلام علیکم:Gol:


در باب جمعبندی بحث "علت از بین نرفتن اجساد بعضی در قبر" نکاتی را عرض می کنیم:


اول. بطور قطع، در اثر ارتباط روح با بدن و تأثير طهارت روح و درجه تقوي در بدني که حکم لباس براي روح دارد بعضي از بدن هايي که در ميان قبر است، تر و تازه مي مانند. مانند اجساد طاهر انبیاء، اوصیاء، اولیاء و برخی ابرار و اخیار.


دوم. سالم بودن بدن حاکي از سلامت بالاي روح است ولي متلاشي شدن هم ضرري نمي زند. ولي با همه اين احوال بدن هايي که در ميان قبر است ممکن است نپوسد و درجه تقوي و طهارت روح تأثير در اين لباس داخل قبر افتاده نموده و او را تازه نگهدارد.


سوم. اعمالي که مي تواند مؤثر باشد بر حفظ بدن در قبر علاوه بر تقوي و طهارت روح می توان به این روايت اشاره کرد که روي در ششم بهشت نوشته شده هر کس مي خواهد قبر او گشاده باشد بناي مسجد کند و هر کس مي خواهد بدنش طعمه حشرات زير زمين نشود در مسجد بسيار بماند و هر کس مي خواهد جسدش سالم بماند و پوسيده نشود، مساجد را نظافت کند. (بحارالانوار، ج8، ص145، ح68) همچنین در منابع دینی استمرار غسل جمعه و مقید بودن بر آن از عوامل سالم ماندن جسم در قبر شمرده شده است.(رجوع کنید به معادشناسی علامه حسینی طهرانی).


نکته دیگر اینکه قضاوت نسبت به اعمال و رفتار دیگران در عهده ما نیست اینکه دیگران چه قضاوتی می کنند نمی تواند در سعید یا شقی بودن افراد مدخلیت داشته باشد زیرا حساب و کتاب اعمال بندگان بر عهده خداوند است.


چهارم. ممکن است کسی بگوید: در تشیع جنازه بسیار آمده است که تعداد تشیع کنندگان و رضایت آنها از متوفی میتواند نقش مؤثری در واقع در ترفیع روح او داشته باشد، بنابراین قضاوت موجب این امر می شود. در پاسخ گفتنی است: نمونه ای که ذکر کردید، بعنوان شرط لازم می تواند در فراهم آوردن اسباب برخورداری از رحمت الهی دخالت داشته باشد اما شرط کافی نیست زیرا در واقع آنچه سببیت حقیقی در سعادت فرد دارد ایمان و عمل صالح و خلوص و پاکی نیت است. بنابر این بسیاری از قضاوت ها ظاهری و صرفاً بر اساس حسن فعلی افراد است، و گرچه بعنوان علت ناقصه در سعادت افراد مؤثر است اما علت تامه حسن فاعلی (ایمان و خلوص و پاکی نیت) است.


پنجم. اگر کسی بگوید: کتک زدن همسر آن هم در ملاء عام و خیابان نه یک بار بلکه بارها و بارها یک رویداد قابل مشاهده هست و هیچوقت مورد پسند نیست بنابراین قضاوت به بداخلاقی شخص ظاهری و اشتباه نمیتواند باشد. در پاسخ می گوییم: رفتارهای اینچنینی، نظیر اذیت و آزار اطرافیان و خانواده چنانکه مورد پسند عامه مردم نیست از طرف خداوند نیز نهی شده و مغضوب الهی است، لکن از آنجاییکه باب توبه و بازگشت و جبران گذشته باز است، امکان توبه و بازگشت و جبران فرد خاطی منتفی نیست فلذا به همین دلیل، نباید در باره سرنوشت افراد قضاوت کنیم. گاهی ممکن است ما رفتار ناشایست فردی را مشاهده می کنیم و از او حالت کدورت و تنفری در دلمان ایجاد می شود، غافل از آنکه فرد گناهکار مورد نظر در فرصت بعدی متنبه شده، و از کار خویش توبه نموده است.


در نتیجه از آنجاییکه فضل و رحمت خداوند بر عدلش غلبه دارد، و کسانی که مترصد جبران خطاهای خویش باشند از فضل و رحمت الهی برخوردار خواهند بود. ضمن آنکه در خصوص سالم ماندن جسد بعضی گفتیم که عوامل متعددی دخالت دارد که اثر وضعی برخی اعمال، چنین نتیجه ای را در پی خواهد داشت گرچه ممکن است فرد، برخی شرایط دیگر از فضایل اخلاقی را فاقد باشد، لکن فقدان برخی فضایل انسانی و اخلاقی در تحقق اثروضعی دیگر فضایل انسانی فرد دخالت مستقیم ندارد.


موفق باشید ...:Gol:
موضوع قفل شده است