*** یادواره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) *****

تب‌های اولیه

481 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال


من آن كوهسار بلندم كه سيل علم و معرفت از دامانم سرازير است و پرنده‏اى به سوى اوج‏هاى من توان پرواز ندارد، ‏و تنها فاطمه(س) است كه همبال على(ع) در عقابگاه قلّه‏ هاى زندگى او پرواز كرده است.
سراسر زندگى پر نور فاطمه(س) همچون همسرش‏اميرمؤمنان(ع) به زهد و تقوى و عبادت و انجام وظايف الهى سپرى شده است؛ و اينك در متن روايات و تاريخ، ‏فرازهايى از زندگى پر نور او را به روايت همسر بزرگوارش بررسى مى‏كنيم.
رفتار حضرت زهرا(س) با شوهر در عاليترين مرحله صفا و مهربانى بود، ‏نه تنها هرگز خاطر شوهر را نرنجانيد، ‏بلكه ياور مهربان و نوازشگر دلسوز براى شوهر بود، ‏و در همه صحنه‏ هاى زندگى، ‏همدم و همدرد و شريك زندگى على(ع) بود، ‏براى روشن شدن اين مطلب به نمونه‏ هايى‏اشاره مى‏كنيم


1- پيامبر(ص) روزى نزد دخترش فاطمه(س) آمد و ضمن احوالپرسى، ‏پرسيد: «شوهرت را چگونه يافتى؟» فاطمه(س) در پاسخ گفت: «اور ا بهترين شوهر يافتم» پيامبر(ص) فرمودند: «دخترم! شوهرت، ‏نيكو همسرى است، ‏در هيچ كارى از دستور او سرپيچى نكن».[ 1 ]
2-‏امير مؤمنان على(ع) در سخنى در شأن حضرت زهرا(س) فرمود:
سوگند به خدا من زهرا(س) را تا آن هنگام كه خداوند او را به سوى خود برد، ‏خشمگين نكردم، ‏در هيچ كارى موجب ناخشنودى او نشدم، ‏او نيز مرا خشمگين نكرد و هيچگاه موجب ناخشنودى من نشد.2

1. كشف الغمّه، ‏ج 1، ‏ص 491.
2. كشف الغمّه، ‏ج 1، ‏ص 492


3- پيوند مقدّس همسرى زهرا(س) و على(ع) به قدرى با صفا و پر مهر بود، ‏و وجود زهرا(س) به قدرى براى حضرت على(ع) مايه آرامش و خشنودى بود كه على(ع) در سخنى مى‏فرمايد: «من به چهره زهرا نگاه مى‏كردم، ‏همين نگاه، ‏هرگونه غم و اندوه را از من برطرف مى‏نمود».[ 1 ]
4- فاطمه(س) در يارى على(ع) و همكارى با او در رنج‏ها و دشوارى‏ها و غم‏ها به قدرى كوشا بود، ‏كه وقتى پيامبر(ص) از على(ع) پرسيد: «زهرا(س) را چگونه همسرى يافتى؟» على(ع) بى‏درنگ در پاسخ گفت: او را در راستاى اطاعات خداوند، ‏ياورى نيكو يافتم.
حضرت على(ع) در مورد خانه دارى همسرش مى‏فرمايد:
فاطمه(س) با اينكه از محبوبترين افراد نزد رسول خدا(ص) بود، ‏آنقدر با مشك آب كشيد و حمل كرد كه اثر بند مشك در سينه‏اش نمايان شد، ‏و آنقدر خانه را جارو كرد كه لباس‏هايش غبار آلود شد، ‏و آنقدر زير ديگ آتش افروخت كه رنگ لباسش تغيير كرد، ‏زحمات طاقت فرساى او به جايى رسيد كه به او گفتم: نزد پدرت برو و تقاضاى كنيز كن، ‏تا در كارها تو را كمك كند، ‏او نزد پدر رفت، ‏چند نفر از جوانان را در محضر پدر ديد، ‏چيزى نگفت و بازگشت، ‏روز بعد صبح شخص رسول خدا(ص) به خانه ما آمد و به فاطمه(س) فرمود: «ديروز نزد من آمدى، ‏چه حاجتى داشتى؟» فاطمه(س) از روى شرم چيزى نگفت، ‏ترسيدم پيامبر(ص) برخيزد و برود، ‏عرض كردم: «اى رسول خدا! فاطمه آنقدر آسيا را گردانده كه دست هايش آبله نموده، ‏و آنقدر خانه را جارو كرده كه لباسش غبار آلود شده، ‏و آنقدر آتش زير ديگ گذارده، ‏كه رنگ لباسش دگرگون شده، ‏به او گفتم: اگر نزد پدر بروى و كنيزى را براى كمك، ‏كنى بجا است.» پيامبر(ص) فرمود: چيزى را به شما بياموزم كه بهتر از خدمتكار است، ‏آنگاه گفتن ذكر 33 مرتبه «اَلْحَمْدُللَّهِ» و 33 بار «سُبحان اللَّه» و 34 بار «اللَّهُ اكَبر» هنگام خواب را به ما آموخت، ‏فاطمه(س) 3 بار فرمود: «از خدا و رسولش خشنود شدم.»3
1. كشف الغمّه، ‏ج 1، ‏ص 492.
2. بحار الانوار - ج 43، ‏ص 117.
3. بيت الاحزان - ص 43

[=&quot][=&quot]

[=&quot]حضرت فاطمه زهرا(س) از ديدگاه ائمه معصومين(عليهم السّلام[=&quot] [=&quot]

[=&quot]1 -‏امير المؤمنين على(ع): [=&quot]
روزى هنگامى كه وارد منزل شدم ديدم رسول خدا(ص) در حاليكه حسن در سمت راست و حسين در سمت چپ و فاطمه(س) پيش روى آن حضرت نشسته بودند، ‏مى‏فرمايد: اى حسن و اى حسين، ‏شما دو كفّه ترازو هستيد و فاطمه زبانه آن است، ‏دو كفّه جز به وسيله زبانه يكسان و هماهنگ نمى‏شود و زبانه نيز جز بر روى دو كفّه استوار نمى‏ماند، ‏شما دو نفر‏امام هستيد و مادرتان داراى مقام شفاعت است. 1
1- كشف الغمه - ج 1 - ص 506.

- حضرت حسن بن على(ع):
‏امام حسن مجتبى(ع) مى‏فرمايد: در شب جمعه‏اى مادرم فاطمه(س) در محراب ايستاد و به عبادت خداوند پرداخته و تا هنگام دميدن سپيده صبح پيوسته در حال ركوع و سجود بود، ‏شنيدم كه نام‏هاى يكايك مردان و زنان با ايمان را برده بر ايشان دعاى فراوان كه دو براى خود از خداوند چيزى نخواست به آن حضرت گفتم: اى مادر، ‏چرا به همان‏گونه كه براى ديگران دعا مى‏كنى براى خويشتن دعا نمى‏نمايى؟ فرمود: فرزندم بايد كه همسايه را به خود مقدم داشت.

صلوات بر حضرت زهرا (سلام الله علیها) در نقل شیخ طوسی
منبع: مصباح المتهجد شیخ طوسی، ج‏1، ص 401

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبيبَةِ حَبيبِكَ وَنَبِيِّكَ وَا ُمِّ اَحِبّآئِكَ وَاَصْفِيآئِكَ
خدايا درود فرست بر صديقۀ فاطمه آن بانوى پاكيزه محبوب دوست و پيامبرت و مادر دوستان و برگزيدگانت
الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِالْعالَمينَ
آن بانويى كه او را برگزيدى و فضيلت و برتريش دادى بر زنان جهانيان
اَللّهُمَّ كُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها
خدايا تو انتقامش را بگير از كسانى كه به او ستم كردند و حرمتش را سبك شمردند
وَكُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اَللّهُمَّ وَكَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى
و تو اى خدا خونخواهى فرزندانش را بكن خدايا همچنانكه او را بدين مقام رساندى
وَحَليلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْكَريمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى
كه مادر امامان راهنما و همسر پرچمدار ‏محشر و گرامى در عالم بالا قرارش دادى
فَصَلِّ عَلَيْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُكْرِمُ بِها وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
پس درود فرست بر او و بر مادرش درودى كه گرامى دارى بدان آبروى پدرش محمد صلى الله عليه و آله را
وَتُقِرُّ بِها اَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامِ
و روشن گردانى بدان ديده فرزندانش را و برسان بديشان از من در اين ساعت بهترين تحيت و سلام را

منزل حضرت زهرا(س) دارای چه ویژگی‌هایی بود؟

با توجه به منابع حدیثی و تاریخی؛ ویژگی‌هاى معنوی و مادی منزل حضرت فاطمه(س) را می‌توان در امور زیر خلاصه کرد:
1. اهدایى از سوی پیامبر خدا
پیامبر خدا(ص) از همان ابتداى ورود به مدینه در فکر احداث حجره‌اى براى حضرت فاطمه(س) بود. بدین جهت زمانى که حجره‌هایى را در طرف شرق مسجد براى همسران خود احداث کرد، براى فاطمه (س) این حجره در نظر گرفته شده بود.
ام سلمه در روایتى که درباره عروسى حضرت فاطمه(س) است می‌گوید: «...آن‌گاه پیامبر خدا دختر خود، فاطمه و همچنین حضرت على را پیش خود خواند و دست على را در دست راست و دست فاطمه را در دست چپ گرفت و به سینه خود گذارد و میان دو چشم آن دو را بوسه زد. آن‌گاه به على فرمود: على جان! خوب همسرى دارى و به فاطمه فرمود: اى فاطمه! تو هم خوب همسرى دارى. سپس از جاى برخاسته و پیشاپیش آن دو راه افتاد تا این‌که آن دو را به خانه‌اى که از پیش براى آنها در نظر گرفته بود، وارد کرد. سپس هنگام خروج از خانه، در حالى که دستگیره در را گرفته بود، فرمود: خداوند شما و نسلتان را پاک گرداند».
[1]
2. تنها منزلی که درش به مسجد بسته نشد
از دیگر ویژگی‌هاى خانه حضرت فاطمه(س) این بود که خدا به پیامبرش فرمان داد تا همه درهایى که به مسجد باز می‌شد، جز درِ این‏ خانه را ببندند: «أَمَرَ بِسَدِّ الْابْوابِ إلّا باب علیّ»؛ این حدیث را بسیارى از مورّخان اهل سنت؛ مانند احمد بن حنبل،
[2] طبرانى،[3] و حاکم نیشابورى[4] نقل کرده‌اند.
بدون شک در این کار عنایتى بود. شاید راز این عمل براى مسلمانان آشکار نگردید.
3. خانه رفیع و پر نور
این خانه از نورانیت و جلال و شکوه خاصى برخوردار و از خانه‌هایى بود که قرآن مجید درباره آنها فرمود: «در خانه‌هایى که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت‏] آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن [خانه‏]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می‌کنند».
[5]
در روایتى که در ذیل آیه فوق آمده است، انس از بریده نقل می‌کند: هنگامى که پیامبر خدا(ص) این آیه را تلاوت می‌کرد، مردى از جاى برخاست و گفت: مقصود از این خانه‌ها کدام خانه‌ها است؟ پیامبر فرمود: «خانه‌هاى پیامبران». ابوبکر در حالى که با دست‏خود به خانه حضرت على(ع) و فاطمه(س) اشاره می‌کرد گفت: ای رسول خدا! آیا این خانه از جمله آن خانه‌ها است؟ پیامبر فرمود: آرى. بلکه افضل از همه آنها است».
[6]
4. محل نماز و عبادت پیامبر خدا
خانه فاطمه(س) استراحت‌گاه موقّت پیامبر(ص) هنگام دیدار از یگانه گهرش بوده، جاى جاى این خانه قدمگاه، محل نشستن، محل نماز و عبادت و سجده‌گاه وجود مقدس نبى اکرم (ص) بود.
[7]
5. محل رفت و آمد فرشتگان
امام باقر(ع) فرمود: «خانه حضرت على(ع) و فاطمه(س) بخشى از حُجره رسول خدا(ص) است و سقف خانه آنها، عرش پروردگار می‌باشد. محل فرود وحى و رفت و آمد فرشتگانى است که هر صبح و شام و هر ساعت و لحظه، با آوردن پیام در حال آمد و شد هستند. آن‌جا خانه‌اى است که هرگز رفت و آمد فرشتگان در آن، پایانى ندارد. گروهى فرود می‌آیند و گروه دیگر بالا می‌روند. خدای تبارک و تعالی پرده را از آسمان‌ها براى حضرت ابراهیم(ع) کنار زد و به نور دیده‌اش قوّت بخشید، تا نگاهش به عرش افتاد. خداوند به دید چشم محمد، على، فاطمه، حسن و حسین قدرت بیشترى داد؛ و آنها عرش پروردگار را از خانه‌هاى خود می‌دیدند و هرگز سقفى براى خانه‌هایشان جز عرش پروردگار نمی‌دیدند».
[8]
6. سادگی و دور از تجملات و زخارف دنیا
در این خانه هرگز از زخارف دنیا و تجمل‌گرایى اثری یافت نمی‌شد، خانه‌اى بسیار ساده، نه فرش قابل ذکرى دارد و نه وسائل گران‌قیمت. این خانواده نمی‌خواستند غیر از زندگى زاهدانه راه دیگرى را در پیش گیرند، بدین جهت آنچه داشتند وقف فقرا و تهیدستان می‌کردند و خود در نهایت ‏ساده‌زیستى زندگى می‌کردند.
[9]



[/HR] [1]. محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ‏1، ص 351، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، 1421ق؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ‏43، ص 132، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1363ش.
[2]. شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 99، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.
[3]. طبرانی، سلیمان بن أحمد، المعجم الأوسط، ج 4، ص 186، قاهرة، دار الحرمین، بی‌تا.
[4]. نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک على الصحیحین، تحقیق: عطا، مصطفى عبد القادر، ج 3، ص 135، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق.
[5]. نور، 36: «فی‏ بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ».
[6]. ابن عقده کوفی، احمد بن محمد، فضائل أمیر المؤمنین(ع)، محقق و مصحح: حرز الدین، عبد الرزاق محمد حسین، ص 199، قم، دلیل ما، چاپ اول، 1424ق؛ ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 291، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق.
[7]. ر.ک: ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق و مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 58، نجف اشرف، دار المرتضویة، چاپ اول، 1356ش.
[8]. بحار الأنوار، ج ‏25، ص 97.

[9]. ر.ک: حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، 112، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1413ق؛ ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ج ‏2، ص 12، قم، مکتبة الفقیه، چاپ اول، 1410ق.



برخی گمان می کنند در صدر اسلام، خانه‌ها درب نداشت. پس چگونه درب خانه حضرت زهرا(س) به آتش کشیده شده و ایشان بین در و دیوار قرار گرفتند؟




موضوع درب داشتن و یا نداشتن خانه‌ها در زمان پیامبر(ص) اگر چه به صورت مستقل، بحثی بی‌اهمیت و کم ارزش است، اما به جهت موضوعات دیگری که مترتّب بر آن است، دارای اهمیت خواهد شد؛ به همین دلیل در این مختصر بدان خواهیم ‌پرداخت.
برخی از مخالفان شیعه، اشکالاتی بر مسئله تاریخی هجوم خلیفه دوم و یارانش به خانه حضرت زهرا(س) و آتش زدن آن مطرح کرده‌اند.
یکی از اشکالات، آن‌ است که در آن زمان خانه‌ها درب نداشتند و از پرده به جای در استفاده می‌شد. بنابراین منزل علی(ع) دری نداشت تا آتش زده شده باشد و زهرا(س) بین در و دیوار قرار گیرد!
این مخالفان عموماً از ادله استبعادی استفاده می‌کنند، با این حال، برخی مخالفان، روایتی را شاهد آورده‌اند که خانه حضرت علی(ع) در نداشت:
«نَحْنُ أَهْلُ بَیْتِ مُحَمَّدٍ(ص) لَا سُقُوفَ‏ لِبُیُوتِنَا وَ لَا أَبْوَابَ‏ وَ لَا سُور»؛
[1] ما خانواده پیامبر(ص) در خانه‌های بى‏سقف و بی در و دیوار زندگى می‌‌کردیم.
در این زمینه باید گفت که در ادامه این روایت، وجود نوعی در اثبات ‌شده و بخش اول روایت ناظر به آن است که در و دیوار منزل‌های ما در حداقل میزان ممکن بود: «إِلَّا الْجَرَائِدُ وَ مَا أَشْبَهَهَا وَ لَا وِطَاءَ لَنَا وَ لَا دِثَارَ عَلَیْنَا»؛ مگر از شاخه‏ هاى خرما و مانند آن! نه فرشى در زیر پا داشتیم و نه رو اندازى بر سر.
همچنین از آیات قرآن برمی‌آید که در زمان‌های بسیار قبل و در زمان حضرت یوسف(ع) نیز برای خانه‌ها، درب وجود داشت،
[2] و از برخی نقل‌ها به دست می‌آید که در زمان تولد پیامبر(ص) نیز منازل دارای در وجود داشت:
«فإذا أنا بآمنة قد غلقت الباب على نفسها لیس بها أثر النفاس و الولادة فدققت الباب فأجابت بصوت خفی. فقلت: عجّلی و افتحی الباب»؛ آمنه (مادر پیامبر) را دیدم که در حجره را به روى خود بسته و اثر وضع حمل و نفاس در وجود او پیدا نیست، وقتى که در را کوبیدم، آمنه با صداى آهسته‏اى جواب گفت، گفتم: با عجله درب را بازنماى.
[3]
گفتنی است بر اساس منابع شیعه، جدا از روایت آتش‌زدن در خانه، روایات دیگری نیز وجود دارد که وجود در‌های چوبی در آن زمان را ثابت می‌کند:
«سلمان می‌‌گوید: به خانه فاطمه(س) رفتم، در را کوبیدم و اجازه ورود گرفتم، به من اجازه داد تا وارد شوم. هنگامی که وارد شدم دیدم نشسته است».
[4]
از طرف دیگر، پژوهشگران منصف اهل سنت نیز نمی‌توانند ادعا کنند که خانه‌های آن زمان در نداشت؛ زیرا این ادعا هم با قرآن و هم با منابع اولیه مورد تأیید آنان سازگار نیست:
1. خداوند در قرآن می‌فرماید: « لَیْسَ عَلَى الْأَعْمى‏ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَریضِ حَرَجٌ وَ لا عَلى‏ أَنْفُسِکُمْ أَنْ تَأْکُلُوا مِنْ بُیُوتِکُمْ أَوْ بُیُوتِ آبائِکُمْ ... ْ أَوْ بُیُوتِ خالاتِکُمْ أَوْ ما مَلَکْتُمْ مَفاتِحَهُ أَوْ صَدیقِکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَأْکُلُوا جَمیعاً ...».
[5] تعبیر مورد نظر «ما مَلَکْتُمْ مَفاتِحَهُ» است. این تعبیر نشان از وجود درب در آن زمان دارد؛ زیرا حتی اگر این تعبیر را در قرآن به معنای مجازی بگیریم[6] باز هم باید گفت که این مجاز زمانی معنا می‌یابد که مردم آن زمان، درب کلیددار را به عنوان یک موجودیت حقیقی بشناسند تا بتوانند «وجه شبه» را در تشبیه مجازی دریابند. در غیر این صورت، حتی بیان مجازی «درب کلید دار» معنایی نداشت!
2. روایات بسیاری از منابع اولیه اهل سنت وجود دارد که نشان از وجود درب در دوران پیامبر(ص) دارد:
1-2. «... أَتَیْنَا النَّبِیَّ(ص)، فَسَأَلْنَاهُ الطَّعَامَ فَقَالَ: یَا عُمَرُ اذْهَبْ فَأَعْطِهِمْ. فَارْتَقَی بِنَا إِلَی عِلِّیَّةٍ فَأَخَذَ الْمِفْتَاحَ مِنْ حُجْزَتِهِ فَفَتَحَ»؛
[7] خدمت پیامبر(ص) رفتیم و از ایشان تقاضاd غذا کردیم، حضرتشان به عمر فرمود: برو و به آنان غذا بده. عمر ما را به اتاق بالا برد، سپس کلید را از کمربندش بیرون آورد و درب را باز کرد.
در این حدیث منقول در مسند احمد بن حنبل- از قدیمی‌ترین منابع روایی اهل سنت - با صراحت، سخن از کلیددار بودن درب اتاقی می‌رود که در درون منزل قرار دارد؛ پس بسیار طبیعی است که ورودی منازل هم درب محکمی – غیر از پرده - داشته باشد.
2-2. «قَالَ أَبُو حُمَیْدٍ إِنَّمَا أُمِرَ بِالأَسْقِیَةِ أَنْ تُوکَأَ لَیْلاً وَ بِالأَبْوَابِ أَنْ تُغْلَقَ لَیْلاً»
[8].
ابو حمید می‌گوید: پیامبر به ما امر کرد که شب‌هنگام پوششی بر ظرف‌های آب گذاشته و نیز درب‌ها را قفل کنیم.
3-2. «عَائِشَةَ تَقُولُ: لَمَّا جاء قَتْلُ زَیْدِ بن حَارِثَةَ وَ جَعْفَرٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بن رَوَاحَةَ جَلَسَ النبی(ص) یُعْرَفُ فیه الْحُزْنُ و أنا أَطَّلِعُ من شَقِّ الْبَابِ»
[9].
از عائشه نقل است: هنگامd که خبر شهادت زید بن حارثه، جعفر بن ابو‌طالب و عبدالله بن رواحه را آوردند؛ پیامبر(ص) بر زمین نشست و آثار حزن و اندوه در صورتش نمایان شد، و من از شکاف درب (شق الباب) او را می‌نگریستم.
4-2. « ... فسألته عن بیت عائشة، فقال: کان بابه مواجه الشام، فقلت: مصراعا کان أو مصراعین؟ قال: کان بابا واحدا، قلت: من أی شی‏ء؟ قال عن عرعر او ساج»
[10].
... وضعیت خانه عایشه را جویا شدم. گفت: درب خانه‌اش به سمت شام است. پرسیدم دربش یک لنگه بود یا دو لنگه؟ گفت: دربش یک لنگه بوده است.
پرسیدم دربش از چه چیزی ساخته شده بود؟ گفت: از چوب درخت عرعر
[11] یا چوب درخت ساج!».
5-2. «...توضأت فی بیتی ثم خرجت فقلت: لأکوننّ الیوم مع رسول الله(ص) فجئت المسجد، فسألت عن النبی(ص) فقالوا: خرج و توجه هاهنا فخرجت فی أثره حتى جئت بئر أریس و بابها من جرید، فمکثت عند بابها».
[12]
...در خانه‌ام وضو گرفتم و گفتم امروز را با پیامبر(ص) خواهم گذراند. برای همراهی با پیامبر(ص)به مسجد رفتم، اما گفتند که حضرتشان از مسجد،‌ خارج شده است. به دنبال ایشان راه افتادم تا اینکه به چاه أریس (بر اساس نقل‌ها این چاه در آن زمان پله داشته و به شکل آب انبار بوده است) رسیدم که درب آن از جرید
[13]بود و در کنار آن صبر کردم ... ».[14] این روایت نشان می‌دهد که برای برخی بناهای عمومی نیز درب‌هایی از چوب وجود داشته است.
از مجموعه این روایات که از منابع اولیه اهل سنت نقل شده، مشخص می‌شود که در مدینه آن زمان، هم منازل و هم بناهای عمومی دارای درب بوده‌اند و انکار آن سرپوشی بر واقعیت است.


[/HR] [1]. شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 373، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش؛ شیخ مفید، الاختصاص، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 172، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[2]. یوسف، 23: «وَ رَاوَدَتْهُ الَّتىِ هُوَ فىِ بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ ...»؛ « و آن [زنى‏] که یوسف در خانه‏اش بود، از یوسف با نرمى و مهربانى خواستار کام‏جویى شد، و [در فرصتى مناسب‏] همه درهاى کاخ را بست ...».
[3]. مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، ص 113، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1384ش.
[4]. «قَالَ سَلْمَانُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَمَضَیْتُ إِلَیْهَا فَطَرَقْتُ الْبَابَ وَ اسْتَأْذَنْتُ فَأَذِنَتْ لِی بِالدُّخُولِ فَدَخَلْتُ فَإِذَا هِیَ جَالِسَة»؛
طبری آملی صغیر، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 107، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 91، ص 226، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[5]. نور، 61: « بر نابینا و لنگ و بیمار و خود شما گناهى نیست که [بدون هیچ اجازه‏اى از خانه‏هایى که ذکر مى‏شود، غذا] بخورید: از خانه‏هاى خودتان، یا خانه‏هاى پدرانتان ... یا خانه‏هاى خاله‏هایتان، یا خانه‏هایى که کلیدهایشان در اختیار شماست، یا خانه‏هاى دوستانتان بر شما گناهى نیست که [با دیگر اعضاى خانواده خود] دسته‏جمعى یا جدا جدا غذا بخورید ...».
[6]. شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص 346، بیروت، دار البلاغة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1412ق؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 5، ص 441 – 442، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.
[7]. أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشیبانی، مسند الإمام أحمد بن حنبل، محقق، شعیب الأرنؤوط، عادل مرشد، و آخرون، إشراف، عبدالله بن عبد المحسن الترکی، ج 29، ص 117، مؤسسة الرسالة، الطبعة الأولى، 1421 هـ؛ ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 6، ص 122، بیروت،‌ دار الفکر، 1407ق.
[8]. مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشیری النیسابوری، المسند الصحیح، المحقق، محمد فؤاد عبد الباقی، ج 3، ص 1593، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا؛ شعب الإیمان، أحمد بن الحسین بن علی بن موسى الخُسْرَوْجِردی الخراسانی (أبو بکر البیهقی)، حققه، عبد العلی عبد الحمید حامد، أشرف، مختار أحمد الندوی، ج 8، ص 177، مکتبة الرشد، الطبعة الأولى، 1423ه.
[9]. محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله صلى الله علیه وسلم وسننه وأیامه (صحیح البخاری)، المحقق، محمد زهیر بن ناصر الناصر، ج 2، ص 84، دار طوق النجاة، الطبعة الأولى، 1422هـ؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج 2، ص 487، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق.

[10]. مقریزی، تقی الدین‏، امتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‏، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 10، ص 98، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق؛ عبد الملک بن حسین بن عبد الملک العصامی المکی، سمط النجوم العوالی فی أنباء الأوائل والتوالی، محقق: عادل أحمد عبد الموجود، علی محمد معوض، ج 1، ص 367، بیروت، دار الکتب العلمیة، الطبعة الأولى، 1419 هـ.

[11]. عرعر نام درختی است؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، دارالقلم‏، ج 1، ص 556، بیروت، الدار الشامیة، دمشق، چاپ اول، 1412ق.
[12]. بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق، قلعجی، عبد المعطی، ج 6، ص 388، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق؛ صحیح بخاری، ج 8، ص 5.

[13]. جرید: نام تنه درخت خرما است؛ ‏طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق، حسینی‏، سید احمد، ج 3، ص 24، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش.

[14]. بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق، قلعجی، عبد المعطی، ج 6، ص 388، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق؛ صحیح بخاری، ج 8، ص 5.

ای ولایت پیشه و زهرا مدار
« تشنه داند قدر آبی خوشگوار »
خوش بخوان این نکته ی ناز آفرین
عطر یاس است از دیار باغچار

ــ سالروز شهادت سالار بانوان عالم هستی، سرور شکوهمند خردمندان و شایستگان، دلبند خدا و پیامبر، مام گرانقدر پدر، مادر والای امامان راستین، قامت هماره برافراشته شهامت و بی باکی، سنبل زیبای شرافت، نمونه جاودانه انسانیت، آیینه تمام نمای حقیقت، تجسّم راستین شریعت، رازآمیزترین رمز آفرینش، الگوی جاویدان راه رهایی، تجلی گر ارزش های والای انسانی، چشمه سار دانش و شاخسار مهربانی، مروارید عفت، و یگانه شایسته همسری علی(ع) را به تمامی پویندگان راه حقیقت تسلیت می گوییم.

ــ فاطمه زهرا، بانویی است که زن را قدر و شکوه و منزلت بخشید و یکتاپرستی و عشق به خدا و مردم خواهی و بشر دوستی برنامه زندگی اش بود و در وادی خردمندی و هنرمندی همچون چشمه جوشان می جوشید و راه رشد و رَشاد را با رِشادت پویید و در مصاف نادانی و جهل به سان اقیانوسی موّاج خروشید و عفت و پاکدامنی را با تمام استواری گسترانید و خورشیدگونه همه از انوار درخشان و طلایی اش بهره مند شدند. سالروز شهادت این بانوی بزرگوار را به شما شنوندگان عزیز تسلیت می گوییم.

ــ سالروز شهادت مظهر کمال و جمال، اوج اندیشه و عرفان، بلندای معرفت و آگاهی، سمبل اخلاص و ایمان، ستیغ مقاومت و پایداری، کوه سر به آسمان کشیده شکیبایی و بردباری، سینه سینای اسرار الهی، گنجینه دانش و اقیانوس بینش، محور هدایت و مهر، پایه دین و ستون آیین، یادگار باقیمانده رسالت، نفس نفیس محمد(ص)، برگزیده نجیبان گیتی، سرور بانوان امت، برترین زن تاریخ بشر، تک درخت پاک و بارور بوستان رسالت، کوثر پربهای قرآن، همراز و همسنگر برترین مرزبان وحی، بانوی شهسوار اسلام، مادر گرانمایه حسن(ع) و حسین(ع)، آموزگار سرفراز زینب و ام کلثوم، مادر پیشوایان نور و آگاهی، درّ درخشنده رسالت، دختر شریف ترین شریفان و یادگار رسول، حضرت فاطمه زهرا(س) را به تمامی جویندگان کمال و معرفت تسلیت می گوییم.

[=Times New Roman]

مردی که کنده بود در قلعه را ز جا

وا می کند پس از تو در خانه را به زور...

حسین زحمتکش


[=Times New Roman]

زهرا شدی که نام علی را علم کنی
پنهان شدی که هر دو جهان را حرم کنی

علیرضا قزوه
[=Times New Roman]

[=Times New Roman]

[=times\ new\ roman]

قرار بود که عمری قرار هم باشیم


[=times\ new\ roman]
که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم

[=times\ new\ roman]اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
[=times\ new\ roman]من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
[=times\ new\ roman]اگر تمام جهان دشمنی کند با ما
[=times\ new\ roman]من و تو یار هم و جان‌نثار هم باشیم
[=times\ new\ roman]کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
[=times\ new\ roman]غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم
[=times\ new\ roman]در این دیار اگر خشکسالی آمده است
[=times\ new\ roman]خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم
[=times\ new\ roman]نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار
[=times\ new\ roman]مگر قرار نشد رازدار هم باشیم
[=times\ new\ roman]نگفتی‌ام ز چه رو رو گرفته‌ای از من
[=times\ new\ roman]مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم
[=times\ new\ roman]به دست خسته‌ی تو دست بسته‌ام نرسید
[=times\ new\ roman]نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم
[=times\ new\ roman]شکسته است دلم مثل پهلویت آری
[=times\ new\ roman]شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم


[=times\ new\ roman]
محمد مهدی سیار


قرآن کریم:
إنّا أعطَيناكَ الكَوثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَر
همانا ما كوثر را به تو عطا كرديم پس براي پروردگارت نماز بخوان و قرباني كن .

كوثر ، آيه ۲ - 1

پيامبرصلي الله عليه وآله :
فاطِمَةُ أَعَزُّ النّاسِ عَلَيَّ

فاطمه عزيزترين مردم نزد من است
بشارة المصطفي ، ص ۷۰ .
پيامبرصلي الله عليه وآله :
مَن أَحَبَّ فاطِمَةَ ابنَتي فَهُوَ فِي الجَنَّةِ مَعي
هر كس دخترم فاطمه را دوست داشته باشد ، در بهشت با من همراه خواهد بود
بحار الأنوار ، ج ۲۷ ، ص ۱۱۶

[h=3]شعر در مورد امام علی[/h]

ﮔﻔﺘﻢ ﻋﻠﯽ، از ﺟﺎی ﺧﻮد ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻢ
از او ﻣﺪد، در راه ﺣﻖ ﻣﯽﺧﻮاﺳﺘﻢ
ﮔﻔﺘﻢ ﻋﻠﯽ، ﺗﺎ آﻓﺘﺎب از ﻧﻮ دﻣﯿﺪ
ﺑﺎ ﯾﺎد او، ﻏﻢ از دل ﻣﻦ ﭘﺮ ﮐﺸﯿﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﻋﻠﯽ، ﭼﻮن روز ﻧﻮ آﻏﺎز ﺷﺪ
ازﯾﺎد او، ﻫﯽ زد دﻟﻢ ﺑﺮ اﺳﺐ ﺧﻮد
ﮔﻔﺘﻢ ﻋﻠﯽ، ﺑﺎ اﺳﺐ دل ﺑﺮ ﺗﺎﺧﺘﻢ
ﻣﻦ راه را ﺑﺎ ﯾﺎدش آﺧﺮ ﯾﺎﻓﺘﻢ

[h=3]شعر امام علی[/h]
ﺑﺒﯿﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﻦ، ﭘﺮ از ﺧﯿﺎل و ﺧﻮاﻫﺶ اﺳﺖ
ﻣﻦ آن ﯾﺘﯿﻢ ﮐﻮﭼﮑﻢ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﻧﻮازش اﺳﺖ
اﮔﺮ ﻧﻮازﺷﻢ ﮐﻨﯽ، ﭼﻮ ﻏﻨﭽﻪ ﺑﺎزﻣﯽﺷﻮم
ﺑﺮای ﯾﮏ ﻧﮕﺎه ﺗﻮ، ﭘﺮ از ﻧﯿﺎز ﻣﯽﺷﻮم
ﺗﻮ اوﻟﯿﻦ ﺳﺘﺎره ای، در آﺳﻤﺎن ﻗﻠﺒﻬﺎ
ﺟﻬﺎن ﻧﺒﻮد، ﺑﻮده ای، ﺗﻮ در ﺟﻬﺎن ﻗﻠﺐ ﻫﺎ
ﺑﺮای درک روح ﺗﻮ، ﭼﻘﺪر ﮐﻮدﮐﻢ ﻫﻨﻮز
ﺗﻮ از دﯾﺎر ﮐﻌﺒﻪ ای، ﭼﻮ ذره ﮐﻮﭼﮑﻢ ﻫﻨﻮز
ﺗﻮ از دﯾﺎرﮐﻌﺒﻪ ای، ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺗﻮ ﺧﻮش اﺳﺖ
ﺗﻮ ﺑﻮی ﮐﻌﺒﻪ ﻣﯽ دﻫﯽ، ﭼﻘﺪر ﺑﻮی ﺗﻮ ﺧﻮش اﺳﺖ
ﺗﻤﺎم ﺗﺎر و ﭘﻮد ﻣﻦ، ﮔﺪای ﺗﻮﺳﺖ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ (ع)
ﺳﺮاﺳﺮ وﺟﻮد ﻣﻦ، ﻓﺪای ﺗﻮﺳﺖ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ (ع)

[h=3]شعر در مورد امام علی شهریار[/h]
مکه شد پر از … خنده و سرور
مکه شد پر از … بوی عطر و نور
شد تولد … حضرت علی (ع)
شد تولد … بهترین ولی
شیعه علی (ع) … بوده رستگار
دشمن علی (ع) … شده زشت و خوار
مهر او نشست … توی قلب من
روز و شب از او … گفته ام سخن
ای علی(ع) تویی … رهبر و امام
صحبت تو هست … بهترین کلام
مهرت ای علی(ع) … از سعادت است
یاد و نام تو … یک عبادت است

[h=3]شعر در مورد امام علی کودکانه[/h]
ﯾﮑﯽ ﺑﻮد و ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮد و ﺧﺪا ﺑﻮد
ﺧﺪا ﺑﻮد و ﺧﺪا ﺑﯽاﻧﺘﻬﺎ ﺑﻮد
ﺧﺪا ﻣﯽﺧﻮاﺳﺖ دﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ
ﻣﺤﻤﺪ (ص) در زﻣﯿﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ
ﻋﻠﯽ (ع) را از ﺑﻬﺸﺖ آورد در ﺧﺎک
ﺑﻪ ﺧﺎک ﺗﺸﻨﻪ، او ﭼﻮن ﭼﺸﻤﻪ ﭘﺎک
ﭼﻮ آﻣﺪ، ﮐﻌﺒﻪ ﺷﺪ ﮔﻬﻮاره او
روان ﺷﺪ آﯾﻪ ﻫﺎ درﺑﺎره او
ﻋﻠﯽ (ع) ﺑﺎ ﻏﺼﻪ و ﻏﻢ آﺷﻨﺎ ﺑﻮد
ﻋﻠﯽ (ع) ﺑﺎ درد ﻣﺮدم آﺷﻨﺎ ﺑﻮد
ﺑﺮای ﺑﯽﭘﻨﺎﻫﺎن آﺷﯿﺎن ﺳﺎﺧﺖ
ﺑﺮای ﺑﯽﻧﻮاﯾﺎن ﺳﻔﺮه اﻧﺪاﺧﺖ
ﺟﺪا از او ﻣﮑﻦ ﻣﺎ را، ﺧﺪاﯾﺎ
در اﯾﻦ دﻧﯿﺎ و آن دﻧﯿﺎ، ﺧﺪاﯾﺎ!
در اﯾﻨﺠﺎ از ﺑﺪیﻫﺎ دورﻣﺎن کن
در آﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﻋﻠﯽ (ع) ﻣﺤﺸﻮرﻣﺎن ﮐﻦ

[h=3]شعر امام علی غدیر[/h]
مبادا دشمنی ها پا بگیرد
حدیث نفس، در دل جا گیرد
هر آن کس را که من مولای اویم
مبادا جز علی مولا بگیرد!

[h=3]شعر امام علی برقعی[/h]
نگین حلقه دنیا غدیره
زمین را گنج بی همتا غدیره
بگو ای نوح با مردم:‌ بیایید
ولایت کشتی و دریا غدیره

[h=3]شعر امام علی ولادت[/h]
امروز گلی شگفته در عالم شد
کز مقدم پاک او جنان خرم شد
در پیش علی دم از مسیحا کم زن
عیسی ز دم علی مسیحا دم شد

[h=3]شعر امام علی عربی[/h]
شب از تنهایی اش لبریز می شد
فضای کوفه وهم انگیز می شد
علی وقتی که سر در چاه می برد
میان چاه رستاخیز می شد

[h=3]شعر امام علی ترکی[/h]
سجده و اشک و استغاثه علی
شرف و عزت و حماسه علی
هر چه خوبی که آفریده خدا
همه یک جا شده خلاصه: علی

[h=3]شعر امام علی میلاد[/h]
علی خورشید بی همتاست مردم
علی چون کوه، پا برجاست مردم
ولی افسوس بین شیعیانش
علی،‌ آری علی تنهاست مردم

[h=3]شعر امام علی تولد[/h]
على را وصف، در باور نیاید *** زبان هرگز ز وصفش بر نیاید
على ترکیبى از زیباترین هاست *** على تلفیقى از شیواترین هاست
على راز شگفت روز آغاز *** على روح سبک بالى و پرواز

[h=3]شعر شهریاردرباره امام علی[/h]
ای شیر خدا شاه ولایت مددی *** ای بحر سخا خان عنایت مددی
در وادی بی کفایتی حیرانم *** ای صاحب رتبه کفایت مددی

[h=3]امام علی در شعر شهریار[/h]
در کعبه و در کنشت موجود علی است *** عالم همه طالبنند و مقصود علی است
نیک ار نگری حقیقت اشیا را *** ز آئینه کاینات مشهود علی است

شعر در مورد امام علی

ﮔﻔﺘﻢ ﻋﻠﯽ، از ﺟﺎی ﺧﻮد ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻢ

از او ﻣﺪد، در راه ﺣﻖ ﻣﯽﺧﻮاﺳﺘﻢ

ﮔﻔﺘﻢ ﻋﻠﯽ، ﺗﺎ آﻓﺘﺎب از ﻧﻮ دﻣﯿﺪ

ﺑﺎ ﯾﺎد او، ﻏﻢ از دل ﻣﻦ ﭘﺮ ﮐﺸﯿﺪ

ﮔﻔﺘﻢ ﻋﻠﯽ، ﭼﻮن روز ﻧﻮ آﻏﺎز ﺷﺪ

ازﯾﺎد او، ﻫﯽ زد دﻟﻢ ﺑﺮ اﺳﺐ ﺧﻮد

ﮔﻔﺘﻢ ﻋﻠﯽ، ﺑﺎ اﺳﺐ دل ﺑﺮ ﺗﺎﺧﺘﻢ

ﻣﻦ راه را ﺑﺎ ﯾﺎدش آﺧﺮ ﯾﺎﻓﺘﻢ



شعر امام علی

ﺑﺒﯿﻦ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﻦ، ﭘﺮ از ﺧﯿﺎل و ﺧﻮاﻫﺶ اﺳﺖ

ﻣﻦ آن ﯾﺘﯿﻢ ﮐﻮﭼﮑﻢ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﻧﻮازش اﺳﺖ

اﮔﺮ ﻧﻮازﺷﻢ ﮐﻨﯽ، ﭼﻮ ﻏﻨﭽﻪ ﺑﺎزﻣﯽﺷﻮم

ﺑﺮای ﯾﮏ ﻧﮕﺎه ﺗﻮ، ﭘﺮ از ﻧﯿﺎز ﻣﯽﺷﻮم

ﺗﻮ اوﻟﯿﻦ ﺳﺘﺎره ای، در آﺳﻤﺎن ﻗﻠﺒﻬﺎ

ﺟﻬﺎن ﻧﺒﻮد، ﺑﻮده ای، ﺗﻮ در ﺟﻬﺎن ﻗﻠﺐ ﻫﺎ

ﺑﺮای درک روح ﺗﻮ، ﭼﻘﺪر ﮐﻮدﮐﻢ ﻫﻨﻮز

ﺗﻮ از دﯾﺎر ﮐﻌﺒﻪ ای، ﭼﻮ ذره ﮐﻮﭼﮑﻢ ﻫﻨﻮز

ﺗﻮ از دﯾﺎرﮐﻌﺒﻪ ای، ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺗﻮ ﺧﻮش اﺳﺖ

ﺗﻮ ﺑﻮی ﮐﻌﺒﻪ ﻣﯽ دﻫﯽ، ﭼﻘﺪر ﺑﻮی ﺗﻮ ﺧﻮش اﺳﺖ

ﺗﻤﺎم ﺗﺎر و ﭘﻮد ﻣﻦ، ﮔﺪای ﺗﻮﺳﺖ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ (ع)

ﺳﺮاﺳﺮ وﺟﻮد ﻣﻦ، ﻓﺪای ﺗﻮﺳﺖ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ (ع)



شعر در مورد امام علی شهریار

مکه شد پر از … خنده و سرور

مکه شد پر از … بوی عطر و نور

شد تولد … حضرت علی (ع)

شد تولد … بهترین ولی

شیعه علی (ع) … بوده رستگار

دشمن علی (ع) … شده زشت و خوار

مهر او نشست … توی قلب من

روز و شب از او … گفته ام سخن

ای علی(ع) تویی … رهبر و امام

صحبت تو هست … بهترین کلام

مهرت ای علی(ع) … از سعادت است

یاد و نام تو … یک عبادت است



شعر در مورد امام علی کودکانه

ﯾﮑﯽ ﺑﻮد و ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮد و ﺧﺪا ﺑﻮد

ﺧﺪا ﺑﻮد و ﺧﺪا ﺑﯽاﻧﺘﻬﺎ ﺑﻮد

ﺧﺪا ﻣﯽﺧﻮاﺳﺖ دﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ

ﻣﺤﻤﺪ (ص) در زﻣﯿﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺒﺎﺷﺪ

ﻋﻠﯽ (ع) را از ﺑﻬﺸﺖ آورد در ﺧﺎک

ﺑﻪ ﺧﺎک ﺗﺸﻨﻪ، او ﭼﻮن ﭼﺸﻤﻪ ﭘﺎک

ﭼﻮ آﻣﺪ، ﮐﻌﺒﻪ ﺷﺪ ﮔﻬﻮاره او

روان ﺷﺪ آﯾﻪ ﻫﺎ درﺑﺎره او

ﻋﻠﯽ (ع) ﺑﺎ ﻏﺼﻪ و ﻏﻢ آﺷﻨﺎ ﺑﻮد

ﻋﻠﯽ (ع) ﺑﺎ درد ﻣﺮدم آﺷﻨﺎ ﺑﻮد

ﺑﺮای ﺑﯽﭘﻨﺎﻫﺎن آﺷﯿﺎن ﺳﺎﺧﺖ

ﺑﺮای ﺑﯽﻧﻮاﯾﺎن ﺳﻔﺮه اﻧﺪاﺧﺖ

ﺟﺪا از او ﻣﮑﻦ ﻣﺎ را، ﺧﺪاﯾﺎ

در اﯾﻦ دﻧﯿﺎ و آن دﻧﯿﺎ، ﺧﺪاﯾﺎ!

در اﯾﻨﺠﺎ از ﺑﺪیﻫﺎ دورﻣﺎن کن

در آﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﻋﻠﯽ (ع) ﻣﺤﺸﻮرﻣﺎن ﮐﻦ



شعر امام علی غدیر

مبادا دشمنی ها پا بگیرد

حدیث نفس، در دل جا گیرد

هر آن کس را که من مولای اویم

مبادا جز علی مولا بگیرد!



شعر امام علی برقعی

نگین حلقه دنیا غدیره

زمین را گنج بی همتا غدیره

بگو ای نوح با مردم:‌ بیایید

ولایت کشتی و دریا غدیره



شعر امام علی ولادت

امروز گلی شگفته در عالم شد

کز مقدم پاک او جنان خرم شد

در پیش علی دم از مسیحا کم زن

عیسی ز دم علی مسیحا دم شد



شعر امام علی عربی

شب از تنهایی اش لبریز می شد

فضای کوفه وهم انگیز می شد

علی وقتی که سر در چاه می برد

میان چاه رستاخیز می شد



شعر امام علی ترکی

سجده و اشک و استغاثه علی

شرف و عزت و حماسه علی

هر چه خوبی که آفریده خدا

همه یک جا شده خلاصه: علی



شعر امام علی میلاد

علی خورشید بی همتاست مردم

علی چون کوه، پا برجاست مردم

ولی افسوس بین شیعیانش

علی،‌ آری علی تنهاست مردم



شعر امام علی تولد

على را وصف، در باور نیاید *** زبان هرگز ز وصفش بر نیاید

على ترکیبى از زیباترین هاست *** على تلفیقى از شیواترین هاست

على راز شگفت روز آغاز *** على روح سبک بالى و پرواز



شعر شهریاردرباره امام علی

ای شیر خدا شاه ولایت مددی *** ای بحر سخا خان عنایت مددی

در وادی بی کفایتی حیرانم *** ای صاحب رتبه کفایت مددی



امام علی در شعر شهریار

در کعبه و در کنشت موجود علی است *** عالم همه طالبنند و مقصود علی است

نیک ار نگری حقیقت اشیا را *** ز آئینه کاینات مشهود علی است

.
سخنان برگزيده
حضرت فاطمه‏ عليها السلام :
مَن أصعَدَ إلَي اللَّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ أهبَطَ اللَّهُ إلَيهِ أفضَلَ مَصلَحَتِهِ

هر كه خداوند را بي‏پيرايه عبادت كند ، خداوند برترين مصلحتش را نثار او مي‏كند
بحار الأنوار ، ج ۷۰ ، ص ۲۴۹ .
حضرت فاطمه سلام الله ‏عليها :
فَرَضَ اللَّهُ الصَّلاةَ تَنزِيهاً مِنَ الكِبرِ

خداوند نماز را براي دوري از كبر واجب كرد
بحار الأنوار ، ج ۸۲ ، ص ۲۰۹


سخنان برگزيده
حضرت فاطمه‏ سلام الله عليها :
نَحنُ وَسيلَتُهُ في خَلقِهِ و نَحنُ خاصَّتُهُ و مَحَلُّ قُدسِهِ
ما [اهل‏بيت] دست آويز الهي مردمان ، بر گزيده خدا و منزلگاه قدس [و پاكي ]اوييم
شرح نهج‏البلاغه ، ابن ابي‏الحديد ، ج ۱۶ ، ص ۲۱۱ .
حضرت فاطمه‏ سلام الله عليها :
فَجَعَلَ اللَّهُ . . . إطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّةِ و إمامَتَنا أماناً لِلفُرقَةِ
خدا اطاعت از ما را رشته سامان ملّت ، و امامت ما را مايه ايمني از تفرقه قرار داده است
الإحتجاج ، ج ۱ ، ص ۱۳۴ .
حضرت فاطمه‏ سلام الله عليها : در جواب امام حسن‏عليه السلام كه پرسيده بود : چرا براي همسايگان و ديگران دعا مي‏كني و براي خود دعا نمي‏كني؟ فرمود :
الجارُ ثُمَّ الدّارُ
اوّل همسايه ، سپس خانه خود
علل الشرائع ، ج ۱ ، ص ۱۸۳

تفكيك ميان قالب و محتواي سيره‌ها
الگوپذيري از حضرت زهرا – سلام الله علیها- به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم مي تواند صورت پذيرد. الگوپذيري مستقيم آن است كه گفتار و رفتار آن بزرگوار را عيناً برنامه و راه و رسم زندگاني خويش قرار دهيم. در بعضی از موارد از جمله عبادت و دعا، با همان شكل و قالب رفتاري مي تواند اسوه و الگوي ما قرار گيرد. براي نمونه در روایت آمده است كه حضرت زهرا(س) پس از هر نماز واجب ذكر مخصوص داشتند. (۳۴ مرتبه الله اكبر، ۳۳ مرتبه الحمدلله، ۳۳ مرتبه سبحان الله)؛ ذكري كه دستور آن را به عنوان هديه‌اي عظيم از پدر بزرگوارشان دريافت كرده بود و همواره بر آن مداومت مي ورزيد و به شيعيان خويش نيز توصيه مي‌فرمود. از اين رو، ما نيز به آن حضرت اقتدا مي‌نماييم و همان ذكر را با همان ترتيب بعد از هر نماز واجب به عنوان تعقيبات نماز مي‌گوييم. چنين اقتدايي به آن بزرگوار، اسوه پذيري مستقيم خواهد بود.
الگو پذيري غير مستقيم آن است كه روح و حقيقت گفتار يا كردار آن اسوه الاهي را درك نماييم و با تحليل و استنباط از سيرة علمي و عملي آن بزرگوار، وظيفة خويش را در همة ابعاد زندگاني (فردي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و ... ) دريابيم. بسياري از شكل ها و قالب هاي رفتاري اسوه ها ويژه شرائط خاص بوده است؛ از اين رو، منظور از اسوه پذيري از آن رفتارها اين نيست كه همان قالب و شكل رفتاري خاص را اقتباس و تقليد كنيم؛ بلكه مطلوب و مقصود اين است كه روح و محتواي آن سيره رفتاري را درك نماييم و آن را در شكل‌ها و كالبد‌هايي نوين، طبق اقتضاي شرايط زماني و مكاني خويش، تحقق دهيم.
براي نمونه در روايات مي‌بينيم كه حضرت فاطمة زهرا و علي مرتضي – علیهما السّلام- در يك چهار ديواري كوچك و گلين زندگي مي‌كنند. از يك پوست گوسفند، به عنوان رو اندازشان استفاده مي‌كنند. حضرت زهرا (س) چادري از ليف خرما مي‌بافد و از آن استفاده مي‌كند. قالب و شكل اين گونه رفتارها به هيچ وجه در عصر حاضر قابل تأسي نمي‌باشند؛ اما آن چه ارزشمند و قابل تأسي است، «حقيقت»، «محتوا» و «روح» اين رفتارهاست. اسوه‌پذيران حقيقي آناني‌اند كه روح اين رفتارها را درك و اقتباس نمايند و در كالبد زندگي خويش به اجرا گذارند؛ مانند روح بي‌اعتنايي به دنيا و حقير شمردن مظاهر فريبندة آن، روح پارسايي و رستگي از حبّ دنيا، روح ساده زيستي و پرهيز شديد از تجمّل‌گرايي.
[1]

[1 . مصباح، محمدتقی، جامي از زلال كوثر، چ اول، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، ۱۳۸۰، ص ۹۲.

زنان افتخار عالم هستی‌

اولین کسی که در مقابل ادعای خداوندی فرعون، دلیرانه به پاخواست، یک مرد نبود بلکه یک زن بود. (بانو آسیه)
اولین انسانی که ظرف های پر از میوه و غذای او از بهشت تامین شد یک زن بود. (بانو مریم)
اولین کسی که مکه و کعبه را آباد کرد، یک زن بود. (بانو هاجر)
اولین کسی که از مقدس ترین چشمه روی زمین (زمزم) نوشید، یک زن بود. (بانو هاجر)
اولین کسی که سعی صفا و مروه را انجام داد، یک زن بود. (بانو هاجر)
اولین کسی که خونش برای اسلام ریخت و شهید شد، یک زن بود. (بانو سمیه)
اولین کسی که تمام اموالش را در راه اسلام داد، ‌یک زن بود. (بانو خدیجه)
تنها انسانی که دیوار خانه کعبه در مقابلش شکافت تا او وارد کعبه شود، یک زن بود. (بانو فاطمه بنت اسد، مادر حضرت علی ع)
نام گذاری یکی از بزرگترین سوره های قرآن بنام زنان است نه مردان. (سوره مبارکه النساء)
تنها کسی که بعد از احتجاب پیامبر (ص) جبرئیل بر او نازل می شد و خداوند به او وحی می رساند، یک زن بود. (حضرت فاطمه زهرا س)
تنها کسی که بعد ازاحتجاب پیامبر (ص) ،شهیده راه ولایت و ادامه راه نبوت و کوثر جاری آفرینش گردید یک زن بود. (حضرت فاطمه زهرا س)
تننها کسی که برای أشرف أنبیاء و برترین انسان عالم خلقت ، مادر شد.یک زن بود. (حضرت فاطمه زهرا س)
کسی که کاخ یزید را به لرزه درآورد و نهضت عاشورا را زنده نگه داشت، یک زن بود. (حضرت زینب س)

.
.
حضرت فاطمه‏ سلام الله عليها :
خِيارِكُم أليَنُكُم مَناكِبَهُ و أكرَمُهُم لِنِسائِهِم
بهترين شما كساني‏اند كه با مردم نرم‏ترند و زنان خويش را بيشتر گرامي مي‏دارند
دلائل الإمامه ، ص ۷۶ .
حضرت فاطمه سلام الله ‏عليها :
خَيرٌ لِلنِّساءِ أن لايَرَينَ الرِّجالَ و لايَراهُنَّ الرِّجالُ
براي زنان بهتر است كه [بدون ضرورت] مردان نامحرم را نبينند و نامحرمان نيز آنان را نبينند
بحار الأنوار ، ج ۱۰۴ ، ص ۳۶


روز مادر
قرآن کریم:
و وصَّينَا الإنسانَ بِوالِدَيهِ إحساناً حَمَلَتهُ أُمُّهُ كُرهاً و وَضَعَتهُ كُرهاً)
ما به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادرش نيكي كند ؛ مادرش او را با رنج حمل كرد و با رنج بر زمين نهاد
احقاف ، آيه ۱۵ .
پيامبرصلي الله عليه وآله :
الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ
بهشت زير قدم‏هاي مادران است
ميزان الحكمه ، ح ۲۲۶۹۱ .
پيامبر صلي الله عليه وآله :
مَن سَرَّهُ أن يُمَدَّ لَهُ فِي عُمرِهِ و يُزادَ في رِزقِهِ فَليَبَرَّ والِدَيهِ
هركه خوش دارد عمرش دراز و روزي‏اش بسيار شود ، به پدر ومادرش نيكي كند
ميزان الحكمه ، ح ۲۲۶۷۱

محبت و مهروزی به فرزندان
دانشمندان علوم تربیتی می گویند: کودکان در تمام دوران کودکی به محبت و اظهار علاقه نیازمندند. کودک می خواهد پدر و مادر او را دوست داشته باشند و نسبت به او اظهار علاقه کنند. کودک چندان توجهی به لباس، خوراک و محل زندگی ندارد اما به این موضوع توجه دارد که آیا او را دوست دارند یا نه؟
درس محبت در خانه حضرت زهرا(س) به طور کامل ارائه می شد و آن حضرت که خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سیراب شده و قلبش کانون محبت به همسر و فرزندانش بود در این جهت نیز وظیفه مادری خود را به بهترین شکل انجام می داد.
سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت فاطمه زهرا(س) را دیدم، که مشغول آسیاب کردن غله است. فرزندش حسین(ع) به گریه افتاد و بیتابی می کرد. عرض کردم: برای کمک به شما، غله را آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم. شما آسیاب را بچرخانید .
1. حسینی شاهرودی، سیدمحمد، الگوهای رفتاری حضرت زهرا(س)، تربیت فرزند، ص 14.







خوب شوهرداری کردن



برای زن بزرگترین موفقیت و ارزش این است که در شئون گوناگون زندگی، خشنودی همسرش را به دست آورد و از هر گونه عملی که موجب ناراحتی شوهر می گردد پرهیز نماید. حضرت علی(ع) می فرمایند: «جهاد زن، خوب شوهرداری است» زن برای اینکه بتواند در این جهاد پیروزمند باشد باید تمام سعی و تلاش خود را بکار گیرد تا خانه را محل آرامش مرد قرار دهد.



شوهرداری حضرت زهرای مرضیه(س) بهترین الگو برای زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا(س) با شوهر در عالی ترین مرحله صفا و مهربانی بود. نه تنها هرگز خاطر شوهر را نرنجاند بلکه یاوری مهربان برای او بود.



حضرت علی(ع) می فرمایند: «سوگند به خدا، من زهرا(س) را تا آن زمان که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین نساختم و در هیچ کاری موجب ناخشنودی او نشدم. او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و عملی از او سر نزد تا باعث ناخشنودی من شود.»



و همچنین نقل است که امام علی(ع) فرمود:



«هرگاه به چهره او «زهرا(س)» نگاه می کردم هر گونه غم و اندوه از من برطرف می شد.»



پس از ماجرای تلخ سقیفه، سران سقیفه برای جلب افکار عمومی مردم به فکر چاره افتادند تا به گونه ای که از حضرت زهرا(س) دلجویی نمایند که اجازه ملاقات می خواستند. اما فاطمه زهرا(س) هر گونه پیشنهادی را رد می نمود و موضع اعتراض و سکوت و بیزاری را ادامه می داد.



روزی امام علی(ع) وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان خلیفه و عمر در پشت درب منزل، منتظر اجازه ورود می باشند، تا نظر شما چه باشد. حضرت زهرا(س) فرمودند: «علی جان خانه، خانه توست و من همسر تو می باشم هر آنچه می خواهی انجام دهم


تفاهم در زندگی مشترک
امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: «به خدا سوگند (در سراسر زندگی مشترک با فاطمه(س) تا آنگاه که خدای عزیز و جلیل او را قبض روح فرمود هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کاری او را اکراه و اجبار نکردم، و او نیز مرا هرگز خشمگین نساخت و نافرمانی من نکرد؛ هر وقت به او نگاه می کردم رنج ها و اندوه هایم برطرف می شد.»
دعا در حق دیگران
امام مجتبی(ع) نقل فرموده اند که: «مادرم فاطمه(س) را دیدم شب جمعه در محراب خود به عبادت برخاسته است و تا نمایان شدن سپیده صبح در عبادت و رکوع و سجود می بود، و می شنیدم که برای مؤمنین و مؤمنات دعا می فرمود و آنان را نام می برد و برایشان دعا می کرد، و برای خود هیچ دعا نمی کرد، به او گفتم: مادر! چرا همان طوری که برای دیگران دعا می فرمایی برای خودت دعا نمی کنی؟»
فرمود: «پسرم، ابتدا همسایه سپس خانه خود.»
تشویق فرزندان به فراگیری علم
حضرت زهرا(س) از همان آغاز کودکی فرزندانش، عبادت خدای تعالی را در روح و روان آنها تثبیت کرد و خوی پرستش خدای یکتا را در فطرت لطیف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و آنها را برای کسب معارف و تشویق در فراگیری، آماده می کرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن(ع) که هفت ساله بود می فرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن.»
مقام ایثار و گذشت
شیعه و سنی نقل کرده اند، امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین(ع) و خادمه آنان «فضه» طبق نذری که کرده بودند سه روز، روزه گرفتند.
شب اول هنگام افطار فقیری در زد، حضرت علی(ع) افطار خود را به او داد. سایرین نیز به او اقتدا کرده و افطار خود را به فقیر دادند و با آب افطار کردند. شب دوم یتیمی در زد و باز افطار خود را به او دادند. شب سوم نیز اسیری آمد و چیزی طلبید، این بار نیز افطار خود را به او دادند.
آنگاه از سوی خدای متعال سوره «هل آتی علی الانسان» نازل شد و در آن آیه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» اشاره به ایثار و انفاق آن بزرگواران دارد.
تفسیر این داستان را در تفاسیر شیعه و سنی و از جمله در تفسیر معروف «کشاف» تألیف عالم و مفسر بزرگ سنی «جاراللّه زمخشری» می توان یافت

تقسیم کار منزل با همسر
امام صادق(ع) می فرماید: «... علی(ع) آب و هیزم می آورد و حضرت فاطمه آرد می کرد و خمیر می ساخت و نان می پخت و لباس ها را وصله می زد، و آن بانوی گرامی از زیباترین مردم بود و گونه های مطهرش از زیبایی مثل گل بود. درود خدا بر او و پدر و فرزندانش باد.»
امام علی(ع) فرموده است: «فاطمه به قدری با مشک آبکشی کرد تا بر سینه اش اثر گذاشت، و به قدری با آسیاب دستی آرد کرد تا دست هایش مجروح شد و
پیامبر(ص) به فاطمه(س) کمک می کند.
رسول خدا(س) به منزل حضرت علی وارد شد، او را دید که همراه فاطمه(س) مشغول آسیاب کردن هستند، پیامبر فرمودند: «کدامیک خسته تر هستید؟»
حضرت علی عرض کرد: «فاطمه ای رسول خدا!»
پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمودند: «دخترم برخیز» و فاطمه برخاست و پیامبر(ص) به جای او نشست و با علی(ع) در آرد کردن دانه ها یاری فرمود.
بنابراین احترام به همسر و رعایت حقوق همسر و همسردوستی و فرزنددوستی و سختکوش در کار خانه و تبدیل خانه به مدرسه و تبدیل بخشی از خانه به مسجد و عبادتگاه و برنامه ریزی در کار خانه و رعایت حق خدمتکار و آموزش قرآن و اخلاق به خدمتکار از ویژگی های حضرت زهرا(س) بود چنان که تبدیل خانه به سنگر جهاد و مبارزه بر علیه ستمگران و دفاع از ولایت را در راستای وظایف خویش می دانست، همچنین توجه به دعا در حق همسایه و قانع بودن به خانه اجاره ای در اول زندگی و ایجاد روحیه عبادت و انفاق گروهی و خانوادگی در بین اعضا و و رعایت تفاهم با همسر و قبول مسئولیت شخصی در تربیت فرزندان و تقسیم کار در امور خانه و مشورت در امور و بردباری و تحمل فقر خانوادگی و مشکلات خانوادگی و فرمان پذیری از همسر از اخلاق و روحیات خاص حضرت زهرا(س) بود حتی رسیدن به انواع موفقیت های خانوادگی و سرودن شعر برای شوهر و فرزندان و پدر. نیز از اخلاق خانوادگی حضرت زهرا(س) می باشد

الگوگیری از حضرت زهرا - سلام الله علیها- در رفتار با پدر
حضرت زهرا(س) درسنین شش هفت سالگی ‌قرار داشت که قضیه شعب ابی‌طالب پیش ‌آمد. شعب ابی‌طالب، دوران بسیارسختی در تاریخ صدر اسلام است؛ یعنی دعوت پیامبر اکرم(ص) شروع شده بود، دعوت را علنی کرده بودند، بتدریج ‌مردم مکه - بخصوص جوانان و برده‌ها - به حضرت ‌می‌گرویدند؛ بزرگان طاغوت، مثل ‌ ابولهب، ابوجهل و دیگران ‌دیدند که هیچ چاره‌ای ندارند جز اینکه ‌پیامبر – صلی الله علیه و آله و سلّم- و پیروان تازه گرویده به آن حضرت را از مدینه اخراج کنند؛ تعداد زیادی از اینها را که ده‌ها خانوار می‌شدند از مکه بیرون کردند. جناب ‌ابی‌طالب در نزدیک مکه ‌و در شکاف کوه، ملکی داشت که از آن به ‌ «شعب ابی‌طالب» یاد می‌شد؛ این بزگوران به مدت سه سال در این ملک ساکن شدند و در این مدت در محاصره و تحریم کامل اقتصادی قرار داشتند. این دوره، یکی از دوران های بسیار سخت و طاقت فرسای پیامبر (ص) بود. در همین اثنا، جناب ابی‌طالب و خدیجه کبری که از پشتیبانان و امید پیامبر(ص) بودند، در ظرف یک هفته از دنیا رفتند. حضرت فاطمه زهرا (س) در این دوره پر مشقت و طاقت فرسا، احساس مسئولیت می‌کند و مثل یک ‌مادر، یک مشاور و یک‌پرستار، تلاش می‌کند تا غبار غم و اندوه و مشکلات را از چهره پدر بزداید. لذا پیامبر گرامی اسلام از ایشان به عنوان «ام‌ابیها» (مادر پدرش) یاد کرده است. آیا این نمی‌تواند برای یک نوجوان و جوان در همه زمان‌ها الگوباشد؟
[

الگوگیری از حضرت زهرا - سلام الله علیها- در رفتار با فرزند
با كمى دقت در برخورد عاطفى و منطقى حضرت زهرا(س) در مى‌يابيم كه آن بانوى بزرگوار، در ساختن روح و شخصيت فرزندان گرامى‌اش از ابزارى بسيار ظريف و دقيق استفاده كرده است، كه بسيارى از آن‌ها در حال حاضر، ميان روان‌شناسان تربيتى مورد بحث و بررسى قرار گرفته و خبرگان اين فن، به نتايج مثبت آن ايمان آورده‌اند. بى‌شك، اين توفيق بى‌نظير در تربيت كودكان، ناشى از معرفت عميق و صحيحى است كه اسلام در مورد انسان، ارائه داده است. بنابراين، اگر بگویيم هر مكتبى به اندازه شناخت درستى كه از انسان دارد، در نظام تربيتى خود، به توفيقاتى دست مى‌يابد، سخن به گزاف نگفته‌ايم. دین آسمانى و الاهى اسلام از كامل‌ترين و واقع بينانه‌ترين شناخت، در مورد انسان برخوردار است، لذا بيشترين توفيق را در مساله تربيت انسان بدست آورده است. روش تربيتى و اخلاقى حضرت فاطمه(س) که برگرفته از دین اسلام است، بهترين شيوه، و تجربه براى ساختن نسلى پاك و سعادتمند است. از اين رو، جا دارد كه پيروان و ارادتمندان مكتب اسلام، با به كار بستن شيوه‌ها و ظرايف تربيتى آن حضرت در رشد و تربيت نسلى پاك، و پيشرو همت نموده، سعادت دنيا و آخرت فرزندان خود را بيمه كنند.
روح انسان به گونه‌اى ساخته شده كه نياز به محبت و عطوفت، يكى از اساسى ترين نيازهاى او محسوب مى‌شود، بدين جهت، كودكان محروم از اين موهبت، دچار كمبودها و مشكلات روانى، و گاه نواقصى جسمى خواهند شد. حضرت فاطمه(س) كه خود از سرچشمه محبت و عطوفت رسول خدا(ص) سيراب گشته و قلبش كانون محبت به همسر و فرزندان خود بوده، در اين جهت نيز وظيفه مادرى خود را به بهترين شكل انجام داد. حضرت فاطمه(س) فرزندان خود را به بازی و مسابقه تشویق و گاهی با آنان به بازی مشغول می شد و با حرکتها و گفتارهای شیرین مادرانه و بالا و پایین انداختن فرزندان خود آنان را از احساسات پاک مادری سیراب می نمود.
نقل شده است كه حضرت زهرا(س) با فرزندش امام حسن مجتبى(ع) بازى مى‌كرد و او را بالا مى‌انداخت و مى‌فرمود: «پسرم حسن، مانند پدرت باش. ريسمان ظلم را از حق بركن. خداى را بپرست كه صاحب نعمت‌هاى متعدد است، و هيچ‌گاه با صاحبان ظلم و تعدى، دوستى مكن».

الگوگیری از حضرت زهرا - سلام الله علیها- در رفتار با مردم
يكى از نقش‌آفرينى‌هاى درخشان فاطمه بالا بردن فرهنگ جامعه، رشد فكر و انديشه مردم و رفع مشكلات و شبهات آنان است. آن حضرت از مسائل ساده گرفته، تا پيچيده‌ترين مشكلات را پاسخگو بود، و اين ميسّر نبود، مگر با احاطه علمى، قوت فكرى و همت بلند ايشان. اين بانوى بزرگ اسلام، زجر تبليغ و رنج تعليم و تربيت را تحمل نموده، چون مشعلى فروزان در راه هدايت جامعه، نورافشانى كرده و با سوختن خود به دل و جان مردم، گرمى بخشيد و پاسدارى از ارزش‌ها و مفاخر اصيل، مبارزه پيگير با بدعت‌ها، جهل، كجروى‌ها و ركود جامعه را خط مشى خود قرار داد. حضرت فاطمه(س) از كودكى در متن اجتماع به سر برده، و با مردم همدم و همدرد بوده است. اين بانو رابطه‌اى صميمانه و عالمانه با ياران خود داشت.
زنى به خدمت حضرت زهرا(س) رسيد و عرض كرد: مادر پير و ناتوانى دارم كه در نماز بسيار اشتباه مى كند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم كه چگونه نماز بخواند. آن حضرت فرمود: هر چه مى‌خواهى بپرس. آن زن سؤالات خود را مطرح كرد، تا به ده سؤال رسيد و حضرت(س) با روى گشاده جواب داد. زن از زيادى پرسش خود، شرمنده شد و گفت: شما را بيش از اين زحمت نمى‌دهم. حضرت فاطمه(س) فرمود: باز هم بپرس. آن گاه براى تقويت روحيه وى چنين فرمود: اگر به كسى كارى واگذار كنند، براى مثال از او بخواهند كه بار سنگينى را به ارتفاع بلندى حمل كند و در برابر اين كار صد هزار دينار به او جايزه بدهند، آيا او با توجه به آن پاداش احساس خستگى مى كند؟ زن جواب داد نه. آن حضرت فرمود: من در مقابل پرسشى كه جواب مى‌گويم از خدا پاداشى به مراتب بيشتر دريافت مى كنم و هرگز ملول و خسته نمى‌شوم. از رسول خدا(ص) شنيدم كه روز قيامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مى‌شوند و به اندازه علم و تلاش و كوششى كه در راه آموزش و هدايت مردم داشته اند، از خداى خود پاداش مى‌گيرند.


[/HR]