پشیمان شدن از دادن پاسخ رد به خواستگار
تبهای اولیه
سلام خسته نباشید بنده دختری 20ساله هستم
حدودا 3 ماه پیش یک آقای 36 ساله برای جلسه معارفه با خانواده تشریف آوردن خونه ما اون آقا از من خوششون اومد این آقا از هر لحاظ برای من ایده آل بودن ولی چون فاصله سنی ما زیاد بود قبول نکردم( میترسیدم تو زندگی دچار مشکل بشم) که بیان برای خواستگاری ولی زود جواب دادمو از این موضوع پشیمونم خیلی وقته دارم تحقیق میکنم و با خودم که فکرمیکنم میبینم فاصله سنی خیلی مهم نیستبین دوزن و مرد معیار هاست که باید مشترک باشه واز مشاوره هم میشود کمک گرفت سوال من این است اگر من از طریق معرفمون به این آقا جواب مثبت بدم که برای خواستگاری بیان ایا بعدها این موضوع برای من مشکل ایجاد میکنه ؟؟ حتی اگر به نحوی باشع که خانواده آقا متوجه نشن که من پشیمون شدم وباعث بی آبروی بشه من بیشتر از بی آبروشدن خانواده خودم میترسم
با تشکر
با سلام و احترام
بزرگوار
آنچه گفته شده؛ این است که بین زوجین باید تناسب برقرار شود، و بدون تناسب، عاقبت چنین زندگی پر از مشکلات خواهد شد، یکی از این تناسب ها فاصله سنی است که گفته اند بهتر است فاصله ها زیاد نشود، منتها فردی پیدا شد که تمام معیارها و ملاکهای تناسب را برخوردار بود و همین مقداری که شما مطرح کرده اید، شاید بتوان زندگی را شروع کرد و چه بسا زندگی خوش و خرمی را در آینده تجربه کرد.
توصیه می شود در ابتدای امر شما نظرتون بر این باشد که آنها برای خواستگاری تشریف بیاورند و بعد از صحبت و گفتگو تحقیق لازم می توانید جواب قطعی بدهید؛ البته اگر بعد از مراحل لازم( صحبت در تصمیم گیری دچار مشکل شدید می توانید به صورت حضوری به یک مشاور متخصص مراجعه نمایید. در هر صورت تا با یک فردی صحبت نشده و تحقیق لازم انجام نگرفته نمی توان در مورد آن صحبت و گفتگو کرد؛ شما نگران این نباشد بعد از خواستگاری چه اتفاقی خواهد افتاد، چرا که سیر طبیعی زندگی به همین منوال است که از یک دختر خواستگاری می کنند و بعد از اینکه گفتگوی انجام گرفت و صحبت های لازم مطرح شد؛ هر دو طرف مخیرند که برای زندگی خودشان تصمیم قاطعی بگیرند.
سلام .
من با اینجور ازدواجها ۱۰۰ درصد مخالف هستم .
اگر شما فکر داشتن زندگی رویایی هستین و برای خودتون آرزوهایی دارین ... مثلا میتونین تا ۲۰ سال دیگه یعنی ۴۰ سالگی ... ۵ بار با ۵ تا پسر پولدار باشین ( یعنی ازدواج موقت بکنین )
۲۰ سال بهترین زندگی رو کردین .
در ناز و نعمت بودین .
پولشون رو هم به پاتون میریزن و بهترین مسافرت ها هم میرین ...
ولی ادمها اینجوری زندگی نمیکنند ... ادمها ازدواج میکنند برای بعد از ۴۰ سالگی ...
که بعد از اون ...
فرزندانی واشته باشند ...
فامیل و قومی داشته باشند ...
و ...
شما اگر ۴۰ سالتون بشه و با این اقا ازدواج کنین ...
اون زمان شوهر شما اگر زنده باشه ... باید در حدود ۶۰ سالشون باشه ...
شما خانومی در اوج شهوت هستید و شوهر شما تقریبا دم و دستگاهاش از کار افتاده ... بدنی چروک خورده ... بی حس و حال و خسته ...
فرزندتون هم بویی از پدر نمیبره ... فرزندتون وقتی ۲۰ سالش بشه ... باباش تقریبا ۶۰ سالشه و ...
فاصله سنی خیلی مهم نیست
بین دوزن و مرد معیار هاست که باید مشترک باشه
سلام و عرض ادب
خانم "مارینر" تا حدودی درست میگویند
شما الان را می بینید ، اما برای یک نتخاب صحیح باید تمام عکر را دید. تمام زندگی را البته خانم "مارینر" فقط به بُعد جنسی اشاره کردند اما بحث درک متقابل هم هست
قطعاً همه چیز در سن و سال خلاصه نمیشود و به شخصه با ازدواج خیلی عاقلانه (به مفهوم ماشینی) مخالف هستم
اما با ازدواج بدون تفکر هم به همان میزان مخالفم شما یک دختر 20 ساله هستید با شور و هیجان مخصوص به خودتان
علاقه شما به مسافرت ، رفت و آمد ، حتی گاهی جوانی کردن و شیطنت
آیا مطمئن هستید یک مرد 36 ساله نیز همین خصوصیات را دارد؟
به فرض که الان داشته باشد ، 10 سال دیگر چه؟
آن موقع شما 30 سال دارید و او نزدیک به 50 سال!
عجله نکنید
عجله نکنید
عجله نکنید....
با سلام
اگر چه در ابتدای ازدواج برای زوجین مشکلاتی به وجود نمیآید، اما به مرور زمان و پس از دورههای رمانتیک اول ازدواج افراد در صورت ناپختگی و فاصله سنی زیاد با مشکلات زیادی روبه رو میشوند. احتمال ایجاد مشکل برای یک زوج 20 ساله و 36 ساله نسبت به یک زوج 40 ساله و 56 بیشتر است زیرا زوج دوم تجربیات بیشتری در طول زندگی کسب کردهاند و شباهت بیشتری به یکدیگر دارند. دختری که در دهه سوم زندگی قرار دارد و با مردی در دهه چهارم ازدواج میکند تجارب لازم برای یک زندگی مشترک را کسب نکرده است، مسلما تفاوتهای سنی بالا در بین زن و شوهر که یکی از آنها در دهههای سنی پایین است مخاطرات بیشتری به همراه دارد؛ زیرا تحمل بیتجربگیها و خامیهای اشتباهات همسر موجب احساس نارضایتی و تحتالشعاع قرار گرفتن آرامش میشود.
ازدواج بدین معناست که زن و شوهر در کنار هم و مکمل همدیگر باشند، زمانی که فاصله سنی مناسبی بین زوجین رعایت نمیشود ازدواج معنای اصلی خود را از دست میدهد و شبیه نقش والد و فرزندی میشود و فرد بزرگتر مسلما تجربه بیشتری دارد و ممکن است شروع به پند و اندرز دادن و امر و نهی کردن همسر خود کند. تجربه بالاتر و رویارویی با مسایل و مشکلات بیشتر در طول زندگی موجب میشود فرد به همسرش به عنوان یک همسر نگاه نکند و با او مانند یک کودک رفتار کند و از دیدگاه روانشناسان ازدواج در دام ارتباط والد و کودکی بیفتد.
شما اگر ۴۰ سالتون بشه و با این اقا ازدواج کنین ...
اون زمان شوهر شما اگر زنده باشه ... باید در حدود ۶۰ سالشون باشه ...شما خانومی در اوج شهوت هستید و شوهر شما تقریبا دم و دستگاهاش از کار افتاده ... بدنی چروک خورده ... بی حس و حال و خسته ...
اینطوری هم نیست که شما میگید. ظاهرا اطلاعات تون ناقص هست. کجا از کار افتاده...
موضوع این دوستمون کاملاً بستگی به طرف مقابل داره
باید ببینند ایشون تابحال چه طور زندگی داشتند
آیا اهل دوست بازی و روابط ناسالم و معاشرت های این گونه بوده اند
آیا تابحال ازدواج کرده اند
آیا مشغول ادامه تحصیل یا کار خاصی بوده اند
و ...
و اینکه اگر مرد باشخصیت و جا افتاده ای باشند از خیلی جوان های امروزی بهتر هستند
اگر مرد باشخصیت و جا افتاده ای باشند از خیلی جوان های امروزی بهتر هستند
به نمايندگي از جوان هاي امروزي:
آن جوان هايي هم كه يك روزي جلوي صدام ايستادند از آسمان نيامده بودند
جوان هاي همان روزي بودند با شيطنت هاي خاص خودشان
شهدا نيز از نظر بزرگ هاي آن زمان ، جوان هاي امروزي! بودند ضمناً وقتي ميگوئيد جوان هاي امروزي ، شامل دخترها نيز ميشود ، نه فقط پسرها
پس باعذرخواهي از استارتر محترم ، طبق حرف شما آن آقاي با شخصيت نبايد با يك خانم كه جوان امروزي است ازدواج كند چون آن آقا خيلي از اين خانم بهتر است!