هفته وحدت و مشترکات شیعه وسنی

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هفته وحدت و مشترکات شیعه وسنی

[="DarkGreen"]

[="Purple"]اختلاف و تفرقه كه بخش اعظم آن ناشي از سياست هاي تفرقه افگنانه قدرت هاي اسلام ستيز مي باشد، يكي از بزرگترين مشكلات و گرفتاري هاي جهان اسلام بوده وهست.[/]

ضمن عرض تبریک و تهنیت به مناسبت میلاد مولود ربیع حضرت رسول اعظم صلی الله علیه وآله وسلم
نگاهی به این مهم می اندازیم.[/]

[="magenta"]شیعه و سنی به عنوان دو فرقه مهم اسلامی با صرف نظر از انشعاباتی که در درون خود دارند، در بسیاری از اعتقادات و مسائل دینی خود اشتراک نظر دارند و برای تمسک به این مهم (وحدت امت اسلامی)باید بدانیم این دو فرقه دارای چه مشترکاتی هستند.

[="blue"]الف) مشترکات در اصول اعتقادی
[/]
اعتقاد به [="purple"]وجود خداوند تبارک و تعالی و وحدانیت و یگانگی او[/]

اعتقاد [="#800080"]به نبوت و رسالت که خداوند برای هدایت انسانها[/] افرادی را بنام رسول و پیامبر بسوی خلق فرستاده است و آخرین آنها حضرت محمد بن عبدالله میباشد.

اعتقاد به [="#800080"]معاد و زندگی جاوید پس ازمرگ [/]و سنجش اعمال انسان و ثواب و عقاب اخروی

اعتقاد به اینکه [="#800080"]قرآن کتاب آسمانی است [/]و از جانب خداوند بر پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) نازل شده است.[/]

[="blue"]ب) [="red"]مشترکات در مسائل احکامی و فروعات فقهی[/]

الف- [="magenta"]در واجبات[/]

نماز

حج

روزه

زکات

امربه معروف و نهی از منکر

ب- [="#ff00ff"]در محرمات[/]

دروغ

غیبت

شرب خمر

حرمت غنا

دزدی

زنا و ...در بسیاری از مسائل حلال وحرام، هرچند در جزئیات و شرائط این اصول کلیه با هم اختلاف دارند.[/]

[="green"] موانع بسياري بر سر راه تحقق وحدت مسلمین قرار دارد اما به طور كلي مي توان آن ها را به دو گروه دروني و بيروني تقسيم نمود:
الف) [="magenta"]موانع دروني [/]كه عمدتا از درون جامعه اسلامي بر فرايند وحدت تاثير گذارند و مهمترين آن ها عبارتند از:
[="red"]1. خودباختگی و عدم اعتماد به نفس [/]به نحوي كه مسلمين امروزه، نقطه اصلي اتكاي خود را گم كرده اند و ضمن مواجه شدن با پديده اي به نام مدرنيسم، در دايره هستي احساس سرگرداني مي كنند.
[="#ff0000"]2. ناسيوناليسم مدرن كه در آن مردم هر كشور، خود را برتر از همه مي دانند[/] و همه امکانات و منافع را برای خود می خواهند و به دیگر کشورهای اسلامی به دیدۀ رقیب می نگرند. اگرچه در گذشته نیز ملی گرایی وجود داشته است، اما مسلمانان دیروز علیرغم وابستگی به یک سرزمین یا کشور، خود را جزئی از پیکره عظیم امت اسلامی می دانستند، یعنی وطن دوستی تابع مسئله کلی تری به نام «امت اسلامی» بود. اما ناسیونالیسم جدید باعث بروز نزاع در میان کشورهای همسایه و در نتیجه فروش تسلیحات کارخانه های اسلحه سازی کشورهای قدرتمند می گردد. این نوع«ملی گرایی» ماهیت «اخوت اسلامی» را تضعیف می کند و به «امت اسلامی» آسیب می رساند.به طور مثال ناسیونالیسم و ملی گرایی در حوزه خاورمیانه و کشورهای اسلامی باعث شده تا مثلا ملت اردنی، سوریه ای، عراقي و ... با یکدیگر در رقابتی سخت باشند و برای حفظ امنیت و حتی پرستیژ ملی خود، در پی انباشت سلاح و خرید این تسلیحات از قدرت های خارجی برآیند. يا به عنوان مثال عربستان و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به بزرگترین وارد کنندگان تسلیحات کارخانجات آمریکا تبديل شوند.
[="#ff0000"]3. انحطاط فکری ، فرهنگی و علمی [/]كه متاسفانه به خاطر آن، قشر عظيم و قابل توجهي از مسلمين، کم سواد یا بی سواد هستند و وضعیت علم و دانش در کشورهای اسلامی تأسف بار است. اين عامل در كنار نا آگاهي مردم از عوامل حضور استعمار، باعث ظهور و بروز استبداد و هرج و مرج شده و زمينه هر چه بيشتر فاصله گرفتن كشورهاي اسلامي را فراهم مي نمايد و انديشه اتحاد اسلامي را به آرزويي محال تبديل مي كند.
[="#ff0000"]4. تعصب گرایی کور مذهبی[/] که مسلمانان را از تلاش برای نزدیک ساختن دیدگاه های شان باز می دارد و آنان را از یکدیگر دورتر و دورتر می کند. البته باید میان تعصب لازم و صحیح با تعصب غیر صحیح فرق گذارد و گفت؛ گرچه اتحاد و همبستگی اسلامی در اندیشه مسلمانان باید از جایگاه والایی برخوردار باشد و برای ایجاد وحدت از هیچ تلاشی دریغ نشود، اما این باعث نمی شود تا با چشم پوشی از تمام حقایق عدول كرده و همه چیز را فدای وحدت نماييم.
[="#ff0000"]5. جهل و نا آگاهی مسلمانان از مذاهب یکدیگر[/]نيز مشکل دیگری در راه وحدت است زيرا نه تنها مسلمانان نسبت به مذهب خود تعصب دارند بلکه به دنبال مطالعه سایر مذاهب هم نمی¬روند. چرا كه اگر پیروان فرق اسلامی از ماهیت سایر مذاهب، آن چنان که بنیانگذاران حقیقی آن ها بیان داشته اند، آگاهی کامل داشته باشند بدون تردید بسیاری از تعصبات و بدبینی ها برداشته می شود.
[="#ff0000"]6. غفلت از اولویت های جهان اسلام [/]نيز از جمله مهمترين موانع وحدت به شمار مي رود چرا كه اگر توجه مسلمانان به مسائل مهم دنیای اسلام نظیر مسأله فلسطین، افغانستان، لبنان و .... معطوف می بود و سعی همه بر این می شد که در پی حل این مشکلات و مقابله با دشمنان برآیند، وحدت اسلامی خودبخود در میان ملت ها جریان می یافت. همچنين اين مسئله باعث مي شود مذاهب اسلامی با نزاع بر سر مسائل كوچكتر، حاضر نشوند برای مسایل مهمتر با هم وفاق داشته باشند. از سوي ديگر دولت های اسلامی نيز همت و سعی خود را در استفاده از ظرفیت های موجود برای به تفاهم رسیدن مسلمانان به کار نمی گیرند. به عنوان مثال سازمان کنفرانس اسلامی و بانک توسعه اسلامی و مجامع مشابه می توانند در روند اتحاد و جوامع مسلمان نقش به سزائی داشته باشند. اما متأسفانه ، وابستگی کشورها به قدرت های غربي باعث شده است تا استفاده از ظرفيت ها به شكل نارسا و صوري باشد.[/]

[="darkgreen"]ب) اما مي توان در كنار [="magenta"]موانع دروني [/]فوق، به سه عامل بيروني نيز اشاره نمود كه عبارتند از:
[="red"]1. تفرقه افگنی استعمار [/]در کشورهای اسلامی و کوشش برای تأمین منافع اقتصادی و سیاسی شان كه باعث دامن زدن به اختلافات مذهبی، فرقه ای و نژادی میان مسلمانان و از هم گسیختگی جوامع اسلامی شده و سعي مي كنند به طرق مختلف و با ايجاد وابستگی فکری و اقتصادی و به کار گرفتن افراد وابسته در قسمت های حساس، زمینه جدایی کشورها و ملت های مسلمان را فراهم كنند.
[="#ff0000"]2. سلطه اقتصادی غرب [/]نيز، دیگر عامل تفرقه و جدایی به شمار مي رود.هر چند در گذشته مسلمانان بر مهمترین راه های تجاری جهان تسلط داشتند و راه های استراتژیک دنیا در کنترل مسلمانان بود اما اینک شاه راه های تجاری در دست قدرت های غربی است و تعریف تجارت و اقتصاد با گذشته متفاوت است به طوري كه اقتصاد امروز مبتنی بر اطلاعات و صنعت است و کشورهای بزرگ و توسعه یافته غربی با در دست داشتن شالوده های اقتصاد جهانی در دست خود، به هر نحوی که اراده کنند، براي کشورهای جهان سوم و به خصوص دنیای اسلام خط مشی اقتصادي، سیاسی و فرهنگی تعيين مي كنند. بنابراين از يك سو، وابستگی اقتصادی دنیای اسلام به غرب آن قدر جهان اسلام را تضعیف ساخته که حتی سیاست و فرهنگ و دین را هم در این کشورها متأثر از وابستگی اقتصادی کرده است و از سوي ديگر «اتحاد اسلامی» هم خطری جدی برای دنیای غرب محسوب می شود لذا همواره اقتصاد، اهرمی برای شکل نگرفتن این اتحاد و مانع «وحدت» مسلمانان بوده است.
3. آخرين عامل بيروني، [="red"]هجوم فرهنگی غرب بر جوامع اسلامی [/]است لذا قدرت های بزرگ از راه تسلط بر شبکه های ارتباطی و رسانه های جمعی کوشش می کنند که عادات و آداب خود را در دیگر کشورها رواج داده و از اين طريق فرهنگ های دیگر ملل را تضعیف نمایند. بنابراين به روشني مي توان دريافت که وقتی روح اسلام و فرهنگ اسلامي با رواج فرهنگ غرب از جامعه اسلام رخت بربندد، «اتحاد» که یکی از مظاهر فرهنگ اسلامی است، هرگز در کشورهای اسلامی و بین مسلمین محقق نخواهد گشت.[/]