چند سئوال درباره کربلا

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چند سئوال درباره کربلا

با سلام

حضرت عباس عليه السلام در روز تاسوعا شهيد شدند يا عاشورا؟

تا چه روزي اب به کربلائيان مي رسيد؟

حضرت حر عليه السلام در چه روزي به امام حسين عليه السلام پيوست؟

ايا اين قول صحيح است که تعداد ياران امام حسين عليه السلام در شب عاشورا 40 نفر بود و در شب عاشورا 32 نفر از لشکر عمر سعد به انها پيوستند؟

با تشکر

**عبدالله**;167576 نوشت:
حضرت حر عليه السلام در چه روزي به امام حسين عليه السلام پيوست؟

:Moteajeb!::Moteajeb!:
حر یکی از یاران عمر سعد بود که در روز عاشوراء به امام حسین ع پیوست و به معنای آزاد میباشد مثل تمام یاران دیگر امام حسین ع

**عبدالله**;167576 نوشت:
حضرت عباس عليه السلام در روز تاسوعا شهيد شدند يا عاشورا؟

وقتی در روز عاشورا که تمام اصحاب ویاران حضرت امام حسین علیه السلام شهید شدند
وجز حضرت عباس وسید الشهدا علیهما السلام هیچکس زنده نماند

حضرت عباس نزد برادر بزرگوار خود رفت وعرض کرد: پدر ومادرم فدایت، اجازه بفرمائید تا جان خودم رافدایت کنم .حضرت امام حسین علیه السلام اشکش جاری شد

وفرمود: اول قدری آب برای کودکان تهیه کن ،آن حضرت مشکی برداشت وسوی آب فرات رفت در حالیکه چهار هزار نفر مسلح به تیر وکمان نگهبان آب بودند، دشمنان دورش را گرفتند حضرت خودرابه قلب لشگر زد وهشتاد نفر را به خاک وخون افکند،
دشمنان وقتی چنین دیدند پا بفرار نهادند، حضرت با اسب وارد آب شد اودرنهایت تشنگی بود، کفی ازآب برداشت تا بنوشد، ناگاه بیاد عطش برادر افتاد،آب ننوشید ومشک را پر از آب کرد:

ای نفس(عباس) بعداز حسین زندگی ارزشی ندارد،
می خواهم بعدازاوزنده نمانی،
حسین شربت مرگ می نوشد وتو می خواهی آب بیاشامی ،
هیهات هرگز دین من چنین اجازه ای به من نمی دهد وهرگز این عمل ،
عمل انسان باورمند به آخرت نیست.

هنگامی که حضرت به سوی خیام می رفت کمانداران راه را بر او بستند و لشگریان ابن سعد هم همراهی کردند و حضرت را محاصره نمودند ،
آن حضرت شجاعانه شمشیر می زد و می کشت ،

ناگاه نوفل ازرق که در جایی کمین کرده بود از کمینگاه در آمد و با کمک زید بن ورقا و حکیم بن طفیل سنبسی طائی دست راست حضرت را جدا کردند .

حضرت فوری مشک را بر دوش چپ خود افکند و شمشیر به دست چپ خود گرفت و نبرد را ادامه داد

او می کوشید تا به خیمه گاه حضرت امام حسین (ع) برسد ، ناگاه تیری از جانب دشمن به مشک آب خورد تمام آب روی زمین ریخت ، تیر دیگری بر سینه اش نشست ،
آنگاه حکیم بن طفیل لعنه الله علیه با عمودی آهن بر فرق شریف حضرت زد ، در این هنگام از اسب به زمین افتاد و گفت :

یا اخی یا حسین علیک منی السلام
ای برادرم ای حسین ، خداحافظ ، ای برادر برادرت را دریاب ، حضرت امام حسین (ع) کمر خمیده و با دیدگان اشکبار نزد عباس آمد و فرمود : اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد .

وای برادر ، وای عباس ، و ای از کمی یار و یاور ، و ای از مصائب جانکاه بعد از تو .

**عبدالله**;167576 نوشت:
تا چه روزي اب به کربلائيان مي رسيد؟

امام حسین در روز پـنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 وارد كربلا شد كه پس ‍از شنیدن نام كربلا حسین عـلیه ‏السلام دانست كه به مـیعادگاه عاشقان رسیده است

دستور داد تا اهل بیت فـرود آیند و خیمه ها را برافرازند و ‏فرمود: این زمینى است كه در آن كشته مى شوم و در آن مـدفـون مـى گـردم

و همین كه امام حسین(علیه السلام) در سرزمین كربلا فرود آمد و مستقر گردید; عمر بن سعد از سوى عبیدالله بن زیاد مأموریت یافت كه بین امام حسین(علیه السلام)و آب حایل گردد.
ابو حنیفه دینورى در این باره مى نویسد: «ابن زیاد به عمر بن سعد نوشت كه از حسین(علیه السلام) و یاران او آب را باز گیرد و نباید یك جرعه آب بنوشد، هم چنان كه این كار را نسبت به عثمان بن عفان پرهیزكار انجام دادند».

عمر بن سعد مأموریت حفاظت از آب را به عمرو بن حجاج زبیدى به همراه پانصد سوار واگذار كرد.
آنان از روز هفتم تا دهم محرّم یعنى پایان جنگ با جدّیت تمام از شریعه فرات حفاظت مى نمودند كه مبادا امام حسین(علیه السلام)و یارانش از آن، آب بَردارند.

آنها نه تنها بین امام حسین(علیه السلام) و آب حایل شدند; بلكه با به راه انداختن جنگ روانى بر آثار ناشى از تشنگى و فقدان آب افزودند،

به طور مثال: عبدالله بن حصین ازدى كه از قبیله بجیله بود ندا داد: «اى حسین آیا این آب را مى بینى كه مانند قلب آسمان صاف است تو یك قطره از آن را نخواهى چشید تا آنكه از تشنگى بمیرى».

شمر نیز از جمله كسانى بود كه در رابطه با آب به امام حسین(علیه السلام) زخم زبان مى زد.

**عبدالله**;167576 نوشت:
حضرت حر عليه السلام در چه روزي به امام حسين عليه السلام پيوست؟

حر بن يزيد چون تصميم لشگر را بر امر قتال ديد و شنيد صيحه امام حسين عليه السلام را كه مي‌فرمود:
اَما مِنْ مُغيثٍ لِوَجْهِ اللهِ، اَما مِنْ ذابّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ صَلّي الله عَلَيْهِ وَ الِهِ.
اين استغاثه كريمه او را از خواب غفلت بيدار كرد
حر به سمت سپاه امام تازيد و سپر خود را وارونه كرد به اين معنا كه براي امان امده ام

او نزد امام رفت و گفت:« من اولین کسی بودم که راه را بر تو گرفتم. به من اجازه ده تا اولین کشته باشم، به امید اینکه در قیامت با جدت مصافحه کنم.»

امام فرمود:« تو از کسانی هستی که خدا توبه آنها را پذیرفته است.»
پس اولین کسی که جلو افتاد و با سپاه دشمن مبارزه کرد حرّ بود.

او در روز عاشورا دلیرانه می جنگید و رجز می خواند:
« من حّر هستم که میزبان میهمان‌هایم. شمشیرم را بر شما فرود می آورم و از بهترین کسی که ساکن سرزمین بلا شده است حمایت می کنم. می زنم شما را و باکی ندارم.»
حر بن یزید به اتفاق زهیر بن قین با دشمن پیکار می کردند.
هر گاه یکی از آنها در محاصره دشمن قرار می گرفت، دیگری او را از محاصره بیرون می آورد،
و مدتی به این گونه پیکار کردند. اسب حرّ زخمی شد اما او همچنان سواره پیکار می کرد و رجز می خواند تا این که مردی به نام « یزید بن سفیان » که با حر دشمنی دیرینه داشت به او حمله کرد ولی حرّ به او هم امان نداد و او را از دم شمشیر گذراند.
پس از آن فردی به نام «ایوب بن شرح» تیری به اسب حر زد و آن را از پای در آورد. حرّ بناچار از اسب پیاده شد و پیاده رزمید تا بیش از چهل نفر را به قتل رساند.

در این هنگام بود که لشگر پیاده نظام عمر بن سعد بر او حمله ور شدند و او را به شهادت رساندند.

امام علیه السلام بر بالین حرّ نشست و خون از چهره او پاک کرد و این جملات را فرمود:« تو حر و آزادی، همان گونه که مادرت بر تو نام «حرَ» را نهاد، تو در دنیا و آخرت حرّ و آزاده هستی.»

**عبدالله**;167576 نوشت:
ايا اين قول صحيح است که تعداد ياران امام حسين عليه السلام در شب عاشورا 40 نفر بود و در شب عاشورا 32 نفر از لشکر عمر سعد به انها پيوستند؟

منابع مختلف تعداد ياران امام(ع) در روز عاشورا متفاوت ذكر كرده‏اند.
از اينجا تا پايان اين پرسش، همه منابع را به نقل از كتاب «تاريخ امام حسين(ع)» ج 3، ص 242-250 نقل مى‏كنيم. اين كتاب عظيم كه تاكنون پنج جلد آن توسط انتشارات آموزش و پرورش به چاپ رسيده است، حاوى عبارات كتب عاشورانگارى از آغاز تا دوره معاصر درباره وقايع مختلف مربوط به امام(ع) است.

برخى مانند طبرى اين تعداد را نزديك صد نفر دانسته‏اند كه در ميان آنها پنج نفر از فرزندان امام على(ع)، شانزده نفر از بني ‏هاشم و تعدادى ديگر از قبايل مختلف ديده مى‏شود.
تاريخ طبرى، ج 5، ص 393.


برخى مانند ابن شهر آشوب اين تعداد را 82 نفر ذكر كرده‏اند.
المناقب، ج 4، ص 98.


ابن نما از بزرگان شيعه در قرن ششم و هفتم، اصحاب امام(ع) را صد پياده و 45 سواره مى‏داند.
مثيرالاحزان، ص 27 و 28.

همين تعداد از سوى سبط ابن‏جوزى نيز مورد تأييد قرار گرفته است
.تذكرة الخواص، ص 143.

روايتى از امام باقر(ع) نيز - كه در جوامع روايى شيعه نقل شده - اين قول را تأييد مي‏كند.بحارالانوار، ج 45، ص 4.

اما قول مشهور - كه هم اكنون نيز داراى شهرت است - آن است كه تعداد ياران امام(ع) در كربلا 72 نفر بودند كه به 32 سواره و چهل پياده تقسيم مي‏شدند
انساب الاشراف، ج 3، ص 187؛ دينورى، الاخبار الطوال، ص 254؛ ابن اعثم، الفتوح، ج 5، ص 183؛ بحارالانوار، ج 45، ص 4؛ فتّال نيشابورى، روضة الواعظين، ص 158 و ... .
براى آگاهى از نام‏هاى شهدا ر.ك:
1. بحارالانوار، ج 101، ص 269-274 زيارت ناحيه مقدسه كه در آن اسامى تك تك شهدا آمده و بر آنها درود فرستاده شده است.
2. سماوى، شيخ محمد، ابصارالحسين فى انصار الحسين(ع)، كه در آن نام 113 تن از ياران امام حسين(ع) و شرح حال آنها ذكر شده است.
3. فضيل بن زبير، و تسمية من قتل مع الحسين عليه السلام من اهله و اولاده و شيعته، كه در مجلّه «تراثنا» شماره 2، سال 1406 ق چاپ شده است.

**عبدالله**;167576 نوشت:
حضرت عباس عليه السلام در روز تاسوعا شهيد شدند يا عاشورا؟

‌با سلام به بنده بزر گ خدا عبدالله
تمام شهدا در روز عاشورا شهيد شدند يعني تا روزعاشورا جنگي صورت نگرفته بود بلکه در روز تاسوعا وقايع زير اتفاق افتاد
1.محاصره خیمه ها در کربلا
امام صادق علیه السلام فرمودند: تاسوعا روزی بود که حسین علیه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه ولشکری که برای آنها جمع شده بود خوشحال شدند،وآن حضرت و اصحابش را ضعیف شمردند ویقین کردند که یاوری از برای او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود.1

2. آمدن امان نامه برای فرزندان ام البنین علیها السلام
در این روز شمر ملعون برای حضرت عباس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد . 2آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام رسانید وبانگ برآورد:'أین بنو اختنا': 'پسران خواهر ما کجایند'؟ ولی آن بزرگواران جواب ندادند.امام حسین علیه السلام فرمودند:جواب او را بدهید اگر چه فاسق است.
حضرت عباس علیه السلام در جواب فرمودند:چه می گویی؟شمر گفت:من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید. حضرت عباس علیه السلام با صدای بلند فرمود:'لعنت خدا بر تو وامیر تو (و برامان تو ) باد . ما را امان میدهید در حالیکه پسر رسول خدا را امان نباشد'؟!3

3.در خواست تأخیر جنگ از سوی امام حسین علیه السلام
در عصر تاسوعا امام علیه السلام برای به تعویق انداختن جنگ یک شب دیگر مهلت گرفتتند.4چون عمر سعد لشکر را آمادۀ جنگ با امام علیه السلام نمود ومعلوم شد که قصد جنگ دارد،حضرت به برادرش عباس علیه السلام فرمود تا یک شب دیگر مهلت بگیرد.آنها ابتدا قبول نکردند،ولی بعد قبول نمودند که شبی را صبر کنند.5

4.آمدن لشکر تازه نفس به کربلا
در این روز لشکر مجهزی به دستور ابن زیاد از کوفه وارد کربلا شد،وشمر نامه ابن زیاد را آورد.6

5.خطابه امام حسین علیه السلام برای اصحابش
در عصر این روز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خطبه ای قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداری نمودند.

6. یک شب مهلت برای راز و نیاز
پس حضرت عباس ( علیه السلام ) نزد سپاهیان دشمن بازگشت و ازآنها شب عاشورا را برای نماز وعبادت مهلت خواست عمربن سعد درموافقت با این درخواست مردد بود وسرانجام ازلشکریان خود پرسید که : چه باید کرد ؟
عمروبن حجاج گفت : سبحان الله اگراهل دیلم ( کنایه ازمردم بیگانه ) و کفارازتو چنین تقاضائی می کردند سزاوار بود که با آنها موافقت کنی .
قیس بن اشعث گفت : درخواست آنها را اجابت کن بجان خودم سوگند که آنها صبح فردا با توخواهند جنگید .
ابن سعد گفت : بخدا سوگند که اگربدانم چنین کنندهرگز با درخواست آنها موافقت نکنم .
و عاقبت فرستاده ابن سعد به نزد حضرت عباس بن علی ( علیه السلام ) آمد و گفت : ما به شما تا فردا مهلت می دهیم اگرتسلیم شدید شما را به نزد عبیدالله بن زیاد خواهیم فرستاد واگر سرباززدید ، دست ازشما برنخواهیم داشت .

منبع: 1 .کافی:ج4 ص 174. 2.اعلام الوری :ج1 ص455. فیض العلام:ص143.بحار الانوار :ج44ص361. 3از مدینه تا مدینه :ص381_382 4.اعلام الوری:ج1 ص455.فیض العلام:ص146.بحارالانوار :ج44ص392. 5 .مناقب ابن شهر آشوب:ج4 ص107. 6.اعلام الوری :ج1 ص455.فیض العلام:ص146. 7. مناقب ابن شهر آشوب:ج4 ص107. فیض الاعلام و وقایع الایام شیخ عباس قمی

**عبدالله**;167576 نوشت:
تا چه روزي اب به کربلائيان مي رسيد؟

نامه اي ابن زياد به عمر بن سعد فرستاد و آن روز هفتم محرم به دست عمر رسيد که در آن منع آب آمده بود
اما بعد: حل بين الحسين و اصحابه و بين الماء فلايذ و قوامنه قطرة كما صنع بالتقى الزكى عثمان بن عفان.
اما بعد از حمد و ثناء الهى موظفى كه بين حسين و يارانش و بين آب حائل شوى و نگذارى حتى يك قطره از آب بچشند همان طورى كه نسبت به عثمان بن عفان اين حركت را ايشان نمودند.
اين نامه روز هفتم محرم الحرام بدست عمر بن سعد رسيد در ساعت عمرو بن حجاج زبيدى را طلبيد و پانصد سوار مسلح و مكمل بوى داد و او را موكل بر شريعه فرات كرد و دستور داد كه از آب كاملا مواظبت كرده و نگذارند از اردوى امام احدى يك قطره از آن خورده يا بردارد سپس حجاز بن ابجر را خواست و بوى گفت: چهار هزار لشگر بردار و برو در وقت كار يارى عمرو بن حجاج كن.
آن ناپاك چهار هزار سوار برداشت و رو به نهر فرات برد لشگر مانند مور و ملخ كنار شريعه را گرفتند.
سپس ابن سعد نانجيب شبث را طلبيد گفت: امير از من دلگير شده در نامه‏اش مرا توبيخ و سرزنش نموده بايد براى رفع تهمت و بدست آوردن نام و نشان سه هزار لشگر بردارى و كنار نهر فرات رفته با كمال ثبات شريعه را حفظ و حراست كنى.
شبث بن ربعى سه هزار مرد خون ريز سفاك را برداشت و با كوبيدن طبل و دهل خود را به كنار نهر رسانده و تمام اطراف آن را گرفتند و نمى‏گذارند پرنده‏اى به آن طرف پرواز نمايد.
طبق اين نقل هفت هزار و پانصد نفر موكل بر آب شده و بدين ترتيب در روز هفتم آب را بروى امام حسين (عليه السلام) و يارانش بستند.
بديهى است كه آب مايه حيات بوده و بدون آن ادامه زندگى غير ممكن است بويژه در هواى گرم و سوزان و بالاخص در سرزمين بى آب و علف آنهم براى اردوئى كه زنان و اطفال و شير خوارگان در آن باشند از اينرو پس از بسته شدن آن كار بر حضرت و اصحاب باوفا و اهل بيت گرامش سخت شد، اصحاب بطلب آب رفتند ولى دست تهى برگشتند لذا خاطرها آزرده و دلها شكسته و روانها پژمرده گشت، كم كم روز گذشت و پيوسته هوا گرمتر مى‏شد تا وقت زوال رسيد و آفتاب روى دائره نصف النهار واقع شد و گرمى هوا به نهايت شدت خود رسيد.


صار الامر على ان الكفرة الموكلين بالفرات يشوقونه الى الماء توبيخا له و استهزاء له.
تشنگى اصحاب و اعوان امام (عليه السلام) به جائى رسيده بود كه همه ديدها به سمت شريعه نگران بود و بى حيائى موكلين آب فرات به حدى رسيده بود كه جامها و ظرفها به زير آب مى‏زدند و به هوا مى‏پاشيدند و صداى شر، شر آب را به گوش اهل اردوى امام (عليه السلام) مى‏رسانده و پيوسته عربده مى‏كشيدند: عجب آب شيرينى است عجب آب خوشگوارى است مثل شكم ماهى موج مى‏زند... و از اين قبيل سخنان استهزاءآميز.
تشنگان صحراى كربلاء را تشويق كرده و سرزنش مى‏نمودند حتى برخى از آن ناپاكان به شخص شخيص امام (عليه السلام) توهين كرده و قلب مبارك آن جناب را مى‏شكستند.



به نقل از مقتل الحسين (ع) از مدينه تا مدينه ،آيت الله سيد محمد جواد ذهنى تهرانى (ره)

**عبدالله**;167576 نوشت:
حضرت حر عليه السلام در چه روزي به امام حسين عليه السلام پيوست؟

حُر صبح عاشورا چون از تصميم عمر بن سعد در جنگ با امام حسين عليه ‏السلام اطمينان يافت به بهانه آب دادن اسب خويش، از اردوگاه كوفيان خارج شد و به امام پيوست. پس از پذيرش توبه وى از سوى آن حضرت ، به ميدان بازگشت و پس از نصيحت كردن شاميان، با آنان جنگيد تا اينكه در ركاب سرور شهيدان به فيض شهادت نايل آمد. (1)


سماوى، محمد، ابصار العين فى انصار الحسين، قم، بصيرتى، بى‏تا، ص 203؛ شوشترى، محمد تقى، قاموس الرجال، قم، موسة النشر الاسلامى، 1401 ق، ج 3، ص 103

**عبدالله**;167576 نوشت:
ايا اين قول صحيح است که تعداد ياران امام حسين عليه السلام در شب عاشورا 40 نفر بود و در شب عاشورا 32 نفر از لشکر عمر سعد به انها پيوستند؟ با تشکر

تعداد زيادي از لشکر عمر بن سعد به سپاه امام ژيوستند که بعضي از آنها عبارتند از
1و2.اابوالحتوف بن حرث انصاری عجلانی –اول از خوارجبود بابرادرش سعد درلشگر عمرسعد بود عصرعاشوراپس ازشهادت یاران امام حسین علیهالسلام امام ندا دادندالاناصرفینصرناآیاکمک کارنیست که به ما یاری کندوزنانوکودکاناهل ببت این صداراشنیدندوگریه سر دادنددراین هنگام ایشان متحول شد وبه همرا برادرشوبی درنگ به دشمن حمله کردتاشهید شد
ابصارالعین ص 159- الحدائق الوردیه ص 122
3.بکربن حی تمیمی همراهابن سعد بودوروز عاشورا به امام پیوست وبه شهادت رسیدابصار العین ص 194
4.جوین بن مالک تیم درلشگر دشمن بود شبانه به امام پیوستدرزیارت ناحیه ورجبیه به ایشان سلام داده شده است
بحارالانوارج 45 ص 72113 مناقب آل ابی طالب ج 4ص 113
5.حارث بن امرئالقیس کندی در سپاه عمر بن سعد بود دراخرین لحظها به امام پسوست وبهشهادت رسید
الحدائق الوردیه ص 122
6.حربنیزید ریاحی که معروف است
7و8حلاس بن عمروازدیراسبی از اهل کوفه بود ازیاران امام علی علیه السلام بود واز شرطه الخمیس بود . باعمر بن سعد به کربلا آمدو بعد به همراه برادرش نعمان که ایشان هم از شرطه الخمیسبود شبانه به امام پیوستند ودر حمله نخست به شهادت رسیدند
ابصارالعین ص 187

9.ضرغامه بن مالک ازشیعیان کوفه بود باحضرت مسلم علیه السلام بیعت کردب اعمر سعد به کربلا آمد به امامپیوست و درظهر عاشورا به شهادت زسیددرزیارت ناحیه به ایشان سلام داده شده است
ابصارالعین ص 99
10.عبدالرحمان بن مسعودبن بن حجاج همراه پدرش درسپاه عمر سعدبو وبه یاران امام پیوست ور درحمله اول شهیدشد
تسمیه من قتل مع الحسین ص 153
11.عبدالله بن بشر خثعمی همرا ه سپاه عمر سعد بود به امام پیوست وپیش از ظهربه شهادت رسید
ابصار العین ص 194
12.عمرو بن ضبعه ضبعی بسیار جسور بود همراه عمر سعد رسیدبه اما پیوست وبه شهادت رسید
انصارالحسین ص 92
13.قاسم بن حبیب بن ابی بشیر ازدی از جوانان کوفه بود درسپاه دشمن بود به امام پیوست در حمله نخست به شهادت رسید بحار الانوار ج 45 ص 73
14.مسعود بن حجاج تیمی از شیعیان کوفه بود ،با سپاه کوفهبه جنگ امام امدولی به امام پیوست وبه شهادت رسید مناقب آۀ ابی طالب
15.یزید بن زیاد ابی شعثاء کندی با جسارت وشهید بود بعضیایشان را از اصحاب حر دانسته اند که به پیک ابن زیاد عتاب کرد از سپاه حر جدا شده ووهمراه امام علیه السلام شد وبه شهادت شد
بحار الانوار ج 45ص 72
16. بُکیر بن حرّ بن یزید ریاحی
بکیر فرزند حرّ بنیزید ریاحی همراه با پدرش بر قوم ستمگر حمله کردند و با آنها جهاد نمودند .آن جوانسعادتمند پس از اجازه نبرد از امام حسین (ع) وارد کار زار شد و پس از مبارزه‌ایجانانه ، به درجه شهادت نایل آمد .
كتاب رسم وفا

با تشکر از پاسخهاي عالمانه دوستان

ليکن جناب عماد بزرگوار در مقاتلي بنده مشاهده نمودم که حضرت علي اکبر عليه والسلام و حضرت عباس عليه السلام بارها و بارها با گروهي به قلب ان ناکسان زده و اب تهيه نموده اند تا شب عاشورا و روز عاشورا مطلقا ابي وجود نداشت

و ايضا قضيه حفر چاه توسط امام حسين عليه السلام و غسل ايشان و اصحاب در شب عاشورا

و ايضا نفرموديد که پيوستن 32 نفر در شب عاشورا به امام حسين صحت دارد يا خير؟

لطفا صحت و سقم مطلب فوق را بيان فرماييد

همچنان منتظر پاسخم :Gig:

**عبدالله**;167910 نوشت:
ليکن جناب عماد بزرگوار در مقاتلي بنده مشاهده نمودم که حضرت علي اکبر عليه والسلام و حضرت عباس عليه السلام بارها و بارها با گروهي به قلب ان ناکسان زده و اب تهيه نموده اند تا شب عاشورا و روز عاشورا مطلقا ابي وجود نداشت

جناب عبد الله بزرگوار سلام عليکم فرمايش شما درست است وبا عرض بنده منافات ندارد لشکر دشمن روز هفتم بنا به دستور عبيدالله بن زياد اب را بر حريم امام بست ولي ياران امام گاه با جانفشاني وسعي زيادبه شريعه دست مي يافتند وآبي براي تشنگان حرم تهيه مي نمودند
1.. عباس (ع)
«و لمّا اشتدَّ علَی الحسین (ع) و أصحابه العطش، دعا العباس بن علی بن أبی­طالب (ع) أخاه فبَعثَه فی ثلاثین فارِساً و عشرین راجلاً.»[1]
ابومخنف می­گوید: این اقدام ابتدا با مقاومت گماشتگان عمر بن سعد مواجه شد اما بعد دلشان نرم گشته و به رحم آمد و کنار رفتند تا اصحاب امام آب بردارند.[2]
لازم به ذکر است که این مطلب در کتب اهل سنت ذیل الذکر آمده است:
أ‌- تاریخ الرسل و الملوک، ج3 ، ص313.
ب‌- أخبار الطوال ، ص255.
ت‌- الفتوح إبن أعثم، ج5 ، ص102.
ث‌- عوالم، ج17 ، ص239.
اقدام عباس (ع) در آوردن آب در کتب إرشاد مفید و لهوف سید بن طاووس وجود ندارد. در مناقب ابن شهرآشوب نیز اشاره شده است که گاهی شبانگاه، حضرت ابوالفضل العباس (ع) تشریف برده و آبی می­آورد.[3]

2.. علی­ اکبر (ع)
امام سجاد می­فرماید: حسین (ع) در شب عاشورا، علی­اکبر را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد تا مشک آبی بیاورند.[4]

[1] . وقعه الطف، ص191؛ جلاء­العیون، ص646؛ موسوعه کلمات الإمام الحسین (ع)، ص385.

[2] . وقعه الطف، صص192- 191.

[3] . منتهی ­الامال، ص625، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب.

[4] . جلاء­العیون، ص651؛ منتهی­ الامال، ص625.

**عبدالله**;167910 نوشت:
ليکن جناب عماد بزرگوار در مقاتلي بنده مشاهده نمودم که حضرت علي اکبر عليه والسلام و حضرت عباس عليه السلام بارها و بارها با گروهي به قلب ان ناکسان زده و اب تهيه نموده اند تا شب عاشورا و روز عاشورا مطلقا ابي وجود نداشت

جناب عبد الله بزرگوار سلام عليکم فرمايش شما درست است وبا عرض بنده منافات ندارد لشکر دشمن روز هفتم بنا به دستور عبيدالله بن زياد اب را بر حريم امام بست ولي ياران امام گاه با جانفشاني وسعي زيادبه شريعه دست مي يافتند وآبي براي تشنگان حرم تهيه مي نمودند
1.. عباس (ع)
«و لمّا اشتدَّ علَی الحسین (ع) و أصحابه العطش، دعا العباس بن علی بن أبی­طالب (ع) أخاه فبَعثَه فی ثلاثین فارِساً و عشرین راجلاً.»[1]
ابومخنف می­گوید: این اقدام ابتدا با مقاومت گماشتگان عمر بن سعد مواجه شد اما بعد دلشان نرم گشته و به رحم آمد و کنار رفتند تا اصحاب امام آب بردارند.[2]
لازم به ذکر است که این مطلب در کتب اهل سنت ذیل الذکر آمده است:
أ‌- تاریخ الرسل و الملوک، ج3 ، ص313.
ب‌- أخبار الطوال ، ص255.
ت‌- الفتوح إبن أعثم، ج5 ، ص102.
ث‌- عوالم، ج17 ، ص239.
اقدام عباس (ع) در آوردن آب در کتب إرشاد مفید و لهوف سید بن طاووس وجود ندارد. در مناقب ابن شهرآشوب نیز اشاره شده است که گاهی شبانگاه، حضرت ابوالفضل العباس (ع) تشریف برده و آبی می­آورد.[3]

2.. علی­ اکبر (ع)
امام سجاد می­فرماید: حسین (ع) در شب عاشورا، علی­اکبر را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد تا مشک آبی بیاورند.[4]

[1] . وقعه الطف، ص191؛ جلاء­العیون، ص646؛ موسوعه کلمات الإمام الحسین (ع)، ص385.

[2] . وقعه الطف، صص192- 191.

[3] . منتهی ­الامال، ص625، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب.

[4] . جلاء­العیون، ص651؛ منتهی­ الامال، ص625.

**عبدالله**;167910 نوشت:
و ايضا قضيه حفر چاه توسط امام حسين عليه السلام و غسل ايشان و اصحاب در شب عاشورا


نوشته اند که تشنگی بر اصحاب آن حضرت غلبه کرد و به خدمت آن امام غریب شکایت کردند. حضرت کلنگی برگرفت و به عقب خیمه­ی حرم محترم درآمد و از پشت خیمه 9 گام به جانب قبله برداشت و در آن­جا کلنگ را بر زمین زد؛ به اعجاز آن حضرت چشمه­ای از آب شیرین پیدا شد و آن حضرت و اصحاب از آن آب آشامیدند و مشک­ها و راویه­ها را پر کردند. پس آن چشمه ناپدید شد و دیگر کسی اثری از آن ندید.[1]
از مناقب ابن شهرآشوب نیز نقل شده است که سه شبانه­روز ممنوع بودند، گاهی چشمه حفر کردند و آن جماعت بی­حیا پر کردند. گاهی چاه کندند برای استعمال آب غیرشرب.[2] گفتنی است که این مطلب در کتب وقعه الطف، الارشاد و لهوف و همچنین در کتب اهل سنت مذکور نیامده است.
اينکه از آب چاه براي استعمال غير شرب(غسل) استفاده مي شده بعضي گفته اند که به علت شوري بيش از حد آب چاه ،براي شرب مناسب نبوده است . البته اگر روايت اول (يعني چاهي که خود حضرت کندند وبا اعجاز آب آمد)درست باشد اين چاه آبش قابل شرب بوده است



[1]جلاء­العیون، ص646. [2] . منتهی­الآمال، ص 625 (پاورقی)، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب.

**عبدالله**;167576 نوشت:
ايا اين قول صحيح است که تعداد ياران امام حسين عليه السلام در شب عاشورا 40 نفر بود و در شب عاشورا 32 نفر از لشکر عمر سعد به انها پيوستند؟ با تشکر

در کربلا تعدادي از لشکر عمر سعد به امام عليه السلام پيوستند که بعضي از آنها مثل حر به جنگ امام آمده بودند وبعضي به کمک امام که دنبال فرصت مي گشتند که از لشکر عمر سعد به سوي امام فرار کنند ولي حصر آنان در 32 نفر را نديدم البته آنچه توانستم پيدا نموده و خدمتتان عرض کردم
همچنين حصر ياران امام به چهل نفر تا قبل از ملحق شدند فراريان لشکر عمر بن سعد نيز درجايي نديدم که اگر بگوييد ممنون مي شوم ،همچنين حصر کل ياران به 72نفر نيز معلوم نيست بلکه مشهور است
در زيارت ناحيه 10 نفر بيش‌تر از عدد مشهور 72 نفر است. در زيارت رجبيه جز 82 نفر كساني ديگري نيز هستند. در نتيجه تعداد ياران قطعاً‌ بيش‌از 72 نفر خواهد بود. امام سجاد‌(ع) ياران اباعبدالله را در روز عاشورا 145 نفر معرفي كرده است، كه تعدادي از آن‌ها زنده مي‌‌مانند، احتمالاً عدد 72 صحابه حضرت اباعبدالله به‌جز بني‌هاشم باشند .


با کمال تشکر از جناب عماد

سئوال پاياني اينکه بنده در يکي از سخنراني هاي دکتر رائفي پور شنيدم که قرار بوده حضرت علي اکبر عليه السلام امام بعد از امام حسين عليه السلام باشند ولي بداء صورت گرفته و حضرت سجاد عليه السلام امام بعد شدند

آيا چنين چيزي سنديت دارد؟

يا علي

بزرگوار با سلام و عرض ادب
این فرموده شما مربوط به یک بحث کلامی است که متاسفانه خارج از حیطه پاسخگویی کارشناسان تاریخ است. ا مید داریم که دوستان انجمن کلام همچو همیشه در این پاسخ نیز عالمانه ظاهر شوند.

موضوع قفل شده است