شما همسرتون رو انتخاب نکردید!

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شما همسرتون رو انتخاب نکردید!

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:


نقل قول:

سلام علیکم
در کلیپی از آقای پناهیان آمده که ایشان گفته اند:

همونطور که آدم پدر و مادر خودش رو انتخاب نمی کنه همسر خودش رو هم انتخاب نمی کنه

با گوش کردن این کلیپ این سوال برای بنده به وجود اومده پس اختیار انسان چی میشه؟
چون این حرف مساوی میشه با از بین رفتن اختیار انسان!

با تشکر


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید:Gol:

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد طاها

با سلام به شما دوست گرامی

آنچه در فایل ضمیمه آمده بخشی از سخنان ایشان است نه همه آن؛ از اینرو قضاوت ما نیز منحصر به همین بخش خواهد بود.

سخنران محترم در این فایل چند بار تصریح میکند که: «به انتخابتون شک نکنید»

شکی نیست که ازدواج هم مانند دیگر امور زندگی انسان جزو مقدرات اوست اما شکی نیست که اختیارداری و حق انتخاب فرد نیز خود بخشی از این تقدیر است:

عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ إِنَّ أَبَوَيَّ أَرَادَا غَيْرَهَا قَالَ تَزَوَّجِ الَّتِي هَوِيتَ وَ دَعِ الَّتِي يَهْوَى أَبَوَاك‏؛

ابن ابی یعفور به امام صادق عرض کرد: من می‏خواهم با زنی ازدواج کنم در حالیکه پدر و مادرم مایلند با دیگری ازدواج کنم [تکلیفم چیست؟]؛ امام فرمود: با زنی که خودت مایل هستی ازدواج کن، و زنی را که پدر و مادرت تمایل دارند صرف نظر کن. الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 401

در کتاب کافی بابی است تحت عنوان «بَابُ اخْتِيَارِ الزَّوْجَة» که روایات متعددی آمده که بر حق انتخاب فرد در امر ازدواج تصریح کرده اند. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 332)

ظاهرا آنچه سخنران محترم در صدد بیانش هستند این نکته اخلاقی است که:

وقتی همسری را (با تلاش و تحقیق و دعا و توسل و...) انتخاب میکنید پای این انتخاب بایستید و به دلیل مواجه شدن با مشکلات زندگی مشترک، در این انتخاب شک نکنید زیرا چه بسا مواجه شدن با این مشکلات و مقاومت در برابر آنها همان چیزی باشد که خداوند برای سعادتمندی شما در پیش رویتان قرار داده و شما با انتخاب صبر و بردباری میتوانید هم بنیان زندگی خانوادگی خود را حفظ کنید و هم به سعادت اخروی برسید.

در پناه حق

طاها;833083 نوشت:
وقتی همسری را (با تلاش و تحقیق و دعا و توسل و...) انتخاب میکنید پای این انتخاب بایستید و به دلیل مواجه شدن با مشکلات زندگی مشترک، در این انتخاب شک نکنید زیرا چه بسا مواجه شدن با این مشکلات و مقاومت در برابر آنها همان چیزی باشد که خداوند برای سعادتمندی شما در پیش رویتان قرار داده و شما با انتخاب صبر و بردباری میتوانید هم بنیان زندگی خانوادگی خود را حفظ کنید و هم به سعادت اخروی برسید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامي
برادر چطور چنين برداشتي كرديد؟!!
البته هنوز كليپ را گوش نكردم ، اما اگر جملهء بيان شده از سوي استارتر محترم صحيح باشد و جناب پناهيان آن را گفته باشند ، با هيچ توضيحي نميشود آن را توجيه كرد

دقت بفرمائيد:

طاهر;832095 نوشت:
همونطور که آدم پدر و مادر خودش رو انتخاب نمی کنه / همسر خودش رو هم انتخاب نمی کنه
در بخش دوم جمله ، ايشان يه صراحت ميگويند همسرتان را خودتان انتخاب نمي كنيد. يعني از قبل براي شما مقدر شده. از هيچ جاي اين كلام برداشت نميشود كه شما اختياري داريد

اما مهمتر از آن ، شاهد و قرينه اي است كه جناب پناهيان در بخش ابتدايي مي آورند
در بخش اول ايشان ميگويند:

((همانطور كه والدين را خودتان انتخاب نمي كنيد......)) يعني جبر در انتخاب همسر را مانند جبر در انتخاب والدين مي دانند

اگر توضيحي كه شما براي بخش دوم فرموديد صحيح باشد ، پس بايد در بخش اول نيز پذيرفته شود
يعني بايد يگوئيم منظور ايشان هم در انتخاب والدين اين بوده كه:

اي مردم ، وقتي والدينتان را با سعي ، تلاش ، تحقيق ، دعا و..... انتخاب كرديد ، در انتخاب اين والدين شك نكنيد!!!!

آیا آیه ای از قرآن هم هست که این موضوع رو تصدیق کنه؟؟

باسمه المقدِّر

طاها;833083 نوشت:
ظاهرا آنچه سخنران محترم در صدد بیانش هستند این نکته اخلاقی است که:

وقتی همسری را (با تلاش و تحقیق و دعا و توسل و...) انتخاب میکنید پای این انتخاب بایستید و به دلیل مواجه شدن با مشکلات زندگی مشترک، در این انتخاب شک نکنید زیرا چه بسا مواجه شدن با این مشکلات و مقاومت در برابر آنها همان چیزی باشد که خداوند برای سعادتمندی شما در پیش رویتان قرار داده و شما با انتخاب صبر و بردباری میتوانید هم بنیان زندگی خانوادگی خود را حفظ کنید و هم به سعادت اخروی برسید.

عرض سلام و احترام

آنچه از بیانات ایشان برداشت می شود عدم تأثیر انتخاب انسان در ازدواج و رشد انسان در صبر بر مشکلات

موجود بین زوجین است.

امّا آنچه باید در نظر داشت این است که انتخاب فرد، یکی از مؤلفه های تقدیر است و ضدیتی بین مقدر بودن ازدواج

با انتخاب انسان نیست،نه تنها ازدواج بلکه همۀ امور عالم در چهارچوب قضا و قدر الهی که همان سنن حاکم بر

عالم است رقم می خورد،بنابراین مفهوم تقدیر جبر و تحمیل نخواهد بود.

پ.ن

ازدواج را نیز مانند تمام امور عالم باید از زاویه قضا و قدر الهی

البته با تعریف صحیح آن دید.

Reza-D;833369 نوشت:
البته هنوز كليپ را گوش نكردم ، اما اگر جملهء بيان شده از سوي استارتر محترم صحيح باشد و جناب پناهيان آن را گفته باشند ، با هيچ توضيحي نميشود آن را توجيه كرد

دقت بفرمائيد

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
کلیپ رو دیدم و شنیدم

این جمله با این شیوه جزء متشابهات می شود.(کلیپ رو مشاهده کنید و قبل و بعد سخن رو ببینید)

کلیات موضوع این کلیپ مشکلات و ابتلائات است که بعد از انتخاب بنا بر نظر من صحبت می کنه

یعنی ما الان یک بررسی می کنیم انتخاب می کنیم حال اگر بعدا مشکل پیش اومد شک نکن! نگو بد انتخاب کردم و بعد ازدواج با توسل رو مثل می زنند که با توسل به اهل البیت(ع) همسری انتخاب می کنند و بعد به مشکلات می خورند که می فهمند باید این مشکلات رو ببینند.(کسی این مشکلات رو انتخاب نمی کنه می کنه؟!)

کلیپ رو ببینید.

رستگاران;833395 نوشت:
کلیپ رو ببینید
كليپ را مي بينم بعد نظرم را ميگويم

حبیبه;833375 نوشت:
با تعریف صحیح
مشكل در همين بخش است خواهر گرامي
قطعاً تعداد نفس كشيدن هاي ما نيز تقدير است. اصلاً وجود ما تقدير است
اما ظرافت كار در آنجاست كه بين آنچه خود در آن دخالت داريم و آنچه مطلقاً جبر است ، تمايز قائل بشويم

هرچند ، به شخصه جبر مطلق را قبول ندارم و اعتقاد دارم حتي خداوند در بوجود آوردن ما نيز نظر ما را لحاظ كرده
اين نظر كاملاً نظر شخصي و طبق تجربه هاي خودم است و ممكن است اصل اين نظر يا اصطلاحات علمي كه بكار مي برم اشتباه باشد

من اعتقاد دارم نه جبر مطلق داريم و نه اختيار مطلق. اما.....

نبود جبر مطلق به اين معنا نيست كه جبر خداوند وابسته به انسان باشد. بلكه معنايش اين است كه اين جبر ، ماهيتاً باخواست بنده در طول هم هستند
و نبود اختيار مطلق به اين معنا نيست كه ما حق انتخاب نداريم ، بلكه معنايش اين است كه حدودِ اين اختيارات خودش جبر است. به عبارتي ما به انتخاب مجبوريم
مطلبي كه شما به درستي اشاره كرديد:
حبیبه;833375 نوشت:
نه تنها ازدواج بلکه همۀ امور عالم در چهارچوب قضا و قدر الهی که همان سنن حاکم بر عالم است رقم می خورد ، بنابراین مفهوم تقدیر جبر و تحمیل نخواهد بود

البته آن تقديري با اختيار در تضاد نيست كه شما تعريف كرديد
نه تقديري كه از جملهء جناب پناهيان برداشت ميشود
همانطور كه گفتم هنوز كليپ را نديده ام و قضاوتم تا قبل از ديدن كليپ خالي از اشكال نيست
بلكه كليپ هم شايد كافي نباشد و بايد كل سخنراني را ديد
اما صرفاً با توجه به جمله اي كه از جناب پناهيان نقل قول شده ، نمي توانم معنايي كه استاد "طاها" فرمودند را برداشت كنم ، بلكه به نظرم معنا همان است كه شما گفتيد:

حبیبه;833375 نوشت:
آنچه از بیانات ایشان برداشت می شود عدم تأثیر انتخاب انسان در ازدواج و رشد انسان در صبر بر مشکلات موجود بین زوجین است

گویی اگر شما وظیفه خود را در قبال کفویت کلی در ایمان انجام دادید و ازدواج کردید
انچه از مشکلات پیش امد نوعی تقدیر و ازمایش است. و اینکه فلان زن همسر شما شده تقدیر خدا بوده نه انتخاب شما. زیرا وظیفه شما قبول کردن زنی بود که در ایمان کفویت داشته باشد و شما به وظیفه عمل کردید. حال اگر زن بد بود و شما با مشکلات زیاد مواجه شدید را صلاح و رشد شما همین است و نباید فکر کنید انتخاب شما اشتباه بوده است. چون شما به وظیفه عمل کردید و اینکه کدام زن به پست شما خورده تقدیر خدا برای رشد و تعالی شما بوده. یعنی ما مامور به وظیف هستیم نه نتیجه.
پس همسر به انتخاب ما نبوده تا بعدا بگوییم انتخابمان اشتباه بوده. چون انتخاب گری از حیث نتیجه، نوعی علم غیب هست که به دست انسان نیست.
پس از این جهت انسان همسر را بر نمیگزیند چون علم غیب ندارد. و اگر در انتخاب به وظیفه عمل کرد مشکلات راه رشد او هستند و نباید بگوید انتخابم اشتباه بود. چون اصلا چنین انتخابی از دسترس علم انسان خارج است.

....

این تفسیر از کلام ایشان به نظر درست می اید.

اما این سوال مطرح میشود
کسی که در انتخاب وظیفه ای درست عمل کرد بعدا نباید بگوید انتخابم اشتباه بوده است.
و کسی که در انتخاب وظیفه ای درست عمل نکرده بعدا میتواند بگوید انتخابم اشتباه بوده است.
اما این اشتباه به چه معناست؟
کفویت ایمانی رعایت نشده و ازدواج حرام بوده است؟
اگر این طور معنا کنیم تنها ازدواجی خلاف وظیفه است که در فقه و احکام شرعی گفته شده است.
مثلا کسی با مشرک یا کافر ازدواج کند بعدا میتواند بگوید به وظیفه ام عمل نکردم پس انتخابم اشتباه بود. چه در نعمت باشد و چه در مشکلات.

از طرفی
وقتی گفتیم مشکلات کسی که انتخاب وظیفه ای اش را انجام داده، در واقع راه تعالی و رشد او است.
آیا میتوانیم بگوییم کسی که به وظیفه اش عمل نکرده، مشکلاتش راه رشد و تعالی اش نیست ؟! و تنها عذاب و نقمت است؟
اگر معنای وظیفه مانند انچه گفتیم باشد ادامه زندگی با کافر و مشرک حرام است پس نمیتوان مشکلات را راه رشد دانست...
و شاید هم نه...
و اگر در هر دو ازدواج مشکلات راه رشد هستند پس نمیتوان گفت انتخاب وظیفه ای تاثیری دارد. یعنی در هر دو صورت مشکلات بعد از ازدواج مسیر رشد و تعالی را رقم میزنند و نباید از انتخاب گله کرد.
چون انتخاب هیچ تاثیری در اینکه مشکلات بعدی راه رشد باشند یا نباشند، ندارد. فرقی هم ندارد انتخاب وظیفه ای بوده یا نبوده.

در واقع ملاک درستی و نادرستی انتخاب در ازدواج انجام وظیفه است.
نه مشکلات بعدی در ازدواج.
یعنی اگر بعد از ازدواج در ناز و نعمت هم باشیم و در راه درست باشیم( البته اگر معنای فقهی فقط مد نظر نباشد) نمیتوان نتیجه گرفت حتما انتخابمان مطابق وظیفه بوده است.

پس از این جهت که ما نسبت به اینده و نتیجه علم نداریم
و از این جهت که ما مامور به وظیفه فقهی ( عدم ازدواج با کافر و مشرک و محارم و ..) هستیم.
پس اگر به محض یافتن یک زن مومن حتی بدرو و بد خلق با او ازدواج کردیم.
مشکلات بعدی تقدیر خدا برای رشد ما بوده است...!!!
چون خلاف وظیفه عمل نکردیم تا بگوییم انتخابمان اشتباه بوده است.

اما از طرفی عقل میگوید مشکلات زن از ناحیه زن صادر میشود پس مرد در انتخاب اشتباه کرده است. یعنی اگر میدانست زن چنین مشکلاتی برایش درست میکند با او ازدواج نمیکرد. در واقع علت مشکلات همسر بوده است. و علت انتخاب همسر خود مرد بوده است. اما این انتخاب از سر جهل بوده و مرد نتوانسته ان را بفهمد.

پس اگر مرد بفهمد میتوانسته زن را بشناسد و نشناخته خود را مقصر میداند.
اگر بداند از روی علم با مشرک ازدواج کرده خود را مقصر میداند.
و اگر بداند با تمام تلاشی که کرده گرفتار چنین زنی شده است خود را مقصر نمیداند اما به احکام اسلام رجوع میکند تا ببیند چه باید بکند مثلا طلاق زن بر او واجب است؟ یا مکروه یا مستحب یا مباح؟
پس اگر طلاق برایش حرام نباشد( چه واجب چه مستحب )
نمیتواند بگوید مشکلاتم موجب رشدم میشود پس قید طلاق را میزنم. بلکه راه رشد او در طلاق است.

و طاها;833415 نوشت:
در واقع ملاک درستی و نادرستی انتخاب در ازدواج انجام وظیفه است.
نه مشکلات بعدی در ازدواج.
یعنی اگر بعد از ازدواج در ناز و نعمت هم باشیم و در راه درست باشیم( البته اگر معنای فقهی فقط مد نظر نباشد) نمیتوان نتیجه گرفت حتما انتخابمان مطابق وظیفه بوده است.

پس از این جهت که ما نسبت به اینده و نتیجه علم نداریم
و از این جهت که ما مامور به وظیفه فقهی ( عدم ازدواج با کافر و مشرک و محارم و ..) هستیم.
پس اگر به محض یافتن یک زن مومن حتی بدرو و بد خلق با او ازدواج کردیم.
مشکلات بعدی تقدیر خدا برای رشد ما بوده است...!!!
چون خلاف وظیفه عمل نکردیم تا بگوییم انتخابمان اشتباه بوده است.

فکر میکنم شخص مؤمن بدخلق نداریم

ویدانا;833458 نوشت:
فکر میکنم شخص مؤمن بدخلق نداریم

توضیح دادم که باید معنای کفویت مشخص شود. اینکه وظیفه ی ما از نظر اسلام در مسئله کفویت چیست؟
مثلا به یک اعتبار نگاه کنیم
از صد دختر یا صد پسر حداکثر پنج نفر بدخلق نیستند و به تعبیری مومن هستند واقعا....
و مطابق این فرض وظیفه اقتضا میکند با این دختر یا پسر ازدواج نکنیم چون هم کفو نیست...
یعنی کاهش شدید جمعیت.

به نظر من انسان تو این دنیا اختیار چندانی نداره.

نقل قول:
ایه 29 سوره مبارکه تکویر :وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
در صدد بیان اصل حاکم بر نظام هستی است یعنی اراده ی الهی مافوق و قاهر بر تمامی علل ومعلولهای جهان است .این (یعنی قاهریت مشیت یا اراده یا اذن خداوند)بدان معنا نیست که نافی اختیار انسان است بلکه بدان معناست که انسان و اراده وفعل اوتحت مشیت ،خواست و اراده الهی است .یعنی این خداوند است که خواسته است تا انسان موجودی مختار باشد ،این اراده ی الهی است که خواسته است تا انسان در مواجهه با راه هدایت و ضلالت ، بتواند انتخاب کند و از اختیارش استفاده کند و اگر میخواست میتوانست همه را مجبور به هدایت نماید اما این را نخواسته .(1)


(1)- ر.ک:انسان شناسی در قرآن ،مصباح یزدی،ص 108

نقل قول:
یعنی اگر انسان هدایت را انتخاب کند به اعتباری فعل و اختیارخود اوست (لذا قابل پاداش و جزاست)و به اعتباری نیز اراده ومشیت الهی است زیرا خداوند خواسته تا در این نظام هستی ، انسان ،موجودی مختار باشد .درواقع نه جبر مطلق است ونه تفویض کامل اختیار ، بلکه چیزی بین این دو است .
در واقع ارتباط آیه وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ
با آیه 29 سوره مبارکه تکویر :وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
بدین گونه قابل توضیح است : خداوند اراده ومشیتش براین قرار گرفته است که بخشی از مصائبی که بر انسان وارد می شود ، اجتناب پذیر است و آن مصائبی است که با عدم ارتکاب به برخی گناهان میتواند از خود دور نماید و بدان مبتلا نشود یا به تعبیری مشیت خداوند بر این تعلق گرفته که در برخی گناهان ، مصائبی وجود دارد و انسان با اختیاری که به خواست خدا دارد و خداوند به او افاضه نموده است میتواند با عدم ارتکاب آن گناهان ، از آن مصائب دور بماند . لذا به اعتباری این مصائب مشیت الهی است و به اعتباری دیگر این مصائب حاصل اعمال خود انسان است .

یعنی فرد در شرایط تعریف شده ای (از جانب خدا » انتخاب راه هدایت=دریافت پاداش/انتخاب راه ضلالت=دریافت جزا) باید از اختیاری که دارد بهترین استفاده (انتخاب) را بکند.

در انتخاب همسر ما اختیار کامل داریم.. ولی این اختیار در طول اراده خداست.

نقل قول:
دستی که از طرف خداوند در این امور دخیل هست این است که به شما اراده و اختیار و امکانات-عقل،قدرت تفکر ،قدرت مشورت،قدرت تحقیق و....- داده است تا بتوانید با استفاده از این امکانات بهترین تصمیم گیری ها را در برهه های مختلف زندگیتان در اموری که در حوزه اختیار و اعمال شماست، انجام دهید .

Reza-D;833369 نوشت:
برادر چطور چنين برداشتي كرديد؟!!

با سلام به شما دوست گرامی

دوست عزیز ما نظر خوشبینانه خود را بیان کردیم و از اینرو بود که عرض کردیم:

طاها;833083 نوشت:
ظاهرا آنچه سخنران محترم در صدد بیانش هستند این نکته اخلاقی است که

به هر حال اقتضای جمع:

روایات متعددی که حاکی از اختیار انسان در امر ازدواج است و نیز عبارت خود ایشان: «به انتخابتون شک نکنید»

با

عبارتهای غلط اندازی که در متن سخنان ایشان است

به همراه

ضمیمه کردن کمی حسن ظن و خوشبینی، همان است که عرض شد.

قیاسی هم که شما میان عدم انتخاب والدین و عدم انتخاب همسر برقرار کرده اید و نتیجه گرفته اید:

Reza-D;833369 نوشت:
اگر توضيحي كه شما براي بخش دوم فرموديد صحيح باشد ، پس بايد در بخش اول نيز پذيرفته شود

(اصطلاحا) قیاس مع الفارق است زیرا در بیانات گوینده محترم عبارتی از قبیل «در انتخاب والدینتون شک نکنید» نیامده تا بخواهیم عبارات دیگر ایشان را بر مبنای آن توجیه کنیم در حالیکه این عبارت «در ازدواج در انتخابتون شک نکنید» آمده است.

به هر حال، ما توجیه خوشبینانه خود را درباره کلام یک سخنران مذهبی مورد اعتماد بیان کردیم اما اگر برایتان قانع کننده نیست میتوانید از خود ایشان پی جو باشید ولی آنچه به عنوان یک کارشناس دینی باید عرض کنیم این است که هم وجدان فردی و هم بیانات دینی، جای شکی باقی نمیگذارد که انسان در انتخاب همسرش مختار است و در پست اول نمونه هایی از روایات را شاهد آوردیم.

در پناه حق

paripa;833373 نوشت:
آیا آیه ای از قرآن هم هست که این موضوع رو تصدیق کنه؟؟

با سلام به شما دوست گرامی

وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَ لَوْ أَعْجَبَكُمْ؛

و با زنان مشرك و بت‏ پرست، تا ايمان نياورده ‏اند، ازدواج نكنيد! كنيز باايمان، از زن آزاد بت‏ پرست، بهتر است هر چند (زيبايى، يا ثروت، يا موقعيت آن زن بت پرست) شما را به شگفتى آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‏ پرست، تا ايمان نياورده‏ اند، در نياوريد! يك غلام باايمان، از يك مرد آزاد بت‏ پرست، بهتر است هر چند (مال و موقعيت و زيبايى آن مرد بت پرست،) شما را به شگفتى آورد. (بقره/221)

وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُم؛

مردان و زنان بى ‏همسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را. (نور/32)

قالَ إِنِّي أُريدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى‏ أَنْ تَأْجُرَني‏ ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ؛

(شعيب به موسی) گفت: «من مى ‏خواهم يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم به اين شرط كه هشت سال براى من كار كنى و اگر آن را تا ده سال افزايش دهى، محبّتى از ناحيه توست. (قصص/27)

در پناه حق

حبیبه;833375 نوشت:
آنچه از بیانات ایشان برداشت می شود عدم تأثیر انتخاب انسان در ازدواج و رشد انسان در صبر بر مشکلات موجود بین زوجین است.

با سلام به شما دوست گرامی

به نکاتی که در پستهای سابق عرض شد مراجعه نمایید.

در پناه حق

باسمه الحق

طاها;876860 نوشت:
به هر حال، ما توجیه خوشبینانه خود را درباره کلام یک سخنران مذهبی مورد اعتماد بیان کردیم

طاها;876864 نوشت:
به نکاتی که در پستهای سابق عرض شد مراجعه نمایید.

عرض سلام و احترام

متشکر،امّا سخن راجع به مسئله ای اعتقادی و مبحثی سرنوشت ساز است،استاد بزرگوار آیا دستور به توجیه خوشبینانه

در مورد اعمال و نیات مؤمنین نیست؟(در روایات) و در مسائل علمی-اعتقادی ملزم به تحقیق،تدقیق و تحلیل برای دریافت حقیقت

نیستیم؟

البته طبق فرمایش حضرتعالی بهتر است از خود جناب سخنران مذهبی راجع به سخنانشان سؤال شود.

با تشکر

[="Century Gothic"][="Black"]سلام خدمت شما

طاها;876860 نوشت:
روایات متعددی ...

حبیبه;878011 نوشت:
طبق فرمایش حضرتعالی بهتر است از خود جناب سخنران مذهبی راجع به سخنانشان سؤال شود.

فایل کامل صوت موردنظر از سایت استاد پناهیان: انتخاب آسمانی و زندگی مشترک (از دقیقه 5:30 به بعد در مورد موضوع مورد بحث است)
مستندات:

توحید صدوق/ 55- باب المشیئة و الإرادة/ حدیث 4

قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ ع: یَا دَاوُدُ تُرِیدُ وَ أُرِیدُ ،وَ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا أُرِیدُ، فَإِنْ أَسْلَمْتَ لِمَا أُرِیدُ أَعْطَیْتُکَ مَا تُرِیدُ، وَ إِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِیدُ أَتْعَبْتُکَ فِیمَا تُرِیدُ، ثُمَّ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا أُرِیدُ.
ای داوود! من چیزی را اراده می‌کنم و تو هم چیزی را قصد می‌کنی و واقع نخواهد شد مگر آنچه که من اراده کرده‌ام. پس اگر به آنچه من اراده کرده‌ام تسلیم شوی و تن بدهی، هر آنچه را اراده کنی به تو می‌دهم و اگر به آنچه من اراده کرده‌ام تسلیم نشوی. تو را در راه آنچه اراده کرده‌ای به تعب و سختی می‌افکنم و سپس واقع نخواهد شد مگر آنچه من اراده کرده‌ام.[/]

بسمه العلیم

פسیـטּ;878023 نوشت:
[=Century Gothic]سلام خدمت شما

فایل کامل صوت موردنظر از سایت استاد پناهیان:

انتخاب آسمانی و زندگی مشترک (از دقیقه 5:30 به بعد در مورد موضوع مورد بحث است)
مستندات:

توحید صدوق/ 55- باب المشیئة و الإرادة/ حدیث 4

قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ ع: یَا دَاوُدُ تُرِیدُ وَ أُرِیدُ ،وَ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا أُرِیدُ، فَإِنْ أَسْلَمْتَ لِمَا أُرِیدُ أَعْطَیْتُکَ مَا تُرِیدُ، وَ إِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِیدُ أَتْعَبْتُکَ فِیمَا تُرِیدُ، ثُمَّ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا أُرِیدُ.
ای داوود! من چیزی را اراده می‌کنم و تو هم چیزی را قصد می‌کنی و واقع نخواهد شد مگر آنچه که من اراده کرده‌ام. پس اگر به آنچه من اراده کرده‌ام تسلیم شوی و تن بدهی، هر آنچه را اراده کنی به تو می‌دهم و اگر به آنچه من اراده کرده‌ام تسلیم نشوی. تو را در راه آنچه اراده کرده‌ای به تعب و سختی می‌افکنم و سپس واقع نخواهد شد مگر آنچه من اراده کرده‌ام.

با سلام و احترام

روایت فوق اختصاصی به موضوع مورد بحث ندارد و می توان آن را به همۀ امور اختیاری انسان تسری داد.

با تشکر

حبیبه;878011 نوشت:
متشکر،امّا سخن راجع به مسئله ای اعتقادی و مبحثی سرنوشت ساز است،استاد بزرگوار آیا دستور به توجیه خوشبینانه در مورد اعمال و نیات مؤمنین نیست؟

با سلام به شما دوست گرامی

توجبیه خوشبینانه درباره گفتار یک سخنران موجه، نیز مشمول روایات حسن ظن است مخصوصا جایی که در فحوای کلامش قراینی برای آن توجیه وجود داشته باشد (همانطور که در مورد ایشان چنین است).

بعلاوه عرض شد وی در مقام توصیه ای اخلاقی هستند نه تشریح یک بحث اعتقادی هر چند میتوانستند توصیه اخلاقی خود را مناسبتر ارائه دهند.

به هر حال، دقت نظر و پیگیری امثال شما پیرامون مباحث اعتقادی باعث شکل گیری این تاپیک شده است و این شایسته تحسین است و ما نیز به توجیه خوشبینانه خود بسنده نکردیم و مستندات اسلامی لازم برای این موضوع اعتقادی را ارائه دادیم.

در پناه حق

פسیـטּ;878023 نوشت:
قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع): أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ ع: یَا دَاوُدُ تُرِیدُ وَ أُرِیدُ ،وَ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا أُرِیدُ، فَإِنْ أَسْلَمْتَ لِمَا أُرِیدُ أَعْطَیْتُکَ مَا تُرِیدُ، وَ إِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِمَا أُرِیدُ أَتْعَبْتُکَ فِیمَا تُرِیدُ، ثُمَّ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا أُرِیدُ.

با سلام به شما دوست گرامی

اجازه دهید ما نیز تعدادی از نمونه های قرآنی آنچه در حدیث یاد شده آمده را ارائه کنیم:

وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ؛ و شما اراده نمى‏كنيد مگر اينكه خداوند- پروردگار جهانيان- اراده كند و بخواهد. (تکویر/29)

وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً و شما هيچ چيز را نمى‏ خواهيد مگر اينكه خدا بخواهد، خداوند دانا و حكيم بوده و هست. ‏(انسان/30)

اما وقتی آیات و روایات را مجموعا در کنار هم قرار میدهیم متوجه میشویم آیاتی که ما اضافه کردیم و حدیثی که شما اشاره نموده اید تنها به بخشی از یک حقیقت اشاره کرده اند نه همه آن؛‌

مثلا آیه 28 تکویر را در کنار آیه 29 قرار دهید:

لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ؛ براى كسى از شما كه بخواهد راه مستقيم در پيش گيرد (28)

وَ مَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ؛ و شما اراده نمى‏كنيد مگر اينكه خداوند- پروردگار جهانيان- اراده كند و بخواهد (29)

آیه 28 تکویر اصل وجود اراده و اختیار را اثبات میکند و آیه 29 تکویر این اراده و اختیار انسانی را مستقل از اراده خدا نمیداند؛ بنابراین مجموع دو آیه میفرمایند: انسان اراده دارد اما نه اراده ای بریده از خواست خدا.

نمونه قرآنی دیگر را در این آیات از سوره انسان ببینید:

إِنَّ هَاذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاءَ اتخََّذَ إِلىَ‏ رَبِّهِ سَبِيلًا؛‌ اين يك تذكر و يادآورى است، و هر كس بخواهد (با استفاده از آن) راهى به سوى پروردگارش برمى‏ گزيند (29)

وَ مَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كاَنَ عَلِيمًا حَكِيمًا؛ و شما هيچ چيز را نمى‏ خواهيد مگر اينكه خدا بخواهد، خداوند دانا و حكيم بوده و هست‏ (30)

بنابراین نباید آیات و روایات را بریده از هم دید.

وقتی احادیث و آیاتی از قبیل آنچه مد نظر شما و سخنران محترم است را در کنار آیات و روایات متعدد دیگر (که در پستهای قبل بیان شد) قرار میدهیم نتیجه ای که بدست می آید این است: اراده و اختیار خود ما در اموری از قبیل انتخاب همسر و ازدواج انکار ناشدنی است.

در پناه حق

موضوع قفل شده است