جمع بندی معنای «نفاثات» چیست؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
معنای «نفاثات» چیست؟

وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ«الفلق-4»

چرا در این ایه تاکید میکند زنان دمنده بر عقد ها چون اگر مونث نبود هردو را شامل میشد ؟

کارشناس بحث : یاسین


با سلام و صلوات

بنابرقول ضحاک مقصود همه ساحرین هستند :


وأخرج ابن أبي حاتم عن الضحاك رضي الله عنه النفاثات قال : السواحر

وعلامه طباطبایی رحمه الله معتقد است :

و من شر النفاثات فى العقد

يعنى و از شر زنان جادوگر ساحر، كه در عقده ها و گره ها عليه مسحور مى دمند، و به اين وسيله مسحور را جادو مى كنند. و اگر از ميان جادوگران ، خصوص زنان را نام برد، براى اين بود كه سحر و جادوگرى در بين زنان بيشتر است تا مردان .


فرهنگ أبجدي عربي-فارسي، متن، ص: 94
اعْتَقَدَ-
اعْتِقَاداً [عقد] الأمرَ: آن امر را تصديق كرد، دل و نهاد خود را بر آن بست، آن را دين براى خود گرفت «اعْتَقَدَ انَّ ذلك مُمْكِنٌ»: گمان كرد آن كار ممكن است،- الإخاءُ بينَهما: برادرى ميان آن دو نفر بر قرار شد،- الشي‏ءُ: آن چيز سفت و سخت شد،- الشي‏ءَ: آن چيز را گره زد.
المفردات في غريب القرآن، ص: 576
عقد
العَقْدُ: الجمع بين أطراف الشي‏ء، و يستعمل ذلك في الأجسام الصّلبة كعقد الحبل و عقد البناء، ثم يستعار ذلك للمعاني نحو: عَقْدِ البيع، و العهد، و غيرهما، فيقال: عاقدته، و عَقَدْتُهُ، و تَعَاقَدْنَا، و عَقَدْتُ يمينه. قال تعالى:
عاقدت أيمانكم «5» و قرئ: عَقَدَتْ أَيْمانُكُمْ «6»، و قال: بِما عَقَّدْتُمُ الْأَيْمانَ‏
[المائدة/ 89]، و قرئ: بِما عَقَّدْتُمُ الْأَيْمان

بهلول;247965 نوشت:
وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ«الفلق-4»

چرا در این ایه تاکید میکند زنان دمنده بر عقد ها چون اگر مونث نبود هردو را شامل میشد ؟

و المراد من النفّاثات: النفوس الّتى يجتهدون في تشديد امور الناس و تضييق مشكلاتهم و إحكام عقدهم، و يلقون اليهم ما يوجب انحرافهم و إضلالهم في الأمور المادّيّة و المعنويّة، سواء كان النفث بقول أو بعمل أو بإلقاء فكر أو بنفخ.
فالنفّاثات تأنيثها بالنظر الى النفوس لا النساء، و إن كانت النساء في أمر النفث المطلق من أظهر المصاديق.
و ذكر الحسد بعد النفث: فانّ الحسد طلب إزالة النعمة و طيب الحال و الرفاه عن المحسود، و هو أشدّ ضرارا من النفث في العقد.
التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏12، ص: 186
************************************
ميبدى در تفسير كشف الاسرار ميگويد: «گفته ‏اند مراد از نفاثات فى العقد زنهائى هستند كه عقل مردان را بدوستى و عشق خود ميربايند. ابو تمام ميگويد:
السالبات الفتى عزيمته بالسحر و النافثات فى عقده شيخ طبرسى همين معنى را روشنتر و بهتر از قول ابو مسلم در مجمع البيان باين عبارت آورده است: «ابو مسلم گفته مقصود از نفاثات زنانى هستند كه افكار مردان را ربوده آنان را به رأى و ميل و هوس خود باز ميگردانند، و چون از عزم و تصميم به عقد (عقد القلب) تعبير ميشود (جمعش عقد) بنابراين فسخ عزيمت و گسستن تصميم «نفث» ناميده شده است. اين معنى، جالب و خوب و همگانى و آموزنده بوده با معانى الفاظ آيه نيز بخوبى سازگارست و درست‏
بيضاوى نيز معنائى را كه در دو تفسير كشف الاسرار و مجمع براى نفاثات فى العقد آمده در تفسيرش آورده است.
تفسير نوين، متن، ص: 422
*****************************
عبده ميگويد: «ما ميدانيم كه «عقد» و «عقده» همان گره يا گره زدن در نخى يا ريسمانى است و بهر چيزى گفته ميشود كه ايجاد رابطه مي ‏كند يا آنرا استوار سازد مثل اينكه خداوند رابطه شرعى ميان زن و شوهر را «عقدة النكاح» ناميده است يا ايجاب و قبول در معامله را «عقد بيع» مينامند و ما «عقده» ميگوئيم «1» و لفظ نفاثه مانند علامه «2» است كه بر زن و مرد هر دو گفته ميشود (تاء براى مبالغه است نه براى تأنيث) و مقصود از نفاثات فى العقد «سخن چينان» هستند كه روابط دوستانه و برادرى ميان مردم را بر هم ميزنند و رشته الفت و مودت آنها را ميگسلند. اما سر اينكه از ساعيان و خبر كشان در اينجا به «نفاثات فى العقد» «3» تعبير شده اينست كه خداوند خواسته آنان را به جادوگران شعبده باز تشبيه فرمايد كه با گره زدن و گره گشادن و حيله و نيرنگ و اعمال پنهانى و سرى و اوراد غير مسموع و نامفهوم بر مردم اشتباهكارى مينمايند و آنها را از راه راست منحرف ساخته عقايد و افكار باطلى در آنان بوجود ميآورند.
سخن چينى از اينجهت كه نمامان با وسائلى پنهانى و كوششهاى مخفى و گفتگوهاى سرى دوستيها را بدشمنى تبديل ميكنند و افراد را بمطلب خلاف واقع معتقد و به رفتار ناپسند مصمم ميسازند تقريبا نوعى جادوئى شمرده ميشود «4». اينست كه در باره آنها لفظى بكار رفته كه از لحاظ معنى ظاهرى و متعارفى، مخصوص جادوگران است و در عين حال‏
__________________________________________________
(1) يعنى مصريها در گفتگوشان بجاى «عقد» «عقده» ميگويند.
(2) ولى ميتوانيم «نفاثات» را صفت نفوس بگيريم كه موصوف بقرينه حذف شده است، و در قرآن نظائر بسيار دارد مانند «النازعات» يا «العاديات» يا «الطارقه» و «الحاقه» و غيره و نفوس مؤنث است.
(3) در سوره ن و القلم سخن چين را «مشاء بنميم» يعنى بسيار كوشا و دونده بسخن چينى خوانده، و در اينسوره «نفاثات فى العقد»، عبده علت اين تعبير را توضيح ميدهد.
(4) تأييد نظر عبده قول راغب است كه ميگويد «از معانى سحر يكى هم چيزى است كه سخن چين با سخنان آراسته و جالب توجه خود انجام ميدهد». پس كار جادوگر و گفتار تمام هر دو ظاهرى آراسته و باطنى خلاف حقيقت و غرض و قصدى فاسد و ثمره ‏يى تلخ و زيان‏آور دارند.

تفسير نوين، متن، ص: 423
**********************************
اطلاقش بر سخن چينان از حيث معنى واقعى و حقيقى‏
طبق تصريح علماء تفسير «عقد» را بدو معنى ميتوانيم بگيريم: 1- عزمها و تصميمات 2- روابط و آنچه موجب ارتباط ميشود. همچنين دانستيم كه «نفاثات» را ميتوانيم بر مردان نيز اطلاق كنيم. در اينصورت خواهيم توانست در فرض اول (عقد بمعنى تصميمات باشد) «النفاثات فى العقد» را علاوه بر زنانى كه مردان را از تصميم بكارهاى مفيد و عاقلانه باز ميدارند و به زشتكارى و شهوترانى سوق ميدهند بر همه مردان و زنان و بر افراد و جمعيت‏ها و ممالك و ملت‏هائى كه چنين عملى انجام ميدهند اطلاق كنيم‏
تفسير نوين، متن، ص: 424
******************************
خلاصه كلام در معناي نفاثات
1- زنانى كه با خود آرائى و دلربائى خود دلهاى مردان را مي ‏ربايند و آنها را از عزمهاى آهنين و تصميمات استوار براى كارهاى شايسته و سودمند باز داشته تابع هوسها و اميال خويش ميسازند و به فساد و فحشاء و جنايت و خيانت ميكشانند (بر طبق توضيح و تفسير مجمع و كشف الاسرار و بيضاوى).
2- سخن چينانى كه روابط دوستى مردم را گسسته دلهاشان را نسبت بيكديگر سياه و تيره ميسازند (بر حسب توجيه عبده).
3- عموم افراد و طبقات و اقوامى كه بوسائل مختلف مثل اشاعه منكرات و فحشاء، و ترويج جنايات و مفاسد، افراد را از تصميم بكارهاى سودمند باز ميدارند و يا در ميان جوامع انسانى بايجاد نفاق و اختلاف مي ‏پردازند و روابط مردم را از هم ميگسلند تا آنها را در ضعف و انحطاط نگهداشته مغلوب و مطيع خويش سازند، كه از شر عموم آنها بايد بخدا پناه برد. با اين توضيح و تفسير جميع ممالك نيرومند كه بكشور هاى ضعيف طمع بسته ملتها را غوطه‏ ور در فساد و تباهى ساخته رشته وحدت دينى و ميهنى آنها را از هم ميگسلند و عموم استعمارگران و عمالشان و حكام جور كه براى غارت اموال مردم و در بند كشيدن آنها باشاعه فساد و ايجاد تفرقه در ميان ملل و اقوام ميكوشند «نفاثات فى العقد» ميباشند.
تفسير نوين، متن، ص: 424

[="darkgreen"]بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ تَبَّتْ یدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ«1»
بریده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد

مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ«2»
دارایی او و آنچه اندوخت‏سودش نکرد

سَیصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ«3»
بزودی در آتشی پرزبانه درآید

وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ«4»
و زنش آن هیمه‏کش [آتش فروز]

فِی جِیدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ«5»
بر گردنش طنابی از لیف خرماست[/]

[="blue"]و در اینجا لفظ زن دقیقاً بکار برده شده و بار جهالت ابو لهب عموی تنی پیامبر را از او میداند .

براستی برگردن چه کسی طناب است و سر این طناب در دست کیست .[/]

[=&quot]بسم الله الرحمن الرحیم
[=&quot]

[=&quot]با سلام و احترام
[=&quot]

[=&quot]نفاثات" از ماده" نفث" (بر وزن حبس) در اصل به معنى ريختن مقدار كمى از آب دهان است، و از آنجا كه اين كار با دميدن انجام مى‏گيرد،" نفث" به معنى" نفخ" (دميدن) نيز آمده است.

[=&quot]

[=&quot]ولى بسيارى از مفسران" نفاثات" را به معنى" زنان ساحره" تفسير [=&quot]كرده‏اند (نفاثات جمع مؤنث است و مفرد آن" نفاثة" صيغه مبالغه از" نفث" مى‏باشد) آنها اورادى را مى‏خواندند و در گره‏هايى مى‏دميدند و به اين وسيله سحر مى‏كردند، ولى جمعى آن را اشاره به زنان وسوسه‏گر مى‏دانند كه پى در پى در گوش مردان، مخصوصا همسران خود، مطالبى را فرو مى‏خوانند تا عزم آهنين آنها را در انجام كارهاى مثبت سست كنند، و وسوسه‏هاى اين گونه زنان در طول تاريخ چه حوادث مرگبارى كه بار نياورده، و چه آتشها كه بر نيفروخته و چه عزمهاى استوارى را كه سست نساخته است.[=&quot]([=&quot] تفسير نمونه، ج‏27، ص: 461[=&quot])

[=&quot]

[=&quot]اگر از ميان جادوگران، خصوص زنان را نام برد، براى اين بود كه سحر و جادوگرى در بين زنان بيشتر است تا مردان‏.( ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 681)
[=&quot]:Gol:

بهلول;248009 نوشت:
و در اینجا لفظ زن دقیقاً بکار برده شده و بار جهالت ابو لهب عموی تنی پیامبر را از او میداند . براستی برگردن چه کسی طناب است و سر این طناب در دست کیست .


با سلام

آبات صریحتری هم در این باب وجود دارد :

{أَوَمَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ }الزخرف18

{فَلَمَّا رَأَى قَمِيصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن كَيْدِكُنَّ إِنَّ كَيْدَكُنَّ عَظِيمٌ }يوسف28


علامه طباطبایی رحمه الله در تفسیر المیزان مینویسد :

اين دو صفت كه براى زنان آورده ، براى اين است كه زن بالطبع داراى عاطفه و شفقت بيشترى و تعقل ضعيف ترى از مرد است ، و به عكس مرد بالطبع داراى عواطف كمترى و تعقل بيشترى است . و از روشن ترين مظاهر قوت عاطفه زن علاقه شديدى است كه به زينت و زيور دارد، و از تقرير حجت و دليل كه اساسش قوه عاقله است ضعيف است .

بهلول;248009 نوشت:
براستی برگردن چه کسی طناب است و سر این طناب در دست کیست .

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام

كلمه" مسد" به معناى طنابى است كه از ليف خرما بافته شده باشد، و اين جمله بنا بر اينكه كلمه" حمالة" حال باشد، حال دوم از كلمه" امرأة" است.

و ظاهرا مراد از اين دو آيه اين باشد كه همسر ابو لهب به زودى در آتش دوزخ در روز قيامت به همان هيئتى ممثل مى ‏گردد كه در دنيا به خود گرفته بود، در دنيا شاخه‏هاى خاربن و بته‏هايى ديگر را با طناب مى‏پيچيد و حمل مى ‏كرد، و شبانه آنها را بر سر راه رسول خدا (ص) مى‏ريخت تا به اين وسيله آن جناب را آزار دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به گردن و هيزم به پشت ممثل گشته عذاب مى ‏شود.( ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 666)

باسلام

در علوم غریبه و همچنین سحر و ساحری، نفث یعنی دمیدن زیاد بکار میرود! مثلا بعد از خواندن اذکاری یا ... بر آب،نخ،طعام و.... میدمند!

در این آیه هم نظر علامه طباطبائی صحیح می باشد چون

1- نفاثات فی العقد گفته شده پس کسی است که در گره می دمد و منظور از این نفاثه نمیتواند زنان وسوسه گر یا سخن چین و... باشد.

2- در این سوره آیات برای دفع شر میباشد و تمام آیات معنای روشن و واضحی دارند دلیل نمیشود که خداوند فقط این آیه را با معنای عجیبی که به زن وسوسه گر و.. برمیگردد در لفافه بپیچاند

3- سوره فلق و ناس بخاطر همین آیات در دعاها و دستورات علوم غریبه برای باطل کردن سحر و حفظ بکار میرود مانند حرز ابی دجانه از پیامبر اکرم و دلیل دیگری است بر اینکه نفاثه همان زنان جادوگر است نه زنان وسوسه گر!

4- این دو سوره با هم نازل شده و برای دفع شر ! و چون برای باطل کردن سحری بود که برای پیامبر ساخته بودند آیاتی مطابق این مشکل نازل شده برای همین خصوصا این آیات نازل شده:

من شر ما خلق، من شر النفاثات فی العقد، من شر الجنة و الناس

خادم سحر از اجنه هستند و ساحر هم از انسانها! و در آیه هم گفته شده من شر جن و انس!

5- در برخی تفاسیر سعی شده تا جایی که میتوانند معنای دیگری از این آیه برداشت کنند تا موضوع سحر شدن بدن پیامبر را رد کنند! که این پنهان کاری کار غلطی بوده و از ناآگاهی مفسر به موضوع سحر است.

برخی سحرها شخص را بیمار و فلج، برخی بی عقل و دیوانه، و .. میکنند. اگر کسی مسحور بود دلیل بر این نیست که عقل و هوش هم ندارد. سحری که برای پیامبر نازنین نوشتند برای بیمار کردنش بود و وی را مریض کرد.
هر سحری باید دید برای چه ساخته شده مثلا برای بستن بخت دختر یا بستن کار و بار شخص و رزقش یا برای فلج کردن و... خوب این سحرها باعث بی عقلی شخص که نمیشود تنها مشکلی برای شخص ایجاد میکنند. در آن زمان هم پیامبر مریض شدند بیعقل و دیوانه که نشدند!

تازه کسی هم که مسحور باشد که نمیتواند آیات قرآن را بعد نازل شدن وحی، بر مردم بخواند چون آیات قرآن خادم سحر که از اجنه است را عذاب میدهد. و این غیر ممکن است که هم شخص قرآن بخواند و هم مسحور باشد!

6- ادعیه زیادی در کتب مختلف از جمله مهج الدعوات آمده که معلوم میشود سحر و جن بر امام هم میتواند تاثیر گذارد و آن نازنینان هم خود را از شر این دشمنان با دعا حفظ میکردند.
البته نظر شخصی بنده اینست که آن عزیزان نیازی به دعایی برای حفظ نداشتند و برای اینکه این دعاها برای مایی که مثل آن نیستیم باشد و ما را حفظ کند و نیز دین اسلام از این نظر هم کامل باشد. سعی میکردند این دعاها را همراه داشته باشند!

در حرز زیر هم تاثیری که سحر یا جن و شیاطین بر شخص میتواند بگذارد ذکر شده و از آن به خدا پناه بردند!

حرزى از امام رضا عليه السلام به نام ((رقعه الجيب ))
اين تعويذى است كه هر كس در گريبان جامه اش بگذارد، بلا از او دور خواهد بود و از شيطان رجيم به دورش خواهد داشت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بِسْمِ اللَّهِ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا أَوْ غَيْرَ تَقِيٍّ أَخَذْتُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْبَصِيرِ عَلَى سَمْعِكَ‏ وَ بَصَرِكَ لَا سُلْطَانَ لَكَ عَلَيَّ وَ لَا عَلَى سَمْعِي وَ لَا عَلَى بَصَرِي وَ لَا عَلَى شَعْرِي وَ لَا عَلَى بَشَرِي وَ لَا عَلَى لَحْمِي وَ لَا عَلَى دَمِي وَ لَا عَلَى مُخِّي وَ لَا عَلَى عَصَبِي وَ لَا عَلَى عِظَامِي

وَ لَا عَلَى مَالِي وَ لَا عَلَى مَا رَزَقَنِي رَبِّي سَتَرْتُ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بِسِتْرِ النُّبُوَّةِ الَّذِي اسْتَتَرَ أَنْبِيَاءُ اللَّهِ بِهِ مِنْ سَطَوَاتِ الْجَبَابِرَةِ وَ الْفَرَاعِنَةِ جَبْرَئِيلُ عَنْ يَمِينِي وَ مِيكَائِيلُ عَنْ يَسَارِي وَ إِسْرَافِيلُ عَنْ وَرَائِي وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَمَامِي وَ اللَّهُ مُطَّلِعٌ عَلَيَّ يَمْنَعُكَ مِنِّي وَ يَمْنَعُ الشَّيْطَانَ مِنِّي اللَّهُمَّ لَا يَغْلِبُ جَهْلُهُ أَنَاتَكَ أَنْ يَسْتَفِزَّنِي وَ يَسْتَخِفَّنِي اللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْتَجَأْتُ‏

سوال:
«وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَد»چرا در این ایه تاکید میکند زنان دمنده بر عقد ها چون اگر مونث نبود هردو را شامل میشد ؟

پاسخ:
معنی «نفاثات» چیست؟
« و من شر النفاثات فى العقد»
" نفاثات" از ماده" نفث" (بر وزن حبس) در اصل به معنى ريختن مقدار كمى از آب دهان است، و از آنجا كه اين كار با دميدن انجام مى‏گيرد،" نفث" به معنى" نفخ" (دميدن) نيز آمده است.

ولى بسيارى از مفسران" نفاثات" را به معنى" زنان ساحره" تفسير كرده ‏اند (نفاثات جمع مؤنث است و مفرد آن" نفاثة" صيغه مبالغه از" نفث" مى‏باشد) آنها اورادى را مى‏خواندند و در گره ‏هايى مى‏دميدند و به اين وسيله سحر مى ‏كردند،
ولى جمعى آن را اشاره به زنان وسوسه‏ گر مى‏دانند كه پى در پى در گوش مردان، مخصوصا همسران خود، مطالبى را فرو مى‏خوانند تا عزم آهنين آنها را در انجام كارهاى مثبت سست كنند، و وسوسه‏ هاى اين گونه زنان در طول تاريخ چه حوادث مرگبارى كه بار نياورده، و چه آتشها كه بر نيفروخته و چه عزم هاى استوارى را كه سست نساخته است.[1]

يعنى و از شر زنان جادوگر ساحر، كه در عقده ها و گره ها عليه مسحور مى دمند، و به اين وسيله مسحور را جادو مى كنند. و اگر از ميان جادوگران ، خصوص زنان را نام برد، براى اين بود كه سحر و جادوگرى در بين زنان بيشتر است تا مردان.
و زنانى است كه با تسويلات خود تصميم هاى شوهران را از ايشان مى گيرند و راى شوهران را متمايل به آن جانبى مى كنند كه خودشان صلاح مى دانند و دوست دارند.( ‍ مراد از كلمه عقد - كه جمع ((عقده )) است - راى ، و مراد از ((نفث در عقد)) به طور كنايه سست كردن تصميم شوهر است(.[2]

منظور از« مسد» چیست؟
كلمه" مسد" به معناى طنابى است كه از ليف خرما بافته شده باشد، و اين جمله بنا بر اينكه كلمه" حمالة" حال باشد، حال دوم از كلمه" امرأة" است.

و ظاهرا مراد از اين دو آيه اين باشد كه همسر ابو لهب به زودى در آتش دوزخ در روز قيامت به همان هيئتى ممثل مى ‏گردد كه در دنيا به خود گرفته بود، در دنيا شاخه‏ هاى خاربن و بته‏ هايى ديگر را با طناب مى‏پيچيد و حمل مى ‏كرد، و شبانه آنها را بر سر راه رسول خدا (ص) مى‏ريخت تا به اين وسيله آن جناب را آزار دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به گردن و هيزم به پشت ممثل گشته عذاب مى ‏شود.[3]


[/HR][1] - تفسیر نمونه، ج‏27، ص: 461

[2] - ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 681.

[3] - ترجمه الميزان، ج‏20، ص: 666.


موضوع قفل شده است