ده فرمان جنایت انسانی = بخوانید کیفر مقدس!

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ده فرمان جنایت انسانی = بخوانید کیفر مقدس!

با سلام

وای از دست این محبت! عجب واژه ای شده است. اصطلاحا به این واژه های هرجایی که به هر معنای باید و نبایدی آلوده شده اند ، واژه های مبتذل می گویند.
امان از وقتی که دیگر قرار باشد این واژه را پیروان برخی از ادیان ! بگویند و بلافاصله باید رو به دیوار..
صبرا و شتیلا دیگر برای همه آشناست. در ۱۸ – ۱۶ سپتامبر ۱۹۸۲ پیروان کتاب مقدس ، البته عهد کهنه و عتیق را می گویم، ریختند و تا توانستند از زن و کودک و مادر و فرزند و جنین و … همه را کشتند و خندیدند و مشروبی و … . در آن اردوگاه ها هیچ کس مسلح نبود ، اما با هواپیما و توپ خانه جوی خون راه انداختند..

این یعنی زبونی و ترس.. حتی .. دیدن یک کلوخ را هم نداشتند.. از جمعه شروع کردند و تا صبح شنبه.. و ۱۵۰۰ نفر در خون پاک خود غلتیدند.. و بی شرمی جدید.. تصویر شهدای آن اردوگاه ها را الان به در و دیوار زده اند و می گویند .. کیفر بزرگ.. حاخام شلومرگورن (با نام مستعار شومبول گوزن) مثل بقیه کتاب مقدس خوان ها ، افاضه کرده: آیین یهود در موقع جنگ، اجازه چنین کاری را می‌دهد (روزنامه هاآرتس، ۱۲/۱۲/۱۹۸۳).
و پاپ خندان و خوشحال ..

چرا که بر اساس ده فرمان کتاب محبت !

آمده است: بسوزانید ، بکشید ، گناه کنید ، غارت کنید ، هلاک کنید ، زنده مگذارید ، ذکوران را بکشید ، بالکل هلاک کنید ، یکی را هم زنده نگذارید.. زنان و اطفال را هم باقی نگذارید.. حتی حیوانات را هم .. و دیوانگانی هستند که به آن عمل کنند .. شما هم ککتان نگزد .. که اگر بگزد اسرائیل ناراحت می شود..

آن وقت هر آنچه اتفاق افتد ، کیفر بزرگ است..

مولای من ، پیامبر خدا ، ای حضرت موسای کلیم ، سلام خدا بر شما . مرا ببخشید. اشتباه است دیگر . صرفا تشابه اسمی است. مجبورم . به هر حال اگر چنین می نویسم چون می دانم دل نازنین شما هم رنجیده است. برای تراویدن نسیم خنک بر دل زجر کشیده شما اینجا به بعد را می نویسم تا حساب شما را از موسای با شناسنامه صهیونیستی جدا کنند.

خلاصه خدای ما نه ، بلکه خدای وحشتناک یهود به موسای با شناسنامه صهیونیستی ، دستور می دهد:
تثنیه ‌۲۰ : ۱۶ : اما از شهرهای این امتهایی که یهُوَه‌ خدایت، تو را به ملکیت میدهد هیچ ذی‌نفس(جان‌داری) را زنده مگذار. ۱۷ بلکه ایشان را یعنی حتیان و اموریان و کنعانیان و فَرِز‌ّیان و حِو‌ّیان و یبوسیان را چنانکه یهُوَه خدایت تو را امر فرموده است بالکل(همگی را) هلاک ساز. ۱۸ تا شما را تعلیم ندهند که موافق همة رجاساتی که ایشان با خدایان خود عمل می‌نمودند عمل نمایید. و به یهُوَه خدای خود گناه کنید.
موسای کتاب مقدس نیز به دستور خداوند عهد قدیم عمل نموده و گزارش می دهد که :
تثنیه ۲ : ۳۳ : و یهُوَه خدای ما او را به دست ما تسلیم نموده او را با پسرانش و جمیع قومش زدیم. ۳۴ و تمامی شهرهای او را در آنوقت گرفته مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را باقی نگذاشتیم. ۳۵ لیکن بهایم را با غنیمت شهرهایی که گرفته بودیم برای خود به غارت بردیم.
تثنیه۳ : ۴ : و در آنوقت همة شهرهایش را گرفتیم و شهری نماند که از ایشان نگرفتیم یعنی شصت شهر و تمامی مرزبوم اَرجوب که مملکت عوج در باشان بود.
۵ جمیع اینها شهرهای حصاردار با دیوارهای بلند و دروازه‌ها و پشت‌بندها بود سوای قُرای بی‌حصارِ بسیار کثیر.
۶ و آنها را بالکل‌ّ هلاک کردیم چنانکه با سیحون ملک حشبون کرده بودیم هر شهر را با مردان و زنان و اطفال هلاک ساختیم.

۷ و تمامی بهایم و غنیمت شهرها را برای خود به غارت بردیم.
در بخشی از گزارش تحریفی ، ببخشید تاریخی کتاب محبت ! ، حضرت موسای کلیم علیه السلام نه ، بلکه موسای با شناسنامه اسرائیلی،‌ از این که کودکان و زنان را نکشته و فقط آنها را اسیر کرده اند ، خشمگین می شود و دوباره فرمان قتل آنها را صادر می کند:
سفر اعداد ۳۱ : ۷ : و با مدیان به طوری که یهُوَه موسی را امر فرموده بود جنگ کرده همة ذکوران را کشتند.
۸ و در میان کشتگان ملوک مدیان یعنی اِوی و راقَم و صور و حور و رابع پنج پادشاه مدیان را کشتند و بلعام بن‌بعور را به شمشیر کشتند.
۹ و بنی‌اسرائیل زنان مدیان و اطفال ایشان را به اسیری بردند و جمیع بهایم و جمیع مواشی ایشان و همة املاک ایشان را غارت کردند.

۱۰ و تمامی شهرها و مساکن و قلعه‌های ایشان را به آتش سوزانیدند.

۱۱ و تمامی غنیمت و جمیع غارت از انسان و بهایم گرفتند.
۱۲ و اسیران و غارت و غنیمت را نزد موسی و العازار کاهن و جماعت بنی‌اسرائیل در لشکرگاه در عربات موآب که نزد اردن در مقابل اریحاست آوردند.
۱۳ و موسی و العازار کاهن و تمامی آقایان جماعت بیرون از لشکرگاه به استقبال ایشان آمدند.
۱۴ و موسی بر رؤسای لشکر یعنی سرداران هزاره‌ها و سرداران صدها که از خدمت جنگ باز آمده بودند‌ غضبناک شد.
۱۵ و موسی به ایشان گفت: “آیا همة زنان را زنده نگاه داشتید؟
۱۶ اینک اینانند که بر حسب مشورت بلعام بنی‌اسرائیل را واداشتند تا در امر فغور به یهُوَه خیانت ورزیدند و در جماعت یهُوَه وبا عارض شد.
۱۷ پس الآن هر ذکوری از اطفال را بکشید و هر زنی را که مرد را شناخته با او همبستر شده باشد بکشید.
۱۸ و از زنان هر دختری را که مرد را نشناخته و با او همبستر نشده برای خود زنده نگاه دارید

اشداء علی الکفار

سلام علیکم

velayat;202133 نوشت:
اشداء علی الکفار

با

رضا;74617 نوشت:
مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را باقی نگذاشتیم

رضا;74617 نوشت:
پس الآن هر ذکوری از اطفال را بکشید و هر زنی را که مرد را شناخته با او همبستر شده باشد بکشید. ۱۸ و از زنان هر دختری را که مرد را نشناخته و با او همبستر نشده برای خود زنده نگاه دارید

رضا;74617 نوشت:
هیچ ذی‌نفس(جان‌داری) را زنده مگذار.

یکی ست؟

مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را باقی نگذاشتیم
هیچ ذی‌نفس(جان‌داری) را زنده مگذار.

بچه هم به دین پدر و مادر است پس بچه هم کافر است و اشدا علی الکفار و زن و مرد هم که مشخصند
بعد هم دستور خداست و دستور خدا چرا معنا ندارد
مگر نشنیده ای که امام صادق به عبدالله ابن فضل هاشمی فرمودند:
...وقتی که می دانیم خدا حکیم است و کارهایش روی حکمت انجام می گیرد تصدیق می کنیم همه کارهای او حکمت است اگر چه سببش برای ما کشف و روشن نشود .احادیث الامام المهدی ج3 ص358
یا در جای دیگر می گویند:شک در کارهای خدا کف است.منتخب الاثر،ص243

پس الآن هر ذکوری از اطفال را بکشید و هر زنی را که مرد را شناخته با او همبستر شده باشد بکشید. ۱۸ و از زنان هر دختری را که مرد را نشناخته و با او همبستر نشده برای خود زنده نگاه دارید
پاسخ:این امر برای روحیه دادن به سربازان و تشویق بیشتر برای جنگ است و در راه خدا و با دستور رسول خدا هیچ ایرادی ندارد چون همان خدایی که گفته همه کفار را بکشید گفته اگر برایتان این کفار نفع قابل توجهی دارد انها را زنده گذارید

سلام علیکم

velayat;202181 نوشت:
بچه هم به دین پدر و مادر است پس بچه هم کافر است و اشدا علی الکفار و زن و مرد هم که مشخصند

اشدا علی الکفار برای زمانی ست که وارد جنگ میشوند نه زمانی که در منازلشان نشسته اند و تنها به صرف اینکه هم دین ما نیستند بر خانه هایشان حجوم بریم و بکشیم.این کجای اسلام اجرا شده؟

این همه غیرمسلمان در کنار مسلمان زندگی میکنند و حتی عنوان کافرذمی هم گرفته اند. اسلام دستور قتل آنها را صادر کرده؟

velayat;202181 نوشت:
مگر نشنیده ای که امام صادق به عبدالله ابن فضل هاشمی فرمودند: ...وقتی که می دانیم خدا حکیم است و کارهایش روی حکمت انجام می گیرد تصدیق می کنیم همه کارهای او حکمت است اگر چه سببش برای ما کشف و روشن نشود .احادیث الامام المهدی ج3 ص358 یا در جای دیگر می گویند:شک در کارهای خدا کف است.منتخب الاثر،ص243

این بیان از امام صادق(ع) عین تفکر شیعه از حکمت هست ولی ارتباطی به این بحث ندارد. اینجا بحث از کشتن چشم بسته ی هر غیرهم دین ست.

velayat;202181 نوشت:
پاسخ:این امر برای روحیه دادن به سربازان و تشویق بیشتر برای جنگ است و در راه خدا و با دستور رسول خدا هیچ ایرادی ندارد چون همان خدایی که گفته همه کفار را بکشید گفته اگر برایتان این کفار نفع قابل توجهی دارد انها را زنده گذارید

کجای جنگ های پیامبر(ص) همبستری زنان بازمانده جزو روحیه دهی ها بوده؟ زنانی هم که اسیر جنگی گرفته شوند با میل و رغبت خودشان در اختیار اربابانشان قرار میگیرند نه به زور. همانند مادر امام موسی بن جعفر(ع)

با سلام

velayat;20181 نوشت:

مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را باقی نگذاشتیم
هیچ ذی‌نفس(جان‌داری) را زنده مگذار.

بچه هم به دین پدر و مادر است پس بچه هم کافر است و اشدا علی الکفار و زن و مرد هم که مشخصند
بعد هم دستور خداست و دستور خدا چرا معنا ندارد


شما ثابت کن این دستور خدا بوده!!؟البته خدایی که ما میشناسیم تا بعد ببینیم این مقایسه عقیم شما سر از کجا در می آورد


velayat;20181 نوشت:

مگر نشنیده ای که امام صادق به عبدالله ابن فضل هاشمی فرمودند:
...وقتی که می دانیم خدا حکیم است و کارهایش روی حکمت انجام می گیرد تصدیق می کنیم همه کارهای او حکمت است اگر چه سببش برای ما کشف و روشن نشود .احادیث الامام المهدی ج3 ص358
یا در جای دیگر می گویند:شک در کارهای خدا کف است.منتخب الاثر،ص243

بی ارتباط با موضوع !!

velayat;20181 نوشت:

پاسخ:این امر برای روحیه دادن به سربازان و تشویق بیشتر برای جنگ است و در راه خدا و با دستور رسول خدا هیچ ایرادی ندارد چون همان خدایی که گفته همه کفار را بکشید گفته اگر برایتان این کفار نفع قابل توجهی دارد انها را زنده گذارید

اینها هم که طبق معمول سخنان پریشان و بی ربطی که در اکثر تاپیکها ارائه میدهید

زد به لا يَسْتَحْيى آن شاه اجل*** بر بعوضه اهل دنيا را مثل
پس به مافوقش كه آن بال بقّ است ***نيست ممنوع آن مثالى كز حقّ است
كافران گويند زان مقصود چيس
ت*** غير دنيا و اهل آن مقصود نيست
يعنى اين دنيا كم از بال بقّ است ***نزد حقّ وان كس كه او اهل حقّ است
هست مغبون آن كه او بربال بقّ ***قانع آمد شد حسود اهل حقّ
گمرهان را زان فزايد اشتبا *** يافت زان اهل هدايت انتباه
زان يضِلُّ گفت سلطان نصير*** بهر قومى هم به يَهْدى كثير
زان نشد گمره كس اِلاّ فاسقون*** كه بود آن قلب دونشان واژگون
فاسق از دنيا نگيرد جز وبال ***هم فزايدشان ز قرآن بر ضلال
سركش از رحمان و با شيطان خوشند ***وَز دَمِ شيطانى اندر آتشند
شد صفات نفسشان غالب به قلب *** گشتشان نور قبول از قلب سلب
بعدشان بر بعد، از قرآن فزو *** منظلم تر شد دل ظلمت نمود

اشدا علی الکفار برای زمانی ست که وارد جنگ میشوند نه زمانی که در منازلشان نشسته اند و تنها به صرف اینکه هم دین ما نیستند بر خانه هایشان حجوم بریم و بکشیم.این کجای اسلام اجرا شده؟
این همه غیرمسلمان در کنار مسلمان زندگی میکنند و حتی عنوان کافرذمی هم گرفته اند. اسلام دستور قتل آنها را صادر کرده؟
پاسخ:این تخصیص به ایه را شما از کجات دراوردی؟؟؟؟؟
بعد ایه قران صریحا می گوید وقتلوهم حیث وجدتموهم
این یعنی چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این بیان از امام صادق(ع) عین تفکر شیعه از حکمت هست ولی ارتباطی به این بحث ندارد. اینجا بحث از کشتن چشم بسته ی هر غیرهم دین ست.
پاسخ:خب شما دقت به حرف بنده نداری دیگه
منظورم این بود که خدای حکیم وقتی به پیامبرش گفت هر غیر دینی را بکشید شما نباید بگی چرا؟
چون خدا حکیمم است؟
چون به پیامبرش دستور چنین امری را داده
کجای جنگ های پیامبر(ص) همبستری زنان بازمانده جزو روحیه دهی ها بوده؟ زنانی هم که اسیر جنگی گرفته شوند با میل و رغبت خودشان در اختیار اربابانشان قرار میگیرند نه به زور. همانند مادر امام موسی بن جعفر(ع)
پاسخ:می شه بپرسم کنیز کیه؟؟؟؟؟؟؟
بعد گفتم به هر حال دستور خدا بوده
ما که هر چیز را نباید با اسلام بسنجیم تا اگر در اسلام امام کاظم و امام صادق کرده بودند بگیم کار خوبی اگر نکرده بودند بگیم کار بدی است
دین انها این امر را جواز داده است
و می گوید امر خداست به پیامبرش


velayat;202603 نوشت:
پاسخ:این تخصیص به ایه را شما از کجات دراوردی؟؟؟؟؟ بعد ایه قران صریحا می گوید وقتلوهم حیث وجدتموهم این یعنی چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام علیکم جمیعا
ببین برادر من
قرار نشد جای مفسرین قرآن بنشینید. این آیه در بعد از شکستن عهد نازل شده و زمانی که هرجائی مسلمانی را می یافتند میکشتند چرا که دیده بودند مسلمین کسی را نمیکشند فکر کرده بودند
قصاص در اسلام وجود ندارد.

وقتی این حکم آمد نه برای تلافی بود. دلیلش این بود که آنها نیز طعم زشت عملشان را ببینند و از قتل و کشتار دست بردارند که چنین هم شد.

دیگر اگر مسلمانی را در جائی می یافتند نمی کشتند

این حکمتاست . ولی آنچه که در آن کتاب جعل شده بر روی حمار نوشته شده قتل عام و ریختن خون کودکان و مظلومین است.

یک پاکسازی قومی. عملی که فقط از وحوش بر می آید.

velayat;202603 نوشت:
پاسخ:می شه بپرسم کنیز کیه؟؟؟؟؟؟؟ بعد گفتم به هر حال دستور خدا بوده ما که هر چیز را نباید با اسلام بسنجیم تا اگر در اسلام امام کاظم و امام صادق کرده بودند بگیم کار خوبی اگر نکرده بودند بگیم کار بدی است

نحوه و شرایط عقد را در اسلام مطالعه بفرمائید.

یاحق

با سلام
مثلی است که میگوید - رطب خورده منع رطب نمیکند - شاید نویسنده داستان بنی قریظه را نمیداند - یا جنگ نهاوند و قادسیه را در درس تاریخ نخوانده - یا دوست دارد وارد بحث سیاسی شود و کار به محرومیت و منع کاربری برسد - شاید داستان سال 68 را نشنیده باشید یا سال 88 را - یک سوزن به خود و یک جوالدوز به دیگران - همینقدر انصاف کافی هم است

ما که همچین شان نزولی ندیدیم
آیتالله مکارم در تفسیر نمونه در شان نزول ایه می گویند:
مطابق نقل جمعى از مفسران از ابن عباس، عده‏اى از مردم مكه ظاهرا مسلمان شده بودند، ولى در واقع در صف منافقان قرار داشتند، به همين دليل حاضر به مهاجرت به مدينه نشدند، و عملا هوادار و پشتيبان بت پرستان بودند، اما سرانجام مجبور شدند از مكه خارج شوند (و تا نزديكى مدينه بيايند و شايد هم به خاطر موقعيت ويژه‏اى كه داشتند براى هدف جاسوسى اين عمل را انجام دادند) و خوشحال بودند كه مسلمانان آنها را از خود مى‏دانند و ورود به مدينه طبعا براى آنها مشكلى ايجاد نخواهد كرد.
مسلمانان از جريان آگاه شدند، ولى بزودى درباره چگونگى برخورد با اين جمع در ميان مسلمين اختلاف افتاد، عده‏اى معتقد بودند كه بايد اين عده را طرد كرد، زيرا در واقع پشتيبان دشمنان اسلامند، ولى بعضى از افراد
ظاهر بين و ساده دل با اين طرح مخالفت كردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با كسانى كه گواهى به توحيد و نبوت پيامبر ص داده‏اند بجنگيم؟ و تنها به جرم اينكه هجرت ننمودند خون آنها را حلال بشمريم؟ آيه فوق نازل شد و دسته دوم را در برابر اين اشتباه ملامت و سپس راهنمايى كرد
و ایشان در بیان چرایی این شدت عمل قران:
اين شدت عمل كه در آيه فوق نسبت به اين دسته از منافقان نشان داده شده به خاطر آن است كه نجات يك جامعه زنده كه در مسير يك انقلاب اصلاحى گام بر مى‏دارد، از چنگال دشمنان دوست‏نما و جاسوسان خطرناك، راهى جز اين ندارد.
قابل توجه اينكه در حالى كه اسلام افراد غير مسلمانى همانند يهود و نصارى را با شرائطى تحت حمايت خود قرار داده، و اجازه هيچگونه مزاحمت نسبت به آنها نمى‏دهد در مورد اين دسته از منافقان اين چنين شدت عمل به خرج داده است، و با اينكه آنان تظاهر به اسلام مى‏نمودند دستور اسارت و حتى اعدام آنان را در صورت لزوم صادر كرده است، و اين نيست مگر به خاطر آنكه اين گونه افراد زير پوشش اسلام مى‏توانند ضربه‏ هايى بزنند كه هيچ دشمنى قادر بر آن نيست!
و ایشون در ضمن پرسش و پاسخی می گویند:
سؤال:
ممكن است گفته شود سيره پيامبر ص درباره منافقان اين بوده كه هيچگاه دستور قتل آنها را صادر نمى‏كرد مبادا دشمنان او را متهم به كشتن يارانش كنند و يا بعضى از اين مسئله سوء استفاده كرده، با افرادى كه خرده حساب داشتند به عنوان منافق بودن درآويزند و آنها را به قتل برسانند.
پاسخ:
بايد توجه داشت كه سيره پيامبر ص تنها در مورد منافقان مدينه و مانند آنها بوده است كه به ظواهر اسلام عمل مى‏كردند و مبارزه صريحى با اسلام و مسلمين نداشتند اما كسانى كه مانند منافقان مكه همكارى روشنى با دشمنان اسلام داشتند مشمول اين حكم نبودند.
ما هم دقیقا همین دلیل را بر اشکال شما می ارویم

[=Book Antiqua]با سلام

velayat;202970 نوشت:
ما که همچین شان نزولی ندیدیم
آیتالله مکارم در تفسیر نمونه در شان نزول ایه می گویند:
مطابق نقل جمعى از مفسران از ابن عباس، عده‏اى از مردم مكه ظاهرا مسلمان شده بودند، ولى در واقع در صف منافقان قرار داشتند، به همين دليل حاضر به مهاجرت به مدينه نشدند، و عملا هوادار و پشتيبان بت پرستان بودند، اما سرانجام مجبور شدند از مكه خارج شوند (و تا نزديكى مدينه بيايند و شايد هم به خاطر موقعيت ويژه‏اى كه داشتند براى هدف جاسوسى اين عمل را انجام دادند) و خوشحال بودند كه مسلمانان آنها را از خود مى‏دانند و ورود به مدينه طبعا براى آنها مشكلى ايجاد نخواهد كرد.
مسلمانان از جريان آگاه شدند، ولى بزودى درباره چگونگى برخورد با اين جمع در ميان مسلمين اختلاف افتاد، عده‏اى معتقد بودند كه بايد اين عده را طرد كرد، زيرا در واقع پشتيبان دشمنان اسلامند، ولى بعضى از افراد
ظاهر بين و ساده دل با اين طرح مخالفت كردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با كسانى كه گواهى به توحيد و نبوت پيامبر ص داده‏اند بجنگيم؟ و تنها به جرم اينكه هجرت ننمودند خون آنها را حلال بشمريم؟ آيه فوق نازل شد و دسته دوم را در برابر اين اشتباه ملامت و سپس راهنمايى كرد
و ایشان در بیان چرایی این شدت عمل قران:
اين شدت عمل كه در آيه فوق نسبت به اين دسته از منافقان نشان داده شده به خاطر آن است كه نجات يك جامعه زنده كه در مسير يك انقلاب اصلاحى گام بر مى‏دارد، از چنگال دشمنان دوست‏نما و جاسوسان خطرناك، راهى جز اين ندارد.
قابل توجه اينكه در حالى كه اسلام افراد غير مسلمانى همانند يهود و نصارى را با شرائطى تحت حمايت خود قرار داده، و اجازه هيچگونه مزاحمت نسبت به آنها نمى‏دهد در مورد اين دسته از منافقان اين چنين شدت عمل به خرج داده است، و با اينكه آنان تظاهر به اسلام مى‏نمودند دستور اسارت و حتى اعدام آنان را در صورت لزوم صادر كرده است، و اين نيست مگر به خاطر آنكه اين گونه افراد زير پوشش اسلام مى‏توانند ضربه‏ هايى بزنند كه هيچ دشمنى قادر بر آن نيست!

[=Century Gothic]وقتی میگویم فتنه و فتنه گر بعضیها بدشان میاید !!
جناب ولایت بازهم توی روز روشن و دروغ !!!
حداقل تفسیر را کامل می آوردید تا مشخص باشد
مطابق نقل جمعى از مفسران از ابن عباس ، عده اى از مردم مكه ظاهرا مسلمان شده بودند، ولى در واقع در صف منافقان قرار داشتند، به همين دليل حاضر به مهاجرت به مدينه نشدند، و عملا هوادار و پشتيبان بت پرستان بودند، اما سرانجام مجبور شدند از مكه خارج شوند (و تا نزديكى مدينه بيايند و شايد هم به خاطر موقعيت ويژه اى كه داشتند براى هدف جاسوسى اين عمل را انجام دادند) و خوشحال بودند كه مسلمانان آنها را از خود مى دانند و ورود به مدينه طبعا براى آنها مشكلى ايجاد نخواهد كرد.
مسلمانان از جريان آگاه شدند، ولى بزودى درباره چگونگى برخورد با اين جمع در ميان مسلمين اختلاف افتاد، عده اى معتقد بودند كه بايد اين عده را طرد كرد، زيرا در واقع پشتيبان دشمنان اسلامند، ولى بعضى از افراد
ظاهر بين و ساده دل با اين طرح مخالفت كردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با كسانى كه گواهى به توحيد و نبوت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) داده اند بجنگيم ! و تنها به جرم اينكه هجرت ننمودند خون آنها را حلال بشمريم ! آيه فوق نازل شد و دسته دوم را در برابر اين اشتباه ملامت و سپس راهنمائى كرد.
با توجه به شان نزول بالا پيوند اين آيه و آيات بعد از آن با آياتى كه قبلا درباره منافقان بود كاملا روشن است .
در آغاز آيه مى فرمايد: چرا در مورد منافقان دو دسته شده ايد و هر كدام طورى قضاوت مى كنيد (فما لكم فى المنافقين فئتين ).
يعنى اين افراد كه با ترك مهاجرت و همكارى عملى با مشركان و عدم شركت در صف مجاهدان اسلام نفاق خود را آشكار ساخته اند نبايد درباره سرنوشت آنها كسى ترديد كند، اينها به طور مسلم از منافقان دست اولند، و عملشان گواه زنده عدم ايمانشان است ، پس چرا بعضى فريب اظهار توحيد و ايمان آنها را مى خورند! و در مقام شفاعت از آنها بر مى آيند با اينكه در آيات قبل اشاره شد كه من يشفع شفاعة سيئة يكن له كفل منها و به اين ترتيب خود را در سرنوشت شوم آنها سهيم مى نمايند.
سپس مى فرمايد: اين عده از منافقان به خاطر اعمال زشت و ننگينى كه انجام داده اند خداوند توفيق و حمايت خويش را از آنها برداشته و افكارشان را به كلى واژگونه كرده ، همانند كسى كه به جاى ايستادن به روى پا، با سر
بايستد (و الله اركسهم بما كسبوا).

ضمنا از جمله بما كسبوا استفاده مى شود كه بازگشتها از جاده هدايت و سعادت و نجات معلول اعمال خود انسان است و اگر اين عمل به خداوند نسبت داده مى شود به خاطر آن است كه خداوند حكيم و هر كس را مطابق اعمال خويش كيفر مى دهد و به مقدار لياقت و شايستگى پاداش خواهد داد.
و در پايان آيه خطاب به افراد ساده دلى كه حمايت از اين دسته منافقان مى نمودند كرده ، مى فرمايد: آيا شما مى خواهيد كسانى را كه خدا بر اثر اعمال زشتشان از هدايت محروم ساخته هدايت كنيد در حالى كه چنين افراد هيچ راهى به سوى هدايت ندارند. (اتريدون ان تهدوا من اضل الله و من يضلل الله فلن تجد له سبيلا)
زيرا اين يك سنت فناناپذير الهى است كه اثر اعمال هيچكس از او جدا نمى شود چگونه مى توانيد انتظار داشته باشيد افرادى كه فكرشان آلوده و قلبشان مملو از نفاق و عملشان حمايت از دشمنان خدا است مشمول هدايت شوند اين يك انتظار بى دليل و نابجا است .

پاورقی :
133-درباره اين آيه و آيات بعد شان نزولهاي ديگري گفته شده از جمله اينکه بعضي آن را مربوط به جريان غزوه احد دانسته اند در حاليکه آيات بعد که اشاره به مسئله مهاجرت مي کند با آن سازگار نيست و مناسب شان نزولي است که در بالا ذکر کرديم.
134-جمله فوق در واقع جمله محذوفي دارد که با توجه به بقيه جمله روشن مي شود و اصل جمله در واقع چنين بوده : فما لکم تفرقتم في المنافقين فئتين.
135-«ارکسهم» از ماده «رکس» (بر وزن مکث) به معني وارونه کردن چيزي و آن را با سر بر زمين گذاردن است و به معني باز گرداندن نيز آمده است.

sina178s;202645 نوشت:
با سلام
مثلی است که میگوید - رطب خورده منع رطب نمیکند - شاید نویسنده داستان بنی قریظه را نمیداند - یا جنگ نهاوند و قادسیه را در درس تاریخ نخوانده - یا دوست دارد وارد بحث سیاسی شود و کار به محرومیت و منع کاربری برسد - شاید داستان سال 68 را نشنیده باشید یا سال 88 را - یک سوزن به خود و یک جوالدوز به دیگران - همینقدر انصاف کافی هم است

[=Century Gothic]
اتفاقا ما دقیقا میدانیم !!
چقدر سخت است جناب سینا سخن حق!!
و سخت تر که انسانی
[=Century Gothic]که [=Century Gothic]در باتلاق انحرافات دست و پاه زند !!
جواب شما داده شده !!
شما سوالهای ما را بی جواب گذشته اید آنها را جواب دهید

پاسخ, به شبهات, دکتر علی سینا ,شبهه ۴(قتل عام یهودیان)

پاسخ, به شبهات, دکتر علی سینا ,شبهه2-(جنگهای پیامبر ص)



اسلام‌ در ايران‌

رويكرد ايرانيان در مواجهه با اسلام و مسلمين

چرا ساسانیان سقوط کرد؟

سُلام جناب رضا
دروغ من کجا بود؟؟؟؟؟؟؟
من یک متنی را اوردم که مقصودم بود من که نمی خواهم همه تفسیر را در این جا بیاورم
حالا متنی را که من نیاوردم و شما بر متن اضافه کردید چه دخلی در مقصود من داشت؟؟؟؟؟؟
من می خواستم به جناب بینا بگویم این سخنان در مورد شان نزول این ایه غلط است
ایشان گفته بودند:
این آیه در بعد از شکستن عهد نازل شده و زمانی که هرجائی مسلمانی را می یافتند میکشتند چرا که دیده بودند مسلمین کسی را نمیکشند فکر کرده بودند قصاص در اسلام وجود ندارد.
در حالی که شان نزول چیز دیگری بود
همین

sina178s;202645 نوشت:
با سلام
مثلی است که میگوید - رطب خورده منع رطب نمیکند - شاید نویسنده داستان بنی قریظه را نمیداند - یا جنگ نهاوند و قادسیه را در درس تاریخ نخوانده - یا دوست دارد وارد بحث سیاسی شود و کار به محرومیت و منع کاربری برسد - شاید داستان سال 68 را نشنیده باشید یا سال 88 را - یک سوزن به خود و یک جوالدوز به دیگران - همینقدر انصاف کافی هم است

سلام علیکم جمیعا

خداوند عادل است . نقص از جای دیگری است. خداوند حکم بر ریختن خون مظلوم نمیدهد. آنچه که عمر ابن خطاب انجام داد حکم الهی نبود.
همانطوریکه گردن زدن 500 نفر از بنی قریضه حکم الهی بود.
لذا
شاید شما هم از این دانستنیها به اندازه کافی نمیدانید.
و این ناآگاهی را صرفا شایسته دیگران ندانید مگر اینکه آگاهی خود شما به حد قطع به یقین حاصل شود.
حال چه سیاسی باشد چه اعتقادی

یاحق

velayat;203044 نوشت:
در حالی که شان نزول چیز دیگری بود

سلام علیکم

بله بنده متاسفانه خود آیه را نخواند متن را خواندم. و از شما سپاسگذارم بنده را متوجه آیه ساختید.

ولی آنچه که نقل فرمودید مضمون یک اتفاق بود که بد آنرا نقل کردید.

ماجرای فتنه یکی از منافقین بود که خود را در بین یاران رسول الله جا کرده بود.
طبق آنچه که در منابع اهل سنت آمده
عمر ابن خطاب قصد میکند او را بکشد که رسول الله مانع میشوند.

ولی این ربطی به قتل عام کردن ندارد.

قرآن کریم و دین اسلام بیشتر از آنکه برای مسلمین و مومنین آمده باشد
برای کفار و مشرکین آمده.

یعنی این دین رحمت برای هدایت آمده و فقط برای تعالی نیست.
در زمان جاهلیت مگر چند مومن و مسلم وجود داشت ؟

اینطور که شما نقل کردید یعنی پیامبر ماموریت داشت همه آنها را بکشد. حال آنکه در 62 غزوه رسول الله تنها 460 نفر از دو طرف کشته شدند.( با غزوه بنی قریضه 960 نفر )

خب حال به نقل قولتان نگاهی بیاندازید.

یاحق

له بنده متاسفانه خود آیه را نخواند متن را خواندم. و از شما سپاسگذارم بنده را متوجه آیه ساختید.
ولی آنچه که نقل فرمودید مضمون یک اتفاق بود که بد آنرا نقل کردید.
ماجرای فتنه یکی از منافقین بود که خود را در بین یاران رسول الله جا کرده بود.
طبق آنچه که در منابع اهل سنت آمده
عمر ابن خطاب قصد میکند او را بکشد که رسول الله مانع میشوند.
ولی این ربطی به قتل عام کردن ندارد.
پاسخ:من شان نزول را چیز دیگری گفتم شما چیز دیگری
خواهشا بر سخنتان از مدارک شیعه مدرکی بیاورید
قرآن کریم و دین اسلام بیشتر از آنکه برای مسلمین و مومنین آمده باشد
برای کفار و مشرکین آمده.
یعنی این دین رحمت برای هدایت آمده و فقط برای تعالی نیست.
در زمان جاهلیت مگر چند مومن و مسلم وجود داشت ؟

پاسخ:تا ما حرف می زنیم یاد اول بعثت که 3 نفر مسلمون بیشتر نبوده می افتید
بابا جان همه ایات که ان زمان نازل نشده

اینطور که شما نقل کردید یعنی پیامبر ماموریت داشت همه آنها را بکشد. حال آنکه در 62 غزوه رسول الله تنها 460 نفر از دو طرف کشته شدند.( با غزوه بنی قریضه 960 نفر )
پاسخ:خب چه ربطی دارد در ان جنگ مامور نبوده اما طبق ایه مامور است

velayat;204422 نوشت:
پاسخ:من شان نزول را چیز دیگری گفتم شما چیز دیگری خواهشا بر سخنتان از مدارک شیعه مدرکی بیاورید


سلام علیکم جمیعا

اخوی من در کتاب شان نزول جناب مکارم - در تفسیر نمونه - و در تفسیر المیزان

هیچ شان نزولی برای آیه ای که اشاره فرمودید نیافتم.

[SPOILER]

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَينَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا(الفتح/29)
محمد (ص) فرستاده خداست؛ و کساني که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال رکوع و سجود مي‌بيني در حالي که همواره فضل خدا و رضاي او را مي‌طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است؛ اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتي که جوانه‌هاي خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاي خود ايستاده است و بقدري نمو و رشد کرده که زارعان را به شگفتي وامي‌دارد؛ اين براي آن است که کافران را به خشم آورد (ولي) کساني از آنها را که ايمان آورده و کارهاي شايسته انجام داده‌اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمي داده است.

[/SPOILER]

در سوره فتح تنها شان نزولی که وجود دارد در رابطه با صلح حدیبیه است.
( إِنّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً براى تو پيروزى آشكارى فراهم ساختيم!) ( صفحه 403 )

تفاسیر را جدا کردم در یک فایل rtf و کتاب شان نزول را با فرمت اچ تی ام ال آورده ام.

دانلود کنید اگر شما چیزی دیدید بنده و استاد رضا هم دیدیم.

یاحق

بروید تفسیر نمونه ذیل آیه88 سوره نسا ملاحظه بفرمایید
البته ایه وقتلوهم ذیل ایه 89 است اما چون این ایه و ایه قبل به هم مربوطند شان نزول در ایه قبل نقل شده است
بروید ملاحظه بکنید

velayat;206094 نوشت:
بروید تفسیر نمونه ذیل آیه88 سوره نسا ملاحظه بفرمایید
البته ایه وقتلوهم ذیل ایه 89 است اما چون این ایه و ایه قبل به هم مربوطند شان نزول در ایه قبل نقل شده است
بروید ملاحظه بکنید


سلام علیکم جمیعا و رحمه الله و برکاته

آیه 29 سوره فتح ( اشداء

علی الکفار ر...) در رابطه با کفار آمده. مضمونش و شرایطش مشخص است و اسرای کفار و زنان و کودکان و پیران آنها کشته نمیشدند.
در جامعه مسلمین زندگی میکردند و جزیه میپرداختند.

آیا چنین احکامی را شما در کتب قدیم و جدید و تورات و تلمود سراغ دارید ؟

اما سوره نساء آیات 88 و 89 بحث دیگری است و موضوع فتنه گران در میان است.

طبق تفسیر جناب مکارم

آیات 88 و 89 سوره نساء در رابطه

با منافقینی . (فَمَا لَكُمْ فِی الْمُنَافِقِینِ ) که در بین مسلمین فتنه میکردند ( فِئَتَینِ ) . آمده بودند در صف مسلمین فتنه ایجاد کرده آنها را منصرف کنند. باورهایشان را با دروغ - تهدید و تطمیع خدشه دار نمایند.

در تاریخ صدر اسلام چنین آمده که آنها آمده بودند تا از قبیله خانواده خویشان و اموال مسلمین برای مهاجرین خبر ببرند و میگفتند که کفار اموال آنها را به غارت برده و همسران آنها را به کنیزی گرفته و یا خویشاوندانشان را میکشد و.. و قصد داشتند آنها را منصرف کنند و از دین برگردانند.

آنهم در صدر اسلام که مسلمین آسیب پذیر بودند و هر کوتاهی در رفتار یکی شان برای همه آنها گران تمام میشد .

در تفسیر نیز جناب مکارم چنین میفرمایند که :
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِیا وَلَا نَصِیرًا
این شدت عمل که در آیه فوق نسبت به این دسته از منافقان نشان داده شده به خاطر آن است که نجات یک جامعه زنده که در مسیر یک انقلاب اصلاحى گام بر مى دارد، از چنگال دشمنان دوست نما و جاسوسان خطرناک ، راهى جز این ندارد.

یاحق

این شدت عمل که در آیه فوق نسبت به این دسته از منافقان نشان داده شده به خاطر آن است که نجات یک جامعه زنده که در مسیر یک انقلاب اصلاحى گام بر مى دارد، از چنگال دشمنان دوست نما و جاسوسان خطرناک ، راهى جز این ندارد.
پاسخ:درست است این سخن عامل این دستور است و نشانه مصلحت دانی پیامبر
اما اشکال ما رفع نمی ششود
چون به راحتی می توانیم بگوییم حضرت موسی هم مصلحتی برای این دستورات مذکور بوده است
چون پیامبر است و مصلحت دان


پاسخ:درست است این سخن عامل این دستور است و نشانه مصلحت دانی پیامبر
اما اشکال ما رفع نمی ششود
چون به راحتی می توانیم بگوییم حضرت موسی هم مصلحتی برای این دستورات مذکور بوده است
چون پیامبر است و مصلحت دان

بله در صورتی که قتل عام زنان و کودکان را با کشتن نفوذی فتنه گر یک تعریف برایش داشته باشیم.

یعنی بگوئیم او هم کشت تو هم کشتی . اما چه کسی و چگونه و به چه جرمی و ...را نپرسیم و برایمان تفاوت قابل اهمیتی نداشته باشد. که فکر نمیکنم اینطور باشد.

بله در صورتی که قتل عام زنان و کودکان را با کشتن نفوذی فتنه گر یک تعریف برایش داشته باشیم.

یعنی بگوئیم او هم کشت تو هم کشتی . اما چه کسی و چگونه و به چه جرمی و ...را نپرسیم و برایمان تفاوت قابل اهمیتی نداشته باشد. که فکر نمیکنم اینطور باشد.
پاسخ:منظورتان را نمی فهمم
ما در تمام این مسائل که پیامبر دستور می دهد سوالی نمی پرسیم چون به حکمت دانی پیامبر یقین دارم

sina178s;202645 نوشت:
با سلام
مثلی است که میگوید - رطب خورده منع رطب نمیکند - شاید نویسنده داستان بنی قریظه را نمیداند - یا جنگ نهاوند و قادسیه را در درس تاریخ نخوانده - یا دوست دارد وارد بحث سیاسی شود و کار به محرومیت و منع کاربری برسد - شاید داستان سال 68 را نشنیده باشید یا سال 88 را - یک سوزن به خود و یک جوالدوز به دیگران - همینقدر انصاف کافی هم است


با سلام
میبینیم که جناب سینا خود را به در و دیوار میزنید که از مهلکه چالشها فرار کند !!
این دین مسیحیت است که ظ
الم و متجاوزو خیانت کار و .....و ......... را به هر طریقی عف میکند و دست آورد ان میشود به وجود آمدن هیپیها و حرام زادگی که ۷۰ درصد غرب را فرا گرفته و بی دینی که حاکم شده و ادامه پیدامیکند !!
فرمان خداوند در دین اسلام برای عف ظالم مشخص است پس قلم فرسایی اینجا منعی ندارد

[=Century Gothic]اتفاقا ما دقیقا میدانیم !!

چقدر سخت است جناب سینا سخن حق!!
و سخت تر که انسانی [=Century Gothic]که [=Century Gothic]در باتلاق انحرافات دست و پاه زند !!
جواب شما داده شده !!
شما سوالهای ما را بی جواب گذشته اید آنها را جواب دهید

پاسخ, به شبهات, دکتر علی سینا ,شبهه ۴(قتل عام یهودیان)

پاسخ, به شبهات, دکتر علی سینا ,شبهه2-(جنگهای پیامبر ص)



اسلام‌ در ايران‌

رويكرد ايرانيان در مواجهه با اسلام و مسلمين

چرا ساسانیان سقوط کرد؟

موضوع قفل شده است