قبر خلفای بنی امیه کجاست؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قبر خلفای بنی امیه کجاست؟

لطفا بفرمایید قبر خلفای بنی امیه کجاست؟ لطفا هر کدام را جدا بنویسید. چه به سر این قبرها آمده است؟

معاویه در دمشق دفن شد. مرگ معاویه در رجب سال ۶۰ هجری در سن ۷۸ سالگی و در دمشق واقع شد.
یزید بن معاویه
يزيد در سال 64 هجرى قمرى مرد و بر اساس برخى از مآخذ در حوارين به خاك سپرده شد و بر اساس برخى ديگر از مآخذ، يزيد در حوارين مرد و جنازه اش را به دمشق آوردند و در قبرستان باب صغير دفن شد و قبرش هم اكنون مزبله مى باشد.(2)
2.تتمه المنتهى، ص 35، چاپ سنگى يزيد پسر معاويه، نوشته عباس كيوان، ص 22 سفينه البحار، ج 1، چاپ سنگى، ص 582، دو مجلدى

ادامه دارد

معاویه بن یزید معروف به معاویه دوم

معاويه دوم پس از چهل روز و به قولي، پس از دو ماه خلافت، از اين مقام كناره گرفت و خانه نشين شد. ولي ديري نپاييد كه مرموزانه در 25 جمادی الاول، وفات يافت.(1) وی در شام دفن شد وهنوز قبر ش باقی است

(1). توضيح المقاصد (شيخ بهايی) - از مجموعه نفيسه - ص 12؛ وقايع الايام (شيخ عباس قمی)، ص 255.

مروان بن حکم

دوران خلافت او خیلی کوتاه و کم دوام بود و بنا بر نقل روایات، او به دست همسرش (ام خالد) که قبلا زن یزید بود در رمضان 65 هـ ق، مسموم شد. بعضی گویند که "ام خالد" از شدت خشم و کینه، بالشی بر روی او گذاشت و او را خفه کرد و به هلاکت رسید.

عبدالملک بن مروان

وی در روز شنبه 14 شوال سال 86 هـ ق، در سن 66 سالگی در دمشق از دنیا رفت. مدت خلافتش بیست و یکسال و اندکی بود. 17 پسر داشت که چهار نفر از آنها خلیفه شدند.

تاريخ الطبري، ج5، ص 210.


وليد بن عبدالملك بن مروان

وليد بن عبدالملك مروان در سال 86 هجرى به خلافت رسيد. ولايت او نه سال و هشت ماه بود و در سن 43 سالگى مرد. وى كسى است كه به امر بنا و ترميم مساجد و ابنيه مذهبى تلاشى فراوان داشت و جامع اموى در دمشق نيز از ساخته هاى اوست كه تاكنون در جهان بى نظير و مايه اعجاب است. وليد نسبت به تعمير و توسعه مسجدالنبى(ص) و مسجدالحرام نيز توجه خاصى مبذول داشت. گويند در باب الصغير، شمال قبر معاويه دوم مدفون است(1). ولى به رغم جستجوهاى فراوان اثرى از آن ديده نشد.

1.ابن حورانى، همان كتاب ص 75.

سلیمان بن عبدالمک

وى در لشكركشى به سرزمين روم، در منطقه قنسرين، در شهر دابق وفات نمود.(1)

درگذشت او به خاطر بيمارى تب بود كه بر وى و بسيارى از افراد خانواده و همراهانش عارض گرديده بود. از جمله كارهاى نيك و پسنديده‏اى كه مى‏توان از او اشاره كرد، ولايت‏عهدى عمر بن ‏عبدالعزيز است كه در واپسين لحظات عمرش، وى را به اين مقام منصوب كرد.(2)

1.تاريخ ‏ابن ‏خلدون، ج 2، ص 123.
2.تاريخ ‏الخلفاء (سيوطی)، ص 255؛ تاريخ ‏دمشق، ج 63، ص 252؛ تاريخ‏ ابن ‏خلدون، ج 2، ص 114؛ وقايع ‏الايام (شیخ عباس قمی)، ص 190 و تاريخ ‏الطبرى، ج 6، ص 505

عمر بن عبدالعزیز

وی پس از دو سال و پنج ماه حكومت در 39 سالگي بدرود حيات گفت. تاريخ درگذشت وي بيست و چهارم رجب سال 101 قمري و بنا به روايتي ديگر در جمادي سال 102 قمري، در "دير سمعان" از مناطق شام بود. وي پيش از وفات به مدت بيست روز بيمار بود و پس از آن وفات كرد و در همان دير سمعان به خاك سپرده شد.(1)

1.تاريخ دمشق، ج 45، ص 128 و ص 131؛ الطبقات الكبري (محمد بن سعد)، ج 5، ص 408؛ التعديل والتجريح، ج 2، ص 786.

هشام بن عبدالملک

هشام بن عبدالملك به روايت "يعقوبى" پس از نوزده سال و هفت ماه حكومت در روز چهارشنبه، نهم ربیع الاول و به روايت نويسنده "الفتوح" در ششم ربيع الاول و به روايت "ابن اثير" در ششم ربیع الثانی سال 125 قمرى و در 53 سالگى و به روايتى در 61 سالگى به هلاكت رسيد و پس از وى، برادرزاده‏اش وليد بن يزيد به خلافت نايل آمد.

و مأموران وليد، بى‌‏درنگ خزانه‌‏هاى حكومتى و دارايى‌‏هاى دربار را تصاحب كرده و از هزينه كردن مخارج كفن و دفن هشام، جلوگيرى نمودند. بدين جهت، بدن هشام بدون كفن ماند و كسى حاضر به كفن دادن وى نشد تا اين كه يكى از غلامان وى، كفنى تهيه كرد و بدنش را با آن پوشاند. سپس بدن وى را در رصافه شام در همان شهرى كه در آن به هلاکت رسيد به خاك سپردند.

. تاريخ اليعقوبى، ج 2، ص 328؛ الفتوح، ج 8، ص 129 و الكامل فى التاريخ، ج 5، ص 261

ولید بن یزید بن عبدالملک

وی شخصی خونخوار بود که در همان اوایل حکومتش توسط خود بنی امیه به هلاکت رسید

سردمداران بنی اميه كه به نفرت عمومي مردم نسبت به اين خاندان بيمناك شده بودند، بي درنگ پسر عمويش يزيد بن وليد بن عبدالملك را كانديداي خلافت نموده و پنهاني با وي پيمان بستند و با راهنمايي هاي وي، اعتراضات خويش را ابراز و سپس اقدام به شورش و قيام نمودند. هواداران يزيد بن وليد، روز به روز زيادتر و قوي تر مي شدند و درگيري هاي خويش را با هوادارن وليد بن يزيد، شديدتر مي كردند.

تا اين كه دو روز و به قولي پنج روز مانده به پايان ماه جمادی الثانی سپاهيان وي را شكست داده و خود وليد را در هنگام نبرد به قتل آوردند.

پس از كشتن وي، بدنش را با ضربات نيزه و شمشير پاره پاره و سر او را از بدن جدا و در دمشق و بسياري از شهرها گرداندند و آن گاه، آن را در ديواره مسجد اموي شام نصب نمودند. به روايتي، آن سر تا پايان حكومت بني اميه در آن جا آويزان بود.


یزید بن ولید بن عبدالملک

وی در 33 سالگي، پس از پنج ماه خلافت در 30 ذی القعده و يا در اول ذی الحجه سال 126 قمري در كام مرگ گرفتار آمد و برادرش ابراهيم بن وليد بر وي نماز خواند و در همان شام دفنش نمود. گويند برادرش ابراهيم، وي را مسموم كرد و از اين راه، او را به هلاكت آورد.(1)

1. تاريخ اليعقوبي، ج 2، ص 335؛ المحبر، ص 30؛ تاريخ ابن خلدون، ج 2، ص 172؛ وقايع الايام (شیخ عباس قمی)، ص 109.

ابراهیم بن ولید و مروان حمار آخرین خلیفه اموی



ابراهيم ‏بن ‏وليد پس از واگذارى امر خلافت به مروان ‏حمار در شام زندگى می ‏كرد. تا اين كه در سال 132 قمرى با شكست مروان‏ حمار در برابر جنبش عباسیان و سقوط شهر دمشق، وى به همراه بسيارى از امويان بدست انقلابيون عباسى كشته شد .(1)

[=&quot]اما عاقبت قبور خلفای بنی امیه چنین بود که سفاح [=&quot]خلافت اموی را از میان برداشت و بزرگان خاندان اموی را کُشت. قبر تمام [=&quot]امویان در [=&quot]شام، به فرمان او کنده شد و تنها قبر [=&quot]عمر بن عبدالعزیز شکافته نشد.
[=&quot]عبدالله بن علي به فرمان سفاح قبور بني اميه از جمله قبر يزيد بن معاويه و هشام بن عبدالملك را شكافت و استخوانهاي پوسيدۀ هشام را شلاق زد تا بدين وسيله انتقام شلاقهايي را كه او بر پدرش زده بود باز ستاند(2)
1.تاريخ ‏دمشق (ابن عساكر)، ج 7، ص 246 و تاريخ ‏ابن ‏خلدون، ج 2، ص 180.

2.يعقوبي، ابن واضح؛ تاريخ يعقوبي، تهران، انتشارات علمي فرهنگي، 1378، ج 2، ص 358.
موضوع قفل شده است