خصوصیات مفسد فی الارض؟؟؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خصوصیات مفسد فی الارض؟؟؟


مفسد فی الارض کیست؟ و چه خصوصیاتی دارد؟

مفسد فی‌الارض

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

مفسد فی الارض اصطلاحی در قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران است که به فردی گفته می شود که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم، دست به اسلحه ببرد. بنا بر ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی مجرمی که مفسد‌ فی الارض بودن او احراز شده باشد حکم حد، که در این مورد اعدام است، برای او صادر می‌شود.
اصطلاح مفسدفى‌الارض در واقع از حقوق شرعى وارد قوانین جزایی جمهوری اسلامی ایران شده است. که در شرع فردی که مصداق این عنوان است در اصطلاح «مهدورالدم» شناخته می‌شود بدین معنی که خونش ارزش ندارد.

[="Tahoma"][="Navy"]

حرم امن الهی;10054 نوشت:

مفسد فی الارض کیست؟ و چه خصوصیاتی دارد؟

باسلام
برای روشن تر شدن بحث به تبیین لغوی «افساد فی‌الارض» می پردازیم
1. فساد
در 49 آیه از آیات قرآن کریم مشتقات واژة «فسد» استعمال شده است که نشانة اهمیت این موضوع است. فساد به معنای نقیض صلاح و ضد صلاح به کار رفته است (فراهیدی، 1409: 231؛ جوهری، 1420، 2: 124؛ ابن منظور، 1997، 5: 128؛ فیروزآبادی، 1424: 277). همچنین واژة «فسد» و «فساد» به معنای زوال صورت از مادّه (خوری، 1374، 4: 163) تغییر، بطلان و اضمحلال (زبیدی، 1414، 5: 164) لهو و لعب (خوری، همان: 4: 163) قحط و خشکی (طریحی، 1375، 3: 121؛ ابن منظور، همان: 129) و گرفتن مال به صورت ظالمانه (فیروزآبادی، همان: 277) به کار رفته است که همگی این معانی را می‌توان از مصادیق معنای نخست (ضد صلاح) برشمرد. راغب، فساد را به معنای خارج شدن شیء از حالت اعتدال دانسته و می‌نویسد:
الفساد خروج الشی عن الاعتدال، قلیلاً کان الخروج عنه او کثیراً و یضاده الصلاح و یستعمل ذلک فی النفس و البدن و الاشیاء الخارجة عن الاستقامة (راغب، 1412: 636).
تعریفی که راغب از فساد ارائه می‌دهد، به نظر می‌رسد تعریف جامعی است که مصادیق دیگر فساد را نیز در خود جای می‌دهد. تتبع در آیات قرآن نیز مؤید کلام راغب است؛ زیرا به رغم آنکه فساد در آیة «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس» (روم: 41) به معنای قحط وخشکی و در آیة «للذین لا یریدون علواً فی‌الارض و لا فساداً» (قصص: 83) به معنای گرفتن مال دیگری به قهر و غلبه و به صورت ظالمانه و در آیة «لو کان فیهما الهة الا الله لفسدتا» (انبیا: 121) به معنای بطلان و اضمحلال به کار رفته است، لیکن قدر جامع همگی آنها تحقق امری بر ضد صلاح و خارج شدن امر از حالت اعتدال است.
با توجه به معنای لغوی فساد می‌توان قتل، ظلم، کفر، جنگ، تضییع حقوق دیگران و اخلال در احکام الهی، قوانین ومقررات اسلامی را که همگی ضد اصلاح‌اند، از مصادیق
افساد برشمرد.
ادامه....[/]

[="Tahoma"][="Navy"]2. سعی
واژة سعی و مشتقات آن در قرآن کریم در 26 مورد به کار رفته است. سعی در لغت به معنای راه رفتن (فیروزآبادی، همان: 1165؛ ابن منظور، همان، 3: 293) عمل، کسب و تصرف در چیزی (طریحی، همان، 1: 218؛ جوهری، همان، 6: 345) قصد کردن (ابن اثیر، 1364: 370) دویدن آهسته یا راه رفتنی که بین دویدن ورفتن عادی باشد (جوهری، همان، 6: 345؛
ابن منظور، همان، 3: 292) جدیت در انجام کار (راغب، همان: 411) تلاش، کوشش و جهد (همان: 412) و معانی دیگری به کار رفته است. راغب در مفردات می‌نویسد:
سعی راه رفتن سریع و تند است که در حد دویدن است. این کلمه برای نشان دادن جدیت در انجام کاری استعمال می‌شود، خواه آن کار بد باشد یا خوب (همان: 411).
یکی از محققان نیز پس از بیان معانی مختلف سعی می‌نویسد: «اصل در مادّة سعی عبارت است از مرتبه‌ای از جهد و کوشش... این معنا در هر موردی به حسب خودش به کار می‌رود» (مصطفوی، 1368، 5: 132). با تأمل در معانی سعی مانند عمل، کسب، جهد، راه رفتن سریع و همچنین با توجه به فهم عرف از واژة سعی، این احتمال تقویت می‌شود که هرگاه قرینه‌ای در بین نباشد، باید سعی را به همان معنای جدیت در انجام کار و جهد و کوشش گرفت. در هر حال واژة سعی اگر معنای دیگری نیز داشته باشد، در آیة افساد (مائده: 33) به همان معنای جدیت در امر به کار رفته است (راغب، همان: 411؛ راوندی، 1405، 1: 365).
3. فی‌الارض
با وجود روشن بودن معنای این عبارت، در مورد اینکه مقصود از «فی‌الارض» چیست، دو احتمال وجود دارد: احتمال نخست آن است که محل حلول فساد و ظرف ارتکاب این گناه کرة خاکی زمین است. به این ترتیب افساد فی‌الارض بر هر گناهی که در روی زمین صورت گرفته باشد، صادق خواهد بود؛ هر چند گناهی کوچک و در محلی دور از چشم دیگران ـ مثلاً خانه‌ای ـ بوده و اثر تخریبی آن از همان محدودة کوچک فراتر نرود. احتمال دیگر آن است که قید «فی‌الارض» کنایه از گستردگی عمل مرتکب وگویای بر پا کردن فساد در منطقه یا ناحیه‌ای از زمین باشد. این احتمال با برداشت مفسران و فقها ـ چنان‌که خواهد آمد ـ و نیز فهم عرفی از این عبارت مناسب‌تر است.
[/]

[="Tahoma"][="Navy"]بر اساس قول نخست «فساد فی‌الارض» که در آیة 32 مائده آمده است، با «یسعون فی‌الارض فساداً» که در آیة 33 آمده است، به یک معنا بوده و عبارت «یسعون فی‌الارض فساداً» به معنای «یفسدون فی‌الارض فساداً» می‌باشد. بر اساس قول دیگر که به احتیاط نزدیک‌تر است، عبارت آیة 33، بیان شرط «افساد فی‌الارض» است؛ این‌گونه که علاوه بر تحقق «فساد فی‌الارض» در خارج، باید مرتکب در بر پا کردن فساد سعی و تلاش و جدیت نیز داشته باشد. البته در بسیاری از موارد صرف آثار گستردة نامطلوب عمل مرتکب می‌تواند حاکی از سعی او در افساد تلقی گردد.
در نتیجه:
با توجه به این مقدمه، معنای افساد فی‌الارض مطابق قول نخست بر پا کردن فساد در منطقه و یا ناحیه‌ای از زمین است. تحقق چنین فسادی به آثار تخریبی گسترده و وسیع است. بر اساس قول دوم، معنای «فساد فی‌الارض» نیز عبارت است از کوشش و تلاش مستمر برای بر پا کردن فساد و آلوده‌سازی ناحیه و منطقه‌ای از زمین. قید تلاش و کوشش از عبارت (یسعون) و قید بر پا کردن فساد در ناحیه‌ای از زمین از عبارت (فی‌الارض) و قید تداوم و استمرار عمل و اصرار بر آن از هیأت مضارع (یسعون) به دست می‌آید.
منبع
1. ابن‌منظور، محمدبن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، اول، 1997، ج 5 و 3 و 2.
2. جوهری، اسماعیل‌بن حماد، الصحاح، تهران، دار الکتب، اول، 1420 ق، ج 2 و 6.
3. خوری، سعید، اقرب الموارد، نشر دار الاسوة، اول، 1374، ج 4 و ج 1.
4. راغب، حسین‌بن محمد، المفردات، دمشق، دار القلم، اول، 1424.
5. زبیدی، سید محمدمرتضی، تاج العروس، تهران، نشر دار الفکر، دوم، 1414 ق، ج 5 و 19.
6. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، مکتبة المرتضویة، سوم، 1375، ج 3 و 1.
7. فراهیدی، عبدالرحمن الخلیل‌بن احمد، العین، دار الهجرة، دوم، 1409 ق، ج 7.
8. فیروزآبادی، محمدبن یعقوب، القاموس المحیط، تهران، دار الفکر، اول، 1424 ق.
برای اطلاع بیشتر می توان به این لینکها مراجعه نمود:
http://www.ghavanin.ir/PaperDetail.asp?id=401
http://bpdanesh.ir/detailnews.asp?id=5497
http://www.ensani.ir/fa/content/66359/default.aspx
[/]

موضوع قفل شده است