یه آدم گناهکارم .... هم بی گناه!!!!

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یه آدم گناهکارم .... هم بی گناه!!!!

سلام :Gol:

من

هم یه آدم گناهکارم .... هم بی گناه!!!! مثل همه.......

یه چند روزیه امام زمان (عج) ذهنم رو بدجور مشغول خودشون کرده......یعنی یه جورایی دلم میخواد همه چیزو از دلم بریزم بیرون و فقط عاشق امام زمان (عج) باشم...

اما نمیدونم چجوری شروع کنم درست تره!!!

خواهش میکنم کمکم کنین.....

با نام الله



کارشناس بحث: استاد نسیم رحمت

گم شده;440730 نوشت:

من هم یه آدم گناهکارم .... هم بی گناه!!!! مثل همه.......یه چند روزیه امام زمان (عج) ذهنم رو بدجور مشغول خودشون کرده......یعنی یه جورایی دلم میخواد همه چیزو از دلم بریزم بیرون و فقط عاشق امام زمان (عج) باشم...اما نمیدونم چجوری شروع کنم درست تره!!!
خواهش میکنم کمکم کنین.....

به نام حق و با عرض سلام و ادب محضر شما:
روح انسان بسیار لطیف و حساس است . هنگام تولد چون آیینه ای صاف و صیقلی است . هر واقعیت ریز و درشت در آن منعکس می شود . از این رو از ارتباط معنوی با محبوبش - امام زمان - لذت معنوی خاصی به او دست می دهد و احساس می کند به او نزدیک شده است .
اما چه می شود که گاهی انسان نه تنها احساس نزدیکی و قرب به محبوب را پیدا نمی کند، بلکه چشم باز می کند و می بیند بین او و محبوب فاصله ای بسیار است ؟
از متون دینی استفاده می شود مهمترین عامل احساس دوری از محبوب ، اشتغال به غیر محبوب و گاهی گناه و یا غفلت است .
وقتی گناه و غفلت ، همانند گرد و غباری بر آینه قلب انسان نشست و آن را تیره و تار ساخت و لطافتی را که خداوند لطیف به آن داده بود ،از دست داد، انسان لذت ارتباط معنوی با محبوب را از دست خواهد داد و به مرور زمان بین خود و محبوبش احساس دوری و فاصله خواهد کرد.
چه کنیم تا این احساس که چون مانعی بین ما و محبوب است ، برداشته شود؟
نزدیک شدن به محبوب و باز گشت به آن حال و هوای زیبای دوستی امام، نیازمند قلب لطیف و رقیقی است که از گناه دور باشد و خدا را پیوسته و در همه حال حاضر و ناظر بر حال درون و بیرون خویش ببیند.
مطمئناً در یک دل نمی توان دو دلبر جای گیرد. وقتی قلب و دل ، جایگاه شیطان و هوس ها گشت ، دیگر محبت خدا و اولیای پاکش در آن جا نمی گیرد. چنین انسانی از عبادت ، لذتی نمی برد و چه بسا آن را برای همیشه ترک نماید. چرا که محبت به امام زنده و تبعیت او هم عبادتی است که با اشتغال بیش از حد به دنیا و ارتکاب گناهان و غوطه ور گشتن در غفلت ها در انسان رنگ می بازد و گاه چراغ محبت و اطاعت به خاموشی می گراید!!
لذا کم کردن از بار گناه و سبک شدن از سنگینی گناه ، انسان را آماده دریافت فیض و رحمت الهی می کند و کم کم نور معرفت و محبت و تبعیت از امام زنده و غایب را در دل انسان شعله ور می سازد.

ادامه دارد .....

گم شده;440730 نوشت:
من هم یه آدم گناهکارم .... هم بی گناه!!!! مثل همه.......یه چند روزیه امام زمان (عج) ذهنم رو بدجور مشغول خودشون کرده......یعنی یه جورایی دلم میخواد همه چیزو از دلم بریزم بیرون و فقط عاشق امام زمان (عج) باشم...اما نمیدونم چجوری شروع کنم درست تره!!! خواهش میکنم کمکم کنین.....

به نام حق و عرض سلام و ادب

برخي از راه ‏هاي رسيدن به مقام دوستی اهل بیت (علیهم السلام) و عشق ورزیدن به ایشان عبارتند از:
1. معرفت اهل بيت:
اگر کسی بخواهد انسان به محبوبی الهی نزدیک شود، چاره‏ ای ندارد جز این که بکوشد ابتدا افکار، باورها و طرز تفکر آن شخص را شناسایی نموده، خویش را از جهت فکری با او هماهنگ نماید، سپس بکوشد از هر جهت میان صفات و کمالات اخلاقی خود و شخص محبوب همانند سازی نماید .
به بیان دیگر برای ابراز دوستی با یک محبوب، بهترین راه آن است که در رفتار و نوع و روش زندگی از او تبعیت نماید . دوستی با اهل بیت و رسیدن به مقام عشق ورزی نسبت به ایشان همین گونه است.
به عنوان یک شیعه و پیرو اهل بیت عصمت و طهارت(ع) وظیفه داریم ابتدا کیفیت اعتقاد، باورها، صفات، کمالات، نوع منش و کنش حضرت را شناسایی نماییم. در مرتبه بعد بکوشیم زندگی، صفات وباورهای خود را به ایشان نزدیک نماییم تا از این طریق شیعه و پیرو واقعی آنها باشیم.

و این با مطالعه در زندگي، اخلاق، رفتار و کرامت‏هاي پيامبر و ائمه و مطالعه کلمات و سخنان آن بزرگواران؛ به دست مي آيد چرا که فرمايش‏هاي آنان، درّهاي گران بهايي است، که بايد در جست وجوي آن ها بود. آيا ممکن است کسي نهج البلاغه را بخواند و بفهمد، ولي عاشق علي(ع) نشود؟
در سايه معرفت امام به کمالات و ويژگي‏ هاي منحصر به او بيش تر واقف مي‏ گرديم. وقوف فطرتا شيفتگي و محبت نسبت به اهل بيت(ع) را در پي دارد. امام صادق(ع) مي‏ فرمايد: «الامام علم بين الله عزوجل و بين خلقه، فمن عرفه کان مومنا و من انکره کان کافراً؛ امام شاخص [و دليل و راهنماي ]آشکار است که بين خدا و خلقش قرار گرفته، پس هر کس او را شناخت، مؤمن مي‏گردد . هر کس او را انکار کرد [و نشناخت ]کافر مي‏ گردد». (1)
مؤمن بودن، فرع بر شناخت امام است. از طرفي ايمان، عين حب و بغض است.
امام محمد باقر(ع) مي‏ فرمايد: «الايمان حب و بغض ؛ ايمان حب و بغض است». (2) حب به تمامي خوبي‏ها و کمالات و بغض از همه بدي‏ ها، کژي‏ ها و. . .
پس در پرتو شناخت و معرفت ايمان حاصل مي‏ شود . ايمان هم جز حب و بغض نيست.
نتيجه اين مي‏ شود که يکي از راه‏ هاي عملي مهم کسب حب اهل بيت (علیهم السلام) معرفت آن بزرگواران است .

2. اطاعت از اهل بيت:
اگر کسي شناخت لازم و کافي به اهل بيت پيدا کرد، اطاعت از آنان را بر خود لازم مي‏ داند؛ ولي گاهي شناخت در آن حد بالا نيست. در اين صورت چه بسا نسبت به اوامر آنان عصيان شود. عصيان هم به هر اندازه باشد، به همان اندازه کدورت و بغض مي‏آورد. کدورت و بغض هم، ضد صفا و حب است. پس هر اندازه نسبت به اوامر آنان عصيان شود، به همان اندازه بغض و کدورت نسبت به آنان در دل ايجاد مي‏ شود . برعکس هر اندازه نسبت به اوامر آنان اطاعت شود، به همان اندازه حب و صفا به آنان دل را فرا مي ‏گيرد.
در همین راستا، یکی از راه های کمکی برای رسیدن به مقام عشق ورزی به اهل بیت (علیهم السلام) و اطاعت از ایشان آن است که ایشان را ناظر بر اعمال خویش ببینیم .
قرآن کریم می فرماید : «و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون ؛بگو هر عملی می خواهید انجام دهید .پس آن را خدا و رسول و مؤمنین می بینند»(3) در تفسیر این آیه قرآن، روایات(2) فراوانی وارد شده است که مراد از مؤمنین ائمه اطهار هستند .
اگر باور کردیم الان امام زمان در جامعه حضور دارد. اگرچه او را نمی شناسیم . از اعمال ما مطلع می شوند. از برخی اعمال ما ناراحت شده و از برخی اعمال ما خوشحال می شوند و دعای خیر می کنند. به راحتی اعمال ناپسند را ترک کرده و به ایشان نزدیک می شویم.
امام صادق(ع) گاهی به بعضی می فرمودند : عملی که فلان مکان و در فلان وقت انجام دادی باعث خوشحالی من شد(4)
این گونه توجه به اهل بیت (یعنی اعتقاد به حاضر بودن او در جامعه) یک اعتقاد مثبت و سازنده است.زیرا سبب می شود که مواظب اعمال خود باشیم و خود را اصلاح کنیم و در محضر خدا و رسول و امام زمان(ع) معصیت نکنیم. اگر کسی امام را ناظر بر اعمال خود ببیند ،مرتکب گناه ومعصیت نمی شود زیرا عبودیت بندگی واخلاص ( انجام واجبات و ترک کردن محرمات ) حقیقت و نورانیت امامت را در دل و جان انسان آبیاری می کند و عمل صالح انسان رابه محضرخدا و اولیا ء می رساند .

پي نوشت ها :
1. کلینی، کافي،ج 1، ص 170، ح 839
2.همان.
3.توبه(9) آیه 101
4. عده الداعی ، ص 193

سلام ... تبریک بخاطر روحیه ای کا دارید...:Gol:

خدا کند که رضایم فقط رضای تو باشد
هوای نفس نباشد همه هوای تو باشد

پست جمع بندي

آشتي با اهل بيت

پرسش :
من هم یه آدم گناهکارم .... هم بی گناه!!!! مثل همه.......یه چند روزیه امام زمان (عج) ذهنم رو بدجور مشغول خودشون کرده......یعنی یه جورایی دلم میخواد همه چیزو از دلم بریزم بیرون و فقط عاشق امام زمان (عج) باشم...
اما نمیدونم چجوری شروع کنم درست تره!!! خواهش میکنم کمکم کنین.....

پاسخ :
روح انسان بسیار لطیف و حساس است . هنگام تولد چون آیینه ای صاف و صیقلی است . هر واقعیت ریز و درشت در آن منعکس می شود . از این رو از ارتباط معنوی با محبوبش - امام زمان - لذت معنوی خاصی به او دست می دهد و احساس می کند به او نزدیک شده است .

اسباب دوري از محبوب

از متون دینی استفاده می شود مهمترین عامل احساس دوری از محبوب ، اشتغال به غیر محبوب و گاهی گناه و یا غفلت است .
وقتی گناه و غفلت ، همانند گرد و غباری بر آینه قلب انسان نشست و آن را تیره و تار ساخت و لطافتی را که خداوند لطیف به آن داده بود ،از دست داد، انسان لذت ارتباط معنوی با محبوب را از دست خواهد داد و به مرور زمان بین خود و محبوبش احساس دوری و فاصله خواهد کرد.

عامل رفع مانع بین ما و محبوب
نزدیک شدن به محبوب و باز گشت به آن حال و هوای زیبای دوستی امام، نیازمند قلب لطیف و رقیقی است که از گناه دور باشد و خدا را پیوسته و در همه حال حاضر و ناظر بر حال درون و بیرون خویش ببیند.
مطمئناً در یک دل نمی توان دو دلبر جای گیرد. وقتی قلب و دل ، جایگاه شیطان و هوس ها گشت ، دیگر محبت خدا و اولیای پاکش در آن جا نمی گیرد. چنین انسانی از عبادت ، لذتی نمی برد و چه بسا آن را برای همیشه ترک نماید. چرا که محبت به امام زنده و تبعیت او هم عبادتی است که با اشتغال بیش از حد به دنیا و ارتکاب گناهان و غوطه ور گشتن در غفلت ها در انسان رنگ می بازد و گاه چراغ محبت و اطاعت به خاموشی می گراید!!
لذا کم کردن از بار گناه و سبک شدن از سنگینی گناه ، انسان را آماده دریافت فیض و رحمت الهی می کند و کم کم نور معرفت و محبت و تبعیت از امام زنده و غایب را در دل انسان شعله ور می سازد.
اسباب عشق ورزي به اهل بيت عليهم السلام
برخي از راه ‏هاي رسيدن به مقام دوستی اهل بیت (علیهم السلام) و عشق ورزیدن به ایشان عبارتند از:

1. معرفت اهل بيت:
اگر کسی بخواهد انسان به محبوبی الهی نزدیک شود، چاره‏ ای ندارد جز این که بکوشد ابتدا افکار، باورها و طرز تفکر آن شخص را شناسایی نموده، خویش را از جهت فکری با او هماهنگ نماید، سپس بکوشد از هر جهت میان صفات و کمالات اخلاقی خود و شخص محبوب همانند سازی نماید .
به بیان دیگر برای ابراز دوستی با یک محبوب، بهترین راه آن است که در رفتار و نوع و روش زندگی از او تبعیت نماید . دوستی با اهل بیت و رسیدن به مقام عشق ورزی نسبت به ایشان همین گونه است.
به عنوان یک شیعه و پیرو اهل بیت عصمت و طهارت(ع) وظیفه داریم ابتدا کیفیت اعتقاد، باورها، صفات، کمالات، نوع منش و کنش حضرت را شناسایی نماییم. در مرتبه بعد بکوشیم زندگی، صفات وباورهای خود را به ایشان نزدیک نماییم تا از این طریق شیعه و پیرو واقعی آنها باشیم.
و این با مطالعه در زندگي، اخلاق، رفتار و کرامت‏هاي پيامبر و ائمه و مطالعه کلمات و سخنان آن بزرگواران؛ به دست مي آيد چرا که فرمايش‏هاي آنان، درّهاي گران بهايي است، که بايد در جست وجوي آن ها بود. آيا ممکن است کسي نهج البلاغه را بخواند و بفهمد، ولي عاشق علي(ع) نشود؟
در سايه معرفت امام به کمالات و ويژگي‏ هاي منحصر به او بيش تر واقف مي‏ گرديم. وقوف فطرتا شيفتگي و محبت نسبت به اهل بيت(ع) را در پي دارد. امام صادق(ع) مي‏ فرمايد: «الامام علم بين الله عزوجل و بين خلقه، فمن عرفه کان مومنا و من انکره کان کافراً؛ امام شاخص [و دليل و راهنماي ]آشکار است که بين خدا و خلقش قرار گرفته، پس هر کس او را شناخت، مؤمن مي‏گردد . هر کس او را انکار کرد [و نشناخت ]کافر مي‏ گردد». (1)
مؤمن بودن، فرع بر شناخت امام است. از طرفي ايمان، عين حب و بغض است.
امام محمد باقر(ع) مي‏ فرمايد: «الايمان حب و بغض ؛ ايمان حب و بغض است». (2) حب به تمامي خوبي‏ها و کمالات و بغض از همه بدي‏ ها، کژي‏ ها و. . .
پس در پرتو شناخت و معرفت ايمان حاصل مي‏ شود . ايمان هم جز حب و بغض نيست.
نتيجه اين مي‏ شود که يکي از راه‏ هاي عملي مهم کسب حب اهل بيت (علیهم السلام) معرفت آن بزرگواران است .

2. اطاعت از اهل بيت:
اگر کسي شناخت لازم و کافي به اهل بيت پيدا کرد، اطاعت از آنان را بر خود لازم مي‏ داند؛ ولي گاهي شناخت در آن حد بالا نيست. در اين صورت چه بسا نسبت به اوامر آنان عصيان شود. عصيان هم به هر اندازه باشد، به همان اندازه کدورت و بغض مي‏آورد. کدورت و بغض هم، ضد صفا و حب است. پس هر اندازه نسبت به اوامر آنان عصيان شود، به همان اندازه بغض و کدورت نسبت به آنان در دل ايجاد مي‏ شود . برعکس هر اندازه نسبت به اوامر آنان اطاعت شود، به همان اندازه حب و صفا به آنان دل را فرا مي ‏گيرد.
در همین راستا، یکی از راه های کمکی برای رسیدن به مقام عشق ورزی به اهل بیت (علیهم السلام) و اطاعت از ایشان آن است که ایشان را ناظر بر اعمال خویش ببینیم .
قرآن کریم می فرماید : «و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المؤمنون ؛بگو هر عملی می خواهید انجام دهید .پس آن را خدا و رسول و مؤمنین می بینند»(3) در تفسیر این آیه قرآن، روایات(2) فراوانی وارد شده است که مراد از مؤمنین ائمه اطهار هستند .
اگر باور کردیم الان امام زمان در جامعه حضور دارد. اگرچه او را نمی شناسیم . از اعمال ما مطلع می شوند. از برخی اعمال ما ناراحت شده و از برخی اعمال ما خوشحال می شوند و دعای خیر می کنند. به راحتی اعمال ناپسند را ترک کرده و به ایشان نزدیک می شویم.
امام صادق(ع) گاهی به بعضی می فرمودند : عملی که فلان مکان و در فلان وقت انجام دادی باعث خوشحالی من شد(4)
این گونه توجه به اهل بیت (یعنی اعتقاد به حاضر بودن او در جامعه) یک اعتقاد مثبت و سازنده است.زیرا سبب می شود که مواظب اعمال خود باشیم و خود را اصلاح کنیم و در محضر خدا و رسول و امام زمان(ع) معصیت نکنیم. اگر کسی امام را ناظر بر اعمال خود ببیند ،مرتکب گناه ومعصیت نمی شود زیرا عبودیت بندگی واخلاص ( انجام واجبات و ترک کردن محرمات ) حقیقت و نورانیت امامت را در دل و جان انسان آبیاری می کند و عمل صالح انسان رابه محضرخدا و اولیا ء می رساند .

پي نوشت ها :
1.
کلینی، کافي،ج 1، ص 170، ح 839
2. همان.
3.
توبه(9) آیه 101
4. عده الداعی ، ص 193

موضوع قفل شده است