دعای تحویل سال............. یا مقلّب القلوب و الابصار

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دعای تحویل سال............. یا مقلّب القلوب و الابصار

یا مقلّب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محوّل الحول و الاحوال
حوّل حالنا الی احسن الحال


در معارف اسلامی آمده است که هر روزی که در آن گناه صورت نگیرد، عید است چنان که حضرت علی(ع) می‌فرماید: «کل یوم لا یعصی الله فیه فهو یوم عید.»(1)

اما در طول سال چند عید وجود دارد که از آداب و ویژگی خاصی برخوردارند، مهمترین آنها عید فطر و قربان است.

این دو عید آثار و برکات زیادی دارند، به ویژه برای کسانی که یک ماه روزه گرفته و به عبادت پرداخته‌اند و نیز کسانی که عید قربان توفیق حضور در خانه خدا را داشته اند.
روز ولادت پیامبر اسلام و ائمه اطهار(ع) نیز از عیدهای اسلامی به شمار می‌آید.

اعیادی که در کشور اسلامی ایران مورد توجه قرار می‌گیرند گاهی جنبه دینی دارند و گاهی ملى.
عید نوروز که با تحویل سال و چرخیدن یک دور کامل زمین به گرد خورشید شروع می‌شود، از جمله اعیادی است که جنبه ملی داشته و تاریخ پیدایش آن قبل از اسلام است.

این عید با آمدن اسلام و زدودن خرافات از چهرة آن مورد موافقت و تأیید اسلام قرار گرفت؛
در روایات نیز آمده است که روزی برای حضرت علی(ع) هدیه‌ای آوردند، حضرت فرمود این چیست؟
گفتند: ‌ای امیر المؤمنین، امروز نوروز است. فرمود هر روز را برای ما نوروز قرار دهید. (2)

امام صادق(ع) درباره نوروز فرموده‌ است:
«... و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم؛ زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است.»(3)

امام خمینی(ره) در یکی از پیامهای نوروزی می‌فرماید: «این عید، هر چند یک عید اسلامی نیست ولی اسلام آن را نفی نکرده است.»(4)

مرحوم محمد حسین کاشف الغطاء در جواب این سؤال که اعتقاد شیعه و روش شما دربارة روز اول سال(نوروز) چیست؟

چنین نوشت: نوروز مقتضای جهان است در بشر و حیوان و جماد، بلکه در آسمان و زمین و هوا و فضا و بر این اساس روایاتی از اهل بیت(ع) دربارة نوروز به ما رسیده که عید گرفتن را تأیید کرده اند و نیز به نماز، ذکر و عبادت سفارش نموده اند و ... (5)

پی نوشت:
1- نهج البلاغه، حکمت 428.
2- من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 191.
3- بحار الانوار، ج 52، ص 308، ح84.
4- روزنامه اطلاعات، تاریخ 27/12/74.
5- مجله فرهنگ جهاد، شمارة 6، ص 49.

یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال .

عید از عود گرفته شده و در لغت به معنای بازگشتن است . دگرگونی سال جدید و بازگشت بهار نو و نوروز.
البته مراتب این بازگشت در افراد گوناگون فرق می کند .
دعای تحویل سال هم با جملاتی کوتاه همین مسیر را پیش پای انسان می گشاید .

مقلب القلوب و الابصار پروردگار است که قلب ها را به سمت کمال دگرگون می سازد و چشم ها را به سوی خود می دوزد .

قلب ها چون کرات دگرگون می شوند; ولی پس از دگرگونی، باید استواری یابند; زیرا در ادعیه وارد شده است

«و ثبت قلوبنا علی دینک; قلب های ما را بر دین خود ثابت بدار .»
اگر قلوب دگرگون شدند و سپس بر دین الاهی استوار گردیدند، ابصار نیز چنین می شوند ; زیرا ابصار فرمانبردار قلوبند .
شاید از این رو اول قلوب و سپس ابصار ذکر شده است .

«یا مدبر اللیل و نهار» لیل و نهار نماد ظلمت و نورند . اگر او شب و روز را تدبیر می کند، ظلمت و نور را هم می آفریند .

پس فقط او می تواند چنان تدبیر کند که پرده ظلمت از روی دل کنار رود و نور معرفتش بر آینه قلب بتابد .

در آیه دویست و پنجاه و هفتم سوره بقره می فرماید: «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور و . . . ; خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند; آن ها را از ظلمت ها به سوی نور بیرون می برد .» محول سال و حال او است .

قرین بودن تحویل سال با تحویل حال نکته ای در خور اهمیت است که کم تر به آن التفات می شود .
آن قدر که تحویل سال و رسوم آن خود نمایی می کند، تحویل حال جلوه ای ندارد و در پشت پرده غفلت هیچ انگاشته شده است;

راستی چرا در این دعای پر معنا و تنبه بخش، به هنگام تحویل سال، تحویل حال به احسن حال در خواست می شود؟
به نظر می رسد، برای آن است که ابتدا احسن الحال را بفهمیم و سپس در راه تحقق آن گام نهیم
تفسیر این احسن الحال را باید در عمق آن دعا یافت که، «اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک; خدایا، بدی حال ما را به خوبی حال خود تغییر ده

درباره ذات اقدس الاهی، احسن بودن حال بی معنا است; زیرا تفضیل حالی بر حال دیگر، فقدان و وجدان و تبدیل و تبدل می طلبد و ذات اقدس الاهی از آن پیراسته است .
برتری حالی بر حال دیگر درباره ما انسان ها کاملا درست می نماید . کمال ما انسان ها در همین است که سوء حال را به حسن حال و حسن حال را به احسن حال تبدیل کنیم .
حسن حال الاهی به معنای وجود تمام کمالات به نحو اتم و اکمل در ذات اقدس الاهی است .
احسن الحال بودن برای ما یعنی رسیدن به تمام آن کمالات به قدر ظرفیت وجودی مان; زیرا ما حالی احسن و برتر از آن نداریم .

تحویل حال به احسن الحال همان تغییر سوء حال انسان به حسن حال الاهی است; و این تغییر وقتی تحقق می یابد که:

1 . از پلیدی گناه رهایی یابیم، زیرا بدترین حال انسان و پست ترین مقام آدم هنگامی است که در باتلاق گناه فرو می رود .

2 . انجام واجبات را چون چراغی فرا راه خود قرار دهیم تا ما را به سوی حسن حال الاهی رهنمون شود .

3 . زنگار صفات پلید را از آینه دل بزداییم تا سوء حال ما به حسن حال نگار تبدیل شود .

از این رو، یکی از اعمال عید نوروز، روزه گرفتن است تا انسان خود را در راستای رسیدن به احسن حال، یعنی وصول به حسن حال الاهی، قرار دهد و به اخلاق الله متخلق سازد .

:Gol::Gol:

با سلام


یا مقلّب القلوب و الابصار

:Gol:
یا مدبر اللیل و النهار

:Gol:
یا محوّل الحول و الاحوال

:Gol:
حوّل حالنا الی احسن الحال


:Hedye::Gol::Gol: