من همونم که واسه دانشگاه مشکل داشت

تب‌های اولیه

60 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
من همونم که واسه دانشگاه مشکل داشت

سلام.من همونم که توی این تاپیک مشکلمو گفتم:
http://www.askdin.com/thread49626.html
الان رفتم دانشگاه صنعتی.ترجیح دادم شهر خودمون بمونم.الان دانشگاه دقیقا به همون جهنمی تبدیل شده که ازش میترسیدم.از لحاظ روحی هم فوق العاده داغون شدم.با این که مرجع تقلیدم سیگار رو حروم اعلام کرده از شدت ناراحتی رو به سیگار آوردم.خداوکیلی روتون میشه بگید اینجا مملکت اسلامیه.الان من دقیقا چیکار کنم.هی میشینید نظریه پردازی مینید فقط.احادیث و روایاتتون هم ببرید واسه خودتون.
در ضمن اگه یه خانمی باز اومد دری وری گفت هرچی از دهنم دراومد بهش میگم.دری وری هم حدی داره.

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام خدمت شما برادر گرامي
دوست بزرگوارم اين كه تلاش مي كنيد در چنين محيطي خودتان را از گناه حفظ كنيد ستودني است. بنده هم مانند شما تجربه دانشگاه را دارم و متوجه دغدغه شما هستم. البته قبول دارم كه در اين شرايط حفظ ايمان بسيار سخت تر است.
شما كه قبلا تجربه مديريت غريزه شهوت داشته ايد مطمئن هستم كه مي توانيد سيگار را از زندگي خودتان حذف كنيد و از همان اراده باز هم كل زندگي و روابط خودتان را مديريت كنيد. پيشنهاد مي كنم براي موفقيت بيشتر از مشاوران حضوري دانشگاه اصفهان كمك بگيريد.
قبول دارم محركات اجتماعي زياد است ولي بزرگوار افراد زيادي در كشورهايي كه آزادي ها خيلي بيشتر از ايران دارد تلاش مي كنند كه ايمان خود را حفظ كنند.
به جاي نگراني و حرص خوردن به راه حل ها فكر كنيد.
براي اصلاح جامعه همه بايد دست به دست هم دهند من و شما بايد از خودمان شروع كنيم و تا حد توان بايد در بهبود بهداشت معنوي جامعه تلاش كنيم
[/]

حسن...;755721 نوشت:
در ضمن اگه یه خانمی باز اومد دری وری گفت هرچی از دهنم دراومد بهش میگم.دری وری هم حدی داره.
این چه طرز صحبت کردنه آخه؟:offlow:

حسن آقا ...
فکر کردی این همه ادم که به وجود خدا شک میکنن ... خیلی چیزها رو فراموش میکنن ... دزدی میکنن ... حق رو نا حق میکننن ...
هوینجوری ... اینجوری شدن ...

بهتون خوش امد میگم ... هنوز 18 سالتون هست ...
هستند کسانی که الان نزدیک 40 سالشون هستش و هنوز ازدواج نکرده اند .
اگر پدر یا مادر پولدار داری ... که برو و منتشون رو بکش برات یه زندگی جور کنن ...

وگرنه به دنیایه ما بی پولا خوش اومدی ...

بزار برات یه حساب کتاب همینجوری بکنم .
الان 4 سال دانشگاه داری ...
بعدش 2 سال سربازی ...

بعدش حداقل باید 4 تا شغل عوض کنی تا یه کار مثلا با برجی 800 تومن گیر بیاری .
از این 800 هزار تومن 900 هزار تومنش خرج خودت میشه ... برجی میتونی 100 هزار تومن قرض کنار براری ...

بعد از 20 سال دیگه مثلا 40 سالگی با یه عینک ته استکانی میتونی به یه دختر 36 ساله ابراز عشق بکنی .

امیدوارم که بابا مامانت پولدار باشن ... اگر هم نبودن عیبی نداره ... خیلی ها اینجورین

واقعاً مسخره و خنده داره ...
من نمیدونم شما داری خواب دانشگاه صنعتی شریف رو میبینی یا .... ببخشید رک حرف میزنم ولی واقعاً صحبت های شما به دور از واقعیت است.
ببینید به عنوان یک دانشجو دارم خدمت شما عرض میکنم از دانشگاه آزاد افتضاح تر که نداریم من خودم دانشجو دانشگاه آزاد بودم ولی خب نه سیگاری شدم نه ....
اصلاً شما اراده فوق العاده ضعیفی داری و به نظر من عجیبه که تونستی دانشگاه صنعتی شریف قبول بشی. یا این که همه دوستان و کارشناسان رو سر کار گذاشتید.
مگر میشه توی یک ترم سیگاری بشید ؟ یعنی اینقدر سست عنصر هستید ؟
والا 5 ساله دارم با افراد سیگاری و عرق خور سر و کله میزنم ولی به ولله یک پک سیگار هم تا الان نکشیدم.
در مورد غریزه جنسی هم بهتون بگم باز هم خودداری کردم و تا الان رابطه جنسی رو تجربه نکردم .
ببینید مشکل از خود شماست ، پس بهتره به جای جواب های دل خوش کننده مثل : "آره وضعیت همینه ، آفرین به شما که تونستی صنعتی شریف قبول بشی و ..." نباشید.
تا شما خودت اراده خودت رو تقویت نکنی هیچ چیزی درست نمیشه.

در ضمن لطفاً ادبیاتتون رو تصحیح کنید.

استاد حامی یا دیگر عزیزان که دسترسی دارند لطفاً پست بنده رو ویراش نکنید.
سپاس

حسن...;755721 نوشت:
البته پدرم میگه تو برو شریف ما زود زنت میدیم!

توی تاپیک قبلیت اینو گفتی.خب به پدرت بگو یه کاری بکنه برات.

درکل اگه من جای تو بودم.اولش همین کارو میکردم به خونواده میگفتم یکاری بکنن.اگه نمیکردن.خودم یکیو از دانشگاه پیدا میکردم.از راههای شرعی مثلن به مادرم میگفتم فلان دختر توی دانشگامون هست بیا باهاش صحبت کن بریم خاستگاری.اگه بازم کاری نکردن.میرفتم با یه دختر دوست میشدم.تموم میشد میرفت پی کارش.
خودم الان مثل سگ پشیمون که چرا تا موقعی که دانشگاه میرفتم یه دوست دختری چیزی نگرفتم.که الان برای ازدواجمم راحت تر باشم.همش به خودم میگفتم :نه ادم خوبی باشم.تا خدا هم کمک کنه بهدن توی ازدواج یا همسرخوبی نصیبم کنه.یا اگه خوب باشم بعدن میتونم باغرور سرمو بالا بگیرم بگم تاالان پامو کج نذاشتم.
همش چرتوپرته محضه.حتی اگه با اون دخترنتونستی ازدواج کنی که دوستی باهاش ضررهای روحیت کمتر از تنهایی هست که من و امثال من میکشیم.
چند روزه خیلی بهم ریختم.حالم گرفتس.....:Ghamgin:.ایندت میشه مثل من.هرچند من دنبال سیگارم نرفتم.توکه رفتی که دیگه هیچی.

[SPOILER][h=4]کلمات کلیدی این موضوع[/h]مرگ بر اصلاح طلب, دانشگاه خراب شده


[/SPOILER]
سلام
حالا چرا مرگ بر اصلاح طلب؟

با نام خدا

یه مسلمان در دانشگاه هاروارد هم باید مسلمان باشه و به انحراف کشییده نشود

یه مسلمان باید در دانشگاه کمبریج هم باید مسلمان باشه و به انحراف کشیده نشود

یه مسلمان در شهر لس انجلس هم باید مسلمان باشد و به انحراف کشیده نشود

و تاثیر هم گذاشت چه بهتر

.

در غیر انسان صورت میگیم مسلمان مشروط و منطقه ای و شرایطی

.

شما اگر کنترل قوی و کافی روی احساسات و غرایزتون داشته باشید هیچ مشکلی نخواهد آمد

.

بعضا انسان در شرایطی قرار میگیره که بعنوان محک شخصیت خودش میتونه استفاده کنه که تا چه میزان مصمم بر اعتقاداتش هست و چقدر دوام داره در مقابل گناه نکردن ؟

و روزنه هارو بشناسه و حذف کنه

سلام منظورتون از دانشگاه صنعتی همون صنعتی شریفه یا یک دانشگاه صنعتی دیگه؟ من نفهمیدم مشکل شما الان ازدواجه یا دانشگاه؟ یعنی الان شما به خاطر این که نمی تونید ازدواج کنید به علت فشار به سیگار روی آوردید یا دلیل دیگه ای داره که سیگاری شده اید؟

در ضمن اگه یه خانمی باز اومد دری وری گفت هرچی از دهنم دراومد بهش میگم.دری وری هم حدی داره.

با سلام

احساساتي كه آدمي تجربه مي كند مثل شادي ، خشم و... رفتار را فعال و هدايت مي كنند. هيجان را هم عوامل دروني وهم عوامل بيروني مي توانند تحريك و راه اندازي كنند. هيجان نه تنها مضّر نيست ، بلكه لازمه زندگي است . زيرا نمي توانيم هيجان ها را از زندگي دور كنيم . تنها كاري كه مي توانيم انجام دهيم اين است كه يا از وقوع آنها بكاهيم ، يا ياد بگيريم كه چگونه با آنها سازگاري (مثل غم ) يا مقابله (مثل خشم ) داشته باشيم . همه ي ما عصبانيت را احساس كرده ايم و مي دانيم كه چيست. عصبانيت عموما" رفتار كاملا" طبيعي انسان هاست. اما زماني كه عصبانيت خارج از كنترل و ويرانگري باشد ، مي تواند مشكلاتي دركار ، ارتباطات اجتماعي و حتي در كل كيفيت زندگي به وجود آورد . ممكن است كار به جايي برسد كه شما احساس كنيد اسيرهيجان قدرتمندي هستيد كه نمي توانيد از آن اجتناب كنيد. هيجان عصبانيت مي تواند يك احساس آزار دهنده باشد يا يك عمل وحشيانه . هدف ما در اين بحث اين است كه به افراد كمك كنيم تا بتوانند عصبانيت را درك و آن را كنترل كنند.
بعضي از اوقات ناكامي و به دنبال آن عصبي شدن ناشي از مسائل واقعي و غير قابل اجتناب زندگي است . دراين حالت عصبانيت نابجا نبوده ، پاسخي طبيعي به مشكلات است . يك باور فرهنگي مبني بر اين كه هر مشكلي راه حلي دارد ، وجود دارد ؛ ولي ما غالباً نمي توانيم راه حل را پيدا كنيم . هميشه بهترين كار يافتن راه حل نيست ، بلكه بهتر است بدانيد كه چگونه با مسئله روبه رو شويد. مثلاً ممكن است نقشه اي بكشيد وپيشرفت خود را دراين مسير بررسي كنيد . اگر نقشه كشيدن منجر به حل مسئله نشد خود را تنبيه نكنيد . زيرا آنچه مهم است تلاش و كوشش براي حل مسئله است ، نه حل مسئله . چرا كه بعضي از مسائل حل ناشدني اند يا اين كه تنها با تلاش هاي پيگيرانه مي توان به راه حل نزديك شد . مهم آن است كه در طول تلاش ها صبرتان را از دست ندهيد و به فكر همه يا هيچ نرسيد . همچنين مسئله گشايي شامل يادگيري و انجام دادن فعاليت هايي است كه يا به محرك آزاردهنده يا به هيجان هاي منفي مثل خشم و اضطراب ، (كه به وسيله محرك هايي كه از طريق شرطي شدن به صورت علامت خطر درآمده اند) پايان دهد.

با تشکر

mohsen1990;759864 نوشت:

توی تاپیک قبلیت اینو گفتی.خب به پدرت بگو یه کاری بکنه برات.

درکل اگه من جای تو بودم.اولش همین کارو میکردم به خونواده میگفتم یکاری بکنن.اگه نمیکردن.خودم یکیو از دانشگاه پیدا میکردم.از راههای شرعی مثلن به مادرم میگفتم فلان دختر توی دانشگامون هست بیا باهاش صحبت کن بریم خاستگاری.اگه بازم کاری نکردن.میرفتم با یه دختر دوست میشدم.تموم میشد میرفت پی کارش.
خودم الان مثل سگ پشیمون که چرا تا موقعی که دانشگاه میرفتم یه دوست دختری چیزی نگرفتم.که الان برای ازدواجمم راحت تر باشم.همش به خودم میگفتم :نه ادم خوبی باشم.تا خدا هم کمک کنه بهدن توی ازدواج یا همسرخوبی نصیبم کنه.یا اگه خوب باشم بعدن میتونم باغرور سرمو بالا بگیرم بگم تاالان پامو کج نذاشتم.
همش چرتوپرته محضه.حتی اگه با اون دخترنتونستی ازدواج کنی که دوستی باهاش ضررهای روحیت کمتر از تنهایی هست که من و امثال من میکشیم.
چند روزه خیلی بهم ریختم.حالم گرفتس.....:Ghamgin:.ایندت میشه مثل من.هرچند من دنبال سیگارم نرفتم.توکه رفتی که دیگه هیچی.

اگه حالتون بده و به هم ریخته دلیل نمی شه آدرس غلط به بچه مردم بدید. هرکس دوست دختر دوست داره باید قبل از آن قبول کنه که خواهر خودش دوست پسر دوست داشته باشه. هرکس غیرتش مرده بره دنبال دوست دختر. بعدش هم آیا دختری که با پسری دوست می شود ارزش همسر شدن را دارد؟ ندارد. زیرا معلومه که خیلی ضعیف و بدبخته. اگر دوست دختر داشتید در دانشگاه و الان می خواستید باهاش ازدواج کنید همش فکر این بودید که آیا این دختره با هزار تای دیگه هم مثل من دوست نبوده؟ بعدا آیا امکان نداره که به اون رفیق های قبلی اش چشمکی بپرونه؟ تنهایی اگر هم بد باشد از همنشینی با انسان های مزخرف بهتر است.

سربه زیر باش شاید مشکلاتت کم شه جامعه بد تو خوب باش والامن خانومم همیشه قدم که میزنم سنگفرش خیابون ها رو میشمرم جایی که لازم نباشه سرم رو بلند نمیکنم همه میگن فکر کرده خیلی خوشکله نیگاش میکنن" افسرده اس" امله" واسه عهده قجره" اصلن برام مهم نیس درموردم چی فکر میکنن جرات نمیکنم سرم رو بلند کنم دخترای عجیب وغریب ببینم منم بخوام مثل اونا شم یا پسرهای خوش تیپ که منو اززندگی متاهلیم سرد ونسبت به همسرم متوقع کنه یا یا یا
برادر عزیز سربه زیر باش

ابوالبرکات;759902 نوشت:
اگه حالتون بده و به هم ریخته دلیل نمی شه آدرس غلط به بچه مردم بدید. هرکس دوست دختر دوست داره باید قبل از آن قبول کنه که خواهر خودش دوست پسر دوست داشته باشه. هرکس غیرتش مرده بره دنبال دوست دختر. بعدش هم آیا دختری که با پسری دوست می شود ارزش همسر شدن را دارد؟ ندارد. زیرا معلومه که خیلی ضعیف و بدبخته. اگر دوست دختر داشتید در دانشگاه و الان می خواستید باهاش ازدواج کنید همش فکر این بودید که آیا این دختره با هزار تای دیگه هم مثل من دوست نبوده؟ بعدا آیا امکان نداره که به اون رفیق های قبلی اش چشمکی بپرونه؟ تنهایی اگر هم بد باشد از همنشینی با انسان های مزخرف بهتر است.

در مورد ادامه صحبت ایشون نظری ندادیند ...
ایشون ادعا کردند که در درون دانشگاه سر بزیر بودند و همش فکر میکردند که خدا یه شخص خوبی رو جلویه راهشون قرار میده ...
و الان به این نتیجه رسیدن که همش مزخرفه ...

میخواستم نظرتون رو در مورد این صحبت ایشون هم بفرمائید .

تنهای تنها;759961 نوشت:
نو اززندگی متاهلیم سرد

شما چون متاهلی یکیو داری که بخاطرش کاری نکنین.و نیازاتون برطرفه.این بدبخت چی بگه که کسی را نداره!

ابوالبرکات;759902 نوشت:
اگه حالتون بده و به هم ریخته دلیل نمی شه آدرس غلط به بچه مردم بدید.

هر کس نظر خودشو میده.قرار نیست همه ی نظرات مثل هم باشه.

ابوالبرکات;759902 نوشت:
هرکس دوست دختر دوست داره باید قبل از آن قبول کنه که خواهر خودش دوست پسر دوست داشته باشه. هرکس غیرتش مرده بره دنبال دوست دختر

قبول دارین صیغه یه چیز اسلامی و دینیه؟یعنی اگر خاهر یکی که اینو قبول داره (که اگه کسی ادعای مذهبی بودن داشته باشه باید چیزایی که خدا گفته هم قبول داشته باشه) صیغه ساعتی بشه با شخصی.بعد اون طرف که خاهرش اینکارو کرده غیرت داره؟؟؟

ابوالبرکات;759902 نوشت:
بعدش هم آیا دختری که با پسری دوست می شود ارزش همسر شدن را دارد؟ ندارد.

بعضی دخترا دفعه اولشون تجربه میکنن دوستیو.نه همه کسایی که سنتی ازدواج میکنن خوشبختن نه همه ی دوستیها....
پس بزاره پیر بشه.سنش بره بالا افسردگی بگیره ...

ابوالبرکات;759902 نوشت:
. زیرا معلومه که خیلی ضعیف و بدبخته

الان اون پسر دختری که قوی بودن چی گیرشون اومده.به غیر از افسردگی.خودت تو سایت میبینه مثالاشو.بقول معروف اظهرومن الشمسه (خودمم نمیدونم یعنی چی :khandeh!: فکر کنم وقتی یه چیزی واضحه بکار میره)

ابوالبرکات;759902 نوشت:
اگر دوست دختر داشتید در دانشگاه و الان می خواستید باهاش ازدواج کنید همش فکر این بودید که آیا این دختره با هزار تای دیگه هم مثل من دوست نبوده؟

نه شرایطی هم داره.و اون اینه که اول دوستی قبل از اینکه بخان رابطشون جدی بشه.خوب همدیگرو میشناسن.بعدش دیگه همه چیزای گذشته طرفو خاک میکنن چه خوب چه بد.اگه قرار شد ادامه بدن.میتونه اگه دید بد بوده دختره اصلن وارد رابطه جدی نشه باش.

ابوالبرکات;759902 نوشت:
بعدا آیا امکان نداره که به اون رفیق های قبلی اش چشمکی بپرونه؟

یه چیزی شنیدم میگن.دخترا وقتی با یه نفر هستن اگه دوسش داشته باشن هیچ وقت خیانت نمیکنن.بعدشم گفتم که اول دوستی تحقیق میکنه و جیک و پوک دختره را در میاره.

ابوالبرکات;759902 نوشت:
تنهایی اگر هم بد باشد از همنشینی با انسان های مزخرف بهتر است.

این جملات را امثال من و شما میگن.برای دلداری خودشون.باشه...

مارینر;759989 نوشت:
در مورد ادامه صحبت ایشون نظری ندادیند ...
ایشون ادعا کردند که در درون دانشگاه سر بزیر بودند و همش فکر میکردند که خدا یه شخص خوبی رو جلویه راهشون قرار میده ...
و الان به این نتیجه رسیدن که همش مزخرفه ...

میخواستم نظرتون رو در مورد این صحبت ایشون هم بفرمائید .

خوب این حرف را تا حدی قبول دارم که مزخرفه. اگر من در دانشگاه سرم را پایین بیندازم دلایلی قوی تر باید داشته باشه مثل : 1- کاری غیر اخلاقی است که من به دختران مردم نگاه کنم زیرا باعث آزارشان می شوم. (البته دخترانی هم هستند که این کار باعث آزارشان نمی شود وکیف هم می کنند اما این نگاه کردن برای اونا و جامعه بدتر است زیرا اون ها غالبا عقده دیده نشدن دارند نگاه باعث می شود راهی برای باز کردن عقده هایشان بیابند و بنابراین نسبت به خودنمایی جری تر می شوند.) 2- کاری غیر شرعی است . این مورد فکر کنم نیاز به توضیح ندارد. 3- کاری مخالف غیرت است. آدمی که خوش ناموس دارد به ناموس دیگران نگاه نمی کند. 4 - برای خود شخص نگاه کننده ضررهای روانی دارد. این دلیل که می گویند نگاه نکن تا مورد خوبی بهت بدهند را ایشان از کجا در آورده اند؟ بعدش هم ازکجا معلوم که قراره الان بهت بدهند. شاید قراره 5 سال دیگه بدهند. خیلی هابودند که آدم های خوبی بودند و همسرانی بد داشته اند. دلیل ایشان برای سر به زیر بودن دلیل خوب ومتقنی نبوده و به همین خاطر این دلیل مزخرف است اما 4 دلیلی که من گفتم دلایلی مطلق هستند. چه خدا بدهد وچه ندهد.

mohsen1990;759999 نوشت:
شما چون متاهلی یکیو داری که بخاطرش کاری نکنین.و نیازاتون برطرفه.این بدبخت چی بگه که کسی را نداره![/

خیر بنده در دوران مجردیم همینطور بودم حتی سختگیرترهم بودم

مارینر;759989 نوشت:
در مورد ادامه صحبت ایشون نظری ندادیند ...
ایشون ادعا کردند که در درون دانشگاه سر بزیر بودند و همش فکر میکردند که خدا یه شخص خوبی رو جلویه راهشون قرار میده ...
و الان به این نتیجه رسیدن که همش مزخرفه ...

میخواستم نظرتون رو در مورد این صحبت ایشون هم بفرمائید .


حداقل اون موقع روان خوده ادم در ارامشه وتمرکزش روی درسش هست که باعث موفقیت ایشون در تحصیل شده اگه همین یه اثر رو هم داشته باشه کافیه کافیه دانشگاه محل تحصیله بعد که میکن دانشگاه ها تفکیک بشه همه مسخره میکنن واعتراض
مثله اون ماجرای کوه نورده هست که بخدا اعتماد نکرد وطنابش رو پاره نکرد خدا که وعده ی دروغی به ادم نمیده

mohsen1990;760004 نوشت:
بعضی دخترا دفعه اولشون تجربه میکنن دوستیو.نه همه کسایی که سنتی ازدواج میکنن خوشبختن نه همه ی دوستیها....
پس بزاره پیر بشه.سنش بره بالا افسردگی بگیره ...

mohsen1990;760004 نوشت:
الان اون پسر دختری که قوی بودن چی گیرشون اومده.به غیر از افسردگی.خودت تو سایت میبینه مثالاشو.بقول معروف اظهرومن الشمسه (خودمم نمیدونم یعنی چی فکر کنم وقتی یه چیزی واضحه بکار میره)

با این حرفاتون موافقم فقط اسمش رو دوستی نذار اشنایی برای ازدواج یعنی باید حدومرز نگه داشت چون دخترا احساساتی اند و زود دل میبندند سخت دل میکنند نباید با احساسشون بازی شه چه بسا علت پیشنهادات بسیاری ازاقایون سواستفاده هست وجدیدا برخی خانومها که دنبال سواستفاده هستند باید حد ومرز داشته باشه وقتی حد ومرز داره نمیشه گفت نیاز ادم روحتی به شنیدن جملات عاشقانه براورده میکنه

mohsen1990;760004 نوشت:
هر کس نظر خودشو میده.قرار نیست همه ی نظرات مثل هم باشه.

قبول دارین صیغه یه چیز اسلامی و دینیه؟یعنی اگر خاهر یکی که اینو قبول داره (که اگه کسی ادعای مذهبی بودن داشته باشه باید چیزایی که خدا گفته هم قبول داشته باشه) صیغه ساعتی بشه با شخصی.بعد اون طرف که خاهرش اینکارو کرده غیرت داره؟؟؟

بعضی دخترا دفعه اولشون تجربه میکنن دوستیو.نه همه کسایی که سنتی ازدواج میکنن خوشبختن نه همه ی دوستیها....
پس بزاره پیر بشه.سنش بره بالا افسردگی بگیره ...

الان اون پسر دختری که قوی بودن چی گیرشون اومده.به غیر از افسردگی.خودت تو سایت میبینه مثالاشو.بقول معروف اظهرومن الشمسه (خودمم نمیدونم یعنی چی :khandeh!: فکر کنم وقتی یه چیزی واضحه بکار میره)

نه شرایطی هم داره.و اون اینه که اول دوستی قبل از اینکه بخان رابطشون جدی بشه.خوب همدیگرو میشناسن.بعدش دیگه همه چیزای گذشته طرفو خاک میکنن چه خوب چه بد.اگه قرار شد ادامه بدن.میتونه اگه دید بد بوده دختره اصلن وارد رابطه جدی نشه باش.

یه چیزی شنیدم میگن.دخترا وقتی با یه نفر هستن اگه دوسش داشته باشن هیچ وقت خیانت نمیکنن.بعدشم گفتم که اول دوستی تحقیق میکنه و جیک و پوک دختره را در میاره.

این جملات را امثال من و شما میگن.برای دلداری خودشون.باشه...


1- منم نظر خودم رو گفتم و نظرم این بود که نظر شما غلطه. 2- در این مورد اولا من نگفتم که هر دختری که دوست پسر داره نشون دهنده ی بی غیرتی برادرشه. این عکس اون چیزی که من گفتم بود یعنی چیزی که گفتم این بود که اگر شخصی دنبال دوست دختر باشه باید اگر خواهرش دنبال دوست پسر رفت این مورد را کاملا بپذیره و اگر پذیرفت پس آدم بی غیرتیه. پس انسان باغیرت دنبال دوست دختر نمی ره. اما از اون طرف قضیه را نظری ندادم. در واقع نگفتم هرکس خواهرش دوست پسر داره بی غیرته زیرا ممکنه برادره خبر نداره. اگر خبر داشت و کاری نکرد خوب معلومه بی غیرته. اما در مورد مسئله صیغه. اولا اسلام و خدا به دختر اجازه نمی دهند که بدون اجازه پدر بره صیغه بشه. پس حرف خدا نیست که دختر می تونه سرخود صیغه بشه و می توانیم صیغه نشدن او را قبول نکنیم و منافاتی هم با مذهبی بودن نداره و بی غیرتی است که کسی بگذاره خواهرش صیغه بشه. اما صیغه نوعی ازدواجه. همینطوری نیست که توی هوا کسی را صیغه کنی. اگر هم زن بیوه ای خواست صیغه بشه می خواد نوعی ازدواج انجام بده.یعنی شوهرش نسبت به او تعهداتی داره.فقط کوتاه مدت. خوب این با غیرت منافاتی نداره.
3- این حرف را می پذیرم که بعضی از دخترا زود گول می خورند. اما دختری که زود گول می خوره و دختری که تن به دوستی می ده.یا احمقه یا درست تربیت نشده یا کرم داره بنابراین به درد ازدواج نمی خوره چون تضمینی وجود نداره که حماقتش ادامه پیدا نکنه. نگذاره پیر بشه اما می دونید اگر پسری که می خواد باهاش دوست بشه قالتاق ازآب دربیاد دختره چه ضررهای هنگفتی می بینه. بین بد(افسردگی) و بدتر (بی آبرویی وخطرات جبران ناپذیر دیگر) باید بد رو انتخاب کنه ضمن این که دلیلی نداره موردی برای ازدواج گیرش نیاد. 4- من افسردگی را قبول دارم اما بین بد و بدتر باید بد را انتخاب کنیم. ضمن اینکه ... درموارد بعد می گم. 5- این شرایطی که گفتید بعضی هاش مبهمه و بعضی چیزهاش غیرقابل قبول. مثلا شناختن با دوستی مبهمه. یعنی چی ؟چجوری؟ بعدش به همین سادگی گذشته فرد خاک نمی شه. شاید ما خاکش کنیم ولی آدمی که گذشته ناجوری داره امکان داره به گذشته اش برگرده. همچنین منظورتون از رابطه جدی چیه؟ به نظر من این قسمت را کامل تر توضیح بدید شاید بشه تزی از توش برای امروز در آورد.توی تزتون توضیح بدید که چگونه می خواهید قبل از دوستی جیک و پوک دختره رودربیارید. مسخره نمی کنم ها. جدی می گم. 6- این چیزی که شنیدید که مطلقا غلطه. خیانت به همسر از طرف زن ها خیلی دیده شده. همینطور یکی از دختران دانشگاه ما بود که با چند تا از بچه های خوابگاه ما دوست بود. و ازاین موارد بسیار هست درجامعه.7- اگر این جملات واسه دلداری هم باشند حقیقت دارند. به این نقدها جواب بدید تا من اون چیزی که فکر می کنم تئوری شما است که شاید بد هم نباشد را بگویم.

تنهای تنها;760038 نوشت:
با این حرفاتون موافقم فقط اسمش رو دوستی نذار اشنایی برای ازدواج یعنی باید حدومرز نگه داشت چون دخترا احساساتی اند و زود دل میبندند سخت دل میکنند نباید با احساسشون بازی شه چه بسا علت پیشنهادات بسیاری ازاقایون سواستفاده هست وجدیدا برخی خانومها که دنبال سواستفاده هستند باید حد ومرز داشته باشه وقتی حد ومرز داره نمیشه گفت نیاز ادم روحتی به شنیدن جملات عاشقانه براورده میکنه
بنده یک هم اتاقی داشتم که با 7 تا دختر دوست بود و به همه شان وعده ازدواج داده بود و همه شون رو تلکه می کرد و حتی با بعضی هاشون قرار های خیلی بد گذاشته بود و متاسفانه اون ها قبول کرده بودند.

حسن...;755721 نوشت:
در ضمن اگه یه خانمی باز اومد دری وری گفت هرچی از دهنم دراومد بهش میگم.دری وری هم حدی داره.

سلام داش حسن
مثل هزارتا جوون دیگه دارن تو این مملکت زندگی می کنند
دقیقا شرایط مشابه تو
اینو رک می گم سعی کن تحمش کنی و عوض بشی
مرد درست نیست ضعفشو بندازه گردن این و اون
شما داداش ضعیفی خیلی
می خوام بهت بربخوره
خوبم بربخوره
خوب

ابوالبرکات;760048 نوشت:
بنده یک هم اتاقی داشتم که با 7 تا دختر دوست بود

سلام
جل الخالق
ابو البرکات و همچین هم اتاقی هایی:Moteajeb!:

سید حسینی;760051 نوشت:
سلام
جل الخالق
ابو البرکات و همچین هم اتاقی هایی:Moteajeb!:
دست رو دلم نگذار که خونه. یکی دیگه بود که 2 تا داشت. یکی دیگه 3 تا داشت. بنده هم مجبور بودم تحمل کنم. دنباله تعویض اتاق رو هم گرفتم ولی نشد. اون سال خیلی اذیت شدم. حالا دوست دختراشون تو سرشون بخوره کاری به من که نداشتند . ولی نصف شب توی خوابگاه عربده می کشیدند. اذیت می کردند. نمی گذاشتند بخوابیم.

ابوالبرکات;760048 نوشت:
بنده یک هم اتاقی داشتم که با 7 تا دختر دوست بود و به همه شان وعده ازدواج داده بود و همه شون رو تلکه می کرد و حتی با بعضی هاشون قرار های خیلی بد گذاشته بود و متاسفانه اون ها قبول کرده بودند.

گفتم که باید حد ومرز نگه داشت حتی بیان نکردنه جملات عاشقانه

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حسن...;755721 نوشت:
احادیث و روایاتتون هم ببرید واسه خودتون.

« نشر احادیث »

رسول خدا صلى الله عليه و آله :


هركس دو حديث سودمند بياموزد يا آنها را به ديگرى آموزش دهد كه از آن دو حديث، بهره مند شود، اين كار بهتر از شصت سال عبادت است.

بحارالأنوار : ۲ / ۱۵۲؛ حكمت نامه بسيج، ص 54
[/]

ابوالبرکات;760041 نوشت:
منم نظر خودم رو گفتم و نظرم این بود که نظر شما غلطه

منم کاری به نظر شما نداشتم.شما اول نقل قول کردین نظر منو.:Gig:.

ابوالبرکات;760041 نوشت:
اولا اسلام و خدا به دختر اجازه نمی دهند که بدون اجازه پدر بره صیغه بشه.

اگه دختر مطلقه باشه یا بیوه.میشه.شما با این شرایط در نظر بگیر مسئله را.که شرایط جوره.

ابوالبرکات;760041 نوشت:
. اگر هم زن بیوه ای خواست صیغه بشه می خواد نوعی ازدواج انجام بده.یعنی شوهرش نسبت به او تعهداتی داره.فقط کوتاه مدت. خوب این با غیرت منافاتی نداره.

پس یعنی با جمله قبلی که گفتم اگه در نظر بگیریم.صیغه ساعتی را قبول دارین.اگه قرار بود ازدواج بشه.که میرفتن ازدواج میکردن.چون قرار نیست ازدواجی صورت بگیره.دو روز صیغه این میشه.نیازش برطرف میشه.دو روز دیگه صیغه یکی دیگه.بعد برادر این خانم غیرت داره!!!

ابوالبرکات;760041 نوشت:
) باید بد رو انتخاب کنه ضمن این که دلیلی نداره موردی برای ازدواج گیرش نیاد.

من شرایط پرسشگر را میبینم.در مورد اینده دختر حرفی نزدم.ولی خب گفتم اول پسره ببینه میتونه ادامه بده با این دختر یا نه.یعنی اشنایی باشه که با هدف ازدواج باشه.

ابوالبرکات;760041 نوشت:
م ولی آدمی که گذشته ناجوری داره امکان داره به گذشته اش برگرده

دیگه حالا من بهش گفتم برو دوس بشو.نگفتم برو با یه دختر خراب دوس بشه.اینی که میگین گذشته خراب.ماله دخترای هرزه هست.
بازم میگم پسره اول شرایط دختر را ببینه و ببینه میتونه ادامه بده باهاش یا نه.نگفتم همینجوری بره یکیو پیدا کنه.

ابوالبرکات;760041 نوشت:
ه چگونه می خواهید قبل از دوستی جیک و پوک دختره رودربیارید. مسخره نمی کنم ها. جدی می گم.

همونجوری که برای ازدواج ادم تحقیق میکنه.تعقیبش کنه.توی دانشگاه.محل.صفحات اجتماعی.دوستاشو ببینه کیا هستن.امتحانش کنه(بعد از اینکه رابطه پیدا کردند با هم) و....

ابوالبرکات;760041 نوشت:
ه. خیانت به همسر از طرف زن ها خیلی دیده شده.

گفتم اگه"دوست داشته"باشه.زوجشو.اگه "دووووست داشته باشه...."...این دختری که میگین در زمره ی دخترهای خرابه.

ابوالبرکات;760041 نوشت:
ن اون چیزی که فکر می کنم تئوری شما است که شاید بد هم نباشد را بگویم.

:ok::Kaf::khandeh!: ای شیطون...

اگه به ادمه تشنه اب شور بدید تشنه تر میشه روابط با نامحرم زیر هر پوششی اب شور هست تشنه ترتون میکنه تازه مزه ی ازدواج به اینه که واسه ادم تازگی داشته باشه نه اینکه به شکلهای مختلف تجربه شده باشه
:Nishkhand: سربه زیر باش:Nishkhand:

حسن...;755721 نوشت:
الان رفتم دانشگاه صنعتی.ترجیح دادم شهر خودمون بمونم.الان دانشگاه دقیقا به همون جهنمی تبدیل شده که ازش میترسیدم.از لحاظ روحی هم فوق العاده داغون شدم.با این که مرجع تقلیدم سیگار رو حروم اعلام کرده از شدت ناراحتی رو به سیگار آوردم.خداوکیلی روتون میشه بگید اینجا مملکت اسلامیه.الان من دقیقا چیکار کنم.هی میشینید نظریه پردازی مینید فقط.احادیث و روایاتتون هم ببرید واسه خودتون.

سلام
والا تغییراتی که شما در طی دو سه ماه کردید هیچ بنی بشری درطی چندین سال نمیکرد
ما این همه دانشگاه بودیم چنین وضع اسفناکی ندیدیم
بهرحال وضع علمی ایران خراب است شما هم تا می توانید بر این اوضاع اسافبار اضافه کنید
اما من هنوز همون نظر اول رو دارم دانشگاه رفتن برای شما اصلا توصیه نمیشه !!! چون دانشگاه رو که بخاطر شما نمی بندن
میتونستید وارد محیط هایی بشید که مختص آقایونه مثل دانشگاه افسری و ...... یه چنین چیزایی
که دیگه چنین مشکلی براتون پیش نیاد خیلی از این مراکز وجود داره

حسن...;755721 نوشت:
در ضمن اگه یه خانمی باز اومد دری وری گفت هرچی از دهنم دراومد بهش میگم.دری وری هم حدی داره.

تعجب می کنم چطور پستتون رو با این ادبیات تایید کردن

حسن...;755721 نوشت:
الان دانشگاه دقیقا به همون جهنمی تبدیل شده که ازش میترسیدم.

بنام خدا
سلام
1- هر موقع ماهی رو از اب بگیری تازه است . اگه مشکلاتت حل نشد تا دیر نشده انصراف بده برو حوزه علمیه یا سربازی
2-
الف - سرت رو بنداز پایین برو دانشگاه بیا و به کسی کاری نداشته باش
ب- یک کاری در زمینه درست پیدا کن تا وقت فراغتت پر شه . البته با این شرائط شما کار هم خودش یک شریه .
ج-
3- نه شما بلکه بسیاری افراد دیگر این روزگار را گذرانده اند . از شهید بابایی تا شهید چمران . ( آن هم در آمریکا ) بنابراین ایمان داشته باشید که میشود .
4- فکر نکنید ازدواج کنین همه چیز حل میشود . بلکه انسان همیشه در معرض امتحان است

mohsen1990;760004 نوشت:
الان اون پسر دختری که قوی بودن چی گیرشون اومده.به غیر از افسردگی.خودت تو سایت میبینه مثالاشو.بقول معروف اظهرومن الشمسه (خودمم نمیدونم یعنی چی فکر کنم وقتی یه چیزی واضحه بکار میره)

سلام علیکم
فک نکنم برای همه ی دختر پسرا همچین اتفاقی بیفته و افسرده بشن
چیزی که من میبینم در جامعه ی حقیقیم افسردگی نیست..حالا تو این سایت 3نفر مشکل دارن قرار نیست همه همچین مشکلی رو داشته باشن و سپری کنن
وهمه همین رو مواحه بشن باهاش

در ضمن این آقا پسر به شدت ضعیف النفس هستن و دنبال بهانه های واهی برای توجیه کارهاشون
و اگه الان زن بگیرن هم فقط به خاطر نیازشون هست
واقعا عجب هدف والاییییییییییییییی
به عنوان یک خانوم اگه بخوام منطقی حرف بزنم میشه گفت اگه ایشون هم برن دنبال اینکار به خاطر ضعفشون صددرصد از راه به در میشن چون فردا میان میگن بقیه خوشگلتر از این هستن و تا تهش برین خودتون

yas_montazer;760197 نوشت:
حالا تو این سایت 3نفر مشکل دارن قرار نیست همه همچین مشکلی رو داشته باشن و سپری کنن

بیشتر از این حرفاس.از دخترا خوبه خودتون توی چت ها شرکت میکنین.بعضیاشون که سنشون رفته بالا .مستقیم نمیان دلیلشو بگن ولی همینه)و ....

از پسرا هم بیشتر از 3 تا هستن.از اون پسری که میخاست خودکشی کنه تا من و خیلیای دیگه.میخایین تک تک اسمشونو بگم؟ببینین چندنفرن!!!

مشکل شما وضعیت دانشگاه نیست خودتون برای خودتون مشکل هستین

افکارتون از بیخ و بن اشتباهه

والا ما هم رفتیم یه جایی که اسم در آورده بود ولی سالم و سلامت برگشتیم

مگه قراره هر کی به محیط ناجور میره رنگ عوض کنه؟

اگه اعتقادات شما محکمه نباید با این چیزا به راحتی بری دنبال سیگار

یعنی این قدر ندید بدید هستین که 20 سال زحمات پدرو مادرتون رو با یه دانشگاه رفتن هدر دادین ؟

اگه اینجوریه که توصیه میکنم حتما انصراف بدین چون پاک موندنتون واجب تر از تحصیل کردنه

اونم تو جامعه ای که ارزشی نداره به خاطر تحصیل پاکی و آرزوهای پدر مادرتون رو نابود کنین

هنوز اول راه سیگاری شدین

ضمنا اینجا کسی به قصد توهین کردن به شما نظر نمیده همه به نحوی میخوان راهنماییتون کنن

درست هم نیست تهدید کنین که فلان میکنم بهمان میکنم

ممنون از دوستانی که نظر دادن
اول،اینی که به ادبیات من ایراد گرفتید،من تو هر انجمنی هر سوالی بپرسیدم (حتی همینجا) همیشه خانما اومدن بحثو خراب کردن و باعث به نتیجه نرسیدن تاپیک شدن.ترجیح میدم نظری ازشون نشنوم.
بعد اینکه گفته بودن برو با یه دختر دوست شو،آخه برادر من این چه نصیحتیه میکنی؟اگه میخواستم با دختر دوست بشم که این مشکلاتو نداشتم.حتی اگه به قصد ازدواج هم باشه،اولا من نمیخوام زن دانشگاهی بگیرم که روزی صدها نامحرم چشمشون بهش افتاده باشه،دوما عمرا زنی بخوام که حاضر به دوستی با نامحرم باشه.
گفته بودید ضعیف النفسم،آره شما درست میگید.خودمم قبول دارم ظرفیتم نسبت به خیلیها پایینتره.اما خب یه چیزی هس،اینجا که کسی منو نمیشناسه بذارید رک باشم:khandeh!:
آقا،من دختر ندیده‌م!بله.نه خواهری داشتم ،نه با دخترای فک و فامیل رابطه ای داشتم،نه با دختری قرار ملاقات گذاشتم،همیشه هم فراری ام ازشون.

خواهشا خودتونو با کسی مقایسه نکنید انصافا.من رفیق داشتم و دارم که میگه من وقتی ۱۵ سالم بود با خونواده گفتم زن میخوام!رفیق هم دارم ۲۸ سالشه پول هم داره کار هم داره هنوز ازدواج نکرده.حالا درسته اینارو با هم مقایسه کرد؟
گفته بودن خب به خونواده بگو زن بگیرن برات،اتفاقا تابستون میخواستن چنین کاری بکنن تا اینکه جناب شهاب مرادی تو تلویزیون یه چیزی گفتن کلا مادرم قیدشو زد.
افسردگی هم که گفته بودید خودم دارم.جدیدا خیلی هم شدید شده.

ممنون از دوستانی که نظر دادن
اول،اینی که به ادبیات من ایراد گرفتید،من تو هر انجمنی هر سوالی بپرسیدم (حتی همینجا) همیشه خانما اومدن بحثو خراب کردن و باعث به نتیجه نرسیدن تاپیک شدن.ترجیح میدم نظری ازشون نشنوم.
بعد اینکه گفته بودن برو با یه دختر دوست شو،آخه برادر من این چه نصیحتیه میکنی؟اگه میخواستم با دختر دوست بشم که این مشکلاتو نداشتم.حتی اگه به قصد ازدواج هم باشه،اولا من نمیخوام زن دانشگاهی بگیرم که روزی صدها نامحرم چشمشون بهش افتاده باشه،دوما عمرا زنی بخوام که حاضر به دوستی با نامحرم باشه.
گفته بودید ضعیف النفسم،آره شما درست میگید.خودمم قبول دارم ظرفیتم نسبت به خیلیها پایینتره.اما خب یه چیزی هس،اینجا که کسی منو نمیشناسه بذارید رک باشم:khandeh!:
آقا،من دختر ندیده‌م!بله.نه خواهری داشتم ،نه با دخترای فک و فامیل رابطه ای داشتم،نه با دختری قرار ملاقات گذاشتم،همیشه هم فراری ام ازشون.

خواهشا خودتونو با کسی مقایسه نکنید انصافا.من رفیق داشتم و دارم که میگه من وقتی ۱۵ سالم بود با خونواده گفتم زن میخوام!رفیق هم دارم ۲۸ سالشه پول هم داره کار هم داره هنوز ازدواج نکرده.حالا درسته اینارو با هم مقایسه کرد؟
گفته بودن خب به خونواده بگو زن بگیرن برات،اتفاقا تابستون میخواستن چنین کاری بکنن تا اینکه جناب شهاب مرادی تو تلویزیون یه چیزی گفتن کلا مادرم قیدشو زد.
افسردگی هم که گفته بودید خودم دارم.جدیدا خیلی هم شدید شده.

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

بپاخیزیم;760171 نوشت:
هر موقع ماهی رو از اب بگیری تازه است . اگه مشکلاتت حل نشد تا دیر نشده انصراف بده برو حوزه علمیه یا سربازی

سلام بر شما
مگر طلاب در جايي زندگي مي كنند كه نامحرم نيست آنها هم گاهي براي خانم ها جلسه دارند حوزه هم مانند هر رشته ديگر متكي به علاقه و استعداد و توجه به نياز جامعه است وگرنه اگر به خاطر اوضاع جامعه باشد كه مدارس علميه بايد بتركند از بس جوانان متدين آنجا مي آمدند.
خب در كل تفكيك دانشگاه با اين حجاب بدي كه بسياري از دختران دارند يكي از دليل هايش اين بود كه جوانان به درس خود برسند و اذيت نشوند[/]

[="Tahoma"][="DarkGreen"]

حسن...;760900 نوشت:
ممنون از دوستانی که نظر دادن
اول،اینی که به ادبیات من ایراد گرفتید،من تو هر انجمنی هر سوالی بپرسیدم (حتی همینجا) همیشه خانما اومدن بحثو خراب کردن و باعث به نتیجه نرسیدن تاپیک شدن.ترجیح میدم نظری ازشون نشنوم.
بعد اینکه گفته بودن برو با یه دختر دوست شو،آخه برادر من این چه نصیحتیه میکنی؟اگه میخواستم با دختر دوست بشم که این مشکلاتو نداشتم.حتی اگه به قصد ازدواج هم باشه،اولا من نمیخوام زن دانشگاهی بگیرم که روزی صدها نامحرم چشمشون بهش افتاده باشه،دوما عمرا زنی بخوام که حاضر به دوستی با نامحرم باشه.
گفته بودید ضعیف النفسم،آره شما درست میگید.خودمم قبول دارم ظرفیتم نسبت به خیلیها پایینتره.اما خب یه چیزی هس،اینجا که کسی منو نمیشناسه بذارید رک باشم
آقا،من دختر ندیده‌م!بله.نه خواهری داشتم ،نه با دخترای فک و فامیل رابطه ای داشتم،نه با دختری قرار ملاقات گذاشتم،همیشه هم فراری ام ازشون.

خواهشا خودتونو با کسی مقایسه نکنید انصافا.من رفیق داشتم و دارم که میگه من وقتی ۱۵ سالم بود با خونواده گفتم زن میخوام!رفیق هم دارم ۲۸ سالشه پول هم داره کار هم داره هنوز ازدواج نکرده.حالا درسته اینارو با هم مقایسه کرد؟
گفته بودن خب به خونواده بگو زن بگیرن برات،اتفاقا تابستون میخواستن چنین کاری بکنن تا اینکه جناب شهاب مرادی تو تلویزیون یه چیزی گفتن کلا مادرم قیدشو زد.
افسردگی هم که گفته بودید خودم دارم.جدیدا خیلی هم شدید شده.

سلام حسن آقا
ماشاالله ماشاالله كه خيلي خوب صحبت مي كنيد
راستش من ترسيدم از پست اولي كه زده بوديد گفتم ي موقع به من هم ي چيزي ميگيدهااا:Nishkhand:[/]

حسن;760919 نوشت:
خواهشا خودتونو با کسی مقایسه نکنید انصافا.من رفیق داشتم و دارم که میگه من وقتی ۱۵ سالم بود با خونواده گفتم زن میخوام!رفیق هم دارم ۲۸ سالشه پول هم داره کار هم داره هنوز ازدواج نکرده.حالا درسته اینارو با هم مقایسه کرد؟
گفته بودن خب به خونواده بگو زن بگیرن برات،اتفاقا تابستون میخواستن چنین کاری بکنن تا اینکه جناب شهاب مرادی تو تلویزیون یه چیزی گفتن کلا مادرم قیدشو زد
.

سلام و عرض ادب و احترام به شما برادر مذهبی و گرامی

از اینکه دغدغه دین و دینداری دارید و این رو بنوعی رواج میدید تشکر میکنیم

بدونید در بین این افراد هم آدمهایی هستند که احیانا شبیه شما فکر میکنند
اما
اما راه و روش شما رو نمیرن!!!

برادر گرامی در صفحه اول خواهر بزرگواری که شما احیانا از نصایحشون خوشتون نمیاد

فرموده بودند: که اگر پولداری!!! که برو با خانواده حرف بزن و به نوعی بهانه ای برای
جو مذهبی یا غیر مذهبی نزار و کاری نکن اون دنیا به بهانه شهوت شلاقتون بزنن!!!

اگر پول نداری و دانشجوی ترم اولی هستی و احیانا سیگاری هم شدید
((به فرض اینکه تا ترم 8 معتاد هم نشید به کراک و شیشه و کریستال))

اونوقت تازه شدی مثل ماها
درست میگن ایشون من خودم در دانشگاه پیام نور و آزاد درس خوندم و همه اون چیزهایی که شما میگید رو دیدم و میدونم وجود داره
هم در بین دختران هستند اونهایی که میان سعی میکنن

هم درس بخونن هم خودنمایی کنن برای آیندشون

(( که به این کار از لحاظ مدیریتی میگن بازار یابی)) مارکتینگ!!!
سرچ کنی منظورم واضح تر میشه

هم پسرانی هستند که میتونن دو تا کارو با هم انجام بدن

هم درس بخونن مهندس بشن
هم اخلاقشون رو حفظ کنن
هم نامزد پیدا کنن
هم سیگاری نشن
هم فراری نباشن از جنس مخالف
هم آداب معاشرت رو بشناسند
هم تعاملات اجتماعیشون قوی باشه
هم شاگرد درس خون کلاس باشن
هم بی ادعا باشن
و اگر احیانا کانال .. دریچه ... راه و مفری پیدا میکنن
اینهمه درد دل و داستان و ... جور نمیکنن

برادر گرامی من سعی کردم راحت بنویسم متنم رو شاید یکم احساس کنید بر علیه شما نوشتم

اما باور کنید این واقعیت جامعه ماست
من در گروهم که چند ساله حتی در نت هم اونها رو همراهی میکنم و در واقعیت هم با بعضیشون ارتباط دوستیمون رو قوی کردم

آقایون و خانمهایی رو میشناسم که تا

فوق لیسانس رشته های خاص جلو رفتند اما بدون گناه و مجرد
تازه بهشون بگم بیان اسک دین میخندند و میگن کار جدی سراغ نداری انجام بدیم اینجا که همه دارن دور میزنن ((نمیان)):Khandidan!::Khandidan!::Kaf:

اونوقت همه باید بیایم دلائل اجتماعی و خصوصی به گناه کشیده شدن جوانان تیپ دانشگاهی رو از زبان یه دانشجوی ترم اولی بخونیم که خودش اعتراف میکنه


حسن...;760902 نوشت:
آقا،من دختر ندیده‌م!بله.نه خواهری داشتم ،نه با دخترای فک و فامیل رابطه ای داشتم،نه با دختری قرار ملاقات گذاشتم،همیشه هم فراری ام ازشون.

اگر میخوای روحت بزرگ بشه
افکارت رو عوض کن یعنی در محاورات و گفتگو ها در برخوردهای منظم اجتماعی

به خانمها حق صحبت رو بده گفتگو کن تعاملاتی انجام بده

و بدون همه رو با یه چوب نمیرونن داداش:Sham:
برادر گرامی با طرز فکرتون فقط داری دور باطل میزنی:Narahat az:
من رفتم این راهو جواب نمیده منو ببخشید همگی و التماس دعای خیر


مارینر;759858 نوشت:
حسن آقا ...فکر کردی این همه ادم که به وجود خدا شک میکنن ... خیلی چیزها رو فراموش میکنن ... دزدی میکنن ... حق رو نا حق میکننن ... هوینجوری ... اینجوری شدن ... بهتون خوش امد میگم ... هنوز 18 سالتون هست ... هستند کسانی که الان نزدیک 40 سالشون هستش و هنوز ازدواج نکرده اند . اگر پدر یا مادر پولدار داری ... که برو و منتشون رو بکش برات یه زندگی جور کنن ... وگرنه به دنیایه ما بی پولا خوش اومدی ... بزار برات یه حساب کتاب همینجوری بکنم .الان 4 سال دانشگاه داری ... بعدش 2 سال سربازی ... بعدش حداقل باید 4 تا شغل عوض کنی تا یه کار مثلا با برجی 800 تومن گیر بیاری .از این 800 هزار تومن 900 هزار تومنش خرج خودت میشه ... برجی میتونی 100 هزار تومن قرض کنار براری ... بعد از 20 سال دیگه مثلا 40 سالگی با یه عینک ته استکانی میتونی به یه دختر 36 ساله ابراز عشق بکنی . امیدوارم که بابا مامانت پولدار باشن ... اگر هم نبودن عیبی نداره ... خیلی ها اینجورین
وقتی کسی که هم دردت هستش برات از زدندگی خودش میگه ادم ادم احساس ارامش میکنه و میدونه که تو این دنیا تنها نیست ،این درد و دل ها از هزارتا مشاوره بهتره، من الان رفتم تو فکر اگه بخوام ازدواج کنم که شرایط مالی نیست،اگه نخوام ازدواج کنم که نمیشه، ای خدا ما چکار کنیم

mohsen1990;759864 نوشت:
توی تاپیک قبلیت اینو گفتی.خب به پدرت بگو یه کاری بکنه برات.درکل اگه من جای تو بودم.اولش همین کارو میکردم به خونواده میگفتم یکاری بکنن.اگه نمیکردن.خودم یکیو از دانشگاه پیدا میکردم.از راههای شرعی مثلن به مادرم میگفتم فلان دختر توی دانشگامون هست بیا باهاش صحبت کن بریم خاستگاری.اگه بازم کاری نکردن.میرفتم با یه دختر دوست میشدم.تموم میشد میرفت پی کارش.خودم الان مثل سگ پشیمون که چرا تا موقعی که دانشگاه میرفتم یه دوست دختری چیزی نگرفتم.که الان برای ازدواجمم راحت تر باشم.همش به خودم میگفتم :نه ادم خوبی باشم.تا خدا هم کمک کنه بهدن توی ازدواج یا همسرخوبی نصیبم کنه.یا اگه خوب باشم بعدن میتونم باغرور سرمو بالا بگیرم بگم تاالان پامو کج نذاشتم.همش چرتوپرته محضه.حتی اگه با اون دخترنتونستی ازدواج کنی که دوستی باهاش ضررهای روحیت کمتر از تنهایی هست که من و امثال من میکشیم.چند روزه خیلی بهم ریختم.حالم گرفتس.....:Ghamgin:.ایندت میشه مثل من.هرچند من دنبال سیگارم نرفتم.توکه رفتی که دیگه هیچی.
اقا محسن میدونم سخت هستش و درکت میکنم داداش،اما من برعکس بود،من دوتا دختر بهم ابراز علاقه کردن و اونا پای دوستی و ازدواج رو کشیدن،یکیشون گفت اگه شده زیر یه چادر باهات زندگی میکنم، ولی من به علت یه سری مشکلات نتونستم و خیلی دلشون رو شکستم خب دروغ چرا مشکلات اقتصادی نزاشت وگ نه ازدواج میکردم،الان بغض سنگینی دارم نظرت رو خوندم یاد دو سه سال پیش میافتم حالم رو خراب کرد،نمیدونم تا کی باید غصه بخوریم

پسری از جنس غم;760940 نوشت:
،الان بغض سنگینی دارم نظرت رو خوندم یاد دو سه سال پیش میافتم حالم رو خراب کرد،نمیدونم تا کی باید غصه بخوریم

پشیمونی الان که چرا جواب مثبت ندادی بهش؟و ولش کردی؟

شبـنم;760094 نوشت:
سلام
والا تغییراتی که شما در طی دو سه ماه کردید هیچ بنی بشری درطی چندین سال نمیکرد
ما این همه دانشگاه بودیم چنین وضع اسفناکی ندیدیم
بهرحال وضع علمی ایران خراب است شما هم تا می توانید بر این اوضاع اسافبار اضافه کنید
اما من هنوز همون نظر اول رو دارم دانشگاه رفتن برای شما اصلا توصیه نمیشه !!! چون دانشگاه رو که بخاطر شما نمی بندن
میتونستید وارد محیط هایی بشید که مختص آقایونه مثل دانشگاه افسری و ...... یه چنین چیزایی
که دیگه چنین مشکلی براتون پیش نیاد خیلی از این مراکز وجود داره

تعجب می کنم چطور پستتون رو با این ادبیات تایید کردن

حسن اقا ...
من یک بار دیگه پست شبنم رو خوندم ...
واقعا به نطرم پیشنهاد خوبی هست که وارد یه رشته دیگه ای بشی که توش فقط اقایون باشند ... مانند همون دانشگاه افسری ...

به هر حال شما تازه رشته ات رو انتخاب کردی ...
هر حالتی رو که اینجا باهاش برخورد میکنی 100 برابرش رو دقیقا فردا به خاطر رشته ات بایست قبول کنی ...

مثلا اگر رشته ات یه رشته مهندسی باشه و بخوای درونش رشد کنی ...

هر چند وقت یک بار باید یه ژورنال خارجی با چند تا عکس به قول شما مستهجن رو بخونی .
هر چند وقت یک بار باید در درون شرکتی جایی بری که منشی های مستهجن داره .

فرض کن مثلا رشتت کامپیوتر باشه و بخوای برنامه نویس بشس ... همکارت که تقریبا فاصلش از شما 100 سانتیمتر هست یه دختره

و ...

الان رشتت این هست . ولی اگر بخواد کارت نرتبط با چنین رشته ای بشه ... پروانه وار روز به روز مشگلت بیشتر میشه

حسن اقا راستی صحبتت من رو یاده یه مستند تلویزیونی در ارتباط با ایدز انداخت

چند سال پیش یه مستند تلویزیونی در مورد ایدز و راههای گسترش اون داشتند تو تلویزیون نشون میدادند .
شخص ادعا میکرد که علت اصلی گسترش ایدز در ایران تزریقات معتادان در درون زندانها هست ...

اینکه تعداد زیادی از معتادین برای تزریق مواد از یک سرنگ استفاده میکنند علت اصلی نشر ایدز بوده و ...

بعدش با یه ادمی که مثلا ایدز داشت در حالیکه صورتش شطرنجی بود صحبت کرد ....

ایشون هم پس از انکه تمام حرفهاش رو زد اعلام کرد فکر نکنین که به خاطر رابطه نامشروع من ایدز گرفتم . علت اصلی ایدز من اینه که معتاد هستم . تو زندان تزریقی شدم ... و در نهایت ایدز گرفتم .

گفتم این هشدار رو بهتون بدن ... حالا اگر چند تا دختر خوشگل رو هم دیدین زیاد چیزه مهمی نیست ... یهو معتاد و تزریقی نشین ....

:Gig::Gig::Gig:

ابوالبرکات;759891 نوشت:
سلام منظورتون از دانشگاه صنعتی همون صنعتی شریفه یا یک دانشگاه صنعتی دیگه؟ من نفهمیدم مشکل شما الان ازدواجه یا دانشگاه؟ یعنی الان شما به خاطر این که نمی تونید ازدواج کنید به علت فشار به سیگار روی آوردید یا دلیل دیگه ای داره که سیگاری شده اید؟

سلام.صنعتی اصفهان-کلا مشکلاتم پیداس دیگه.الان دانشگاه نبود نصف بیشتر مشکلاتم حل بود-به علت فشار

حامی;760915 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]

سلام بر شما
مگر طلاب در جايي زندگي مي كنند كه نامحرم نيست آنها هم گاهي براي خانم ها جلسه دارند حوزه هم مانند هر رشته ديگر متكي به علاقه و استعداد و توجه به نياز جامعه است وگرنه اگر به خاطر اوضاع جامعه باشد كه مدارس علميه بايد بتركند از بس جوانان متدين آنجا مي آمدند.
خب در كل تفكيك دانشگاه با اين حجاب بدي كه بسياري از دختران دارند يكي از دليل هايش اين بود كه جوانان به درس خود برسند و اذيت نشوند

[/]

و اینه دلیل «مرگ بر اصلاح طلب»
من نمیدونم اینا چجور میخوان اون دنیا جواب من و امثال منو بدن.

طالب دوست;760934 نوشت:
سلام و عرض ادب و احترام به شما برادر مذهبی و گرامی

از اینکه دغدغه دین و دینداری دارید و این رو بنوعی رواج میدید تشکر میکنیم

بدونید در بین این افراد هم آدمهایی هستند که احیانا شبیه شما فکر میکنند
اما
اما راه و روش شما رو نمیرن!!!

برادر گرامی در صفحه اول خواهر بزرگواری که شما احیانا از نصایحشون خوشتون نمیاد

فرموده بودند: که اگر پولداری!!! که برو با خانواده حرف بزن و به نوعی بهانه ای برای
جو مذهبی یا غیر مذهبی نزار و کاری نکن اون دنیا به بهانه شهوت شلاقتون بزنن!!!

اگر پول نداری و دانشجوی ترم اولی هستی و احیانا سیگاری هم شدید
((به فرض اینکه تا ترم 8 معتاد هم نشید به کراک و شیشه و کریستال))

اونوقت تازه شدی مثل ماها
درست میگن ایشون من خودم در دانشگاه پیام نور و آزاد درس خوندم و همه اون چیزهایی که شما میگید رو دیدم و میدونم وجود داره
هم در بین دختران هستند اونهایی که میان سعی میکنن

هم درس بخونن هم خودنمایی کنن برای آیندشون

(( که به این کار از لحاظ مدیریتی میگن بازار یابی)) مارکتینگ!!!
سرچ کنی منظورم واضح تر میشه

هم پسرانی هستند که میتونن دو تا کارو با هم انجام بدن

هم درس بخونن مهندس بشن
هم اخلاقشون رو حفظ کنن
هم نامزد پیدا کنن
هم سیگاری نشن
هم فراری نباشن از جنس مخالف
هم آداب معاشرت رو بشناسند
هم تعاملات اجتماعیشون قوی باشه
هم شاگرد درس خون کلاس باشن
هم بی ادعا باشن
و اگر احیانا کانال .. دریچه ... راه و مفری پیدا میکنن
اینهمه درد دل و داستان و ... جور نمیکنن

برادر گرامی من سعی کردم راحت بنویسم متنم رو شاید یکم احساس کنید بر علیه شما نوشتم

اما باور کنید این واقعیت جامعه ماست
من در گروهم که چند ساله حتی در نت هم اونها رو همراهی میکنم و در واقعیت هم با بعضیشون ارتباط دوستیمون رو قوی کردم

آقایون و خانمهایی رو میشناسم که تا

فوق لیسانس رشته های خاص جلو رفتند اما بدون گناه و مجرد
تازه بهشون بگم بیان اسک دین میخندند و میگن کار جدی سراغ نداری انجام بدیم اینجا که همه دارن دور میزنن ((نمیان)):Khandidan!::Khandidan!::Kaf:

اونوقت همه باید بیایم دلائل اجتماعی و خصوصی به گناه کشیده شدن جوانان تیپ دانشگاهی رو از زبان یه دانشجوی ترم اولی بخونیم که خودش اعتراف میکنه


اگر میخوای روحت بزرگ بشه
افکارت رو عوض کن یعنی در محاورات و گفتگو ها در برخوردهای منظم اجتماعی

به خانمها حق صحبت رو بده گفتگو کن تعاملاتی انجام بده

و بدون همه رو با یه چوب نمیرونن داداش:Sham:
برادر گرامی با طرز فکرتون فقط داری دور باطل میزنی:Narahat az:
من رفتم این راهو جواب نمیده منو ببخشید همگی و التماس دعای خیر


باز که مقایسه کردید.
یه پسر همسایه داریم،اتفاقا تو همین رشته و دانشگاهی که من درس خوندم درسشو تموم کرد(البته دولت قبلی که اوضاع دانشگاه بهتر بود) بعدشم دوسال رفت ایتالیا درس خوند.زن هم نداشت.حالا من بیام خودمو با اون مقایسه کنم؟مگه اون تو همین دانشگاه و دانشکده درس نخونده؟مگه ایتالیا نرفته؟خب پس حرفای من اشتباهه چون اون تونسته.اینجوریه؟

حامی;760919 نوشت:
[="Tahoma"][="DarkGreen"]

سلام حسن آقا
ماشاالله ماشاالله كه خيلي خوب صحبت مي كنيد
راستش من ترسيدم از پست اولي كه زده بوديد گفتم ي موقع به من هم ي چيزي ميگيدهااا:Nishkhand:

[/]

سلام.لطف دارید.
غلط بکنم بنده:ok:

به کسانی که
در لابه لای مشغله شان
وقتی برای شما پیدا می کنند
احترام بگذارید
اما
عاشق کسانی باشید
که وقتی شما به آنها نیاز دارید

هرگز به مشغله شان نگاه نمی کنند . . :Sham:

mohsen1990;760967 نوشت:
پشیمونی الان که چرا جواب مثبت ندادی بهش؟و ولش کردی؟
داداش محسن کلا تو خاطرات گذشته هستم نه برا دختر واینا،کلا تو گذشته زندگی میکنم
موضوع قفل شده است