جمع بندی چطوری میشه مهر خدا رو توی دل کسی انداخت؟
تب‌های اولیه
سلام دوستان خوبم
یکی از دوستان خیلی خوبم که خیلی هم بچه ی خوبیه دچارمشکل شده
اون به دلیل مشکلاتی که توی زندگی داشته وسختی هایی که کشیده عشق و علاقه اش رو به خدا ازدست داده.
خداروقبول داره. اما دیگه خیلی دوسش نداره. من چطور میتونم مهر خدارو دوباره توی دلش بندازم. خیلی نگرانشم
ممنون میشم اگه کمک کنید:Ghamgin:
با سلام و احترام
بعد از اینکه باید شرایط روحی و احساس آنها را درک کرد و به طوری که بتواند احساس ناراحتی خود را بازگو کند و بدون توبیخ و سرزنش از احساس خود حرفی بزند و در حقیقت بعد از اینکه مختصری احساس سبکی کرد می توان:
1. بیان رحمت و حکمت الهی
سعی کنید مثالهایی از روایات و داستانهایی واقعی را پیدا بکنید و بتدریج آنها را در موقعیتهایی مختلف نقل کنید تا حب الهی در دل ایشان جا بگیرد و خصوصا بیان اینکه خدای متعال حکیم است و تمام اتفاقات عالم بدون تدبیر و حکمت نیست اگر خوب جا بیافتد موثر واقع می شود.
2. مواجه سازی کنید
نمونه هایی را از تاریخ و یا داستانهای واقعی را که به تجربه دیده و ثابت شده برای ایشان مثال بیاورید. مواجه کردن چنین افرادی با واقعیتهایی که از خدا دور شده اند و به جایی نرسیده اند می تواند در افکار انها تاثیر مثبتی گذاشت.
3. تا می توانید از مثالها و ضرب الامثل هایی که ناشی از بیهوده بودن عشق های بدون خدا حکایت دارد بیان کنید؛ نقل چنین افکاری باعث تغییر در نگرش فرد خواهد شد.
4. ملاقات با مردان خدا
اگر یک فرد عالم صاحب نفسی را می شناسید یک قرار ملاقاتی را هماهنگ کنید؛ حضور در کنار چنین شخصیت هایی باعث تقویت و افزایش معنویت فرد خواهد شد.
5. تشویق کنید که روزی حداقل یک صفحه تلاوت قرآن داشته باشند.
6. اگه امکانش هست با هم در برنامه های معنوی شرکت کنید.
7. در صورت امکان از آثار و عواقب این راه برای ایشان توضیح بدهید که غفلت از خدا سرنوشت انسان را تغییرمی دهد تا بتواند افکار و نگرش خود را تغییر دهد.
8. صبر و بردباری هم لازم است.
آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
سلام علیکم
خیلی ها وقتی که مشکلات زندگی بهشون فشار میاره این مدلی میشن و حتی عده ای کاملاً از خدا فاصله میگیرن و به زبان میارن که خدا رو هم قبول ندارن.
به نظر بنده نصیحت کردن در این موارد تاثیر عکس داره و حتی ممکنه که ایشون عصبانی بشن و پرخاش کنن.
بهتره که شما فقط ارتباط دوستانه ی خودتون رو با ایشون بیشتر کنید بدون اینکه احساس کنن که شما میخواین بهشون کمک کنید یعنی فقط کنارشون باشید.
در مرحله ی بعد همونطور استاد گرامی گفتن ایشون رو با افرادی آشنا کنید که عالم و از نظر معنوی در درجه ی بالایی هستن و به خصوص با قشر جوان و هم سن خودشون که روحیه ی معنوی دارن آشنا کنید.سعی کنید جلسات دوستانه با این افراد تشکیل بدید و ایشون رو شرکت بدید.دوستتون رو به سفرهای معنوی مثل راهیان نور و کوهپیمایی هایی که بچه های مذهبی و خوش روحیه میرن ببرید .
من فکر میکنم ایشون باید به صورت غیر مستقیم به این مسئله پی ببرن که خداوند بهشون نظر داره و باید ارتباطشون رو که مهم ترین کار هست با خداوند از سر بگیرن.