شاید یک نظریه : علت مذمت علی ع از زنان

سلام
کسی که نهج البلاغه را بخواند حداقل چهارپنج مورد مذمت صریح از زبان حضرت نسبت به زنان می بیند .
علمای بزرگوار در تبیین این کلمات نطریه های متعددی را مطرح کرده اند . بنده هم که خادم العلماء هستم نظری دارم و آن این است :

این مذمتها به حسب طبع اولیه زنان است اما وقتی زن در سایه ایمان و عمل صالح رشد می کند کم کم از این نواقص و آثارش مبری می شود . ما مشابه این مذمت را در قرآن کریم نیز نسبت به نوع انسان زیاد داریم

يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْكُمْ وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِيفا(نساء 28)
إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً (معارج 19) إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً (20) وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً (21) إِلاَّ الْمُصَلِّينَ (22)
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (4تین)
ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ (5) إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ (6)
إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُور(حج66)
إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ (15زخرف)
كَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى‏(علق6)
إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَكَنُود(عادیات 6)

قرآن کریم انسان را به حسب طبع اولیه اش پر از نواقص و ایرادات می بیند و اگر این نواقص در تحت تعلیمات دین برطرف نشود همچنان نقصهای دیگری را موجب خواهد شد اما بلافاصله اهل ایمان وعمل صالح را مستثی می کند تا بفهماند کسی که در این مسیر قرار دارد در مسیر رفع نواقص و ایرادات است .
پس نیازی به عدم استناد این کلمات به حضرت و همچنین توجیهات افراطی و تفریطی دیگر نیست .
نتایج این نظریه اینستکه :
1- زن هم مانند مرد بعنوان یک انسان در طبع اولیه خود ناقص است و باید در تحت تعلیم دین کامل گردد
2- زنان مومنه صالحه از حوزه مذمت خارجند
3- هرچند زن به حسب طبع اولیه ناقص است اما مسیر تکامل زن با بهره مندی صحیح از مواهب الهی در طبیعت خویش در تحت تربیت دین است
4- زنان بزرگی همچون فاطمه زهرا سلام الله علیها که به اوج کمال انسانی نائل شده اند مطلقا از این مذمتها خارجند
5- هر زنی به اندازه کمالی که در سایه دین یافته است از این نقصها مبراست و نه به صرف زن بودن چه اینکه مرد هم به صرف مرد بودن مبری از نقصها نیست
نظر شما چیست ؟
موفق در پناه حق