جمع بندی آیا ازدواج با پسری همسن خودمون همیشه بده؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا ازدواج با پسری همسن خودمون همیشه بده؟

سلام و درود
خسته نباشید
میرم سر اصل مطلب
من 23 سالمه و خواستگاری دارم که همسن خودم هست،البته 3-4 ماه از من کوچیکتر هستش ،یکی از آشنایانمون هستند و خانواده هامون کاملا همدیگر رو میشناسند ، چون هر دو خانواده از یک شهر و منطقه هستیم و پدرو مادرمون از بچگی همدیگرو میشناسند.
با هم رفت و آمد خانوادگی هم داریم ، ولی از وقتی ما بزرگ شدیم نه من میرفتم خونه اونا و نه اون آقا پسر میومد خونه ما ، یعنی آخرین باری که همدیگر رو دیدیم 9-10 سالمون بود
به همین خاطر میتونم بگم ما خودمون هیچ شناخت کاملی نسبت به هم نداریم ، با این حال ایشون به من ابراز علاقه کردند (نمیدونم رو چه حسابی!) و حدودا یک سال قبل اومدن خواستگاری
ما فقط دو جلسه با هم صحبت کردیم و بعدش من به خاطر همسن بودنمون و این که ایشون اون موقع کار نداشتند جواب رد دادم ، که ایشون خیلی ناراحت شدند و حالشون بد شد و ....
تا اینکه الان دوباره درخواستشون رو تکرار کردند ، الان دیگه استخدام شدند ولی من هنوز به خاطر همسن بودنمون مردد هستم که آیا اصلا صلاحه که ما با هم صحبت کنیم یا نه؟
پدر و مادرم و بقیه اقوام که ایشون و خانواده شون رو میشناسند میگن چون آشنا هستیم و درواقع هم وطن هستیم خیلی روی مسئله سن سختگیری نکنم ،بعلاوه اینکه خود آقا پسر خیلی به این ازدواج اصرار داره و مشکلی هم با همسن بودنمون نداره ،ولی من قانع نمیشم و خیلی نگرانم،نمیدونم چیکار کنم
لطفا راهنماییم کنید ،ممنون میشم

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد امین

سلام

اصل دغدغه شما کاملا بجاست و بهتر است در شرایط عادی پسر از دختر بزرگتر باشد. علت های بهتر بودن این مسئله را در این تاپیک مطالعه کنید: با دختر همسن ازدواج کردن خوبه یا بد؟

با این حال هر چند بزرگتر بودن پسر برای ازدواج در شرایط عادی توصیه ابتدایی هر کارشناسی است؛ اما اینطور هم نیست که اگر دختری با پسری که همسن خودش و یا حتی مقداری بزرگتر است ازدواج کند، خوشبخت نشود؛ چون تناسب سنی صرفا یک نشانه است برای تناسب در سلایق و علایق و خواست ها و درک متقابل بیشتر. همچنین بزرگتر بودن پسر موجب حرف شنوی بیشتر زن از مرد و شکل گیری شخصیت مقتدر گونه و قابل اتکای مرد برای زن می شود. لذا نمی توان گفت اگر این تناسب سنی وجود نداشته باشد، تناسب های گفته شده هم وجود نخواهد داشت؛ بلکه باید مورد را به طور خاص بررسی کرد. اگر در بررسی ها، نتیجه این شد که هم این تناسب ها وجود دارد و هم شما فرد مورد نظر را به دلیل رشد شخصیتی مناسب، قابل اتکا می دانید در این صورت چنین ازدواجی مانعی ندارد. البته در کنار این مسئله در نظر گرفتن ظاهر هم خالی از فایده نیست و بهتر است طوری نباشد که ظاهر دختر بیشتر از پسر نشان دهد.

با این حال توصیه ابتدایی ما به شما این است که اگر شرایط شما عادی است و موقعیت های دیگری دارید که علاوه بر خوبی های ایشان، از لحاظ سنی هم از شما بزرگترند، بهتر است که ریسک چنین ازدواجی را نپذیرید؛ اما اگر طرف، شرایط خیلی خوبی دارد و فکر می کنید غیر از مسئله سن، دیگر خصوصیات ایشان مثل شرایط فکری؛ اعتقادی؛ اخلاقی؛ خانوادگی و ... ، ایده آل است و ممکن است موردی به خوبی او پیدا نشود، در این صورت می توانید اجازه خواستگاری و آشنایی را بدهید و سپس با در نظر گرفتن مواردی که عرض شد با ایشان ازدواج کنید. البته این نکته را باید یادآور شوم که آشنایی خانوادگی شما نباید مانع از طی کردن مراحل شناخت شود؛ بلکه باید تمام مراحل شناخت را به طور دقیق و حساب شده طی کنید.

اینکه آیا چنین ازدواجی آینده خوبی دارد یا خیر، به شما و خصوصیات طرف مقابل بستگی دارد. جدای از اینکه باید در زمینه های دیگر با هم تناسب های لازم را داشته باشید، اگر شما بتوانید ایشان را به عنوان همسر آینده خود بپذیرید و با وجود اینکه چند ماهی از شما کوچکتر است، مدیریت ایشان در زندگی را قبول کنید و به عبارتی ایشان را بچه نبینید؛ و از طرفی تجربیات و بلوغ فکری ایشان مورد قبول و رضایت شما و اطرافیانتان باشد، می توان به آینده این ازدواج خوشبین بود.

نکته آخر اینکه به هیچ وجه خود را از راهنمایی و مشاوره حضوری قبل از ازدواج محروم نکنید تا انتخاب شما پشتوانه قوی تری به خود بگیرد.

پیروز و سربلند

بنظرم اكه از لحاظ مالي و فرهنكي وضعتون توب هستش بهش بله بكو منظورم وضع مالي خودتون هستش نه اقا داماد،جون بسرا وقتي وضع مالي دخترا خوب باشه با كم كاست طرف كنار ميان،درغير اينصورت بيشنهادي نميدم

سلام
به نظر من باید هر دو به بلوغ فکری رسیده باشین و به این هم توجه کنین که خانم ها زودتر از آقایون به این بلوغ میرسن.
.پس با بررسی همه ی ابعاد انتخابتون رو کنید و به این نکته هم توجه کنید که دید شما نسبت به ایشون باید جنبه ی تکیه گاه بودنشون رو داشته باشه نه اینکه شما بشین مدیر و تصمیم گیرنده ی منزل..چرا که مهم ترین نکته در زندگی همین موضوع هست...مدیر بودن و تکیه گاه بودن رد برای همسرش

بقول یکی از دوستانم
اگر فکر گناه و معصیت و ... در کار باشه
هر روشی ازدواج شکل بگیره خوبه نباید زیاد روی این مسائل پا فشاری کرد اما اگر در کمال صحت و عقل و بدن
و در آرامش کامل روحی و جسمی و جنسی قراره تصمیم بگیریم خب اره منم شنیدم پسره 4 - 5 سالی بزرگتر باشه بهتره

ضمنا من 22 سالمه و قراره ادامه تحصیل بدم لذا برا خودم نظری نداشتم:Gig:

به نظرم چند ماه اختلاف سن هیچ مشکل بزرگی بوجود نمیاره. باهاش صحبت کنید و ببینید اگر واقعا روحیات و اخلاق و ملاکهاتون برای ازدواج بهم نزدیکه، زیاد روی چند ماه اختلاف سن حساس نشید.
زوجی رو میشناسم که پسره 9-10 سال کوچیکتر از خانمشه ولی زندگی خوب و آرومی هم دارن باهم. البته شاید استثنا باشه ولی بهر حال هست.

و مسئله دیگه ای که مهمه اینه که بتونید به عنوان مدیر خانواده بهش نگاه کنید و بپذیریدش.

من قبلاً هم كفتم تو تابيك هاي ديكه با دختري ازدواج ميكنم كه بين 1 تا 3 سال ازم بزركتر باشه دلايل خاص خودم رو دارم وديدم اكتر اين زوج ها خوشبخت تر هستن

farzaneh_20;718799 نوشت:
یعنی آخرین باری که همدیگر رو دیدیم 9-10 سالمون بود
به همین خاطر میتونم بگم ما خودمون هیچ شناخت کاملی نسبت به هم نداریم ، با این حال ایشون به من ابراز علاقه کردند (نمیدونم رو چه حسابی!)

سلام
خیلی از آدما از کوچیکی علاقمند کسی میشن ولی با توجه به سن و سالشون نمی تونن ابراز علاقه کنن البته با بعضی از رفتارا می خوان اونو بروز بدن مثلا شاید دیده باشین پسربچه ها خیلی می خوان جلوی بقیه ابراز وجود کنن... اینو گفتم تا بدونید چندان چیز عجیبی نیست ولی نباید احساسی رفتار کرد بالاخره دنیای واقعی با کودکی فرق می کنه.

راجع به سن و سالتونم خیلی با هم اختلاف ندارین بذارید بیاد باهاش حرف بزنید ببینین چند مرده حلاجه بعد تصمیم بگیرید نیومده قضاوت نکنید شاید واقعا آدم جاافتاده ای شده باشه.

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]اعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیاطین، اعوذ بالله ان یحضرون
بسم الله الرحمن الرحیم

[SPOILER][/SPOILER]

التماس دعا
التماس دلار...!!

یا علی[/]

farzaneh_20;718799 نوشت:
سلام و درود
خسته نباشید

farzaneh_20;718799 نوشت:
لطفا راهنماییم کنید ،ممنون میشم

سلام

سلامت باشید .. خدا قوت ..:laklak:

راهنمایی کارشناس بسیار خوب بود ... در کنارش چنتا چیزم اضافه میکنم::Narahat az:

یکی اینکه ممکنه یه پسری 25 سالش باشه اما اونقدری پخته نباشه و مثل یه پسر 20 ساله بفهمه و ...:Graphic (17):

و همینطور ممکنه یکی 23 سالش باشه اما در حد یه 27 ساله پخته باشه و بتونه از پس زندگی بر بیاد ... بتونه مسئولیت یه زندگی رو به دوش بکشه ...:Graphic (22):

پس نمیدونم خونوادتون چقدر پسر رو میشناسن اما اگر نمیشناسن باید تو جلسات خواستگاری برانداز کنین :Graphic (16):

و طی سوالات و همچنین در کنارش محل کارش تحقیقات کنین بازم

اگر شناخت بدست نیاوردین مشاوره برین حضوری .... این پیشنهاد من بود:ok::Gol:

farzaneh_20;718799 نوشت:
میتونم بگم ما خودمون هیچ شناخت کاملی نسبت به هم نداریم ، با این حال ایشون به من ابراز علاقه کردند (نمیدونم رو چه حسابی!)

سلام به شما
دلیلش واضحه. چون شما دختر هستید و اون پسر :ok:

مثال برای بیان بهتر هست ، قصدم مقایسه نیست
یه نفر میخواد یه پیراهن بخره. چه نکاتی براش مهمه؟
آب نره و کش نیاد
جنسش زیاد گرم نباشه (در زمستان برعکس)
اطو خوری خوبی داشته باشه
طول عمر مفیدش زیاد باشه
مواد حساسیت زا توش نباشه
و.........

تا اینجا درست؟
اما من تا حالا ندیدم کسی بره به فروشگاه و به فروشنده بگه:
آقا یه پارچه با مشخصات بالا برای من بپیچید و قیمتش رو بگید تا پرداخت کنم!
بلکه معمولش اینطوره که شخص میره تو فروشگاه و میگه:
آقا اون پارچه سومیه.... اون قرمز گل داره.... و اون سبز روشنه رو برام بیارید
بعدش از بین اون چند تا ، اونی رو انتخاب میکنه که مشخصات فوق رو هم داشته باشه

اما نمیدونم چطوریه که توی ازدواج (که میلیاردها پله از خرید لباس مهمتره) انتظار داریم که افراد اول مشخصات طرف رو بدونن بعد خوششون بیاد!
لذا اینکه دو جنس مخالف از هم خوششون بیاد (میل به هم پیدا کنن) چیز عجیبی نیست خواهر گرامی. بخصوص از جانب آقایون
فقط موضوع اینه که تصمیم گیری نباید صرفاً روی همین کشش اولیه انجام بشه و تصمیم نهایی باید آگاهانه باشه
آیا شما این کشش اولیه رو نسبت به اون آقا در خودتون حس کردید؟

farzaneh_20;718799 نوشت:
من به خاطر همسن بودنمون و این که ایشون اون موقع کار نداشتند جواب رد دادم
این بخش از اون بخش های شخصیه و هر کسی نظری داره. اما اگر من بودم دیگه سمت اون دختر نمیرفتم :ok:

farzaneh_20;718799 نوشت:
پدر و مادرم و بقیه اقوام که ایشون و خانواده شون رو میشناسند میگن چون آشنا هستیم و درواقع هم وطن هستیم خیلی روی مسئله سن سختگیری نکنم ،بعلاوه اینکه خود آقا پسر خیلی به این ازدواج اصرار داره و مشکلی هم با همسن بودنمون نداره ،ولی من قانع نمیشم و خیلی نگرانم،نمیدونم چیکار کنم
دلیل پدر و مادر محترم و اقوام ، دلیل خوبی برای پذیرش از سمت شما نیست
آشنا بودن و هم وطن بودن ، بدون شک در بهتر شدن روابط تاثیرگذاره ، اما تاثیرش در مقابل برخی موارد دیگه چندان زیاد نیست

اصرار اون آقا هم دلیل خوبی برای پذیرفتن شما نیست. مگه هر کسی به ازدواج با ما اصرار داشت باید قبول کنیم؟!

اما در کنار موارد بالا ، نگرانی شما هم نباید در حد

"خیلی نگرانم" باشه. چون تا اینجا تنها ضعفی که در این خواستگاری مطرح کردید اختلاف سن بود
فکر میکنم اگر بتونید نکات بیشتری از ضعف ها و قوت های موجود توی این خواستگاری بگید ، دوستان بهتر بتونن شما رو راهنمایی کنن
1 - میزان درک و شعور طرف؟ (منظورم تحصیلات نیست!)
2 - سطح سواد (منظورم تحصیلاته :Nishkhand:)
3 - خانوادهء ایشون؟
4 - دین داری؟
5 - اخلاق (مهم)
6 - تناسب فرهنگی بین شما و اونها (بسیار بسیار مهم)
و.......

farzaneh_20;718799 نوشت:
من 23 سالمه و خواستگاری دارم که همسن خودم هست
و یک نکتهء خیلی با اهمیت
انتخاب درست اینه که همسر رو از روی
تناسب انتخاب کنیم ، نه از روی خوب بودن طرف مقابل
نوع دوم میشه خودخواهانه ، و نوع اول میشه عاقلانه و همراه با مسئولیت پذیری

انتخاب بر اساس خوب بودن طرف:
تقریباً درصد بالایی از ازدواج هایی که خیال میکنن دارن عاقلانه انتخاب میکنن ، از همین روش غلط در اونها استفاده میشه!
یعنی طرف یک لیست (معمولاً بلند بالا) از خوبی ها در نظر میگیره و میگرده ببینه کدوم دختر (یا کدوم پسر) اونها رو داره تا همون رو انتخاب کنه

انتخاب بر اساس تناسب:
در این نوع انتخاب نیاز به دور کردن غرور هست ، برای همین هم سخته :Nishkhand:. فرقش با مورد قبلی اینه که:
اینجا هم فرد یک لیست از خوبی ها در نظر میگیره ، اما اولاً لیستش طولانی نیست. ثانیاً در تنظیم این لیست ، خصوصیات خودش رو هم در نظر میگیره
مردی یا زنی که خودش حجابش شکل خاصی داره (درست و غلطش رو کار ندارم) ، اشتباهه که دنبال همسری با حجابی از نوع دیگه بگرده
مرد یا زنی که نوع خاصی از فرهنگ و اعتقاد رو داره ، اشتباهه که دنبال همسری با فرهنگ و اعتقادی کاملاً متفاوت از خودش بگرده

لذا همونطور که من و سایر دوستان گفتیم ، ابتدا سایر خصوصیات اون طرف رو هم بشناسید. اما دقت بفرمایید که در بررسی شخصیت طرف مقابل ، در نظر گرفتن خصوصیات و حد خودتون رو فراموش نکنید

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

نقل قول:
این بخش از اون بخش های شخصیه و هر کسی نظری داره. اما اگر من بودم دیگه سمت اون دختر نمیرفتم :ok:

احسنت...

جانا سخن از زبان ما گفتی....:Nishkhand:

فقط شما اینجوری نیستین...

ظاهرا شازده این قصه خیلی عاشق دل خستس:hamdel: که با وجود چنین برخوردی (: نادیده قرار گرفتن تمام نکات مثبت، فقط به خاطر مسائل ریالی) دوباره پروپا قرص اومده خواستگاری...

[SPOILER]اول صبحی با دیدن این تاپیک دنبال یه عکس نوشته می گشتم که تو سایت دیده بودم....

محتواش این بود،

با نداری شوهرت بساز تا در هنگام توانگری، وفادار باشد [/SPOILER]

اما ظاهرا این شازده پسر استثنا هست و با وجود اینکه کم لطفی دیده... دوباره با دست پر برگشته....:Gol::ok:[/]

امین;720443 نوشت:
پیروز و سربلند

سلام
خیلی ممنون از راهنمایی شما استاد :):Gol:

Reza-D;720713 نوشت:
این بخش از اون بخش های شخصیه و هر کسی نظری داره. اما اگر من بودم دیگه سمت اون دختر نمیرفتم

یا‌رقیه;720732 نوشت:
ظاهرا شازده این قصه خیلی عاشق دل خستس که با وجود چنین برخوردی (: نادیده قرار گرفتن تمام نکات مثبت، فقط به خاطر مسائل ریالی) دوباره پروپا قرص اومده خواستگاری...

سلام
دلیل جواب منفی من همون موقع هم همسن بودن ما بود، قضیه بیکار بودن ایشون تقریبا بهانه بود ، وگرنه با توجه به شرایطی که خودش و پدرش داشتند مطمئن بودم که بیکار نمیمونه!

از راهنمایی های شما هم خیلی ممنونم آقا رضا :ok::Gol:

یا‌رقیه;720732 نوشت:
جانا سخن از زبان ما گفتی....
سلام
البته خانم "فرزانه" که پاسخ دادن و صحبت من با ایشون نیست. کلی عرض میکنم

این انتظار که یک خانم با یه مرد بی کار ازدواج کنه ، اصلاً انتظار معقولی نیست. اما میشه مثلاً اینطور گفت که اگر مردی انسانیت ، اخلاق ، دین یا هر خصوصیت مثبت دیگه ای رو داشت ، اما فعلاً بی کار بود ، میشه با شرط اینکه شغلی مناسب پیدا کنه ، اون رو پذیرفت. یعنی بحثم فقط اینه که طرف رو (اگر مناسب باشه) ردش نکنیم. اما تا کار هم پیدا نکرده ازدواج نکنیم

شاید جالب باشه بدونید دقیقاً من و همسرم همین وضعیت رو داشتیم :ok:
یعنی ابتدا که رفتم خواستگاری ایشون بی کار بودم. در سایر مسائل مشکلی نداشتیم. همسرم هم گفتن که من قبول میکنم ، اما تا زمانی که سر کار نرفته باشی عقد نمی کنیم. گفتن من قبولت کردم چون خود شما برای من مهم هستی ، اما شما هم باید ثابت کنی که من برات مهم هستم
:khandidan:

بعدشم که من رفتم سر یه کار ساده و ازدواج کردیم. مدت زیادی هم سختی کشیدیم و کنار هم کار کردیم. کار بیرون هر دو کار خونه هم هر دو ، هر چند انصافاً ایشون خیلی بیشتر از من زحمت کشید. الان هم من یه کار عالی دارم ، یه پسر هم داریم :hamdel:

اگه اون روز همسرم منو صرفاً بخاطر نداشتن شغل رد میکرد ، شاید الان هم من مجرد بودم و هم ایشون ، و این پسر شیعهء علی(ع) هم وارد دنیا نشده بود

[="Microsoft Sans Serif"][="Indigo"]

farzaneh_20;720738 نوشت:
وگرنه با توجه به شرایطی که خودش و پدرش داشتند مطمئن بودم که بیکار نمیمونه!

علیکم السلام

البته اطمینانتون به خاطر رزاقیت خدا است.... و این شرایط پدر و این مسائل شاید اسباب و مسببات رسیدن رزق باشد.

التماس دعای دلار!!!

یا علی[/]

یا‌رقیه;720748 نوشت:
منم تا الان به لطف سربازی پیش رو نتونستم شرایط مناسبی پیدا کنم....

تاپیک داره از مسیر خودش خارج میشه. فقط به احترام شما دوست عزیز مطلبی میگم و تموم (ناظم عزیز انجمن این یکی دو پست رو پاک نکنید لطفاً :Gol:)

از کار کم شروع کن. حتی با درآمد کم. البته ایرادی نداره که آدم از همون ابتدا کار خوبی داشته باشه ، اگر بشه چه بهتر. اما شغل های اول و دوم معمولاً دست گرمی هستن. اگر مایل بودید ، یه تاپیک درمورد انتخاب شغل بزید انشاالله راهنمایی های خوبی دریافت خواهید کرد :ok:

عنوان: آیا ازدواج با همسن درست است؟

سوال:
من 23 سال است و خواستگاری دارم که همسن خودم هست؛ البته 3-4 ماه از من کوچکتر است. ایشان یکی از آشنایانمان هستند و خانواده هایمان کاملا همدیگر را می شناسند و با هم رفت و آمد خانوادگی داریم؛ ولی از وقتی ما بزرگ شدیم نه من می رفتم خانه آنها و نه او می آمد؛ یعنی آخرین باری که همدیگر را دیدیم حدود 10 سالمان بوده. به همین خاطر می توانم بگویم ما خودمان هیچ شناخت کاملی نسبت به هم نداریم. با این حال ایشان به من ابراز علاقه کردند (نمیدونم روی چه حسابی!) و حدودا یک سال قبل هم به خواستگاریم آمدندو
ما فقط دو جلسه با هم صحبت کردیم و بعدش من به خاطر همسن بودنمان و این که ایشان آن موقع کار نداشتند جواب رد دادم که ایشان خیلی ناراحت شدند و حالشان بد شد و ....
تا اینکه الان دوباره درخواستشان را تکرار کردند. الان دیگر استخدام شدند؛ ولی من هنوز به خاطر همسن بودنمان مردد هستم که آیا اصلا صلاح است که ما با هم صحبت کنیم یا نه؟ پدر و مادرم و بقیه اقوام که ایشان و خانواده شان را می شناسند می گویند چون آشنا هستیم و در واقع هم وطن هستیم خیلی روی مسئله سن سختگیری نکنم. بعلاوه اینکه خود آقا پسر خیلی به این ازدواج اصرار دارد و مشکلی هم با همسن بودنمان ندارد؛ ولی من قانع نمی شوم و خیلی نگرانم. نمی دانم چکار کنم؟ لطفا راهنماییم کنید. ممنون می شوم

پاسخ:
اصل دغدغه شما کاملا بجاست و بهتر است در شرایط عادی پسر از دختر بزرگتر باشد. با این حال هر چند بزرگتر بودن پسر برای ازدواج در شرایط عادی توصیه ابتدایی هر کارشناسی است؛ اما اینطور هم نیست که اگر دختری با پسری که همسن خودش و یا حتی مقداری بزرگتر است ازدواج کند، خوشبخت نشود؛ چون تناسب سنی صرفا یک نشانه است برای تناسب در سلایق و علایق و خواست ها و درک متقابل بیشتر. همچنین بزرگتر بودن پسر موجب حرف شنوی بیشتر زن از مرد و شکل گیری شخصیت مقتدر گونه و قابل اتکای مرد برای زن می شود. لذا نمی توان گفت اگر این تناسب سنی وجود نداشته باشد، تناسب های گفته شده هم وجود نخواهد داشت؛ بلکه باید مورد را به طور خاص بررسی کرد. اگر در بررسی ها، نتیجه این شد که هم این تناسب ها وجود دارد و هم شما فرد مورد نظر را به دلیل رشد شخصیتی مناسب، قابل اتکا می دانید در این صورت چنین ازدواجی مانعی ندارد. البته در کنار این مسئله در نظر گرفتن ظاهر هم خالی از فایده نیست و بهتر است طوری نباشد که ظاهر دختر بیشتر از پسر نشان دهد.
با این حال توصیه ابتدایی ما به شما این است که اگر شرایط شما عادی است و موقعیت های دیگری دارید که علاوه بر خوبی های ایشان، از لحاظ سنی هم از شما بزرگترند، بهتر است که ریسک چنین ازدواجی را نپذیرید؛ اما اگر طرف، شرایط خیلی خوبی دارد و فکر می کنید غیر از مسئله سن، دیگر خصوصیات ایشان مثل شرایط فکری؛ اعتقادی؛ اخلاقی؛ خانوادگی و ... ، ایده آل است و ممکن است موردی به خوبی او پیدا نشود، در این صورت می توانید اجازه خواستگاری و آشنایی را بدهید و سپس با در نظر گرفتن مواردی که عرض شد با ایشان ازدواج کنید. البته این نکته را باید یادآور شوم که آشنایی خانوادگی شما نباید مانع از طی کردن مراحل شناخت شود؛ بلکه باید تمام مراحل شناخت را به طور دقیق و حساب شده طی کنید.
اینکه آیا چنین ازدواجی آینده خوبی دارد یا خیر، به شما و خصوصیات طرف مقابل بستگی دارد. جدای از اینکه باید در زمینه های دیگر با هم تناسب های لازم را داشته باشید، اگر شما بتوانید ایشان را به عنوان همسر آینده خود بپذیرید و با وجود اینکه چند ماهی از شما کوچکتر است، مدیریت ایشان در زندگی را قبول کنید و به عبارتی ایشان را بچه نبینید؛ و از طرفی تجربیات و بلوغ فکری ایشان مورد قبول و رضایت شما و اطرافیانتان باشد، می توان به آینده این ازدواج خوشبین بود.
نکته آخر اینکه به هیچ وجه خود را از راهنمایی و مشاوره حضوری قبل از ازدواج محروم نکنید تا انتخاب شما پشتوانه قوی تری به خود بگیرد.(1)

نتیجه:
بزرگتر بودن پسر صرفا یک نشانه است برای وجود تناسب بیشتر. لذا اینطور نیست که اگر طرفین همسن باشند دیگر با هم تناسب نداشته باشند؛ بلکه باید مورد را به طور خاص بررسی کرد؛ به خصوص در جایی که طرف خصوصیات مثبت زیادی داشته باشد که دیگر خواستگاران نداشته اند.

(1) سایت انجمن گفتگوی دینی، انجمن مشاوره، کارشناس: امین، تاریخ: 1394/12/24

موضوع قفل شده است