راههای وسعت بخشی به ظرفیت وجودی

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راههای وسعت بخشی به ظرفیت وجودی

چطوری ماظرفهای کوچیک ذهنمون روبزرگ کنیم تابتونیم انسانهای بزرگ روبشناسیم:Gig:

سایبون;181356 نوشت:
چطوری ماظرفهای کوچیک ذهنمون روبزرگ کنیم تابتونیم انسانهای بزرگ روبشناسیم


با سلام خدمت شما دوست گرامی

تا قبل از اینکه کارشناسان محترم انجمن اخلاق پاسخ گوی شما باشند بنده نظر شخصیم رو خدمتتون عرض می کنم.

بنظر حقیر باید دید و بررسی کرد که اصلا آنها چه کردند که توانستند بزرگ شوند . بعد همان راهی که آنها رفتند رو طی کنیم تا انشاالله هم مانند آنها بزرگ شویم و هم بتوانیم آنها را بهتر بشناسیم.

که بنظر حقیر بهترین راه برای این کار در مرحله ی اول انجام واجبات و ترک محرمات هستش .
که البته توضیحات بسیار است .

انشاالله که موفق و سربلند باشید زیر سایه ی امام ز مان عجل الله تعالی فرجه الشریف

توضیحات بیشترونظرای دوستان رومیخوام ممنون میشم بگید

سایبون;181356 نوشت:
چطوری ماظرفهای کوچیک ذهنمون روبزرگ کنیم تابتونیم انسانهای بزرگ روبشناسیم:gig:

نقل قول:
تا قبل از اینکه کارشناسان محترم انجمن اخلاق پاسخ گوی شما باشند بنده نظر شخصیم رو خدمتتون عرض می کنم.

به فرمایش سرکار گرامی سایه خورشید تا کارشناسان نیومدن بنده هم مطلبی آماده کردم که به سمع و نظر شما میرسانم

در جواب سوال سرکار گرامی سایبون این مطلب از کتاب شریف نهج البلاغه به نظرم رسید که حضرت در کلام شماره 147 فرمودند :

يا كُمَيْلُ! اِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ اَوْعِيَةٌ، فَخَيْرُها اَوْعاها، فَاحْفَظْ عَنّى ما اَقُولُ لَكَ، اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبّانِىٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلى سَبيلِ نَجاة، وَ هَمَجٌ رَعاعٌ اَتْباعُ كُلِّ ناعِق، يَميلُونَ مَعَ كُلِّ ريح، لَمْ يَسْتَضيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ، وَ لَمْ يَلْجَئُوا اِلى رُكْن وَ ثيق

اى كميل! اين دل ها همانند ظرف هاست; بهترين آن ها، ظرفى است كه قدرت حفظ و نگهدارى و گنجايش بيش ترى داشته باشد، بنابراين آنچه براى تو مى گويم حفظ كن.

مردم سه گروهند: اوّل علماى ربّانى، دوم دانش طلبانى كه در راه نجات دنبال تحصيل علم هستند، و سوم احمقان بى سر و پا كه دنبال هر صدايى مى روند (و پاى هر پرچمى سينه مى زنند) و با هر بادى حركت مى كنند! همان ها كه با نور علم روشن نشده اند و به ستون محكمى تكيه نكرده اند » .

شرح و تفسير

محتواى اين روايت مهمّ است; زيرا هر قدر فهم و درك مخاطب بالاتر باشد، گوينده حكيم و عالمى چون اميرمؤمنان (عليه السلام) مطالب والاترى بيان مى كند. و از آن جا كه مخاطب در اين حديث كميل بن زياد است، كه از اصحاب خاص و محرم أسرار آن حضرت مى باشد، روايت اهميّت خاصّى دارد.

« يا كُمَيْلُ! اِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ اَوْعِيَةٌ، فَخَيْرُها اَوْعاها » ، حضرت در اوّلين جمله دل هاى انسان ها را تشبيه به ظرف هايى كرده است، و روشن است كه بهترين آن ها، ظرفى است كه گنجايش بيش تر و قدرت حفظ و نگهدارى بهترى داشته باشد. بنابراين قلب و دلى بهترين دل ها است كه گنجايش بيش ترى براى علم و معرفت داشته باشد .

حضرت على (عليه السلام) پس از اين كه كميل بن زياد را به اين نكته مهمّ توجّه مى دهد، مى فرمايد:

« اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ » ; مردم سه دسته اند ; يعنى تمام انسان ها در يكى از اين سه دسته جاى دارند و دسته چهارمى وجود ندارد، بايد دقّت كنيم كه در كدام دسته قرار داريم.

« فَعالِمٌ رَبّانِىٌّ » ; دسته اوّل علماى ربّانى هستند، دانشمندانى كه كار تربيت مردم را بر عهده گرفته اند و همچون خورشيد تابان با نور علم خويش به تربيت نفوس مى پردازند، نه عالمى كه خاموش است و درگوشه اى خزيده است ; آرى ، عالمى كه در وسط جامعه و قلب اجتماع به هدايت خلق مى پردازد . اگر جزء اين گروه باشيم چه افتخارى از آن بالاتر، كه انسان بر جايگاه پيامبران تكيه زند!.

« وَ مُتَعَلِّمٌ عَلى سَبيلِ نَجاة » ; دسته دوم دانش طلبانى هستند كه در برابر دانشمندان زانو بر زمين زده اند، تا با استفاده از نور علم آن ها نجات يابند. تفاوت گروه اوّل و دوم همانند تفاوت ماه و خورشيد است! خورشيد خود منبع توليد نور است ; امّا ماه نور توليد نمى كند، ولى از نور خورشيد استفاده مى كند و آن را منعكس مى نمايد تا ديگران هم استفاده كنند. كسانى كه در اين گروه هستند نيز انسان هاى خوشبختى هستند و مى توانند با سعى و تلاش در زمره گروه اوّل قرار گيرند و به تربيت انسان هاى آماده بپردازند.

« وَ هَمَجٌ رَعاعٌ »; دسته سوم از مردم ـ كه متأسّفانه تعداد آن ها كم نيست ـ افراد احمق، نادان، بى هدف و بى برنامه هستند، كه نه خود داراى نور هدايت هستند و نه از نور هاديان جامعه استفاده مى كنند! حضرت برخلاف دو گروه اوّل كه به بيان جمله كوتاهى درباره آن ها قناعت كرد، به شرح حال اين گروه مى پردازد و چهره آن ها را كاملا روشن مى نمايد، بدين جهت چهار ويژگى آن ها را به شرح زير بيان مى كند:

الف) « اَتْباعُ كُلِّ ناعِق» ; اين ها استقلال فكرى ندارند و به دنبال هر صدايى حركت مى كنند، امروز پاى پرچم اين گروه سينه مى زنند و فردا كه اين گروه در موقعيّت بدى قرار گيرند بر ضدّ آن ها شعار سر مى دهند! دلخوش كردن به حمايت و طرفدارى چنين انسان هايى كمال سادگى است. نه زنده باد گفتن آن ها مايه تقويت است و نه مرده باد گفتنشان مايه تزلزل و ضعف مى باشد.

ب) « يَميلُونَ مَعَ كُلِّ ريح » ; انسان هاى ضعيف الاراده اى كه جزء دسته سوم هستند از خود وزنى ندارند. بدين جهت قادر بر حفظ خود در برابر طوفان هاى اجتماعى نمى باشند، بلكه به همراه هر بادى از هر سويى به حركت درمى آيند، و حتّى نسيمى آن ها را از جا مى كند و به همراه خود مى برد!

ج) « لَمْ يَسْتَضيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ » ; اين گروه از نور علم هاديان جامعه بهره اى نبرده اند، در ظلمت و تاريكى بسر مى برند. اين جمله در حقيقت علّت بدبختى و مشكلات اين گروه است. اين افراد چون از نور هدايت مربيّان دلسوز جامعه استفاده نكرده اند، انسان هاى ضعيف الاراده و بىوزنى شده اند و نه تنها خود در جامعه سرگردان و حيران هستند، بلكه مايه خطر و ضرر براى ساير مردم نيز محسوب مى گردند.

د)« وَ لَمْ يَلْجَئُوا اِلى رُكْن وَ ثيق » ; اين جمله دليل ديگرى براى بىوزنى گروه سوم است، از آن جا كه اين گروه تكيه گاهى در جامعه ندارند، يعنى نه خود تكيه گاه هستند و نه به تكيه گاه محكم و مطمئنّى پناه برده اند، بدين جهت با كوچك ترين نسيمى حركت مى كنند و لحظه به لحظه تغيير جهت مى دهند و رنگ عوض مى كنند.

آفرين و هزاران آفرين و درود بى انتها بر گوينده اين سخنان پرارزش ! حال بايد لحظه اى با خود خلوت كنيم و انگشت تفكّر بر پيشانى نهيم ، تا ببينيم كه در كدام گروه هستيم. اگر در گروه اوّل يا دوم هستيم خدا را بر اين نعمت بزرگ شكر گوييم و اگر خداى ناكرده در زمره گروه سوم هستيم ، هر چه زودتر به فكر اصلاح خويش برآييم ، كه فردا دير است !!! .

سایبون;181614 نوشت:
توضیحات بیشترونظرای دوستان رومیخوام ممنون میشم بگید

[=Trebuchet MS]یا عالم لا یعلم

[=Trebuchet MS]سلام سایبون عزیز
[=Trebuchet MS]اینهم نظر من :
[=Trebuchet MS]

[=Trebuchet MS]ای یکدله ی صد دله ! دل یک دله کن
[=Trebuchet MS]مهر دگران را ز دل خود یله کن

[=Trebuchet MS]یک شب تو به اخلاص بیا درگه ما
[=Trebuchet MS]برنامد اگر کام تو , انگه گله کن :Gol:

باتشکرازبیان نظرات
کلام امام علی (ع) به کمیل خیلی جالب بود:Kaf:
میخوام مسئله بیشترروشن بشه!
اگه جزء گروه دوم باشیم چگونه جلوبریم برای بزرگترشدن؟

سایبون;181356 نوشت:
چطوری ماظرفهای کوچیک ذهنمون روبزرگ کنیم تابتونیم انسانهای بزرگ روبشناسیم:gig:

فکر کنم باید ظرف دلمون و ببریم در خونه ی خدا ...

ازش بخوایم خودش از کرم و لطفش ظرف شناختمون پر کنه . خودمونم خالصانه

ظرفمون رو بگیریم زیر چشمه ی کرمش

اونوقت همه چی فکر کنم درست بشه ...

منم با رحیق عزیز موافقم .

همانطور که می دانید وجود انسان همانند کشتزاری است که بذرهای گوناگون در آن پاشیده شده است ومهمترین وظیفه ی انسان این است که بذرهای وجودی خویش را از حالت بالقوه به فعلیت در آورد.انسان با بهره گیری از نیروی عقل وایمان می تواندبه شکوفایی استعدادهای درونی خود بپردازد.به هر مقدار که قابلیت‏ها و استعدادها بیشتر شود و فعلیت پیدا کند، به همان مقدار ظرف‏ها نیز بزرگ‏ تر خواهد شد. پس هر چه اراده ی انسان در مسیر الهی محکم تر باشد به همان نسبت توان بالا بردن ظرفیت وجودی بالا می رود.
نکته ی قابل توجه این است که ظرف وجود انسان قابل توسعه است‌ .علم خواهی انسان واینکه انسان روحیه ی سیری ناپذیری در برابر علم دارد خود گواه این مطلب است.
پس:
اراده و انگیزه انسان‏ها موجب تفاوت قابلیت ها در بین آنهاست.هر چه اراده ها بالاتر وقوی تر به فعلیت رساندن استعدادها بیشتر وبهتر.

کمال گرایی در انسان ها امری فطریست که بعضی ها از این خصوصیت بهره ی کافی ووافی را می برندواز تمام استعدادهای خود برای رسیدن به هدف بهره می جویند اما بعضی دیگر نه.

خواه ناخواه خیلی از عوامل می تواند در بالا بردن ظرفیت وجودیمان به ما کمک کند ویا متخلق شدن به بعضی ویژگی ها بر عکس می تواند ظرفیت وجودیمان را کم کند.

هیچ وسیله ای به اندازه انجام واجبات و ترک معاصی، انسان را به خدا نزدیک نمی کند. بنابراین ایمان همراه با عمل مهمترین واولین دست آویز برای بالا بردن ظرفیت وجودیست.ایمان وعلم وعمل چنانچه همراه هم باشند می توانند به انسان کمک کنند تا ظرفیت خویش را بیافزاید و به خدای متعال که ظرف بی نهایت هستی است نزدیک شود.

یکی دیگر از عوامل موثر در افزایش ظرفیت وجودی انسان دعاست .دعا در حركت صعودي انسان و به فعليت رساندن استعدادهای درونی، يعني توسعة ظرفيت وجود، بسيار مؤثر است‌.

البته فراموش نکنیم که دسترسی به ظرفیت وجودی بالا ،برای همگان میسر است.اما اگر ما کوتاهی کنیم نخواهیم توانست در این مسیرموفق باشیم.

پاک سازی دل و درون از رذایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آن ها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی نیز یکی دیگر از روش های بالا بردن ظرفیت وجودیست.

گسترش سعه وجودی، امری تدریجی و قدم به قدم است.بنابراین توقع بیش از حد از خود داشتن نیز ما را از هدف دور می کند.

واما:دلبستگی به ماديات و هر آنچه كه متعلق به امور دنيوی است ظرفيت انسان را كم می‌كند.

انسان می تواند آینه ی تمام نمای حق شود.انسان این ظرفیت وجودی را دارد كه بتواند مظهر كامل حضرت حق در روی زمین شود. یعنی استعدادی دارد كه می‌تواند پیاده كننده كارهای خداوندی و تجلی دهندهٔ اسمای حق شود، در هر مرتبه‌ای كه هست. تجلی یك اسم حق یا تجلی عده ای از اسما و صفات و یا تجلی همه اسما و صفات الهی.

انسان، برخوردار از روح خداییست به همین دلیل انسان كامل می‌تواند مثل اعلای خداوند و مظهر اسامی و صفات الهی شود.

هر چه ظرفیت و وسعت وجودی شخص بیش تر یا کم تر باشد، در رفتارهای اجتماعی به خوبی بروز و ظهور می کندپس برای شناخت حقیقت وجودی هر کسی می بایست به رفتارش به عنوان آینه افکار و اندیشه ها و ظرفیت های وجودی اش توجه کرد.

براساس آموزه های قرآنی، ظاهر در باطن و نیز باطن در ظاهر تاثیر می گذارد. پس همان گونه که شخصیت وجودی و ظرفیت ها و وسعت وجودی هر کسی در رفتار شخص تجلی و ظهور می یابد، همچنین رفتار شخص می تواند تأثیراتی در باطن شخص به جا گذارد.

پس برای بالا بردن ظرفیت وجودیمان باید در رفتارهایمان نیز دقت بیشتری کنیم.


همانطور که گفتیم یکی از راههای وسعت بخشی به ظرفیت وجودی،
از طریق اخلاق است.
افرادی که تصمیم به کسب سعه ی وجودی دارند، دستورات الهی را بر دستورات نفس و شیطان، در عمل ترجیح می دهند.واین همان دارا بودن اخلاق الهیست.
انسان هایی که از سعه وجودی برخوردار می باشند، از افق دید روشنی برخوردارند و با نظام آفرینش ارتباط درست و کاملی برقرار می کنند و با اهداف و فلسفه آفرینش هستی و نیز فلسفه آفرینش انسان،‌ آشنا شده و می کوشند با سعی و تلاش و عزم جدی و جهاد درونی و بیرونی آن را به دست آورند.
البته همه انسان ها به چنین وسعت وجودی نمی رسند. هر کسی بسته به تلاش و کوششی که می کند، می تواند از وسعت وجودی در مراتبی از آن بهره مند شود و به همان اندازه وسعت یابی در وجود و اتصال به خداوند، می تواند از درک درستی از هستی داشته باشد و در مسیر درست آفرینش گام بردارد .

خیلی ممنون ازکارشناس محترم (سینا)

موضوع قفل شده است