فقه پاسخ‌گوی دنیا است یا آخرت؟

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فقه پاسخ‌گوی دنیا است یا آخرت؟

[="Blue"]
[="Red"]پیشینه دنیوی و اخروی‌بودن فقه و نیز نظرهای متفاوت علمای دین در راستای ظرفیت پاسخ‌گویی فقه به مسائل مربوط به دنیا و آخرت و...
[/]
پیشینه دنیوی و اخروی‌بودن فقه و نیز نظرهای متفاوت علمای دین در راستای ظرفیت پاسخ‌گویی فقه به مسائل مربوط به دنیا و آخرت و آیا این علم می‌تواند نیازهای دنیوی و اخروی بشر را تأمین کند، از سوی حجت‌الاسلام رضایی در مؤسسه علمی و فرهنگی فهیم ارایه شد و مورد بحث و بررسی کارشناسان قرار گرفت.

نظر به اهمیت موضوع، سرویس علمی- فرهنگی مرکز خبر حوزه، گزارش تفصیلی این نشست را تقدیم می‌کند.

[="Purple"]«پیدایش دنیوی و اخروی بودن احکام فقه»[/]

[="Red"]دیدگاه اول[/]

بحث دنیوی و اخروی بودن احکام فقهی، در قرن پنجم و ششم، از سوی غزالی مطرح شد،‌ غزالی با طرح این بحث در کتاب احیاء علوم‌الدین، معتقد است،‌ فقه و احکام فقهی جنبه دنیوی دارد و برای تامین سعادت در دنیا طراحی شده است. به اعتقاد وی، فقه می‌خواهد، عدالت، نظم و امنیت را در دنیا برقرار کند و بعد دنیوی دارد و از آسمان دنیا بالاتر نمی‌رود، غزالی می‌گوید؛ هیچ یک از احکام فقه، جنبه اخروی ندارد، لذا شواهدی را هم، که مطرح می‌کند، گویای این مطلب می‌باشد.

[="#ff0000"]«دیدگاه دوم»[/]

شهید اول (شمس‌الدین محمدبن مکی)، در کتاب ذکری ج1 ص40: در تعریف فقه می‌نویسد: «الفقه هو العلم باالاحکام الشرعیة العملیة عن ادلتها التفصیلیة لتحصیل سعادة الاخرویة) (فقه علم به احکام شرعی علمی است که از طریق ادله تفصیلی، برای سعادت اخروی به دست می‌آید) شهید اول در این عبارت به جنبه اخروی بودن فقه، تصریح می‌کند.

سید بحرالعلوم نیز به این مطلب اشاره می‌کند، ولی در مورد شمول دنیوی بودن احکام فقهی، مطلبی را بیان نمی‌کند.

[="DarkGreen"]«قول مرحوم فیض کاشانی در رد قول غزالی»[/]

مرحوم فیض در کتاب «محجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء» که شرح کتاب احیاء علوم الدین غزالی می‌باشد، وقتی به کلام غزالی، (که اعتقاد به دنیوی بودن احکام فقه دارد)، می‌رسد در جواب کلام وی می‌نویسد؛ فقه، علمی اخروی می‌باشد و ادله او را مردود می‌شمارد.

[="Red"]«دیدگاه سوم»[/]

دیدگاه سوم در این موضوع به علامه حلی اختصاص دارد، وی معتقد است، احکام فقهی، هم انتظام امور دنیوی و هم انتظام امور اخروی را انجام می‌دهد.

حضرت امام‌(ره) نیز در کتاب اجتهاد و تقلید مانند علامه حلی به بیان این دیدگاه می‌پردازند و می‌نویسند: «فقه، قانون معاش و معاد است».

[="#ff0000"][="DarkGreen"]«دیدگاه بعضی از معاصرین»[/][/]

بعضی از معاصرین در باب دنیوی و اخروی بدون احکام فقه، پنج احتمال را مطرح می کنند:

اول اینکه، همه احکام فقهی، «هم جنبه دنیوی و هم جنبه اخروی» دارند به عبارتی، هیچ حکم فقهی نیست، که فقط جنبه دنیوی و یا فقط جنبه اخروی داشته با شد.

دوم، بیان‌کننده این مطلب می‌باشد که بخشی از احکام فقهی، صرفاً دنیوی و بخشی دیگر صرفاً اخروی است، که مجموع این دو، دنیوی و اخروی بودن فقه را تشکیل می‌دهند.

سوم، عده‌ای می‌گویند: برخی احکام فقه هم جنبه دنیوی و هم جنبه اخروی دارند و برخی، فقط جنبه اخروی را شامل می‌شوند.

چهارم، عکس احتمال سوم می‌باشد یعنی: برخی احکام فقه هم، جنبه دنیوی و اخروی داشته است و برخی فقط جنبه دنیوی را دارا می‌باشد.

پنجم؛ برخی احکام فقه، دو نقطه اشتراک یعنی دنیوی و اخروی و دو نقطه افتراق، یعنی برخی فقط دنیوی و برخی فقط اخروی هستند.

[="DarkGreen"]«نظر مرحوم کاشف‌الغطاء»[/]

مرحوم کاشف‌الغطاء در کتاب کشف‌الغطاء می‌نویسد: خداوند حکیم است و احکام شخص حکیم گزاف نیست، بلکه این احکام تابع مصالح و مفاسدی می‌باشند که یا دنیوی و اخروی است و در نهایت نتیجه می‌گیرند که احکام فقهی، یا فقط جنبه دنیوی و یا فقط جنبه اخروی دارد و یا جامع بین هر دو می‌باشد.

[="#006400"]«نظر آیت‌الله بروجردی»[/]

حضرت آیت‌الله بروجردی‌(ره) در درس «صلاة الجمعة» در مقدمات بحث ولایت فقیه، می‌فرماید: احکام اسلام، صرفا منحصر به عبادات نیست که جنبه اخروی داشته باشد، بلکه اکثر احکام فقهی، جنبه دنیوی دارند یا جامع بین دنیوی و اخروی می‌باشد.

[="Purple"]«نکاتی پیرامون این بحث»[/]

احکام شرعی، احکامی است که جنبه ابدی دارند و اگر حکمی جنبه ابدی نداشته باشد، حکم شرعی نیست بلکه حکم ولایی یا حکومتی و غیره می باشد.

اگر کسی ادعا کند، در آیات یا روایات، حکمی، ذکر شده و جنبه موقتی دارد و الان نیز آن حکم مطلوب نمی‌باشد و آن حکم از فقهی بودن، خارج می‌باشد.

وقتی گفته شود، حکمی، فقهی دنیوی می‌باشد، یعنی شارع مقدس، این حکم را از ولادت تا مرگ، قرار داده و به عبارتی فراتر از آن مد نظر شارع نمی‌باشد، اگر کسی ادعا کند، حکمی از احکام فقه، اخروی می‌باشد، یعنی شارع مقدس این حکم را برای تامین زندگی پس از مرگ جعل کرده است.

[="Purple"]«ملاک تشخیص دنیوی یا اخروی‌بودن فقه[/]

نگاه غالب در تشخیص دنیوی یا اخروی بودن احکام فقه، آیات و روایات می‌باشد و نیز اگر عقل قطعی، وجود داشته باشد، هدف احکام فقه را دنیوی و یا اخروی تشخیص خواهد داد.

«احتمال ضعیف در موضوع دنیوی و اخروی بودن حکم فقه»

یک احتمال ضعیف نیز وجود دارد و آن اینکه؛ حکمی به حسب ظاهر ادله و یا به حسب استنباط فقها دنیوی باشد، ولی به حسب نتیجه و اثر، دنیوی نباشد. اثر و نتیجه این احتمال این است که، این حکم در دنیا مطلوب نیست و از معنای رایج (فرازمانی و جاودانه بودن) خارج می‌شود.

[="Red"]نقد دیدگاه غزالی[/]

اگر با دقت به آیات و روایات نگاه کنیم، خواهیم دید که نمی‌توان با دیدگاه غزالی همراه شد، چون در آیات قرآن کریم، احکامی وجود دارند که بشارت جزا را هم در دنیا و هم در آخرت بیان می‌کنند.

مثل آیه 33 سوره مائده که در باب محاربه نازل شده، ‌در این آیه هم پیام دنیوی و هم پیام اخروی برای اینگونه جرم‌ها ذکر می‌کند.

[="#ff0000"]جواب دوم در رد غزالی[/]

اگر کسی ادعا کند احکام فقهی فقط جنبه دنیوی دارد،‌یک اشکال اساسی پیش می‌آید و آن این است که: اگر حکمی از احکام فقهی مثل: بریدن دست سارق، اثری در جامعه نداشته باشد و باعث کاهش دزدی در جامعه نشود، نتیجه‌اش این است که باید از آن حکم فقهی به اعتبار دنیوی بودنش دست کشید که نتیجه آن هم باعث تعطیل شدن اجرای احکام الهی می‌باشد.

لازم به ذکر است غزالی در کتاب جواهرالقرآن که بعد از کتاب احیا العلوم الدین نوشته است، از نظر قبلی خود برگشته است.

[="Red"]نظر شهید اول در ذکری، [/]

ایشان در تعریف احکام فقه می‌فرماید: «لتحصیل سعادة الاخرویه» ظاهر کلام شهید در این عبارت می‌رساند که فقط جنبه اخروی را در بر دارد.

اما شهید در کتاب قواعد، در تعریف عبادات می‌فرماید: هر حکم شرعی که هدف مهم آن دنیایی باشد، آن حکم معامله‌ای می‌باشد و هر حکم شرعی که هدف اصلی آن آخرت باشد، آن حکم عبادت است.

این قول شهید اول، از آن جهت که وی، کتاب قواعد و فوائد را بعد از کتاب ذکری نوشته نشان می‌دهد که شهید، احکام فقه را هم دنیوی و هم اخروی می‌داند.
[="Purple"]
«بیان قول مرحوم فیض (ره) در جواب قول غزالی»[/]

مرحوم فیض، در مقام تقریر کلام غزالی،‌ که معتقد بود احکام فقه،‌ دنیوی است، ضمن این که اخروی بودن احکام فقه را اثبات می کند، دنیوی بودن این احکام را نفی نمی‌کند.

[="DarkSlateBlue"]«بررسی احتمالات موجود در این مبحث»[/]

اگر کسی ادعا کند، همه احکام فقهی هم دنیوی و هم اخروی است و هیچ حکم فقهی وجود ندارد که فقط دنیوی یا فقط اخروی باشد، اثبات این قول بسیار مشکل می‌باشد؛ زیرا مخالف بیان آیات قرآن است. چون بعضی احکام مختص اخروی و بعضی مختص دنیوی می‌باشد.

اگر گفته شود، برخی احکام فقط دنیوی و برخی فقط اخروی هستند، این قول نیز با آیات قرآن مخالف است، چون احکامی داریم که هم جنبه دنیوی و هم جنبه اخروی را دارا هستند.

بیان سوم اینکه، همه احکام فقهی اخروی و برخی دنیوی هستند. امکان دفاع برای این احتمال ممکن می‌باشد.

احتمال دیگر این که برخی احکام فقهی، جنبه دنیوی و اخروی و برخی فقط جنبه اخروی دارند و یا این که برخی احکام فقهی جنبه دنیوی و اخروی و برخی فقط جنبه دنیوی را دارا هستند. در هر دو مورد اشکالاتی به این دو احتمال وارد می‌باشد.

[="Magenta"]احتمال قوی[/]

در احکام فقهی دو نقطه اشتراک (دنیوی و اخروی) و دو نقطه افتراق (برخی فقط دنیوی و برخی فقط اخروی) وجود دارد که این احتمال از طرف آیات و روایت بیشتر مورد تأیید می‌باشند.

«تقریر قول اخروی بودن احکام فقه»

اگر مدعی ادعا کند احکام فقه فقط اخروی بودن را شامل می‌شود، این قول فقط در مورد نذر صدق می‌کند. مثلاً کسی که نذر کرده تا مسجدی بنا کند، مسجد ساختن به عنوان اولی، فعل مستحب است و جنبه دنیوی دارد ا ما در صورت نذر جنبه اخروی پیدا می‌کند.

[="#ff00ff"]«بیان قول دنیوی بودن احکام فقه»[/]

کسانی که معتقدند احکام فقهی، فقط دنیوی بودن را ثابت می‌کند، این نظر آنها، فقط درچند جا مطرح می‌شود، مثلاً این که اهل کتاب باید جزیه بپردازند و یا این که قاضی در جایی طبق موازین اسلام، حکم کرده است، ولی حکم قاضی بر خلاف واقع ‌باشد و شارع هم تبعیت از حکم قاضی را به همه می‌دهد، مثل کسی است که در واقع مالک ملکی است، ولی بیّنه و شاهد ندارد و قاضی نیز بر اساس موازین شرع حکم می‌دهد، اگر چه آن حکم برخلاف واقع می‌باشد، در این صورت شخص مدعی و مالک حقیقی، حق ندارد به حکم قاضی اخلال کنند.

از این بیان فهمیده می‌شود حکم قاضی فقط جنبه دنیوی داشته است و به جهت انتظام در امور دنیا می‌باشد.

پیامبر اکرم (ص) نیز در این موضوع می‌فرماید: «اِنما أَقضی بَینَکُم باالبیّنات و الأیمان و بعضُکم ألحن بِحجتهِ مِن بعضٍ فأِنَما رجلٌ قطعت له مِن مالِ أَخیه شیئاً فانّما قَطعت له بِه قطعة من النار «پیام پیامبر ص 750» من بر اساس شواهد و قسم‌ها، حکم می کنم........ ولی آن کسی که حکم من به نفع او صادر شده و دارای حق نبوده است، پاره‌ای از آتش برای او خواهد بود.

[/]
منبع

مدیر فرهنگی;123214 نوشت:
فقه پاسخ‌گوی دنیا است یا آخرت؟

سلام
دنیا و آخرت هردو شوون هستی محسوب می شوند که در ارتباط تنگاتنگ با هم هستند بلکه به نظر ما تفاوت دنیا و آخرت در تفاوت نگاه به یک حقیقت است و فقه صرفا بیانگر اقتضائات آن نگاه برتر در مقام ظاهر است به عبارت دیگر وقتی نگاه برتر به این شان از حقیقت هستی محقق شد انسان خود می یابد که در این مقام همانگونه باید عمل کند که ظاهر شریعت (فقه) بیان می فرماید در بیانی دیگر می گوییم : فقه بیان ادب بندگی در مقام ظاهر است . این است که متمسک به ظاهر شرع راهی به باطن آن می یابد چه اینکه این احکام در اساس اقتضائات عمل ولی الهی در این مقام بوده است مثل کسی که در اتوبوس خط شمال شهر سوار شود آیا این سوار شدن به چیزی جز رسیدن به شمال شهر منتهی می شود ؟
فقه بیان اقتضائات مقام بندگی در مقام ظاهر است پس هرکس متلبس به این لباس شد در مقام ظاهر خدا را بنده است و به آثار آن نیز نائل خواهد شد . از جمله آثار آن راهیابی به مقام باطن است که در لسان شرع آخرت نامیده می شود .
موفق باشید