نهضت علمی و فرهنگی

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نهضت علمی و فرهنگی

سلام. با تشکر از سایت خوبتون. می خواستم در رابطه با نهضت غلمی و فرهنگی امامین صادقین و تاثیر عوض شدن حکومت از بنی امیه به بنی عباس رو بر این امر بدونم و همچنین ویژگی های خاص این امامان چه تاثیری بر این نهضت داشته؟
من جایی خوندم که این دو عامل از عوامل موثر نهضت بوده اما توضیح بیشتر نداده بود و مشتاقم که بیشتر بدونم. و اینکه به جز امام جعفر صادق (ع)، امامین صادقین به چه امامان دیگری اطلاق میشه؟ ممنون میشم پاسخم رو بدین

با نام الله





کارشناسان بحث: استاد عماد

fatemehy;404158 نوشت:
سلام. با تشکر از سایت خوبتون. می خواستم در رابطه با نهضت غلمی و فرهنگی امامین صادقین و تاثیر عوض شدن حکومت از بنی امیه به بنی عباس رو بر این امر بدونم و همچنین ویژگی های خاص این امامان چه تاثیری بر این نهضت داشته؟
من جایی خوندم که این دو عامل از عوامل موثر نهضت بوده اما توضیح بیشتر نداده بود و مشتاقم که بیشتر بدونم. و اینکه به جز امام جعفر صادق (ع)، امامین صادقین به چه امامان دیگری اطلاق میشه؟ ممنون میشم پاسخم رو بدین

سلام علیکم
منظور از امامین صادقین ، امام باقر وامام صادق علیهم السلام هستند ، این دو بزرگوار همانطور که در سوال فرمودید نهضت علمی فرهنگی برزگی را در شیعه پایه ریزی کردند ، با توجه به شرایط امامان پیشین ، امکان چنین امری برایشان فراهم نبود ، ولی به دلیل شرایط به وجود آمده در عصر این دو امام همام ، موقعیتی را برای آن بزرگواران پیش آورد که به این مهم اقدام نمایند
علاوه بر اختلافات داخلی بنی امیه ،قیامهایی چون قیام عبدالله بن معاویه وشروع دعوت از طرف عباسیان عواملی بودند که بنی امیه را خود مشغول کرده بودند و امام باقر علیه السلام توانستند در این فضای بوجود آمده اقدام به پرورش شاگردان نمایند ، اگر چه فاض برای امام باقر علیه السلام به اندازه امام صادق علیه السلام فراهم نبود ولی امام باقر علیه السلام از همین فرصت اندک پیش آمده با پرورش شاگردان بزرگی ، برای نهضت علمی ، فرهنگی و دانشگاه امام صادق علیه السلام بستر سازی نمودند
روش امام صادق علیه السلام در اوایل دوران امامت همان ادامه بستر سازی برای بر پائی نهضت بود و ایشان مترصد موقعیتی بودند تا این نهضت را گسترش دهند .
با شروع فعالیت علنی بنی عباس و درگیریهای بنی امیه و بنی عباس فضا برای امام صادق علیه السلام کاملا آماده شد و ایشان توانستند تا حد ممکن معارف اهل بیت و اندیشه های راستین اسلامی را بیان نموده با پرورش شاگردان زیادی ، خیال از بین بردن آن را حتی در آینده نیز از خلفای نابکار بگیرند
مروان حمار آخرین خلیفه اموی ، بیشتر به فکر نگه داشتن تاج و تخت خود بود و می خواست جلو پیشروی عباسیان را بگیرد لذا امام صادق علیه السلام از آزادی برای شروع نهصت علمی برخوردار بودند
ابوالعباس سفاح اولین خلیفه عباسی ، نیز در دوران خلافتش ، بیشتر به فکر از بین بردن کامل بنی امیه بود وهمچنین برای اینکه عباسیان را انسانهای اهل بیتی نشان دهد متعرض علویان مخصوصا امام صادق علیه السلام نشد و باز امام صادق علیه السلام در زمان این خلیفه از آزادی متلق برخوردار بود
منصور دوانقی دومین خلیفه عباسی نیز در ابتدای امر با قیامهای علویان روبرو بود ، قیام نفس زکیه ، ابراهیم باخمرا قیامهای بودند که منصور در اوایل خلافتس بیشترین وقت را برای سرکوبی آنان صرف کرده و فرصت مزاحمت برای امام صادق علیه السلام را نداشت ، لذا در این دوران نیز امام صادق علیه السلام از یک آزادی نسبی برخوردار بودند ،
پس از شکست قیامهای محمد نفس زکیه و ابراهیم باخمرا ، منصور نگاهش معطوف به فعالیتهای امام صادق علیه السلام شد و در اندیشه جلوگیری ازفعالیت های ایشان افتاد و کم کم فضا را بر ایشان تنگ گرفته و مزاحمتهای بوجود آورده و نهایت ایشان را به شهادت رساند
لذا دوران این دو امام دوران طلایی بود که نه برای امام های پیشین و نه برای امامهای بعدی وجود داشت اگر چه امام رضا علیه السلام چند سال آخر عمر شریفشان از آزادی نسبی بر خوردار بودند ولی باز به اندازه این دوران نمی توانستند فعالیت علمی نمایند
این دو امام با استفاده از شرایط زمان توانستند قران و سنت نبوی را آنچنان که اهل بیت می گویند ترویج نمایند و از بدعتهای بوجود آمده در عصر خلافه ثلاثه و اموی بزدایند
شیخ مفید گوید: «محدثانى از مذاهب مختلف و با آراء گوناگون که موثق شمرده شده‏اند و احادیث امام صادق(علیه السلام) را روایت کرده‏اند، چهار هزار تن بوده‏اند(1).»
شهید اول نیز نقل می‌نماید که: «چهار صد نویسنده، چهار صد کتاب درباره پاسخ هایى که امام صادق(علیه السلام) به سؤال‌ها داده است، پدید آورده‏اند. چهار هزار تن از راویان و شاگردان امام صادق(علیه السلام) نیز که اهل عراق و شام و حجاز بوده‏اند، شمارش شده‏اند.(2)»
حسن بن علیّ الوشاء[از اصحاب امام رضا(ع)] می گوید:« در مسجد کوفه 900 نفر را دیدم که "حدثنی جعفر بن محمّد[ع]" می گفتند.(3)
1. ارشاد، جلد 2، صفحه 179
2. الذکری، صفحه 6
3. أسد حیدر، الامام الصادق(ع) و المذاهب الاربعه ج1 ص51 الی 62.

سلام. خیلی ممنونم از راهنمایی و مطالب بسیار مفیدتون. از این مطالب استفاده کردم اما چند مورد رو متوجه نشدم:

1) منظورتون از این عبارت در خط سوم چی بود: وشروع دعوت از طرف عباسیان عواملی بودند که بنی امیه را خود مشغول کرده بودند

2) و همچنین مراد از کلمه "فاض" در خط چهارم چه چیزه و منظورتون از جمله چیه؟

[="Tahoma"]با اجازه از استاد عماد

fatemehy;404158 نوشت:
سلام....تاثیر عوض شدن حکومت از بنی امیه به بنی عباس رو بر این امر(نهضت علمي فرهنگي)بدونم؟...

سلام

حكومت امويان بيشتر به گسترش متصرفات يا حفظ قلمرو مشغول بود،همچنين به دليل اعتقادات بني اميه،آداب و رسوم عصر جاهليت مانند قبيله گرايي و نژاد پرستي ودر كل عقايد عصر جاهليت عرب در حال تجديد حيات بود.به همين خاطر علم و فرهنگ در ميان ايشان رواج نداشت.
اما از زماني كه عباسيان با شعار الرضا من آل محمد شروع به تبليغ و گردآوري مردم به گرد خويش براي تشكيل حكومت كردند امويان آنان را خطر اصلي براي حكومت خود دانستند.و توجه و فكر و نيروي امويان صرف مقابله با عباسيان مي شد واين شرايط را براي تربيت شاگردان محيا مي كرد.
و در حالي كه امويان غروب حكومت خويش را به تماشا نشسته بودند و دچار كشمكش بر سر جانشيني،قتل خلفا وسرگرم اختلافات داخلي وشورش هاي مكرر بودند.امامان شاگردان خود را رشد داده و سرانجام در عصر عباسيان به ثمر نشست.

عباسيان خود نيز به علم و فرهنگ علاقه داشتند.زيراخواستگاهشان،ايران بودو همچنين حمايت ايرانيان را داشتند و از مشاوران و وزيران ايراني بهره مي بردند و مامون خود پرورش يافته ايران بود.وشخصا به فلسفه نيز علاقه داشت.

علاوه بر اين در آن برهه از تاريخ توجه بشريت به علم و فرهنگ بيشتر شده بود چه آنكه پيش از اسلام شاپور تعدادي از فلاسفه يونان را به گرمي پذيرفته و به آنان كرسي درس داد،ودانشگاه جندي شاپور نيز احداث شد.واندك اندك فلسفه در ايران رو به گسترش بود.پس بشريت آماده اين نهضت علمي بود،واسلام به خاطر تاكيد بسياري كه بر علم و تفكر و انديشه و... داشت بر سرعت نهضت علمي افزود و اين نهضت را چند قرن سريعتر از موعد طبيعي اش به بلوغ رساند.

همه اين عوامل دست به دست يكديگر داد،وشاگردان امام را كه از برجسته ترين علماي آن روز در انواع علوم بودند،مطرح و پر آوازه ساخت.
علاوه بر اينها خلفاي عباسي براي رقابت با امامان نيز از دانشمندان بهره مي بردند تا دامنه نفوذ امامان كمتر شود اما عكس اين نتيجه داد.

fatemehy;410200 نوشت:
) منظورتون از این عبارت در خط سوم چی بود: وشروع دعوت از طرف عباسیان عواملی بودند که بنی امیه را خود مشغول کرده بودند

2) و همچنین مراد از کلمه "فاض" در خط چهارم چه چیزه و منظورتون از جمله چیه؟


منظورشون از دعوت،دعوت از مردم توسط خاندان عباسي براي تشكيل حكومت است.
فاض=فضا
در دوران امام باقر حكومت اموي قدرت بيشتري داشت و نظارت بيشتري بر امام باقر بود اما در دوران اما صادق عباسيان جايگزين امويان شدند.وبا توضيحاتي كه كارشناس محترم جناب عماد ارائه دادندفضا باز تر بود.

در اين رابطه مي توانيد به كتاب كارنامه اسلام نوشته عبد الحسين زرين كوب مراجعه كنيد.كتابي بسيار مفيد است.در اينترنت نيز موجود است هم براي تلفن همراه هم رايانه با اين كتاب اطلاعات جامع و بسياري به دست مي آوريد كتابي روان كه انسان از خواندنش خسته نمي شود.

موضوع قفل شده است