جمع بندی ضعیف بودن فن بیانم اذیتم می کنه ...

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ضعیف بودن فن بیانم اذیتم می کنه ...

با نام و یاد دوست


با سلام و عرض ادب

این سوال ،‌ سوال یکی از کاربران سایت هست که بنا به عللی امکان طرح آن با ایدی خودشان نبود

که با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

باسلام
من یه دختر15 ساله هستم که توی یک خانواده ای ام که بقیه اختلاف سنیشون از من خیلی زیاده ،کمترینش 11ساله.
من نمی تونم خوب حرف بزنم در واقع قدرت بیان خوبی ندارم .مثلا وقتی که با یکی از افراد خانوادم بحثم بشه نمی تونم از خودم به خوبی دفاع کنم اگه هم حرفی بزنم ،اونا یه سوتی یا هرچیز دیگه ای از توش درمیارن و مسخرم می کنن یا دوباره یه بحث دیگه ای رو شروع می کنن که دیگه اصلا از پسش بر نمیام.از یه لحاظ دیگه هم هر وقت میام یه چیزی بگم از اونجابیی که اونا از من بزرگ ترن حرفمو می خورم .واسه همین بعد از هر بحث کوچیکی اعصابم تا چند وقت داغونه و نمی تونم دردمو به بقیه بگم و واسه اینکه خالی بشم و از شدت عصبانیتم کم کنم کارم شده گریه کردن.البته اینایی که گفتم همیشه نیست.لطفا کمکم کنید. یازهرا

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد راهنما

با عرض سلام خدمت شما پرسشگر گرامی امیدوارم نکاتی که خدمت شما عرض میکنم راهگشا باشد
این برخوردها در میان انسانها مخصوصا در میان اشخاصی که با هم اختلاف نطر دارند زیاد رخ میدهد البته مسخره کردن به عیچ عنوان امر پسندیده ای نمی باشد و آزار مومن از گناهان کبیره می باشد که باید ترک شود لذا از وجود اختلاف نطرها به هیچ وجه ناراحت نباشید و در هر حالی به اطرافیان خود احترام گذاشته و با اذب با آنها سخن بگویید البته باید حتما از حق بودن نظر و کلام خود مطمئن شوید.
به طور کلی کسانی که نمیتوانند حرف و نظر خود را به اثبات برسانند و دیگران را قانع نمایند می تواند 4چهار علت داشته باشد
1 - دانش پایین شما که در این صورت باید دانش خود را بالا برده از حقانیت کلام خود کاملا آگاه شده و جوانب آن را بررسی کرده و سپس اقدام به پاسخگویی نمایید
2 - کمی تجربه شما که البته با افزایش دانش خود در زمیته بیان و مناظره پس از پی بردن به حقانیت نظر خود می توانید این مشکل را نیز حل نمایید
3 - سن پایین شما نسبت به اطرافیان خود که البته با رعایت دو مورد بالا میتوانید به صورت غیرمحسوس و غیرمستقیم آنها وادار به پذیرفتن کلام خود کنید .
4 - نداشتن مقبولیت که باید سعی کنید با نوع رفتار و گفتار خود و افزایش دانش خود این مقبولیت را بدست آورید
و اگر هر چهار مورد را بررسی کرده و باز هم نتوانستید آنها را متقاعد کنید به نظر می رسد که از جانب شما مشکلی نباشد و آنها نسبت به شنیدن حرف حق شما گوش شنوایی ندارند
و البته در حین صحبت کردن به نکات زیر توجه فرمایید:
عكس العمل هايى كه صحيح است مانند:
1 حفظ آرامش و متانت.
2 تفكر درباره زيربناى فكرى رفتار طرف مقابل كه دو فايده دارد:
اولا، اگر صحيح است آن را بپذيريم.
ثانيا، اگر غلط است از آن آگاه شويم تا با تغيير آن به طور منطقى، رفتار فرد را تغيير دهيم چه اين كه زيربناى رفتار آدمى تفكرات اوست.
3 برخورد منطقى و مستدل براى راهنمايى و ارشاد فرد.
اما عكس العمل هايى كه در اين مواقع اشتباه است مانند:
1 دست برداشتن از اعتقادات يقينى خود و تسليم طرف مقابل شدن (همرنگ جماعت شدن).
2 تحميل كردن فكر و عقيده خود به ديگران.
3 برآشفته شدن و حالت تدافعى گرفتن.
4 بى تفاوت بودن و ناديده گرفتن رفتارهاى طرف مقابل.
اكنون به بعضى از مواردى كه به عنوان واكنش منطقى در مقابله با رفتارهاى ناصحيح ديگران محسوب مى شود، اشاره مى كنيم:
1 عصبانى و پرخاشگر نشويد زيرا باعث عكس العمل منفى در طرف مقابل مى شود.
2 سكوت و تحمل بيجا نداشته باشيد و روحيه سلطه پذيرى را از خود دور كنيد زيرا نه تنها خودتان دچار رنجش درونى مى شويد بلكه طرف مقابل را نسبت به رفتارش جسورتر مى كنيد.
3 با جرأت و شجاعت و البته با ادب و احترام احساستان را به طرف مقابل بگوييد زيرا هم ارزش و شأن خود را حفظ كرده ايد و هم ارزشمندى او را خدشه دار نكرده ايد.
مهارتهای تاثیر گذاری روی دیگران را که در پی می آید فراگرفته و سعی کنید که در حد توان آنها را اجرا نمایید

1 محبت و صمصمیت
2 برخورد با نشاط
3 آغاز مثبت
4 شنونده خوب بودن
5 ارج گذاری
6 رفتار مطلوب
7 هدیه دادن
8 گفتار زیبا
9 تبلیغ عملی
با ارزوی موفقیت شما
یا علی

سلام علیکم و رحمة الله.
ضمن تشکر از استاد راهنما و توصیه های گران بهای ایشان.
ببینید دوست عزیز در مورد فن بیان چیزی رو خدمت شما عرض کنم.

شما آب رو در نظر داشته باشید من مثالی رو از آب برای شما میارم تا حرفام جابیفته:
اگر در یک مکانی سی جاری بشه در واقع آب در اون مکان داره خودش رو به زور تحمیل میکنه و با خشونت تمام وارد دنیای زیبای انسان ها و طبیعت میشه و اون رو خراب میکنه.در اینجا هیچ کسی نیست که از سیل خوشش بیاد چرا که میزنه همه چیزو خراب میکنه و آرامش رو به هم میزنه.
اما شما یک رودخانه ی آب رو در نظر بگیرید.این رودخانه چنان آرامش به شما میده که حد نداره.از صدای زیبای آب گرفته تا حرکت آرامی که داره و نوازش سنگ های داخل رود.در واقع رو داره دیگران رو وارد خودش میکنه و هیچ وقت به زور وارد دیگران نمیشه.در این مورد هیچ کس گلایه نداره و نه تنها از رودخانه بدش نمیاد بلکه از اون لذت میبره و همش میخواد کنار این رودخانه بشینه.
چه اتفاقی اینجا افتاد؟
در هردو مثال که آب بود.پس چرا یکی از مثال ها رو همه بدشون میاد ولی یکی دیگه به همه آرامش میده؟چرا آب در یک جا باعث زیان و ناآرامی میشه و در جای دیگه باعث خرمی وشادی؟

بعضی مواقع هست کسانی که بحث میکنن که تعدادشون هم کم نیست مثل سیل رفتار میکنن یعنی این که میخوان عقایدشون رو وارد دیگران بکنن و به اونها تحمیل بکنن.
در این جور بحث ها شخص میخواد وارد دیگران بشهو عقاید رو تزریق کنه و باعث همون نا آرامی سیل میشه.چرا که سیل هم خودش رو داره وارد دیگران میکنه و این شخص هم همین کارو داره میکنه و عقایدش رو به دیگران تحمیل میکنه.
اما در گروه دوم افرادی هستند که شاید خیلی خیلی کم هم صحبت کنن اما کاری که انجام میدن اینه که به جای اینکه خودشون رو وارد دیگران کنن و آرامشش رو به هم بزنن دیگران رو با آرامش و مثل رودخونه وارد وجود خودشون میکنن و در وجودشون حل میکنن.در اینجاست که صحبت خیلی آسون میشه و حتی با لبخند میشه فردی رو شیعه کرد و نیازی به بحث و جدل نیست.گروه دوم همیشه موفق هستند شاید با آرامش بیشتری سعی در تغییر دارن اما مثل سیل با خشونت نیستند که وقتی وارد بشه همه چیز رو تبدیل به خرابه میکنه.بلکه مثل رودخانه هستند که همه چیز در دل رودخونه زندگی میکنه و گیاهان در کنار اون رشد میکنند.

شما در بحث وصحبت همیشه دو چیز مهم رو در نظر داشته باشید:
1 - احترام : بعضی وقت ها این گزینه میتونه خیلی از چیز ها رو تغییر بده و بحثی دوستانه به جا بزاره.مثلا اگر شخصی اول بیاد به طرف مقابلش ناسزاگویی کنه بعد بخواد بحث کنه خب این غیر ممکنه.چرا؟چون طرف مقابل دیگه احترامی در اون نمیبینه که بخواد با هاش بحث و گفتگو کنه.پ بنابراین احترام طرف مقابل خودتون رو داشته باشید تا بحث دوستانه ای رو به جا بزارید.قدرت تحلیل مطالب رو داشته باشید و به حرف های طرف مقابل کاملا دقت کنید و اونها رو بسنجید.شاید در بعضی موارد اون درست بگه.

2 - پربار بودن : همیشه اگر دقت کنید درخت هایی که بار زیادی دارند کم کم شاخه ها سر به زیر میشن و این پربار بودن باعث زیبایی میشه.شماهم باید اول علم و دانسته های عمومی و تخصصی خودتون رو در حدی برسونید که بتونید در مقابل یک بحث دوام بیارید.همیشه مثل یک دریایی باشید که عمیقه نه مثل اقیانوسی که بسیار پهناوره ولی عمق نداره.سعی کنید عمق علم خودتون رو زیاد کنید و اگر برای مثال میخواین بحثی در مورد ولایت فقیه داشته باشید همه ی جوانب رو در نظر داشته باشید و بدونید اگر فرد بخواد تو این بحث مغلطه کنه چه چیز هایی میگه و از اون جلوگیری کنید.
پس پربار بودن بسیار مهمه.

3 - سخن گفتن : این رو هم بهش توجه داشته باشید که هر سخن جا و هر نکته مکانی دارد.در بعضی موارد یک لبخند میتونه یک پاسخ باشه .از حرف زدن زیادی پرهیز کنید و زیاد خودتون رو درگیر خیلی از مسائل نکنید.
روزی پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) به ابوذر فرمود:اي ابوذر هرچه را که در آن بهره ای نداری ترک کن
و به سخني که فايده اي به حال تو ندارد لب مگشا
و زبان خود خود را مانند پول خود که در حفظ آن ميکوشي نگهداري نما.
اي ابوذر اگر سخن گفتن نقره باشد سکوت طلا است

4 - صادق بودن : در سخن گفتن صادق باشید و در نظر داشته باشید که هر حرفی که میزنید باور قلبی شما باشه چون اگر حرفی بزنید که خودتون عمل نکنید باعث سواستفاده ی دیگران میشه.برای مثال اگر کسی که خودش سیگار میکشه به یه نفر دیگه بگه نکن فقط چند تیکه بارش میشه.
به هیچ وجه در موضوعاتی که چیزی از اون نمیدونید وارد نشید که عواقب بدی رو خواهد داشت.

============================================

اما در مورد ضعیف بودن بیان چند چیز برای تقویت مهمه:
1- علم کافی:در مورد بحثی که دارید علم کافی داشته باشید که بتونید از هر قسمتی که هست بیان کنید.
2- تمرین :همیشه در صحبت کردن با خودتون تمرین کنید.برای مثال خیلی از سخنران های قبل از این که سخنرانی کنن اون رو بروی یک آینه تمرین میکنن و خیلی از سخنران ها قبل از این که تریبون داشته باشن برای سیب زمینی و پیاز سخنرانی میکنن و اونها رو به عنوان مخاطب میبینن تا کم کم هم بیانشون قوی بشه و هم ترسشون بریزه.
3 - تجربه : کم کم با تمرین هایی که انجام میدید تجربه ی شما زیاد تر میشه و سطح علمی شما با مطالعات بالاتر میره و این تجربه درس هایی به شما میده که خیلی از اساتید هم نمیتونن.
4 - واژگان : سطح یادگیری واژگان و کلمات رو در خودتون افزایش بدید .مثلا اگر کلمه ای میخواید در بحث به کار ببرید حتما تلفظ صحیح اون رو یاد بگیرید چرا که همین باعث تقض در صحبت شما میشه و به قول شما دیگران از این سوتی میگیرن و این رو چماق میکنن و میکوبن در سر طرف مقابل.

===========================================

موید و در پناه حق باشید انشا الله.

سپاس از پاسخ کارشناس محترم

با اجازه می خوام پا تو کفش مشاوره کنم:Nishkhand:
یاد یه جمله ای از فرانک افتادم، حالا شاید ارتباطی به موضوع شما نداشته باشه ولی عرض می کنم؛

ما در بين کساني که با ما هم عقيده اند، احساس آرامش داريم، ولي وقتي بزرگ مي شويم که بين کساني باشيم که با ما هم عقيده نباشند. فرانک

قبول دارم گاها شرایط سختی رو ممکنه متحمل بشین، ولی با توجه به 4 علتی که کارشناس محترم بهش اشاره کردن، می تونین این تهدید ظاهری رو به یک فرصت تبدیل کنین و برای تقویت فن بیان، شروع به مطالعه کنین.

به نظرم گوش دادن به سخنرانی های بزرگان -که الحمدلله تو کشورمون کم هم نیستن- می تونه مفید باشه.(توی زمینه های مختلف، من فلسفی و آیینی رو ترجیح می دم، مخصوصا آیینی)

شنیدن بیانات مطلوب، به مرور زمان، روی طرز بیان خودتون هم تاثیر می ذاره. اثر خیلی مهم دیگه اش هم اینه که گاها اطلاعاتی که از یک سخنرانی یک ساعته دریافت می کنین، اگه می خواستین با مطالعه بدست بیارین ده برابر زمان لازم بود صرف کنین.(البته چیزی که عرض کردم اصلا و ابدا از ارزش مطالعه کم نمی کنه. مطالعه یکی از ضروریات زندگی هست که به هیچ عنوان نباید نادیده گرفته بشه.)

توضیحات جامعی رو ارائه فرمودین. تشکر

MOHAMAD(ANTI666);559222 نوشت:
2- تمرین :همیشه در صحبت کردن با خودتون تمرین کنید.برای مثال خیلی از سخنران های قبل از این که سخنرانی کنن اون رو بروی یک آینه تمرین میکنن و خیلی از سخنران ها قبل از این که تریبون داشته باشن برای سیب زمینی و پیاز سخنرانی میکنن و اونها رو به عنوان مخاطب میبینن تا کم کم هم بیانشون قوی بشه و هم ترسشون بریزه.

ولی در این مورد باید با احتیاط رفتار کرد تا به عادت همیشگی تبدیل نشه، فقط اوایل کار برای تقویت مهارت استفاده بشه و بعدها به مرور کنار گذاشته بشه.

ممکنه با همین روشی که شما فرمودین به قدری اخت بشن که دیگه نتونن بدون آمادگی قبلی صحبتی بکنن. به نظرم بالا بردن اعتماد به نفس بهتر از هر روش دیگه ای می تونه جواب گو باشه.

موضوع قفل شده است