جمع بندی جزئیات قیام امام حسین (ع)

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
جزئیات قیام امام حسین (ع)

ما در کتابهای تاریخ معتبر شیعه خواندیم که قیام امام حسین به خاطر دنیا نبوده و انگیزه قیام ایشان امر به معروف و نهی منکر و اصلاح جامعه بوده. در بعضی از منابع تاریخی مثل تاریخ طبری و یا صحیح بخاری و ... در مورد شرح وقایع جنگ امام حسین (ع) مواردی ذکر میشه که با این گفته های شیعه نمیخونه.مثلا بعضی جا ها گفتن امام حسین بخاطر خلافت و منافع دنیوی مثل حکومت و یا رقابت با یزید برسر فردی بنام ارینب خواسته که با یزید جنگ کنه.و یا امام حسین به عمر سعد پیشنهاد بیعت با یزید رو میده. و یا امام حسین کاروانی رو که از یمن راهی بود رو قارت میکنه.بعضیا هم میگن جزئیات تاریخ اصلا این طور که ما فکر میکنیم نبوده و مار و به عدم مطالعه دقیق در جزئیات تاریخ متهم میکنند. میخوام بدونم چطور میشه مطمئن شد آنچه در منابع شیعه نوشته معتبرن نه چیزایی که منابع دیگه میگن.

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مقداد

Miss.Narges;880856 نوشت:
میخوام بدونم چطور میشه مطمئن شد آنچه در منابع شیعه نوشته معتبرن نه چیزایی که منابع دیگه میگن.

باعرض سلام و ادب

ضمن آرزوی قبولی عزاداری های شما،در پاسخ به این سوال باید عرض کنیم:
اولاً ما نمی گوییم همه آنچه در منابع شیعه آمده است قطعاً و یقیناً درست و معتبر است.چرا که در طول تاریخ برخی مطالب نادرست هم وارد منابع شیعی شده است و برخی از محققان ظاهراً بخاطر عدم توجه و دقت کافی برخی مطالبی را نقل کرده اند که واقعیت ندارد.

ثانیاً در مورد مطالب نقل شده در منابع اهل سنت،بخصوص موضوعاتی که بطور مستقیم با عقاید و باورهای شیعیان و سیره حکومتی ائمه شیعه(علیهم السلام) ارتباط دارد،انگیزه جدی از طرف حاکمان اموی و عباسی وجود داشته است تا امامان شیعه را شخصیتهایی دنیایی و دنیا طلب معرفی کنند تا از این راه جایگاه معنوی و پایگاه اجتماعی و مقبولیتی که بین مسلمانان داشته اند را خدشه دار کنند.لذا ما به مطالب نقل شده در منابع مخالفان شیعه با حساسیت و دقت نظر بیشتری نگاه می کنیم.
چرا که بخاطر همفکری محققان غیر شیعی با حاکمان اموی و عباسی که در دشمنی آنها با ائمه(علیهم السلام) شک و تردیدی وجود ندارد،جعل و بیان مطالب دروغ و ساختگی در کتابهایشان بسیار جدی و حساب شده وجود داشته و با کمی تحلیل و نقد و بررسی بی پایه و اساس بودن آنها روشن می شود.

البته این بدان معنا نیست که بطور صددرصد بگوییم همه مطالب اینگونه است نه بودند و هستند محققان و مورخان غیر شیعی که منصفانه به نقل گزارشات پرداخته اند.

بعنوان مثال در مورد موضوع رقابت امام حسین(علیه السلام) با یزید برای ازدواج با زنی بنام ارینب که شما هم بدان اشاره کرده اید،یک نقد و بررسی ساده ،ساختگی بودن آن را ثابت می کند:
درباره «ارینب» و ازدواج امام حسین(ع) با وی در برخی کتاب‌ها از جمله «الامامه و السیاسه» ابو محمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری مطالبی آمده است که به چند دلیل قابل اعتنا و اعتماد نبوده و ساختگی بودن آن روشن می شود:

1ـ در این ماجرا تصریح شده است که ابو درداء،از طرف معاویه مأمور خواستگاری از ارینب برای یزید شده است حال آنکه ابودرداء (عویمر بن عامر یا عویمر بن قیس) بنا بر نظر مشهور در زمان خلافت عثمان (31 ـ 321 یا 33) درگذشت. برخی وفات او را سال 38 یا 39 هجری دانسته‌اند( ابن عبدالبرّ،‌الاستیعاب، ج 3، ص 1229 ـ 1230؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج 4، ص 622؛ ابن اثیر الکامل، ج 3، ص 129.)

در حالی که داستان مذکور در اواخر سلطنت معاویه و زمانی رخ داد که معاویه، یزید را به عنوان جانشین خود معیّن کرده بود. قطعاً در آن زمان ابو درداء، در حال حیات نبود و سال‌ها از درگذشت وی سپری شده بود.

2ـ داستان در منابع تاریخی و حدیثی مشهور و کهن ذکر نشده است، در حالی که اگر رخ داده بود، با شهرت و کیفیتی که در داستان آمده، حتماً در منابع حدیثی یا تاریخی ذکر می‌شد. تنها کتاب مشهوری که آن را آورده «الامامه و السیاسه» است که برخی در انتساب آن به «ابن قتیبه» تردید جدی کرده‌اند.( دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 4، ص 459.)

3ـ در هیچ کدام از منابع شیعه و سنی ذکر نشده که امام حسین بعد از شهادت علی(ع) و رفتن به مدینه، در اواخر سلطنت معاویه، به عراق (کوفه) آمده باشد و مدت نسبتاً طولانی درنگ نموده تا در آنجا ازدواج نماید.

4ـ در داستان آمده که امام «ارینب» را سه طلاقه کرد، در حالی که از نظر مکتب اهل بیت(ع) سه طلاقه نمودن همسر در یک مجلس و بدون ازدواج مجدد با وی، ارزش ندارد و محقق نمی‌گردد.

5ـ در برخی منابع گفته شده: کسی که با وی ازدواج کرد، امام حسن است، که در این منابع، اشاره‌ای به اینکه امام او را طلاق داده، نشده است.( محمد بن ابی طالب حسینی کرکی، تسلیة المُجالس وزینة المَجالس، ج 2، ص 54 ـ 58.)
منبع مذکور، به جهات زیر، از اعتبار و ارزش مناسب برخوردار نیست:
کتاب مذکور، یعنی تسلیة المجالس و زینة المجالس هم اعتبار چندانی ندارد چرا که از منابع متأخر و غیر مشهور (حدود قرن ده هجری) است، نیز وضع نویسنده، از جهت نسب، تاریخ زندگی، محیط تربیتی، میزان اعتبار و علمیت، به صورت دقیق معلوم نیست.

بسم الله الرحمن الرحیم
اولا بسیاری از منابع شیعه برای خود شیعه مورد قبول نیست و انها را کذب می داند و حال به پرداختن به مسایل و کتب های اهل تسنن بسیار غیر معقولی است
دوما بسیاری از احادیث اهل سنت از ان رو که بر فروپاشی شیعه علم برداشته بودند از خود و از روی کینه و عداوت نوشته شده تا ان قیام بزرگ را از حالت معنویت دراورده و به حالت مادی سوق دهند
سوما سند حدیث بسیار مهم است و از نظر تشیع این احادیث معتبر نیست و افراد ان ثقه نیستند

جمع بندی

پرسش:
در منابع تاریخی شیعه و سنی مطالبی در مورد جزئیات قیام امام حسین(علیه السلام) نقل شده که با هم اختلاف دارند،مثلاً در منابع شیعه هدف از قیام امر به معروف بیان شده ولی در برخی منابع اهل سنت رقابت عشقی بین امام حسین(علیه السلام) و یزید برای زنی بنام ارینب علت قیام بیان شده است.حال ما چگونه به صحیت یکی از این گزارشات اطمینان پیدا کنیم؟

پاسخ:
اولاً ما نمی گوییم همه آنچه در منابع شیعه آمده است قطعاً و یقیناً درست و معتبر است.چرا که در طول تاریخ برخی مطالب نادرست هم وارد منابع شیعی شده است و برخی از محققان ظاهراً بخاطر عدم توجه و دقت کافی برخی مطالبی را نقل کرده اند که واقعیت ندارد.

ثانیاً در مورد مطالب نقل شده در منابع اهل سنت،بخصوص موضوعاتی که بطور مستقیم با عقاید و باورهای شیعیان و سیره حکومتی ائمه شیعه(علیهم السلام) ارتباط دارد،انگیزه جدی از طرف حاکمان اموی و عباسی وجود داشته است تا امامان شیعه را شخصیت هایی دنیایی و دنیا طلب معرفی کنند تا از این راه جایگاه معنوی و پایگاه اجتماعی و مقبولیتی که بین مسلمانان داشته اند را خدشه دار کنند.لذا ما به مطالب نقل شده در منابع مخالفان شیعه با حساسیت و دقت نظر بیشتری نگاه می کنیم.
چرا که بخاطر همفکری محققان غیر شیعی با حاکمان اموی و عباسی که در دشمنی آنها با ائمه(علیهم السلام) شک و تردیدی وجود ندارد،جعل و بیان مطالب دروغ و ساختگی در کتابهایشان بسیار جدی و حساب شده وجود داشته و با کمی تحلیل و نقد و بررسی بی پایه و اساس بودن آنها روشن می شود.

البته این بدان معنا نیست که بطور صددرصد بگوییم همه مطالب اینگونه است،چرا که بوده و هستند محققان و مورخان غیر شیعی که منصفانه به نقل گزارشات پرداخته اند.

بعنوان مثال در مورد موضوع رقابت امام حسین(علیه السلام) با یزید برای ازدواج با زنی بنام «ارینب» که شما هم بدان اشاره کرده اید،یک نقد و بررسی ساده ،ساختگی بودن آن را ثابت می کند:
درباره «ارینب» و ازدواج امام حسین(علیه السلام)با وی در برخی کتاب‌ها از جمله «الامامه و السیاسه» ابو محمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری مطالبی آمده است که به چند دلیل قابل اعتنا و اعتماد نبوده و ساختگی بودن آن روشن می شود:

1ـ در این ماجرا تصریح شده است که ابو درداء،از طرف معاویه مأمور خواستگاری از ارینب برای یزید شده است حال آنکه ابودرداء (عویمر بن عامر یا عویمر بن قیس) بنا بر نظر مشهور در زمان خلافت عثمان (31 ـ 32 یا 33) درگذشت. برخی وفات او را سال 38 یا 39 هجری دانسته‌اند(1)

در حالی که داستان مذکور در اواخر سلطنت معاویه و زمانی رخ داد که معاویه، یزید را به عنوان جانشین خود معیّن کرده بود. قطعاً در آن زمان ابو درداء، در حال حیات نبود و سال‌ها از درگذشت وی سپری شده بود.

2ـ داستان در منابع تاریخی و حدیثی مشهور و کهن ذکر نشده است، در حالی که اگر رخ داده بود، با شهرت و کیفیتی که در داستان آمده، حتماً در منابع حدیثی یا تاریخی ذکر می‌شد. تنها کتاب مشهوری که آن را آورده «الامامه و السیاسه» است که برخی در انتساب آن به «ابن قتیبه» تردید جدی کرده‌اند.(2)

3ـ در هیچ کدام از منابع شیعه و سنی ذکر نشده که امام حسین(علیه السلام) بعد از شهادت علی(علیه السلام) و رفتن به مدینه، در اواخر سلطنت معاویه، به عراق (کوفه) آمده باشد و مدت نسبتاً طولانی درنگ نموده تا در آنجا ازدواج نماید.

4ـ در داستان آمده که امام «ارینب» را سه طلاقه کرد، در حالی که از نظر مکتب اهل بیت(ع) سه طلاقه نمودن همسر در یک مجلس و بدون ازدواج مجدد با وی، ارزش ندارد و محقق نمی‌گردد.

5ـ در برخی منابع گفته شده: کسی که با وی ازدواج کرد، امام حسن(علیه السلام) است، که در این منابع، اشاره‌ای به اینکه امام او را طلاق داده، نشده است.(3)

منبع مذکور، به جهات زیر، از اعتبار و ارزش مناسب برخوردار نیست:
کتاب مذکور، یعنی «تسلیة المجالس و زینة المجالس» هم اعتبار چندانی ندارد چرا که از منابع متأخر و غیر مشهور (حدود قرن ده هجری) است، نیز وضع نویسنده، از جهت نسب، تاریخ زندگی، محیط تربیتی، میزان اعتبار و علمیت، به صورت دقیق معلوم نیست.

پی نوشت ها:
(1). ابن عبدالبرّ،‌الاستیعاب، ج 3، ص 1229 ـ 1230؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج 4، ص 622؛ ابن اثیر الکامل، ج 3، ص 129.
(2). دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج 4، ص 459.
(3). محمد بن ابی طالب حسینی کرکی، تسلیة المُجالس وزینة المَجالس، ج 2، ص 54 ـ 58.

 

موضوع قفل شده است