اگر مشكلات امانت رو بريده بخون!
تبهای اولیه
اگر مشكلات امانت رو بريده بخون!
همان گونه که دام مشکلات را سر راه انسان نهاده اند، راه گریز از آنها را نیز به او آموخته اند. این راه حلها به صورتهای گوناگونی پیش پای آدمی نهاده میشود که از جمله آنها الهام به دل است، که البته این حال زمانی دست میدهد که امید آدمی از همه جا جز خداوند بریده باشد.
روزی بر دلم خطور کرد که حضرت نوح (ع) درهنگامی که کار تبلیغ بر او گران آمد و مردم را میدید که در کفر و انکار سخت مقاومت میکنند، عرضه داشت: «ربّ اِنّی مغلوب فَانْتَصِر؛ پروردگارا، من توان خود را از دست دادهام، پس تو از من دست گیری نما»
و نیز به یاد حضرت موسی (ع) افتادم که در آن صحرا پس از آب دادن گوسفندان دختران شعیب (ع)، برای استراحت زیر درختی نشست و گفت: «رَبِّ اِنّی لِما اَنْزَلْتَ اِلَی مِنْ خَیر فَقیر؛ خداوندا، من به هر خیری که بر من فرو فرستی سخت نیازمندم»، و منظورش غذا و لقمه نانی بود که گرسنگی خود را برطرف سازد.
یک سال گذشت، تا روزی در کتاب شریف بحارالانوار دعایی از شرح مرحوم علامه مجلسی به چشمم خورد که در واقع شرح حال من بود:
«خداوندا، بسا بندهای که تو را صدا زد: رَبِّ اِنّی مَغْلوب فَانْتَصِر، و تو از باب یاری او درهای آسمان را با فرستادن باران سیل آسای خود گشودی، از زمین چشمههایی جوشاندی، آب آسمان و زمین برای گشایش کار وی بر آنچه مقدّر شده بود به هم پیوست، و او را از باب کفایت خود بر کشتی نجات برنشاندی. پروردگارا، من نیز مغلوبم، پس یاری خود را برسان (سه بار)، بر محمد و آل محمد درود فرست و بر من نیز از باب یاری خود درهای آسمان را به باران رحمت خود بگشا و چشمههای یاری خود را از زمین بجوشان تا آب گشایش کار من نیز بر آن چه مقدر شده به هم پیوندد و مرا نیز بر کشتی نجات برنشان …».
http://armandaily.ir/?News_Id=8085
نقل قول:
در طول یک سال اخیر، در اثر تجدید بنای منزل، گرفتار بدهیهای سنگینی در حدّ امور اقتصادی و شرایط زندگانی خاص خود شدم. تهیه پول از یک سو، انجام تعهدات و قراردادهای کاری نظیر ترجمه و ویرایش و … از سوی دیگر به صورت کلاف سردرگمی درآمده بود. خلاصه، گاهی کار بسیار بر من سخت میشد و پریشانی خاطر عجیبی به من دست میداد.
روزی بر دلم خطور کرد که حضرت نوح (ع) درهنگامی که کار تبلیغ بر او گران آمد و مردم را میدید که در کفر و انکار سخت مقاومت میکنند، عرضه داشت: «ربّ اِنّی مغلوب فَانْتَصِر؛ پروردگارا، من توان خود را از دست دادهام، پس تو از من دست گیری نما»
و نیز به یاد حضرت موسی (ع) افتادم که در آن صحرا پس از آب دادن گوسفندان دختران شعیب (ع)، برای استراحت زیر درختی نشست و گفت: «رَبِّ اِنّی لِما اَنْزَلْتَ اِلَی مِنْ خَیر فَقیر؛ خداوندا، من به هر خیری که بر من فرو فرستی سخت نیازمندم»، و منظورش غذا و لقمه نانی بود که گرسنگی خود را برطرف سازد.
نقل قول:
از این رو به نظرم رسید که در قنوت نمازها و در سجده آخر نماز این دو آیه را بخوانم، شاید خداوند گشایشی در کارم پدید آورد. خدا را گواه میگیرم که با خواندن این دو آیه در نمازها از عمق دل، مشکلاتم هر یک به هنگام خود به طرز معجزه آسایی حل میشد؛ و هنوز نیز به خواندن این دو آیه در نمازها ادامه میدهم.
یک سال گذشت، تا روزی در کتاب شریف بحارالانوار دعایی از شرح مرحوم علامه مجلسی به چشمم خورد که در واقع شرح حال من بود:
«خداوندا، بسا بندهای که تو را صدا زد: رَبِّ اِنّی مَغْلوب فَانْتَصِر، و تو از باب یاری او درهای آسمان را با فرستادن باران سیل آسای خود گشودی، از زمین چشمههایی جوشاندی، آب آسمان و زمین برای گشایش کار وی بر آنچه مقدّر شده بود به هم پیوست، و او را از باب کفایت خود بر کشتی نجات برنشاندی. پروردگارا، من نیز مغلوبم، پس یاری خود را برسان (سه بار)، بر محمد و آل محمد درود فرست و بر من نیز از باب یاری خود درهای آسمان را به باران رحمت خود بگشا و چشمههای یاری خود را از زمین بجوشان تا آب گشایش کار من نیز بر آن چه مقدر شده به هم پیوندد و مرا نیز بر کشتی نجات برنشان …».
http://armandaily.ir/?News_Id=8085
برچسب: