فرقه‌هاي مجوس

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فرقه‌هاي مجوس

با سلام
در مجله صباح مي خوانيم زرتشت بنيان گذار آيين مجوس نبوده و اين آيين توسط پيامبر ديگري تبليغ شده است. به تعبير ديگر، آيين مجوس، پيامبري غير از زرتشت و كتابي غير از اوستا داشته است و دو آيين مجوس و زرتشت مترادف هم نيستند.

.[1]
مترادف نبودن مجوس و زرتشت در ديگر منابع نيز پذيرفته شده است چنانكه مؤلف تاج العروس مي نويسد:
مجوس بر وزن صبور مردي بود با گوش هاي كوچك كه براي ملت مجوس ديني وضع كرد و مردم را به آن فراخواند، و مجوس غير از زردشت است.
زيرا زردشت بعد از ابراهيم بوده در صورتي كه مجوس دين قديم است و زردشت بعدها آن را تجديد كرده و تغييراتي در آن داده است. كلمه مجوس معرب منج گوش است.[2]
بسياري از مردم دين زرتشت را با ساير اديان ايران باستان اشتباه مي گيرند و اين در حالي است كه مي توان اديان باستان را به دو گروه و يا بهتر بگوييم به دو دين دسته بندي كرد: 1. ثنويه 2. مجوسيت.
كه اين دو دين باستان داراي شعب و فرقه هايي است كه به عنوان مثال از شعبات و فرقه هاي ثنويه مي توان به 1. مانويه 2. مزدكيه 3. ديصانيه 4. مرقوينه 5. كينويه اشاره كرد و از فرق و شعبات دين مجوسيت مي توان به: 1.كيومرثيه 2. زروانيه 3. مسخيه 4. زرادشتيه به شرح زير اشاره كرد.

كيومرثيه:[3] اين فرقه از مذاهب قديم ايران است كه به اصحاب كيومرث معروفند و به دو اصل يزدان و اهرمن معتقدند و مي گويند: يزدان ازلي قديم و اهرمن محدث و مخلوق است و سبب خلق اهريمن اين است كه يزدان با خود فكر كرد كه اگر مرا منازعي (دشمني) بود چگونه بود؟ پس از اين فكر ظلمت به وجود آمد و اهرمن ناميده شد.
و به شر و فتنه و فساد و فسق و ضرر و اضرار سرشته شده بود و بر نور خروج كرد و با او در سرشت و كردار مخالف بود؛ جنگي ميان سپاه روشني و سپاه ظلمت در گرفت، پس از فرشتگان ميانجي گري كردند، پس يزدان و اهرمن مصالحه كردند بر اين كه عالم سفلي براي هفت هزار سال به تمامي در اختيار اهرمن باشد، سپس آن را رها سازد و به روشني واگذار كند. و اهرمن همه كساني را كه پيش از صلح وجود داشتند، نابود و هلاك كرد سپس مردي كه كيومرث و حيواني كه گاو ناميده مي شدند، را كشت؛ از محل فروافتادن مرد ريواسي رست و از اصل ريواس مردي كه مشي و زني كه مشيانه ناميده مي شدند، خارج شدند و آن دو والدين بشر هستند. و از جاي افتادن گاو، گوسفندان و ساير حيوانات رستند. و انسانها را در حالي كه روح بودند و جسم نداشتند يزدان مخير كرد ميان اين كه آنها را از جهان اهريمن بيرون ببرد و اين كه بدانها تن بپوشاند و با اهريمن جنگ كنند.
پس آنها پوشيدن تن و جنگ با اهريمن را برگزيدند، بدين شرط كه آنها را از طرف روشني ياوري و پيروزي بر سپاهيان اهريمن نيك و فرجامي باشد و هنگام پيروزي بر اهريمن و نابود كردن سپاهيان او رستاخيزي باشد پس آنچه در پيش گفتيم سبب آميختگي است و اين سبب رهايي روشني از تاريكي است.[4]

ادامه دارد....!!

دوست گرامی مجوس را تعریف کن !!!!؟؟؟؟؟

بعدشم ربط به زرتشت !؟ََُ

2. زروانيان: اين فرقه از مجوسيان زمان را زروان مي نامند كه منشاء هستي است.
و معتقدند كه زروان براي مدت هزار سال قرباني كرد كه صاحب فرزند شود. در اين هنگام شك كرد كه آيا قرباني كردن سودي دارد يا ندارد.
همين باعث شد كه خودش يا زنش (بنا به روايات مختلف) صاحب دو فرزند شود: هرمز و اهريمن، هرمز بابت قرباني كردنش و اهريمن بابت شك كردنش. از اين زمان نبردي به مدت دوازده هزار سال ميان هرمز و اهريمن در مي گيرد دوازده هزار سال به چهار دوره سه هزار ساله تقسيم مي شود در سه هزار سال نخست هرمز آفريده هاي خود را به صورت مينوي؛ يعني بدون جسم، مي آفريند در آغاز سه هزار سال دوم اهريمن حمله مي كند؛ ولي شكست مي خورد و در تمام مدت سه هزار سال دوم اهريمن آفريده هاي خود را مي آفريند در اين دوره هرمز آفريده هاي مادي را مي آفريند در سه هزار سال سوم اهريمن آفريده هاي خود را با آفريده هاي هرمز مخلوط مي كند در آغاز سه هزار ساله چهارم زردشت متولد مي شود و دين زردشتي را مي آورد در پايان سه هزار سال چهارم اهريمن ناكار مي شود و هرمز و آفريده هاي او براي هميشه از دست اهريمن رها مي شوند.[5]

مسخيه: متأسفانه هر چه گشتيم نتوانستيم مطلبي در رابطه با آرا و عقايد اين فرقه پيدا كنيم.
زرداشتيه: پيروان زرتشت را نامند كه نام پدرش پوروشسب يعني دارنده اسب پير، نام مادرش دغدو يعني دوشنده گاو ماده و نام خاندان وي سپيتمه يعني سپيد نژاد بود.
معروف آن است كه وي ايراني و اهل آذربايجان بوده است و محل برانگيختگي او را كوهي نزديك درياچه اروميه مي دانند.[6]

ادامه دارد....!!

madanchi11;88012 نوشت:
دوست گرامی مجوس را تعریف کن !!!!؟؟؟؟؟ بعدشم ربط به زرتشت !؟ََُ


باسلام به دوستان و كسب اجازه از رضاي عزيز
دوست عزيز مجوس به قوم آتش پرست گفته مي‏شود كه از پيروان و تابعان زرتشت مي‏باشند و به فارسي آنان را گبر نامند.(1)

آن‏ها قائل به دو مبدء نور و ظلمت و يزدان و اهريمن بوده‏اند.(2) و فرقه‏اي از ثنويه‏اند كه قائل هستند كه فاعل همه خوبي‏ها و خيرها يزدان است و فاعل همه بدي‏ها و شرها اهريمن.(3) بر اين اساس، مجوس و مجوسيان به پيروان زرتشت اطلاق مي‏گردد.

در دايرة المعارف فارسي آمده است: "در كتاب ملل و نحل شهرستاني كلمه مجوس، به معناي اعم، به پيروان زرتشت اطلاق شده و مجوس عنوان كلي معتقدان به دو اصل نور و ظلمت شناخته شده است. شهرستاني مجوس را به سه گروه (و در واقع چهار) فرقه بزرگ تقسيم كرده است: 1 - كيومرثيه 2 - زروانيه 3 - زرتشتيه.

آن گاه از جمله مجوس زرتشتيه فرقه بافريديه را ذكر كرده است كه در واقع بايد آن را از جمله فرقه‏هاي اصلي مجوس شمرد نه از زرتشتيان بخصوص (4) مفسران و دانشمندان اسلامي در اين كه مجوسيان اهل كتاب هستند يا نه؟ اختلاف نظر دارند. برخي، آنان را از اهل كتاب ندانسته و پيامبر آنان را كه زرتشت باشد، مدعي نبوت شمرده‏اند.(5)

برخي ديگر مجوسيان را اهر كتاب دانسته و براي آنان پيامبري را قائل شده‏اند. از آيه 22 سوره حج استفاده مي‏شود كه مجوسيان نيز اهل كتاب هستند: "ان الذين آموا و الذين هادوا و الصابئين و النصاري و المجوس و الذين اشركوا ان اللَّه بمإ؛ ّّ يفصل بينهم يوم القيامه؛(6) كساني كه ايمان آورده‏اند و يهود و نصاري و صابئاو مجوس و مشركان خداوند در ميان آن‏ها روز قيامت داوري مي‏كند".

از اين كه خداوند مجوس را در برابر مشركان قرار داده است، استفاده مي‏شود كه مجوس اهل كتاب است: "واژه مجوس فقط يك بار در قرآن مجيد در همين آيات مطرح شده و با توجه به اين كه در برابر مشركان و در صف اديان آسماني قرار گرفته‏اند چنين بر مي‏آيد كه آن‏ها داراي دين و كتاب و پيامبري بوده‏اند".(7)

علامه طباطبايي در ذيل آيه 17 سوره حج مي‏نويسد: "و مراد به مجويس قوم معروفي هستند كه به زرتشت گرويده، كتاب مقدسشان (اوستا) است"(8)

پي نوشت‏ها:
1 - ر. ك: لغت نامه دهخدا، ج 12، ص 17953 و معارف و معاريف، ج 9، ص 127.
2 - تفسير نمونه، ج 14، ص 43 - 44 و مرتضي مطهري، عدل الهي، ص 80 - 81.
3 - لغت نامه دهخدا، ج 12، ص 17953 و ترجمه الميزان، ج 14، ص 532.
4 - دايرة المعارف فارسي، ج 3، ص 2666.
5 - همان.
6 - حج(22) آيه 17؛ تفسير نمونه، ج 14، ص 44 - 46 و ترجمه الميزان، ج 14، ص 530 - 532.
7 - تفسير نمونه، ج 14، ص 44.
8 - ترجمه الميزان، ج 14، ص 532.

سلام بحث خوبي مطرح كرديد.ممنونم :Gol:
من در مورد اين بحث اسمي به نام جاثليق همه شنيدم حالا اين جاثليق چه كسيه و چه فرقي با مجوسيان و مسيحيان داره؟

ابوتراب;88115 نوشت:
سلام بحث خوبي مطرح كرديد.ممنونم :gol:
من در مورد اين بحث اسمي به نام جاثليق همه شنيدم حالا اين جاثليق چه كسيه و چه فرقي با مجوسيان و مسيحيان داره؟

با سلام
دوست گرامی جاثليق نام یکی از علمای مسیحی میباشد و مربوط به مجوسیان نمیشود ! مناظره ای با امام رضا (ع )دارند که در جای خود بسیار شنیدنیست !!!

با سلام به ابوتراب عزيز
دوست خوبم همانطور كه رضاي عزيز فرمودند جاثليق يكي از علما و دانشمندان مسيحي است , كه امام هشتم (ع)در بصره با او به بحث و گفت گونشست و با تورات و انجيل او را مجاب كرد.(1)

از علما و دانشمندان اهل كتاب بود كه امام رضا7با زبور داوود با او به بحث و گفت گونشست و در پايان رأس الجالوت گفت : اي فرزند پيامبر! اگر رياستي كه من بر يهود دارم نبود, به پيامبر اسلام ايمان مي آوردم .(2)

جاثليق در لغت به معناي قاضي مسيحيان , رئيس آنان , اسقف , عالم و عابد آمده است . پس جاثليق لقب است براي عنوان هاي مذكور, مانند كسري كه لقب پادشاهان ايران بوده است .(3)

بنابراين جاثليق عالِم مسيحي يا استقف بوده است و يا كاردينال . رأس الجالوت از عالمان يهود است , اما مجوس تابع زرتشت اند. وي پيغمبر ايرانيان بوده است , كه نام رهبران مذهبي آنان مي باشد.

پـاورقي
1.بحارالاءنوار, ج 49 ص 77و 78
2.همان .
3.لغت نامهء دهخدا.
.

درباره زمان زردشت نيز اختلاف است و زمان وي حتي به 6000 سال قبل از ميلاد نيز برده شده است.
امّا بر اساس نظريه مشهور، وي در سال 660 قبل از ميلاد به دنيا آمد و در سال 630 قبل از ميلاد (در سن 30 سالگي) به پيامبري مبعوث شد.
وي در سال 583 ق . م در سن 77 سالگي در آتشكده اي در بلخ (افغانستان) توسط لشكر قومي مهاجم به قتل رسيد.
در آيين زردشت سه اصل عملي گفتار نيك، پندار نيك، كردار نيك وجود دارد.
احترام به آتش به عنوان يكي از مظاهر خداي روشنايي و افروخته نگه داشتن آن و انجام مراسمي خاص در اطراف آن در معابدي به نام آتشكده مشخصترين ويژگي اين آيين است.
همچنين آباداني، كشاورزي دامداري و شهرنشيني مورد ستايش قرار گرفته است.
احترام به حيوانات، مخصوصاً سگ و گاو، خوشرفتاري با مردم نيز جايگاهي ويژه دارد. همچنين برخي از آداب و رسوم سرزمين ما از قبيل مراسم چهارشنبه سوري و سوگند خوردن به روشنايي چراغ و چيزهاي ديگر با تعاليم زردشتي ارتباط دارد.
كتاب آسماني زردشتيان اوستا نام دارد كه به معناي اساس و بنيان و متن است. اين كتاب به خط و زبان اوستايي نوشته شده است كه به ايران باستان تعلق دارد و با زبان پهلوي و سانسكريت همريشه است.[7]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1.آشنايي با اديان بزرگ، حسين توفيقي.
2. تاريخ اديان و مذاهب جهان، عبدالله مبلغي.
3.دين ها و كيشهاي ايراني.
4. مجله صباح شماره 8 ـ 7، مقاله زرتشت، رسول رضوي.

[1] . رضوي، رسول، مجله صباح، شماره 8 ـ 7، ص 119.
[2] . همان؛ مرتضي حسيني، سيد محمد، تاج العروس، تحقيق محمد الطناحي، دار الهدايه، 139ق، ج 16، ص 495.
[3] . راهار بروكر، اصحاب المقدم الاول، ترجمه كريستن سن، ص276؛ ژيماره ـ مونو، نمونه هاي نخستين انسان و نخستين شهريار، ترجمه احمد تفضيلي و ژاله آموزگار، ج1، ص99، متن فرانسه، ج78، 1.
[4] . دين ها و كيشهاي ايراني، ص 28 ـ 26.
[5] . همان، ص 65 ـ 64.
[6] . توفيقي، حسن، آشنايي با اديان بزرگ، فصل 6.
[7] . مبلغي آباداني، عبدالله، تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج1، فصل آيين زرتشت.

تشکر از آقا رضا کارشناس محترم !!!!

ولی زرتشت چه ربطی به مجوس داره !!! شما زدید فرقه !!!!!!؟

madanchi11;88381 نوشت:
تشکر از آقا رضا کارشناس محترم !!!!

ولی زرتشت چه ربطی به مجوس داره !!! شما زدید فرقه !!!!!!؟

[=verdana]با سلام
به جناب معدنچی
اگر در تاپیکهای که در ارتباط با زرتشتیان در سایت گذشته شده دقت کنید جواب شما کامل داده شده !!
اما چون سوال کردید بنده اشاره ای به این مطلب میکنم!
[=verdana]بر اساس نظریة جدید دین عمومی ایرانیان کهن و به تعبیر دیگر دین مادر در فلات ایران، «آیین مجوس»‌ بوده است که در طول تاریخ تغییر و تحولات و شاخه‌های متعددی پیدا کرده است.
یکی از این شاخه‌ها «آیین زرتشت» بوده که توسط زرتشت تبلیغ می‌شده، ولی همین شاخه هم بعدها تغییر و تحولات فراوانی به خود دیده[1] و با به قدرت رسیدن دولت ساسانی تنها قرائتی خاص از آیین زرتشت رسمیت یافته و مورد حمایت این دولت قرار گرفته است و زرتشتیان امروزی با کمی تغییر و تحول ادامه‌دهندگان سنت زرتشتی‌ همان قرائت خاص هستند و نمی‌توان آنها را نماینده آیین زرتشت که از سوی زرتشت تبلیغ می‌شده یا آیین مجوس که دین عمومی و اصلی ساکنین فلات ایران بوده است به حساب آورد.

[=verdana]ادله این نظریه را می‌توان در موارد ذیل، چنین خلاصه کرد:

[=verdana]1ـ‌ روایات اسلامی بین آیین مجوس و آیین زرتشت فرق می‌گذارند.
به عنوان مثال امام صادق(ع) در پاسخ فردی که سئوال می‌کند آیا «زرتشت»‌پیامبر مجوس بوده، می‌فرماید: «زرتشت در میان مجوس با زمزمه آمد و ادعای نبوت کرد و عده‌ای از آنان به او ایمان آورده و عده‌ای او را انکار کرده و بیرونش کردند تا اینکه در بیابان طعمة درندگان شد.»[2]
:Sham:

[=verdana]در حالی که در روایتی دیگر امام(ع) کشته شدن پیامبر مجوس و سوخته شدن کتابش را توسط مردم دانسته و نام او را جاماسب معرفی می‌کند و می‌فرماید: «مجوس پیامبری داشت که او را کشتند و کتابش را سوزاندند.
او کتابی که در پوست دوازده هزار گاو نوشته بود را به میان آنان آورد و به او جاماسب گفته می‌شد.[3]»
بنابر مفاد این حدیث، می‌توان گفت که نام مجوس از جاماست اخذ شده و این کتاب ربطی به اوستای فعلی نداشته و تطبیق این روایت و احادیث همگون بر کتاب اوستایی که ادعا شده در دوره هخامنشی، بوده و در حمله اسکندر سوخته ادعایی بی‌دلیل است.

[=verdana]3ـ از میان نویسندگان اسلامی مؤلف «تاج العروس» به خوبی بین آیین مجوس و آیین زرتشت فرق گذاشته و می‌نویسد: «مجوس بر وزن صبور مردی بود که گوش‌های کوچک که برای ملت مجوس دینی وضع کرد و مردم را به آن فرا خواند، به طوری که بعضی‌ها گمان کرده‌اند آن «زردشت» فارسی نیست؛ زیرا زردشت بعد از ابراهیم بوده در صورتی که مجوس دین قدیم است و زردشت بعدها آن را تجدید کرده و تغییراتی داده است کلمه مجوس معرب «منج گوش» است»[4]
[=Verdana][1] ـ‌ برخی از نویسندگان، ملل و نحل مانویه، مزدکیه، دیصانیه، مرقونیه و کینوبه را از شاخه‌های آیین زرتشت شمرده‌اند. همچنین ر.ک: عبدالله رازی، تاریخ کامل ایران، ص 108-112.
[=Verdana] [2] ـ علامه محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 10 ، ص 179 چاپ بیروت.
[=Verdana] [3] ـ شیخ محمدبن حسن طوسی، التهذیب، ج6، ص 175؛‌ شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج29، ص222 در برخی از احادیت نام کتاب جاماسب ذکر شده در برخی نام پیامبر مجوس «اماست» آمده است؛ ر.ک: وسایل الشیعه ، کتاب جهاد، باب 49، ح 3 و 5.
[=Verdana] [4] ـ سید مرتضی حسینی، تاج العروس، تحقیق محمد الطناحی، ج 16، ص495. مؤلف مستدرک سفینه البحار هم زرتشت را مدعی نبوت معرفی می‌کند که در اواخر هخامنشیان ظهور کرده است. (ر.ک: علی نمازی، مستدرک سفینة البحار، ص 198.)

موضوع قفل شده است