افراط و تفریط در اصول و اصلاح ، خطری مهم برای انقلاب

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
افراط و تفریط در اصول و اصلاح ، خطری مهم برای انقلاب

بنام خدا

الف) قبل از شروع عرایضم ، بگم که بحث بنده نقد اصولگرایی یا اصلاح طلبی نیست. (گر چه مرتبط هست)
لذا استفاده از این دو واژه در کلام ، شما عزیزان رو به اشتباه نندازه. لطفاً با دید وسیع به مطالب نگاه کنید

ب) همچنین این تاپیک ، جسارت به زحمات افراد دلسوز و یا نادیده گرفتن بسیجیان دیندار نیست
بلکه هدف بیان برخی ایرادها و کج کاری هاست

چند سال پیش در زمان انتخابات ریاست جمهوری ، بحث اصولگرایی و اصلاح طلبی داغ تر از همیشه به راه افتاد. در این بین ، رهبر انقلاب امام خامنه ای ، نکته ای فرمودن که جای تأمل بسیار داشت. ایشون فرمودن ویژگی بارز رئیس جمهور منتخب باید این باشه: اصولگرای اصلاح طلب!

از این ترکیب ، سه نوع برداشت به اذهان متبادر شد:

1 - رهبری گویا متوجه نیستن که این دو جناح کلاً با هم درگیر هستن و حتی ترکیب این دو واژه هم ممکن نیست ، چه برسه به ترکیب خود این دو جناح!!!
(نگاه جناحی به دین)

2 - منظور رهبر این بود که رئیس جمهور جدید باید خصوصیات هر دو گروه اصولگرا و اصلاح طلب رو با هم داشته باشه
(نگاه ظاهری و التقاطی به دین)

ولی هر دو برداشت از سخن ایشان اشتباه بود. برداشت صحیح ، برداشت سوم بود:

3 - منظور رهبر این بود که اصلاً این دو واژه از هم جدا نیستن! بلکه اینها دو لبه از یک شمشیر هستن. شمشیری به نام بصیرت دینی
(نگاه عمیق و صحیح به دین)

با این توضیح ، بهتر میشه مطلب این تاپیک رو باز کرد
فرمایش رهبر گر چه در باب انتخابات بیان شد ، اما کاملاً قابل تعمیم به مسائل مشابه است. دیگه شنونده باید زیرک باشه و خودش تا انتها رو بخونه
در سایر مسائل دینی هم چنین ترکیب هایی وحود داره که متاسفانه اکثر ماها کمتر با اونها آشنا هستیم. یا اینکه میدونیم ولی بهشون عمل نمی کنیم

امام علی (ع) این دو لبهء شمشیر رو به زیبایی نشان دادند: شدت در خیبر و سکوت در غصب خلافت
بعد فرزندان ایشان به خوبی همین کار رو تکرار کردند:
نجنگیدن امام حسن(ع) و جنگ امام حسین(ع)
در قرآن هم به وجود این دو لبه در وجود مؤمن اشاره شده:
اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم
در نظام خانواده هم چنین مسئله ای در دین داریم: زن باید در بیرون باحیا ، اما در خانه و برای شوهر بی حیا باشد

پس در حقیقت ترکیب اصولگرای اصلاح طلب در فرمایش رهبری یعنی اینکه:
مؤمن باید اصلِ اصلاح را بفهمد (اصولگرا باشد) و اصلاح طلبی کند برای احیای اصول (اصلاح طلب باشد)

شاید یکی از مهمترین دلایل اینکه الان دیگه خیلی کمتر بسیجیِ متعهد می بینیم ، عدم دقت به همین موضوع هست که رهبری در قالب اون واژه بیان کردن. ما این دو واژه رو جدای از هم در نظر گرفتیم (یا با نگاه جناحی یا با نگاه ظاهری)

در نگاه ظاهری فکر کردیم که باید هر دو رو با هم داشته باشیم. یعنی یه بار این طرفی باشیم و یه بار اون طرفی!!!

در نگاه جناحی هم این دو رو متضاد فرض کردیم به این معنا که برای رسیدن به هر کدوم از این دو ، باید از اون یکی دور بشیم و نتیجه گرفتیم پس هر کدوم رو انتخاب کردیم ، باید در مقابل اون یکی وایسیم!

در نتیجه جامعه دچار دو دستگی شد:

عده ای گفتن همه چیز خوبه و هیچ مشکلی نیست!
عده ای گفتن هیچ چیز خوب نیست و ایران سراسر مشکل است!

عده ای گفتن فقط خودمون و دیگر هیچ!
عده ای گفتن فقط دیگران و خودمان هیچ!
("دیگر" یعنی سایر کشورها ، سایر عقاید و سایر تفکرها)

عده ای گفتن هر چیز نو و جدیدی بد است!
عده ای گفتن هر چیز سنتی و قدیمی بد است!

عده ای افراط رو اعتقاد معنا کردن!
عده ای تفریط رو
اعتدال معنا کردن!

و اینطور شد که با افراط و تفریط در اصول و اصلاح ، اعتقاد حقیقی و اعتدال حقیقی گم شد. دو خصوصیتی که در بسیجیان متعهد وجود داشت