مرگ نابودی است

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مرگ نابودی است

[=&quot]سلام [/]

[=&quot]عجله نکنید اول متن را بخوانید [/]

[=&quot]خیلی ها می پندارند مرگ نابودی است و ماهم می گوییم بله نابودی است اما به چه معنا ؟[/]

[=&quot]نابودی نه به معنای مصطلح آن که وجود انسان با مرگ از بین برود [/]

[=&quot]بلکه به معنای :[/]

[=&quot]نابودی یک خیال خام در مورد استقلال وجودی انسان [/]

[=&quot]یعنی وقتی انسان می میرد تصور آن انسان مستقل نابود می شود و بجایش یافتن انسانی است که سراپای وجودش تعلق به حق تعالی است [/]

[=&quot]پس در مرگ یک نابودی واقعی است و آن نابودی تصوری است که تمام دوران زندگی دنیایی ما را پرکرده است لذا آن انسان حقیقتا از بین میرود چون آن انسان به وصف استقلالش شناخته می شد و الان خبری از آن انسان مستقل نیست چیزی مثل سایه که اورا یک موجود مستقل دارای دست و پا و حرکت بدانی و بعد متوجه شوی که نه او سایه بوده و همه چیزش مال صاحب سایه بوده است .[/]

[=&quot]حال اگرآنکس که مرد اهل ایمان و محبت است که از نابودی این تصور خام به اوج عشق میرسد یعنی به وصل حق می رسد و اگر اهل کفر و نفاق و دشمنی با خدا بود از نابودی خود خیالیش در حق تعالی به عذاب دردناکی مبتلا می شود .
موفق در پناه حق:Gol:

[/]

سلام
جناب حامد همه ما که پیرو دین الهی هستیم ، برایمان بدیهی و یقینی است که آدم با مردن از بین نمیره فقط یک انتقال و آزاد شدن از قفس هست.... کاش به مباحث نظری تری می پرداختید.

نابودی خیال؟ آن خیال که از اول وجود نداشت که حالا بخواد نابود بشه؟ آن خیال چون مطابق با واقعیت نبود ، بنابراین سهمی از وجود هم نداشت. اصلاً کلمه خیال اینجا درسته؟ یا باید بگیم توهم؟ چون خیال به چیزی میگن که تصویری را که بوسیله درک حسی از یک شی داریم، پس از قطع ارتباط حسی با شیء ، برای ما محفوظ نگه می داره.

سلام و عرض ادب خدمت حامد گرامی
دوست عزیز در تاپیک دیگری راجع به مرگ از شما سوالی کردم که استنباط دیگری از سوال را کردید:
دو هفته قیل تاپیک: مرگ.................
متحیر پست 7:
سلام و عرض ادب خدمت دوستان گرامی
اگر طراحی آفرینش حیات با شما بود
شما برای اینکه آفرینشی بی بدیل داشته باشید حیات را چگونه طراحی میکردید؟


حال واضح تر و روشنتر سوال میکنم

بزرگترین نعمت الهی برای حیات چیست؟

متشکرم

یاقوت احمر;78443 نوشت:
نابودی خیال؟ آن خیال که از اول وجود نداشت که حالا بخواد نابود بشه؟ آن خیال چون مطابق با واقعیت نبود ، بنابراین سهمی از وجود هم نداشت. اصلاً کلمه خیال اینجا درسته؟ یا باید بگیم توهم؟ چون خیال به چیزی میگن که تصویری را که بوسیله درک حسی از یک شی داریم، پس از قطع ارتباط حسی با شیء ، برای ما محفوظ نگه می داره.

سلام یاقوت جان
خیال و توهم از لحاظ لغوی زیاد با هم فرقی ندارند . از لحاظ علم روانشناسی فلسفی وهم مرتبه نازله عقل است و خیال پایینتر از آن قرار می گیرد . منظور ما از خیال یک برداشت غیر واقع بینانه از حقیقت خود است یعنی خود را مستقل انگاشتن .
اتفاقا از نظر حقیر این بحث خیلی مهمه بخش عمده ای از تلاشهای عملی و علمی ما در وادی دین صرف رفع این خیال یا به اصطلاح شما توهم می شود . که البته بسیاری موفق به انجام آن نمی شوند و با همین تصور غلط از این عالم کوچ می کنند و عمده رنج و عذابشان در آن عالم هم برای رفع این توهم و خیال است .

متحیر;78451 نوشت:
بزرگترین نعمت الهی برای حیات چیست؟

سلام جناب متحیر
سوالتان باز هم برایم روشن نیست . اگر منظورتان از طرح سوال تغییر بحث از مرگ به حیات است که باید عرض کنم از نظر ما انسان با مرگ نمی میرد بلکه زنده تر می شود . در یک نظر کلی به سیر وجودی انسان مرگ یکی از مراحل و مقاطع حساس در حیات اوست که از جسم رها می شود . این از جسم رها شدن یعنی یک پله بسیار بزرگ در حیات بالا رفتن
موفق در پناه حق
:Gol:

سلام و عرض ادب خدمت حام گرامی

سوال را اینطور میگویم
علت تعالی و پویایی و حرکت حیات چیست؟
یعنی آنچه موجب تداوم حیات میشود چیست؟
متشکرم

متحیر;78486 نوشت:
علت تعالی و پویایی و حرکت حیات چیست؟ یعنی آنچه موجب تداوم حیات میشود چیست؟

سلام
جسم و جان در حیات و پویایی آن متفاوتند . هریک با غذای خود حیاتشان استمرار یافته و متعالی می شود . جسم غذایی دارد که می شناسیم و می خوریم . هرخوردنی هم به درد جسم ما نمی خورد بلکه بعضی از آنها مضر بلکه کشنده است .
و اما جان از عالم علوی است . و غذایش از جنس خودش . و البته هر امر باطنی غذای او نیست و بعضی از آنها اورا ضعیف بلکه می کشند ( یعنی آثارش را به حداقل می رساند وگرنه مرگ جان که عین حیات است امکانپذیر نیست )
و در اینکه غذای جان چیست گفتاری بس حکیمانه از امام صادق علیه السلام آمد که در تفسیر آیه : فلینظر الانسان الی طعامه فرمود . بنگرد به علمش که آنرا از چه کسی می گیرد .
در این کلام عرشی حضرت صادق آل محمد صلی الله علیه و آله هم غذای جان را تعیین فرمود و هم به حساسیت منبع آن اشاره کرد . فرمودند : علم غذای انسان بما هو انسان است نه بما هو حیوان 1 دوم اینکه باید این غذا را از جای حلال و طیب و طاهر بگیرد آنجایی که با جهل و وهم و کج فهمی آمیخته نشده باشد که چنین غذایی مسموم است و جان را نه زنده بلکه می میراند .
پس علم و معرفت غذای جان و موجب حیات او و پویایی اش می شود و این غذا چه خوش غذایی است که پایان نمی پذیرد .
امیر مومنان علیه السلام در بی نهایت بودن علم و ظرف آن فرمود :
هرچیزی با مظروف خود تنگ می شود مگر ظرف علم که با آن توسعه می یابد
پس به قول شما :
ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی
و البته هرخبری برای جان بیکران انسان غذای سیر کننده نمی شود
عما یتسائلون عن النبا العظیم و قیل فی التفاسیر و الاحادیث : علی بن ابی طالب ع هو النبا العظیم الذی کانوا فیه یختلفون
موفق در پناه حق
:Gol:

باسمه تعالی
با سلام و تشکر
قرآن مجید در مورد مرگ می فرماید: «کل نفس ذائقه الموت» یعنی هر کسی مرگ را می چشد به فرموده استاد حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله: «ذائق انسان و مذوق مرگ است.» یعنی آنچه که از بین می رود مرگ است نه انسان چون آنچه که چشیده می شود از بین می رود.
با تشکر:Gol:


سعید;79645 نوشت:
قرآن مجید در مورد مرگ می فرماید: «کل نفس ذائقه الموت» یعنی هر کسی مرگ را می چشد به فرموده استاد حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله: «ذائق انسان و مذوق مرگ است.» یعنی آنچه که از بین می رود مرگ است نه انسان چون آنچه که چشیده می شود از بین می رود.

سلام
منظور از موت در اینجا چیست ؟
چه بعدی از موت مورد نظر است ؟
خوب است دوستان نظر بدهند
موفق در پناه حق
:Gol:

دوستان عزیز باید یک خبر بد بدهم
مرگ آغاز مرحله ای بدتر از زندگی است . من از چند منبع شنیده ام که قبل از این زندگی ارواح در دنیای دیکری بودند ولی کسی خاطره ای از ان ندارد میدانید چرا ؟
چون اگر میدانستید که چرا اینجا هستید یک لحظه هم نمیماندید ولی جبر حاکم بر جهان برنامه های دیگری برای ما دارد که با مرگ آغاز میگردد.:Narahat az:

ahmafi;85064 نوشت:
مرگ آغاز مرحله ای بدتر از زندگی است . من از چند منبع شنیده ام که قبل از این زندگی ارواح در دنیای دیکری بودند ولی کسی خاطره ای از ان ندارد میدانید چرا ؟ چون اگر میدانستید که چرا اینجا هستید یک لحظه هم نمیماندید ولی جبر حاکم بر جهان برنامه های دیگری برای ما دارد که با مرگ آغاز میگردد.

سلام
اگر آن منابع را معرفی می کردید خوب بود اما حرفهای شما شبیه افراد معتقد به تناسخ است البته بدبینی عجیبی هم در سخن این منابع است .
ما می گوییم : انا لله و انا الیه راجعون
ما از خداییم پس اولمان که بسیار عالی است و بسوی او هم بازمی گردیم که بازگشتگاهمان هم بسیار عالی است . وقتی اول و آخر خوب باشد کم کم باید این مابین را هم خوب بدانیم .
موفق باشید

بسم الله الرحمان الرحیم

نوشته اصلی توسط : ahmafi

مرگ آغاز مرحله ای بدتر از زندگی است . من از چند منبع شنیده ام که قبل از این زندگی ارواح در دنیای دیکری بودند ولی کسی خاطره ای از ان ندارد میدانید چرا ؟ چون اگر میدانستید که چرا اینجا هستید یک لحظه هم نمیماندید ولی جبر حاکم بر جهان برنامه های دیگری برای ما دارد که با مرگ آغاز میگردد.


با سلام به دوست عزیز

انسانها نسبت به مرگ دیدگاههای متفاوتی دارند که بر اساس جهان بینی آنهاست بعضی مرگ را انتقال به جهان ابدی می دانند که این افراد معتقدند كه عالم، صنع خدا است، و خدا اين جهان را آفريده، تا راه و وسيله براى جهان ديگر باشد، آنها علاوه بر اعتقاد به مبدأ، معتقد به معاد هم هستند، وقتى مى‏خواهند براى زندگى دنيايى خود اساسى بريزند، طورى مى‏ريزند كه هم در دنيا سعادتمند باشند، و هم در آخرت كه حياتى است ابدى، و آغازش از همان روزى است كه حيات دنيا با مرگ خاتمه مى‏يابد. اما عده ای مرگ را پایان زندگی انسان و فنا و نابودی او می پندارند که این اندیشه ناشی از جهان بینی مادی است و این افراد طوری زندگی می کنند که گویا تنها برای همین جهان آفریده شده اند.
بنابراین براساس معارف الاهی مرگ پایان زندگی انسان نیست و ما در این جهان بصورت جبری و عبث آفریده نشدیم و کسانی که آخرت خود را آباد کرده اند مرگ برای آنها بسیار شیرین است اما کسانی که آخرت خود را تباه نمودند ترسناکترین و بدترین حادثه برای آنها مرگ است.
موفق باشید:Gol:

موضوع قفل شده است