جمع بندی آیا تبعیت از رساله استفتائات الزام آور است؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا تبعیت از رساله استفتائات الزام آور است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

امروز با مطالعه موضوع

http://www.askdin.com/newpostinthread21855.html

متوجه شدیم که نظر مراجع در موضوعات شرعی برای مقلد الزام اور نیست

مگر انکه مرجع وارد موضوع شده و حکم صادر کنند مانند حکم شرعی حرام بودن سیگار با توجه به نظر علما فن و حرام شدن ان توسط آیت الله مکارم

حال اینجا سوال مطرح می شود

رساله استفتائات با توجه به اینکه سوال مردم از مراجع است

آیا پاسخ های موجود در ان حکم تلقی می شود و الزام اور است؟

یا نظر مرجع به عنوان یک متدین و عادل تلقی می شود؟

اگر هر دو است چطور حکم را استخرج کنیم؟

اگر تنها نظر عادل است

پس مقلدین رهبری چگونه از احکام درست مطلع شوند؟

اگر هم حکم است که ما چگونه نظرات مرجع رو از احکام جدا کنیم؟

با تشکر از وقت گذاری شما:Gol::hamdel:


کارشناس بحث : سجاد

کبوتر حرم الزهرا;259922 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
امروز با مطالعه موضوع
http://www.askdin.com/newpostinthread21855.html
متوجه شدیم که نظر مراجع در موضوعات شرعی برای مقلد الزام اور نیست
مگر انکه مرجع وارد موضوع شده و حکم صادر کنند مانند حکم شرعی حرام بودن سیگار با توجه به نظر علما فن و حرام شدن ان توسط آیت الله مکارم
حال اینجا سوال مطرح می شود
رساله استفتائات با توجه به اینکه سوال مردم از مراجع است
آیا پاسخ های موجود در ان حکم تلقی می شود و الزام اور است؟
یا نظر مرجع به عنوان یک متدین و عادل تلقی می شود؟
اگر هر دو است چطور حکم را استخرج کنیم؟
اگر تنها نظر عادل است
پس مقلدین رهبری چگونه از احکام درست مطلع شوند؟
اگر هم حکم است که ما چگونه نظرات مرجع رو از احکام جدا کنیم؟
با تشکر از وقت گذاری شما:gol::hamdel:

جناب كبوتر حرم الزهرا سلام عليكم و رحمه الله
جناب كبوتر حرم الزهرا حضرتعالي در برداشت از نظريات كارشناس محترم پارسا دچار اشتباه فاحش گرديده ايد متاسفانه بخاطر عدم دقت شما در پست هاي بعدي و كشاندن مسئله به رساله استفتائات مقام معظم رهبري مد ظله العالي باعث خلط موضوع گرديده ايد و اما اينكه فرموديد

نقل قول:
متوجه شدیم که نظر مراجع در موضوعات شرعی برای مقلد الزام اور نیست
در حاليكه دقيقا پشت سر اين حرفتان گفتيد كه
نقل قول:
مگر انکه مرجع وارد موضوع شده و حکم صادر کنند مانند حکم شرعی حرام بودن سیگار با توجه به نظر علما فن و حرام شدن ان توسط آیت الله مکارم
و اين دو موضوع يعني حكم و موضوع و تفاوت آنها خودش موضوعي است مستقل كه حضرتعالي زيركانه از آن گذشتيد و بحث را بر سر صلاحيت و عدم صلاحيت و تبيعيت از رساله استفتائات مقام عظماي ولايت كشانديد
در حاليكه تعيين صلاحيت يا عدم صلاحيت تبعيت از استفتائات مقام عظماي ولايت در فهم شما نيست پس لاتقف ما ليس لك به علم
اما در ادامه به بحث و بررسي بر اينكه آيا داشتن يا نداشتن رساله ملاك اعلميت و مرجعيت هست يا خير مطالبي به عرض خوانندگان محترم ميرسد

ويژگيهايى را كه بايد رساله‏ها دارا باشد
در بحثهاى پيشين اشاره كرديم كه تأليف رساله عمليه به سبك و شيوه عصر كنونى، پيش از دوره چهارم از ادوار كيفيت بيان فقه، وجود نداشت، و از دوره مذكور براى نخستين بار توسط طلايه‏دار آن علامه نامدار و متفكر جهان اسلام، محمد بن حسين بن عبد الصمد، معروف به شيخ بهائى (م 1031 ه. ق)، تدوين و به جوامع اسلامى آن عصر عرضه شد، و شيوه نگارش آن تا كنون ادامه يافته با اين تفاوت كه در برخى از رساله‏ها همه ابواب فقه از طهارت تا ديات و در بعضى از آنها فقط ابواب عبادات يا بخشى از ابواب عبادات و در بعضى ديگر تنها يك مسأله فقهى را شامل بوده است. به هر حال رساله‏هاى عمليه مرجعى است جهت حل مسائل شرعى و رفع مشكلات دينى و آشنايى با وظايف عبادى مردم و هر گاه مسأله‏اى پيش آيد كه در آنها ذكر نشده يا در فهم آن با دشوارى مواجه شوند، با رجوع به مجتهد مورد تقليد و يا از طريق پرسش و پاسخ (استفتاء)، رفع اشكال مى‏نمايند. رساله‏هاى مراجع تقليد در آگاه كردن مقلدان، از فتاوى آنان نسبت به درك احكام الهى و مسائل دينى و وظايف شرعى نقش بسيار ارزنده و با ارزشى را ايفاء نموده و اثر بسزايى را داشته‏اند
__________________________

ادوار فقه و كيفيت بيان آن، ص: 285
ملاكهاى فقاهت در گذشته‏
در گذشته يكى از ملاكهاى فقاهت، حاشيه زدن بر عروه و چاپ رساله عمليه بود، با اين كه اهل فن برآنند تثبيت فقاهت فقيه بايد در طرح مباحث پيچيده و مشكل فقهى محك زده شود نه تبديل چند احوط به اقوى، ولى بسيار بودند كسانى كه چاپ رساله‏اى، آنان را قانع مى‏كرد.
دقيقا چنين ذهنيتى سبب گرديد كه بعد از فوت آية اللَّه العظمى سيد ابو الحسن اصفهانى (قدس سره) حدود 360 رساله عمليه و حاشيه بر رساله‏ هاى پيشين نوشته شود و نيز بعد از آنان رساله‏هاى متعددى در يك زمان چاپ شود بديهى است كه برخى از اين رساله‏ها مى‏بايست چاپ بشود.
ولى با اين وصف بزرگانى مانند امام خمينى بودند كه بعد از فوت مرحوم آية اللَّه العظمى بروجردى حتى با اصرار فراوان شاگردان و فضلاء، شانه از زير بار چاپ رساله خالى كردند، بعد از سپرى شدن مدتى با تقاضاى مكرر جمعى از اهالى تهران، بعضى از فضلاء مطابق فتاواى ايشان در حاشيه عروة و وسيله رساله‏اى به نام «نجات العباد» تنظيم نموده و چاپ كردند ولى خود ايشان حاضر نشدند در امر چاپ و هزينه آن شركت و براى ترويج و معرفى خويش قدمى بردارند و از مال شخصى يا بيت المال و سهم امام! در اين راستا بهره گيرند.


مجتهدان كم نظيرى كه رساله ننوشتند
البته در اين موضوع ايشان تنها نيست، بلكه جز ايشان فقهاى ديگرى نيز بودند كه با داشتن همه شرايط لازم براى مرجعيت و نشر رساله و حتى با اصرار فضلاء و اساتيد حوزه‏هاى علميه حاضر به نشر رساله خود نشدند و تا آخر عمر از پذيرش آن شانه خالى كردند.
از آن جمله:
«استاد اساتيد حوزه علميه قم آية اللَّه العظمى سيد محمد يزدى معروف به محقق داماد (تغمّده اللَّه برحمته و اسكنه الفسيح من جنّته).
«مظهر تقوا آية اللَّه العظمى استاد نگارنده شيخ حسين حلى نجفى (قدس سره).
«مظهر صفا و بى‏آلايشى آية اللَّه العظمى استاد نگارنده ميرزا باقر زنجانى نجفى (رضوان اللَّه تعالى عليه) كه همه آنها از چهره‏هاى برجسته فقهاى شيعه بودند.
و مهمتر از اين هم شيخ اعظم انصارى (طاب ثراه) بعد از اين كه مرجع عام شيعيان جهان شد هر چه مقلدان ايشان اصرار كردند كه رساله‏اى تنظيم كند نپذيرفت و فرمود رساله‏هاى پيشينيان در بين ما هست و تنظيم كردن رساله‏هاى تكرارى معنا ندارد. بعد از اصرار بى‏حد آنان گفت من چند حاشيه‏اى كه دارم بر رساله آنها مى‏نويسم و به آنها ضميمه مى‏كنم.
و او تنها به حاشيه نويسى بر سه رساله پيش از خود بسنده نموده كه عبارتند از:
نخبة مرحوم آية اللَّه شيخ محمد ابراهيم كرباسى اصفهانى (كه متن آن فارسى بود)
بغية الطالب مرحوم آية اللَّه شيخ جعفر كبير كاشف الغطاء (كه متن آن عربى بود) نجات العباد مرحوم آية اللَّه شيخ محمد حسن نجفى صاحب جواهر (كه متن آن عربى بود) و او با اين كه سالها مرجع عام بود اصلا رساله مستقل نشر نداد. و اما رساله‏هاى موجود به اسم ايشان، همه پرسشها و پاسخهايى است كه توسط مسئولان استفتاء و جمع آورى و چاپ شد و تنها رساله‏اى كه به نام او پخش شد رساله بسيار مختصرى در خصوص عبادات ولى آن هم به سبك رساله‏هاى معمولى و متداول نبوده است زيرا در آن احكام ضرورى باب عبادات مطرح شده بود نه مسائل اجتهادى.
____________________________

ادوار فقه و كيفيت بيان آن، ص: 498

[="Tahoma"][="Green"]بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

رحیق مختوم;259963 نوشت:
جناب كبوتر حرم الزهرا حضرتعالي در برداشت از نظريات كارشناس محترم پارسا دچار اشتباه فاحش گرديده ايد متاسفانه بخاطر عدم دقت شما در پست هاي بعدي و كشاندن مسئله به رساله استفتائات مقام معظم رهبري مد ظله العالي باعث خلط موضوع گرديده ايد و اما اينكه فرموديد

دقت زمانی حجت کلامتان قرار می تواند بگیرد که من و فکر من را درست شناخته باشید

پس اینکه می گویید بی دقتی محل می دقتی را گفتن سزاوار تر است

اگر در نقل مفهوم کلام استاد پارسا اشتباهی رخ داده است

بفرمایید و بگویید کجا را خطا کرده ام و در نقل کلامشان اشتباه کردم؟!:Gig:

رحیق مختوم;259963 نوشت:
و اين دو موضوع يعني حكم و موضوع و تفاوت آنها خودش موضوعي است مستقل كه حضرتعالي زيركانه از آن گذشتيد و بحث را بر سر صلاحيت و عدم صلاحيت و تبيعيت از رساله استفتائات مقام عظماي ولايت كشانديد

استفتائات سوال و پرسش از عالم است که به موضوعات مختلفی می پردازد که مردم با ان سر و کار دارند!!!

مثلا من سوالی برایم پیش آمده و می پرسم و دفتر ایشان یا مقلدین ایشان ان را نقل می

کنند!!!

این استفتائات شبیه به حکم می ماند اما لزوما آیا حکم است؟!

اگر اینطوری است ما چگونه سخن عادی مرجع را و نظر ایشان روی موضوعی را نظر ایشان بدانیم!!

و یا اینکه حکم شرعی بدانیم؟

بعید می دونم این موضوع گنگ باشد!!

مثل همان مثالی که کارشناس محترم زدند

که مرجعی با آب نجسی که ما می دانیم نجس است وضو می گیرد اما برای خود مرجع بنا بر حکم به طهارت نمازش صحیح خواهد بود ولی ما نمی توانیم به ایشان اقتدا کنیم!!

اینجا موضوع مطرح است!

حال این رفتار مرجع را حکم عملی بدانیم؟ یا خیر؟ که جواب روشن است

اما اگر رفتار مرجع نمایش یک حکم شرعی و به زبان عمل باشد میشه حکم شرع و واجب است بر مقلدی که به اعلم بودن ایشان یقین دارد تبعیت از ان!

حال اینجا رساله استفتائات سوال برایش پیش می آید

که این سوالات به چه شکلی است؟

نظر به موضوع است؟

مثلا در مورد شرایط زندگی فردی از مرجع سوال می کنند که این مشکل هست و جوابی می دهند

اما فردی دیگر همان را می آید می گوید اما موضوعش فرق می کند!!

این وسط طبیعی است که حکم یکی است اما چون موضوع فرق می کند شکل بیان حکم هم طبیعتا متفاوت می شود

مسئله این است که ما چطور سخن مرجع و حکم شرع رو از هم جدا کنیم و بفهمیم

در مورد مطالب بعدی تون هم این بزرگواران کتابی را به عنوان مرجع معرفی کرده و حاشیه نوشتند!!

مرجع کتاب رساله رو معرفی کردند؟

که مسائل رو تویش توضیح داده باشد؟:Gol:

در مورد

مقام عظمای ولایت در موضوع ولایت فقیه صحبت می کنیم اینجا بحث سر تمییز حکم مرجع از نظر شون روی موضوع است:Gol:

رحیق مختوم;259963 نوشت:
رساله‏اى كه به نام او پخش شد رساله بسيار مختصرى در خصوص عبادات ولى آن هم به سبك رساله‏هاى معمولى و متداول نبوده است زيرا در آن احكام ضرورى باب عبادات مطرح شده بود نه مسائل اجتهادى.

رساله های نوین و کنونی مسائل اجتهادی است یا صرفا عبادی؟

:Gol:[/]

کبوتر حرم الزهرا;260034 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
..............................
:gol:

با سلام
جناب كبوتر حرم الزهرا بخاطر طولاني بودن متن تان آنرا در گيومه نياوردم
و اما شما انگار اصلا به حرفهاي ما توجه نميكنيد و فقط حرفهاي خود را تكرار ميكنيد و اين تكرار مكررات به نظر جز مراء چيز ديگري را در پي نخواهد داشت
بنده در ادامه اشكالي كه بر فرمايش حضرتعالي كردم متني را از يكي از كتب معتبر در اصول و قواعد فقهي آورده ام كه اگر آنرا مطالعه ميفرموديد براي حضرتعالي كشف و يقين مي شد كه علماي سلف هم بجاي رساله هاي عمليه في ايدي الناس رساله هايي بنام همين استفتائات نيز داشته اند كه مجزي در عمل به احكام شرعي بوده است
و اما اگر باز هم ميخواهيد بهتر و بيشتر بدانيد نيز مطالبي را در زير ميآورم خواهشا بدقت مطالعه فرماييد تا دچار تشتت آراء نگرديد

رساله هاى عمليه‏
رساله عمليه يا به گفته حنفيان خراسان رساله عاميه در تاريخ فقه شيعه پيشينه درازى دارد
رساله هاى عمليه بر دو نوعند، بعضى به نحو سؤال و جواب نيستند. اين سبك اخيرا در زمان مرحوم آيت الله بروجردى (قدس سره) به شكل توضيح المسائل به زبان فارسى تنظيم شد كه پس از ايشان از همان متن استفاده گرديد.
نوع ديگرى از رساله هاى عمليه مجموعه اى از پرسش و پاسخ‏هايى است كه به منظور بهره بردارى عامه مردم تنظيم مي شده است. اين مجموعه ها خود دو نوعند. بعضى بدين گونه‏اند كه سؤالات را حوادث واقعه تشكيل نمى‏دهد بلكه صرفا فرضى است و نويسنده با تفريع فروع و تشقيق شقوق حالات مختلفى را فرض كرده و پاسخ آن را تنظيم نموده است. قبل از تدوين رساله توضيح المسائل اغلب رساله هاى عمليه به همين گونه بود. و دسته دوم مجموعه سؤال ها، قضايائى است كه براى مردم عامى روى داده و حتى حكم شرعى آن را در مجموعه هاى فقهى در دسترس نيافته‏اند و لذا بنا به دستور امام (عليه السلام) در توقيع رفيع‏ و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فيها إلى رواة أحاديثنا
شيوه چنين بوده است كه به فقيهان مراجعه و استفتاء مى‏نموده‏اند. از اين مجموعه ها به عربى آثار بسيار زيادى به جاى مانده است. جواهر الفقه قاضى ابن براج و مسائل طرابلسيه و مسائل رسيه سيد مرتضى و قبل از ايشان از مرحوم صدوق كتاب" المسائل الواردة عليه من قزوين" و كتاب" جوابات مسائل وردت عليه من مصر" و" جوابات مسائل وردت عليه من بصره" و" جوابات مسائل وردت عليه من كوفه" از اين نمونه است «2» به زبان پارسى نيز به مجموعه هاى نفيسى بر خورد مى‏كنيم كه ديرينه ترين آنها مجموعه اى است كه از قطب راوندى (ف. قم 573 ه ق) به يادگار مانده و در فرهنگ ايران زمين شماره 3 از صفحه 263 تا 266 به چاپ رسيده است كه براى زبان پارسى سند ارزشمندى است. از مجلسى دوم دو مجموعه به يادگار مانده كه يكى پاسخهاى اوست به پرسش هاى خراسانيان كه توسط سيد حامد بن سيد محمد بدلاء حسينى مشهدى گردآورى گرديده و دومى پاسخها و پرسش‏هايى است كه محمد بن احمد حسينى لاهيجانى آنها را از روى نوشته او در 1103 تا 1130 گرد آورده و بدان نام" نظم اللئالى" داده و آن را به نام شاه سليمان صفوى ساخته است «3» از وحيد بهبهانى پاسخ نامه‏هايى در جواب سؤالاتى كه از وى شده است جمع آورى گرديده مجموعه اى از مرحوم حجة الاسلام شفتى اصفهانى به جاى مانده است. آن چه مطبوع شده و هم اكنون موجود است از اول مسائل اجتهاد و تقليد تا آخر مسائل وديعه مى‏باشد كه در سال 1247 ه‏د ق به چاپ رسيده ولى در آخر كتاب جمع آورى كننده وعده داده كه مجلد ديگرى از اين مجموعه بعدا به چاپ خواهد رساند. از سرنوشت آن نگارنده خبرى ندارد. در فهرست دانشگاه 22/ 7161 و 7606 به نسخه خطى آن اشاره شده است.
جامع الشتات في أجوبة السؤالات، از ميرزاى قمى، است كه توسط محمد حسين بن محمد صالح حسينى نور بخشى گردآورى گرديده و به صورت چاپ سنگى بدون فهرست چند بار چاپ شده كه توسط مرحوم آيت الله حاج سيد احمد زنجانى طاب ثراه فهرستى بر آن ضميمه و يك بار افست شده است. اخيرا به صورت حروفى هم در چند مجلد به طبع رسيده است. از مرحوم ملا احمد نراقى (1185- 1245) پاسخ پرسشهايى به جاى مانده به نام" رسائل و مسائل" كه توسط شخصى به نام محمد بن يوسف مجوشقانى گردآورى گرديده است «2».
در قرون اخير مجموعه اى از مرحوم شيخ انصارى تحت عنوان سؤال و جواب به جاى مانده و مجموعه ديگرى از مرحوم حاج ملا محمد اشرفى كه تحت عنوان شعائر الإسلام به چاپ رسيده است." ذخيرة المعاد" مجموعه سؤال و جوابهاى انجام شده از مرحوم شيخ زين العابدين مازندرانى است. مجموعه اى در كتابخانه آستانه مقدسه حضرت معصومه (سلام اللَّه عليها) وجود دارد كه به خط خوبى نوشته شده و به عنوان مجموعه سؤال و جوابهاى مرحوم آيت اللَّه حاج شيخ عبد الكريم حائرى (قدس سره) مؤسس حوزه علميه قم است.
مجمع المسائل مرحوم آيت اللَّه گلپايگانى و مجموعه استفتاءات مرحوم امام خمينى طاب ثراهما در سنوات اخير در سه جلد به چاپ رسيده است.
مجموعه‏هايى كه از اين نوع پرسش و پاسخ جمع آورى گرديده از جهاتى قابل توجه و بهره‏مندى است:
نخست آن كه سؤالات مطرح شده، رخ دادهاى روزمره است و فقيه را با حوادث واقعه و رويدادهاى جارى مواجه ساخته تا با در دست داشتن منابع اوليه، تفريع فرع بر اصل نمايد و پاسخ مسأله را استنباط كند و اين روش، تحرك و پويائى اجتهاد شيعى را نشان مى‏دهد.
فقه اسلامى در طى تاريخ در بر خورد با دشواريهاى زندگى قانونى و دينى مردم توسعه يافته است. و مطالعه آن موجب آگاهى كامل از روند پيشرفت قواعد و قانونهاى زندگى اجتماعى در سرزمين هاى اسلامى است.
دوم آن كه، سؤالات گاهى با امضاى افراد خاص شناخته شده تنظيم شده و پاسخ آن هم خطاب به همان افراد داده شده است. شخصيت سؤال كننده و موضوع سؤال و طرز خطاب و تنظيم نامه و جواب داده شده كاملا نشان دهنده اوضاع اجتماعى و سياسى روز است و براى مورخين و جامعه شناسان منبع بسيار غنى و پر ثمرى است و موجب آگاهى كامل از زندگانى عادى درونى و بيرونى سرزمينهاى اسلامى خواهد بود.
براى نگارنده بسيار جالب است كه در زمانى كه مردم زمانه در اثر تبليغات سوء عليه حكمت اسلامى و علوم عقلى از ميرزاى قمى در باره كفر و اسلام صدر المتألهين شيرازى به خاطر اعتقاد به عقول عشره سؤال مى‏كنند و ايشان پس از بحث نسبتا طولانى در خصوص موضوع، احتياطا عدم كفر ايشان را ترجيح مى‏دهد «1»، سؤال فقهى زير توسط يكى از ممتازترين شاگردان ملا صدرا مرحوم ملا على نورى از محضر ايشان مى‏شود، مسأله از اين قرار است كه مرحوم نورى، خدمتكار منزلشان را براى محرميت 99 ساله براى فرزند صغير خودشان صيغه كرده‏اند و چون في الجمله آب و رنگى داشته اخلاقا مايل بوده‏اند كه بتوانند مدت او را بذل كنند تا برود و شوهر مناسبى براى خود انتخاب نمايد. از فقهاى زيادى سؤال كرده‏اند و به علت اختلاف انظار و با توجه به اين كه موضوع فروج است و احتياط بايد كرد سر انجام ميرزاى قمى را با تعبير جالب حجة الاسلاما، ملاذ الاناما مخاطب ساخته و موضوع را طرح و در آخر نوشته‏اند: .." اينك همه گوشيم تا تو چه فرمائى" «2». كاملا مشهود است كه طرز فكر ميرزا نسبت به حكما، از قداست او در خاطر نورى نكاسته است.
جامع الشتات ميرزاى قمى از اين جهت بسيار جالب است. سؤالاتى كه از سوى دربار و درباريان تنظيم شده وضع سياسى زمان را به خوبى نشان مى‏دهد، و براى به دست آوردن سابقه تاريخى در نحوه ارتباط فقها با سياستمداران منبع بسيار خوبى مى‏تواند محسوب گردد.
سوم اين كه: فقهاى شيعه در طى تاريخ به علت نداشتن حكومت، مسندهاى رسمى قضائى در دست آنان نبوده است. و اگر در گوشه و كنار، به شغل قضاء مى‏پرداختند، به طور كتبى دادنامه اى از آنان بر جاى نمانده و نشانى از مجموعه آراء قضائى آنان به دست ما نرسيده است. در حالى كه مجموعه آراء قضائى، مثلا قضات كشور بريتانيا كه از نظر روش قضائى به شيوه حقوق غير مدون عمل مى‏كرده‏اند و دكترين مشهور قضات از ارزش بسيار بالائى برخوردار بوده، و از اين نظر شباهت زيادى به روش قضائى اسلامى دارد، از ساليان بسيار درازى جمع آورى گرديده و هم اكنون در دسترس قضات و حقوق‏دانان آن ديار است. ولى به نظر مى‏رسد، مجموعه هاى سؤال و جوابهاى بر جاى مانده تا حدود زيادى مى‏تواند جاى خالى اين امر را پر نمايد. چرا كه سؤال ها در موارد زيادى كاملا مشهود است كه از سوى قضات شاغل به امر قضاء به محضر مفتيان تقديم مى‏شده و جوياى پاسخ بوده‏اند.
نمونه‏هايى داريم كه نشانگر آن است كه قاضى گويى پرونده را نزد مفتى طرح كرده و حكم آن را خواسته است. در سؤال و جواب سيد طباطبايى يزدى، سؤالات مربوط به تفسير الفاظ وصيت نامه (شماره هاى 593- 590- 568- 561- 560- 553- 384- 702- 677- 670- 667- 601- 596- 711) نشان مى‏دهد كه مرحوم سيد يزدى در واقع كار قضائى كرده است، چرا كه عين وصيت نامه را به وى ارائه مى‏دهند و از او تفسير متن و مفهوم عرفى الفاظ را مى‏خواهند و او تعيين مى‏كند. ناگفته پيداست اصولا تفسير يك جمله در متن يك وصيت نامه و يا يك قرار داد، عمل فقهى نيست بلكه امرى قضائى است.
سؤالات زيادى در مجمع المسائل مرحوم آيت الله گلپايگانى قدس سره و يا استفتاءات امام خمينى طاب ثراه به چشم مى‏خورد كه معلوم است سائل، قاضى پرونده است. جدائى مقام قضاء از فتوا و به تعبير ديگر عدم اعتبار شرط اجتهاد براى قضات مأذون در زمان ما امرى پذيرفته شده است و اگر بتوانيم آن را به ادوار پيش نيز سرايت دهيم، مى‏تواند سندى تاريخى براى عدم اعتبار اجتهاد در قضاء در سيره متشرعه محسوب گردد.
البته بديهى است كه امر افتاء و قضاء كاملا متفاوت است. فتوى حكم كلى است ولى قضاء تطبيق بر مصاديق است.
_______________________________
سؤال و جواب (للسيد اليزدي)، مقدمه، ص: 11

کبوتر حرم الزهرا;259922 نوشت:
سلام امروز با مطالعه موضوع http://www.askdin.com/newpostinthread21855.html متوجه شدیم که نظر مراجع در موضوعات شرعی برای مقلد الزام اور نیست مگر انکه مرجع وارد موضوع شده و حکم صادر کنند مانند حکم شرعی حرام بودن سیگار با توجه به نظر علما فن و حرام شدن ان توسط آیت الله مکارم حال اینجا سوال مطرح می شود رساله استفتائات با توجه به اینکه سوال مردم از مراجع است آیا پاسخ های موجود در ان حکم تلقی می شود و الزام اور است؟ یا نظر مرجع به عنوان یک متدین و عادل تلقی می شود؟ اگر هر دو است چطور حکم را استخرج کنیم؟ اگر تنها نظر عادل است پس مقلدین رهبری چگونه از احکام درست مطلع شوند؟ اگر هم حکم است که ما چگونه نظرات مرجع رو از احکام جدا کنیم؟ با تشکر از وقت گذاری شما کارشناس بحث : سجاد

با عرض سلام و احترام خدمت جناب عالی و تشکر از سئوال شما

استفتائاتی که به مرجع از ناحیه مردم می رسد و سپس جمع آوری شده و به عنوان یک اثر ، منتشر می گردد غالبا حاوی سئوالاتی درباره حکم موضوعات مختلف است و مرجع هم نظر و دیدگاه شرعی و فتوای فقهی خود را در مورد موضوعات مورد سئوال بیان می کند بنابراین از این جهت تفاوتی با رساله توضیح المسائل که حاوی فتاوای یک مرجع است ، ندارد و با احراز شرایط استناد همان حجیت را داراست.

در مواردی هم که یک مرجع چه در توضیح المسائل و چه در رساله استفتائات خود به موضوعی می پردازد تا آن را از دیدگاه خود بررسی کند و کار را برای مقلدان راحت تر نماید ، غالبا از حجیت بیشتری در مقایسه با برداشت عموم از آن موضوع برخوردار است که برای مقلدان اطمینان آور و قابل استناد خواهد بود .

همیشه موفق و سلامت باشید

موضوع قفل شده است