نکته ای که دیروز فهمیدم؟ پیرامون تحدی قرآن

با سلام خدمت دوست محترم جناب valayat

در پنج آيه قران به بحث تحدي اشاره شده كه به ترتيب نزول ذكر ميشود ، كه عبارتند از :

1. (قل لئن اجتمعت الانس و الجنّ علي أن يأتوا بمثل هذا القرآن لايأتون بمثله ولوكان بعضهم لبعض ظهيراً)
اسراء / 88 ترتيب نزول سوره:50

بگو: اگر آدميان و پريان فراهم آيند تا مانند اين قرآن را بيارند، هرگز مانند آن را نيارند، هرچند بعضي از آنان يار و هم پشت بعضي باشند
.

2. (ام يقولون افتريه قل فأتوا بسورة مثله وادعوا من استطعتم من دون اللّه ان كنتم صادقين) يونس/38 ترتيب نزول سوره :51

بلكه مي گويند: آن را خود بافته است، بگو: اگر راستگوييد، پس سوره اي مانند آن بياوريد وهركه را جز خدا توانيد، (به ياري) بخوانيد.

3. (ام يقولون افتريه قل فأتوا بعشر سور مثله مفتريات وادعوا من استطعتم من دون اللّه ان كنتم صادقين)
هود/13 ترتيب نزول سوره: 52

بلكه مي گويند: آن را خود بافته است، بگو: اگر راستگوييد، شماهم ده سوره بربافته مانند اين بياوريد وهركه را جز خدا توانيد، (به ياري) بخوانيد

4. (ام يقولون تقوّله بل لايؤمنون. فليأتوا بحديث مثله ان كانوا صادقين)

طور / 33 ـ 34 ترتيب نزول سوره: 76

بلكه مي گويند: آن را از خود فرابافته است، (نه چنين است) بلكه (به سبب گردنكشي و حسد) ايمان نمي آورند. پس سخني مانند آن بياورند اگر راستگويند

5. (وان كنتم في ريب ممّا نزّلنا علي عبدنا فأتوا بسورة من مثله وادعوا شهدائكم من دون اللّه ان كنتم صادقين. فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النّار التي وقودها الناس و الحجارة اعدّت للكافرين)

بقره / 23-24[=&quot] ترتيب نزول سوره: 87

موفق باشيد :Gol::Gol::Gol:

با سلام خدمت دوست خوبمون جناب valayat

اگه كمي دقت مي فرموديد در آيات تحدي كه به صورت ترتيب نزول ذكر شده به پاسخ دومتون هم مي رسيديد . پس دقت كنيد .

و اما سوال سومتون :

اينكه مسلمه كه اونها نمي تونن كلامي مثل كلام خدا بيارن كه از همه لحاظ جامع باشه .
كسي كه مي خواد كلامي مثل كلام خدا رو بياره بايد
اولا در فصاحت و بلاغت بي بديل باشد
دوم اينكه از غيب خبر داشته باشد و حوادث آينده را پيشگويي كنه.
سوم مطالبي رو كه مي گه متناقض نباشد و خلاف آن ثابت نشه .
چهارم اينكه گفتار و كلمات آن ملال آور نباشه و داراي هارموني و آهنگ خاصي باشه كه جذاب باشه .
و پنجم اينكه مشتمل بر قوانيني باشه كه در تمام جوامع قابل اجرا باشه و به كسي ظلم وتعدي نشه.
والبته اعجاز قرآن به همينجا ختم نمي شه ولي كلامي با اين ويژگي ها رو كسي نمي تونه بياره و قرآن هماورد طلبي نموده و تا امروز كسي چنين مطلبي را ارائه نداده .
مطالب خنده آوري را كه بعضي آورده اند هر كسي كه اندك دانشي و اطلاعاتي در مورد قرآن داشته باشه اونها را مضحك مي دونه و غير قابل مقايسه .

موفق باشيد.:Gol::Gol::Gol:

ممنون از جنابعالی .

لطفا بفرمایید که :

1- اولا موارد فوق را از کجا بدست آورده اید ؟
اگر از قرآن است که آیه مورد نظر را ذکر بفرمایید تا ما هم بخوانیم.
اگر نیست حتما توجه داشته اید که دارید از جانب خداوند چنین مواردی را به عنوان شرایط تعدی نقل می کنید !!!
چون تعدی از جانب نویسنده قرآن به کافران پیشنهاد شده...

2- خیلی از مواردی که به عنوان شرط تعدی ذکر کردید دارای اشکالات شکلی و محتوایی بسیاری است.
به این خاطر که اصلا معیاری برای آن معرفی نشده است و صرفا کلی گویی شده.

در صورتی که به قسمت اول پاسخ دادید بطور جزئی به ملاک های ارائه شده خواهم پرداخت.

دیدگاها درباره دلایل مثل نداشتن قرآن:
1-فصاحت وبلاغت
2-سبک ونظم خاص قرآن
3-شیرینی وجذبه یا موسیقی خاص قرآن
4-معارف الهی وبسار بالای قرآن
5-قوانین محکم قرآن
6-برهانهای عقلی سطح بالای قرآن
7-خبرهای غیبی از گذشته وآینده در قرآن
8-اسرار خلقت در قرآن
9-عدم اختلاف در قرآن بخصوص در طول مدت 23 سال
10-ایجاد انقلاب اجتماعی
(ازکتاب پزوهشی در اعجاز علمی قرآن)
هریک از این آیتمها در کتاب فوق شواهدی هم دارد وکلی گویی نشده.
اینکه (این موارد در خود قرآن هم باید باشد وگرنه قابل استناد نیست) صحیح نیست.چون قرآن می خواهد بشر خودش تعقل وتفکر کند.اگر بنا بود قرآن هم خودش مسئله طرح کند هم جوابش را بدهد که دیگر برای بشر کاری نمی ماند! در واقع درک صفات قرآن از خواندن وتعمق در آن بدست می آید.خود تحدی باعث می شود شخص مدعی مجبور شود به خصوصیات این کتاب پی ببرد وآن را بشناسد.بعلاوه اگر مخترعی تحدی کند بعد هم رازش را بگوید که دیگر به مدعی کمک کرده در حالیکه قرآن می گوید هر کس جز خدا را خواستید به کمک بطلبید.

سلام دوستان گرامی

با توجه به اینکه تحدی قران کریم بر این امر استوار است که حتی یک سوره هم مثل قرآن نمی توان آورد

به چه دلیل تحدی به بعض سوره یا کل قرآن آورده شده است ؟ بدیهی است که اگر کسی نتواند یک سوره

بیاورد قطعا نمی تواند کل قران را بیاورد .به عبارتی چون که صد امد نود هم پیش ماست .

سلام خدمت دوستان عزیز و مسئولین محترم سایت.
سوالی که در این مورد مطرح است این است که در هر هماوردطلبی می بایست یک داور وجود داشته باشد تا بتواند منصفانه بین طرفین مبارزه حکم کند. در این جا تحدی و مبارزه طلبی هیچ موضوعیتی ندارد. چرا که مبارزه خداوند با مخلوقش معنایی ندارد. آیا بالاتر از خداوند کسی هم هست که بین او و مخلوقش حکم کند. به اعتقاد بنده اگر ما این تحدی را نه اعجاز که تنها در قالب یک مباره طلبی که مرسوم ان زمان و شرایط اجتماعی حاکم بر عربستان بود بدانیم مشکل حل می شود یا حداقل این مبارزه طلبی را محدود به زمان حیات پیامبر بدانیم که نماینده و فرستاده خدا بود بر روی زمین نه برای تمام دوران ها و مکان ها و فرهنگ ها. مثلا برای کسانی که به زبان عربی مسلط نیستند این مبارزه اصلا و ابدا تعریفی ندارد. مثل این است که یک شاعر فرانسوی به میان اعراب برود و بگوید اگر می توانید مثل اشعار من به زبان فرانسوی بسرایید. یا اینکه بگوییم چون تا به امروز اشعاری حماسه گونه بالاتر از فردوسی یا عارفانه بالاتر از مولوی و ... سروده نشده پس آنها پیامبرند و آثارشان معجزه.
و من الله توفیق

سلام "سخن درستی فرمودید ولی اعتراف اهل لغت عربی کفایت میکنه