جمع بندی چرا حضرت علی (ع) نام سه تن از فرزندان خود را ابوبکر، عمر و عثمان گذاشت

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا حضرت علی (ع) نام سه تن از فرزندان خود را ابوبکر، عمر و عثمان گذاشت

چرا حضرت علی (ع) نام سه تن از فرزندان خود را ابوبکر، عمر و عثمان گذاشت؟

1. هيج اسمى (غير از نام‌هاى خداوند بارى تعالي) انحصارى نيست كه مختص يك نفر باشد؛ بلكه گاهى يك اسم براى افراد زيادى انتخاب مى‌شد كه با همان نام هم شناخته مى‌شدند و هيچ محدوديتى در اين زمينه در بين اقوام و ملل وجود نداشته است؛ بنابراين، نام‌هايى از قبيل ابوبكر و عمر و عثمان از نام‌هاى مرسومى بوده است كه بسيارى از مردم زمان پيامبر و ياران واصحاب آن حضرت، و نيز ياران و دوستان و اصحاب امامان شيعه به همين نامها معروف و مشهور بوده‌اند، مانند:

أبوبكر حضرمي، ابوبكر بن ابوسمّاك، ابوبكر عياش و ابوبكر بن محمد از اصحاب امام باقر و صادق عليهما السلام.

عمر بن عبد اللّه ثقفى، عمر بن قيس، عمر بن معمر از اصحاب امام باقر عليه السلام. و عمر بن أبان، عمر بن أبان كلبي، عمر بن ابوحفص، عمر بن ابوشعبة! عمر بن اذينة، عمر بن براء، عمر بن حفص، عمر بن حنظلة، عمر بن سلمة و... از اصحاب امام صادق عليه السلام.

عثمان اعمى بصرى، عثمان جبلة و عثمان بن زياد از اصحاب امام باقر عليه السلام، و عثمان اصبهانى، عثمان بن يزيد، عثمان نوا، از اصحاب امام صادق عليه السلام.

2. شکى نيست که شيعيان از يزيد بن معاويه و اعمال زشت او تنفر شديدى داشته و دارند؛ ولى در عين حال مى‌بينيم که در بين شيعيان و اصحاب ائمه عليهم السلام کسانى بوده‌اند كه نام شان يزيد بوده است؛ مانند:

يزيد بن حاتم از اصحاب امام سجاد عليه السلام. يزيد بن عبد الملك، يزيد صائغ، يزيد كناسى از اصحاب امام باقر عليه السلام؛ يزيد الشعر، يزيد بن خليفة، يزيد بن خليل، يزيد بن عمر بن طلحة، يزيد بن فرقد، يزيد مولى حكم از اصحاب امام صادق عليه السلام.

حتى يکى از اصحاب امام صادق عليه السلام، نامش شمر بن يزيد بوده است.(1)

آيا اين نام گذاري‌ها مى‌تواند دليل بر محبوبيت يزيد بن معاويه نزد ائمّه و شيعيان آنان باشد؟

3. نامگذارى فرزندان روى علاقه پدر و مادر به افراد و شخصيت‌ها صورت نمى‌گرفت و گر نه بايد همه مسلمانان، نام فرزندان خود را به نام رسول اكرم صلى الله عليه وآله نامگذارى مى‌كردند.

اگر نامگذارى به خاطر ابراز محبت به شخصيت‌ها بود، چرا خليفه دوم به سراسر ممالك اسلامى بخشنامه كرد كه كسى حق ندارد فرزندش را به نام رسول خدا صلى الله عليه وآله نامگذارى كند؟(2)

4. نام يكى از صحابه «عمر بن ابوسلمة قرشي» است كه پسر خوانده رسول اكرم صلى الله عليه وآله از امّ‌سلمه بوده است، از كجا اين نام گذارى به خاطر علاقه حضرت امير عليه السلام به اين پسر خوانده پيامبر گرامى صلى الله عليه وآله نبوده است؟

5. بنا به نقل شيخ مفيد نام يكى از فرزندان امام مجتبى عليه السلام عمرو بوده است، آيا مى شود گفت: كه اين نامگذارى به خاطر همنامى با اسم عمرو بن عبدود و يا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟(3)

(1) الأردبيلي الغروي، محمد بن علي(متوفاي1101هـ)، جامع الرواة وإزاحة الاشتباهات عن الطرق والاسناد، ج 1 ص 402، ناشر: مكتبة المحمدي.

(2)إبن بطال البكري القرطبي، أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاي449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج 9، ص 344، تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.

العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 10، ص 572، تحقيق: محب الدين الخطيب، ناشر: دار المعرفة - بيروت.

(3)الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري، البغدادي (متوفاي413 هـ)، الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج 2، ص 20، باب ذكر ولد الحسن بن علي عليهما ، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لتحقيق التراث، ناشر: دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية، 1414هـ - 1993 م.

برای دریافت پاسخ مفصل به لینک زیر مراجعه فرمایید
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=437

پست جمع بندی:

پرسش: آيا هم نامي اسامي فرزندان امام علي (ع) با خلفا، نشان محبت است؟؟

کلیدواژه: خلفا، فرزندان ائمه علیهم السلام، نام، صحابه، اهل بیت.

پاسخ:

اسامی خلفا در بین صحابه رایج بوده برای مثال می توان از افراد زیر به نام عمر نام برد: عمر بن الحكم السلمي، عمر بن الحكم البهزي، عمر بن سعد، عمر بن سعيد بن مالك، عمر بن سفيان، عمر بن أبي سلمة، عمر بن عمرو الليثي ، عمر بن عمير بن عديّ ، عمر بن عمير، عمر بن عوف النّخعي ، عمر بن لاحق ، عمر بن مالك، عمر بن مالك بن عتبة، عمر بن معاوية الغاضري، عمر بن وهب الثقفي، عمر بن يزيد الكعبي، عمر الأسلمي، عمر الجمعيّ، عمر اليماني، عمر الخثعمی(1)
عثمان نیز اسم رایج بوده زیرا در بین صحابه افرادی بودند که نامشان عثمان بوده از جمله:
عثمان بن أبي جهم الأسلمي، عثمان بن حكيم بن أبي الأوقص السلمي، عثمان بن حميد، عثمان بن حنيف عثمان بن ربيعة، عثمان بن ربيعة الثقفي، عثمان بن شماس، عثمان بن طلحة بن أبي طلحة ، عثمان بن أبي العاص ، عثمان بن عامر، عثمان بن عامر دیگرف عثمان بن عبد غنم‏ف عثمان بن عبيد الله‏، عثمان بن عثمان بن الشريد ، عثمان بن عثمان الثقفي ، عثمان بن عفان، عثمان بن عمرو بن رفاعة، عثمان بن عمرو الأنصاري ، عثمان بن عمرو، عثمان بن قيس‏، عثمان بن مظعون، عثمان بن معاذ، عثمان بن نوفل ، عثمان بن وهب(2)

بنا براین اسامی فوق، اسامی رایج زمان صدر اسلام بوده و به هیچ وجه هم نامی فرزندان ائمه علیهم السلام با خلفای ثلاثه دلیل رابطه خوب بین طرفین نیست. حتی در بین اصحاب ائمه علیهم السلام نام معاویه، یزید و شمر دیده می شود ولی ائمه با توجه به رایج بودن آن اسامی عکس العملی نشان نمی دهند. برای نمونه می توان گفت شمر بن یزید از اصحاب امام صادق علیه السلام بوده است.(3)
بنا به نقل شيخ مفيد نام يكى از فرزندان امام مجتبى عليه السلام عمرو بوده است(4)، آيا مى شود گفت: كه اين نامگذارى به خاطر همنامى با اسم عمرو بن عبدود و يا عمرو بن هشام (ابوجهل) بوده است؟

علاوه بر شیوع این اسامی در صدر اسلام و عدم دلالت آن بر رابطه خوب ائمه معصومین علیهم السلام با خلفای هم نام، دلایل دیگری را نیز در این نام گذاری ها وجود دارد. از جمله:
یک: گاهی این اسامی توسط مادر به افراد داده میشده نه پدر امیرالمؤمنین در رجزی فرمودند من کسی هستم که مادرم من را حیدر نام گذاشته است(5) و گاهی نیز حتی توسط افراد دیگر بغیر از مادر صورت می پذیرفته است مثلا نام عبد المطلب، شیبه بود؛ و مردم به خاطر همراهی ایشان با مطلب عمویش عبدالمطلب و این برداشت كه ایشان بنده مطلب است این نام بر ایشان ماند.(6) بر همین اساس برخی گفته اند نام عمر پسر حضرت علی علیه السلام را عمر بن خطاب گذاشت.(7) البته برخی نام وی را عمرو گفته اند نه عمر(8)
دو: حضرت علی به صراحت می فرمایند پسرم را عثمان نام نهادم به یاد عثمان بن مظعون یکی از صحابه که در آن زمان شهید شده بود.(9)
سه: اگر نام گذاری دلیل بر محبت است چرا عمر بخش نامه كرد كه كسی اسم محمد بر روی فرزندش نگذارد.(10) آیا او با پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم دشمنی داشته است.

برفرض نبود این علل و دلایل، نام گذاری می وتوان موید رابطه خوب باشد اما با وجود تصریح تاریخی بر اختلاف، موید نمی تواند صراحت را خدشه دار کند، به عبارت دیگر با نبود صراحت در یک مطلب تاریخ به سراغ مویدات می رویم ولی با وجود تصریح جایی برای موید باقی نمی ماند. در معتبرترین منابع از نظر اهل سنت به صراحت از اختلاف بین عمر و حضرت علی علیه السلام، آنهم از قول عمر سخن به میان آمده است.صحیح مسلم گزارش بیان می کند که طبق آن عمر به حضرت علی علیه السلام وعموی ایشان عباس می گوید: شما دو نفر مرا خائن، دروغگو حیله گر و گناهكار خواندید.(11) بخاری نیز می گوید حضرت علی کسی را به دنبال ابوبکر فرستاد ولی چون از عمر بدش می آمد به ابوبکر گفت عمر را با خود نیاور.(12)

بنابراین هم نام بودن فرزندان حضرت علی علیه السلام با خلفای ثلاثه به هیچ عنوان گویای رابطه صمیمی بین آنان نیست بلکه علاوه بر رایج بودن این اسامی می تواند دلایل دیگری نیز داشته باشد.

منابع:
1. ابن حجرعسقلانى، احمد (م 852)الإصابة فى تمييز الصحابة، ، تحقيق عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، بيروت، دارالكتب العلمية، ط الأولى، 1415؛ ج4، 484تا492
2. همان، از ج4ص از 370تا383
3. اردبيلي الغروي، محمد بن علي(متوفاي1101هـ)، جامع الرواة وإزاحة الاشتباهات عن الطرق والاسناد، ج 1 ص 402، ناشر: مكتبة المحمدي.
4. شيخ المفيد، محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله علي العباد، ج 2، ص 20، تحقيق: مؤسسة آل البيت عليهم السلام لتحقيق التراث، ناشر: دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت - لبنان، الطبعة: الثانية، 1414ق.
5. صحیح مسلم ـ جلد 3 ـ صفحه 1440 ـ شماره 1807 ـ چاپ بیروت.
6. البدر و التاریخ مرودی جلد 4 صفحه 112 چاپ مکتبۀ الثقافۀ الدینیۀ .
7. البلاذري، أحمد بن يحيى بن جابر (279هـ)، أنساب الأشراف، ج 1، ص 297. الذهبي، شمس الدين، سير أعلام النبلاء، ج 4، ص 134، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
8. مصنف ابن أبی شیبة ج 7 ص 273؛مناوی، محمد، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج 6 ص 283 ، ناشر: المكتبة التجاریة الكبری - مصر، الطبعة: الأولى،
9.الاصفهانی، أبو الفرج علی بن الحسین (356، مقاتل الطالبیین، ج 1، ص 23.
10. ابن بطال القرطبی، علی، شرح صحیح البخاری، ج 9، ص 344، تحقیق: أبو تمیم یاسر بن إبراهیم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودیة / الریاض، الطبعة: الثانیة، 1423ق؛ ابن حجر عسقلانی، أحمد (852ق)، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج 10، ص 572، تحقیق: محب الدین الخطیب، ناشر: دار المعرفة – بیروت؛ عینی، محمود بن أحمد (855ق)، عمدة القاری شرح صحیح البخاری، ج 15، ص 39، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت.
11. مسلم بن الحجاج (261ق)، صحیح مسلم، ج 3، ص 1378، ح 1757، كِتَاب الْجِهَادِ وَالسِّیَرِ، بَاب حُكْمِ الْفَیْءِ، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ناشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت.
12.بخاری، محمد بن إسماعیل(256ق)، صحیح البخاری، ج 4، ص 1549، تحقیق د. مصطفى دیب البغا، ناشر: دار ابن كثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، 1407هـ – 1987م.

موضوع قفل شده است