ساتانیزم چیست؟
تبهای اولیه
ساتانیزم چیست؟لطفا در مورد این فرقه توضیح دهید
ساتانیزم(Sotamiz):
ساتانیزم فرقه ای هستند كه اصطلاحاً به ایمان به "شیطان" و پرستش او به عنوان "خدا" معتقد است؛ و به طور خاص با مسیحیت، و به طور عام با همه ادیان به مبارزه برخاسته، و خود را جایگزین همه ادیان میداند. این حركت عكسالعملی است در مقابل سنت یهودی و مسیحی در غرب، و خصوصاً در برابر مسیحیت و باورهای آن. به یك معنی میشود گفت كه این اعتراض مدرنی است بر ادیان گذشته.
این حركت در واقع تمثیل استكبار است كه با همه ادیان آسمانی معارضه میكند.
در اینجا میتوان به نقش نمادین شیطان به عنوان عاصی و طغیانگری كه با دیانت و تسلیم بودن در برابر خدا به مخالفت برخاسته توجه نمود.
ساتانیزم اساساً با مسیحیت در چالش است و میخواهد سنت و ارزشهای حاكم بر جوامع مسیحی را براندازد. اخلاق و رفتار ناهنجار جنسی، جنایت، سحر و جادو از ذاتیات این حركت به حساب میآید.
برخی ارقام در نظر این فرقه معنی خاصی دارد. در این آیین 13 عدد مقدسی است. 666 نیز از قداست برخوردار بوده و ارتباط مستقیمی با لفظ شیطان در كتب مقدس (انجیل، تورات و زبور) دارد.
در این آئین به ذبح و قربانی گربه اهمیت داده میشود، چرا كه به نظر آنها گربه نزدیكترین حیوان به شیطان است، و با ذبح او یك رابطه معنوی با شیطان حاصل میشود. آنها پس از ذبح گربه خون او را می مكند.
امروزه در نروژ شاهد نفوذ این فرقه هستیم. شخصی به نام "آنتون شاندز لاوی" كه اصالت مجارستانی دارد و زندگی خود را در ایالت متحده گذرانده، افراد زیادی را به این آئین جذب نموده است. "لاوی" كتابی به نام انجیل ساتانیزم نوشته كه از سوی طرفدارانش این كتاب مقدس شمرده شده است. آموزههای اصلی آن به این قرار است:
1ـ باید اشباع و لذتخواهی بینهایت سرفصل زندگی باشد.
2ـ در زندگی شاداب و با تحرك باش.
3ـ از دشمن خود متنفر باش، و هلاكش كن.
4ـ زندگی ساده داشته باش مثل حیوانها و …
آنها عبادات و آئینهایی مخصوص به خود دارند.
پیروانش آئین خود را به دیگران معرفی نمیكنند و حتی از اعضاء خانواده واقعیت خود را پنهان نگه میدارند.
منابع تحقیق در مورد ساتانیزم عبارتند از:
1- The Satamic Bible and The Satamic Rituals Lavey
2- The Satamic Witch and The Devil’s Notebook Lavey
3- The Sected Life of a Satamism
در این باره کتاب و مقالات کمی به فارسی نگاشته شده است؛ با این حال می توانید کتاب زیر را مطالعه کنید:
"یزیدیان یا شیطان پرستان"، محمد توبخی، تهران: انتشاراتی.
با آرزوی توفیق.
با سلام
شیطان پرستی قدیمی
شیطان پرستی قدیمی شیطان پرستی ای است که به قرون وسطا برمیگردد،؛ با اینکه همانطور که در تاریخچه شیطان پرستی ذکر گردید شیطان پرستی به قبل از میلاد مسیح برمیگردد اما اصولا شیطان پرستی قدیمی را مربوط به قرون وسطا میدانند. موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتابها دیده میشود به این مطلب برمیگردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدیها و پلیدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی هم خدمتی به بشریت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند البته این یک نظریه ای است که آنچنان که باید و شاید نمیتواند قدرت داشته باشد زیرا قبل از مسیحیت و در زمانهای حضرت ابراهیم و حضرت موسی و حتی بسیار قبل از آنها شیطان پرستی وجود داشته و نظریه فوق را میتوان نظریه ای مغرضانه نسبت به مسیحیت و کلیسا خواند.
شیطان پرستی قدیمی از لحاظ معنی و از لحاظ اعمال انجام شده مسلما با شیطان پرستی کنونی بسیار تفاوت دارد. شاید بتوان گفت چیزی که به عنوان شیطان پرستی امروزه در جوامع گوناگون قرار دارد شیطان پرستی قدیمی یا قرون وسطایی است که این شیطان پرستی به طور کلی محکوم شده است و شیطان پرستی جدید با آن به مبارزه برخواسته است اما خوب هنوز عده زیادی آن را قبول دارند و به آن احترام میگذارند و قوانین آن را اجرا میکنند.
شیطان پرستی قدیمی اعتقاد دارد که شیطان وجود دارد و قدرت او عظیم ترین قدرت بر روی جهان است.
اصل شهوترانی و ارضای جنسی اصل لاینفک این مراسم است. شیطان پرستی قدیمی مخالف با مسیحیت و کلیسا است و دقیقا در مراسم خود اعمال ضد مسیحیت را انجام میدهد.
شیطان پرستی جدید
شیطان پرستی جدید در انگلستان به وجود آمد و البته زیاد نیز تعجب برانگیز نیست زیرا انگلیس یکی از کشورهایی است که جادوگرانی بسیاری را داشته است . شیطان پرستی جدید بر خلاف شیطان پرستی قدیمی اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد بلکه شیطان پرستی جدید شیطان را در طبیعت و در وجود هر انسانی میداند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد و مراسم شیطان پرستی جدید مراسمی است برای دعوت از شیطان باطنی و حس اهریمنی درونی است که با اعمال جنسی آرام و ارضا میشود. آنها جسم پرست هستند و اعتقاد دارند هر آنچه که وجود دارد مدیون آلت تناسلی آدمیست و دیگر اینکه انسان باید کاملترین لذت جسمانی و جنسی را در این دنیا ببرد. آنها معتقدند به زندگی پس از مرگ و آن اینکه بعد از مرگ روح کسانی که در دنیا لذت جسمانی لازم را نبرده اند به این دنیا برمیگردد و لذت جنسی خود را کامل میکند. در مراسم شیطان پرستی جدید مخلوطی از اسپرم به همراه ادرار به عنوان آب مقدس بر روی حاضرین پاشیده میشود ( همانند آب مقدس در مراسم عشای ربانی مسیحیت ) و البته در شیطان پرستی جدید اعتقادی به قربانی کردن انسان و حتی حیوان وجود ندارد.
سلام
مطلب جالبی بود، در مورد شیطان پرستی این مطلب هم جالبه:
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک میدانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی میکنند.[۱] دست چپیها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستیها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگتر بدست میآورند. لاوییانها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمیکنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته میشود و عموماً آنها را افرادی میشناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش میکنند.[۲]
شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنماییهای موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایشهای ادیان گذشته اجتناب میکنند و بیشتر گرایشهای خودپرستانه دارند.
به گونهای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی میبینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون مادهگرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب میکنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان میدهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی میشوند. [۳] [۴]
فهرست مندرجات
[نهفتن]
مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفتهاست. شاید بتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.[۲]
موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتابها دیده میشود به این مطلب برمیگردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدیها و پلیدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی هم خدمتی به بشریت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نیز که در قرون وسطا از قدرت زیادی برخوردار بودند با عنوان جادوگران سیاه به عنوان پیروان شیطان معرفی کند تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند.[۲]
انواع و رویکردهای شیطان پرستی
شیطان پرستی فلسفی
این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است. این شاخه از شیطانپرستی به پایهگذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده میشود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمیدانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیدهای ندارند. به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.
در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث میشمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی مینگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای “جهان واقعی” را تشکیل میدهند. به طور شفافی، آموزههای شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزههای یهودی-مسیحی نشئات گرفتهاست و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشتهاست [۳]
شیطانپرستی لاویی
این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفهٔ آنتوانلاوی که در کتاب انجیل شیطان تشکیل شدهاست. لاوی موسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشتههای نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بودهاست. شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود میداند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف میدانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای آن گرایشهای انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی میدانند و در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند[۲]
شیطان پرستی دینی
این نوع شیطان پرستی شبیه شیطان پرستی آنتون لاوی است اما با این تفاوت که در این نوع شیطان گونهای جنبه خدایی و متافیزیکی دارد و این جنبه برداشته شده از ادیان ابراهیمی ، افسانهها ، آیینهای متفاوت و یا صرفا ساخته شده ذهن پیروان آن میباشد.[۴]
شرپرستان
این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط میشوند. این نوع شیطان پرستان معمولاً متهم هستند که به اعمالی از قبیل «خوردن نوزادان»، «کشتن گوسفندان»، «قربانی کردن دختران باکره» و «نفرت از مسیحیان» هستند. این طرز فکر در کتاب «مالیوس مالیفیکاروم» دسته بندی شدهاست.]کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (۱۴۹۰) تالیف شد و در واقع هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، کتاب حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است.
فلسفه شیطانی
شیطان در ۹ جمله شیطانی منسب به لاوی خلاصه میشود:
- شیطان میگوید دست و دلبازی کردن بجای خساست.
- شیطان میگوید زندگی حیاتی بجای نقشه خیالی و موهومی روحانی.
- شیطان میگوید دانش معصوم بجای فریب دادن ریاکارانه خود.
- شیطان میگوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجای عشق ورزیدن به نمک نشناسان.
- شیطان میگوید انتقام و خونخواهی کردن بجای برگرداندن صورت. (اشاره به تعالیم مسیحیت که میگوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربهای به طرف دیگر بزند)
- شیطان میگوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجای نگران بودن خون آشامهای غیر مادی
- شیطان میگوید انسان مانند دیگر حیوانات است، گاهی بهتر ولی اغلب بدتر از آنهایی است که روی چهار پا راه میروند، بدلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفتهای روشنفکرانه، او را پستترین حیوانات ساختهاست.
- شیطان تمام آن چیزهایی که گناه شناخته میشوند را ارائه میدهد، چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر میشوند.
- شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.[۵] [۲]
لاوی ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامهای اخلاقی نیست، ولی راهنماییهای کلی برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کردهاست :
- هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
- هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
- وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
- اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
- هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیدهای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
- هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.
- اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هاید استفاده کردهای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواستههایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
- هرگز از چیزی که نمیخواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
- کودکان را آزار نده.
- حیوانات -غیر انسان- را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفتهای یا برای شکارشان.
- وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن.[۲]
- تحقیق دانشجویی: نقدی بر انواع و گروههای شیطان پرستی. مترجم: کیوان معمر ، پاییز ۸۴ - دانشگاه علم و صنعت ایران.
- ↑Set Cookies
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ ۲٫۵ ۲٫۶ Sociology of Iran - جامعه شناسی شیطان پرستی
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ شیطان پرستی(1)
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ شیطان پرستی (1)
- ↑شیطان پرستی جدید
- ↑ Solipsism میتواند به یک طرز فکر معرفتشناسی منسب به دیسکارت نیز گفته شود، که در آن به افراد پیشنهاد میشود که تنها کسی هستند که میتوانند وجود چیزی را تجربه کنند و هرچه دیگران میگویند تنها خیال و وهمی از تصورات خودشان است
این مطلب از سایت وکی پدیا است