از زندگی کردن در اخر الزمان اضطراب و ترس دارم

تب‌های اولیه

42 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از زندگی کردن در اخر الزمان اضطراب و ترس دارم

سلام
لطفا راهنمایی کنید
از زندگی در اخر الزمان ترس و اظطراب دارم .این ترس و اظطراب گاهی اوقات انقدر زیاد میشود که ارزوی مرگ میکنم و تمام هستی را فحش میدهم.
پیامبر و بزرگان ما اخر الزمان را توصیف کرده اند و کتابهای زیادی هم در این باب نوشته شده که همه انها ترسناک و اظطراب اور هستند.دجال - خون ریزی -وحشت -مرگ و میر -شیطان- تنهایی- بلا .همه اینها در اخر الزمان توصیف میشود و وقتی به دنیای بی قانون پیرامون خود مینگرم اظطراب و افسردگی شدیدی تمام وجودم را فرا میگیرد.نمی دانم چیکار کنم و به کجا فرار کنم تا از دست این دنیای نفرین شده راحت بشم.وقتی تاریخ شیعه را میخوانم و پیرامون زندگی مسلمانان تحقیق میکنم و زندگی پر رنج و مشقت بار انها را میبینم از اسلام و خدا دلسرد میشم.وقتی به دنیای کنونی خود نگاه میکنم ارزوی مرگ میکنم و از انسان بودنم متنفر میشم.
وقتی در خیابان یک شیطان پرست میبینم داغون میشم و از ادامه زندگی نا امید میشم.وقتی به خدا و به حرفهاش فکر میکنم فقط حرف میبینم و در عمل چیزی از خدا نمیبینم.گاهی اوقات ارزو میکنم ای کاش خدای دیگری من را افریده بودم.وقتی میبینم شاعری به امام ما توهین میکند و میبینم خدا هیچ کاری نمیکند از خدا دلسرد میشم.وقتی میبینم یهود و شیطان پرست یکه تاز میدان هستند و قدرت در دست انهاست احساس پوچی میکنم.


کارشناس بحث :صالح

[quote=AboutGod;240315]سلام لطفا راهنمایی کنید از زندگی در اخر الزمان ترس و اظطراب دارم .این ترس و اظطراب گاهی اوقات انقدر زیاد میشود که ارزوی مرگ میکنم و تمام هستی را فحش میدهم. پیامبر و بزرگان ما اخر الزمان را توصیف کرده اند و کتابهای زیادی هم در این باب نوشته شده که همه انها ترسناک و اظطراب اور هستند.دجال - خون ریزی -وحشت -مرگ و میر -شیطان- تنهایی- بلا .همه اینها در اخر الزمان توصیف میشود و وقتی به دنیای بی قانون پیرامون خود مینگرم اظطراب و افسردگی شدیدی تمام وجودم را فرا میگیرد.نمی دانم چیکار کنم و به کجا فرار کنم تا از دست این دنیای نفرین شده راحت بشم.وقتی تاریخ شیعه را میخوانم و پیرامون زندگی مسلمانان تحقیق میکنم و زندگی پر رنج و مشقت بار انها را میبینم از اسلام و خدا دلسرد میشم.وقتی به دنیای کنونی خود نگاه میکنم ارزوی مرگ میکنم و از انسان بودنم متنفر میشم. وقتی در خیابان یک شیطان پرست میبینم داغون میشم و از ادامه زندگی نا امید میشم.وقتی به خدا و به حرفهاش فکر میکنم فقط حرف میبینم و در عمل چیزی از خدا نمیبینم.گاهی اوقات ارزو میکنم ای کاش خدای دیگری من را افریده بودم.وقتی میبینم شاعری به امام ما توهین میکند و میبینم خدا هیچ کاری نمیکند از خدا دلسرد میشم.وقتی میبینم یهود و شیطان پرست یکه تاز میدان هستند و قدرت در دست انهاست احساس پوچی میکنم.
سلام عليكم ورحمه الله
دوست عزيز اين ترس و استرس شما طبيعي است .خداوند در قرآن كريم مي فرمايد :" و نفخت فيه من روحي" بنابر اين فطرت وسرشت انسان بر خداپرستي بنا نهاده شده است و ديدن يك شيطان پرست قطعا موجب آشفتگي خاطر يك انسان سالم مي شود .سعي بكنيد ايمان خود را تقويت كنيد خداي متعال ميفرمايد:"ان الدين قالوا ربنا الله ثم الستقاموا ولا خوف عليهم ولا هم يحزنون" همانا كساني كه گفتند پرودگار ما الله است و سپس استقامت كردند پس هيچ ترسي براي آنها نيست و آن ها اندوهگين نيستند.
براي رفع ترس و اضطراب سعي بكنيد در مساجد حضور فعال داشته باشيد و دوستان مومن پيدا بكنيد و همچنين در روايات آمده است كه در آخرالزمان براي نجات از فتنه ها دعاي :يا الله يا رحمن يا رحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبي علي دينك را زياد بخوانيد .
خواندن نهج البلاغه را فراموش نكنيد هر روز چند حكمت يا خطبه از نهج البلاغه را با دقت بخوانيد نهج البلاغه بهترين كتاب براي تهذيب نفس و آرامش روح است :Gol:

[="Arial"][="DarkOrchid"]سلام و عرض ادب..

امام صادق (ع) پس از پيش بينى اين حوادث(مفاسد آخرالزمان)
خطاب به راوى فرمود: در چنين موقعى مواظب خود باش. نجات خود را از خداوند بخواه فرج نزديك است و بدان كه مردم با اين نافرمانى ها مستحق عذابند. اگر عذاب بر آن ها فرود آمد و تو در ميان آن ها بودى، بايد به سوى رحمت حق بشتابى تا ازكيفرى كه آن ها به واسطة سرپيچى از فرمان خدا مى بينند، بيرون بيايى. بدان كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى گرداند و اِن رحمة الله قريب من المحسنين .

برای مطالعه بیشتر اینجا رو هم می تونید بخونید:
http://www.askdin.com/thread12453.html[/]

بعد از نماز دعاي :
ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا و هب لنا من لدنك الرحمه ، انك انت الوهاب
را بخوانيد .

صداقت شما قابل تحسينه.

دوستان ایا راهی برای فرار نیست؟به نظر شما خدا ارزوی مرگ را قبول میکند؟ایا دین و خدا راهی برای کسانی که نمی خواهند زندگی کنند گذاشته است؟ایا میشه با خدا در این مورد وارد معامله شد؟خیلی دوست دارم به خاک برگردم و برای همیشه تو خاک اروم بگیرم به دور از همه اتفاقات این دنیا.

aboutgod;240449 نوشت:
دوستان ایا راهی برای فرار نیست؟به نظر شما خدا ارزوی مرگ را قبول میکند؟ایا دین و خدا راهی برای کسانی که نمی خواهند زندگی کنند گذاشته است؟ایا میشه با خدا در این مورد وارد معامله شد؟خیلی دوست دارم به خاک برگردم و برای همیشه تو خاک اروم بگیرم به دور از همه اتفاقات این دنیا.


با سلام

من به خود نامده ام تا که به خود باز روم / آن که آورد مرا باز برد در وطنم


عزیزم ، شما كه از شیطان تنفر دارید ناخواسته منزل شیطان شده اید !!!!

همه این افکار شیطانیست زیرا فرد مومن همواره امیدوار به خدای متعال است واگر مشکلی هم هست ، آزمایش و خواست اوست وبه خواست او راضی باشیم .

خدای سبحان که مثل ما وشما نیست زود عصبانی بشود همه چیز را منهدم کند ! او آنقدر بزرگ و صبور است که کیفر و پاداش همه را به روز آخر محول کرده و بطور کامل خواهد داد ودرآنروز مومنین شاد و کفار فریاد حسرت و مرگ سر خواهند داد ولی چه سود ...

aboutgod;240449 نوشت:
دوستان ایا راهی برای فرار نیست؟به نظر شما خدا ارزوی مرگ را قبول میکند؟ایا دین و خدا راهی برای کسانی که نمی خواهند زندگی کنند گذاشته است؟ایا میشه با خدا در این مورد وارد معامله شد؟خیلی دوست دارم به خاک برگردم و برای همیشه تو خاک اروم بگیرم به دور از همه اتفاقات این دنیا

سلام
خدا به انسان زندگي داده و خودش اين نعمت را ميتونه از انسان بگيره و با خواست من و شما نيست.
البته همه ي اينها امتحان الهي است و خيلي خوبه كه شما اين تنفر از گناه را داري و باعث ميشه بيشتر به سمت خدا بري و بايد در كنار اينها بپذيري كه زندگي در دنيا نعمتي است كه خدا به انسان داده و بايد از آن بهترين استفاده را بكني و مفيد واقع بشي.
قدري در مورد دلايل آفرينش انسان بررسي كنيد ميبينيد كه طبق آيه قرآن انسان در سختي آفريده شده است و اين مشكلات و سختي هاست كه روح آدمي را سيقل ميدهد و به سمت خدا نزديك ميكنه.

ممنون از راهنماییتون.ولی مشکل من یه چیز دیگه ست .
من میل به زندگی ندارم یعنی از زندگی در اخر الزمان میترسم.من به خدا و به کتابش و به امامان و پیامبرانش ایمان و اعتقاد دارم وتمام صفات پاکیزه خداوند را قبول دارم و میدانم تمامی کارهای خدا با حکمت و مصلحت انجام میشود اما اینها دردی از من دوا نمیکند.من به بن بست نرسیدم و دنیا رو هم پوچ نمی بینم.به زبان ساده از زندگی سیر شدم.شما میدانید کسانی که از زندگی سیر شدند و علاقه ای به زندگی ندارند باید چه کسی راببینند و باید چه بکنند؟ایا خدا و امامان به این مورد اشاره کرده اند.و راه حلی برای ان دیده اند؟

aboutgod;240539 نوشت:
ممنون از راهنماییتون.ولی مشکل من یه چیز دیگه ست .
من میل به زندگی ندارم یعنی از زندگی در اخر الزمان میترسم.من به خدا و به کتابش و به امامان و پیامبرانش ایمان و اعتقاد دارم وتمام صفات پاکیزه خداوند را قبول دارم و میدانم تمامی کارهای خدا با حکمت و مصلحت انجام میشود اما اینها دردی از من دوا نمیکند.من به بن بست نرسیدم و دنیا رو هم پوچ نمی بینم.به زبان ساده از زندگی سیر شدم.شما میدانید کسانی که از زندگی سیر شدند و علاقه ای به زندگی ندارند باید چه کسی راببینند و باید چه بکنند؟ایا خدا و امامان به این مورد اشاره کرده اند.و راه حلی برای ان دیده اند؟

همه میترسن دوست عزیز فقط شما نیستید
بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزّمان، دعای فرج امام زمان(ع) است؛ البته دعایی که در همة اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر کسانی در دعا جدّی و راستگو باشند، مبصراتی (دیدنی‌هایی) خواهند داشت. باید دعا را با شرایط آن خواند و «توبه از گناهان» از جملة شرایط دعا است

آیت الله بهجت درباره دعای فرج امام زمان (عج) می فرمایند: دعاى تعجیل فرج دواى دردهاى ما است، در روایت است كه: در آخر الزمان همه هلاك مى شوند،« إِلاّ مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ. »(1)مگر كسانى كه براى [تعجیل] فرج دعا كنند.

ائمّه ى ما ـ علیهم السّلام ـ با این بیان خیلى به اهل ایمان و شیعیان عنایت كرده اند تا خود را بشناسند. علامت گذارى براى آن ها است، یعنى اگر براى فرج دعا مى كنید، علامت آن است كه هنوز ایمانتان پا برجاست. دستورهاى عجیب و غریب دیگر هم داده اند، زیرا در آخرالزمان گرفتارى اهل ایمان خیلى سخت مى شود به حدّى كه در روایت آمده است:
« بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا. »(2)بعد از آن كه زمین از جور و ستم پر مى شود.

و شاید در روایت وارد شده باشد كه:


« یُنْكِرُهُ أكْثَرُ مَنْ قالَ بإِمامَتِهِ! » « لاِءَنَّهُ یَقُوُم بَعْدَ... ارْتِدادِ أَكْثَرِ الْقائِلِینَ بِإِمامَتِهِ. »؛ (زیرا او بعد از... بازگشت بیشتر معتقدان به امامتش قیام مى كند.) (3)
بیشتر كسانى كه اعتقاد به امامت آن حضرت دارند، او را انكار مى كنند. یعنى بیشتر مردم از اعتقاد وایمان به امامت بر مى گردند. هم چنین فرموده اند كه در آخرالزمان این دعاى فرج را كه دعاى تثبیت در دین است، بخوانیم: « یا أللّهُ،یَا رَحْمانُ، یَا رَحیمُ، یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِكَ. »(4) اى خدا، اى رحمت گستر، اى مهربان، اى زیر و رو كننده ى دل ها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان. یعنى آن مرتبه اى از ایمان را كه به من منّت نهادى، حفظ كن، نه این كه مسلمان باشد و به همان باقى باشد، چون این معنا تثبیت در دین نیست. این توسّلات، عزادارى ها، سوگوارى ها و زیارت قبور اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ علامت آن است كه اهل ایمان به آن ها اتّصال و الصاق دارند و هنوز از آن ها منحرف نشده اند؛ لذا كفّار و دست نشانده هاى آن ها دستور داشتند كه بین مسلمانان و قرآن ـ تا چه برسد به مساجد و تكایا و مجالس عزا و روضه خوانى ـ جدایى بیندازند، زیرا همه ى این ها ضدّ خواسته هاى سلاطین جور بود، لذا فرمان هدم قبور یا تعطیلى مجالس روضه خوانى را دادند. روز هشتم ماه شوّال كه روز هدم قبور ائمه ى بقیع ـ علیهم السّلام ـ است قاعدتا روز تعطیلى حوزه ى علمیه نجف بود، ولى ما كم كم عادت كردیم و براى ما عادى شد.!

پی نوشت:


1.عبارت حدیث به این صورت است: « إِلّا مَنْ دَعا بِدُعاءِ الْغَریقِ »؛ (مگر كسى كه دعاى غریق را بخواند.) ر.ك: بحار الانوار، ج 52، ص 133 و 148؛ ج 92، ص 326؛ اعلام الورى، ص 432؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 228؛ غیبة النعمانى، ص 159؛ كمال الدین، ج 2، ص 348 و 351؛ منتخب الانوار، ص 80، مهجّ الدّعوات، ص 332، در ذیل برخى از این روایات بیان شده است كه مقصود از دعاى غریق، دعاى آینده: « یا أَللّه یا رَحْمانُ یا رَحیمُ... » است.

2.بحار الانوار، ج 3، ص 80؛ ج 36، ص 358؛ طرائف، ج 1، ص 177.

3.بحار الانوار، ج 51، ص 30، 157؛ ج 52، ص 23؛ اعلام الورى، ص 436، 439؛ الخرائج، ج 3، ص 1171؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 230، 231؛ كشف الغمّة، ج 2، ص 526؛ كفایة الاثر، ص 283؛ كمال الدین، ج 2، ص 378، 384، منتخب الانوار، ص 39.

4.بحار الانوار، ج 52، ص 148؛ ج 92، ص 326؛ اعلام الورى، ص 432؛ كمال الدین، ج 2، ص 351؛ منتخب الانوار، ص 80؛ مهج الدعوات، ص 332.

منبع: سایت آیت الله بهجت

سبوی تشنه;240545 نوشت:
همه میترسن دوست عزیز فقط شما نیستید
بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزّمان، دعای فرج امام زمان(ع) است؛ البته دعایی که در همة اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر کسانی در دعا جدّی و راستگو باشند، مبصراتی (دیدنی‌هایی) خواهند داشت. باید دعا را با شرایط آن خواند و «توبه از گناهان» از جملة شرایط دعا است

آیت الله بهجت درباره دعای فرج امام زمان (عج) می فرمایند: دعاى تعجیل فرج دواى دردهاى ما است، در روایت است كه: در آخر الزمان همه هلاك مى شوند،« إِلاّ مَنْ دَعا بَالْفَرَجِ. »(1)مگر كسانى كه براى [تعجیل] فرج دعا كنند.

ائمّه ى ما ـ علیهم السّلام ـ با این بیان خیلى به اهل ایمان و شیعیان عنایت كرده اند تا خود را بشناسند. علامت گذارى براى آن ها است، یعنى اگر براى فرج دعا مى كنید، علامت آن است كه هنوز ایمانتان پا برجاست. دستورهاى عجیب و غریب دیگر هم داده اند، زیرا در آخرالزمان گرفتارى اهل ایمان خیلى سخت مى شود به حدّى كه در روایت آمده است:
« بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْما وَ جَوْرا. »(2)بعد از آن كه زمین از جور و ستم پر مى شود.

و شاید در روایت وارد شده باشد كه:


« یُنْكِرُهُ أكْثَرُ مَنْ قالَ بإِمامَتِهِ! » « لاِءَنَّهُ یَقُوُم بَعْدَ... ارْتِدادِ أَكْثَرِ الْقائِلِینَ بِإِمامَتِهِ. »؛ (زیرا او بعد از... بازگشت بیشتر معتقدان به امامتش قیام مى كند.) (3)
بیشتر كسانى كه اعتقاد به امامت آن حضرت دارند، او را انكار مى كنند. یعنى بیشتر مردم از اعتقاد وایمان به امامت بر مى گردند. هم چنین فرموده اند كه در آخرالزمان این دعاى فرج را كه دعاى تثبیت در دین است، بخوانیم: « یا أللّهُ،یَا رَحْمانُ، یَا رَحیمُ، یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبى عَلى دینِكَ. »(4) اى خدا، اى رحمت گستر، اى مهربان، اى زیر و رو كننده ى دل ها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان. یعنى آن مرتبه اى از ایمان را كه به من منّت نهادى، حفظ كن، نه این كه مسلمان باشد و به همان باقى باشد، چون این معنا تثبیت در دین نیست. این توسّلات، عزادارى ها، سوگوارى ها و زیارت قبور اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ علامت آن است كه اهل ایمان به آن ها اتّصال و الصاق دارند و هنوز از آن ها منحرف نشده اند؛ لذا كفّار و دست نشانده هاى آن ها دستور داشتند كه بین مسلمانان و قرآن ـ تا چه برسد به مساجد و تكایا و مجالس عزا و روضه خوانى ـ جدایى بیندازند، زیرا همه ى این ها ضدّ خواسته هاى سلاطین جور بود، لذا فرمان هدم قبور یا تعطیلى مجالس روضه خوانى را دادند. روز هشتم ماه شوّال كه روز هدم قبور ائمه ى بقیع ـ علیهم السّلام ـ است قاعدتا روز تعطیلى حوزه ى علمیه نجف بود، ولى ما كم كم عادت كردیم و براى ما عادى شد.!

پی نوشت:


1.عبارت حدیث به این صورت است: « إِلّا مَنْ دَعا بِدُعاءِ الْغَریقِ »؛ (مگر كسى كه دعاى غریق را بخواند.) ر.ك: بحار الانوار، ج 52، ص 133 و 148؛ ج 92، ص 326؛ اعلام الورى، ص 432؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 228؛ غیبة النعمانى، ص 159؛ كمال الدین، ج 2، ص 348 و 351؛ منتخب الانوار، ص 80، مهجّ الدّعوات، ص 332، در ذیل برخى از این روایات بیان شده است كه مقصود از دعاى غریق، دعاى آینده: « یا أَللّه یا رَحْمانُ یا رَحیمُ... » است.

2.بحار الانوار، ج 3، ص 80؛ ج 36، ص 358؛ طرائف، ج 1، ص 177.

3.بحار الانوار، ج 51، ص 30، 157؛ ج 52، ص 23؛ اعلام الورى، ص 436، 439؛ الخرائج، ج 3، ص 1171؛ الصراط المستقیم، ج 2، ص 230، 231؛ كشف الغمّة، ج 2، ص 526؛ كفایة الاثر، ص 283؛ كمال الدین، ج 2، ص 378، 384، منتخب الانوار، ص 39.

4.بحار الانوار، ج 52، ص 148؛ ج 92، ص 326؛ اعلام الورى، ص 432؛ كمال الدین، ج 2، ص 351؛ منتخب الانوار، ص 80؛ مهج الدعوات، ص 332.

منبع: سایت آیت الله بهجت


عجب خالقی داریم ما.و چه مخلوقاتی دارد خالق ما.

aboutgod;240570 نوشت:
عجب خالقی داریم ما.و چه مخلوقاتی دارد خالق ما.

دوست عزیز به موضوع پستت نگاه کن و با جواب بنده مقایسش کن
اگر سوال دیگه ای داری در یک پست جداگانه قرارش بده دوستان قصد کمک به شما و ارائه نظراتشون رو دارند

سبوی تشنه;240574 نوشت:
دوست عزیز به موضوع پستت نگاه کن و با جواب بنده مقایسش کن
اگر سوال دیگه ای داری در یک پست جداگانه قرارش بده دوستان قصد کمک به شما و ارائه نظراتشون رو دارند

ممنون از راهنماییهاتون.میشه به سوال من جواب بدین
ایا دین اسلام و خالق جهان هستی برای کسی که به هر دلیلی از زندگی سیر شده و یا از زندگی کردن خوشش نمیاد ونه نعمت و نه بهشت و نه قرب خدا رو میخواد.راه حلی گذاشته یا نه.اگر گذاشته منت بر سر ما بگذارید وما را راهنمایی کنید.

دوست عزیز انسان ذاتا و فطرتا خدا جو و خدا طلب است این یک حقیقته که نمیشه انکارش کرد این اتفاقات و عوامل بیرونی هستن که باعث میشه انسان از اون اصل خودش دور بشه مطمئا باشا ین احساس شما که کم و بیش برای همه ما اتفاق افتاده نه تنها زود گذر هست بلکه دلیلی داره که باعث شده شما نه تنها از زندگی بلکه ازموجود بودن خودتون هم سیر بشین
اما خوبه به واقعیات هم توجه کنین انسان هرگز نابود نمیشه و چه خوب و چه بد بودنتون ابدی خواهد بود
خداوند دستور بر عدم نااميدي داده و تاكيد كرده كه تمام گناهان را مي‌بخشد؛ از اين رو بزرگترين گناه، نااميدي از رحمت خداست.میدونم گناهی شاید نکردین اما این احساستون یه جور کناه تلقی میشه
حالا شما دنبال اون دلیل بگرد که چی بوده اصلا منطقی نیست که بگی همین جوری من غالبا به خاطر گناهان زیادم یه حس بدی بهم دست میده انا به یاد این آیه خداوند عزیز میفتم دلم آروم میشه
آيه 53 سوره «الزمر» است: «استقُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»؛ اي بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‌ايد، از رحمت خداوند نااميد نشويد كه خدا همه گناهان را مي‌آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
اگر جات باشم یه زیارتی میرم کمی حات بهتر میشه به امید خدا از این حس منفی رها بشین
یا حق

یاحق

سبوی تشنه;240631 نوشت:
دوست عزیز انسان ذاتا و فطرتا خدا جو و خدا طلب است این یک حقیقته که نمیشه انکارش کرد این اتفاقات و عوامل بیرونی هستن که باعث میشه انسان از اون اصل خودش دور بشه مطمئا باشا ین احساس شما که کم و بیش برای همه ما اتفاق افتاده نه تنها زود گذر هست بلکه دلیلی داره که باعث شده شما نه تنها از زندگی بلکه ازموجود بودن خودتون هم سیر بشین
اما خوبه به واقعیات هم توجه کنین انسان هرگز نابود نمیشه و چه خوب و چه بد بودنتون ابدی خواهد بود
خداوند دستور بر عدم نااميدي داده و تاكيد كرده كه تمام گناهان را مي‌بخشد؛ از اين رو بزرگترين گناه، نااميدي از رحمت خداست.میدونم گناهی شاید نکردین اما این احساستون یه جور کناه تلقی میشه
حالا شما دنبال اون دلیل بگرد که چی بوده اصلا منطقی نیست که بگی همین جوری من غالبا به خاطر گناهان زیادم یه حس بدی بهم دست میده انا به یاد این آیه خداوند عزیز میفتم دلم آروم میشه
آيه 53 سوره «الزمر» است: «استقُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»؛ اي بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‌ايد، از رحمت خداوند نااميد نشويد كه خدا همه گناهان را مي‌آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است.
اگر جات باشم یه زیارتی میرم کمی حات بهتر میشه به امید خدا از این حس منفی رها بشین
یا حق

یاحق


ممنون دوست عزیز.ولی من به جوابم نرسیدم.شاید اصلا جوابی برای این موضوع پیدا نکنم چون یقین دارم بیشتر حرفهایی که در مورد اسلام و خدا میزنند دروغ است.نمی دانم چرا خدا دوست دارد همه چیز را به ما تحمیل کند.بدترین زندگی در بدترین دوره هدیه ای بود که خدا توسط پدر و مادرم به من داد.به هر حال از همه دوستان ممنونم .نه من بنده خوبی برای خدا هستم و نه خدا خالق خوبی برای من هست.

aboutgod;240315 نوشت:
سلام
لطفا راهنمایی کنید
از زندگی در اخر الزمان ترس و اظطراب دارم .این ترس و اظطراب گاهی اوقات انقدر زیاد میشود که ارزوی مرگ میکنم و تمام هستی را فحش میدهم.
پیامبر و بزرگان ما اخر الزمان را توصیف کرده اند و کتابهای زیادی هم در این باب نوشته شده که همه انها ترسناک و اظطراب اور هستند.دجال - خون ریزی -وحشت -مرگ و میر -شیطان- تنهایی- بلا .همه اینها در اخر الزمان توصیف میشود و وقتی به دنیای بی قانون پیرامون خود مینگرم اظطراب و افسردگی شدیدی تمام وجودم را فرا میگیرد.نمی دانم چیکار کنم و به کجا فرار کنم تا از دست این دنیای نفرین شده راحت بشم.وقتی تاریخ شیعه را میخوانم و پیرامون زندگی مسلمانان تحقیق میکنم و زندگی پر رنج و مشقت بار انها را میبینم از اسلام و خدا دلسرد میشم.وقتی به دنیای کنونی خود نگاه میکنم ارزوی مرگ میکنم و از انسان بودنم متنفر میشم.
وقتی در خیابان یک شیطان پرست میبینم داغون میشم و از ادامه زندگی نا امید میشم.وقتی به خدا و به حرفهاش فکر میکنم فقط حرف میبینم و در عمل چیزی از خدا نمیبینم.گاهی اوقات ارزو میکنم ای کاش خدای دیگری من را افریده بودم.وقتی میبینم شاعری به امام ما توهین میکند و میبینم خدا هیچ کاری نمیکند از خدا دلسرد میشم.وقتی میبینم یهود و شیطان پرست یکه تاز میدان هستند و قدرت در دست انهاست احساس پوچی میکنم.


کارشناس بحث حامی

در سخنان شما یک تناقض اشکار وجود دارد یک حا میفرمایید چرا خدا نافرمانان را عقوبت نمیکند یکحا میفرمایید از زندگی در اخر الزمان میترسم اگر کسی بیاید و عدالت را بر قرار کند ترس دارد ایا شما مومنید یا کافر اگر مومنید از چه میترسید انکه باید بترسد شما نیستید بلکه انانی هستند که در همین زمان هم از ظلم و ستم به همنوعانشان دریغ نمیکنند که البته بدست منجی عالم شدیداً عقوبت میشوند ایا عقوبت ظالمین ترس دارد ایا اجرای عدالت الهی برای کسی که گناهی نکرده ترس دارد یک انسان ازاده باید تشنه عدالت باشد نه انکه از ان بترسد .

aboutgod;240639 نوشت:
ممنون دوست عزیز.ولی من به جوابم نرسیدم.شاید اصلا جوابی برای این موضوع پیدا نکنم چون یقین دارم بیشتر حرفهایی که در مورد اسلام و خدا میزنند دروغ است.نمی دانم چرا خدا دوست دارد همه چیز را به ما تحمیل کند.بدترین زندگی در بدترین دوره هدیه ای بود که خدا توسط پدر و مادرم به من داد.به هر حال از همه دوستان ممنونم .نه من بنده خوبی برای خدا هستم و نه خدا خالق خوبی برای من هست.

دوست من یعنی شما در زندگیت مشکلی به وجود نیامده
چی باعث شده بگی خداوند نعوذ بالله خالق خوبی نیست دلیلش رو بگو نمیشه همینجوری

بهلول;240641 نوشت:
در سخنان شما یک تناقض اشکار وجود دارد یک حا میفرمایید چرا خدا نافرمانان را عقوبت نمیکند یکحا میفرمایید از زندگی در اخر الزمان میترسم اگر کسی بیاید و عدالت را بر قرار کند ترس دارد ایا شما مومنید یا کافر اگر مومنید از چه میترسید انکه باید بترسد شما نیستید بلکه انانی هستند که در همین زمان هم از ظلم و ستم به همنوعانشان دریغ نمیکنند که البته بدست منجی عالم شدیداً عقوبت میشوند ایا عقوبت ظالمین ترس دارد ایا اجرای عدالت الهی برای کسی که گناهی نکرده ترس دارد یک انسان ازاده باید تشنه عدالت باشد نه انکه از ان بترسد .

دوست عزیز اجرای عدالت پس از ظهور هست.که این مورد هم تا حالا جنبه تشریفاتی داشته و فقط در حرف خلاصه شده.اما گفتی ترس
من از شیطان پرست و ظالم میترسم که به سادگی جرم و جنایت میکند و کسی جلو دار انها نیست من از باطلی میترسم که خودش را جای حق جلوه میدهد و فریبم میدهد.من از زنانی میترسم که هرروز با انواع پوششهای زننده تحریکم میکنند.من از نفسم میترسم که هر صبح شکل تازه ای به خود میگرد و سرم را کلاه میگذارد.داغون و روانی شدم وقتی شنیدم شیطان پرستی به پاکترین موجود زمین امام هادی توهین کرده..احساس حقارت کردم وقتی دیدم نمی توانم کاری انجام بدم.ترسیدم وقتی دیدم خدا در مقابل هر نوع جنایت بشر سکوت میکند و جان مسلمین برایش هیچ اهمیتی ندارد.از سنتهای خداوند میترسم.سنت عجیبی خدا دارد.میترسم وقتی میبینم دیدن جنایت و کشتار برای خدا عادی شده.میترسم وقتی میبینم خدا برای کفار خشمگین نمی شود.سکوت خدا من را به وحشت می اندازد.و زمانی افسرده میشم که میبینم خالق من خداست

سبوی تشنه;240643 نوشت:
دوست من یعنی شما در زندگیت مشکلی به وجود نیامده
چی باعث شده بگی خداوند نعوذ بالله خالق خوبی نیست دلیلش رو بگو نمیشه همینجوری

دوست من نگاهی به دور و برت و به زمانه ای که هستی بنداز و دنیا رو به صورت واقعی ببین و سعی کن مقصر را پیدا کنی.انوقت منظور من رو متوجه میشی

aboutgod;240650 نوشت:
دوست عزیز اجرای عدالت پس از ظهور هست.که این مورد هم تا حالا جنبه تشریفاتی داشته و فقط در حرف خلاصه شده.اما گفتی ترس
من از شیطان پرست و ظالم میترسم که به سادگی جرم و جنایت میکند و کسی جلو دار انها نیست من از باطلی میترسم که خودش را جای حق جلوه میدهد و فریبم میدهد.من از زنانی میترسم که هرروز با انواع پوششهای زننده تحریکم میکنند.من از نفسم میترسم که هر صبح شکل تازه ای به خود میگرد و سرم را کلاه میگذارد.داغون و روانی شدم وقتی شنیدم شیطان پرستی به پاکترین موجود زمین امام هادی توهین کرده..احساس حقارت کردم وقتی دیدم نمی توانم کاری انجام بدم.ترسیدم وقتی دیدم خدا در مقابل هر نوع جنایت بشر سکوت میکند و جان مسلمین برایش هیچ اهمیتی ندارد.از سنتهای خداوند میترسم.سنت عجیبی خدا دارد.میترسم وقتی میبینم دیدن جنایت و کشتار برای خدا عادی شده.میترسم وقتی میبینم خدا برای کفار خشمگین نمی شود.سکوت خدا من را به وحشت می اندازد.و زمانی افسرده میشم که میبینم خالق من خداست

بازهم تناقضی دیگر یا قبول داری دوره اخر الزمان است یا نداری اگر قبول داری پس منجی را هم باید قبول داشته باشی خوب منجی برای همین میاید که ترس تورا ذایل کند ارامش را به جهان بیاورد این که در حد حرف است یعنی چه مگر به خدا و قران ایمان نداری هرکه به اینها ایمان داشته باشد میداند که قیامت حق است عدالت حق است فقط خدا به ظالمین فرست میدهد شاید به راه بیایند اگر خدا بخواهد پاداش هر ظلمی را بلافاصله بدهد هیچ بشری بر روی کره خاکی باقی نمیماند خدا به یونس وعده داد تمام قومت را نابود میکنم و چون قوم به راه امدند از انان درگذشت این از رحمت خداست نه ضعف خدا چون خدا قادر مطلق است و در ان هیچ شکی نیست .

بهلول;240655 نوشت:
بازهم تناقضی دیگر یا قبول داری دوره اخر الزمان است یا نداری اگر قبول داری پس منجی را هم باید قبول داشته باشی خوب منجی برای همین میاید که ترس تورا ذایل کند ارامش را به جهان بیاورد این که در حد حرف است یعنی چه مگر به خدا و قران ایمان نداری هرکه به اینها ایمان داشته باشد میداند که قیامت حق است عدالت حق است فقط خدا به ظالمین فرست میدهد شاید به راه بیایند اگر خدا بخواهد پاداش هر ظلمی را بلافاصله بدهد هیچ بشری بر روی کره خاکی باقی نمیماند خدا به یونس وعده داد تمام قومت را نابود میکنم و چون قوم به راه امدند از انان درگذشت این از رحمت خداست نه ضعف خدا چون خدا قادر مطلق است و در ان هیچ شکی نیست .

نه من قبول دارم که امام زمان هست منتهی الان جنبه تشریفاتی داره چون معلوم نیست که ایشون کی ظهور کنند.
خوب معلومه که خدا نباید هم جواب ظالم رو همون لحظه بده .چون این وسط به خدا که ظلم نمیکنند به خدا که صدمه نمی زنند.چون خدا خودش صدمه نمیبینه و اختیار رو هم که داده جواب ظالم رو همون لحظه نمیده.من با اینش کار ندارم .من میگم چرا زندگی تحمیل میشه و چرا دین به این بزرگی هیچ جوابی برای کسانی که میلی به زندگی ندارند نمیده.خوب خدا که اختیار داده و بشر هم از اختیارش استفاده میکنه منم از اختیارم استفاده میکنم و میگم زندگی دنیا رو نمیخوام.و مورد جالب این هستش که خدا اصلا خط قرمز نداره

AboutGod;240315 نوشت:
سلام لطفا راهنمایی کنید از زندگی در اخر الزمان ترس و اظطراب دارم .این ترس و اظطراب گاهی اوقات انقدر زیاد میشود که ارزوی مرگ میکنم و تمام هستی را فحش میدهم.



با سلام
توصیه این حقیر به شما نوشتن عریضه و درد دل برای امام زمان است
http://www.askdin.com/thread20431.html#post240665

تنهاترین سردار;240667 نوشت:


با سلام
توصیه این حقیر به شما نوشتن عریضه و درد دل برای امام زمان است
http://www.askdin.com/thread20431.html#post240665[/QUOTE]
ممنون ولی خیلی این کار رو کردم اما نتیجه نگرفتم.عوض اینکه بهتر بشه بدتر شد

aboutgod;240660 نوشت:
نه من قبول دارم که امام زمان هست منتهی الان جنبه تشریفاتی داره چون معلوم نیست که ایشون کی ظهور کنند.
خوب معلومه که خدا نباید هم جواب ظالم رو همون لحظه بده .چون این وسط به خدا که ظلم نمیکنند به خدا که صدمه نمی زنند.چون خدا خودش صدمه نمیبینه و اختیار رو هم که داده جواب ظالم رو همون لحظه نمیده.من با اینش کار ندارم .من میگم چرا زندگی تحمیل میشه و چرا دین به این بزرگی هیچ جوابی برای کسانی که میلی به زندگی ندارند نمیده.خوب خدا که اختیار داده و بشر هم از اختیارش استفاده میکنه منم از اختیارم استفاده میکنم و میگم زندگی دنیا رو نمیخوام.و مورد جالب این هستش که خدا اصلا خط قرمز نداره

وفتی بگی دوره اخرزمونه یعنی اومدن امام زمون نزدیکه و تشریفاتی هم نیست بلکه قطعی هستش . دیر و زود داره سوخت سوز نداره .

شما چه میدونی بعد از مردن چه خبره که به این اسونی ارزوی مرگ میکنی .

این تصور ماست که فکر میکنیم بعضی ها صدمه میبینند اگر بدانی زندگی در مقابل اخرت هیچ است میفهمی این صدمه ها هیچ نیست .

خدا قادر مطلق هستش و برای قادر مطلق خط قرمز معنی نداره خواست بنده و جنابعالی هم هیچ تاثیری به این موضوع نداره بهتره راحع به اون فکر نکنی .

بهلول;240673 نوشت:
وفتی بگی دوره اخرزمونه یعنی اومدن امام زمون نزدیکه و تشریفاتی هم نیست بلکه قطعی هستش . دیر و زود داره سوخت سوز نداره .

شما چه میدونی بعد از مردن چه خبره که به این اسونی ارزوی مرگ میکنی .
ولی من میدونم چه خبره اونجا برای ادمهایی مثل من بدترین جایگاه هستش.شکنجه خانه خدا
اما لا اقل میدونم موجوداتی که عذابم میکنند موجودات پاکی هستند و از این شیطان پرستها بهترند.دیگه اونجا خبری از توهین و تحریم و اینده و یهودی نیست اونجا فقط شکنجه است.همین که موجودات پاک شکنجه ام میکنند من را قانع میکند.اون هم به خاطر اعمال خودم نه الکی و بیهوده
.تازه به اندازه اعمالم شکنجه میشم شاید هم رلشون به حالم بسوزه کمتر عذابم کنند.ولی اینجا چی نه رحمی دارند و نه مرحمی
این تصور ماست که فکر میکنیم بعضی ها صدمه میبینند اگر بدانی زندگی در مقابل اخرت هیچ است میفهمی این صدمه ها هیچ نیست .
من چیزهایی رو که میبینم میگم

خدا قادر مطلق هستش و برای قادر مطلق خط قرمز معنی نداره خواست بنده و جنابعالی هم هیچ تاثیری به این موضوع نداره بهتره راحع به اون فکر نکنی .


این رو خودم هم میدونم و میدونم حرفهام و خودم هیچ ارزشی برای خدا ندارد

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

AboutGod;240315 نوشت:
از زندگی در اخر الزمان ترس و اظطراب دارم .این ترس و اظطراب گاهی اوقات انقدر زیاد میشود که ارزوی مرگ میکنم و تمام هستی را فحش میدهم.
پیامبر و بزرگان ما اخر الزمان را توصیف کرده اند و کتابهای زیادی هم در این باب نوشته شده که همه انها ترسناک و اظطراب اور هستند.دجال - خون ریزی -وحشت -مرگ و میر -شیطان- تنهایی- بلا .همه اینها در اخر الزمان توصیف میشود و وقتی به دنیای بی قانون پیرامون خود مینگرم اظطراب و افسردگی شدیدی تمام وجودم را فرا میگیرد.نمی دانم چیکار کنم و به کجا فرار کنم تا از دست این دنیای نفرین شده راحت بشم.وقتی تاریخ شیعه را میخوانم و پیرامون زندگی مسلمانان تحقیق میکنم و زندگی پر رنج و مشقت بار انها را میبینم از اسلام و خدا دلسرد میشم.وقتی به دنیای کنونی خود نگاه میکنم ارزوی مرگ میکنم و از انسان بودنم متنفر میشم.
وقتی در خیابان یک شیطان پرست میبینم داغون میشم و از ادامه زندگی نا امید میشم.وقتی به خدا و به حرفهاش فکر میکنم فقط حرف میبینم و در عمل چیزی از خدا نمیبینم.گاهی اوقات ارزو میکنم ای کاش خدای دیگری من را افریده بودم.وقتی میبینم شاعری به امام ما توهین میکند و میبینم خدا هیچ کاری نمیکند از خدا دلسرد میشم.وقتی میبینم یهود و شیطان پرست یکه تاز میدان هستند و قدرت در دست انهاست احساس پوچی میکنم.

سلام

دو آیه می گویم

امیدوارم کمکتون کنه

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ(البقرة/8)
گروهي از مردم کساني هستند که مي‌گويند: «به خدا و روز رستاخيز ايمان آورده‌ايم.» در حالي که ايمان ندارند.
يخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يشْعُرُونَ(البقرة/9)
مي‌خواهند خدا و مؤمنان را فريب دهند؛ در حالي که جز خودشان را فريب نمي‌دهند؛ (اما) نمي‌فهمند.
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يكْذِبُونَ(البقرة/10)
در دلهاي آنان يک نوع بيماري است؛ خداوند بر بيماري آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهايي که ميگفتند، عذاب دردناکي در انتظار آنهاست.

این نمونه ای از رفتار خدا با اهل گناه است

ببین چه گفته است؟

نظرت در مورد این دست آیات چیست؟

و اخر آگاه باشید که جز با یاد خدا دلها ارام نمی شود

این آیه را حتما شنیده ای؟

وَيقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيهِ آيةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يضِلُّ مَنْ يشَاءُ وَيهْدِي إِلَيهِ مَنْ أَنَابَ(الرعد/27)
کساني که کافر شدند مي‌گويند: «چرا آيه (و معجزه)اي از پروردگارش بر او نازل نشده است؟!» بگو: «خداوند هر کس را بخواهد گمراه، و هر کس را که بازگردد، به سوي خودش هدايت مي‌کند! (کمبودي در معجزه‌ها نيست؛ لجاجت آنها مانع است!)»
الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(الرعد/28)
آنها کساني هستند که ايمان آورده‌اند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مي‌يابد!
الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ(الرعد/29)
آنها که ايمان آوردند و کارهاي شايسته انجام دادند، پاکيزه‌ترين (زندگي)نصيبشان است؛ و بهترين سرانجامها!

فتامل

فکر کن و نتیجه رو بگو

تا کمک کنیم گر خدا بخواهد:Gol:[/]

کبوتر حرم الزهرا;240690 نوشت:

سلام

دو آیه می گویم

امیدوارم کمکتون کنه

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ(البقرة/8)
گروهي از مردم کساني هستند که مي‌گويند: «به خدا و روز رستاخيز ايمان آورده‌ايم.» در حالي که ايمان ندارند.
يخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يشْعُرُونَ(البقرة/9)
مي‌خواهند خدا و مؤمنان را فريب دهند؛ در حالي که جز خودشان را فريب نمي‌دهند؛ (اما) نمي‌فهمند.
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يكْذِبُونَ(البقرة/10)
در دلهاي آنان يک نوع بيماري است؛ خداوند بر بيماري آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهايي که ميگفتند، عذاب دردناکي در انتظار آنهاست.

این نمونه ای از رفتار خدا با اهل گناه است

ببین چه گفته است؟

نظرت در مورد این دست آیات چیست؟

و اخر آگاه باشید که جز با یاد خدا دلها ارام نمی شود

این آیه را حتما شنیده ای؟

وَيقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيهِ آيةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يضِلُّ مَنْ يشَاءُ وَيهْدِي إِلَيهِ مَنْ أَنَابَ(الرعد/27)
کساني که کافر شدند مي‌گويند: «چرا آيه (و معجزه)اي از پروردگارش بر او نازل نشده است؟!» بگو: «خداوند هر کس را بخواهد گمراه، و هر کس را که بازگردد، به سوي خودش هدايت مي‌کند! (کمبودي در معجزه‌ها نيست؛ لجاجت آنها مانع است!)»
الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ(الرعد/28)
آنها کساني هستند که ايمان آورده‌اند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مي‌يابد!
الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ(الرعد/29)
آنها که ايمان آوردند و کارهاي شايسته انجام دادند، پاکيزه‌ترين (زندگي)نصيبشان است؛ و بهترين سرانجامها!

فتامل

فکر کن و نتیجه رو بگو

تا کمک کنیم گر خدا بخواهد:gol:

ممنون ولی اینها چه ربطی به بحث ما داشت.
میشه بیشتر توضیح بدی.
من نه میخوام خدا رو فریب بدم نه مومنان رو
و میدونم عذاب دردناک خدا یه روز دامن من رو میگیره.چون الان هم عذابم میکنه منتهی الان روحی عذابم میده اون دنیا هم روحی هم جسمی .من از خدا بیشتر از این رو انتظار ندارم چون نمیشه بیشتر از این ازش انتظار داشت.من یقین دارم خدا انسانها رو عذاب میده چون درد کشیدن ادمهایی مثل من کوچکترین اثری روی خدا نداره وما هم کاری نمی تونیم بکنیم

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

aboutgod;240693 نوشت:
و میدونم عذاب دردناک خدا یه روز دامن من رو میگیره.چون الان هم عذابم میکنه منتهی الان روحی عذابم میده اون دنیا هم روحی هم جسمی .من از خدا بیشتر از این رو انتظار ندارم چون نمیشه بیشتر از این ازش انتظار داشت.من یقین دارم خدا انسانها رو عذاب میده چون درد کشیدن ادمهایی مثل من کوچکترین اثری روی خدا نداره وما هم کاری نمی تونیم بکنیم

به نظرت چرا این طوریه؟

چرا این فکرو درمورد خدا می کنی؟[/]

aboutgod;240677 نوشت:
ولی من میدونم چه خبره اونجا برای ادمهایی مثل من بدترین جایگاه هستش.شکنجه خانه خدا
اما لا اقل میدونم موجوداتی که عذابم میکنند موجودات پاکی هستند و از این شیطان پرستها بهترند.دیگه اونجا خبری از توهین و تحریم و اینده و یهودی نیست اونجا فقط شکنجه است.همین که موجودات پاک شکنجه ام میکنند من را قانع میکند.اون هم به خاطر اعمال خودم نه الکی و بیهوده.تازه به اندازه اعمالم شکنجه میشم شاید هم رلشون به حالم بسوزه کمتر عذابم کنند.ولی اینجا چی نه رحمی دارند و نه مرحمی

اینها رو از کجا فهمیدی ؟

نقل قول:
من چیزهایی رو که میبینم میگم

مگه خدا رو میبینی که راجع بهش بحث میکنی ؟

aboutgod;240677 نوشت:
این رو خودم هم میدونم و میدونم حرفهام و خودم هیچ ارزشی برای خدا ندارد

اگر ادم برای خدا ارزش نداشت چرا به فرشته ها گفت به اون سجده کنند ؟

کبوتر حرم الزهرا;240701 نوشت:

به نظرت چرا این طوریه؟

چرا این فکرو درمورد خدا می کنی؟

منظورت اینه که چرا خدا اینطوری هست؟فکر کنم به خاطر اینه که خدا خیلی قدرتمند هستش و هر کاری که دلش میخواد میتونه بکنه.فرض کن خدا هزاران بلا رو به من نازل کنه و به بدترین شکل شکنجه ام کنه .خوب کسی نمیتونه به این کار اعتراض کنه و اصلا برای کسی مهم نیست که من چه طوری شکنجه میشم.
خدا واقعا اینطوری هستش من فکر نمی کنم بهش یقین دارم.وقتی تاریخ رو میخونی میتونی به این حقیقت برسی که خدا بخشنده هست اما به ندرت میبخشه.خواسته های تو مهم نیست خواسته های خودش مهمه.زندگی حضرت فاطمه رو ببین ببین چه طوری زندگی کرد و خدا چطور سکوت کرد.حضرت فاطمه اونطور زجر کشید دیگه ادمی مثل من که .....

بهلول;240703 نوشت:
اینها رو از کجا فهمیدی ؟

مگه خدا رو میبینی که راجع بهش بحث میکنی ؟

اگر ادم برای خدا ارزش نداشت چرا به فرشته ها گفت به اون سجده کنند ؟

عاقبت ادمهایی مثل من تو قران امده و حتی نحوه شکنجه شدنشون توضیح داده شده
نه خدا رو نمیبینم اما حکومت خدا رو میبینم و نحوه حکومت اون رو من بزرگان دین خدا رو میبینم
من همه ادمها رو نگفتم.من خودم رو گفتم.

دوستان عزیز شما راه حلی برای اینکه به ترسم غلبه کنم ندارید.
یعنی بیخیال باشم و فکرای بد نکنم
میخوام بیخیال کمک این مکتب بشم
اگه پیشنهادی دارین ممنون میشم بگین

aboutgod;240814 نوشت:
عاقبت ادمهایی مثل من تو قران امده و حتی نحوه شکنجه شدنشون توضیح داده شده

ممکنه بفرمایید کجای قران گفته به امثال شما تخفیف داده میشه

aboutgod;240814 نوشت:
نه خدا رو نمیبینم اما حکومت خدا رو میبینم و نحوه حکومت اون رو من بزرگان دین خدا رو میبینم

پس لزومی نداره فقط چیزائی رو که میبینیم قبول داشته باشیم اما از کجا معلومه اونهائی رو که شما نماینده خدا میدونید واقعاً مرد خدا باشند .

aboutgod;240814 نوشت:
من همه ادمها رو نگفتم.من خودم رو گفتم.

مگه خدا تفکیک کرده از کجا معلومه شما نتونی مسجود ملائک بشوی مگر نه اینست که ملائک در اختیار کسانی هستند که به بهشت میروند .

بهلول;240841 نوشت:
ممکنه بفرمایید کجای قران گفته به امثال شما تخفیف داده میشه

من نگفتم قران میگه به ما تخفیف داده میشه من گفتم نحوه عذاب تو قران امده

پس لزومی نداره فقط چیزائی رو که میبینیم قبول داشته باشیم اما از کجا معلومه اونهائی رو که شما نماینده خدا میدونید واقعاً مرد خدا باشند .

این رو باهات موافقم شاید واقعیت چیز دیگه ای باشه

مگه خدا تفکیک کرده از کجا معلومه شما نتونی مسجود ملائک بشوی مگر نه اینست که ملائک در اختیار کسانی هستند که به بهشت میروند .

نه خدا تفکیک نکرده اما خودم تفکیک میکنم.ادمی مثل من که از زندگی سیر شده و تحت هیچ شرایطی حاظر به ادامه زندگی نیست و زندگی رو یک نوع تحمیل میدونه خوب از این ادم معلومه که خدا خوشش نمیاد.بذار اینطوری توضیح بدم:خدا ما رو خلق کرد چون کارش افریدن هست و به ما زندگی داد تا ما رو ازمایش کنه و بهشت سرای جاویدان رو به ما بده اما این وسط یه جای کار مشکل داره و اون این هست که این زندگی به زور به ما تحمیل میشه این کار رو خراب میکنه.اگر اختیار رو خدا داده همون 50 درصد اختیار رو میگم و اجازه داده من از اختیارم استفاده کنم و راهم رو انتخاب کنم نباید انتخابهای من رو محدود کنه.من از اختیارم استفاده میکنم از خدا میخوام جان من رو بگیره و به همون جایی که بودم برگردم .این منصفانه و منطقی هست.اگر واقعا اسمانیها راست میگن باید جواب بدن و قانع کنند.به گفته قران هدایت اجباری سودی ندارد خوب زندگی اجباری هم سودی ندارد

[="Microsoft Sans Serif"][="Green"]

AboutGod;240811 نوشت:
منظورت اینه که چرا خدا اینطوری هست؟فکر کنم به خاطر اینه که خدا خیلی قدرتمند هستش و هر کاری که دلش میخواد میتونه بکنه.فرض کن خدا هزاران بلا رو به من نازل کنه و به بدترین شکل شکنجه ام کنه .خوب کسی نمیتونه به این کار اعتراض کنه و اصلا برای کسی مهم نیست که من چه طوری شکنجه میشم.
خدا واقعا اینطوری هستش من فکر نمی کنم بهش یقین دارم.وقتی تاریخ رو میخونی میتونی به این حقیقت برسی که خدا بخشنده هست اما به ندرت میبخشه.خواسته های تو مهم نیست خواسته های خودش مهمه.زندگی حضرت فاطمه رو ببین ببین چه طوری زندگی کرد و خدا چطور سکوت کرد.حضرت فاطمه اونطور زجر کشید دیگه ادمی مثل من که .....

سلام

مشکل شما همین است

شما خدا رو نشناختی یعنی شناختی اما درست نشناختی و از خدایی که در ذهنت است خدایی یکتا ساختی و منتظری که عقوبت بکشی

دوست من خدا رو بشناس

خدایی که تو شناختی خدای یکتا نیست!!!

خدای یکتا بر سنتی استوار و حسنه عمل می کنه

پیشنهاد من به شما شناخت خدای سبحان است

حضرت زهرا خود با عشق و ایمان به خدا زیست و به لطف و کرم خدا ایمانی راسخ داشت!!!

حضرت زهرا الگوی کامل یک زن که به خدا ایمان داشت

حضرت زهرا هرچه سختی کشید هرگز ایمانش به خدا کم نشد

دوست من خدا رو نشناختی این خدای تو با خدای زهرا فرق داره:Gol:

خدای زهرا انچنان رحیم است که در روز جزا همه انگشت به دهان می مانند

دوست عزیز انچیزی که خدا در قیامت برای حضرت زهرا و اهل او ذخیره کرده

به مراتب بهتر از انچیزی است که می بینی!!!

تو نیز حضرت زهرا شو

سخت نیست

بشو

همه می گویند حضرت زهرا و من کجا

اگر اینطوری است پس چرا خلق شدند و همان تکلیفی را از ما خواستند که از او خواستند؟

مگر حضرت نماز نمی خواند؟
مگر حضرت روزه نمی گرفت همین را از ما خواست

می گویی او بزرگست و ظرفیت دارد؟

خوب تو هم به اندازه خودت بزرگی و ظرفیت داری!!!

و به اندازه ظرفت از تو کمک می خواهند

خدا رو خوب بشناس

آیات رو آوردم تا ببینی انکه انان عذاب نمی بینند دلیل بر این نیست که خدا مجازات شان نکرده

بلکه ممکن است یکی از دلایل عدم تمایل به هدایت انان و یا فرو گذاردن انان در جهل باشه

و بدان تنها با یاد او قلب ها ارام می شود!!!

ببین یاد او چیست و چگونه است؟!!

موفق خواهی شد

مواظب باش که دچار جهل مرکب که همان عالم نبودن به جهل و جاهل بودن است نوشی!!!

که بد جهلی است!!

و این جهل را به بسیطش مبدل کن که همان دانستن به جهل است که این نیکو جهل است!!!
و از ان به علم قلیل و سپس به علم کثیر وارد شو که عالم بهتر از جاهل است

و از علم قلیل به عمل مناسب درای و علمت را با عملت نشان ده

و همان گونه در مورد علم کثیر

چرا که عالم بی عمل همچو زنبور بی عسل است!!

دین خدا را بشناس

خدا را بشناس

خدا را

نه ان خدایی که در نفس توست

خدای یکتا را بشناس:Gol:

و از اهل ذکر بپرس انچه را به ان جهل داری!!

و صبر کن صبر کمک میرسد از راه:Gol:[/]

aboutgod;240859 نوشت:
نه خدا تفکیک نکرده اما خودم تفکیک میکنم.ادمی مثل من که از زندگی سیر شده و تحت هیچ شرایطی حاظر به ادامه زندگی نیست و زندگی رو یک نوع تحمیل میدونه خوب از این ادم معلومه که خدا خوشش نمیاد.بذار اینطوری توضیح بدم:خدا ما رو خلق کرد چون کارش افریدن هست و به ما زندگی داد تا ما رو ازمایش کنه و بهشت سرای جاویدان رو به ما بده اما این وسط یه جای کار مشکل داره و اون این هست که این زندگی به زور به ما تحمیل میشه این کار رو خراب میکنه.اگر اختیار رو خدا داده همون 50 درصد اختیار رو میگم و اجازه داده من از اختیارم استفاده کنم و راهم رو انتخاب کنم نباید انتخابهای من رو محدود کنه.من از اختیارم استفاده میکنم از خدا میخوام جان من رو بگیره و به همون جایی که بودم برگردم .این منصفانه و منطقی هست.اگر واقعا اسمانیها راست میگن باید جواب بدن و قانع کنند.به گفته قران هدایت اجباری سودی ندارد خوب زندگی اجباری هم سودی ندارد

مشکل شما اینجاست که از یکطرف میگوئی نادیده را باور ندارم و در جای دیگر در چون چرائی انکه قدرت در شناخت ذاتش در وجود تو افریده نشده را تفسیر میکنی از کجا میدانی که منظور خدا از افریدن ما چه بوده این موضوع قرنهاست که مورد بحث است و هنوز هم به نتیجه قطعی نرسیده چون ما مخلوقیم و مخلوق قادر به درک کم و کیف خالق نیست چون در ان حد نیست گنجایش درکش را ندارد .

بهلول;240889 نوشت:
مشکل شما اینجاست که از یکطرف میگوئی نادیده را باور ندارم و در جای دیگر در چون چرائی انکه قدرت در شناخت ذاتش در وجود تو افریده نشده را تفسیر میکنی از کجا میدانی که منظور خدا از افریدن ما چه بوده این موضوع قرنهاست که مورد بحث است و هنوز هم به نتیجه قطعی نرسیده چون ما مخلوقیم و مخلوق قادر به درک کم و کیف خالق نیست چون در ان حد نیست گنجایش درکش را ندارد .

دوست عزیز منظور خدا از افرینش ما هر چی که بود و ما نمیدانیم جای خود.من با منظور خدا کاری ندارم.منظور من نحوه تحمیل زندگی به انسان است.من میگم این زندگی به من تحمیل شده ومن این زندگی را نمی خواستم.و این تحمیل به دور از منطق هست.ازادی بدون عذاب در انتخاب در اسلام نیست.دوتا سوال رو جواب بدین
1-چرا خدا زندگی را به انسان تحمیل میکند؟واین زندگی همیشه یک طرفه بوده و مورد رضایت همگانی نیست؟
2-چرا خدا جوابی برای کسانی که علاقه به زندگی ندارند ندارد؟

aboutgod;240904 نوشت:
دوست عزیز منظور خدا از افرینش ما هر چی که بود و ما نمیدانیم جای خود.من با منظور خدا کاری ندارم.منظور من نحوه تحمیل زندگی به انسان است.من میگم این زندگی به من تحمیل شده ومن این زندگی را نمی خواستم.و این تحمیل به دور از منطق هست.ازادی بدون عذاب در انتخاب در اسلام نیست.دوتا سوال رو جواب بدین
1-چرا خدا زندگی را به انسان تحمیل میکند؟واین زندگی همیشه یک طرفه بوده و مورد رضایت همگانی نیست؟
2-چرا خدا جوابی برای کسانی که علاقه به زندگی ندارند ندارد؟

1-پاسخ شما در همان متن است منتهی دقت نمیکنی این در توان ما نیست که مقصود خدا را از افرینش خودمان در یابیم لذا هرگز به پاسخ این سئوال دست نخواهی یافت

2-شما از کجا میدانی خدا پاسخی برای شما ندارد مگر شما با خدا در تماس هستی فقط همینقدر بدان این از رحمت خداست که به تقاضایت پاسخ مثبت نمیدهد چون تصور اینکه بعد از مرگ چه بر سر انسان نافرمان میاید نیز لرزه بر بدن هر مومنی میاندازد شما طاقت سوختن یک بند سر انگشتت را نداری انوقت ارزوی جهنم میکنی .

اما بنده با چون چرای افریده شدن خودم کاری ندارم هر روز و اگر بتوانم هر لحظه خدا را شکر میکنم و هرگز هم از این موضوع خسته نمیشوم و از خدا همواره تمنا میکنم گناهانم را ببخشد و مرا از اتش دوزخ دور نماید امین یا رب العالمین

2-شما از کجا میدانی خدا پاسخی برای شما ندارد مگر شما با خدا در تماس هستی فقط همینقدر بدان این از رحمت خداست که به تقاضایت پاسخ مثبت نمیدهد چون تصور اینکه بعد از مرگ چه بر سر انسان نافرمان میاید نیز لرزه بر بدن هر مومنی میاندازد شما طاقت سوختن یک بند سر انگشتت را نداری انوقت ارزوی جهنم میکنی .

دوست عزیز اخرش چی خوب خلاصه باید از این دنیا بریم ما برای همیشه که تو این دنیا موندگار نیستیم .
من با موندنم کار رو برای خودم سخت تر میکنم من خودم میتونم حساب کنم
من الان 26 سالمه در سن 15 سالگی به سن تکلیف رسیدم.میشه یازده سال.از صبح تا شب که گناه نمیکنم به اندازه گناهانم تو این یازده سال عذاب میشم و کار برام تموم میشه.تازه اعمال گناهی رو هم که مرتکب شدم حق الناس نیست اگه گناهی هم کردم خودم چوبش رو خوردم. مرگ در همین زمان خیلی برام بهتره.معلوم نیست فردا اونم تو این دوره و زمونه که که بی بند و باری دنیا رو فرا گرفته بسرم چی بیاد.زندگی تو اخر الزمان اسون نیست.تازه تو این 26 سال زندگی 21 سالش برام عین جهنم بوده همش ناراحتی و بدبیاری و جای خنده دارش اینجاست که به همین زندگی نکبتی که به ما داده شده باید جواب پس بدیم.مگه من چیکار کردم که که خدا بخواد به شدت عذابم کنه و هر روز شکنجه ام کنه.البته خدا از شکنجه من شاید خوشحال بشه اما اون دیگه به من مربوط نیست.

aboutgod;240921 نوشت:
2-شما از کجا میدانی خدا پاسخی برای شما ندارد مگر شما با خدا در تماس هستی فقط همینقدر بدان این از رحمت خداست که به تقاضایت پاسخ مثبت نمیدهد چون تصور اینکه بعد از مرگ چه بر سر انسان نافرمان میاید نیز لرزه بر بدن هر مومنی میاندازد شما طاقت سوختن یک بند سر انگشتت را نداری انوقت ارزوی جهنم میکنی .

دوست عزیز اخرش چی خوب خلاصه باید از این دنیا بریم ما برای همیشه که تو این دنیا موندگار نیستیم .
من با موندنم کار رو برای خودم سخت تر میکنم من خودم میتونم حساب کنم
من الان 26 سالمه در سن 15 سالگی به سن تکلیف رسیدم.میشه یازده سال.از صبح تا شب که گناه نمیکنم به اندازه گناهانم تو این یازده سال عذاب میشم و کار برام تموم میشه.تازه اعمال گناهی رو هم که مرتکب شدم حق الناس نیست اگه گناهی هم کردم خودم چوبش رو خوردم. مرگ در همین زمان خیلی برام بهتره.معلوم نیست فردا اونم تو این دوره و زمونه که که بی بند و باری دنیا رو فرا گرفته بسرم چی بیاد.زندگی تو اخر الزمان اسون نیست.تازه تو این 26 سال زندگی 21 سالش برام عین جهنم بوده همش ناراحتی و بدبیاری و جای خنده دارش اینجاست که به همین زندگی نکبتی که به ما داده شده باید جواب پس بدیم.مگه من چیکار کردم که که خدا بخواد به شدت عذابم کنه و هر روز شکنجه ام کنه.البته خدا از شکنجه من شاید خوشحال بشه اما اون دیگه به من مربوط نیست.

سال و ماهش چه تفاوت میکنه یکنفر در یک لحظه تصمیم به خودکشی میگیره و به اون عمل میکنه و مغضوب خدا قرار میگیره و جهنمی میشه خودکشی یا خواستن مرگ از خدا کفران نعمت هستش و وقتی جلوی خدا قرار بگیری فرشته های خدا برایت میشمارند که چه نعمتهائی داشته ای و انوقت دیگر زبانت قدرت چانه زنی نخواهد داشت .

دوستان اخرین پیشنهادتون به من چیه؟

سلام

پیشنهاد من به تو پرورش ولایت پذیری در خودت هست

البته یه پیشنهاد خوب هم برات دارم

سفر زیارتی

مخصوصا کربلا

عزیز من شما هم دیگه خیلی سوسولیا
یه ذره با مردم مختلف نشست و برخاست داشته باشید این چه وضع بچه بسیجیاس؟حتی حاضر نیستن طرف مقابل رو یه ارشاد کنن.بابا ناسلامتی تو همین دوره اخر الزمون قراره اممام زمان ظهور کنه اگه یاراش بخاین شماهاباشید که دیگه واویلاس.
پیشنهاد من اینه ایمانتو بالا ببر پایه های دینتو قوی کن بعد به هر جا رسیدی به عقلت رجوع کن.
فراموش نکن عقل راهنمای مومنه.
یادتم نره اول از همه باید از خودت شروع کنی.از خودت شروع کن به اصلاح کردن اونوقت میبینی که تاثیر گذاریت بیشتر میشه.

موضوع قفل شده است