تنها یک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود!

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تنها یک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود!


[="Blue"]درنگستان
[="Red"]مرگ همکار[/]
یک‌روز وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود:‌ «دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود، درگذشت. شما را به شرکت در مراسم ختمی که ساعت 10 در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنیم.»

در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت شدند، اما پس از مدت کوتاهی، کنجکاو شدند بدانند چه‌کسى مانع پیشرفت آن‌ها در اداره بوده است. این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را ساعت 10 به سالن اجتماعات کشاند.‌کسى مانع پیشرفت آن‌ها در اداره بوده است. این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را ساعت 10 به سالن اجتماعات کشاند.

رفته‌رفته که جمعیت زیاد مى‌شد، هیجان هم بالا مى‌رفت. رأس ساعت ده، کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى‌یکى مى‌رفتند تا وارد سالنی شوند که مراسم در آن‌جا برپا می‌شد.‌رفتند تا وارد سالنی شوند که مراسم در آن‌جا برپا می‌شد.

در آستانه داخلی سالن، میزی قرار داشت و از بیرون به‌نظر می‌رسید قاب عکسی از متوفا روی آن قرار دارد. برای همین، هر کدام از کارمندان که وارد سالن می‌شدند به اولین چیزی که به آن کنجکاوی نشان می‌دادند و به طرف آن نگاه می‌کردند، همان قاب عکس بود؛ غافل از این‌که به‌جای روبه‌روشدن با تصویر متوفا، ناگهان تصویر خود را درون آینه‌ای که اطراف آن به شکل قاب درست شده بود، می‌دیدند و برجا خشک‌شان مى‌زد. نوشته‌اى نیز بدین مضمون در کنار آینه دیده می‌شد:‌کردند، همان قاب عکس بود؛
[="DarkGreen"]«تنها یک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جز خود شما. زندگى شما وقتى که رئیس‌تان، دوستان‌تان، والدین‌تان، شریک زندگى‌تان یا محل کارتان تغییر مى‌کند، دستخوش تغییر نمى‌شود؛ زندگى شما تنها زمانی تغییر مى‌کند که شما تغییر کنید».[/][/]
منبع

برچسب: 

بسیار جالب بود! چه خلاق!

"... إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ "

"... در حقيقت‏ خدا حال قومى را تغيير نمى‏دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند و چون خدا براى قومى آسيبى بخواهد هيچ برگشتى براى آن نيست و غير از او حمايتگرى براى آنان نخواهد بود."

سوره رعد-آیه 11

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

شایسته است که دوستان همکاری کنند واین مطلب را که در قران کریم مصداق آن در آیات زیادی تحت عنوان( عواقب پیروی از نقس )آمده بیشتر طرح وبررسی شود . :Gol:

قرآن در جایی می فرماید:
عَلَیْکمْ أنفُسَکُمْ؛ مواظب خودتان باشید.

و در جای دیگری می فرماید:

یَا أیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ •ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً؛ ای نفس آرامش یافته! بازگرد به سوی پروردگارت در حالی که [از او] راضی [و در نزد او] مرضی هستی.

و در آیه دیگری از نفس لؤامه سخن می گوید:
وَلا أقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَامَةِ؛ و نه! سوگند به نفس سرزنشگر!

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

قرآن کریم انسان را دارای 4 نفس معرفی میکند یا به نظر فلاسفه می توان گفت:
نفس انسان یکی است ولی چهار جلوه و عمل از خود نشان میدهد مانند خورشیدی که از پشت شیشه چهار رنگی به چهار رنگ دیده می شود ( چنانکه فلاسفه میگویند النفس فی وحدته کل القوی یعنی نفس انسان با آنکه یکی است ولی تمام جلوه های قوای انسانی از او صادر میشود) اسامی چهار نفس به قرار ذیل است:

۱- نفس ملهمه یا الهام کننده ۲- نفس اماره ۳- نفس لوامه ۴- نفس مطمئنه

۱- نفس ملهمه: همان است که خداوند در قرآن کریم در سوره ی شمس بعداز ۱۰ قسم میفرماید: سوگند به جان و تن آدمی که او را بی کژی و کاستی خلق کردم .
خداوند به انسان فضایل و خوییها و رذایل و بدیها را الهام می کند و وجدان و فطرت انسان تشخیص خوبی و نیکویی و بدی و زشتی را می دهد. هر کس جانب خوبی را گرفت و به آن عمل کرد رستگار و سعادتمند شد و هر کس جانب بدی را گرفت و به آن عمل کرد نابکار و بدبخت گردید.
و نفس و ما سویها فالهمها فجورها و تقویها قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها… سوره شمس، ۱۰-۷٫

آدمی به هدایت فطری امهات فضایل و رذایل اخلاقی را تشخیص میدهد و اصول اخلاقی خوب و بد را درک میکند و به راهنمایی تکوینی و فطری میداندکه وفای به عهد و امانت داری و راستی و درستی و شجاعت و عدالت خوب و از خلق و خوی پسندیده است و برعکس عهدشکنی و خیانت در امانت و دروغگویی و نادرستی و زبونی و پستی و ظلم و بی عدالتی از صفات ناپسند است.

قرآن شریف این هدایت را تکوینی و نفس الهام کننده معرفی کرده است، گرچه انسان به الهام، وجدان اخلاقی و رذایل اخلاقی را می شناسد و به هدایت تکوینی اخلاق خوب و بد را از هم تمیز میدهد ولی این بدان معنا نیست که مردم می توانند تمام مسایل اخلاقی را نزد خود و بدون پیامبری که به او وحی شده باشد و تمام دستورات اخلاقی را بیان نموده باشد، بفهمند و همه خلقیات پسندیده و ناپسند را تشخیص دهند زیرا علم اخلاق به قدری پیچیده و مشکل است که هنوز با بررسی های دقیق علمای اخلاق و فلاسفه بزرگ در طول قرن های متمادی هنوز هم نتوانسته اند مسایل آن را به خوبی روشن نمایند و جواب مثبت به بعضی سؤالات مربوط به علم اخلاق بدهند. فقط اسلام است که با فرستادن پیامبران به لسان خود آنها از طرف خداوند، راه گشای تمام مسایل اخلاقی می باشد و تمام دستورات و تعالیمی که برای سعادت و خوشبختی و کمال بشر از لحظه ی تولد تا هنگام مرگ ضروری است، بیان فرموده است و هر کس به آنها عمل کند سعادت واقعی دو سرای پیدا خواهد کرد.

موضوع قفل شده است