* عارف بزرگ و استاد اخلاق ابن فهد حلی*

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
* عارف بزرگ و استاد اخلاق ابن فهد حلی*

كرامتی در باغ نقيب

ابن فهد در سالهای آخر عمر به كربلا هجرت كرد و در آن ديار خونرنگ مرجعی پرنفوذ و والامقام ياد شده است. بررسی استفتاءات مختلفی از او شده نشانگر والايی موقعيت و منزلت وی در آن زمان است. او از زيارت سيد الشهدا عليه السلام و فيوضات آن پاك بهره مند بوده ادب محضر را هرگز از دست نداد. عشق، ادب و معرفت او نسبت به مقام نورانی ولايت او را به خضوعی غير قابل توصيف واداشته بود. در اين باره گفته اند: ابن فهد هرگز زمين كربلا را به قضای حاجتش آلوده نكرد تا حرمت حرم را حفظ كرده باشد و حريم آن پاك و معطر بماند. [تعليقه امل الامل، ميرزا عبدالله افندی اصفهانی، چاپ كتابخانهآيت الله مرعشی قم، ص 94 و 95] آن معرفت كيش در كربلاء باغی داشت كه به باغ نقيب علويان معروف بود و در آن، با توليد محصول پاكيزه ای كه خود كشت می كرد زندگی می گذرانيد. روزی در باغ بود كه شخصی يهودی وارد شد و گفت: شما می گوييد پيغمبرتان گفته عالمان امت من از انبيای بنی اسرائيل برترند؟ احمد بن فهد(ره) جواب داد. آری! يهودی گفت: نشانه اين ادعاء چيست؟
علامه حلی فرمود:
موسای كليم عصا را اژدها می كرد. در اين حالا بن فهد نيز بيلی كه در دست داشت به زمين انداخت و بی درنگ ماری مهيب شد! سپس آن را گرفته دوباره به شكل بيل درآمد. يهودی گفت: شما از اين نظر در رتبه آنان هستيد (نه برتر از آنان)، ابن فهد فرمود: برای موسی چنين خطاب آمد «لاتخف» (نترس) ولی ما نترسيده، آن را می گيریم. [
ترجمه عده الداعی، حسين فشاهی،چاپ كتابفروشی جعفری مشهد، 1379 ق، ص 8 ].

صدقه آبرو

نقل كرده اند كه يكی از انسان های الهی در خواب چنان ديد كه مجلسی با شكوه بر پاشده و همه عالمان شيعه در آن جمع اند ولی ابن فهد حضور ندارد. در عالم خواب می پرسد پس ابن فهد كجاست؟ می گويند او درمجلس انبيا مقام گزيده است! آن عالم بزرگ مدتی بعد پس از ديدار با ابن فهد خوابش را برای وی تعريف می كند. آنگاه می پرسد: شما چه كرده ايد كه خلوت نشين محفل انس گشته و در مجلس پيامبران جای گرفته ايد؟ ابن فهد می گويد: آنچه مرا بدان مقام رهنمون شد اين بود كه فقير بودم و پولی نداشتم تا به آن صدقه داده، نيازمندی را دست گيرم. از همين رو مقام و آبرويم را صدقه دادم و از موقعيت خويش نيازمند را دستگيری كردم. [تفسير حمد و بقره شيخ محمد حسين اصفهانی، چاپ سنگی 1317 ق، ص199و 200]

جدال پيروز

در سال 840 ق در حالی كه شيخ كامل حله 84 بهار را پشت سر گذاشته بود از طرف حكمران بغداد ميرزا اسپند برای مناظره با علمای اهل سنت به بغداد دعوت شد. اسپند ميرزا پسر قرايوسف از امرای سلطان محمد جلاير بود. او و پدرش دوازده سال بر بغداد و اطراف آن حكومت كردند. اسپند ميرزا در سال 836 به حكومت بغداد رسيد و از زمان انجام اين مناظره چهار سال از ايام زمامداری اش گذشته بود. مجلس مناظره برپاشد و ابن فهد و عالمان شيعی در يك طرف و بزرگان اهل سنت در طرف ديگر به بحث نشستند. ابن مناظره ها پس از جدالی حساس در حضور سلطان به پايان رفت و ابن فهد حلی توانست حقانيت تشيع را به اثبات برساند. بدين ترتيب اسپند ميرزا حاكم بغداد مذهب شيعه را اختيار كرده، سكه به نام دوازه امام زد و مذهب شيعه را مذهب رسمی حوزه حكمرانی اش قرار داد. [
مجالس المومنين، قاضی نوراللهشوشتری، اسلاميه 1354، ج 2، ص 368 - 370. ]
تذکر : در پست پیش(صدقه آبرو) در ماجراء خوابی نقل شد که باید بگویم از نظر اسلام خواب حجت نیست اما نکاتی به انسان می آموزد که عقل آن را تأئید کند.

سلام به دوستان!قرار نداشتم که کارم از سیره نویسی شرح ولادت و وفات باشه اما قاعدتا این پست رو در اختیارتون میذارم:

احمد بن محمد بن فهد حلّی مشهور به ابن فهد یکی از بزرگترین فقهای شیعه در قرن نهم هجری او فقیهی کامل و عالمی متبحر و اصولی و ادیبی مفسر و محدثی مطّلع به علم رجال، زاهدی متقی و پرهیزکار و استاد اخلاق بود.
به سال 757 هجری قمری در خانه دانش متولد شد و از اوائل عمر همت خویش را به تحصیلات علمی گماشت. در نوجوانی از اساتیدی متعدد مانند فخرالمحققین، شهید اول، ابن خازن، فاضل مقداد، ابن متّوج و سید نیلی و سایر علمای عراق برخوردار بود و سپس عمری در تحقیقات فقهی و مطالعات علمی و تدریسی و تصنیف اشتغال داشت. بعض افاضل علما از شاگردان مکتب او می باشند که به مراتب فقهی و علمی نائل شده اند. از آثار او احاطه به دانش های او مشهود است. کتاب تحریر فقهی او داستان جالبی دارد که با جملاتی به دستور سید مرتضی آغاز می شود. از دیگر آثار او مهذّب در شرح مختصرالنافع یک دوره فقهی است. شرح الفیه شهید، شرح ارشاد علامه، کفایه در حج، مصباح مبتدی و هدایت مهتدی، مسائل شامیات و بحریات، کتاب موجز، تحصین در اسرار نماز و صفات عارفین، مصباح، عنایت الایجاز، لمعه در نیت، وعدة الداعی در ادعیه...
صاحب روضات الجنات می نویسد:
احمد بن فهد حلّی عالم عامل و عارف کامل از فقهای بزرگ روزگار خویش بود... حیات و ممات وی در حائر شریف «کربلا» بسر آمد. در فضل و اتقان، در ذوق و عرفان، در زهد و اخلاق، در خوف و اشفاق و سایر صفات برجسته بی نظیر بود... او اضافه می کند که ابن فهد جامع معقول و منقول بوده است. اصول و فروع را از منابع محکم به دست آورد و از بهترین روش در علم و عمل برخوردار بود. ابن فهد می گوید شبی در عالم رؤیا دیدم وارد صحن و سرای مرتضوی علیه السلام گشتم و کسی را در آنجا جز خیرالاوصیاء امیر مومنان علی علیه السلام و سید مرتضی ندیدم. آن دو بزرگوار لباس فاخر به تن داشتند. پس از جواب سلام، سید مرتضی رو به من کرد و گفت: مرحبا به یاری کننده ما اهل بیت. بعد جویای تألیفات این بنده گردید. بعضی را به عرض مبارک آن دو بزرگوار رسانیدم. سپس سید مرتضی به من گفت کتابی مشتمل بر تحریر مسائل و تحلیل طرق و دلایل تألیف کن و با این جمله آن را آغاز کن: « بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله المقدس بکماله عن مشابهة المخلوقات».
پس از بیداری کتاب تحریر خویش را با همین جملات آغاز نمودم (و الحال باقی می باشد).
بیننده محترم: سید حسن عاملی و سید محمد موسوی حویزی، علی بن هلال جزائری، و ابن العشره حسن بن علی عاملی که از علمای عصر خویش می باشند از مکتب ابن فهد حلّی به مقام استادی رسیدند. ابن فهد به سال 757 متولد شد و به سال 841 هجری قمری در شهر مقدس کربلا وفات نمود. مدفن او در خیمه گاه حسینی علیه السلام مزار است.
پس از ابن فهد حلّی کرسی درس و فقها و زعامت شیعه به شیخ جزائری، محقق میسی، محقق ثانی و سپس به شهید ثانی منتهی شد.:Gol::Gol::Gol:

[=&quot]باعرض پوزش از دوستان خوبم مأخذ تاپیک قبلی عبارتند از:
مآخذ: آستان‌ قدس‌، فهرست‌؛ آقابزرگ‌، الذريعة؛ ابن‌ ابى‌ جمهور، محمد، عوالى‌ اللئالى‌ العزيزية، به‌ كوشش‌ مجتبى‌ عراقى‌، قم‌، 1403ق‌/1983م‌؛ ابن‌ فهد حلى‌، احمد، المهذب‌ البارع‌ فى‌ شرح‌ المختصر النافع‌، به‌ كوشش‌ مجتبى‌ عراقى‌، قم‌، [=&quot]1407[=&quot]ق‌/ 1987م‌؛ افندي‌، ميرزا عبدالله‌، رياض‌ العلماء، به‌ كوشش‌ احمد حسينى‌، قم‌، 1401ق‌/ 1981م‌؛ بحرالعلوم‌، محمد مهدي‌، الرجال‌، به‌ كوشش‌ محمدصادق‌ بحرالعلوم‌ و حسين‌ بحرالعلوم‌، نجف‌، مكتبة العلمين‌؛ حرعاملى‌، محمد، امل‌ الا¸مل‌، به‌ كوشش‌ احمد حسينى‌، بغداد، 1385ق‌/1962م‌؛ خوانساري‌، محمدباقر، روضات‌ الجنات‌، تهران‌، 1382ق‌/ 1962م‌؛ شورا، خطى‌؛ شوشتري‌، قاضى‌ نورالله‌، مجالس‌ المؤمنين‌، تهران‌، 1365ش‌؛ مجلسى‌، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت‌، 1403ق.:Nishkhand:‌[=&quot]/ 1984[=&quot]م‌؛ مرعشى‌، خطى‌؛ مركزي‌، خطى‌. حسن‌ انصاري



با سلام وتشکر


البته بجاست که بدانیم چه چیز این افراد را بدین مقامات عالی رسانده ؟ این سخن را از کتاب عدة الداعی وی ببینیم :

[=Simplified Arabic]و لا تأخذ بقول من يقول أنا أتنعم في الدنيا بما أباحه الله تعالى و أقوم بالواجبات و إخراج الحقوق مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ فأتنعم بما أباحه الله من طيب المأكل اللذيذة و الملابس السنية و المراكب الفاخرة و الدور العامرة و القصور الباهرة و لا يمنعني ذلك من الاستباق إلى الجنة مع السابقين بل ينبغي أن تعلم أن هذا مقالة أهل حمق و غرور و ذلك من وجوه الأول أن المتوغل في فضول الدنيا لا ينفك عن الحرص المهلك الموقع في الشبهات و من تورط في الشبهات هلك لا محالة الثاني إن سلم من الحرص و أنى له بالسلامة عنه لم يسلم من الفظاظة و قساوة القلب و التكبر كيف لا و هو تعالى يقول كَلَّا إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى
و قال النبي ص إياكم و فضول المطعم فإنه يسم القلب بالقسوة .عدةالداعي ص : 114



[=B Lotus]«اگر كسي بگويد: من در دنيا از همه نعمتهاي حلال بهره مي گيرم و به فرايض عمل مي كنم و خمس و زكات مي دهم چنانكه در قرآن هم آمده است: (قل من حرم زينه الله التي اخرج لعباده و الطيبات من الرزق) اين گفته اش قابل استناد و اعتماد نيست ... بايد بداني كه اين گفتار احمقان و فريب خوردگان است...از پرخوری بپرهیزید که قلب را سخت می کند (و از اطاعت حق تنبل مى‌كند و گوش را از شنيدن موعظه كر مى‌نمايد)
[=B Lotus]
[=B Lotus]بنابراین ترک اکید محرمات و پرهیز از افراط در حلال (احتمال وقوع در حرص وشبهات وسرانجام حرام) و تهذیب ومخالفت با نفس اصل اساسی در رسیدن به کمال است.
[=B Lotus]
[=B Lotus]رَهبانیت در اسلام :
[=B Lotus]
[=B Lotus]http://sites.google.com/site/hojjah/rohaniat.zip?attredirects=0&d=1

موضوع قفل شده است