جمع بندی ادعیه برای موارد مختلف (درد دندان و ... )

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ادعیه برای موارد مختلف (درد دندان و ... )

سلام.میخواستم در مورد ادعیه ای که برای موارد مختلف هست مانند درد گوش و درد دندان و... و به ظاهر غیرمنطقی میاد بپرسم که این ادعیه چه فایده ای دارد و ایا منطقی است؟چون از یک نفر شنیدم خرافاته اما متوجه شدم سایت های قرانی قبولش دارن.لطفا توضیح بدهید.باتشکر

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد تذکره

استخراج و استنباط معارف و احکام اسلامی از سه منبع عظیم قرآن، سنّت(احادیث) و عقل استفاده می‌شود.[1]
از این میان قرآن سند متقن و محکمی است که بدون کم و کاست و به همین صورت فعلی از طرف پروردگار عالم به ما رسیده است، چرا که قرآن به عنوان معجزه‌ای الهی و با وعدة الهی که در مورد حفاظت آن داده شده از هر گزندی محافظت می‌شود.[2]
امّا این وعده در مورد روایات وجود ندارد و در کتب حدیثی، احادیثی که به دروغ به معصومین(علیهم السّلام) نسبت داده شده نیز وجود دارد.[3]
به همین خاطر در میان مسلمانان علومی که در شناخت احادیث درست از نادرست باشد مانند: علم رجال، داریه و ...به وجود آمده است.[4].
امّا باید به این نکته توجّه داشت که رعایت قوانین این علوم در مواردی ضرورت دارد که بخواهیم توسط آنها در رابطه با مسائل اعتقادی استدلال کرده و یا به وسیلة آنها پی به احکام شرعی ببریم.[5] اما در غیر این دو مورد این چنین دقتی برای تشخیص احادیث لازم نیست. مثلاً مواردی که احادیثی در رابطه با ثواب بعضی اعمال و یا ادعیه و اذکار وارد شده است. در این گونه موارد می‌توان با استناد به ادله‌ی تسامح در ادله‌ی سنن به مضمون آنها عمل کرد. با امید رسیدن به ثواب آنها که در روایت بیان شده است. این چنین شخصی (که طبق روایت عمل کرده) هر چند در واقع آن روایت از معصوم (علیه السّلام ) هم نقل نشده باشد، خدای منّان ثواب و اجر آن عمل را به او خواهد داد.[6]
در این رابطه از امام صادق (علیه السّلام ) حدیثی نقل شده است که ایشان فرمودند:
اگر از طرف پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ برای عمل کردن یک عمل (دعا، نماز و ...) ثوابی (طبق روایات) آمده و نقل شده باشد و شخصی آن را انجام دهد به امید رسیدن به ثواب، آن شخص به ثواب آن خواهد رسید، هر چند آن روایت از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل نشده باشد
.[7]
از ائمة معصومین (علیهم السّلام)در مضمون این روایت، روایات دیگری نیز نقل شده است.[8]

پی نوشت :
[1] . علی نقی الحیدری، اصول الاستنباط، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1376، ص 287.
[2] . طباطبایی، قرآن در اسلام، دارالکتب الاسلامیه، 1353 ش، ص 18 الی 21.[3] . نصیری، علی، علم حدیث، انتشارات نصایح، چاپ اول، 1381، ص 88 الی 93.[4] . علم حدیث، همان، ص 23 و 24.[5] . انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ اول، 1377 ش، ج2، ص 153.[6] . همان، ص 154 الی 158.[7] . عاملی، حر، وسائل الشیعه، دار احیاء التراث العربی، 1391 ق، ج1، ص 60.[8] . کلینی، کافی، ج2، ص 87؛ عدّة الداعی، ص 12.

موضوع قفل شده است