حقیقت عشق های آتشین به غیر

تب‌های اولیه

93 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حقیقت عشق های آتشین به غیر

سلام
حقیقت عشق به جنس مخالف(خصوصا در متاهلی) چیست ؟ آیا یک خواسته واقعیه یا کاذبه
و چرا اکثر افراد این کشش و دلدادگی را در زندگی مشترک خود پیدا نمیکنند؟
و به خاطر اون علیرغم اینکه همسر بدی هم ندارند حتی خیانت میکنند و یا طلاق میگیرند؟
آیا این افراد واقعا به دنبال یه حق اند یا منحرف شدن؟
عشق آتشین به غیر آیا ناشی از یک کمبود واقعی است یا خیر؟

متاسفانه رواج چنین رفتارهایی منو نسبت به عالم آفرینش و دین بدبین کرده...یعنی این فکرو در من به وجود آورده که شاید نظام آفرینش و احکام دین متناسب با همه نیازها نیست

باتشکر

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد امیدوار

ملاali;726598 نوشت:
سلام
حقیقت عشق به جنس مخالف(خصوصا در متاهلی) چیست ؟ آیا یک خواسته واقعیه یا کاذبه
و چرا اکثر افراد این کشش و دلدادگی را در زندگی مشترک خود پیدا نمیکنند؟
و به خاطر اون علیرغم اینکه همسر بدی هم ندارند حتی خیانت میکنند و یا طلاق میگیرند؟
آیا این افراد واقعا به دنبال یه حق اند یا منحرف شدن؟
عشق آتشین به غیر آیا ناشی از یک کمبود واقعی است یا خیر؟

متاسفانه رواج چنین رفتارهایی منو نسبت به عالم آفرینش و دین بدبین کرده...یعنی این فکرو در من به وجود آورده که شاید نظام آفرینش و احکام دین متناسب با همه نیازها نیست

باتشکر

بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت خدمت جنابعالی
ابتدا بهتر است واژه عشق از نظر لغت و اصطلاح مورد بررسی اجمالی قرار بگیرد و سپس به پاسخ اصلی بپردازیم.

معنای لغوی: عشق از «عشقه» مشتق شده است و عشقه نوعی گیاه پیچک است که به دور گیاهان دیگر پیچیده و هر چه قوی­تر و تنومندتر می­شود گیاه اصلی را زردتر و ضعیف­تر می­کند و اگر عش را از این کلمه مشتق کرده­ اند به این دلیل است که عشق نیز مانند آن گیاه پیچک، به دور جسم و روح انسان پیچیده و هرچه قوی­تر و محکم­تر می شود وجود انسان را زردتر و ضعیف­تر می­ کند(1)

معنای اصطلاحی: (تعریف عشق از نگاه فلاسفه): «عشق به معنای شدت علاقه­ بین دو چیز است به شکلی که آن دو چیز، دیگر دو چیز نیستند، بلکه یک چیز شده­اند و چون چنین معنایی در مادیات ممکن نیست، پس به وجود آمدن عشق فقط مربوط به معنویات است و عشق در مادیات اصلا معنایی ندارد (2)

لذا از نظر فلاسفه و عرفا، عشق حقیقی متعلق امور مادی نیست و عشقهای مادی از نوع عشق مجازی هستند.

اما روانشناسان از زاویه دیگری به موضوع عشق نگاه کرده اند و برای ان اقسام متعددی لحاظ کرده اند که یکی از جامعترین تقسیم بندی ها، تقسیم بندی استرنبرگ است که به نظریه عشق مثلثی شهرت دارد.
استرنبرگ در نظریه مثلثی عشق، عشق را متشکل از سه جزء می­ داند؛ میل، صمیمیت و تعهد. که بر این مبنا عشق دارای 8 قسم است؛
فقدان عشق
عشق دوستانه
عشق شهوانی
عشق پوچ
عشق خیال­ انگیز
عشق مشفقانه
عشق ابلهانه
و عشق کامل.

اما در کنار این اقسام، قسم دیگری به نام عشق مانیایی وجود دارد که می توان گفت همان عشق است که شما از آن به عشق آتشین تعبیر نمودید. عشق مانیایی عشق دیوانه ­وار است، همراه با اشتغال ذهنی وسواس­گونه، حسادت، احساس مالکیت، ناامنی، علایم جسمانی و هیجانات شدیدا نوسانی. بسیاری از روانشناسان تاکید می­ کنند که عشاق مانیایی به لحاظ روان­شناختی دچار مشکل می­ شوند.

به طور کلی فردی که عاشق می شود دارای ویژگیهای زیر است

1- تمرکز عشق بر یک نفر و احساس ناتوانی در عشق ورزیدن به فردی دیگر در همان زمان.
2- افکار ناخوانده، وسواس فکری و اشتغال ذهنی دایم.
3- ایده­ آل ساختن، پافشاری بر وجوه مثبت فرد و پوشاندن وجوه منفی او و یا تعبیر نادرست اشتباهات او.
4- پاسخ­های روانی- جسمانی بی­ ثبات مثل شعف، سرخوشی، وجد، شرم، افزایش انرژی، بی­خوابی، اضطراب و غیره.
5- آرزوی محبت از جانب او (معشوق) و آرزوی یکی شدن و پیوند با او (معشوق).
6- وابستگی هیجانی، امید، حساسیت بیش از حد به علامتها و اشاره­ها، حسادت، ترس از طرد، نوسان خلق همراه با کیفیت ارتباط
7- همدلی، احساس مسوولیت و میل به فداکاری برای او
8- تغییر اولویتهای روزانه، برای در دسترس او بودن و تغییر عادتها و ارزشها برای تحت تاثیر قرار دادن معشوق
9- ناملایمات و سختیها، شور و شوق به ارتباط را تشدید می­کند
10- ارتباط عاطفی بر ارتباط جنسی ترجیح داده می­شود.(3)

به نظر می رسد که با لحاظ این مقدمات، پاسخ سوالات جنابعالی روشن می شود و می توان گفت افراد مورد مثال شما یا گرفتار عشق شهوانی هستند یا عشق مانیایی. که از نگاه روانشناختی افرادی دچار آن خواهند شد که یا از اختلالات بالینی نظیر افسردگی رنج می برند و یا از اختلالات شخصیتی نظیر اختلال شخصیت مرزی (بورد لاین).

در پایان مطالعه کتاب " عشق ویرانگر " پیشنهاد می شود

1 و 2 - یک قدم تا خوشبختی
3- میر محمد صادقی، آموزش پیش از ازدواج

ملاali;726598 نوشت:
متاسفانه رواج چنین رفتارهایی منو نسبت به عالم آفرینش و دین بدبین کرده...یعنی این فکرو در من به وجود آورده که شاید نظام آفرینش و احکام دین متناسب با همه نیازها نیست

باتشکر


سلام علیکم
برای این مقوله می توان توجیهاتی ذکر کرد که اولا این احساس بر اساس فطرت و غریزه هست, که امروزه به خاطر مشکلات عدیده روحی روانی, افزایش اضطراب و افسردگی و... موجب بروز به شکل غیر منطقی و مجنون وار شده است.
به هر حال قابل توجیه هست
ولی شما در خصوص هم جنس گرایی پس چه خواهید گفت؟؟
متاسفانه عصر حاضر پز از انحرافاتی هست که انسان سالم به ندرت یافت خواهد شد... نفس کشیدن در این محیط ها واقعا سخت شده
با این وجود ایمان به خدا و استقامت تنها راه نجات از این فتنه ها می باشد.
نه اینکه جو موجود موجب تزلزل در اعتقاد به خدا بشود,

اميدوار;727910 نوشت:
- تمرکز عشق بر یک نفر و احساس ناتوانی در عشق ورزیدن به فردی دیگر در همان زمان
با عرض سلام وادب خدمت استاد گرامی ..استاد این یکی از خصوصیات یک خانم میباشد که به هیچ عنوان نمیتواند دو مرد را همزمان با هم دوست داشته باشد که اگراین ادعا را داشته باشد یا بیمار است یا دروغ میگوید

اميدوار;727910 نوشت:
به نظر می رسد که با لحاظ این مقدمات، پاسخ سوالات جنابعالی روشن می شود و می توان گفت افراد مورد مثال شما یا گرفتار عشق شهوانی هستند یا عشق مانیایی. که از نگاه روانشناختی افرادی دچار آن خواهند شد که یا از اختلالات بالینی نظیر افسردگی رنج می برند و یا از اختلالات شخصیتی نظیر اختلال شخصیت مرزی

سلام و تشکر

اما تا اونجایی که بنده میدونم اکثر روانشناسان ایرانی نیاز به غیر همسر را نتیجه کم کاری های همسر میدانند و حتی حدیث از امام رضا می آورند که زنان به اجنبی روی نمی آورند مگر اینکه مردانشان به آنان کم توجه اند(البته بحث من کلی است و مربوط به زن و هم مرد میباشد)

حالا اگر از واژه عشق بگذریم...
نیاز به غیر چه طور؟ احساس کمبود(در متاهلی)
با این فرض که همسر شخص بدون تلاش و محبت هم نیست...
از نگاه دینی آیا میل به غیر همسر یک نیاز طبیعی است یا انحراف

آیا ازدواج موفق ازدواجی است که اساسا نیاز به غیر در آن نباشد؟

ملاali;727960 نوشت:
از نگاه دینی آیا میل به غیر همسر یک نیاز طبیعی است یا انحراف

سلام علیکم
قبلا در بحث مبانی تعدد زوجات یادمه مفصلا بحث شد
که آیا تعدد زوجات برای انسان اصل است یا تک همسری
یعنی تعدد زوجات یک حالت استثنا است, و اصل بر تک همسری هست, یا نه خود تعدد زوجات به عنوان یک نیاز برای مرد قابل توجیه و اثبات هست.
به هر حال اطلاق انحراف بر چند همسری با وجود تایید و امضای شارع ؛ چندان درست نیست.
در غیر چهرا چوب ازدواج هر گونه ارتباط بو دار انحراف محسوب می شود.

ملاali;726598 نوشت:
سلام
حقیقت عشق به جنس مخالف(خصوصا در متاهلی) چیست ؟ آیا یک خواسته واقعیه یا کاذبه
و چرا اکثر افراد این کشش و دلدادگی را در زندگی مشترک خود پیدا نمیکنند؟
و به خاطر اون علیرغم اینکه همسر بدی هم ندارند حتی خیانت میکنند و یا طلاق میگیرند؟
آیا این افراد واقعا به دنبال یه حق اند یا منحرف شدن؟
عشق آتشین به غیر آیا ناشی از یک کمبود واقعی است یا خیر؟

متاسفانه رواج چنین رفتارهایی منو نسبت به عالم آفرینش و دین بدبین کرده...یعنی این فکرو در من به وجود آورده که شاید نظام آفرینش و احکام دین متناسب با همه نیازها نیست

باتشکر

سلام و عرض ادب باسپاس از کارشناس محترم
من هم نظرم رو مینویسم سوالاتتون بسیار سوالای خوبی است که الان خیلیا هستند با این مشکلات روبه و حتی با اومدن این مشکل به مشکلات دیگه هم مواجهه شدند

جواب تمام سوالاتتون رو بطور کلی مینویسم مسلما هرفردی یه کششی به جنس مخالفش داره یجورایی دوست داره باهاش تعامل و ارتباط برقرار کنه

اما حالا بحث رو مدنظر روی یک فرد متاهل و یک مرد قرارمیدیم اکثرا آقایون متاهل یجورایی دوست دارند غیر از خانومشون با یه نفر دیگه هم صحبت باشند

حالا توهمین صحبتا ممکنه مسائل دیگری هم پیش بیاد یاحتی همین عشقی که فرمودید پس درواقع یه حقیقت محضه و کاذب نیست چون به واقع

وجودداره و نمیشه انکارش کرد سوال دومتون هم سوال خوبیه خیلیا هستند که به این امید با فردی ازدواج میکنند که میگن نه ازدواج کنیم عشق بوجود

میاد یا علاقه اما بعدها که واردزندگی شدن میبینن در اشتباه بودندن نه عشقی بوجود اومد نه علاقه ای و خیلیا سرهمین مسئله زندگیشون دچاره بحرانه

وطلاق شده چون علاقه ای دراوایل دوران نامزدی یاعقد خیلییا نمیتونن علاقه پیدا کنند این برمیگرده به اینکه شناخت کافی ازهم ندارند یعنی اگه

هردوطرف از حال هم از روحیات اخلاقیات هم اطلاعات داشته باشند مسلما یجورایی قلق

طرفشون بدست میارن و اگه بخوان به راحتی میتونن هم دیگه رو جذب کنن ولی مشکل الان اینه که نه شناخت دارند نه تلاش میکنن براش

سوال سوم بله من دیدم شنیدم که طرف بنظر خودم یا حتی اطرافیانم آدم خیلی خوب عالی بوده اما همسرش طلاقش داده چرا؟

ببینید این نظر من و اطرافیان من وحتی همون خانومه ولی نظر اون آقا نیست یعنی اون فردی که آقا توقع داشته زنش براش باشه نبوده و مافکر میکنیم

این زن بهترین بوده ولی مرد چنین چیزی فکر نمیکنه

والبته پیش هم میاد که زن بهترین هم بوده اما متاسفانه آقا مثلا ساده بوده و به یه نفردیگه کشش پیدا کرده وعلاقه خب به مرور این آقا سردمیشه و میره

سراغ دومی چون نسبت به خانوم خودش سردشده ودیگه علاقه ی سابقش رو نداره و خودش رو وقف کی دیگه کرده

بحث کردن راجع به این مسائل وقت زیادی رو میطلبه و خیلی میشه درموردش حرفها زد

سوال چهارم خیر دنبال حقشون نیستند به عقیده ی من منحرف شدن بعضی مرداهم واقعا دست خودشون نیست و حتی شاید چنین چیزی رو هم نخواه

متاسفانه مشکل از خانم ها هست که این دسته از افراد رو اسیر خودشون میکنن و هرچقدم آدم قوی باشه آخرممکنه به دام بیفته با وجودبعضی از

خانوم های جامعه مون

سوال پنجم مسلمه ناشی از یک کمبوده واقعی شما مردید مردا رو خوب باید بشناسید که چه نیازهای و چه کمبودهای میتونند داشته باشند حالااگه تو

زندگی مشترک باشه دیگه بدتره و اگه این نیازها و کمبودها ازطرف همسرش تامین نشه مسلما دنبال تامین اونها خواهد رفت زن هم همینطورهست

خیر اینها رومربوط به عالم آفرینش و خداوند ربط ندید ذهن افراد رو دراین باره مخدوش نکنید همه ی اینها برمیگرده به خود ما انسانیت ما وضعف ما درمقابل

چنین مسائل و ناصحیح مواجهه شدن از اونا

هرانسان عاقلی میفهمه که اینها برمیگرده فردیت خود فرد وخدا خوش برای هر چیزی که آفریده ی وجود انسانه راهکارداده منتها ماها نابلدیم وبیراهه

میریم ان شاالله که مواظب اخلاق و رفتارهامون باشیم که هرگز دچار چنین مسائلی نشویم

تشکر ازشما

خاتون عشق;727986 نوشت:
اکثرا آقایون متاهل یجورایی دوست دارند غیر از خانومشون با یه نفر دیگه هم صحبت باشند

خسته نباشید
این اکثریت شامل مدیریت, اساتید, کارشناسان و... هم می شود؟؟؟

خاتون عشق;727986 نوشت:
مشکل الان اینه که نه شناخت دارند نه تلاش میکنن براش

و

خاتون عشق;727986 نوشت:
متاسفانه مشکل از خانم ها هست که این دسته از افراد رو اسیر خودشون میکنن و هرچقدم آدم قوی باشه آخرممکنه به دام بیفته با وجودبعضی از

خانوم های جامعه مون


تاثیر رسانه ها
شیوع و تسهیل برقراری ارتباط, جاذبه محور بودن و سطحی نگری
ولی باز سخته گفت اکثریت ...

خاتون عشق;727986 نوشت:
اما حالا بحث رو مدنظر روی یک فرد متاهل و یک مرد قرارمیدیم اکثرا آقایون متاهل یجورایی دوست دارند غیر از خانومشون با یه نفر دیگه هم صحبت باشند
با سلام ..چرا همه ی آقایون متاهل عاشق اینطور ی نیستند واین که یک خانم متاهل عاشق هیچوقت این قضیه رو دوست ندارند یعنی دوست ندارند با یه مرد دیگهای ارتباط برقرار کنند واین رو بی وفایی میدونند وخیانت

S.A.J;727991 نوشت:
تاثیر رسانه ها
شیوع و تسهیل برقراری ارتباط, جاذبه محور بودن و سطحی نگری
ولی باز سخته گفت اکثریت ...

سلام
من فقط نظرم رو گفتم ولی به حرفایی که میزنم اعتقاد کامل دارم
تشکر

همای رحمت;727995 نوشت:
با سلام ..چرا همه ی آقایون متاهل عاشق اینطور ی نیستند واین که یک خانم متاهل عاشق هیچوقت این قضیه رو دوست ندارند یعنی دوست ندارند با یه مرد دیگهای ارتباط برقرار کنند واین رو بی وفایی میدونند وخیانت

سلام متوجه سوال نشدم که دقیقا سوالتون چیه ولی آخرش رو متوجه شدم

اگه حقوق رو مرد رعایت کنه این حقوق شامل خیلی چیزا میتونه باشه که از نظرمالی محبت اخلاقیاتش رفتارش مشکلی نداره ولی دیگه یک زن این رو به

عنوان یک خیانت تلقی میکنه

که بنظرم هرمشکلی که میگن مردا خائنن و یا ازاین قیبل من برمیگردونم به خود زن که مشکل از زن هست که باعث بوجود اومدن همچین مسائلی شده

البته بنظرمن مردا دودسته هستند که دیگه وارد جزئیات نمیشیم

بهرحال ببخشید دقیقا متوجه سوال نشدم ان شاالله که به جواب رسیده باشید

تشکر

خاتون عشق;728013 نوشت:
سلام متوجه سوال نشدم که دقیقا سوالتون چیه ولی آخرش رو متوجه شدم
منظورم اینه چرا خیانت شامل همه ی مردها نیست اگر خیانت به خلقتشون برمیگرده ..مثلا هیچ خانمی دو مرد همزمان نمیتونه دوست داشته باشه ولی بعضی از مردها میگن ما میتونیم یا اینگونه خلق شدیم .ممنون از شما خواهر خوبم

همای رحمت;728025 نوشت:
منظورم اینه چرا خیانت شامل همه ی مردها نیست اگر خیانت به خلقتشون برمیگرده ..مثلا هیچ خانمی دو مرد همزمان نمیتونه دوست داشته باشه ولی بعضی از مردها میگن ما میتونیم یا اینگونه خلق شدیم .ممنون از شما خواهر خوبم

خیرمسلمه که نیست همه ی مردااینطور نیستند یه عده ای خاص اند اینطور که گفته خیانتشون مربوط به خلقتشونه واقعا این حرف رو معقول میدونید و

قبول دارید که خیانت برمیگرده به خلقت مرد اینا اصلا باهم سنخیتی ندارند و مربوط به هم نیست برمیگرده به خودفرد شرایطش موقعیتش و گاها ضعفش

نه خلقتش هیچ مردی ازاول خائن خلق نشده که این دسته افردا هم به مقتضای موقعیت و شرایط زندگیشون اینطور شدند بازهم خیانت محسبوب نمیشه

چون مرد بارعایت حقوق میتونه چنین کاری کنه

این دسته مردا دیگه خیلی خودبرتری دارند که اینطور حرف زدند شما سخن یه عده رو ملاک حرفتون قرار ندید بعضی حرفا رو حتی فکر کردن بهش ممکنه

ذهن و رفتار آدم رو به انحراف بکشونه شما باید اون چزیکه خدا گفته عمل کنید و پایبندش باشید تا عاقبت بخیر بشید و محبت فقط باید تقدیم یک نفر بشه

نه بیشتر

باید مواظب اخلاق و رفتارمون باشیم تا روزی خائن خطاب نشیم

یاعلی

خاتون عشق;728042 نوشت:
خیرمسلمه که نیست همه ی مردااینطور نیستند یه عده ای خاص اند اینطور که گفته خیانتشون مربوط به خلقتشونه واقعا این حرف رو معقول میدونید و
آقایون مذهبی به هیچ عنوان این رو خیانت نمیدونند بهتره این سوال رو از آستاد کارشناس بپرسیم

S.A.J;727987 نوشت:
خسته نباشید
این اکثریت شامل مدیریت, اساتید, کارشناسان و... هم می شود؟؟؟

بله با قاطعیت می تونم بگم بله
مگه انها انسان نیستند و غریزه ندارن

خاتون عشق;727986 نوشت:
[/]سلام و عرض ادب باسپاس از کارشناس محترم
من هم نظرم رو مینویسم سوالاتتون بسیار سوالای خوبی است که الان خیلیا هستند با این مشکلات روبه و حتی با اومدن این مشکل به مشکلات دیگه هم مواجهه شدند

جواب تمام سوالاتتون رو بطور کلی مینویسم مسلما هرفردی یه کششی به جنس مخالفش داره یجورایی دوست داره باهاش تعامل و ارتباط برقرار کنه

اما حالا بحث رو مدنظر روی یک فرد متاهل و یک مرد قرارمیدیم اکثرا آقایون متاهل یجورایی دوست دارند غیر از خانومشون با یه نفر دیگه هم صحبت باشند

حالا توهمین صحبتا ممکنه مسائل دیگری هم پیش بیاد یاحتی همین عشقی که فرمودید پس درواقع یه حقیقت محضه و کاذب نیست چون به واقع

وجودداره و نمیشه انکارش کرد سوال دومتون هم سوال خوبیه خیلیا هستند که به این امید با فردی ازدواج میکنند که میگن نه ازدواج کنیم عشق بوجود

میاد یا علاقه اما بعدها که واردزندگی شدن میبینن در اشتباه بودندن نه عشقی بوجود اومد نه علاقه ای و خیلیا سرهمین مسئله زندگیشون دچاره بحرانه

وطلاق شده چون علاقه ای دراوایل دوران نامزدی یاعقد خیلییا نمیتونن علاقه پیدا کنند این برمیگرده به اینکه شناخت کافی ازهم ندارند یعنی اگه

هردوطرف از حال هم از روحیات اخلاقیات هم اطلاعات داشته باشند مسلما یجورایی قلق

طرفشون بدست میارن و اگه بخوان به راحتی میتونن هم دیگه رو جذب کنن ولی مشکل الان اینه که نه شناخت دارند نه تلاش میکنن براش

سوال سوم بله من دیدم شنیدم که طرف بنظر خودم یا حتی اطرافیانم آدم خیلی خوب عالی بوده اما همسرش طلاقش داده چرا؟

ببینید این نظر من و اطرافیان من وحتی همون خانومه ولی نظر اون آقا نیست یعنی اون فردی که آقا توقع داشته زنش براش باشه نبوده و مافکر میکنیم

این زن بهترین بوده ولی مرد چنین چیزی فکر نمیکنه

والبته پیش هم میاد که زن بهترین هم بوده اما متاسفانه آقا مثلا ساده بوده و به یه نفردیگه کشش پیدا کرده وعلاقه خب به مرور این آقا سردمیشه و میره

سراغ دومی چون نسبت به خانوم خودش سردشده ودیگه علاقه ی سابقش رو نداره و خودش رو وقف کی دیگه کرده

بحث کردن راجع به این مسائل وقت زیادی رو میطلبه و خیلی میشه درموردش حرفها زد

سوال چهارم خیر دنبال حقشون نیستند به عقیده ی من منحرف شدن بعضی مرداهم واقعا دست خودشون نیست و حتی شاید چنین چیزی رو هم نخواه

متاسفانه مشکل از خانم ها هست که این دسته از افراد رو اسیر خودشون میکنن و هرچقدم آدم قوی باشه آخرممکنه به دام بیفته با وجودبعضی از

خانوم های جامعه مون

سوال پنجم مسلمه ناشی از یک کمبوده واقعی شما مردید مردا رو خوب باید بشناسید که چه نیازهای و چه کمبودهای میتونند داشته باشند حالااگه تو

زندگی مشترک باشه دیگه بدتره و اگه این نیازها و کمبودها ازطرف همسرش تامین نشه مسلما دنبال تامین اونها خواهد رفت زن هم همینطورهست

خیر اینها رومربوط به عالم آفرینش و خداوند ربط ندید ذهن افراد رو دراین باره مخدوش نکنید همه ی اینها برمیگرده به خود ما انسانیت ما وضعف ما درمقابل

چنین مسائل و ناصحیح مواجهه شدن از اونا

هرانسان عاقلی میفهمه که اینها برمیگرده فردیت خود فرد وخدا خوش برای هر چیزی که آفریده ی وجود انسانه راهکارداده منتها ماها نابلدیم وبیراهه

میریم ان شاالله که مواظب اخلاق و رفتارهامون باشیم که هرگز دچار چنین مسائلی نشویم

تشکر ازشما


سلام و تشکر
توی پستاتون یکم تناقض دیدم اگه میشه پاسخ گو باشید

توی پست اول گفتید نمیشه حقیقی بودن نیاز به غیر رو انکار کرد اما جای دیگه بعنوان انحراف و خیانت ازش یاد میکنید....

مطلب دیگه اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم این پدیده ها انسان را در مورد دین و آفرینش دچار شک میکند
بعنوان مثال وقتی خانومها حتی خیلی مذهبی هاشون هم نمی تونن بپذیرن که همسرشون یکی دیگه رو هم دوست داشته باشه
خب سوال میشه حکم خدا عادلانه است؟ چرا پس منطبق نیست؟
از طرفی وقتی میبینیم با ازدواج عشق ها و شیفته گی ها ازبین میرود خب اینم باعث تقویت این نظریه میشه که اساسا ازدواج و تک همسری ضد عشق است چون آزادی را میگیرد

ملاali;726598 نوشت:
متاسفانه رواج چنین رفتارهایی منو نسبت به عالم آفرینش و دین بدبین کرده...یعنی این فکرو در من به وجود آورده که شاید نظام آفرینش و احکام دین متناسب با همه نیازها نیست

سلام... خوشبختانه دین و خداوند فقط برای رفع نیاز نیست و انسان در اثر گناه یا ازمایش باید عذاب یا امتحان شود....قطعا خدا اگر گناکار باشیم می تونه عذابش این باشه که فردی که می خواییم نرسیم...مثل خود من که نرسیدم:khandeh!: از طرفی به یکی دیگه برسی بعد بقول شما متاهل باشی و دل به دیگری ببندی می تونه اینم از عذاب خدا باشه...نه چوب خدا صدا داره نه تشویقش...همه چیز به عمل کردن دانستنی هامون از دستورات خدا داره که متاسفانه مثل خودم ناصح زیاد است اما عمل کننده اندک است...من خودم خجالت می کشم از خدا حرف می زنم عمل نمی کنم...من دیگه حرفی ندارم

سلام

عشق به معني حقيقي ، كُشنده و قبيح است اما به معني خفيف تر يا محبت شديد لازمه زندگي موفق است . پس قبل از ازدواج بايد شناخت و محبت لازم بين زوجين باشد .

اما بعد از ازدواج بايد جلوي تنوع طلبي گرفته شود كه هوي و هوس است وقاتل !

در صورت بروز اختلافات شديد هم بجاي خيانت بايد بخوبي و خوشي طلاق گرفت كه خداوند در ازدواج وطلاق وعده وسعت داده است .

قوانين دادگاه هم بايد اصلاح شوند وفرهنگ حاكم هم پذيراي طلاق در چنين مواردي باشد تا از تبعات فاجعه بار زندگي تحميلي كاسته گردد .

خاتون عشق;727986 نوشت:
[/]

اما حالا بحث رو مدنظر روی یک فرد متاهل و یک مرد قرارمیدیم اکثرا آقایون متاهل یجورایی دوست دارند غیر از خانومشون با یه نفر دیگه هم صحبت باشند



خوبه عدالت را رعایت میکنین و میگین اکثرا.من فکر میکنم تا حدود زیادی برمیگرده به روابط قبل ازدواجشون.که اگه قبل ازدواج با کسی بودن.بعدشم تنوع طلب میشن.

mohsen1990;728161 نوشت:
خوبه عدالت را رعایت میکنین و میگین اکثرا.من فکر میکنم تا حدود زیادی برمیگرده به روابط قبل ازدواجشون.که اگه قبل ازدواج با کسی بودن.بعدشم تنوع طلب میشن

خیلی ها هم اتفاقا چون قبل ازدواج با کسی نبودن در زندگی متاهلی فکر میکنند که ضرر کردن و میگن ما دورامونو نزدیم و زود ازدواج کردیم و خلاصه اینکه اینها هم ازین طرف تنوع طلب میشن
به نظر من این خوب نیست که که قبل از ازدواج فرد با هیچ جنس مخالفی در ارتباط نباشه...این افراد به خاطر کمبود عاطفی و غیره نمیتونن انتخاب درستی داشته باشن
از اون طرفم بی بند و باری باز باعث مشکلات عدیده ایی در ازدواج خواهد شد

ملاali;728265 نوشت:
خیلی ها هم اتفاقا چون قبل ازدواج با کسی نبودن در زندگی متاهلی فکر میکنند که ضرر کردن و میگن ما دورامونو نزدیم و زود ازدواج کردیم و خلاصه اینکه اینها هم ازین طرف تنوع طلب میشن

درسته.اینا اونایی هستن که به اجبار دین یا عقایدشون بهشون تحمیل شده.و درک درستی ندارن.برای همین پایه های اعتقاداتشون سسته و جا میزنن.اگه کسی در دوران مجردی براساس فکر و اختیار خودش پاک زندگی کرده باشه.سخته این عقاید بعد ازدواجم تغییر کنه.من رفیق دارم.ازینا که ادعای خوب بودن و بسیجی بودن داره.هزار جور گناه کرده جلو خودم.بعد الان که متاهل شده میگه من دوران مجردیم خیلی پاک بودم.تو هم زن نگیر برو یه دوس دختری چیزی پیدا کن و... منم به روش نمیارم.چندبار اوردم بدجور ضدحال خورد.منظور من اینگونه ادمای متظاهر نیست.که از دین دارن سوءاستفاده میکنن و فقط ریش گذاشتنشو بلدن.برای تغییر چهره ی دوروی خودشون.

mohsen1990;728269 نوشت:
درسته.اینا اونایی هستن که به اجبار دین یا عقایدشون بهشون تحمیل شده.و درک درستی ندارن.برای همین پایه های اعتقاداتشون سسته و جا میزنن.اگه کسی در دوران مجردی براساس فکر و اختیار خودش پاک زندگی کرده باشه.سخته این عقاید بعد ازدواجم تغییر کنه.

صحبت ما در مورد قشر خاصی نیست در مورد همه آدماست
بله شاید شخصی رفتارش اخلاقی باشه اما از درون مطالباتی داره

سوال من اینه آیا ازدواج کامل ازدواجیه که در آن نیاز به غیر بوجود نیاد؟ و اینکه آیا اساسا نیاز به غیر(به خودی خود) در متاهلی یک انحرافه یا یک واقعیت؟
دوست دارم بحث حول این سوالات پیش بره

اميدوار;727910 نوشت:
لذا از نظر فلاسفه و عرفا، عشق حقیقی متعلق امور مادی نیست و عشقهای مادی از نوع عشق مجازی هستند.
با عرض سلام ..استاد گرامی لطفا در مورد این مبحث بیشتر توضیح دهید .فرق عشق حقیقی وعشق مادی از نوع عشق مجازی چیست ..من عشق یک خانم نسبت به یک مرد را حقیقی میدانم چرا که اگر حقیقت نداشت چرا عشق خودرا چه دراین دنیا .چه آن دنیا رها نمیکند .منظورم خانمهای پاک میباشد ولطفا درمورد عشق آقایان هم توضیح دهید.بسیار ممنونم

همای رحمت;728277 نوشت:
.چه آن دنیا رها نمیکند

اون دنیا رو دیگه از کجا میدونید؟!

خب منظورم عشق بانوان بزرگی مثل حضرت فاطمه به حضرت علی علیه االسلام و....است

همای رحمت;728025 نوشت:
منظورم اینه چرا خیانت شامل همه ی مردها نیست اگر خیانت به خلقتشون برمیگرده ..مثلا هیچ خانمی دو مرد همزمان نمیتونه دوست داشته باشه ولی بعضی از مردها میگن ما میتونیم یا اینگونه خلق شدیم .ممنون از شما خواهر خوبم

دو تا نکته رو اینجا به نظرم میرسه

اولا شما روی قانون خدا اسم خیانت میزارین و این درست نیست
با دو نفر بودن برای زن عین خیانت هست ولی برای مرد اگر در حدود شرعی باشه خیانت نیست
ولی شما مورد مرد رو هم خیانت میدونید و با خیانت زن مقایسه میکنید

نکته دوم
مردها دو دسته نیستن که شامل بعضی بشه و شامل بعضی نشه

به جرات میگم هیچ مردی نیست که بدش بیاد در حدود شرعی با 2 زن باشه
یعنی شک ندارم تو این قضیه

فقط شرایط فرق میکنه
1- یا صلاح نمیدونه این مسئله رو ابراز کنه و همچنین از این موقعیت استفاده کنه . مثل اکثر مردهای اجتماع . به صلاح خودشون و خانوادشون نمیبینن وگرنه محاله دوست نداشته باشن

2- یا هنوز مجرده و در دوران داغ عشق و عاشقیه و فکر میکنه دوست نداره و فقط میخواد با یک نفر باشه . نظر این آقایون رو بعد از سرد شدن میپرسیم :ok:

همای رحمت;728286 نوشت:
میشه بفرمایید چرا؟

یعنی اینکه احساس میکنم عاشق شدن زنها عقلانیتی درش نیست و این خطرناکه

ملاali;728289 نوشت:
یعنی اینکه احساس میکنم عاشق شدن زنها عقلانیتی درش نیست و این خطرناکه
تا یه حدودی قبول دارم صحبتاتونو..کم نیستند دخترهایی که گول بعضا حرفای دروغین پسرهارو میخورند ..که باید خانواده بیشتر مراقب باشه ولی اگر دختر با کمک خانواده بتونه انتخاب درستی بکنه مطمئنا بعد از ازدواج گول نمیخوره اگر همسرش مثل یه باغبون از گلش مواظبت کنه

شروین;728288 نوشت:
دو تا نکته رو اینجا به نظرم میرسه

اولا شما روی قانون خدا اسم خیانت میزاری و این درست نیست
با دو نفر بودن برای زن عین خیانت هست ولی برای مرد اگر در حدود شرعی باشه خیانت نیست
ولی شما مورد مرد رو هم خیانت میدونید و با خیانت زن مقایسه میکنید

نکته دوم
مردها دو دسته نیستن که شامل بعضی بشه و شامل بعضی نشه

به جرات میگم هیچ مردی نیست که بدش بیاد در حدود شرعی با 2 زن باشه
یعنی شک ندارم تو این قضیه

فقط شرایط فرق میکنه
1- یا صلاح نمیدونه این مسئله رو ابراز کنه و همچنین از این موقعیت استفاده کنه . مثل اکثر مردهای اجتماع . به صلاح خودشون و خانوادشون نمیبینن وگرنه محاله دوست نداشته باشن

2- یا هنوز مجرده و در دوران داغ عشق و عاشقیه و فکر میکنه دوست نداره و فقط میخواد با یک نفر باشه . نظر این آقایون رو بعد از سرد شدن میپرسیم

با سلام برادر بزرگوار..فکر کنم شما بایه خانم طرفی ..خانم خودش واقعا هر موقع عاشق میشه ..خب عاشقه نه خیانت میکنه نه دوست داره خیانت ببینه ..من هم واقعا حرف شمارو درک نمکینم یا شاید نمیخوام باور کنم ..ب

شروین;728288 نوشت:
اولا شما روی قانون خدا اسم خیانت میزاری و این درست نیست
با دو نفر بودن برای زن عین خیانت هست ولی برای مرد اگر در حدود شرعی باشه خیانت نیست
ولی شما مورد مرد رو هم خیانت میدونید و با خیانت زن مقایسه میکنید
از این نظر هم کاملا با شما موافقم

[="Navy"]

همای رحمت;728296 نوشت:
با سلام برادر بزرگوار..فکر کنم شما بایه خانم طرفی ..خانم خودش واقعا هر موقع عاشق میشه ..خب عاشقه نه خیانت میکنه نه دوست داره خیانت ببینه ..من هم واقعا حرف شمارو درک نمکینم یا شاید نمیخوام باور کنم ..ب

از این نظر هم کاملا با شما موافقم


علیک سلام

بله میدونم قبولش سخته

نمیخوام ذهنیت شمارو خراب کنم
میتونید حرفای من رو روی حساب تفکرات اشتباه من بگذارید و رد بشید .

چون غیر از اینجا جای دیگه این حرف هارو نمی شنوید
به قول استاد فاطمی نیا من اگه بمیرم هیچکس این حرفارو بهتون نمیگه :khaneh:

یعنی در دنیای واقعی هیچ مردی جلوی هیچ زنی چنین اعترافی نمیکنه[/]

mohsen1990;728161 نوشت:
خوبه عدالت را رعایت میکنین و میگین اکثرا.من فکر میکنم تا حدود زیادی برمیگرده به روابط قبل ازدواجشون.که اگه قبل ازدواج با کسی بودن.بعدشم تنوع طلب میشن.


سلام و عرض ادب

ببینیداگه مبحث ما روی آقایون هست و شماهم آقا باشی حرفای من روبایدکاملا متوجه بشید بنظرخودتون این حرفتون تا چقد میتونه صحیح باشه یعنی

دلیل اینکه آقایون الان تنوع طلب هستند رو توی این میبینید که چون قبلا عشقی رو نداشتند

من کاملا بااین حرف مخالفم و این حرفو بازم تکرارمیکنم وقبول دارم که کلامردا اینجورین ونمیشه گفت ذاتی اما واقعا دوست دارند که بایه نفردیگه هم

صحبت باشند و این بستگی به خودشون داره

من قبول ندارم که آقا بعدازازدواج تنوع طلب میشه چون قبلش عشقی نداشتند خیر خیلیا هستند قبلش این چیزارونمیدونستندونداشتند ولی بهترین خانوم

ها نصیبون شده ولی کلا وقتی مرد واردزندگی تاهلی شد بنا به دلایلی یجورایی حریص میشه نمیتونم بیشتر توضیح بدم پس این که بگیم الان تنوع طلب

میشن چون قبلش باکسی نبودند صحیح نیست بلکه دلیلش چیزدیگه ایه که بعدها خودتون متوجه میشید

یاعلی

ملاali;728265 نوشت:
خیلی ها هم اتفاقا چون قبل ازدواج با کسی نبودن در زندگی متاهلی فکر میکنند که ضرر کردن و میگن ما دورامونو نزدیم و زود ازدواج کردیم و خلاصه اینکه اینها هم ازین طرف تنوع طلب میشن
به نظر من این خوب نیست که که قبل از ازدواج فرد با هیچ جنس مخالفی در ارتباط نباشه...این افراد به خاطر کمبود عاطفی و غیره نمیتونن انتخاب درستی داشته باشن
از اون طرفم بی بند و باری باز باعث مشکلات عدیده ایی در ازدواج خواهد شد

بله عده ای از آقایون هم هستند که اینطور باشند واین یا بخاطراینه که درسن کم به زور با کسی که علاقه نداشتند ازدواج کردند و اینکه یا در طول زندگیشون نتونستندبه این خانوم علاقه پیداکنند
نه این درست نیست که قبلش بایدتجربه میکرده اگه بااستفاده از آگاهی و شناخت کامل طرفش رو انتخاب کنه هرگز پشیمون نمیشه و به این چیزها فکر هم نمیکنه بایدجوون رو تشویق کرد به ازدواج و انتخاب صحیح درواقع چشم و گوشش رو بازکرد نه ایننکه تشویقش کرد به بیراهه تا بقولابااین وسیله بتونه انتخاب صحیح داشته باشه و ئشیمون نشه

همای رحمت;728277 نوشت:
فرق عشق حقیقی وعشق مادی از نوع عشق مجازی چیست ..من عشق یک خانم نسبت به یک مرد را حقیقی میدانم

سلام علیکم
با اجازه از استاد عزیز:hamdel:
این بحث هم قبلا تو سایت مفصلا بحث شد.
وقتی عشق رو تعریف و تجزیه کنیم
می بینیم ریشه آن نیاز هست, نقصان, تمایل به کمال
در واقع عاشق با دیدن معشوق و اینطور بگم درک و احساس معشوق و تماشای کمال موجود در آن, به ناگاه متوجه نقصان و کمبود موجود در خود می شود, و همین رابطه کشش ناقص و محتاج به کامل و مغنی و بی نیاز رو اصطلاحا عشق می گویند.
و این فرایند اصلا نیاز به توجه ذهنی و فکر ندارد. لذا می توان گفت در فطرت انسان ها نهفته است.
اما وقتی همین رابطه رو نسبت به روح بسنجیم که جنبه مهمتر عالم خلقت هست, در مقابل جسم و ماده که جنبه ابزاری و آلت رو دارد, می شود حقیقت در مقابل مجاز به این معنا
و الا خیلی روشن هست که هر دو وجود دارد و اثاری دارد, و تحت اون تعریف ما می گنجد. به عبارتی هر دو از مصادیق و افراد عشق هستند, منتهی بلحاظ منشاء متفاوت می شوند.
در آخر
ای بابا اگر زن ها واقعا عاشق بودن, الان کره زمین تعریف دیگه ای داشت....

mohsen1990;728269 نوشت:
درسته.اینا اونایی هستن که به اجبار دین یا عقایدشون بهشون تحمیل شده.و درک درستی ندارن.برای همین پایه های اعتقاداتشون سسته و جا میزنن.اگه کسی در دوران مجردی براساس فکر و اختیار خودش پاک زندگی کرده باشه.سخته این عقاید بعد ازدواجم تغییر کنه.من رفیق دارم.ازینا که ادعای خوب بودن و بسیجی بودن داره.هزار جور گناه کرده جلو خودم.بعد الان که متاهل شده میگه من دوران مجردیم خیلی پاک بودم.تو هم زن نگیر برو یه دوس دختری چیزی پیدا کن و... منم به روش نمیارم.چندبار اوردم بدجور ضدحال خورد.منظور من اینگونه ادمای متظاهر نیست.که از دین دارن سوءاستفاده میکنن و فقط ریش گذاشتنشو بلدن.برای تغییر چهره ی دوروی خودشون.

من آیه الکرسی رو خیلی دوست دارم شما سعی کنید با ترجمه دقیق بخونید یجاگفته لااکراه فی الدین دردین هیچ اجبارری نیست خدا راه رو به مانشون

داده گفته چیکارکنیم دیگه انتخابش با ماست هیچکسی مارو مجبوره نکرده و خدا حتی خودش گفته درانتخاب دین مجبور نیستید انتخاب راه هامون مجبور

نیستیم پس نفرمایید دین مارومجبور کرده نه ضوابط قواعدی هست که هرانسانی که میخواد عاقبت به خیر بشه و اعمالش مورد رضایت خدا واقع بشه

باید انجام بده حالااینکه عده ای به بیراهه میرن وانتخاب ناصحیح دارند بحثش جداست پاک زندگی کردن برای هر انسانی هست و این هم بدونید خودمون

خودمون رو مجبور به بعضی کارها بعضی انتخاب ها و بعضی راه ها میکنیم درصورتیکه میتونستیم انجام ندهیم و نرویم ولی به ته خط که رسیدیم میگیم

چی ؟میگیم خدا مارو به این روز انداخت درصورتیکه بعضی بلاها بعضی اتفاقات فقط خودمون سازنده ی اون برای خودمون بودیم

نفرمایید که شما مخالف باعقاید اسلام ودین هستید چون امر خداست

اوناهم مثل من شما وخیلیای دیگه انسان اند وممکنه خطا کنند میدونیدافرادی اینطور شدند که هدفشون راهشون خدایی نبود شاید به ظاهر هدف

خدایی بوده اما به باطن اینطور نبوده اگه هدفت برای خدا باشه اونوقت میبند که چطور مورد رضایت خدا و مردم میشید

سلام علیکم
نکته دیگه ای که یادم آمد و شاید مناسب باشد گفتنش
این است که شاید روایت معروف که من عرف نفسه فقد عرف ربه نیز شاهد همین گفته ها باشد
وقتی انسان متوجه ذات محتاج خود شد, حتما به سمت خدای کامل با آن صفات عالیه خواهد شد,
و نیز شاید و شاید علت اینکه بعضا افرادی که دچار شکست عشقی می شوند, بیشتر و بهتر متوجه خدا می شوند, بروز همین نیاز باشد
و نیز شاید و شاید علت اینکه آدم های عاشق بخصوص عشق های پاک و خالص, بیشتر سر زنده تر هستند, شب ها کمتر می خوابند, و خلاصه حال و هوای متفاوتی دارند نیز همین باشد که به نوعی در مسیر واقعی تکامل روح قرار گرفتند...

ملاali;727960 نوشت:
از نگاه دینی آیا میل به غیر همسر یک نیاز طبیعی است یا انحراف

سلام
اگر شما حیوانات را نگاه کنید،برخی تک جفتی هستند (Monogamous) (یعنی یک نر و یک ماده فقط جفتگیری می کنند) و برخی از حیوانات چند جفتی هستند (Polygamous) (یک نر با چند ماده جفتگیری می کند)
حالا باید بررسی شود که آیا انسان تک جفتی است یا چند جفتی؟

از نظر تاریخی، در بیشتر جوامع چندهمسری مجاز بوده و حتی عنوان شده که "تنها در یک ششم جوامع تک‌همسری اجباری بوده است". با این حال در جوامع چند همسری هم بسیاری از افراد تک‌همسر بوده‌اند.

دانشمندان نیز در کنار مورخان سعی فراوان کرده‌اند با بررسی حیوانات دیگر بخصوص نخستی‌ها (Primates) به این سوال پاسخ دهند که آیا طبیعت بشر به روابط متعدد گرایش دارد یا به یک رابطه.

نتیجه تمام این تحقیقات از نظر زیست‌شناختی به پاسخ روشنی نرسیده است چون انسان از نظر ویژگی‌های فیزیولوژیک و جسمانی هم با برخی از موجودات تک‌جفت شباهت دارد و هم به موجودات چندجفت، به عبارت دیگر از نظر تکاملی و زیستی انسان در جایی بینابینی قرار می گیرد.

این مربوط به نگاه برون دینی است از نظر دینی هم اگر این تمایل در چارچوب شرعی آن باشد مانعی برای آن در نظر گرفته نشده و انحراف محسوب نمی شود.

S.A.J;728316 نوشت:
این بحث هم قبلا تو سایت مفصلا بحث شد.
باسلام ..من اطلاعی ندارم ..درضمن واقعا متوجه نشدم چی گفتید سادهتر وروانتر توضیح بدید یا آدرس این سایت رو بنویسید ..ممنون میشم

خاتون عشق;728308 نوشت:
من کاملا بااین حرف مخالفم و این حرفو بازم تکرارمیکنم وقبول دارم که کلامردا اینجورین ونمیشه گفت ذاتی اما واقعا دوست دارند که بایه نفردیگه هم

صحبت باشند و این بستگی به خودشون داره

من قبول ندارم که آقا بعدازازدواج تنوع طلب میشه چون قبلش عشقی نداشتند خیر خیلیا هستند قبلش این چیزارونمیدونستندونداشتند ولی بهترین خانوم

ها نصیبون شده ولی کلا وقتی مرد واردزندگی تاهلی شد بنا به دلایلی یجورایی حریص میشه نمیتونم بیشتر توضیح بدم پس این که بگیم الان تنوع طلب

میشن چون قبلش باکسی نبودند صحیح نیست بلکه دلیلش چیزدیگه ایه که بعدها خودتون متوجه میشید

یعنی خانمها بعد از ازدواج تمایل پیدا نمیکنند با مرد دیگری هم صحبت شوند ؟؟؟؟؟؟؟؟ این نیاز فقط در آقایان وجود داره ؟ پس دلیل این همه خیانتی که در زنان بعضاً متاهل هم گزارش میشه چیه ؟
این که خانم ها این حرف رو به زبون نمیارن ولی مردان با وقاحت تمام به زبان میارن دلیل بر این نیست زنان بعد از ازدواج هیچ نیازی پیدا نمیکنن عملا این رفتار در دنیای غرب دیده میشه و فرقی هم مابین زن ومرد نیست در برخی مواقع زنان همسرشون رو رها میکنند سراغ شخص دیگه ای میروند
در کشور ما هم متاسفانه آموزه های دینی بدجور راه را برای مردان باز گذاشته جوری که اکثر مردان به خود حق میدهند بعد از ازدواج هم چشمشون دنبال زنان دیگر باشد و همچنان خود را مجرد فرض کنند
این گونه افراد هم حسابشون از بقیه جداست و چیزی از زندگی مشترک نفهمیده اند وگرنه در هر کشور و دینی می توان یافت مردان و زنانی که بعد از ازدواج سراغ شخص دیگه ای نرفتند و عشق واقعی داشته اند

خاتون عشق;728308 نوشت:

من کاملا بااین حرف مخالفم
باش.چیکارت کنم!ظهر اومدی صلوات فرستادی کامنتمو الان داری نقل قول میکنی.تو این مدت فکر کردی چی بگم مخالفتمو نشون بدم!!!
خاتون عشق;728308 نوشت:
این حرفو بازم تکرارمیکنم وقبول دارم که کلامردا اینجورین ونمیشه گفت ذاتی

یه بار میگین اکثرا!الان میگین کلا!تو جمله بعدش میگین نمیشه گفت ذاتیه(یعنی نمیشه گفت کلا)!!!
خاتون عشق;728317 نوشت:

نفرمایید که شما مخافل باعقاید اسلام ودین هستید چون امر خداست

"مخافل" !!!! بر وزن فلافل!!! یعنی چی!یه بار متنتونو بخونین ببینین چیزی ازش میفهمین!!

شبـنم;728332 نوشت:
عنی خانمها بعد از ازدواج تمایل پیدا نمیکنند با مرد دیگری هم صحبت شوند ؟؟؟؟؟؟؟؟ این نیاز فقط در آقایان وجود داره ؟ پس دلیل این همه خیانتی که در زنان بعضاً متاهل هم گزارش میشه چیه ؟
این که خانم ها این حرف رو به زبون نمیارن ولی مردان با وقاحت تمام به زبان میارن دلیل بر این نیست زنان بعد از ازدواج هیچ نیازی پیدا نمیکنن عملا این رفتار در دنیای غرب دیده میشه و فرقی هم مابین زن ومرد نیست در برخی مواقع زنان همسرشون رو رها میکنند سراغ شخص دیگه ای میروند
در کشور ما هم متاسفانه آموزه های دینی بدجور راه را برای مردان باز گذاشته جوری که اکثر مردان به خود حق میدهند بعد از ازدواج هم چشمشون دنبال زنان دیگر باشد و همچنان خود را مجرد فرض کنند
این گونه افراد هم حسابشون از بقیه جداست و چیزی از زندگی مشترک نفهمیده اند وگرنه در هر کشور و دینی می توان یافت مردان و زنانی که بعد از ازدواج سراغ شخص دیگه ای نرفتند و عشق واقعی داشته اند

سلام و عرض ادب

خیر من چنین چیزی عرض نکردم اگر پست های قبل من رو بخونید نوشتم که هردوطرف اینطور هستند یعنی هم زن و هم مرد بله

زنان ههمینطور هستند واگه دقت کنید چون مبحث درمورد مردان بود من به مردان اشاره کردم و گفتم هم که اگه مبحث مردان هست قضیه چطور هست

وگرنه الان هممون میفهمیم توی جامعه چی میگذره

خیر نو ی کشور ماهم آدمای خوب هنوز وجوددارند دیدتون کلی نگر نشه یه عده رو دیدید اینجورن نبسبت ندید به همه که دیگه ما چنین افرادی رو نداریم

اینطور نیست خیلیا هستند هنوز عاشقانه زندگی میکنند ودرکنارهم خوشبختن چون شناختی کافی ازهم داشته وهم کفو بودند تا تونستن زندگی خوب

و با آرامشی رو برای هم فراهم کنن

با سپاس

mohsen1990;728333 نوشت:
باش.چیکارت کنم!ظهر اومدی صلوات فرستادی کامنتمو الان داری نقل قول میکنی.تو این مدت فکر کردی چی بگم مخالفتمو نشون بدم!!!
نقل قول نوشته اصلی توسط خاتون عشق نمایش پست ها
این حرفو بازم تکرارمیکنم وقبول دارم که کلامردا اینجورین ونمیشه گفت ذاتی

یه بار میگین اکثرا!الان میگین کلا!تو جمله بعدش میگین نمیشه گفت ذاتیه(یعنی نمیشه گفت کلا)!!!

نقل قول نوشته اصلی توسط خاتون عشق نمایش پست ها

نفرمایید که شما مخافل باعقاید اسلام ودین هستید چون امر خداست
"مخافل" !!!! بر وزن فلافل!!! یعنی چی!یه بار متنتونو بخونین ببینین چیزی ازش میفهمین!!



سلام و عرض ادب

نه به نوعی عامیانه نوشتم تا طرف مقابلم بتونه متوجه بشه وگرنه آقایون خودشون بهتر وبیشتر شناخت دارند نسبت به خودشون حالا چه بگم کلی یا

تعداد کثیر یا همون اکثرا مهم دریافت مطلب صحیح و بکاربردنش هست و اینکه کمکی کنه

اینجا قرار نیست مچگیری بشه یا بقولا همدیگه رو مسخره کنیم موظف به پاسخ بودم وتا اونجایی اطلاعات داشتم ومیتونستم خیلی عامیانه نوشتم تا

طرف مقابلم درک کردن براش سخت نشه

وگرنه گفته های من خیلی واضح است و اشتباه تایپی پیش میاد

سعی کنید باحرفهاتون بتونید کمکی به دوستتون کنید نه اون رو سردرگم تر کنید

با سپاس

[="Navy"]

خاتون عشق;728354 نوشت:

سلام و عرض ادب

خیر من چنین چیزی عرض نکردم اگر پست های قبل من رو بخونید نوشتم که هردوطرف اینطور هستند یعنی هم زن و هم مرد بله

زنان ههمینطور هستند واگه دقت کنید چون مبحث درمورد مردان بود من به مردان اشاره کردم و گفتم هم که اگه مبحث مردان هست قضیه چطور هست

وگرنه الان هممون میفهمیم توی جامعه چی میگذره

خیر نو ی کشور ماهم آدمای خوب هنوز وجوددارند دیدتون کلی نگر نشه یه عده رو دیدید اینجورن نبسبت ندید به همه که دیگه ما چنین افرادی رو نداریم

اینطور نیست خیلیا هستند هنوز عاشقانه زندگی میکنند ودرکنارهم خوشبختن چون شناختی کافی ازهم داشته وهم کفو بودند تا تونستن زندگی خوب

و با آرامشی رو برای هم فراهم کنن

با سپاس

اصولا نباید در این مسائل چند مورد رو به جامعه تعمیم داد
و اصلا نباید کاری داشته باشیم مردا چطورن یا زن ها چطورن

مهم اینه من چه شوهری هستم برای همسرم و خانم چه همسری هست برای شوهرش

اگر هرکسی سعی کنه خودش خوب باشه همه چیز درست میشه

اگر همه مردان خائن هستن کافیه من نباشم

اگر زنها هستن کافیه شما نباشی

من مسئول جامعه مردان نیستم و شما مسئول جامعه زنها

برای من مهم نیست همه زن ها بد باشند . همین که همسر من خوبه بسه

این بحث ها اصولا هیچ وقت به هیچ نتیجه ای نمیرسه

البته منظورم شما نبودید
در واقع در تکمیل فرمایش شما عرض کردم[/]

ملاali;728276 نوشت:
سوال من اینه آیا ازدواج کامل ازدواجیه که در آن نیاز به غیر بوجود نیاد؟ و اینکه آیا اساسا نیاز به غیر(به خودی خود) در متاهلی یک انحرافه یا یک واقعیت؟
دوست دارم بحث حول این سوالات پیش بره

سلام علیکم

باعرض ادب و احترام
به نظر بنده (نظر و برداشت شخصی) ازدواج، عشق، زن و فرزند،زندگی ،دنیا ،همه و همه در مسیر رسیدن به کمال الهی است و انسان نیز به طور طبیعی کمال طلب است یعنی اگر بهترین ها را داشته باشد باز به دنبال بهتر از آن است و این موضوع اگر درمسیر معنویت قرار بگیرد باعث رشد معنوی او میشود تا به کمال الهی برسد ،پس وقتی ازدواجی صورت میگیرد اگر زن و شوهر با درصد بالایی هم نیازهایشان تامین شود آخرش خلاءای در وجود انسان پیدا خواهد شد که بعضا برای پرکردن آن باز در میان انسانها به دنبال آن میگردند ! در حالی که این خلا فقط با عشق الهی پر خواهد شد و در غیر اینصورت با هرچه پر شود باز ایجاد خلاء خواهد نمود ....
از طرفی عشق یک نوع امتحان الهی است که ممکن است خداوند بندگانش را با آن امتحان کند و این اتفاق ممکن است حتی بعد از متاهلی هم برای افراد( چه مرد و چه زن!) پیش بیاید که شیطان خیلی از این فرصت برای انحراف افراد (خصوصا زنان) بهره خواهد برد و تمام تلاشش را میکند تا افراد را در این زمینه دچار گمراهی کند و زندگیشان را متزلزل سازد که انسان باید صبور باشد و با آن مقابله کند که در این صورت در امتحان الهی پیروز میشود و قطعا خداوند آن عشق کاذب را از او میگیرد و به مراتب بالاتری در مسیر معنویت او را هدایت میکند
مَن عَشِقَ و کَتَمَ و عَفَّ وَ ماتَ ماتَ شهیداً.
آن که عاشق گردد و کتمان کند و عفاف بورزد و در همان حال بمیرد، شهید مرده است.
(البته مردان اگر عاشق خانم مجرد شوند این راه برایشان باز است که از مسیر حلال یعنی ازدواج به او برسند هرچند برای حفظ زندگیشان اگر مقابله نمایند قطعا به مراتب بالاتری دست خواهد یافت، اما همین مردان متاهل اگر خدایی نکرده عاشق خانم متاهلی شوند باید عفت پیشه کنند و با صبر مقابله کنند تا درامتحان الهی پیروز شوند و خداوند این امتحان را از آنان بردارد و پاداش صبوریشان را بدهد...)
پس نمیتوانیم بگوییم نیاز پیدا کردن به دیگری یک انحراف است زیرا باید علت پیدایش این نیاز را پیدا کرد اما میتواند زمینه انحراف را به وجود آورد و اینگونه هم نیست که برای همه این نیاز به وجود آید!
وقتی میفرمایید ازدواج کامل یعنی منظورتان این است که همه نیازهایشان تامین شود ،درست است؟ حال وقتی میفرمایید نیاز پیدا کردن به دیگری پس معلوم میشود این میان نیازی در وجود آن فرد است که با آن ازدواج کامل تامین نشده است! پس باید علت نیاز به دیگری را پیدا کرد که ممکن است مادی یا معنوی باشد!
بعضا دیده اید خانواده هایی که زن و شوهر هیچ مشکلی با هم ندارند اما میگویند آخرش احساس میکنیم چیزی کم داریم !! این خلا همان عشق الهی است که اگر در زندگی جریان پیدا کند دیگر نیاز به غیر به وجود نمیآید و اگر هم انسان مبتلا به عشق دیگری شود اینجا به خاطر معنویتی که وجود دارد با مقابله با آن باعث رشد معنوی خود و خانواده میشود

یازهرا(س)

یارب;728376 نوشت:

سلام علیکم

باعرض ادب و احترام
در حالی که این خلا فقط با عشق الهی پر خواهد شد و در غیر اینصورت با هرچه پر شود باز ایجاد خلاء خواهد نمود ....
از طرفی عشق یک نوع امتحان الهی است که ممکن است خداوند بندگانش را با آن امتحان کند و این اتفاق ممکن است حتی بعد از متاهلی هم برای افراد( چه مرد و چه زن!) پیش بیاید که شیطان خیلی از این فرصت برای انحراف افراد (خصوصا زنان) بهره خواهد برد و تمام تلاشش را میکند تا افراد را در این زمینه دچار گمراهی کند و زندگیشان را متزلزل سازد که انسان باید صبور باشد و با آن مقابله کند که در این صورت در امتحان الهی پیروز میشود و قطعا خداوند آن عشق کاذب را از او میگیرد و به مراتب بالاتری در مسیر معنویت او را هدایت میکند

سلام و تشکر

اگر نیاز به غیر همسر نیاز کاذبی است و باید با آن مقابله کرد...
چرا خداوند جهت تشویق به عمل نیک وعده به زنان را مطرح کرده(البته این متوجه نیاز آقایون است)
دوحالت بیشتر نداره
یا در این میان از نیازهای کاذب استفاده ابزاری شده یعنی وسیله هدف را توجیه میکند و آن وعده ها تمثیلی بیش نیستند
یا اینکه در بهشت میتوان به نیازهای کاذب رسید که البته این هم سوالاتی جدی را بوجود می آورد که از بحث این تاپیک خارج است

ملاali;728415 نوشت:
سلام و تشکر

اگر نیاز به غیر همسر نیاز کاذبی است و باید با آن مقابله کرد...
چرا خداوند جهت تشویق به عمل نیک وعده به زنان را مطرح کرده(البته این متوجه نیاز آقایون است)
دوحالت بیشتر نداره
یا در این میان از نیازهای کاذب استفاده ابزاری شده یعنی وسیله هدف را توجیه میکند و آن وعده ها تمثیلی بیش نیستند
یا اینکه در بهشت میتوان به نیازهای کاذب رسید که البته این هم سوالاتی جدی را بوجود می آورد که از بحث این تاپیک خارج است

یک بار دیگر مطالب بنده حقیر را با دقت و تامل بیشتری مطالعه بفرمایید شاید بهتر متوجه منظور بنده بشوید(البته باز هم میگویم اینها برداشت شخصی بنده است)

در مورد وعده های الهی ابتدا عرض کنم در آخرت محدودیت های دنیایی وجود ندارد پس اینگونه نیست که بگوییم چون در آخرت اینگونه است پس باید در این دنیا هم باشد ! مثلا در آخرت حجاب برای زنان نیست ! اما در این جا است ،نماز و روزه نیست اما اینجا است وغیره..از طرفی در بهشت پر شده از لذت ها و خوشی ها ! در این دنیا اگر مردی فرض سه همسر داشته باشد (که کاملا جلال است و حق طبیعی او است که میتواند از آن استفاده کند ) در کنار لذت هایش یک سری بار مسئولیت هم دارد،سختی و غصه هم دارد،یعنی هرچه تعداد همسرانش بیشتر شود به طبع آن بار مسئویلت و مشکلاتش هم بیشتر خواهد شد،اما در آخرت اینگونه نیست،و داشتن زنان متعددد در آخرت برای مرد هیچگونه سختی یا مشکلاتی نخواهد داشت و تماما خوشی و لذت خواهد بود و این پاداش الهی برای کسانی است که حاضر میشوند به خاطر رضای خدا سختی های این دنیا را تحمل نمایند(گناه نکنند)

و اما در این قسمتی که نقل قول فرمودید بنده از عشق کاذب سخن گفته ام نه نیاز!
وقتی از کلمه نیاز صحبت میکنید یعنی چیزی که انسان باید داشته باشد اما ندارد! مثلا میروید دکتر به شما قرص ویتامین a میدهد،میپرسید چرا این قرص را دادید؟ میگویدزیرا بدن تو نیاز دارد ،یعنی باید باشد اما نیست! وچون نیست باید قرص بخوی که تامین شود
گاهی ممکن است یک مردی (به هر دلیلی،چه برآوردن نیاز های خودش که با یک ازدواج تامین نمیشود،چه نیازهای خانم های دیگری که همسرانشان را فرض از دست داده اند،چه افزاش نسل و غیره) به سه تازن دائم و چندین صیغه نیاز پیدا کند!!،اینجا پرداختن به نیاز ها از راه مشروع انسان را از مسیر اصلیش باز نمیدارد

اما گاهی نیاز نیست ! هوس است و پرداختن به هوسها (ولو از راه مشروع) انسان را مشغول دنیا میکند و او را از مسیر اصلیش و لذت های بالاتر دور میکند و تنوع طلب میکند

مثلا، جلوی فردی سفره ای پهن میکنند که انواع غذاهای لذیذ در آن است ،همه هم حلال و طیب، حال قرض کنید این فرد با یک ظرف عذا سیر میشود و نیاز گرسنگیش برطرف میشود اما آنقدر غذاهای رنگین در سفره است که هوس میکند بازهم بخورد،خب این فرد اگر بیشتر بخورد حرام نخورده ،اما دیگر نیاز بدنش نیست ! هوس است! و پرداختن به آن(فرض پرخوری) باعث میشود دچار کسالت شود ،دچار چاقی شود و فرض نتواند به خوبی عبادت کند،یا به خوبی ورزش کند یا به خوبی کارهایش را انجام ده و غیره ،اینجا باید با هوسش مغابله کند! زیرا دیگر متوجه اصل نیاز نیست و پراختن زیاد به آن حتی میتواند او را از اصل مسیرش باز دارد( انسان غذا میخورد که توان داشته باشد در مسیر الهی حرکت کند،حال اگر آنقدر بخورد که نتواند عبادت کند این یعنی پرداختن به بیشتر از نیازش دارد مانع رشد معنویش میشود و باید آن را کنار بگذارد هرچند تمام غذاهای پیش رویش حلال باشد! پس باید به اندازه نیازش بخورد نه هوسش! زیرا لذت های بالاتری وجود دارد که ممکن است با این کار دیگر به آنان نرسد)

یازهرا(س)

همای رحمت;727959 نوشت:
با عرض سلام وادب خدمت استاد گرامی ..استاد این یکی از خصوصیات یک خانم میباشد که به هیچ عنوان نمیتواند دو مرد را همزمان با هم دوست داشته باشد که اگراین ادعا را داشته باشد یا بیمار است یا دروغ میگوید

بسمه تعالی
با سلام و عرض تحیت خدمت شما خواهر محترم
ضمن تشکر از جنابعالی، توجه بفرمائید که " تمرکز عشق بر یک نفر..." نه تنها نامطلوب نیست که مورد تایید است اما از نگاه روانشناختی، زمانی عشق بیانگر یک اختلال است که موارد قابل توجهی از مجموعه ویژگیهای یاد شده (10 مورد بالا) در یک فرد دیده شود و نه صرف ویژگی ای که شما به ان اشاره فرمودید.

اميدوار;728456 نوشت:
تمرکز عشق بر یک نفر..." نه تنها نامطلوب نیست که مورد تایید است اما از نگاه روانشناختی، زمانی عشق بیانگر یک اختلال است که موارد قابل توجهی از مجموعه ویژگیهای یاد شده (10 مورد بالا) در یک فرد دیده شود و نه صرف ویژگی ای که شما به ان اشاره فرمودید.
باسلام وعرض ادب ..استاد آیا این فرموده ی شما درمورد مردان هم صدق میکند؟

ملاali;727960 نوشت:
سلام و تشکر

اما تا اونجایی که بنده میدونم اکثر روانشناسان ایرانی نیاز به غیر همسر را نتیجه کم کاری های همسر میدانند و حتی حدیث از امام رضا می آورند که زنان به اجنبی روی نمی آورند مگر اینکه مردانشان به آنان کم توجه اند(البته بحث من کلی است و مربوط به زن و هم مرد میباشد)

حالا اگر از واژه عشق بگذریم...
نیاز به غیر چه طور؟ احساس کمبود(در متاهلی)
با این فرض که همسر شخص بدون تلاش و محبت هم نیست...
از نگاه دینی آیا میل به غیر همسر یک نیاز طبیعی است یا انحراف

آیا ازدواج موفق ازدواجی است که اساسا نیاز به غیر در آن نباشد؟

بسمه تعالی
با سلام و تحیت و عرض تشکر خدمت جنابعالی

همانطور که اشاره نمودید کوتاهی همسران در قبال تامین نیازهای یکدیگر، عاملی برای دلسردی و سوق یافتن به سمت دیگر افراد است، اما نه انحصار دارد و نه تعمیم. یعنی نه اینطور است که همیشه تمایل به غیر، ناشی از کم کاری همسر باشد، چون افرادی نیز هستند که علی الرغم عدم کاری همسرشان، به علتهای مختلف شخصیتی و محیطی ( وسواس، افسردگی، ازدواج تحمیلی و...)، به غیر همسر خود علاقه دارند و نه اینگونه است که لزوما هر فردی که همسر وی کم کاری کند، به دیگران متمایل شود.
بنابراین از فاکتورهای شخصیتی نباید غفلت شود

[="Tahoma"][="Navy"]

ملاali;726598 نوشت:
سلام
حقیقت عشق به جنس مخالف(خصوصا در متاهلی) چیست ؟ آیا یک خواسته واقعیه یا کاذبه
و چرا اکثر افراد این کشش و دلدادگی را در زندگی مشترک خود پیدا نمیکنند؟
و به خاطر اون علیرغم اینکه همسر بدی هم ندارند حتی خیانت میکنند و یا طلاق میگیرند؟
آیا این افراد واقعا به دنبال یه حق اند یا منحرف شدن؟
عشق آتشین به غیر آیا ناشی از یک کمبود واقعی است یا خیر؟

متاسفانه رواج چنین رفتارهایی منو نسبت به عالم آفرینش و دین بدبین کرده...یعنی این فکرو در من به وجود آورده که شاید نظام آفرینش و احکام دین متناسب با همه نیازها نیست

باتشکر


سلام
دلها بواسطه دنیا طلبی و هوس بازی و لذت جویی آلوده شده و میلها به آبهای روان گل آلودی شبیه است که نه میتوان از آن خورد و نه خوردنش سیرابت می کند بلکه از سلامتیت می کاهد
و الا میلها در اصل همه بسوی اوست و انسان از هر مسیری به او تعالی راهی دارد اما وقتی انسان آلوده شد بجای طی طریق در آن حیران می شود
یا علیم[/]

موضوع قفل شده است