پیامبر بین چه کسانی در مکه عقد اخوت بست؟ چرا؟

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیامبر بین چه کسانی در مکه عقد اخوت بست؟ چرا؟

پیامبر بین چه کسانی در مکه عقد اخوت بست؟ چرا؟

برچسب: 

[=Century Gothic]با سلام
هوریای گرامی
[=Century Gothic] پیامبر (ص) هنگامي كه مهاجرين از مكه به مدينه آمدند، ميان آنها و انصار عقد اخوت يعني پيمان برادري برقرار كردند.
و این باز یکی از
[=Century Gothic]فضائل[=Century Gothic] برتر امیر مومنین علی (ع) است
[=Century Gothic]چرا که پیامبر ص حاضر نشد جز با علی ع [=Century Gothic]با کس دیگری [=Century Gothic]پیوند برداری ببندد[=Century Gothic]:Sham:
در این تاپیک به احادیث اشاره شده چنانچه سوالی بود در خدمتیم

http://www.askdin.com/showthread.php?t=11785

یا علی ع

ببخشید استاد رضا
سوال من این بود که در مکه بین چه کسانی عقد اخوت بسته شد نه در مدینه!

هوريا شاهويي;144862 نوشت:
ببخشید استاد رضا
سوال من این بود که در مکه بین چه کسانی عقد اخوت بسته شد نه در مدینه!

[=Century Gothic]با سلام مجدد
و با عرض پوزش :Gol:

گفته شده است که پیامبراکرم (ص) در عمر شریف خود، دوبار بین بعضی از مسلمانان پیمان اخوت بستند.
اولین بار پیش از هجرت به مدینه و در میان برخی از مهاجرین بود که در آن ابوبکر به برادری عمر و حمزه به برادری زیدابن حارثه و عثمان برادر عبدالرحمن ابن عوف و زبیر ابن عوام برادر ابن مسعود و رسول الله (ص) برادر امیرالمومنین (ع) و... خوانده شدند.

[=Century Gothic]پیامبر در طول زمامداری خود در عمل و گفتار و سلوک خویش معنای برادری دینی را محقق ساخت.

در مکه زمانی که مسلمانان از هر سو مورد تهدید مشرکان و غیر مسلمانان بودند، تازه واردان به اسلام را تشویق می کرد برادر یکدیگر باشند و با یکدیگر متحد شوند.

رمز موفقیت و قوّت و پیروزی های بعدی وی تا حد زیادی مرهون تشویق و تقویت بینش اخوانی و در گرو ایجاد پیوند برادرانه در جامعه اسلامی بود.
او در مکه میان عده ای از مسلمانان پیوند برادری ایجاد کرد و آنها را دوبه دو برادر ساخت. خود نیز به این وظیفه عمل کرد و در روزهای نخستین دعوتش پایه های آن را بر برادری بنا نهاد و به عنوان الگو و اسوه جامعه، علی(ع) را برادر خویش قرار داد.(1)
اهمیت مقام برادری در کلام پیامبر چنان است که می گوید: هیچ عملی را بیش از سه کار دوست ندارم و یکی از این سه کار: همیاری و برادری دینی در قبال برادران موحد است:
«هیچ عملی را بیش از سه کار دوست ندارم: سیرکردن گرسنگی مسلمانان و پرداختن وامش، برطرف ساختن اندوه از پیشانیش؛ کسی که از مؤمنی اندوهش را برطرف کند، خدا اندوه روز رستاخیز او را برطرف خواهد کرد و خدا دست به یاری بنده اش است تا وقتی که بنده اش به کار یاری برادرش باشد».(2)
معلوم است فقط در جامعه ای که احساس برادری دینی وجود دارد، چنین ایثار و همکاری و همیاری تجلی پیدا می کند.
در بخشی دیگر فرمود: «المسلم أخوالمسلم لا یظلمه، و لا یخذله، و لا یسلمه؛ مسلمان برادر مسلمان است. هرگز براو ستم روا نمی دارد و دست از یاریش بر نمی دارد و او را در مقابل حوادث روزگار تنها و تسلیم نمی سازد.»(3)
در ترویج فرهنگ برادرانه و عیب پوشی از برادران دینی که آن را از اهم وظایف یک برادر دینی قلمداد می کند می فرماید:
«مَن ستر عورة أخیه المسلم ستراللّه عورته یوم القیامة؛ هر کس راز و عیب برادر دینی خویش را بپوشاند، خداوند در روز قیامت عیب او را می پوشاند».(4)
نیز می فرماید: «مثل الأخوین مثل الیدین یغسل أحدهما الآخر؛ مَثَل دو برادر دینی مثال دو دست است که همدیگر را شست وشو می دهند».(5)
نیز برای تشویق همیاری و جلوگیری از اجحاف، برادران دینی را موظف می سازد به هیچ وجه نسبت به همدیگر ظلم روا ندارند؛ یکدیگر را رها نسازند؛ حاجت یکدیگر را برآورده سازند و عیب یکدیگر را بپوشانند.(6)
[=Century Gothic]

در همین باره پیامبر اسلام و ائمه و اولیای دین گفتارهای بسیاری را بیان کرده و حقوق برادری اسلامی را از دید اسلام بیان داشته اند که به یک حدیث ارزنده دیگر از پیامبر اکتفا می کنیم. در آن تمام حقوق برادران دینی را برشمرده است و صاحب بحارالانوار آن را در جلد 74 بیان داشته و در آن به صورتی جامع وظایف جامعه مؤمنان و برادران دینی را در سی ویژگی بیان داشته است:
پیامبر اسلام فرمود: مسلمان بر برادر دینی مسلمانش سی حق دارد که برائت ذمه از آن حاصل نمی گردد مگر به ادای این حقوق یا عفو کردن برادر مسلمان او:
1. یغفر زلته = لغزش هایش را ببخشاید.
2. یرحم عبرته = در ناراحتی ها به او مهربانی کند.
3. یستر عورته = عیوب و اسرارش را مخفی دارد.
4. یقیل عثرته = اشتباهات او را جبران کند.
5. یقبل معذرته = عذر او را بپذیرد.
6. یردّ غیبته = در برابر بدگویان از او دفاع کند.
7. و یدیم نصیحته = همیشه خیرخواه او باشد.
8. یحفظ خلته = در حفظ دوستی او کوشا باشد.
9. یرعی ذمته = آنچه را که بر ذمه اوست، مراعات نماید.
10. یعود مرضه = در وقت بیماری از او عیادت کند.
11. یشهد میته = در هنگام مرگ او را تشییع نماید.
12. یجیب دعوته = دعوت او را اجابت کند.
13. یقبل هدیته = هدایای او را بپذیرد.
14. یکافأ صلته = عطاهای او را جبران نماید.
15. یشکر نعمته = نعمت او را شکرگزاری کند.
16. یحسن نصرته = به دوستی او را یاری نماید.
17. یحفظ حلیلته = ناموس او را حفظ کند.
18. یقضی حاجته = حاجت و نیاز او را برآورده سازد.
19. یشفع مسألته = برای نیاز و درخواستش نزد دیگران شفاعت کند.
20. یسمت عطسته = عطسه او را تحیت بگوید.
21. یرشد ضالته = او را ارشاد نماید.
22. یرد سلامه = به سلامش پاسخ بگوید.
23. یبرّ أنعامه = انعام او را به خوبی بدهد.
24. یطیب کلامه = کلامش را نیکو بپندارد.
25. یصدق اقسامه = سوگند او را تصدیق و قبول کند.
26. یوالی ولیَّه = با دوستش دوستی کند.
27. لایعادیه = با او عداوت نکند.

در باب چگونه مؤاخات میان مسلمانان در مکه، نخستین منابع تاریخ اسلام توضیحات دقیقی ارائه نمی دهند.

در منابع تاریخ اسلام تنها کتب سیره هستند که اشاراتی به بحث مواخات در مکه دارند و از آن تحت عنوان «المؤاخات اولیّه» یاد می کنند.
برخی از منابع متأخر اساسا مؤاخات اولیه را منکر شده اند.
بحثی که بیشتر سبب انکار مؤاخات اولیه شده است، به تضادهای سیاسی و فرقه ای شیعه و سنی باز می گردد.

برخی از مؤلفان و سیره نویسان اهل سنت برای انکار برادری رسول اکرم با علی(ع) که شیعیان به استناد آن علی را به منزله برادر و جانشین حضرت رسول قلمداد می کنند به مخالفت و رد روایت های مربوط به «المؤاخات اولیّه» پرداخته و استدلال کرده اند که مؤاخات فقط در مدینه روی داد و میان مهاجر و انصار بود.

با این وجود برخی از منابع از پیمان اخوت نخستین میان مسلمانان مکه سخن به میان آورده اند.
منابعی که از پیمان برادری در مکه یاد کرده اند، خواسته اند توضیحات خود را در باب مسأله اخوت اسلامی در مدینه تکمیل نمایند.


از این رو یکی از زمینه های اخوت مدینه را اخوت در مکه می دانند و به دو پیمان اخوانی در صدر اسلام تحت عنوان «المؤاخات المدنیه» و «المؤاخات المکیه» یا «المؤاخات أولیّه» و «المؤاخات الثانیه» یاد می کنند.

این منابع زمانی که به توضیح و تشریح جریان پیمان مؤاخات مدینه می پردازند، به صورت جداگانه به پیمان اخوت مکه اشاره نمی کنند، بلکه در حاشیه این پیمان از مؤاخات مکه به عنوان مقدمه پیمان اخوت مدینه سخن به میان می آورند. به خاطر همین، برخی مانند ابن تیمیه به رد آن پرداخته و دلایلی در این باب اقامه کرده اند.(7)
در منابعی که بر ذکر پیمان اخوت در مکه اشاره کرده اند، به روند چگونگی پیمان مذکور و این که آیا این پیمان در مکان واحد و خاصی صورت گرفته یا در روز معیّن اتفاق افتاده، اشاره ای نشده است.
مسلّم است پیامبر از آغاز، به وحدت و برادری اسلامی به عنوان یک راه حل مناسب برای ایجاد امت واحده پی برده بود و ضرورت اتحاد نیروهای مسلمان در مقابله با دشمنان را احساس کرده بود و فرمان خداوند مبنی بر الفت میان مسلمانان و برابری و برادری، این بینش و ضرورت تاریخی را تکمیل کرده بود.
پیامبر، براساس این بینش الهی و انسانی، رسالت خود را در ایجاد آن می دید و در هر زمانی که کسانی به اسلام در می آمدند، سعی می کرد میان آنها رابطه برادری ایجاد کند تا در سایه وحدت و وفاداری مسلمانان، قدرت دفاع از حریم اسلام را تقویت نماید و فاصله طبقاتی و نژادی رایج در عصر جاهلی را بدین صورت میان تازه مسلمانان از بین ببرد.

عقد پیمان اخوت مدینه قدمی بزرگتر در راستای تقویت این طرز تفکر بود. پس نمی توان ماهیتا تفاوتی میان هدف پیامبر در ایجاد عقد اخوت در مکه و مدینه احساس کرد مگر آنچه که مربوط به وضع اجتماعی و اقتصادی میان مهاجر و انصار در هنگام پیمان مدینه وجود داشت، زیرا در آن زمان علاوه براین که پیامبر قصد داشت رابطه و الفت میان مسلمانان را با این پیمان مستحکم سازد و زمینه تشکیل امت اسلامی را فراهم سازد، کمک انصار به مهاجران که از دیار خود کوچیده بودند عامل مضاعفی در تحکیم پیمان برادری در مدینه بود و در سایه پیمان مذکور برادران مهاجر می توانستند از مساعدت های مالی انصار بهره گیرند(8)

و حتی از یکدیگر ارث بردند، گرچه پس از جنگ بدر هنگامی که مهاجران از غنائم جنگی بهره مند شدند و گشایشی در امور حاصل شد، رابطه ارث و میراث براساس اخوت، به حکم خداوند قطع گردید(9) و به نزدیکان میت سپرده شد.
هدف نهایی پیامبر از ایجاد عقد اخوت دینی میان مسلمانان توسعه بینش برادری و برابری اسلامی بود.

به ویژه که سعی کرد در اخوت، حریم های برتری طلبی و اشرافیت خواهی را بشکند. از این رو میان برده و اسیر و سیاه حبشی و سید قریشی رابطه اخوت ایجاد کرد چنان که میان زید بن حارثه و حمزة بن ابی طالب ایجاد کرد. عظمت اسلام از همین جا آغاز می شود که در مدت کوتاهی پس از بعثت پیامبر، تعلیمات وی چنان بر قلوب اشراف عرب وحشت انداخت که راهی جز مبارزه و براندازی آن ندیدند. تعالیمی که ابی عبیده جراح را با سالم مولی ابی حذیفه در یک ردیف قرار داد؛ نیز عبیدة بن حارث و بلال حبشی و حمزه و زید را در یک ردیف. این نشانه های آشکاری بود از فرو ریختن دیوارهای بلند عُجْب و غرور و هموار و یکسان شدن آنها و نویدی بود بر ایجاد جامعه ای واحد و عدالت جو. اشرافیت مکه بیش از هر چیز از این مسأله وحشت داشت و به آن اعتراض می کرد، ولی جامعه اسلامی و رهبر الهی (پیامبر) به آن مباهات می کرد.

1. ابن واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، (تهران، نشر علمی و فرهنگی، 1366) ج1، ص 497.
2. تفسیر نمونه، ج 22، ص 173.
3. همان.
4. همان.
5. صفی الرحمن المبارکغوری، الرحیق المختوم، بحث فی السیرة النبویه، (بیروت، دارالوفاء للطباعة و نشر، بی تا) ص 21.
6. تفسیر نمونه، ج 22، ص 175 174 (به نقل از بحارالانوار، ج 74).
7. امام محمد یوسف الصالحی الشامی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیرالعباد، تحقیق استاد عبدالعزیز عبدالحق حلمی، بی جا، 1411 ه.ق / 1990 م) ج 3، ص 534.
8. ابن سعد، طبقات الکبری، ج 1، ص 293.
9. انفال (8) آیه 75.

قبل از ورود رسول خدا(ص) به شهر يثرب اختلافات ريشه‏دارى ميان دو تيره ساكن اين شهر حكومت مى‏كرد و هر چند وقت‏يك بار اين دو تيره يعنى اوس و خزرج به جان هم مى‏ريختند و پس از كشت و كشتار و ويرانى‏هاى زيادى كه به بار مى‏آوردند براى مدتى دست از جنگ مى‏كشيدند. در كنار اين دو قبيله جمعى از يهود نيز كه از طوايف مختلفى چون‏«بنى قينقاع‏»، «بنى النضير»، «بنى قريظة‏»، «بنى ثعلبة‏»و ديگران بودند در طول سالها يا قرنهاى متمادى تدريجا بدين شهر هجرت كرده و زمينهاى بسيارى در شهر و اطراف آن خريدارى نموده و به كار تجارت و صنعت مشغول شده بودند و چون از نظر تمدن و فرهنگ و صنعت و به خصوص هوش و استعداد در جمع ثروت بر ساكنان يثرب فزونى داشتند كم‏كم ثروت و تجارت و اقتصاد و بازار آن شهر را در اختيار خود درآورده و قبضه كرده بودند، و خود اين يهوديان يك عامل مؤثرى براى ايجاد اختلاف و دامن زدن به آتش تفرقه بودند زيرا سود و بهره و آسايش آنها در اين كار بود.

رسول خدا(ص)براى پايان دادن به اختلاف ميان دو قبيله اوس و خزرج و كوتاه كردن دست‏يهود غارتگر به كمك وحى الهى قراردادها و طرحهايى تدوين كرد كه به عقيده مورخان و دانشمندان محكمترين پايه پيشرفت اسلام

ادامه مطلب ...

موضوع قفل شده است