گلبرگ زندگی =====» پاسخ هاي كارشناس دهنوي

تب‌های اولیه

134 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
گلبرگ زندگی =====» پاسخ هاي كارشناس دهنوي

با سلام

خدمت دوستان عزیز

شاید شما هم برنامه گلبرگ زندکی را دیده باشید با حضور حجت الاسلام دهنوی.

با اجازه اساتید محترم در انجمن مشاوره ، بخشی از این مباحث را به صورت پرسش و پاسخ که مربوط به مباحث ازدواج می شود را ذکر می کنیم.

دوستان با نظرات خود ما را مستفیض نمایند.

ضرورت ازدواج

ازدواج اقتضای طبیعت انسان است و خداوند انسان را به گونه ای خلقکرده که دنبال زوج می رودسبحان الذی خلق الازواجکل ها : منزه است خدایی که موجودات را زوج آفریده .

حیوانات و گیاهان وحتی در جمادات هم این زوجیت وجود دارد کسانی که ازدواج نمی کنند به هر حالضررهایی را متحمل میشوند و از فوایدی محروم میشوند

مثلا کسی که ازدواجن میکند طبیعی است که تشکیل خانواده هم نمی دهند و وقتی خانواده تشکیل نشد
اساس خانواده و بنیان خانواده متزلزل میشود و به تبع آن جامعه متزلزل میشود .

چون جامعه را هم خانواده تشکیل میدهد و این یک ضرورت است و همان مشکلی است که الان غرب با آن مواجه است .

زمینه شرارت در مجردها بیشتر استالبته منظور ما این نیست که خدای نا خواسته آدمهای مجرد شرور و اهل گناههستند . نه عرض کردم زمینه .

لذا ما گاهی مجردهایی داریم که خیلی هم ازنظر معنوی بالاتر از متأهل ها هستند و برعکس خیلی متاهل هایی داریم که پرهیزکاری را رعایت نمیکنند .

زمینه شرارت در مجردها بیشتر است . رسولگرامی خطاب به شخصی به نام عکاف فرمودند : عکاف ازدواج کن و گرنه تو ازگناهکاران خواهی بود .

در مورد زمینه شرارت فرمودند : شرورترین امت منعذبها هستند . اینها ضررهای ازدواج نکردن است و ازدواج چقدر فایده دارد.

ازدواج باعث حفظ دین و ارتقاء ایمان میشود . چقدر روایت داریم صواب نمازمتاهل ار مجرد بیشتر است .

غیر از این آرامشی که انسان پیدا میکند . من ازجنس خودتان زوج هایی آفریدم تا در کنار هم آرامش گیرید. افراد مجرد ،بویژه خانم ها این آرامش و امنیت روانی را از دست میدهند .

و خانم هایخیلی بدنبال امنیت روانی هستند و این با ازدواجامکانپذیر است . شخصیتی که جامعه به شخص متاهل میدهد بیشتر است .

فرد متاهل درجامعه مورد تکریم قرار میگیرد و جامعه بیشتر او را قبول دارد و انسانارتقا پیدا میکند احساس مسئولیت بیشتری بر دوششان آمده است و اگر خداوندهم فرزندی بدهد تعداد افرادی که مسئولیت در مقابل آنها داریم ، بیشتر است .

استعدادهایشان را به کار میگیرند و احساس هاییدر انسان وجود دارد مثل محبت کردن ، خوب این با ازدواج امکان پذیر استوقتی ما ازدواج نکنیم به چه کسی می خواهیم محبت کنیم .

البته مقداری بهخواهر و پدر و مادر ولی بیشتر آن به همسر است . احساس مورد محبت قرارگرفتن ، احساس تعلق داشتن به خانواده ها .


رضایت والدین در ازدواج


سوال:

اگر دختر و پسری همدیگر را برای ازدواج انتخاب کرده باشند ، اما خانواده آقا پسر راضی نباشد ، آیا مشکل پیش خواهد آمد؟

جواب: استاد دهنوی



این کاملا لازم و ضروری است . به مادرها و پدرها بزرگوار خطاب میکنم بدون دلیل، برای علل کم اهمیت یا بی اهمیت ، با ازدواج مخالفت نکنید .

متاسفانه ماگزارشهایی را داریم که خانم و آقا همتای هم هستند مشکل خاصی هم نبوده اماپدر و مادر به یک دل واهی یا کم اهمیت و سلیقه ای و مثلا به دل من ننشسته و دماغ او اینجور است ،

مثلا چون از نزدیکان مامان یا بابا است مخالفتمیکنند . اولا شما بزگترها خیلی مخالفت نکنید و سخت نگیرید و بدانید اگرما مانع ایجاد کنیم و مفسده ای برای این ازدواج کردن باشد که هست ،

متاسفانه مفسده دارد مسئول خواهیم بود .
رضایت خانواده پسر خیلی مهم است . زیرا اگر رضایت آنها نباشدچون پدر مادر هستند ، خدای نخواسته توفیقاتی از شما سلب میشود .

او پدراست ، میخواهد از فرزندش حمایت مالی بکند . نه ، این آقا پسر شاغل است ونیاز مالی به پدرش ندارد ، خودش داماد میشود و مجلس میگیرد .

بالاخره این پسر حمایت عاطفی و اجتماعی از طرف پدرش نیاز دارد و شما حمایت پدر شوهر رانیاز دارید

مهمتر از آن با مخالقت مادر شوهر نمیتوان کنار آمد . چون مادردر زندگی رکن اساسی هستند اگر از پسرشان و شما حمایت نکنند ، مهم است .

فرض کنید این ازدواج صورت میگیرد ، مادر شوهر از این دختر خانم حمایت نکند، اعتنا نکند و حتی بی حرمتی بکند و این خانم هستند که لطمه می خورند .

شما خانم هستید و احتیاج به توجه دارید . برای ما آقایان نه این مهم نیست .

دربی توجهی ، بهم نمی ریزیم ولی شما در زندگی خیلی رنج میبرید . یک ضرب المصل ایرلندی میگوید: گر زن را دو نیم کنی برایش آسانتر است تا به او بیاعتنایی کنی .

من به همه جوانها توصیه میکنم رضایت خانواده ها را جلب کنید یا مشکلات بعدی ایجاد نشود.
آیااگر خانواده ها از هم دور باشند یا حتی خانواده پسر در شهرستان باشد و چندماهی یکبار همدیگر را ببینند فکر میکنید باز مشکل ایجاد میشود.

چقدر منبگویم توی ایران فقط دو نفر ازدواج نمیکنند بلکه خانواده ها با هم ازدواج میکنند
عزیزان و خانم هایی که این فکرها را میکنند می گویم ، اینجا ایران
است اینجا غرب نیست .

بله در غرب این طوری است . مهم دو نفر هستند که باهم ازدواج می کنند خانواده ها راضی باشند یانباسند مهم نیست .
ارتباط هم
با هم ندارند. خیلی مثل خانواده های ما مهم نیست .

خانواده هایی دارند که پدر خانم را هیجده سال است ندیده اند . گفته ببینیم پدر خانم ما چه قیافه ای است. رستوران دعوتش کرده هر کدام پول غذای خودشان را حساب کرده اند .

بعد میگویند خوشبخت شدیم خدا حافظ . اینجا ایران است در اروپا عمه وخاله جایگاهی ندارند

ولی در ایران واقعا جایگاه دارند. پدر و مادر این آقاپسر فردا میخواهند پدر بزرگ و مادر بزرگ بچه شما بشوند . برادر او میخواهدعموی بچه شما بشود خواهر او میخواهد عمه شما بشود .

از طرف خانم ها همهمین طوراست . این را جدی بگیرید . رضایت خانواده ها شرط است .

مگر شمامیتوانید با شوهرتان این را شرط کنید که رابطه ات را با خانواده قطع کن . مگر چنین چیزی میشود او الان عاشق است ، کر و کور است او میخواهد به اینخانم برسد .

بعد از ازدواج چشمهایش را باز میکند و میخواهد برود مادرش راببیند خانم میگوید مگر شرط نکرده بودیم .و پسر میگوید مگر میشود من رابطه ام را با مادرم قطع کنم .

خانم مگر شما میتوانید رابطه ات را بامادرت قطع کنید . به این قولها گوش نکنید .

بفرض هم که بگذرد باور کنیداگر مردی از مادرش بگذرد از شما راحت تر میگذرد . وقتی به پدر و مادرشوفادار نیست به شما هم وفادار نخواهد بود .

مطمئن باشند قطع رابطه ،قطع رحم است و گناه دارد و شما با این شرطی که میگذارید شرط گناه میگذاریدچون شرط باطل است .

این شرط باطل ضمن عقد است این دید را اصلاح کنید . حالا میدانید چه اتفاقی می افتد ؟
این شرط عملی نمیشود شما عاشق هم هستید
، زوج جوان عین دو کبوتر عاشق کنار هم .

چون خانواده اش راضی نیستند درارتباطات یا تلفن ها کم کم تردیدها و تحریکاتی ایجاد میشود ، پچ پچ هاییکه کم کم خواهر شوهر و مادر شوهر در گوش آقا پسر میکنند .

حالا این دوکبوتر عاشق بعد از مدتی توی سرو کله همدیگر میزنند و این دو عاشق دشمن هممیشوند.
من میگویم جایی که ادله واهی و بیخودی است ، سخت نگیرید . حالاخانواده هایی هستند که میگویند پسر من واقعا کر و کور شده است پسر هجدهساله عاشق خانم بیست و پنج ساله شده است خانواده میگوید به صلاح شما نیست .

او کر و کور است ولی پدر و مادر بر اساس عقل این را میگویند والدین خدمت میکنند تا آنجا که میتوانند باید بنشینند صحبت کنند

حالا اگر موقعیت خاص بود نیاز به مشاوره دارد و باید نتیجه بگیریم چه کار کنیم . شما بایدمقابله کنید .


خواستگاری در دانشگاه

سوال:
ایا درست است بعضی از آقایان در محیط کار یا در دانشگاه خواستگاری میکنند؟

جواب :

استاد دهنوی

خیر . هر کاری آدابی دارد چطور مسجد میروید ، آدابش را رعایت میکنید . میهمانی میرویید آدابش را رعایت میکنید . همین دانشجو آیا با زیر شلواری سرکلاس میرود ؟ قطعا نمیرود .

زیرا خلاف عرف است و میگویند کلاس درس است قشنگ نیست و کار خوبی نیست .
نکته اش هم اینجاست که خلاف شأن خانم است . واقعا خانم در اسلام شأن بسیار بالا دارد .

برخلاف مکاتب دیگر و بارها میگوییم دختر جواهر است طلا و گوهر است . یک دختر کلوخ و سنگ نیست که هرکس می آید یک پا به آن بزند .

ما مورد داشتیم ، آقا قصد سوئی نداشته ، به خواستگاری رفته و این قضیه لو رفته ، خیلی هم لو رفتنش چیز عجیبی نیست

و ما مورد داشتیم که هیچ رابطه قبلی نبوده و بنده خدا دورا دور میدیده و هیچ رابطه ناشایستی نبوده و رفته خواستگاری کرده و دیگران گمان کردند که رابطه قبلی بوده و هر دو ضربه میخورند و خانم بیشتر .

شما خانم محترم ، با متانت ، با وقار ، با آرامش نه به رفتار غیر عادی ، بگویید آقای محترم هر کاری آدابی دارد .

خانم ها ، وقتی از آنها خواستگاری میشو د چند گروه هستند : بعضی ها ذوق میکنند و جواب مثبت میدهند .
مخصوصا اگر آقا شرایط خوبی هم داشته باشد و خانم از قبل دلبستگی داشته ، جواب مثبت میدهد . غلط است .

یک گروه دیگر از خانمها قشقرق راه می اندازند که مگر خوتان خواهر و مادر ندارید و برخوردهای خیلی عجیب و غریب میکنند .
من میگویم هر دو برخورد اشتباه است . بهترین برخورد این است که به آقا بگوییم هر کاری آدابی دارد . جواب مثبت خانم اشتباه است ،

اول ذوق زده میشود و در شأن شما نیست و این بعداً برای شما مشکل ایجاد میشود . کافی است به شما بگویند یادت هست از تو خواستگاری کردم هول شدی ؟
خوب برای شما خیلی گران تمام میشود . اصلا هول هم نشویید و آره هم نگویید .

من میگویم دختر عزیزم ، شما روی چه حسابی آره گفتید . روی ظاهر و همینکه شما در دانشگاه شش ماه ظاهرش را دیدید . امکان ندارد .

بگویی بله ، باید فرایند خواستگاری انجام شود ، شکل بگیرد و همه مراحلی که عرض کردیم و در پایان بگویید بله

و اما آن خانمی که خیر میگوید، شاید مورد خوبی باشد . جوان سالم و خوب است و میتواند شریک خوبی برای زندگی شما باشد چرا خودتان را محروم میکنید ؟

بله . در یک جا به خانمها توصیه میکنم بایستند ، در این جور موقعیتها با یک جور پرخاشگری و تندی ، که طرف را میشناسید .

شخص خوش سابقه ای نیست و تابلو است که این راه می افتد و شما اولی نفری نیستید و قصد سوء استفاده دارد و گرنه این جور برخوردها بنظر من برخورد خوبی نیست .

اگر آقا گفتند هر کاری آدابی دارد یعنی چه ؟ پیام دختر خانم را نگرفت چی ؟

واله من فکر نمیکنم که ایشان آمادگی ازدواج را داشته باشند ، اگر پیام را دریافت نکنند ، هنوز به آن رشد عقلانی نرسیده اند .

در شرایط رشد شخصیتی ،عاطفی، عقلانی و اجتماعی مهم است و عقل درستی ندارد.

حالا اگر یک جوان کم تجربه ای هست میگوید خانم نظرتان چیست ؟

یعنی آقای محترم باید از طریق خانواده تان اقدام کنید . گفتن این هم اشکالی ندارد ولی اینکه بیایید شماره تلفن خانه تان را بدهید هم جالب نیست .
من میگویم اگر آقا خواهان باشد از زیر سنگ هم شده شماره شما را پیدا میکند .


ار تباط قبل از ازدواج

سوال؟؟؟

نظرتان در مورد عش های قبل از ازدواج و روابط پنهانی؟؟

جواب :

استاد دهنوی

ما با ارتباطات قبل از ازدواج بدون نظارت خانواده مخالف هستیم .
نکته اش این است که ما با اشک ها و ناله های زیادی روبرو هستیم .

ما مشاور جوانها بوده ایم هر دو جوان هستند سرشار از عاطفه و در اوج غرایز جنسی هستند وقتی کنار هم قرار میگیرند ، فعل و انفعالات هورمونی در وجودشان شکل میگیرد و احتمال خطر بسیار زیاد است . بویژه برای خانم که ممکن است گوهر عفتش در خطر قرار گیرد .

دیگری موضوع اتهام است .
دو نفر واقعاً به قصد ازدواج با هم ارتباط برقرار میکنند دیگران که نمیدانند شما به قصد ازدواج رفت و آمد میکنید .
ممکن است فامیل نزدیکی شما را با آن آقا ببیند او چه برداشتی میکند . بعد اگر به ازدواج منتهی شود بعد توضیح میدهیم که ایشان نامزد من بودند ولی اگر به ازدواج منتهی نشود پرونده دختر سیاه میشود.

گذشته از اینکه موضع تهمت است . امکان شناخت هم نیست . موضوع این است که خانم میگوید ارتباط ما به خاطر شناخت است آخر چه جور شناختی میتواند باشد .
دو جوان که سرشار از عاطفه هستند از همه چیز حرف میزنند جز شناخت حتی اگر دو سال باشد .

یعنی همه چیز توی این رابطه هست جز شناخت .

اگر یک سوال هم بکنند موجب انحراف میشود ولی در فرایند خواستگاری سوالها را میپرسند و همه چشمها آنها را نگاه میکنند ، گفتگو میکنند ، کسانی که به این سمت و سو میروند خیال میکنند امکان شناخت هست حالا این ارتباطات قبل از محرمیت به ازدواج ختم میشود که در خیلی ها هم این اتفاق افتاده است.

که شیطان وسوسه میکند بخصوص خانم را که خیلی برایشان مهم است . خیلی خانم ها قبلا ارتباط داشته اند و حالا تردید کردند و اعتمادشان از همدیگر سلب میشود .

آقا میگوید ایشان که قبل از ازدواج با من رابطه داشته ممکن است قبلا هم با دیگران هم داشته است . خانم ها قضیه خیلی برایشان جدی است .
اگر این ارتباط به ازدواج ختم نشود سرخوردگی ایجاد میشود بویژه برای خانمها بوجود می آید .

من هشدار میدهم سرخوردگی ، احساس شکست ، افسردگی حاد و اگر این خانم مورد سوء استفاده قرار گرقته باشد ، نفرت از پسرها و مردها پیش می آید و روحیه مرد گریزی پیدا میکند و اگر خانم به آقا جواب رد داده باشد آقا نفرت از خانم ها و ازدواج گریزی .

دختر خانم ها فرصت ازدواج را از دست میدهند مثلا اگر دو سال با هم ارتباط داشته اند طبیعی است این خانم خواستگارهای خوب را رد کرده است و واقعاً ما این ارتباط را صلاح نمیدانیم .

زیرا ارتباط مناسبی نیست حتی اگر به تعبیر بعضی جوانها که میگویند عشق ما پاک است و مراقب خودماه هستیم که گناه نکنیم . خوب بفرض هم که مراقب هستید که آن خطرات اتقاق نیفتد به ازدواج هم منتهی شود .

معمولا در این مدت ارتباط عشق ایجاد میشود و آدمها کرو کور میشوند.

روایت داریم : عشق یک چیزی است که انسان را کر و کور میکند . پای کار که میرسند از اصول و شرایطشان دست بر می دارند. بفرض کر و کور هم نمیشوید در این مدت عاطفه خرج همدیگر میکنید بعداً کم می آورید .

بعضی ها میگویند ما گناه نمیکنیم و مواظب خودمان هم هستیم و اجازه نمیدهیم کر و کور بشویم و نه عاطفه خرج هم می کنیم اگر یک چنین چیزی باشد ما با این رابطه حرفی نداریم .

این رابطه سالم و مشروع قابل قبول شرع است مثل دو تا همکار که در سر کار با هم سلام و علیک دارند و احوال پرسی میکنند . در حد ضرورت هم صحبت میکنند . همدیگر را زیر نظر دارند و قصد ازدواج دارند
پرونده ها را هم ، با هم رد و بدل میکنند ، حرف هم میزنند ولی هیچ کس نمیگوید این ها دوست پسر و دختر هستند .
همکاران نمیگویند این ها با هم سر و سری دارند ، پچ پچ نمیکنند . مثلا یک دختر عمه و پسر دایی خانه همدیگر رفت و آمد میکنند حال و احوال پرسی میکنند

یا دو تا دانشجو اگر این نکات رعایت شود ما حرفی نداریم بحث این است که رعایت میشود یا خیر .

من در اصل اینکه میتوان این ها را رعایت کرد شک دارم .


ممنون از مبحثی که ایجاد کردید.سوالها خیلی به روز و جوابهای استاد دهنوی هم کامل و از روی تجربه است.
لطفا ادامه بدید


ارتباط قبل از ازدواج2

با ارتباطهای طولانی ما به شناخت نمیرسیم . شما چطو ر انتظار دارید بدون رابطه ، همدیگر را بشناسیم ؟

در فرایند خواستگاری مفصل حرف داریم . یک سیر منطقی دارد اگر خواستگاری با فرایند انجام شود و ازدواج سنتی ، به روز شود . چون ما هیچ عجله ای نداریم یک تا سه ماه و دیگر خیلی کشش ندهیم .

ولی شما حتی تا سه ماه میتوانید جلسه اول و دوم و سوم و ما همه سوالات را در اینجا آورده ایم ، حتی گفتیم در جلسه اول چه سوالاتی را بگویید .
بدون دغدغه و با حوصله چون در فرایند خواستگاری پدر و مادر نظارت دارند و شما میتوانید طبق شرایط دینی گفتگو کنید .
کسانی که ازدواج سنتی را بر اساس آداب قبلی باور ندارند . آن ازدواج های بسته و بدون گفتگو که حتی متاسفانه در یکی از استان کشور بودم که می گقتند ما مطلقاً اجازه حرف زدن نداریم . خوب این اشتباه است . باید اجازه بدهند حرف بزنند .

اگر فرایند خواستگاری درست صورت بگیرد ما به شناخت خوب میرسیم . چون سوالها از قبل طرح شده ، جواب ها را ثبت میکنید و غیر از آن ده تا چشم طرف را می بیند و عاشق هم نشده اند و عقلانی به طرف نگاه میکنند اگر درست خواستگاری کنیم به شناخت هم میرسیم.




کسانی که میگویند ما مسلط هستیم ، رابطه برقرار می کنیم و هر جا بخواهیم رابطه را قطع می کنیم؟

خیلی ها این را میگویند . خیلی ها را ما سراغ داریم که میگویند به خطا نمی روییم و رفته اند و شما باورتان نمیشود .
براساس آمار حدود هشتاد درصد و اکثر قریب به اتفاق کسانی که در شمال غرق میشوند شنا بلد هستند و ماهر هستند و مطمئنا غرق نمی شوند . هرچه میگویند نرو، زیادی می رود می گویند حواسم هست .
در صد کمی از آنها شنا بلد نیستند و اتفاقا چون شنا بلد نیستند بیشتر احتیاط می کنند . شیطان ما را قدم قدم می برد و در قرآن داریم : از خطوات شیطان پیروی نکنید . چون شیطان قدم به قدم ما را جلو میبرد من این را قبول ندارم .

رسالت ما است که هر کسی باورش نمی شود که این مشکل ، مشکل کسی دیگری هم باشد . ولی چون دهنوی مشاورمردم است وهشدارمیدهد و می گوید ما موارد بسیاری داشته ایم که خودشان باورشان نمی شده است .

خطا های کوچک کم کم ما را به خطاهای بزرگتر می رساند . من مکرر شنیده ام که می گویند من نفهمیدم که چه شد به خودم آمدم دیدم دچار مشکل شدم .

ارتباط قبل از ازدواج3

آیا ارتباط دختر و پسر قبل از ازدواج ، به قصد ازدواج اشکال دارد ؟

بله . من محالفم . من هر هفته به استان های مختلف می روم و سر می زنم . من به جهت پیامدهای منفی آن ، مخالفم . آن که به قصدازدواج نیست که با آن کاری نداریم .

آن بسیار خطرناک است و اختلال در زندگی ، دو طرف ایجاد میکند . ما به آن کاری نداریم . ما فرض مان این است که به قصد ازدواج رابطه برقرار کنند ، قبل از خواستگاری ، قبل از فرایند خواستگاری و قبل از اطلاع والدین را صلاح نمیدانم .

این خیلی خطرناک است . تجربه به ما درس داده . آقا و خانم با هم ارتباط دارند ، در اوج غرایز جنسی و عواطف هستند ، درست است قصد سوئی ندارند و به قول جوانها عشق پاک است ولی چون سرشار از عواطف هستند و در اوج عواطف جنسی ، خودبخود وقتی د رکنار هم قرار میگیرند، فعل و انفعالات هورمونی شکل می گیرد و این ها را بهم نزدیک میکند .

چقدر ما مورد داریم که دچار مشکل شد ه اند هم خانم و هم آقا . البته برا ی خانم بیشتر . زیرا ممکن است گوهر عفت آنها بخطر بیفتد.

نکته بعدی ، باعث محل تهمت است . شما باهم میرویید و میگردید ، دیگران که نمی دانند ، علم غیب ندارند ، اگر آشنایان شما را ببینند از کجا بدانند شما به قصد ازدواج با هم ارتباط دارید . شاید به ازدواج ختم نشود .

شرایط عوض میشود . مادر دختر مخالفت میکند و دیگران شما را با آقا دیده اند . در آینده شما اثر میگذارد و روی ازدواج آینده تان اثر می گذارد .

مثلاً در تحقیقات ، اطلاعاتی به کسی میدهند که برای شما خوب نیست . حالا به فرض پنهانی هم رابطه برقرار کردید ، باز اگر به ازدواج منتهی نشود دچار مشکل میشوید .

خانم احساس شکست و افسردگی می کند ، اگر آقا زیز قولش بزند یک احساس از جنس مخالف در خانم ایجاد میشود.

ازدواج گریزی خانم ، دیگر با هیچ مردی ازدواج نمیکند. چند سال با هم ارتباط داشته اند به امید اینکه روزی آقا فرایند خواستگاری را شروع کند و شناخت پیدا کند و ازدواج کند و این اتفاق نمی افتد و خانم هم خواستگارهایش را از دست میدهد .

برای آقا خیلی مشکل ایجاد نمیکند زیرا خانم است که فرصتها را از دست میدهد . اگر این ازدواج انجام بشود چون عاطفه خرج همدیگر کرده اند ، کم می آورند .

بعضی ها می گویند شما میگویید عاطفه خرج کنید ، کم می آورید . مگر عاطفه ، هندوانه است که کم بیاوریم . بله این عاطفه ها مثل هندوانه است .

آن عواطفی که مادر با فرزند خود دارد و عواطفی که بعد از محرمیت بین زن و شوهر بوجود می آید ، تمام شدنی نیست .

خانم هشتاد ساله و آقا ی هشتاد و پنج ساله ، چنان عاطفه خرج هم میکنند که گویی روز اول ازدواجشان است .
عاشق هم هستند . آنها کم نمی آورند . ولی عواطفی که حرام بوده و دین اجازه نمی داده را ، آدم کم می آورد .

ما داریم آدمهایی که می گویند چند سال با هم ارتباط داشته ایم و عاطفه خرج همدیگر کرده ایم ولی حالا کم می آورده ایم .

حتی به بچه اش هم عاطفه ندارد . در واقع اگر به ازدواج منتهی بشود شک ایجاد میکند.

بخصوص از طریق آقا ، که شیطان به جانش می افتد و می گوید نکند با کس دیگری هم رابطه برقرار کرده است و اگر بگوید من امتحانش کرده ام .

می گوید قبل از رابطه شما چه ؟ مهمتر از همه این است که معمولا این ها عاشق و معشوق میشوند . یعنی کر و کور میشوند .

من با اطمینان عرض میکنم خانم و آقا عاشق و معشوق بشوند ، کر وکور می شوند . عاشق می شوند و از اصولشان دست بر می دارند . بدی های همدیگر را نمی بینند و گاهی وقتها ، بدی ها را خوب می بینند سراغ این ارتباطات نروید که خطرات دارد .



به قول خود آقای دهنوی :برخی حرفاشون کلیت داره ولی عمومیت نداره!لذا نمی شه مطلقا نظری داد که بگیم این است و جز این نیست.

به نظر من برخی حرفهاشون خیلی خوبه و برخی قابل نقد و بررسی.

رابطه دوستانه برای شناخت

چرا رابطه دوستانه نمیتواند منجر به شناخت شود ؟


وقتی فرایند خواستگاری صورت می گیرد ، دو تا چشم نیست که نگاه میکند . در بیرون فقط دو چشم یعنی خانم و آقا هستند که همدیگر را ارزیابی میکنند

ولی در فرایند خواستگاری ، پدر که عاشق نیست، نمی خواهد با این پسر ازدواج کند ، پس او با عقل نگاه میکند .
درفرایند خواستگاری دقت می کنند تعامل با دیگران را می بینند ، آداب و رسوم را می بینند و مو را از ماست می کشند . اینها واقعاً اثر گزاراست .

در بیرون پیامها عاطفی است . در خواستگاری پیامها شناختی است . اصلا در فرایند خواستگاری سوالهایی طرح میشود که خانم نوشته اند .
خانمی گفته اند من کتاب گلبرگ شما را در فرایند خواستگاری برده ام و یکی هم به مادر آقا داده ایم که بر اساس کتاب گلبرگ ، خواستگاری را جلو ببریم . آفرین بر شما راهش همین است .

شما یک مسیری را شروع می کنید . قدم به قدم . اصلا سوال طرح میشود ، این سوالات پرسیده میشود و تجزیه و تحلیل میشود .
بعد جوابهایی ار طرف می گیرد تبادل فکر میشود ولی بیرون ، شما امکان گفتگو با اعضای خانواده را ندارید
ولی در فرایند خواستگاری دارید . مثلا می خواهید بگوید برادرعروس خانم ، من با خواهر شما ارتباط برقرار کرده ام و حالا می خواهم از شما اطلاعاتی بگیرم و در انجا تحقیق وجود ندارد .

ولی در فرایند خواستگاری امکان تحقیق از طرف بزرگتر ها امکان دارد . در این ارتباطات همه چیز هست جز شناخت .

یک وقتی هم ، آقا یک سوالی هم درباره زندگی آینده می کند ولی دو دقیقه و بعداً یادش میرود . بعد میگوید چرا دیشب دیر زنگ زدی ؟ قلبم داشت تاپ تاپ میکرد .
همان موضوع را در فضای احساس ادامه می دهند و میگویند ما یک روح ، در دو بدن هستیم و وقتی هم که ، به مراسم خواستگاری می رسند ، آنرا سمبل میکنند. چون این را جدی نمیگیرند .

جوانان ، باید فرایند خواستگاری را به روز کنیم . اگر ما این را درست کنیم نیازی نداریم . بعضی ها میگویند چون خواستگاری نمیشود ما هم به دنبال این ارتباط می روییم.

انسان نباید به خاطر یک خطا ، به دامن خطای دیگر بیفتد . ما باید مشکل را بطور منطقی حل کنیم و به نطرم می رسد با به روز کردن فرایند خواستگاری این امکان پذیر است .

از کجا بفهمم که مرا دوست دارد و خواستگار من است ؟

جواب می دهید آقا هر کاری آدابی دارد . باید رسماً به خواستگاری بیایید. اگر به منزل آمدند معلوم است شما را میخواهد و خواستگار است و اگر رفت و نیامد .

معلوم است دنبال سوء استفاده بوده است . شما خانم محترم عشق ورز هستید و آقایان عشق باز هستند .
مردها چون می دانند خانم ها عشق ورز هستند به قصد عشق ورزی می آیند ولی عشق بازی می کنند .
آقا ارتباط به قصد ازدواج ، ارتباط برقرار می کند . خانمی میگفت که ایشان دست روی قرآن گذاشتند و گفتند تنها ستاره آسمان من توهستی و بعد برایم مشکل ایجاد شد .

فهمیدم که ایشان ، چهارده ستاره دیگر هم در آسمان دارد . این ها را جدی بگیرید. واقعیت است

درآنجا می فرمایید وقتی به فرایند خواستگاری میرسند آنرا سمبل می کنند پدر و مادر چطور ، آنها که نمیخواهند سمبل کنند؟

بله خانواده هم نقش دارد ولی چون این ها عاشق هستند ،گوش به حرف خانواده نمی دهند .

حالا اگر خانواده هایی باشند که بگویند ده دقیقه ای ، که والدین هم برایشان خوشایند نباشد که فرایند خواستگاری ، خیلی هم طول بکشد ، دیگر این کار بدتر می شود .

مثل اینکه می گویند ده دقیقه بیشتربا خواستگار صحبت نکنید و شاید از ارتباطات قبلی هم اطلاعاتی ندارند . این خطر ساز است

و نکته دیگر اینکه در فرایند خواستگاری هم ممکن است عشق ایجاد بشود ، باید مراقب باشند . نظر من این است که چون شما خواستگار را دیده اید و خواستگار هم شما را دیده اند و به دلتان نشسته ،

پس تا کار به یک جاهایی نرسیده ، دلبسته نشوید . این دلبستگی در فرایند خواستگاری ممکن است آدم را کر و کور بکند و دست از اصولتان بردارید و عیوب طرف را نبینید.

عاشق نبوده و ازدواج کرده ام؟؟؟؟

من ازدواج کرده ام ولی چون قبل از ازدواج ، عاشق همسرم نبوده ام ، الان می خواهم با کسی که عاشقش شده ام ، ازدواج کنم . نظر شما چیست ؟


بله . بعضی از جوانها دغدغه دارند که عاشق نشده اند و ازدواج کرده اند . انگار عقده ای برایشان شده است .
چون بعضی ها عاشق شده اند و ازدواج کرده اند . ما دراصل مسئله حرف داریم که ازدواج این جوری خوب است یا نه .
ما باید اولا این را ثابت کنیم که آیا ازدواج باید با عشق قبل از محرمیت شروع شود و مطلوب است ، که من این را مطلوب نمیدانم .

جوانانی که پای برنامه ما بوده اند ، می دانند که این عشق ها مطلوب نیست و پیامد های منفی دارد و خودش را در زندگی نشان میدهد . بیایید عاقلانه ازدواج کنیم و عاشقانه زندگی کنیم ، شعارما این بود .

اصل این ازدواج ، خوب نیست . حالا به کسانی که فکر میکند چیزی را از دست داده اند و برایشان عقده شده ، می گویم که ، شما عاقلانه ازدواج کرده اید ، حالا درقلبتان را رو به همسرتان باز کنید و همه این فکرها را دور بریزید .

اگر بحث عشقی است که ایجاد شده ، آنرا زیر پا له کنید . بعد می بینید که عاشق همسرتان شده اید و اگر طعم عشق پاک را می چشید .

با این فکر مقابله کنید . الان شما ازدواج کردید و زیر یک پیمان مقدس را امضا کرده اید و وقتی انسان ازدواج میکند ،

ازدواج تعهد می آورد و باید وفادار بماند . اینکه شما بعد از ازدواج دلبسته و عاشق کسی شده اید ، با وجود اینکه همسر دارید ، این را ، نه دین و نه شرع ، نه عقل ، نه انسانیت نمیپذیرد .

درغرب ، با اینکه آنها یک مکتب غنی مثل ما ندارند ولی واقعاً یک جورهایی فرهنگ غالب است . تا قبل از ازدواج یک خط قرمزهایی دارند که البته با ما فرق میکند ولی بعدازازدواج ، مسئولیت می پذیرند و وفادار میمانند و این خیلی کار جالبی است . ما که مسلمانیم .

مکتب به این ارزشمندی داریم . نباید از غرب عقب بیفتیم . البته نمی خواهم بگویم کسی خیانت نمیکند ولی جامعه ، این را بد میداند و حساسیت ویژه دارند و این را خیانت میدانند .

من احساس خوبی از رفتار شما ندارم . من احساس می کنم شاید هوای نفس دخیل باشد . این عشقی که بد از ازدواج ایجاد شده ، این عشق کاذب است . عشق واقعی نیست . من این را عشق نمیدانم .

زود میآید و زود میرود . این هوس است ، عشق واقعی نیست . بسیار فضیلت کُش است . اگر چنین چیزی است با آن مقابله کنید . یا نکند یاد خدا از دلتان رفته است .

روایت داریم : اگر دل مومن از یاد خدا خالی شود ، خداوند طعم اینگونه عشق ها را به دلش می چشاند .

امام صادق (ع) فرمودند : قلب خلت ذکراله فعذاب اله حب غیره. دلهایی که از یاد خدا خالی میشود ، خداوند حُب غیر از خودش را بهشان می چشاند و شیرین میکند .

و نکند یاد خدا از دلتان بیرون رفته است . این عشق خوبی نیست . شما باید به همسرتان وفادار بمانید

کارخوبی نیست . منصرف شوید و قدر همسرتان را بدانید . کانون مقدس خانواده تان را آلوده نکنید .

خواستگاری دختر از پسر

درکشور ما پسر به خواستگاری دختر می رود . آیا دلیل شرعی و دینی دارد ؟

نه مستند شرعی ندارد .
در کتاب مرحوم شیخ صدوق مطلبی دیدم وقتی خداوند آدم و حوا را آفرید ، حوا راه افتاد که به سمت آدم برود .
جبرییل نازل شد و به سراغ آدم رفت و گفت اگر دوستش داری شما به سمت او برو و جلوی حوا را در حقیقت گرفت و آدم را به سوی حوا فرستاد .

همین را بنده دیدم . و اینکه عرض میکنم مستند شرعی ندارد در حد اطلاعات بنده است . من مدرکی ندیدم که دین حرفی داشته باشد . دین ساکت است .

اگرمن با خواستگاری خانم از آقا مخالفت می کنم بخاطرهمان ساختارحدودی خانم است . خانم اهل ناز است و آقا اهل نیاز .

و خانم مظهرحیاء وآقا مظهر پذیرش عشق است و آقا در حقیقت مظهر عشق و جلوه تمنا و اعلام عشق است .

نظام آفرینش خانم را گل ، آقا را بلبل و خانم را شمع و آقا را پروانه آفریده و اگر خانم به خواستگاری آقا برود برخلاف طبیعت زنانه شان است .

شما موجودات عالم را ، غیر از انسان و حیوانات ، ببینید . حتی در گیاهان گرایش سلول نر به ماده است .
در گیاهان نظام حاکم بردنیا حتی در حیوانات و گیاهان و جمادات هم به همین طریق است. واقعا نظر ما این است خانم به خواستگاری آقا نرود .

این خلاف طبیعتشان است و یک سری پیامد منفی هم دارد . اگرآقا گفت نه من علاقه ندارم و ازدواج نمیکنم چی ؟ برای این خانم چه میماند ؟

زن شدت عواطف دارد و روح لطیفی دارد . خانم رفته از آقا خواستگاری کرده و میگوید شما از من خواستگاری میکنید وآقا میگوید نه خانم .

اصلا به غیر از سرخوردگی و احساس شکست ، در مواردی داشتیم متاسفانه خانم رفته به آقا گفته و آقاخنده اش گرفته و متاسفانه آبرویش رفته و توی جمع و نزدیکان و خلاصه افشاء کرده و گفته خبر داری فلانی آمده از من خواستگاری کرده .

ما واقعا موارد این جوری داشتیم . اصلا مواردی داشتیم که آقا سوء برداشت کرده و اصلا تو خط و فاز خانم نبوده و به این فکرنمیکرده ولی تا این خانم به خواستگاری آمد ، می بیند موقعیت مناسبی است .
می گوید من هم دو سه سال دنبال شما هستم . رویم نمیشد . خانم من کشته مرده شما هستم . و میخواهم با شما ازدواج کنم. ولی متاسفانه برای سوءاستفاده است .

ولی اگر به ازدواج منتهی بشود ، بعد از ازدواج اگر تنشی در زندگی پیش بیاید ، اگر مرد به شما گفت مگر من به دنبالت آمدم ؟ برای شما چی می ماند ؟ خیلی سخت است .

اما اگر نه ، توی درگیری ها خانم میگوید من آمدم دنبال شما ، شما چرا آمدید دنبال من .
آقا میگوید خوب من نمی آمدم ، یکی دیگر می آمد .

می دانید آقا خیلی بهشان بر نمیخورد و آقا اهل نیاز است و خانم اهل ناز . این کار را نکیند

جمله آقای ویلیام جیمز فیلسوف امریکایی که میگوید :
حیاء، برای زن عزت است تا در پی مرد نرود و خود را مبتذل نکند . اشاره به این نکته دارد .

من نمی پسندم البته گفتم مستند شرعی ندارد .
خانم ها ی محترم این ضررها آنقدر مهم است که این کار را نکنید یا نه اگر واقعا میرسند به این که ضررها مهم نیست و می توانند بپذیرند ، بسم اله .

حتی جالب است در بعضی کشورهای دنیا الان هست . و این جوری نیست که یک چیز فطری آدم ها باشد .
به هرحال فرهنگ ها دخیل است و هستند ، خانواده دختر که به خواستگاری آقا پسر میروند و دختر خودشان را ارائه میکنند ولی نادر است .

استخاره برای ازدواج

من برای ازدواج خودم استخاره کردم و بد آمد . با این وجود ازدواج کردم . الان بعد از دوسال می ترسم ، نتیجه استخاره به واقعیت بپیوندد . حالا که می خواهم وارد زندگی مشترک بشوم می تر سم . نمیدانم چه کنم ؟

استخاره از ادله شرعی ما نیست . به این معنا که ، عمل به استخاره الزامی نیست .
خیلی از استخاره ها باطل و اشتباه است . به فرص که استخاره شما درست بوده ، اولی از ادله شرعی نیست .

یعنی اگر شما به استخاره عمل نکنید ، خلاف شر ع نکرده اید . حالا که خلاف شرع نکرده اید ، چرا نگران هستید ؟ دعا کنید و صدقه بدهید .

هیچ مشکلی برایتان پیش نمی آید . توکل به خدا ، آدم را قوی میکند . ما از حضرت علی روایت داریم :
یک ویژگی هست که اگر مردم داشته باشند ، بسیار قوی میشوند . سوال شد چه ویژگی ؟ گفتند : توکل به خدای بزرگ و عظیم .

اگر شما به این فکر کنید که نکته نتیجه ااستخاره پیش بیاید ، اینکه شما فکر میکنید ، روی رفتار شما اثر میگذارد و این رفتار شما ، زندگی شما را خراب میکند .

این خیلی مهم است . چرا ؟ چون رفتار ما ، بازتاب فکر و اندیشه ما است . ما وفتی فکر میکنیم همان جور عمل میکنیم .

با این مقابله کنید و توجه داشته باشید که زندگی خودتان را خراب نکنید و از تلقین غافل نشوید .

شما به خودتان تلقین می کنید . امروزه تلقین ، یک دانش است . کلینیک هایی در فرانسه هست ، که با توجه به دانش تلقین ، مشکلات مردم را حل میکنند .

شما عمل غیر اخلاقی انجام نداده اید . با امید و عشق محکم به زندگیتان بچسبید . ما هم دعا میکنیم تا شما خوشبخت بشوید .

نقش رمال وفال گیری در ازدواج

یکسال است که عقد هستیم و همدیگر را خیلی دوست داریم . از چندی پیش رمالی به شوهرم گفته : ستاره بخت شما بهم نمیخورد و عاقبت از هم جدا میشوید . شوهرم میگوید الان از هم جدا بشوییم بهتر است که با دو تا بچه از هم جدا بشوییم .

افرادی در غالب رمال و فالگیر می آیند و امنیت روحی و روانی افراد را میگیرند . آدم خودش را جای این بنده خدا بگذارد که یک فردی به او این جوری بگوید ، چطور امنیت روانی این بند ه خدا بهم می ریزد .

امنیت روحی و روانی فقط با چاقو کشی و عربده کشی و ایجاد مشکلات اقتصادی ایجاد نمیشود .این هم یک راهش است .
اما فالگیر امنیت روحی و روانی افراد را میگیرد و چقدر هم این قضیه رمالی سایه ، نه تنها در کشور ما بلکه در تمام دنیا سایه افکنده ،
در ایتالیا کشورهایی که ادعای عقل گرایی و روشن فکری ومدرنیته دارند طوری درگیر خرافات و رمالی هستند که سالانه پنج میلیارد یورو درآمد فالگیران و رمالهای آنان است .

در کشورهای عربی پانصد هزار نفر با عنوان فالگیر و رمال مشغول بکار هستند .این خیلی است و زنان عرب سالانه پنج میلیارد دلار صرف این مقوله میکنند .

شما باید بدانید این پیش بینی که فالگیر میکند واقعیت ندارد و خرافات است این فالگیر یکسری اطلاعات را از شما می گیرد و کلیاتی را به شما تحویل میدهد واین شما هستید که کلیات رابر زندگیتان تطبیق میدهید این نکته ظریفی دارد .

همه ما مشکلاتی در زندگی داریم او یک پیش بینی کرده و اثر تلقینی دارند . شما به این ها بی توجهی بفرمایید .

این ها واقعی نیستند و خرافات است و باید با آن مقابله کرد .

از دیدگاه روان شناسی ، افرادی که دنبال این افراد می روند ضعف اعتماد به نفس دارند . به خانم هایی که دنبال این افراد می روند جسارت نمی کنم ولی ثابت شده کسانی که دنبال این مقوله ها میروند خودشان را قبول ندارند

و یک روایت از علی(ع) داریم : اذا قضت نفس الانسان انقطع الی رأی . وقتی نفس انسان خودش را باور میکند و قوی بشود به اندیشه و تعقل تکیه میکند . اذا ضعفت نفس الانسان انقطع الی البخت .
وقتی نفس انسان ضعیف شود به بخت تکیه میکند .

معمولا خانم ها این کارها را میکنند . حیف است دین ما ، دین عقل و تعقل است . با این چیزها مخالف است .

آقای مطهری می فرماید : شما متون دینی را ببینید که عقل و تعقل چه جایگاهی در دین ما دارد ، که در هیچ دینی ندارد و حتی در مسیحیت عقل حق ندارد وارد قلمروی ایمان بشود ولی در دین ما اجازه داده اند که عقل وارد قلمروی ایمان بشود .

باید فرهنگ سازی کرده و دنبال این جور افراد نرویم و باعث اختلالات روانی نشوییم . فال چینی ، فال قهوه و حتی فال حافظ درست نیست .

بله بزرگان تفعل میزنند از باب اینکه شعری بخوانند ، لذتی ببرند ، اشکالی ندارد ولی اینکه فال حافظ مسیر زندگی ما را عوض کند و ما از فال حافظ استفاده کنیم و از همسرمان جدا شویم ، خیر . هیچ عقل سلیمی این اجازه را نمیدهد.

بسته شدن بخت

بخت افراد بسته میشود . آیا صحت دارد و اگر صحت دارد ، برای بازکردن آن چه باید کرد؟

در بحث ازدواج مفصل صحبت کردیم بعضی خانم ها درسنین چهارده سالگی می گفتند بخت مرا بسته اند و ما می گفتیم خانم ، شما اصلا وقت ازدواجتان نیست . این یک نکته ای است که کشور ما متفاوت است .

ممکن است یک جا پانزده سالگی هم دیر باشد و یک جاهایی بیست سالگی هم هیچ نگرانی ندارند
بفرض اینکه سن ازدواج رسیده و این خانم خواستگار ندارد ،
اینکه خانم خواستگاری ندارد نودونه درصد عامل آن بخت بستن و این ها نیست مثلا ممکن است عوامل دیگری دخیل است که خواستگار ندارد .

ممکن است خود دختر خانم قصور و تقصیری داشته اند روابطی ، بی تدبیری ، رفتار بدی در شهر کرده اند که دیگران نمیتوانند به آنها اعتماد کنند .

گفتیم کسی که میخواهد ازدواج کند ، میخواهد یک خانم عفیف و پاکدامن را به عنوان همسر انتخاب کند. یا نکند خانم به پدر و ماد ر بی احترامی کرده اند و دل آنها را شکسته اند .

عزیزان دقت کنید اگر چنین چیزی است دختر خانم توبه کند . یک مدتی صبر کند و رفتار خود را عوض کند . دل مادر را بدست بیاورد .

یک وقت خود دختر قصور نکرده است خانواده شان تقصیری دارند. پدر یا برادر به سمت اعتیاد رفته اند و به سمت خلاف رفته اند .

اینجا پدر و برادر باید دقت کنند و ببینند سرنوشت خواهر دست آنها است و خودشان را اصلاح کنند . گاهی خانم نقص عضوی دارد این هم قابل جبران است . شما سعی کنید استعدادهای خودتان را بروز دهید ، شکوفا کنید ، هر قدر توانمندیهای شما بالاتر برود ، روی نقص شما را می پوشاند .

ما کم نداریم ازدواجهای که خانم نقصی داشته اند و یا اصلا زیبایی نداشته اند که رفتند استعدادهای خودشان را شکوفا کردند و با آدمهای خوبی ازدواج کردند و زندگی خوبی هم دارند . گاهی می بینیم محله نامناسبی دارند محله خوبی نیست .

پیشنهاد هجرت می کنیم یا هیچ کدام ار این ها نیست . خانم انزوا جو است هیچ جا نمیرود و متاسفانه یک مقدار هم که سن خانم بالاتر میرود این تشدید میشود . شاید بخاطر نگاهها ، گوشه و کنایه دیگران به محافل عروسی و مولودی و جشن نمی روند . این اشتباه است . شما انزوا جویی کنید دیگران شما را نمی بینند .

در محافل سالم شرکت کنید خیلی ازدواج ها در همین محافل صورت میگیرد . دختر خانم را می بینند و سوال می کنند و استارت خواستگاری را می زنند و به ازدواج ختم میشود . گاهی می بینیم خانم همتایی ندارند . داریم خانمی در محیط روستایی که تحصیل کرده و همتای ندارد و کسی نیست که ایشان را بگیرد .

ادامه دارد......

ادامه پست 15

خانمی گفته لیسانس دارم و در روستای ما می گویند زن لیسانسه نمی خواهیم . با هم جفت و جور نیستند . شما با رعایت تمام این شرایط اگر محارمی در شهر بزرگ دارید بروید و یک مدت در آنجا باشید به فرض اینکه مزاحمتی ایجاد نشود و مشکلی پیش نیاید. این هم میتواند موثر باشد .

خیلی از خانم ها اشتباه میکنند این جور مشکلات را دارند و خواستگار ندارند و این را به حساب بسته بودن بخت میگذارند .

اما موردی داشته ایم که شرایط مطلوب نسبی را دارد مانع هم ندارد و مشکلی هم ندارند و بیست و هفت ساله شده است و یک خواستگار هم نداشته است و فکر میکنند بختشان را بسته اند.

اگر شما این جا چنین چیزی را هم احتمال میدهد . مشکل ما این است که الان دنبال رمال و سحر باطل کننده ها میروییم . اگر چنین چیزی هم هست سراغ خدا برویید نه بنده خدا.

اگر این بنده رمال این قدر توانایی دارد خدای این بنده این توانایی ندارد ؟ به خدا توکل کنید .

رابطه تان را با خدا محکم تر کنید . در خانه اهل بیت برویید ما در کتابهای دعا دستور العمل هایی داریم در کلیات کتاب مفاتیح الجنان در حاشیه کتاب و در کیات باقی الصالحات عنوان است به جهت باز شدن بسته شده .

ممکن است دری به طرف شخصی بسته شده فقط برای ازدواج نیست و آنجا یکسری آیات قرآن است آنرا بنویسید و همراهتان باشد . رفتن به سرویس های بهداشتی هم اشکالی ندارد و داخل کیف است نگران نباشید اگر به صلاح شما باشد بخت باز میشود.

مثلا داریم برای خواستگار آمدن سوره فلق و ناس و آیه الکرسی و آیه پیجاه و چهار و شش سوره اعراف را بنویسید و بخوانید و ذکر لااله الاانت سبحانک کنت من الظالمین و نماز جعفر طیار تاکید شده هفته ای یکبار و صدقه دادن و این دستور العمل ها را انجام دهید و اگر به صلاح و مصلحت شما باشد این مشکل حل میشود.

گاهی اوقا ت میگویند همه این کارها را انجام داده ایم و بخت مان باز نشده ، حالا چکار کنیم . اینها دستور اهل بیت می باشد و بیخود که حرف نمی زنند . عده ای می گویند با این اعمال خواستگار آمده و وارد زندگی شده ایم.

حالا ممکن است این کارها را کردید و خواستگار هم نیامد و تا آخر عمر هم خواستگار نیامد . این دیگر صلاح و مصلحت شما نبوده است .

من بارها عرض کرده ام ما کور هستیم . آینده را نمی بینیم ما ته دیوار را نمی بینیم . چه بسا چه بدبختی ها بخاطر این ازدواج می خواهد شامل حال این خانم بشود که خدا جلوی این بدبختی ها را میگیرد . خدا مرا از یک چیزی محروم می کند حتما خد پاداش آنرا خواهد داد.

آیه عسی ان تکرهوا ....چه بسا چیزهایی که شما بد می پندارید و برایتان خوب است و چیزهایی که خوب می پندارید و برایتان بد است . من مواردی را دارم که ازدواج نکرده اند و در رنج و سختی هستند . عزیزان بیایید برنامه ریزی کنید . از لاک خود در بیایید کلاس های هنری بروید . بگویید ، بخندید ، نشاط داشته باشید .

وقتی سر در لاک خود فرو ببرید پچ پچ ها بیشتر میشود ، نگاه های معنی دار بیشتر میشود. من خانم هایی را می شناسم سی و چهار ساله که مجرد هستند مثل ده تا مرد فعالیت می کنند ، مسجد و بسیج و قعالیت های اجتماعی و آنقدر با نشاط هستند که کسی فکر نمی کنند ایشان مجرد هستند و ناراحتند . اگر ما یک برنامه ریزی متنوعی داشته باشیم نباید ناراحت باشیم .

خرافات در ازدواج

من عقد کرده ام . رمالی به من گفته ستاره بخت شما بهم نمیخورد و آخر شما از هم جدا میشوید . آیا این درست است ؟

مطلقا این خرافات است و درباره خرافات صحبت کرده ایم . خلاف عقل و دین است .

ما مسلمانیم و دین ما می گوید : عقلت ، پیغمبر درون تو است . نباید دنبال خرافات برویم . حالا ایشان ازدواج کرده و پیش رمال رفته ، این فکر خطرناک است .

فکر ما روی رفتار ما اثر میگذارد . اگر شما به حرف آقای رمال معتقد بشوید ، کم کم روی رفتار شما اثر میگذارد و روی همسرتان و ناخودآگاه ، به سمت جدایی کشیده میشوید و پیش بینی رمال به واقعیت می پیوندد .

فیلسوف امریکایی میگوید : فکر می تواند احساس را تغییر دهد . شما اگر این فکر را داشته باشید ، احساستان نسبت به آقا عوض میشود .

متاسفانه این فال بینی و رمالی ، روز به روز در کشورما بیشتر میشود . البته در غرب هم غوغا کرده .
در غرب یک آماری خواندم که درآمد رمالان و فالگیران ، پنج میلیارد یورو در سال است .
چقدرفراگیر است .
بیایید این فکرها را دور بریزیم . حیف است این فکر ها اثر گزار شود . از حضرت علی (ع) روایت داریم:

وقتی اندیشه ضعیف شود ، انسان به سمت بخت میرود . یکسری مشکلات در زندگی برای فرد ایجاد شده و یک جو ر فرافکنی می کند و میخواهد گردن بخت و طالع بیندازد .

این بی تدبیری شما ، زندگی شما را قفل کرده ، نه اینکه مادر شوهر ، شما را سحر و جادو کرده است . اینها فرافکنی است . ما خودمان مشکل داریم و گردن بخت و سحر می اندازیم .

درست است که میگویند مردی که موهایش از دو تا گل شروع میشود ، دو تا زن میگیرد . از وقتی این را شنیده ام ، از ازدواجم پشیمان شده ام . زیرا فهمیدم همسرم از این دسته مردها است ؟

بعضی آقایان در سرشان دو پیچش دارند و شروع موهایشان از دو منطقه است و این خرافات است که دو تا زن میگیرند .
من آقایانی را می شناسم که دو گل هستند و یک زن دارند و یکبار ازدواج کرده اند. شما اگر به این خرافه معتقد بشوید ، روی زندگیتان اثر میگذارد .

چطور اثر میگذارد ؟ از این به بعد، شما به شوهرتان شک میکنید . اگر کمی دیر بیاید یا یک تلفن مشکوک و یا گوشی موبایل را بردارد و بیرون صحبت کند ، می گویید بله این دو گل است و دنبال زن دیگری است .

خوب این روی مرد شما اثر میگذارد و کم کم تردید می کنید و اعتماد از مردتان سلب میشود و نهایت هم این است که ، ایشان برود و یک زن بگیرد . آ

قایانی که به دنبال زن دوم میروند ، بخاطر مشکلاتی است که با همسرشان دارند . اگر از همسرشان راضی باشند ، چرا بروند زن دوم بگیرند ؟

این فکر شما را میکشاند به همان چیزی که از آن می ترسید .

کششی نسبت به خانم ها ندارم


مردی هستم که هیچگونه کششی نسبت به خانم ها ندارم . ولی به خاطر مادرم ، با دختر عمویم عقد کرده ام و می خواهیم عروسی کنیم . می خواهم بپرسم که آیا نبود این کشش ، مشکل ایجاد نمی کند؟

پاسخ استاد دهنوی:


من نظرم این است که ایشان از نظر نیازهای غریزی تمایلی به جنس مخالف ندارد نه اینکه مسئله ارتباطی و عاطفی باشد . چون اگر آن باشد خیلی مهم نیست.

اگر منظور این است که هیچ احساس غریزی نسبت به جنس مخالف و خانم ها ندارند، خوب حتما این مشکل را قبل از ورود به زندگی مشترک باید حل کنند . تا خدای نخواسته بعداً دچار مشکل نشوند .

چون نیازهای غریزی در زندگی زناشوئی واقعاً مهم است و به تجربه رسیده ایم. در این سالها ، یکی ازعوامل جدی انحراف اخلاقی ، جنسی ، اختلالات روحی و روانی، اضطراب ، بهانه گیری ها ، استرس ها ، سردی روابط ، بی محبتی ها ، این است که نیازهای غریزی طرفین بر آورده نمیشود .

لذا باید به فکر این مشکل باشید . معمولا اقایانی که این جور احساس غریزی نسبت به همسرتان و جنس مخالف ندارند ، مبتلا به یکی از دو طبقه اختلالات میل جنسی می باشد .

یکی اختلال میل جنسی کم کار و یکی اختلال انزجار جنسی است که این علل دارد و درمان نیز دارد . ممکن است عامل ، افسردگی ماژور و حاد باشد .

معمولا 80 درصد افرادی که افسرده هستند ، در کارکرد جنسیشان اختلال ایجاد میشود و این میل اختلال جنسی در آنها وجود دارد و اگر شما احساس می کنید ، افسردگی حاد دارید ، قبل از ورود به زندگی مشترک ، به سراغ روان پزشک و متخصص اعصاب و روان بروید .

می تواند به شما کمک کند و اگر افسردگی شما از بین برود ، غالبا اختلال میل جنسی تان هم از بین خواهد رفت. چون اختلال جنسی ، همان افسردگی بوده که شما داشته اید یا اصلا ممکن است منشا آن روحی و روانی باشد .

مثل فشارهای روحی ، تجربه ناخوشایندی در زمینه جنسی در دوران کودکی . ما چنین موردی داشته ایم یا احساس گناهی که بعضی ها در رابطه با ارتباطی که با همسرشان دارند، اگر چنین احساسی دارید ، منشا آن ، روحی روانی است . به متخصص سکس تراپیست مراجعه کنید .

روانشناسی است که دوره های درمان جنسی را دیده است و با توجه به اینکه این تخصص در همه جا نیست و ممکن است در شهر کوچک نباشند ، به همان روانشناس مراجعه کنید . ممکن است از قبل این حالت بوده و ایشان در دوره نوجوانی هم به جنس مخالف کششی نداشته اند و ممکن است منشا آن اختلالات هورمونی باشد .

در این صورت به متخصص غدد مراجعه می کنند و اگر نمی دانند درد آنها چیست ، توصیه ما این است که شما به سراغ روانپزشک بروید .

روانپزشک ، اگر در حیطه کاری خودش باشد ، مشکل را خودش حل میکند اما اگر در حیطه کاری خودش نباشد ،آن را به همکارانشان ارجاع میدهند تا با تخصص آنها ، مشکل را حل کند .

خوب احتمال خیلی ضعیفی هم است ، اگر این احساس را ندارند ، ممکن است اختلال هویت جنسی باشد.


کسی که اختلال هویت جنسی دارد ، هیچ احساسی ندارد وآقایی است که کاملا احساس زنانه دارد و در قالب بدن یک آقا ، البته خانم هم میتواند اینطور باشد ، به این عنوان آقایی است که در غالب بدن خانم است . البته این مزید بر علت است .

ممکن است این آقا در دوره کوچکی ، دوست داشته با اسباب بازی های دخترانه بازی کند و در دوران نوجوانی ، چادر سرش کند یا موهایش را بلند کند و در خانم هم همین جور ، برعکس پوشش مردانه بزند ، با پسرها بازی کند یا گفته اند نوجوان داریم که دست وپاهایش را میتراشد تا موی بیشتری در بیاورد . خوب باید فرایند درمانی طی شود .

البته ایشان نترسند ، شاید هیچ کدام از این ها نباشد . الان هیچ احساسی ندارد ، از اول هم نداشته ، دوران نوجوانی هم نداشته ، ما میگوییم احتمال تراس اکچول است ، یکسری کارهای روان درمانی هم روی انها انجام میشود .

چون ممکن روحی و روانی هم باشد . همه راههای درمانی را میروند ، زمان بر هم هست ، ممکن است طول بکشد اگر به نتیجه نرسیدند ، تمام این درمانگرها در حیطه های مختلف ، کمیسیونی تشکیل میدهند که یکی از اعضای این کمیسیون هم نماینده تشکیلات قضائی است .چون دادگاه در اینجا دخیل است .

زیرا اگر بخواهند تغییر جنسیت بدهند و شناسنامه عوض کنند ، کمیسیون تشکیل میدهند و ممکن است به این نتیجه برسند که این شخص باید تغییر جنسیت بدهد . اما عرض کردم نگران نشوید .

این یک احتمال است و جهت اطلاع عزیزان این ها را عرض می کنم . امیدوارم همان موارد قبلی باشد . که بتوانند مراجعه کنند و مشکل را حل کنند. این ، هم مهم است و هم ، قابل حل است .

واقعاً ارضاع این نیازها نکته اساسی در زندگی زناشویی است و نباید به ان بی توجه بود . به جهت همان نکاتی که عرض کردم و بحث بقاء نسل که این هم هدفی از ازدواج است.



قسمت در ازدواج


قسمت در ازدواج به چه معنا است و شما چقدر به قسمت در ازدواج اعتقاد دارید؟

پاسخ استاد دهنوی:


قسمت اگر به این معنا باشد که درازدواج ، ما آدمها هیچ اختیاری از خودمان نداریم ، بعد بنشینیم توی خانه ، آقا اصلا خواستگاری نرود و بگوید : ما درخانه می نشینیم تا خدا خانمی قسمت ما بکند

یا خانم هیچ حرکتی برای ازدواج نکند ، مثلا خواستگاران را رد کند یا در هیچ محافلی شرکت نکند ، بعد بگوید: تا قسمت ما چی باشد ، غلط است .

ما متاسفانه بعضی ها را داریم که میگویند : قسمت همین است . چرا؟ زیرا انسان اختیار ندارد و آزاد آزاد آفریده نشده است .

البته آزادی ما مطلق نیست . آزادی ما منتسب به مشیت الهی است . ما اختیار داریم . معمولا حق انتخاب در طول اراده خداوند است نه در عرض آن .

مثلا اگر می خواهید لامپ اتاق شما روشن شود ، لوازمی لازم است . نیروگاه برق باید باشد که برق تولید بکند ، بعد سیم کشی شده باشد ، بعد جریان برق باشد و اگر کلید را نزنیم برق روشن نمیشود .

شما حرکت کنید ، اقدام کنید. آقا خواستگاری برود ، خانم خواستگار قبول کند ، شما میروید در لحظات آخر ازدواج بهم میخورد . احتمالا مصلحتی در کار بوده که ما توجهی به آن نداشته ایم و خبر نداریم . خداوند اراده خودش را براراده ما حاکم کرده است .

آدم گاهی باورش نمیشود که بهم بخورد . ولی گاهی عمه خانم حرفی میزند که ازدواج بهم میخورد . می گویند قسمت نبود .

ولی اگر شخص کاری بکند که بهم بخورد ، مثلا مهریه را بنویسند و بعد آقا بگوید نه . من نمیتوانم این مهریه را بدهم و مهریه باید نصف شود . اینها نیست اگر چیزی در حیطه اختیار آنها نبوده است ، آنرا در حیطه قسمت بگذاریم .

توبه از گناه


گناهی کرده ام و توبه کرده ام و احساس گناه میکنم . میخواهم بدانم این را چه وقت باید به شوهرم بگویم.

پاسخ استاد دهنوي:

هیچ وقت . چون توبه کرده اید و توبه گناه را از بین میبرد . چرا احساس گناه میکنید؟

خداوند در قرآن میفرماید : ای بنده های من ، آنهایی که گناه کرده اید ، از رحمت خدا مایوس نشوید .
خدا همه گناهان شما رامیبخشد ، او آمرزنده است . او میبخشد به هر اندازه که گناه داشته باشید .

اگر گناهانت به اندازه کوه ابوقبیس باشد و به تعداد ریگ های بیابان باشد .

جوانی به پیامبر گفت : خیلی گناهکارم . آقا گفت گناهت از کوه ابوقبیس هم بزرگتر است ؟ گفت : بله . اقا گفت : جوان برو توبه کن . خدا میبخشد .

این آیه مربوط به وحشی که جگر حمزه را بیرون کشید و به هند داد و او خورد و معروف به هند جگر خوار شد ، است.
و شأن نزول آن وحشی است که وقتی مسلمان شد و گفت من حمزه را کشته ام و اگر توبه کنم خدا میبخشد ؟ آقا گفت : بله خدا تو را میبخشد ولی چون حادثه تلخی بود آقا گفت : دیگر جلوی چشمم نباش .

دین تعارف ندارد . میگوید همه گناهانت بخشوده میشود . چقدر روایت داریم . رسول خدا میفرماید : من تاب من الذنب کمن لا ذنب له .
کسی که ازگناه توبه میکند مثل کسی است که گناه نکرده است . ما تعبیر داریم که کمن ولده امه مثل آدمی میشود که ازمادرمتولد شده است .

یکی ازنکات ظریف دین ما ، همین است که نباید گناهانمان را به دیگران بگوییم واعتراف کنیم .
برعکس مسیحیان.
به جوانانی که دچار یاس میشوند ، بشارتی بدهم که نه تنها گناهان شما را میبخشد ،

درقرآن میگوید : اولئک یبدل اله سیئاتهم حسنا : گناه شما را به ثواب تبدیل میکند . ولی همه اینها به این شرط است که توبه ، واقعی باشد ، مصمم باشید که دیگر این گناه را نکنید واگرحق الناس است آنرا هم بدهید واگر حج هم برگردنتان است انجام بدهید .

مگر میشود کسی که گناه کرده با کسی که گناه نکرده فرقی نکند؟ انگار گناه نکرده ، مگر میشود؟ بله خدا می خواهد جلوی گناه انسان را در جامعه بگیرد.

کسی که توبه میکند دیگر تکرار نمیکند ودچار یاس نمیشود . دختری شانزده ساله گفته بود من سه ماه است دیگر نماز هم نمی خوانم . چون می دانم خدا مرا نمی بخشد ،

گفتم مگر توبه نکردی ؟ گفت : چرا ولی مطمئنم خدا مرا نبخشیده و من خجالت میکشم جلوی خدا بایستم و نماز بخوانم و انسان امیدوار میشود . شما نگویید.

احساس گناه هم نکنید . چون کسی که توبه کرده ، معنی ندارد احساس گناه بکند.

وابستگی شدید مرد به خانواده اش



اگر در دوران عقد ، متوجه وابستگی شدید مرد به خانواده اش بشوییم و متوجه شویم که ، آنها را به همسرش ترجیح میدهد ، آیا بهتر نیست از هم جدا شوند ؟



پاسخ استاد دهنوی:

بنظر می آید ما باید وابستگی را تعریف کنیم . مورد زیاد داشته ام که این گزارش را می دهند و بعداً می بینیم این جورری نبوده .
آقا رابطه عاطفی با مادرش دارد . به او احترام می گذارد ، از او نظر میخواهد و به طور متعارف به دیدارشان می رود و خانم تلقی شان وابستگی است . خیر . این وابستگی نیست .

وابستگی به معنی واقعی این است که این آقا بدون اجازه مادرشان آب نمیخورد و بدون نظر خانواده اش هیچ کاری نمیکند و پدر و مادر حاکم بر زندگی ایشان هستند .

در تمام تصمیم های ایشان دخالت میکنند و دائم در کنار خانواده است و رأی خانواده اش را بدون استثناء به خانم ترجیح میدهید . بله درست است این وابستگی شدید است .

ولی حتی ، اگر به این رسیدید که همسرتان همین وابستگی شدید را هم دارد ، جدایی را تجویز نمیکنیم .
این را به حساب سی درصد نقاط منفی ایشان میگذاریم . من نمیخواهم روی این کار صحه بگذارم . چون اگر وابستگی این جوری ادامه پیدا کند ، خوب نیست و خانم باید به خودشان و همسرشان کمک کنند .

زن میخواهد مردش تکیه گاهش باشد . میخواهد مردش استقلال داشته باشد . مردی که به مادرش تکیه کرده ، نمی تواند تکیه گاه همسرش باشد . همسرش رنج می برد .

فرانسوی ها میگویند : پسری که زیاد به حرف مادرش گوش میکند ، بهتر است ازدواج نکند و زن نگیرد . یعنی همین .

فقط به دو نکته توجه کنید ، وقتی وارد زندگی مشترک شدید ، حساسیت به این قضیه نشان ندهید .

متاسفانه خانم ها حساسیت نشان می دهند . این واکنش های شما ، پیام هایی به همسر شما میدهد که ، شما دارید حسادت می کنید ، می خواهید رابطه او با مادرش را قطع کنید و او چون خانواده اش را دوست دارد و خودش را مدیون خانواده اش می داند مقاوم میشود .

وابستگی بیشتر میشود و دیگری اینکه جنابعالی حتما بعد از ورود به زندگی مشترک ، سعی کنید با برخورد خوب و پیدا کردن رگ خواب او ، با محبت ، با مهربانی و فضاسازی آرام وجذاب در منزلتان ، مرد را به سمت خودتان بکشید .

در تعارض الگوها آن الگویی موفق تر است که بتواند محبوب تر باشد و فضای بهتری را برای مرد مهیا کند .

من موافق با جدایی نیستم . نقش الگویی خودتان را قوی تر کنید . اگر او ببیند شما حساسیت نشان نمی دهید ، منطقی تر میشود و اگر هم نشد راهش گله و شکوه نیست .

باید با مهربانی و محبت ، به ایشان بگویید که اگر شما به من توجه کنید ، نشاط و شادابی بیشتر میشود و من میتوانم به مامان و بابا ، بیشتر محبت کنم ، او می بیند به نفع خودش است که جایگاهی برای همسرش در نظر بگیرد .

رفتار بچه گانه همسرم

با اینکه خانم من 19 سال دارد ولی رفتارش بچه گانه است و من میترسم که وارد زندگی مشترک با ایشان بشوم ، چه کار کنم؟



پاسخ استاد دهنوی:


این سوال را معمولا آقایانی در مشاوره مطرح میکنند که ، سنشان زیاد است یعنی فاصله سنی زیاد با خانم دارند ، احتمال دارد با همسرشان فاصله سنی زیاد دارند .

ببینید سن بالاست ، این آقا دیگر از نوجوانی گذر کردند و عواطف را خرج کردند و بچگی کردند ، جوانی کردند و حالا تمام شده است و یک حالت بزرگسالی پیدا کرده اند ولی همسرش 19 سال دارند ، می خواهند بچگی کند ، می خواهند جوانی کند ، عاطفه خرج کنند. از دید آقا این رفتار بچه گانه است.

لذا من به عزیزانم و مجردین عرض میکنم همه این هایی که ما می گوییم یک هشدارهم ، به مجردهاست که میخواهند خواستگاری بروند یا خانم هایی که میخواهد برایشان خواستگار بیاید.

این ها را دقت کنند . اگر شما این موارد را در دوره نامزدی پیش گیری کنید ، دیگر عقد نمیشوید که حالا دغدغه هم بشود و لذا دقت بفرمایید .

اختلاف سنی 3 تا 7 سال خوب است که خانم کوچکتر باشد . سعی کنید فاصله خیلی زیاد نشود .
چون همین مشکل پیش می آید .

حالا اگر این آقا همین مورد را دارند ، ما از ایشان تقاضا میکنیم مقداری کوتاه بیایند و سنشان را پایین تر کنند تا همسرشان را بیشتر درک کنند و اگر او عشق ورزی میکند که از دید شما این رفتار بچه گانه است ، اشکالی ندارد .

بگذارید بچگی کند زیرا الان تخلیه نشود و انرژی رها نشود ، ممکن است این پتانسیلها بعداً مشکل ایجاد کند . خیلی هم ، نگران نباشید .

چرا میگوییم فرصت دهید ، زیرا به تعبیر غربی ها که 19 سالگی را دوره نوجوانی می دانند ولی من دوره 12 تا 18 سال را دوره نوجوانی میدانم .

بر اساس آن تعریف ، ایشان هنوز نوجوان هستند و میخواهند عاطفه خرج بکنند حتی در بعضی آموزه های دینی ما ، حضرات نوجوانی را تا پایان 21 می کشانند . در روایت الولد و سید سبع سنین و عبد مطیع سبع سنین .

فرزند تا 7سال سید است ، تا 7 سال دوم آموزش پذیر است تا 7 سال سوم وزیراست . درباره ولد صحبت میکند ، که تا 21 سالی فرزند است.

بنابراین با ایشان مدارا کنید . نگران نباشید .انشاء اله وارد زندگی بشوید ، شخصیتشان بیشتر شکل میگیرد و لطف خدا هم شامل حال شما میشود و یک کوچولو نازنین هم به شما بدهند ونقش مادری هم پیدا می کنند .

خیلی عجیب است من موردی داشتم که می گفتند این همسر ما تا خدا به ما فرزندی نداده بود توپ میزدند کنار گوشش ، بیدار نمیشد ولی حالا کوچولو تکان می خورد مادر از خواب بیدار میشود .

این ها از عجایب خلقت است . این ها لطف خداست . خیلی سخت نگیرید و نگران نباشید .

البته به دختر عزیزم هم می گویم شما هم همت کنید و شما هم سنتان را بالا بیاورید تا به ایشان نزدیک بشوید .

البته سعی کنید که از این مرحله زودتر گذر کنید . یک مقدار نوجوانی کردن خود را مختصر کنید که البته حق تان است نمی خواهم حذف کنید . یک مقداری به آن سرعت دهید .


تفاوت سنی در ازدواج


چه سنی برای ازدواج آقا و خانم مناسب است و تفاوت سنی چقدر باید باشد؟

پاسخ استاد دهنوی:

خانم اگر سه تا هفت سال کوچکتر باشد بهتر است . اگر کمی این طرف و آن طرف تر باشد ، اشکال ندارد.

البته اگر شرایط مطلوب باشد ، ما خیلی هم سخت نمیگیریم . همسن هم میتوانند باشند . البته دیگر آن مطلوبت را ندارد .

البته همه این ها علت دارد که سن خانم از آقا کوچکتر باشد و فاصله هم زیاد نباشد مخصوصا اگراین دو در دو دنیای متفاوت زمانی باشند . خانم در دوران نوجوانی هفده سال و آقا بیست و شش سال .
آقا از دوران نوجوانی عبور کرده و فاصله زیاد میشود حالا اگر خانم بیست و پنج سال و آقا سی و چهار سال باشد ، ما را نگران نمیکند ولی صلاح نمیدانیم بیشتر از این باشد که این دو از دنیای همدیگر دور باشند .
واقعا برای ازدواج نمی توان سن گفت . ما مناطق مختلفی داریم در مناطق گرمسیر بلوغ جنسی خانم و آقا زودتر است و زودتر ازدواج میکنند و موفق ترهم هستند ما بررسی کردیم میزان طلاق ها یشان کمتر است .
موفق تر هم هستند چون پیچیدگی هایشان کمتر است ولی در شهرهای بزرگ این جوری نیست و نقش حمایتگری والدین کمتر است .

ما معیار میگوییم سن را نمیگوییم بلوغ اجتماعی جنسی ، فکری ،رشد جسمی و روحی ، رشد شخصیتی ، استقلال فکری ، آیا به مادرش وابسته است یا نه ، ثبات عاطفی ، مدیریت قدرت بحران و این ها بطور نسبی است .

ما آرمان گرا نیستیم .اگر آقا این شرایط را داشته باشد می تواند ازدواج کند . بعضی مواقع آقایان با خانم شرایط نسبی را دارند ولی مانع دارند مثل : تحصیلات ،سربازی ،مثل اینکه آقا ترم دو دانشگاه است شش ترم دیگرمیخواهد بخواند و دو سال سربازی دارد و مطلوبیت دوره عقد یکسال است پس بقیه اش چی ؟ چطور می خواهد برنامه زندگیشان را تامین کند .

حالا اگر پدر متمکن باشد ، مانع برداشته میشود ولی بسیاری از خانم ها دوست ندارند این جوری وارد زندگی شوند . دوست دارند مردشان مستقل باشد بعد وارد زندگی بشوند یک مقدار امکانات پایین تر ولی وام دار پدرش نباشد .

اگر وام دار پدرش باشد رگ حیاتی آنها دست پدرش است و استقلال ندارند . زن دوست دارد مردش تکیه گاهش باشد و به مردش تکیه کند .

حالا مردی که به پدرش تکیه کرده نمیتواند تکیه گاه او باشد و در مورد خانم ها ، این موانع وجود ندارد . کسانی که به خاطر تحصیل ، ازدواجشان را به تاخیر می اندازند ، اینطور نیست .

نفقه بر عهده مرد است و فقط باید مطمئن بشود که آقا اجازه میدهد تحصیلات خود را ادامه دهد . خانمی گفته اند من پزشکی می خوانم .من در شهر دیگری هستم و شوهرم در شهر دیگری و هردو کار داریم و ما باید پنج سال عقد کرده بمانیم ، این دیگر سخت میشود . یا اصلا وارد زندگی بشوند و ازدواج رسمی نکنید ولی از هم دور باشید .

دختران زیر هجده سال بخاطر عدم ثبات عاطفی ، آقایان در صورتی جواب بله را بدهند که مطمئن بشوند عواطف در انتخابشان حاکم نبوده و عقلانی انتخاب کرده اند اگر بر اساس احساساتشان تصمیم بگیرید مشکل ایجاد میشود .
چه کار کنیم که عرف سنی ما در همه جا به این موارد کارشناسی که شما اشاره میکنید نزدیک بشود؟

استان هایی که سن ازدواج در آنها پایین است ، مشکلاتشان کمتر است و نظر اسلام هم همین است . و سن ازدواج مطلوب همین است .روایت داریم : پدری خوشبخت است که دخترش در خانه او عادت ماهیانه نشود .

این ها هست و چقدر برازدواج سن پایین تاکید شده است . رشد درجامعه های مختلف با هم فرق میکند .
پیچیدگی جوامع و کلان شهرها این قدر زیاد است که اگر جوانی به رشد شخصیتی نرسیده باشد ، آن پیچیدگی ها دچار مشکلش می کند و گرنه اگر یک جامعه ، جامعه بسیطی باشد یک جامعه ساده ای باشد و پیچیدگی نداشته باشد مثل روستا ، که پدر و مادر فرزند را حمایت میکنند .

در شهر های بزرگ کم حمایت می کنند و چون این مطلوب نیست ما مجبوریم بگوییم این ملاک ها را داشته باشید . چون در شهر های بزرگ ازدواج های زودرس خیلی مشکلات دارد و همچنین ازدواج های دیررس

صیغه خواهر و برادری



قبل از ازدواج با پسر عمه ام رابطه داشته ام و حالا که ازدواج کرده ام ، رابطه ام ادامه دارد و صیغه خواهر و برادری خوانده ایم . آیا این درست است ؟

پاسخ استاد دهنوی

در اسلام ، ما چیزی بنام صیغه خواهر و برادری نداریم

و فتاوی مراجع تقلید ما هم ، همین است و تنها راه ارتباط دختر و پسر، فقط ازدواج است و صیغه خواهر و برادر ی با نامحرم ، مشروع نیست .

این یکی از دامهای شیطان است . این اصلا دامی است که برای متدین ها پهن میکند . کسی که خیلی با دین نیست ، این کار را میکند و برایش مهم نیست و دنبال راه کار هم نمیگردد ولی شیطان ، این دام را برای افراد متدین پهن میکند .

شیطان اول میگوید ، بعنوان خواهر و برادری و بعد که استارت زده شد ، کارش را بطور جدی شروع میکند . می گوید الان شما خواهر و برادر هستید . چرا دست همدیگر را نمیگیرید ؟

چون خواهرت است و گاهی رابطه برقرارمیشود .
آقا حس شهوانی بطرف ندارد و حس خواهر برادری دارند، آرام آرام شروع میشود ، خواهر و برادر محدودیتهایی ندارند ، دیده بوسی می کنند، سفر می روند ، این جوری شروع میشود و انسان در دام می افتد .

وقتی دو تا نامحرم در اتاق هستند ، در را باز بگذارید . چون نفر سوم شیطان است . تا با همدیگر عشق ورزی نکنند ، حرام است.

به قدر ضرورت با همدیگر صحبت کنند . اگر حرف جدی هم بیشتر از ضرورت باشد مکروه است . این بخاطر این پیامدهایش است .

ما این قدر از این سوژه ها داشته ایم . در وجود ما غرایزی است که ما نمیتوانیم به خودمان مطمئن باشیم . کسانی که ادعا میکنند ما محکم هستیم ، شما از حضرت موسی محکم تر هستید که وقتی ، پشت سر دختران حضرت شعیب راه می رفتند ،

گفتند : شما پشت سر من بیا ، شما از یوسف قوی تر هستید که بگفته قرآن ، اگر بخاطر یوسف نبود ممکن بود او هم به خطا برود و ما ، او را حفظ کردیم .

شما از حضرت مریم محکم تر هستید ، وقت حضرت جبرییل بصورت یک جوان نزد حضرت مریم ظاهر شد به خدا پناه بردند .

شما از حضرت علی قوی تر هستید که می گفتند من به دختران جوان سلام نمیکنم چون میترسم آن ثوابی که به دنبالش هستم ، از گناهش کمتر باشد .

ما نمیتوانیم به خودمان مطمئن باشیم . شیخ مقدس اردبیلی ، یکی از عالمان شیعه این قدر ایشان با تقوی بودند لقب مقدس را به ایشان دادند .

یعنی قدیس . صیغه مبالغه و از ایشان پرسیدند که اگر شما با یک خانم در اتاق تنها باشید چه میکنید ؟ گفتند : به خدا پناه میبرم .
ما کجا ، مقدس اردبیلی کجا و حضرت علی کجا و ...

انسان نمیتواند به خودش مطمئن باشد . چون موجود عجیبی است . بخاطر همان غرایز است .

خانمی فرمودند ، من شوهر دارم . با یک جوان ارتباط پیامکی دارم و یکسال است که من ، آن آقا را نمازخوان کرده ام .

خانم چه میگویید ؟ حالا ادامه بدهید ، ببینید چه میشود ؟ بعد می بینید که گناهش خیلی بیشتر است . آقایی می گویند ازدواج کرده ام ولی با دختر دانشجویی ، فقط برای کمک ، ارتباط دارم .

خوب شما میتوانید از طریق موسسات کمک کنید . چرا به این دختر خانم ؟ این ها کلاه شرعی و دامهای شیطان است .

به قدر ضرورت با همدیگر صحبت کنند . اگر حرف جدی هم بیشتر از ضرورت باشد مکروه است . این بخاطر این پیامدهایش است .
ما این قدر از این سوژه ها داشته ایم . در وجود ما غرایزی است که ما نمیتوانیم به خودمان مطمئن باشیم . کسانی که ادعا میکنند ما محکم هستیم ، شما از حضرت موسی محکم تر هستید که وقتی ، پشت سر دختران حضرت شعیب راه می رفتند ،

گفتند : شما پشت سر من بیا ، شما از یوسف قوی تر هستید که بگفته قرآن ، اگر بخاطر یوسف نبود ممکن بود او هم به خطا برود و ما ، او را حفظ کردیم .

شما از حضرت مریم محکم تر هستید ، وقت حضرت جبرییل بصورت یک جوان نزد حضرت مریم ظاهر شد به خدا پناه بردند .

شما از حضرت علی قوی تر هستید که می گفتند من به دختران جوان سلام نمیکنم چون میترسم آن ثوابی که به دنبالش هستم ، از گناهش کمتر باشد .

ما نمیتوانیم به خودمان مطمئن باشیم . شیخ مقدس اردبیلی ، یکی از عالمان شیعه این قدر ایشان با تقوی بودند لقب مقدس را به ایشان دادند .

یعنی قدیس . صیغه مبالغه و از ایشان پرسیدند که اگر شما با یک خانم در اتاق تنها باشید چه میکنید ؟ گفتند : به خدا پناه میبرم .
ما کجا ، مقدس اردبیلی کجا و حضرت علی کجا و ...

انسان نمیتواند به خودش مطمئن باشد . چون موجود عجیبی است . بخاطر همان غرایز است .

خانمی فرمودند ، من شوهر دارم . با یک جوان ارتباط پیامکی دارم و یکسال است که من ، آن آقا را نمازخوان کرده ام .

خانم چه میگویید ؟ حالا ادامه بدهید ، ببینید چه میشود ؟ بعد می بینید که گناهش خیلی بیشتر است . آقایی می گویند ازدواج کرده ام ولی با دختر دانشجویی ، فقط برای کمک ، ارتباط دارم .

خوب شما میتوانید از طریق موسسات کمک کنید . چرا به این دختر خانم ؟ این ها کلاه شرعی و دامهای شیطان است .

خیلی از این قسمتها خوشم اومد
انشالله که همه ما عامل باشیم
یا علی(ع)

از همسرم متنفر می شوم



ده ماه پیش عقد کرده ام . وقتی هیچ مشکلی نیست ، احساس خوشبختی می کنم و با کوچکترین مشکل، از همسرم متنفر میشوم و احساس بدی دارم . چه کار کنم ؟

پاسخ استاد دهنوی:

من گمان نمی کنم که ایشان ازدواجشان تحمیلی بوده .
چون میگوید گاهی احساس خوشبختی می کنند و این هم نیست که ، احساسی نسبت به ایشان نداشته باشند یا اینکه با ظاهر این آقا مشکل داشته باشند ، خوشبختانه ، این ها نیست .

این اختلافات تا حدی برای زن و شوهرطبیعی است . ما در حقیقت میخواهیم بگوییم که نگرانی مان مرتفع میشود .
این حالت ها ، برای زوج های جوان عقد کرده ، کاملاً طبیعی است و خانم محترم ، یادتان باشد که شما یک موجود ونوسی هستید و همسرتان یک موجود مریخی .

به تعبیر آقای گریل ، شما دو تا موجود فضایی هستید ، دارای تفاوت های شخصیتی و روحی هستید ، شما مال دو تا دنیا هستید و گاهی ویژگی هایتان متضاد است .

یادتان باشد ، شما از دو تا محیط ، کنار هم قرار گرفته اید و از دو تا تربیت ، دو تا ژن و وراثت ، دو تا مامان و بابا ، حتی دو تا فرهنگ یا خرده فرهنگ و دو تا سبک زندگی ، کنار هم قرار گرفته اید و این طبیعی است .

شما نباید به جدایی فکر کنید. قطعاً اشتباه میکنید . سعی کنید زودتر از این دوره عبور کنید .

مطالب ما ، برای رفع این مشکلات است: عوامل تهدید کننده که تردید ایجاد میکند ، عاملی که تنش ایجاد میکند ، عواملی که محبت را تثبیت میکند و گل عشق را آبیاری میکند .

کتابهایی را ، که معرفی کرده ایم مطالعه کنید و برنامه ما را ببینید . بعد میتوانید از این مرحله گذر کنید .

افراد زیادی را دیده ام که می گویند : من با همسرم مشکلی ندارم ولی بی دلیل ، یک وقت هایی فکر میکنم عاشقش هستم و یک وقت هایی فکر میکنم دوستش ندارم .

این مسئله ، ادبار و اقبال قلب شماست . حضرت علی (ع) میفرماید : ان القلوب شهوة و اقبال و ادبارا . مردم بدانید که قلب شما رویکرد و پشت کردی دارد . این نگران کننده نیست .

گاهی درجاهای دیگر زندگی هم ، ادبار داریم مثل عبادت ، ما در هنگام ادبار ، نباید پافشاری کنیم ولی در حالت اقبال ، باید این کار را بکنیم . مشکلاتتان را کمتر کنید .

البته منظورمان این نیست که ، اصلا مشکل نداشته باشید زیرا چنین چیزی امکان ندارد .

تا آخر عمر ، اختلاف سلیقه هست و می ماند و اگر اختلاف سلیقه نباشد، زندگی نمک ندارد .

این اختلاف سلیقه ها ، نمک زندگی است .

آن اختلافهایی که بی حرمتی می آورند و تنش ایجاد میکنند و زندگی را خدای نخواسته ، به جدایی می کشاند ، همه این ها را دارند . ولی این نگران کننده نیست .

طاها;19669 نوشت:
صیغه خواهر و برادری

قبل از ازدواج با پسر عمه ام رابطه داشته ام و حالا که ازدواج کرده ام ، رابطه ام ادامه دارد و صیغه خواهر و برادری خوانده ایم . آیا این درست است ؟

پاسخ استاد دهنوی

در اسلام ، ما چیزی بنام صیغه خواهر و برادری نداریم

و فتاوی مراجع تقلید ما هم ، همین است و تنها راه ارتباط دختر و پسر، فقط ازدواج است و صیغه خواهر و برادر ی با نامحرم ، مشروع نیست .

این یکی از دامهای شیطان است . این اصلا دامی است که برای متدین ها پهن میکند . کسی که خیلی با دین نیست ، این کار را میکند و برایش مهم نیست و دنبال راه کار هم نمیگردد ولی شیطان ، این دام را برای افراد متدین پهن میکند .

شیطان اول میگوید ، بعنوان خواهر و برادری و بعد که استارت زده شد ، کارش را بطور جدی شروع میکند . می گوید الان شما خواهر و برادر هستید . چرا دست همدیگر را نمیگیرید ؟

چون خواهرت است و گاهی رابطه برقرارمیشود .
آقا حس شهوانی بطرف ندارد و حس خواهر برادری دارند، آرام آرام شروع میشود ، خواهر و برادر محدودیتهایی ندارند ، دیده بوسی می کنند، سفر می روند ، این جوری شروع میشود و انسان در دام می افتد .

وقتی دو تا نامحرم در اتاق هستند ، در را باز بگذارید . چون نفر سوم شیطان است . تا با همدیگر عشق ورزی نکنند ، حرام است.

به قدر ضرورت با همدیگر صحبت کنند . اگر حرف جدی هم بیشتر از ضرورت باشد مکروه است . این بخاطر این پیامدهایش است .

ما این قدر از این سوژه ها داشته ایم . در وجود ما غرایزی است که ما نمیتوانیم به خودمان مطمئن باشیم . کسانی که ادعا میکنند ما محکم هستیم ، شما از حضرت موسی محکم تر هستید که وقتی ، پشت سر دختران حضرت شعیب راه می رفتند ،

گفتند : شما پشت سر من بیا ، شما از یوسف قوی تر هستید که بگفته قرآن ، اگر بخاطر یوسف نبود ممکن بود او هم به خطا برود و ما ، او را حفظ کردیم .

شما از حضرت مریم محکم تر هستید ، وقت حضرت جبرییل بصورت یک جوان نزد حضرت مریم ظاهر شد به خدا پناه بردند .

شما از حضرت علی قوی تر هستید که می گفتند من به دختران جوان سلام نمیکنم چون میترسم آن ثوابی که به دنبالش هستم ، از گناهش کمتر باشد .

ما نمیتوانیم به خودمان مطمئن باشیم . شیخ مقدس اردبیلی ، یکی از عالمان شیعه این قدر ایشان با تقوی بودند لقب مقدس را به ایشان دادند .

یعنی قدیس . صیغه مبالغه و از ایشان پرسیدند که اگر شما با یک خانم در اتاق تنها باشید چه میکنید ؟ گفتند : به خدا پناه میبرم .
ما کجا ، مقدس اردبیلی کجا و حضرت علی کجا و ...

انسان نمیتواند به خودش مطمئن باشد . چون موجود عجیبی است . بخاطر همان غرایز است .

خانمی فرمودند ، من شوهر دارم . با یک جوان ارتباط پیامکی دارم و یکسال است که من ، آن آقا را نمازخوان کرده ام .

خانم چه میگویید ؟ حالا ادامه بدهید ، ببینید چه میشود ؟ بعد می بینید که گناهش خیلی بیشتر است . آقایی می گویند ازدواج کرده ام ولی با دختر دانشجویی ، فقط برای کمک ، ارتباط دارم .

خوب شما میتوانید از طریق موسسات کمک کنید . چرا به این دختر خانم ؟ این ها کلاه شرعی و دامهای شیطان است .


سلام
با تشکر از طاهای بزرگوار و با همت
من هم موافقم و در مشاوره با خانم های زیادی مواجه شده ام که در این دام افتاده اند چون نگاه ابتدایی خانم در رابطه مسایل عاطفی است برخلاف مردها که جنسی است.
البته نمی گویم همه از ابتدا قصد بدی دارند ولی این دوستی مانند سرسره است که ما را به سمت پایین با زور سر می دهد.
شاهد:
هفته گذشته خانمی می گفت برای کاری به بانک رفتم و چون مجبور بودم چندین بار با مسئول آن جا مواجه شدم ایشان از من خوشش آمده بود و درخواست صیغه برادری و خواهری کردند و گفتند من خواهر ندارم و شما این خلا را پر می کنید.
این خانم ابتدا تاکید داشت که بین ما هیچ رابطه بدی نیست و گمان بد نباید داشت.
اما با تحلیل این ارتباط متوجه شد که به تدریج روابط عشقی شده و بعد خودشون گفتند دقت نداشتم تا این مرز پیش می رفته ایم. چون می گفت گاهی سراغم می آید در برخورد همدیگر را می بوسیم و گاهی او مرا در بغل می گیرید.
از او پرسیدم آیا تا همین حد بوده اول می گفت بله ولی بعد گفت که البته چند بار با مزاح درخواست هایی داشته چون من ناراحت شدم ادامه نداده است.

حامی;19905 نوشت:
. شاهد:

هفته گذشته خانمی می گفت برای کاری به بانک رفتم و چون مجبور بودم چندین بار با مسئول آن جا مواجه شدم ایشان از من خوشش آمده بود و درخواست صیغه برادری و خواهری کردند و گفتند من خواهر ندارم و شما این خلا را پر می کنید. این خانم ابتدا تاکید داشت که بین ما هیچ رابطه بدی نیست و گمان بد نباید داشت. اما با تحلیل این ارتباط متوجه شد که به تدریج روابط عشقی شده و بعد خودشون گفتند دقت نداشتم تا این مرز پیش می رفته ایم. چون می گفت گاهی سراغم می آید در برخورد همدیگر را می بوسیم و گاهی او مرا در بغل می گیرید. از او پرسیدم آیا تا همین حد بوده اول می گفت بله ولی بعد گفت که البته چند بار با مزاح درخواست هایی داشته چون من ناراحت شدم ادامه نداده است.



با سلام

با توجه به مطالب زيبا و تكان دهنده استاد حامي و برخي مسايل ......
اين پست را دوباره درتايپك قرار مي گيرد.

صیغه خواهر و برادری


قبل از ازدواج با پسر عمه ام رابطه داشته ام و حالا که ازدواج کرده ام ، رابطه ام ادامه دارد و صیغه خواهر و برادری خوانده ایم . آیا این درست است ؟

پاسخ استاد دهنوی

در اسلام ، ما چیزی بنام صیغه خواهر و برادری نداریم

و فتاوی مراجع تقلید ما هم ، همین است و تنها راه ارتباط دختر و پسر، فقط ازدواج است و صیغه خواهر و برادر ی با نامحرم ، مشروع نیست .

این یکی از دامهای شیطان است . این اصلا دامی است که برای متدین ها پهن میکند . کسی که خیلی با دین نیست ، این کار را میکند و برایش مهم نیست و دنبال راه کار هم نمیگردد ولی شیطان ، این دام را برای افراد متدین پهن میکند .

شیطان اول میگوید ، بعنوان خواهر و برادری و بعد که استارت زده شد ، کارش را بطور جدی شروع میکند . می گوید الان شما خواهر و برادر هستید . چرا دست همدیگر را نمیگیرید ؟

چون خواهرت است و گاهی رابطه برقرارمیشود .
آقا حس شهوانی بطرف ندارد و حس خواهر برادری دارند، آرام آرام شروع میشود ، خواهر و برادر محدودیتهایی ندارند ، دیده بوسی می کنند، سفر می روند ، این جوری شروع میشود و انسان در دام می افتد .

وقتی دو تا نامحرم در اتاق هستند ، در را باز بگذارید . چون نفر سوم شیطان است . تا با همدیگر عشق ورزی نکنند ، حرام است.

به قدر ضرورت با همدیگر صحبت کنند . اگر حرف جدی هم بیشتر از ضرورت باشد مکروه است . این بخاطر این پیامدهایش است .

ما این قدر از این سوژه ها داشته ایم . در وجود ما غرایزی است که ما نمیتوانیم به خودمان مطمئن باشیم . کسانی که ادعا میکنند ما محکم هستیم ، شما از حضرت موسی محکم تر هستید که وقتی ، پشت سر دختران حضرت شعیب راه می رفتند ،

گفتند : شما پشت سر من بیا ، شما از یوسف قوی تر هستید که بگفته قرآن ، اگر بخاطر یوسف نبود ممکن بود او هم به خطا برود و ما ، او را حفظ کردیم .

شما از حضرت مریم محکم تر هستید ، وقت حضرت جبرییل بصورت یک جوان نزد حضرت مریم ظاهر شد به خدا پناه بردند .

شما از حضرت علی قوی تر هستید که می گفتند من به دختران جوان سلام نمیکنم چون میترسم آن ثوابی که به دنبالش هستم ، از گناهش کمتر باشد .

ما نمیتوانیم به خودمان مطمئن باشیم . شیخ مقدس اردبیلی ، یکی از عالمان شیعه این قدر ایشان با تقوی بودند لقب مقدس را به ایشان دادند .

یعنی قدیس . صیغه مبالغه و از ایشان پرسیدند که اگر شما با یک خانم در اتاق تنها باشید چه میکنید ؟ گفتند : به خدا پناه میبرم .
ما کجا ، مقدس اردبیلی کجا و حضرت علی کجا و ...

انسان نمیتواند به خودش مطمئن باشد . چون موجود عجیبی است . بخاطر همان غرایز است .

خانمی فرمودند ، من شوهر دارم . با یک جوان ارتباط پیامکی دارم و یکسال است که من ، آن آقا را نمازخوان کرده ام .

خانم چه میگویید ؟ حالا ادامه بدهید ، ببینید چه میشود ؟ بعد می بینید که گناهش خیلی بیشتر است . آقایی می گویند ازدواج کرده ام ولی با دختر دانشجویی ، فقط برای کمک ، ارتباط دارم .

خوب شما میتوانید از طریق موسسات کمک کنید . چرا به این دختر خانم ؟ این ها کلاه شرعی و دامهای شیطان است .


با سلام
برام یه سوال جدی ایجاد شده
این صیغه برادر خواهری که علنا میاد 2 طرف رو محرم میکنه و به دست دادن و روبوسی هم می انجامه کجای اسلام نوشته شده
اصلا منبعی داره؟
روبوسی با خواهر تنی هم شامل هر دیداری نمیشه و حتی میگن با خواهر مجردت روبوسی نکن و...
اونوقت این کلاه شرعی ها رو کی داده دست مردم؟؟؟
ما نمونه ای داریم که معصومین صیغه خواهر برادری خونده باشن؟؟؟
من که باور نمی کنم
حالا اگر هم داشته باشم شوهر طرف نباید از صیغه خنده دار((گریه دار))با خبر باشه؟؟
چرا کسی نیست جلوی این مقدمات زنا رو بگیره؟؟؟

behrooz_313;20042 نوشت:
همون!!!

سلام در اسلام چيزي به نام صيغه خواهروبرادري نداريم .هرچه هست ازدواج است وبس.اما اينكه ازدواج دو قسم ميشه موقت ودائم بايد به منابع مثل قران رجوع كرد سوره نسائ ايه 24

با سلام

ممنون از مشارکت دوستان دربحث

همان طور که دوستان هم اشاره کردند و استاد دهنوی هم فرمودند در اسلام چیزس به نام صیغه خواهر و برادری نداریم

یعنی این که با خواندن این صیغه دو زن و مرد نامحرم با هم محرم شوند ---در شرایط برادر و خواهری نه همسری---

چنین چیزی مطلقا در اسلام نداریم

در مورد روبوسی خواهر و برادری هم از نظر فقیه باید کارشناسان نظر دهند ولی اشکال شرعی ندارد

ولی اخلاقا انچه مسلم است این که نمی شود و نمی توان از برخی مراحل بیشتر گذشت و باید برخی حیاء را رعایت کرد

و این باز به نفع خانواده هاست.

البته باز شرایط سنی و مجرد و متاهل و .....فرق می کند و به قول دوست بزرگوار شامل هر دیداری نمی شود

خانم ها در چه سنی ازدواج کنند؟؟؟؟


لطفا در باره ازدواج خانم هایی که سن شان بالا رفته ، توضیح دهید و اگر سن خانم از آقا بیشتر باشد چه اشکالی دارد؟


جواب استاد دهنوی:

اگر خانم سنش بالاتر باشد ، مشکلاتی ایجاد میکند . سن خانم باید سه تا هفت سال کوچکتر از آقا باشد .
اگر بخواهد خانم بزرگتر باشد ، مشکلاتی ایجاد میکند . بلوغ جنسی خانم ها خیلی زودتر از آقایان است و خانم ها ، برای اینکه به نیازشان پاسخ گفته شود ، باید زودتر ازدواج کنند و لازمه زودتر ازدواج کردن این است که از آقا کوچکتر باشد و بلوغ فکری خانم ها ، زودتر اتفاق می افتد .

وقتی بزرگتر هستند ، بلوغ فکری آنها جلوتر است و با مردشان بُعد فکری پیدا میکنند و ما دوست داریم که زن و مرد با هم قُرب فکری داشته باشند .

در سنین بیست وهفت به بالا ، بارداری ها و زایمان ها سخت تر میشود . مقداری از نشاط و شادمانی شان کم میشود . بعد مردشان کوچکتر است ، خانم با نشاط و شادابی می خواهند .

نکند حواسش پرت شود و سر و گوشش بجنبد و این به ضرر خانم است . اگر ما میگوییم خانم دقت کنید ، با آقایی ازدواج کنید که از شما بزرگتر باشد ، بخاطر پیامد منفی آن است که به ضرر شماست .

چون خانمها ، حسی دارند بنام حس تملک ، که میخواهد مرد مال خودشان باشد و اگر ببیند که مرد سر و گوشش می جنبد ، رنج می برد .

گذشته از این در سنین بالای چهل و پنج و پنجاه سال به بالا ، خانم ها هورمونهای جنسی شان به حد قابل توجهی فروکش می کند ولی آقایان این جوری نیستند . وقتی خانم چند سال بزرگتر است ، نمیتواند به نیازهای غریزی آقا پاسخ دهد و مهمتر از همه، خانم وقتی سنش بالاتر است ، جلوی اقتدار مرد را میگیرد و نمیگذارد ، مرد اقتدارش را تثبیت کند ، نقش محوریت و تکیه گاهیش ایجاد شود .

و نقش مامان را پیدا میکند و نصیحتش میکند با دوستانت حرف نزن و حواست پرت نشود و مرد نمیپذیرد .عرف هم نمی پذیرد .

خانمی میگفتند : من هشت سال از شوهرم بزرگتر هستم . برای شوهرم خرید رفته بودیم . آقای مغازه دارمیگفت : خانم من به پسرتان گفتم این خوب نیست .
خانم گفت : داشتم منفجر میشدم و رویم هم نمیشد که بگویم این شوهر من است . ایشان رنج می بردند ، چرا آدم این کار را بکند .

معمولا خانواده پسر هم راضی نمیشوند و در مواردی ما داشتیم خانم و آقا عاشق شدند و خانم بزگتر بودند و برغم میل باطنی خانواده عروسی کردند و خانواده شوهر مثلا مادر شوهر ، از آنها حمایت نکردند و مشکل ایجا د شده است .

عده زیادی میگفتند : چرا حضرت محمد (ص) و خدیجه در سن بیست و پنج سالگی و چهل سالگی ازدواج کردند ؟
ما میگوییم اگر شما معرفت این دو بزرگوار را دارید . پنجاه درصد نه ، ده درصد این معرفت را دارید ، این کار را انجام دهید که آن مشکلات پیش نیاید . اشکالی ندارد .

دغدغه ما این مشکلات است . بعضی از کارشناسان ما میگویند : اشکالی ندارد و ما مستند دینی برای این قضیه نداریم .
نیازی نیست ما برای همه چیزمستند دینی داشته باشیم . ما شواهد تجربی داریم . ما با جامعه شناسان و دکترهای متخصص گفتگو کردیم و آنها هم معتقد هستند اشکال دارد .

ولی یک عده دیگر که خوش بین تر هستند . می گویند باید بیست الی سی سال دیگر بگذرد چون تازه مد شده ، ما الان نمیتوانیم قضاوت کنیم . باید چند سالی بگذرد تا ببینیم چه میشود.

ولی آنهایی که این را قبول دارند . بر اساس آمارجدایی ها است . اطلاعاتی که از وضع طلاق داریم ، این را نشان میدهد که یکی از عوامل جدایی و طلاق ، همین عامل سن بالاتر است .

حالا می گویند : پس خانم سن بالا چکار کند ؟ حالا اگر سن از سی به بالا رفت ف حساسیت باید کمتر بشود . همسن اصلا اشکالی ندارد .

حالا اگر خانم یک سال هم بزرگتر باشد ، اشکالی ندارد زیرا جزء شروط کمال است و ما خیلی سخت نمیگیریم .

ولی آنجا توصیه هایی به خانم خواهیم داشت . البته الان کسانی هستند که ازدواج کرده اند ، خانم پنج سال بزرگتر است . آیا باید جدا شوند ؟ قطعاً خیر.

ولی ما راه کارهایی برای آنها داریم . فرهنگ غرب با ما فرق می کند . دنیای ما با دنیای آنها فرق میکند . شاید برای آنها یک چیزهایی مهم نباشد مثل تملک ، ولی آنها هم روی این مسئله حساسیت دارند .

ولی جنس حساسیتشان با خانمهای ما فرق میکند . ازدواج رسمی که مسئولیت پذیر باشند ، برایشان اتفاق نمی افتد . چندین سال با هم ، هم خانواده میشوند . در امریکا خانم و آقایی ده سال ازدواج کرده بودند و پسر هشت ساله ، هدیه ازدواج مامان و بابا را بهشان میدهد . دنیای آنها باهم فرق میکند و نمی توانیم خودمان را با آنها مقایسه کنیم .

دخترانی که سنشان بالارفته

در مورد دخترانی که سنشان بالارفته و فرصتهایی را در این زمینه ، از دست داده اند صحبت کنید .

پاسخ استاد دهنوی:


ما در مسائل خانوادگی هستیم ولی این سوال فراوانی دارد زیرا تعداد خانم هایی که ازدواج نکرده اند و سنشان بالارفته ، متاسفانه زیاد است .

من از این فرصت استفاده میکنم و به خانم هایی که سنشان بالا نرفته توصیه میکنم به علل واهی ازدواجتان را به تاخیر نیندازید .

گاهی ممکن است علت دست خود آدم نباشد و بحث قسمت باشد که قبلا مطرح کرده بودیم .

مثلا یکی اصلا خواستگار ندارد و هیچ مانعی از طرف شخص نبوده ولی یک وقت هم هست که خواستگار دارند متاسفانه یا توقعات بالا یا توقعات بالای خانواده گاهی وسواس گاهی آرمان گرایی گاهی تحصیلات .

خانمها تحصیلات برای شما نمیتواند مانع باشد برای آقایان چرا .
آقایی که ترم دو است و کارشناسی میخواند و شش ترم دیگر دارد سربازی هم دو سال دارد حالا ازدواج کند مشکل زیاد دارد .

واقعیتی است ولی خانم ترم یک و دو را که رد کرد و پایش را سفت کرد میتواند ازدواج کند .عزیزان ازدواجتان را به تاخیر نیندازید طوری نشود که سن بالا برود و فرصت ها از دست برود

حضرت رسول (ص) فرمودند: ان الابکار بمنزلت فمر علی الشجره اذا ادرک ثمارها فلم تشتن افسدته شمس و نفرته ریاحی :
دوشیزگان مثل میوه درخت هستند نور خورشید آنها را خراب میکند و بادها این ها را به این ور و آن ور می برند . گله نکنید عزیزان واقعیت جامعه است .

حالا سوال میکند سی ساله ام و دوشیزه هستم و میخواهم ازدواج کنم چه کار کنم ؟

ازدواجم مثل زمانی است که هجده ساله بودم که فرصت ها زیاد بود طبیعی است یک تفاوت جزیی خواهد کرد شما آن موقع فرصت زیادی داستید الان فرصت شما کم شده است .

شما باید از شروط کمالتان دست بردارید . البته سخت هم هست خیلی ها هم دست بر نمیدارند و چاره ای هم نیست .

چون ما در ازدواج دو گونه شروط داریم ، شروط کمال داریم : یعنی شروطی که اگر باشد بهتر است و مطلوب تر است و اگر نباشد لطمه نمیخورد .

شما از این شروط دست بردارید پس بالا بودن تحصیلات آقا ، بهتر است بالاتر باشد حالا اگر هم سطح هستند یا برعکس هستند خانم بالاتر است، ما میگوییم سخت نگیرید هم سن هم باشند در سن سی سال به بالا اگر آقا یکسال هم کوچکتر باشد مشکل ایجاد نمیکند .

در وضعیت طبقاتی اختلاف دارند و از نظر فرهنگی که گفتیم همتایی داشته باشند از نظر زیبایی فاصله دارند از نظر تحصیلات خانم بالاتر است من توصیه هایی دارم فعلا در همین حد عرض میکنم نگران نباشید ولی از شروط اصلی دست برندارید .
این مهم است اما توصیه میکنم به هر قیمتی ازدواج نکنید . ما به هیچ قیمتی دست از اصول بر نمیداریم .اصول چیست ؟ اعتقادات است .

یک خانم معتقد چطور میتواند با یک آقای بی اعتقاد زندگی کند . یا طرف اعتیاد دارد من به هیچ وجه زیر بار خواستگار معتاد نمیروم .
بله ممکن است در بعضی از مناطق کشور ما جا افتاده است و تمام مردان آنجا معتاد هستند ولی در اکثر شهرها اجازه نمیدهیم .

عدم تعادل روحی و روانی اصل است بله خانمی متدین نیستند با شراب خواری آقا کنار می آیند ولی کسی که معتقد است و نجس و پاکی سرش میشود نمیتواند کنار بیاید .
این ها شرایط اصلی و اساسی است . و به هیچ وجه از این ها دست بر ندارید .
ازدواج نکردن به مراتب بهتر از ازدواج غلط کردن است.

حتی اگر لازم باشد تا آخر عمر ازدواج نکند . چون ازدواج نکردن یک مشکل است بعضی ها میگویند مصیبت است ولی من اعتقاد ندارم ازدواج نکردن مصیبت نیست .

کلی راه کار برای عزیزان مجردی که ازدواج نکرده اند داریم . بیایید نشاط داشته باشید . برنامه ریزی کنید اگر هم مصیبت باشد ، ازدواج نکردن مصیبت است ازدواج غلط کردن پنج تا مصیبت و چقدر آدم داریم که به هر مصیبتی ازدواج کردند و حالا میگویند که ای کاش زبانم می برید و بله نمیگفتم . چقدر من آرامش داشتم .

گاهی عوامل خود تحمیلی باعث میشود که خانمها در سن بالا توجه به اصول نکنند . مثلا میگویند نکند من تا آخر عمر دیگر خواستگاری نداشته باشم .

یک خواستگار می آید و شرایط اصلی را ندارد جواب میدهد . بخاطر گوشه کنایه های دیگران . مثلا خواهر بزرگتر هست ، یکی دو تا خواهر پشت سرشان دارند ایثار میکنند ، فداکاری میکنند .

نه دین ، نه عقل ، هیچکدام اجازه نمیدهند شما چنین کاری بکنید . شما بله میگویید . خواهران من ، من قصد ازدواج ندارم کمکتان هم میکنم اصلا ناراحت نمیشوم راه برای شما باز است ولی با این عامل خود تحمیلی ازدواج نکنید که مشکلاتش خیلی زیاد است .


معایب ازدواج



در ازدواج چه معایب مهمی هستند ، که باید به آنها توجه کرد؟






پاسخ استاد دهنوی

بحث اعتیاد خیلی مهم است که طرف معتاد نباشد واگر تردید کردید ، الان آزمایشگاههای خوبی وجود دارد که میتوانند تشخیص دهند.

عدم تعادل روحی روانی طرف است .

مسئله سلطه جویی طرف است و اختلال هذیانی است .

بدبینی و سوءظن دارد ، اختلال وسواس فکری وعملی دارد ،

خساست در مورد آقایان ، وابستگی شدید به مادر که ممکن است هم درآقا باشد و هم در خانم ، ساده لوحی و ... معایب بیشتری هم من در کتاب ذکر کرده ام .

اگر قراینی نشان داد که ایشان این معایب ، مثلا معتاد هستند دیگر نباید چشم پوشی کرد . چون حرف یک عمر زندگی است و گاهی واقعاً دختر خانم رسیدند به اینکه آقا پسر مشکل دارند ولی دل بسته شده و گاهی می گوید من درستش میکنم و من می توانم با عشق و مهربانی وادار به ترکش کنم .

ولی بدانید کار سختی است و درصد کمی می توانند و بعضی میگویند اشکالی ندارد من با یک آقای معتاد ازدواج کرده و زندگی میکنم .

ببینید اعتیاد ، اختلال شخصیتی در شخص ایجاد میکند . حس مسئولیت پذیری ندارد ، قانون گریز است ، اهل خشونت است ، در ارتباط جنسی مشکل جدی دارد و زندگی آدم به باد می رود و دود میشود



شیوه های نادرست ازدواج



آسیب شناسی ازدواج و شیوه های نادرست ازدواج به چه شکلی است . این ارتباط را توضیح دهید.

پاسخ استاد دهنوی:

یکسری ازدواجها نادرست است از جمله ازدواج مدرن . که با هم آشنا میشوند و شیوه غربی ها .

اگر خوششان آمد همدیگر را نامزد میکنند گاهی خواستگاری ها غیر اصولی است .

دانشجو در دانشکده از خانم خواستگاری می کند توی اتوبوس ، توی خیابان و محافل و سمینار .
این اصلا قشنگ نیست .
شأن یک دختر بالاتر از این ها است .
آقای عزیز که می گویند خانم بامن ازدواج میکنید ؟ خوب این خانم چه بگوید . اگر بگوید بله . اصلا بله ایشان حجت نیست .

آخر بر اساس چه بگوید بر اساس تیپ و قیافه شما و اگر یکسال هم شما را زیر نظر داشته اند ، ظاهر شما را زیر نظر داشته اند .
و جواب بله بعد از خواستگاری جدی است . گفتگوی متعدد ، نمیتواند نه بگوید آخر چرا بگوید نه .

من به دخترها میگویم وقتی به یک جوان خوب و سالم پیشنهاد ازدواج میدهد نه نگویید شاید ایشان شخصیت خوب و مناسبی داشته باشد و به درد شما میخورد .

بله یک وقت طرف تابلو است از قیافه اش شرارت میبارد و همه اورا میشناسند که نظر سوء دارد و دخترمحکم بگوید نه .

و چون بعداً در مخمصه می افتد به او رو ندهید ولی اگر ظاهر سالم باشد بگویید آقا هر کاری دارد.

خواستگاری غیر اصولی ، خواستگاری خانم از آقا است . زن اهل ناز است و مرد اهل نیاز .

ازدواج هایی که دختر به پسر پیشنهاد میدهد عشق های یکطرفه است .

که بنده خدا عاشق شده و آقا هم خبر ندارد و این بدتر از خواستگاری خانم از آقا است .

یک واسطه قرار بدهید اگر طرف خوب است . ما با ازدواج های اینترنتی مخالفیم .

ازدواج های پنهانی خطرناک است . ازدواج های وکالتی ، طرف را ندیده وصف دختر را شنیده .همه اینها مسئله پیدا میکنند.

همتایی و کفیت



منظور از کفویت و همتایی خانم و آقا در ازدواج را توضیح دهید.

پاسخ استاد دهنوی:

همتایی خیلی مهم است .

یعنی در اعتقادات همتای هم باشند . اگر در جهات دیگر همتایی نباشد ممکن است با سختی و مشقت ادامه دهند ، اما اگر اعتقادات و معتقدات مشترک نداشته باشند ، واقعاً زندگی سخت میشود .

لذا همتایی مذهبی مهم است . هر دو مسلمان باشند

بعد همتایی خانوادگی است که خانواده ها باید همتا ی هم باشند . یادمان باشد در ایران خانواده ها هم ، با هم ازدواج میکنند برخلاف غرب .

همتایی فرهنگی خیلی مهم است یا ممکن است دو نفر در یک شهر هستند ولی دو قومیت و دو نژاد متفاوت دارند . مانند شهر های جنوبی ما که اینها واقعا دو فرهنگ متفاوت دارند .

در زندگیهای آن ها مشکلات زیادی بوجود می آید و زندگیشان سخت میشود .

اگر در دو شهر متفاوت باشد ، باز هم سخت میشود . اگر دوتا کشور باشد ، طبیعی است که کار خیلی خیلی سختتر میشود .

گاهی در یک شهر و یک محله و یک کوچه هستند و اختلاف فرهنگی که الان گفتیم ندارند ولی اختلاف فرهنگی ناشی از اعتقادات دینی دارند .

مثلا آقا رعایت پوشش ندارند ، از نظر نگاه رعایت نمیکنند ، از نظر ارتباطات رعایت نمیکنند . با نامحرم هم دست میدهند و اهل مشروبات الکلی هستند .

ببینید این دختر و پسر با هم، هم کفو و همتا هستند ولی از نظر خانوادگی ، فرهنگ ها ی متفاوت دارند . از نظر فرهنگ خانوادگی بهم نمیخورند . این ها بعداً دچار مشکل جدی میشوند .

فرهنگ طبقاتی هم مهم است . از نظر اقتصادی نباید فاصله زیادی داشته باشند . خوب است که خانواده دخترخانم ، سطحشان پایین تر باشد .

مثلا در خانواده پدرش ، دختر خانم نمره اش دوازد ه بوده و حالا در خانه شوهر از نظر امکانات ، نمره اش پانزده باشد و لذت بیشتری میبرد .

همتایی تحصیلی مهم است. بهتراست آقا یک مقطع تحصیلی از خانم بالاتر باشد .

دیگر همتایی ظاهری است . چهره ، رنگ پوست حتی رنگ پوست مثلا سفید و سیاه ، بعداً مشکل خواهند داشت

. از نظر قامت و قد ، از نظر زیبایی خیلی فاصله نداشته باشند . از نظر قامت بهتر است دختر خانم یک مقداری کوتاهتر باشند . چشم نوازتر است .

اما این ها شروط کمال ازدواج است . این ها شروط اصلی نیستند .

حالا ممکن است ، اینها هم قد هم باشند ، ممکن است خانم بلندتر باشد ، در این جور جاها اگر شما آدم حساسی نیستید اشکالی ندارد .

اما اگر آدم حساسی هستید و آستانه شما پایین است مثلا روی تکه پرانیها و نگاههای دیگران حساس هستید ، اینجا ما صلاح نمیدانیم . سعی کنید در ظاهر هم همتای هم باشید .

همتايي در ازدواج(2)

اگر خانمی در توان خود ببیند که میتواند با این آقای صحبت کند و او را به راه بکشاند ، آیا بازهم نمیتوانند با هم ازدواج کنند ؟ و آیا ازدواجشان به صلاح هست یا خیر ؟

پاسخ استاد دهنوي

اول سعی کنید اصلاحشان کنید ، اگرمیتوانید چنین کاری را بکنید . اگر انسان يک نفر را زنده کند گویی تمام مردم عالم را زنده کرده است .
خوب اگر واقعا این خانم چنین توانمندی را دارند ، در دوران عقد این کار را انجام دهند . بعد از عقد نگذارند .

البته بدانید چون دوران عقد دوران حاکمیت عشق و عواطف است ممکن است این آقا بصورت مقطعی به این سمت بیایند . بصورت مقطعی شراب و سیگار را کنا ر بگذارد و واقعا نماز بخواند و به مسائلی که برای شما مهم است ، پایبند شوند

ولی ما مواردی داریم که با ورود به زندگی مشترک به اصل خویش بر می گردند . این را دقت کنید . این یک هشدار است .

مواردی داریم که لطف خدا هم شامل حالشان شده وادامه داده اند . اگر میتوانید درهمان دوران عقد اینکار را بکنید .

آقایی فرموده بودند : می خواهم با خانم مسیحی ازدواج کنم وایشان را مسلمان کنم .
گفتم نکنید ،

خانمی گفته بودند : می خواهم با آقایی ازدواج کنم که مشکل اخلاقی دارد ، می خواهم با ازدواج اصلاحش کنم .
گفتیم : ازدواج یک مسئله مهم در زندگی شما هست ، ریسک نکنید . توجه داشته باشید . حالااگر این خانم بگوید من این قدر توانایی را دارم که بعد از ازدواج رسمی ایشان را اصلاح کنم ، این را رد نمیکنیم .

ما چنین موردهایی را داشتیم . اما بیشترعکس این را داشته ایم که آقایان ، بیشتر خانم ها را هم عقیده خودشان میکنند . این یک هشدار است .

ما شواهد عینی و تجربی داریم و هم آموزه های دینی هم این را تأکید میکنند .

امام صادق(ص) میفرماید : به گروهی از مردان زن ندهید . چرا چون زن از تربیت شوهرش اثر میپذیرد و این آقا خانم را بر دین خودش وادار میکند .

زیرا آقا یک نقش تکیه گاهی دارند و خانم ها دنبال تکیه گاه میگردد و نقش حمایتگری دارد .

خانم دوست دارد آقا حمایتش کند ، نقش اقتدار هم دارد . طبیعی است ، زنی که همسری مقتدر و حامی دارد از او اثر میپذیرد .

لذا دقت کنید ، این را باز هم میگویم ، این ریسک رانکنید . حالا شاید سوال میکنید دهنوی این آقایی که این مشکلات را دارد و با خانمی متدین عقد کرده چه کار کند ؟ چون ایشان همتای شما نیستند ،

دوران عقد ، دوران تجدید نظر است خوب ایشان چه کارکنند ؟ با همتای خودشان ازدواج کنند .

خدا برای هرکس همتایی آفریده است . تاکید من این است که می گویند من دحتری متدین هستم و از خانواده مذهبی با این مشکل مواجه شده ام

ولی نه یک خانم که خودشان متدین نباشند و از یک خانواده مذهبی نباشند ، احتمالا بتوانند با شراب خواری این آقا کنار بیایند .

حالا آقا نمار نمی خواند خانم هم خیلی برایش مهم نیست و جالب است برعکس هم داریم .

خانمی غیر متدین باشند ما توصیه نمی کنیم با یک آقای متدین ازدواج کنند چون از همان روز اول مشکلاتشان شروع میشود ،

آقا اگر مذهبی باشد می گوید نماز جمعه و خانم میگوید توچال ، این ها دو تا فکر و دو تا اعتقاد هستند .

آقای متدین ، باید با خانم متدین باشد . نوریان را نوریان طالب هستند . می توانند همتای هم باشند .

ازدواج برای رضای خدا


می خواهم برای رضای خدا با آقایی ازدواج کنم که معلول است . آیا اساساً این گونه ازدواجها که با ترحم است ، قابل تایید می باشد ؟


پاسخ استاد دهنوی:

این یک ازدواج مقدس است و پاداش زیادی دارد که یک آدم سالم با یک آدمی که معلول است ازدواج کند که اگر جانباز باشد ارزش بیشتری دارد .

و من اسم این ازدواج را ، ازدواج ایثارگرانه می گذارم . این ایثار و فداکاری از قاعده ازدواج همتایی خارج است .

اما بدانید ، روحیه خاص می خواهد . ویژگی می خواهد . خانم باید یک انگیزه عالی و الهی داشته باشد .
سعه صدر خیلی مهم است و قدرت تحمل بالا هم مهم است و مهمتر اینکه یک آدم احساساتی هستید یا نه .
فرهنگ خانواده شما با او جفت و جور است یا خیر .

دیگر مسئله عقیم بودن یا نبودن این آقا است .

چون ممکن است برای خانم بچه مهم باشد و این آقا چنین مشکلی را داشته باشند ، که نتوانند فرزند دار بشوند .

این را هم حتما بررسی فرمایید اگر مجموع این شرایط را دقت کنید ما مشکلی نمی بینیم .

حالا اگر این ازدواج از روی ترحم باشد نه از روی انگیزه الهی ، چه میشود؟

این هم اشکال دارد . این کار را نکنید . چون ممکن است بخاطر مشکل عصبی که برایشان از جنگ پیش آمده ، دادی بزنند و با شما پرخاشگری کنند .

آیا شما تحملش را دارید . چون ممکن است این حس ترحم بعداً در شما از بین برود و بعد مشکلات برای شما درست میشود .

نباید این انگیزه ها باشد . انگیزه الهی که بدانید پاداش دارد و ازدواج ایثارگرانه با شرایطی که گفتیم اشکالی ندارد ولی از روی ترحم خیر.

سلام
خسته نباشید
واقعا بابت جمع آوری این مطالب ممنون
استاد دهنوی در چند جلسه کتابی از دکتر افروز معرفی کردن که در اون سوالاتی که در جلسه های خواستگاری باید پرسید آمده
من از چند مشاور پرسیدم که نمیدونستند
شما میتونید کمک کنید؟

maryam;21940 نوشت:
من از چند مشاور پرسیدم که نمیدونستند شما میتونید کمک کنید؟


با سلام

چی رو نمی دونستند ؟؟؟

چه کمکی باید بکنم؟؟؟

اصلا اسم کتابی از جناب دکتر افروز که توش درباره ازدواج بحث شده باشه نشنیده بودن
شما که خیرید اگه با استاد دهنوی در ارتباطید ازشون بپرسید اسم این کتاب دکتر افروز چیه
خدا اموتتون رو بیامرزه
به ازدواج جوونا کمک کنید دیگه:khandeh!:

maryam;21943 نوشت:
اصلا اسم کتابی از جناب دکتر افروز که توش درباره ازدواج بحث شده باشه نشنیده بودن شما که خیرید اگه با استاد دهنوی در ارتباطید ازشون بپرسید اسم این کتاب دکتر افروز چیه خدا اموتتون رو بیامرزه

مبانی روانشناختی ازدواج در بستر فرهنگ و ارزشهای اسلامی
تعداد صفحه: 172
نشر: دانشگاه تهران

منیب;22015 نوشت:
مبانی روانشناختی ازدواج در بستر فرهنگ و ارزشهای اسلامی
تعداد صفحه: 172
نشر: دانشگاه تهران

ای خدا امواتتون رو بیامرزه:salavat(10):
واقعا ممنون
من تنها نمیخواستما:makhfi:.فکر بد نکنید.بقیه هم میخواستن

ازدواج فاميلي


در مورد مسائل خاص ازدواج فامیلی ؟؟؟


پاسخ استاد دهنوي

ازدواج فامیلی از جهاتی خوب است .

از این جهات که شناخت بیشتر است وعمیق تر است و احتمال فریبکاریها خیلی کم است . مثلا خیلی بعید است که پسر عموی که تا سوم راهنمایی خوانده ، خود را کارشناس ارشد جا بزند .

چون همه میدانند . بعضی ها بخاطر آموزه های دینی ، به ازدواج فامیلی تاکید دارند . ما چنین چیزی نداریم .

در آموزه های دینی و اینکه معروف است بین مردم که میگویند عقد پسر عمو و دختر عمو درآسمانها بسته اند، ما گشتیم و پیدا نکردیم . نه اینکه نیست ولی همه جا را گشتیم ولی پیدا نکردیم .

چنین چیزی را در هیچ کتابی پیدا نکردیم . ولی روایت از رسول خدا داریم : که با غریبه ها وصلت کنید و با قوم و خویش ازدواج نکنید . با غریبه ها ازدواج کنید تا بچه هایتان لاغر نشوند .

لاتنکحوالقاب فان الولد یخلق داو . با نزدیکان ازدواج نکنید چون ممکن است بچه هایتان لاغر شوند

که این دو روایت از پیامبر است و این ها ممکن است اشاره به بیماریهایی ژنتیکی باشد که آن زمان نمیدانستند .

زیرا بحث مشاوره ژنتیکی و آزمایش ژنتیکی نبوده و این طور فرمودند . حالا اگر دختران و پسران عزیز ما ، میخواهند ازدواج فامیلی داشته باشند ، بخاطر آن منفعتی که اول گفتیم .

لطفاً مشاوره ژنتیکی و در صورت لزوم آزمایش ژنتیک را جدی بگیرند و از این روایت پیامبر خورده نگیرند که چرا پیامبر خودش دخترش را به فامیل داده . چون ازدواج آنها چیز جدایی است .

خدایی که آنها را آفریده ، خودش هم خطرات احتمالی را از آنها دور کرده است . که فرزندان سالم و صالحی داشته باشند که همه الگوی ما هستند . پس این را نفرمایید.

قول براي ازدواج در اينده

اگر مردی خواستگاری کند و بگوید الان شرایطش را ندارد و فقط می خواهد از دختر قول بگیرد . شما در این شرایط چه میفرمایید.

پاسخ استاد دهنوي

مثلاً میترسند این خانم از دست بدهند . اینجا قول دادن کار معقولی نیست که قول به این خانم بدهد که من با شما ازدواج میکنم .

آقای عزیز چه تضمینی است که شما زنده باشید . ما یک ساعت دیگرمان را هم نمیدانیم ، شما چطور برای سه سال بعد قول میدهید .
واقعا هیچ تضمینی نیست . سه سا ل دیگر شرایط شما عوض میشود .

مگر ما کم داریم که شرایطشان عوض شده ، خوب چه اتفاقی می افتد شرایط عوض میشود و انتظارات هم عوض میشود .

نکته اش همین است من خیلی مورد داشته ام که آقایی کاردانی بود و به من قول داد و بعد کارشناس شد و زیر قولش زد .

مدرک تحصیلی او بالا رفت آن موقع بعنوان کاردان مرا پذیرفته حالا که کارشناس شد ، من را قبول ندارد.

آقا نمره اش پنج بود و بعد از سه سال، نمره اش بیست شد و میگوید من در حد او نیستم . این اتفاقات می افتد .نه ، اصلا شرایط هم عوض نشود ، مانع ایجاد میشود . الان ما کم ندارد .

مامان آقا پسر دختر را نمی پسندد . آزمایش تالاسمی هر دو مینور است ، اجازه نمیدهند یا فامیل هستند ، رفتند مشاوره ژنتیک در صد ریسک بالا است و ازدواج را نهی میکنند .

هنوز فرایند خواستگاری شکل نگرفته ، شما چطور قول میدهید باید جلو بیایند تا با اطمینان بگویید با او ازدواج میکنم. قول ندهید .

این قول ها خیلی هایش عملی نمیشود و شما هم آقایان عزیز و خانمهای محترم بویژه خیلی این قولها را باور نکنید ،

بعداً عملی نمیشود و احساس شکست ، سرخوردگی ، افسردگی مردم گریزی ، نفرت از جنس مخالف در شما بوجود می آید و اگر مادر به زوز وادار به ازدواج کرده باشد ، سرد مزاجی بوجود می آید .

پس من باید از این آقا بگذرم یا نه .

به این چهار شرط و قول می توانید منتظر بمانید :

یکی به این شرط اگر خواستگار مناسب تری از من داشتی جواب بده سر زندگیت برو این جوانمردی است ،

دو م شرایط من تا سه سال دیگر عوض نشود ،

سوم مانعی ایجاد نشود ،

چهارم من خواستگاری بیایم فرایند شروع بشود در پایان فرایند به این برسیم که به درد همدیگر میخوریم .

خانم ها میگویند این آقا چه حقی دارد . اینها ممکن است از طرف خانم هم باشد که قول میدهد و بعد شرایط شما عوض میشود.

من یک بار این حرف را گفتم . آقایان از من گله کردند و حق هم داشته اند که آقای دهنوی شما همه اش میگویید آقا قول داده و زیرش زده است ، بخدا من زندگیم نابود شده ، خانم به من قول داده و حالا زیرش زده است .

دیشب کارت عروسی کسی را که دوستش داشتم بدستم رسید که به من قول داده بود این ها نظام زندگی را بهم میریزد.

بنظر من با این شرایط ، کار جوانمردانه این است که گفتیم و شما خانم عزیز با این شرایط است که میتوانید به قولتان عمل کنید .

انتظار براي ازدواج خواهر



خواهرم مدت شش ماه است که به خواستگارهایش جواب منفی میدهد و منتظر پسری است که خواهر مجردی دارد و می گوید تا خواهرش ازدواج نکند ، نمی تواند به خواستگاری او بیاید . آیا او کار درستی میکند ؟


پاسخ استاد دهنوي

این کار غیر عقلانی است .
ممکن است خواهر این آقا تا ده سال دیگر هم ازدواج نکند، اصلا معلوم نیست خواهر ایشان ازدواج بکنند و شما میخواهید ، تا ده سال دیگر ، برای این آقا صبر کنید ، بعد فرصت ها را از دست میدهید

بنظر من ، عقل سلیم ، این کار را اجازه نمیدهد .
دختران خوب فرصت ها را به علل واهی ، از دست ندهید . فرض کنید سن ایشان بیست و دو سال است ، سه سال دیگر صبر کنند میشود بیست و پنج ، هر مقدار سنشان بالاتر برود فرصت ها را از دست میدهند .

الان میگویند که خواستگار دارند و بخاطر اینکه ، آقا روزی خواهرش ازدواج کند و به خواستگاریش بیاید ، به خواستگارانش جواب نمی دهد .

گذشته از این که ، فرصت ها را از دست میدهید ، حالا بفرض خواهر ایشان هم ازدواج کنند ، چه تضمینی وجود دارد که آقا به خواستگاری شما بیاید .

آقا قول داده ، مگر کم داریم قول دادند و به قولشان عمل نکردند . نه آقا قسم خورده . مگر نداشتیم کسانی که قسم خورده اند و کفاره می دهند و قسم خود را می شکنند و این گناه ، بخشودنی است .

این کار را نکنید . زیرا شرایط آدمها عوض میشود و دو سال دیگر که خواهر ایشان ازدواج کنند ، شرایط عوض میشود .

اصلا شرایط عوض نمیشود ، موانع ایجاد میشود و الان مراجعانی دارم که آقا و خانم راضی هستند ، ولی مادر این آقا اجازه نمیدهد .

چه کار کند ؟ از مادرش بگذرد ، نمیگذرد و نباید بگذرد .

خانم عزیز ، مردی که از مادرش بگذرد ، به طریق اولی از شما هم می گذرد .

نمیتوانید به او اعتماد کنید و قابل اعتماد نیست پس سرخوردگی ها و استرس بوجود می آید .

از خیر این آقا بگذرید . اینکار، آب در هاونگ کوفتن است . این ریسک است . خواستگار دارید ، جواب بدهید و سر زندگی خودتان بروید.

دختراني كه خواستگار ندارند

دختری که خواستگار ندارد چه کند ؟

پاسخ استاد دهنوي

باید دید علت چیست ؟

آیا دختر یا خانواده دختر کاری یا رفتاری کرده اند که کسی به خواستگاری او نمی آید؟

اگر چنین چیزی بوده ، ما در روانشناسی اصلی بنام اصل مواجه با پیامدهای طبیعی رفتار داریم .

یعنی ممکن است پدر یا برادرشان کار خلافی کرده اند که مردم می ترسند به خواستگاری این خانم بیایند .
خوب این تقصیر خودشان است . نباید این کار را نمی کردند .

حالا شاید نه ، خانواده محترمی بودند و خداوند صلاح ندانسته و تا بحال خواستگاری نفرستاده .
هیچ اشکالی ندارد .

شما میتوانید خودتان را در محافل زنانه ارائه کنید . یعنی اگر ویژه گی خوبی دارید ، ارائه کنید .

بیشتر ازدواج ها در این محافل صورت میگیرد .
خانمی ، جوانی خوبی دارند و دنبال عروس میگردند. خانم ها بیشتر د رمحافل زنانه دنبال عروس میگردند و بیشتر خواستگاری ها در همین محافل است .

حالا اگر این کار را هم کردید و باز خواستگار نیامد ، من فکر میکنم خداوند الان صلاح نمیداند که شما ازدواج کنید . دختران عزیز ، ببینید ما این طرف دیوار هستیم .
آن طرف دیوار و ته دیوار را نمی بینیم .

خدا آن بالا است . هم آن طرف دیوار و هم ته دیوار را می بیند . او میداند الان ازدواج به صلاح شما نیست .

شاید به صلاح شما نباشد . شاید یکسال دیگر یا دو سال دیگر به صلاح باشد.

شاید اگر از شما نطفه ای منعقد شود ، دنیا را به آتش بکشد .

بدانید آنچه مقدر شما است خواهد شد و این همان معنای واقعی قسمت است .

حالا اگر تا آخر عمر هم خواستگاری نیاید ، بدانید این همان ابتلاء الهی است و هرکس یک جور امتحان میشود .

و بدانید اگر ازدواج نکردید در مقابل این محرومیت ، خداوند پاداشی را به شما خواهد داد.

ازدواج و تكامل انسان


دوست دارم از همین ابتدای زندگی در سیر تکاملی خود گام بردارم ،ازدواج چگونه میتواند عامل تکامل آدم باشد ؟

پاسخ استاد دهنوي

خود ازدواج و نفس ازدواج عامل تکامل است چون ما آدمها ناقص هستیم و با ازدواج کامل می شوییم .
قطعاٌ ازدواج تکامل است . لذا امام باقر (ع) خطاب به خانمی که گفتند می خواهم مجرد بمانم و به کمال برسم فرمودند :
این کار را نکن اگر انسان می توانست با مجرد بودن به کمال برسد حضرت فاطمه شایسته تر از تو بود به این فضیلت .

اگر مجرد بودن فضیلت بود فاطمه ازدواج نمیکرد ولی فاطمه ازدواج کرد تا به کمال الهی برسد .

واقعا ازدواج معنویت ایجاد میکند . اگر ما درست ازدواج کنیم . من به جوانان عزیز تاکید می کنم در ازدواجتان دقت کنید و خوب ازدواج کنید .

ما روایت داریم که اگر همسر انسان صالح و مومن باشد ، انسان را در رسیدن به امور آخرت خیلی کمک می کند .

حضرت رسول (ص) بعد از ازدواج فاطمه به ایشان سر زدند و گفتند علی جان فاطمه را چگونه می بینی؟ عرض کرد : نعم العون علی طاعت الله . خوب همکاری است بر اطاعت خدا .

پس اگر ازدواج خوب انجام گیرد عامل معنویت است و معنویت یعنی تکامل .
پس ما معنویت خودمان را حفظ کنیم ازدواج مایه آرامش است ، شما ازدواج کنید تا آرامش گیرید . آرامش خود تکامل الهی انسان است .

چون انسانی که استرس دارد ،اضطراب دارد ، نمی تواند تکامل پیدا کند این یک واقعیت است .

عزیزانی که تازه وارد زندگی زناشویی شده اند این آرامش را حفظ کنند.

ما روایت داریم : زنها لباس مردانند و مردان لباس زنان . چرا زنان به لباس تشبیه شده اند ؟ چون لباس نواقص را می پوشاند و بدن را حفظ میکند .

یعنی زن و مرد همدیگر را از زشتی ها و انحراف حفظ می کنند . این یک فلسفه ازدواج است .

نقش پوشندگی را حفظ کنید .
این همان رازی است که عرض کردم این خودش سیر تکاملی است شما وقتی ازدواج میکنید ، مسئولیت پذیری در شما ایجاد میشود چون احساس مسئولیت بیشتری میکنید .

هوشش را بکار میگیرد و ابتکارش بیشتر میشود و استعدادهای خودش را شکوفا میکند و خود شکوفایی ، می تواند ما را در مسیر تکامل کمک کند .

پس شما قدر ازدواج را بدانید و خودتان را شکوفا کنید و به مسئولیت هایتان عمل کنید و از فواید ازدواج ، بچه دار شدن است .

بچه ثمره ازدواج است . خود بچه چه قدر در مسیر تکاملی شما موثر است .
وقتی انسان این بچه را می بیند قدرت خدا را در او میبیند .

زبان مادری را در سه سالگی حرف میزند در حالیکه کسی که هشت ترم زبان دیگری را میخواند خوب نمیتواند حرف بزند این ها همه قدرت خدا است و دیدن قدرت خدا ، مسیر تکامل است بچه دار شدن را به تاخیر نیندازید.

گربه را لب حجله كشتن


درست است که میگویند : گربه را باید لب حجله کشت ؟

پاسخ استاد دهنوي

این یک شعار جاهلی و بی منطق است . منظورشان این است که بعد از مراسم عروسی و زندگی مشترک ، در شب اول آقا یک رفتار خشنی داسته باشند و یک زهره چشمی از خانم بگیرند که تا آخر عمر خانم حساب کار خود را بکند .

این یک منطق جاهلی است . این با تمام آموزه های دینی ما منافات دارد و با قرآن ما مخالفت دارد .

آیه نوزده سوره نساء : واشرواهن بالمعروف شما با زنانتان رفتار نیک بکنید .
آداب ورود به زندگی زناشویی را ببینید ، مثلا یکی از آداب ، برای ورود به زندگی مشترک این است که زوج جوان اله اکبر بگویند ، یعنی مردی که خدا را به بزرگی یاد میکند ،


می آید دم حجله ، گربه را بکشد و قاعدتاٌ این کار را نمیکند . یا اینکه دو رکعت نماز بخوانند ، اگر کسی دو رکعت نماز بخواند در زندگیش خشونت به خرج میدهد ؟

و بعد از نماز ، آقا این دعا را بخواند که عاطفی است: خدایا محبت این زن را و عشق او را به من ارزانی کن و این دعا ، یک ارتباط معنوی برقرار میکند. این آقا نمی آید گربه را دم حجله بکشد .

برای شب زفاف دستور داریم که آقا دعا کند و بگوید : خدایا من امانت را ازتو گرفتم و چقدر روایت داریم که زن امانت است که خدا به مرد داده است .

روایت داریم : زن تو ، امانت خدا در دست تو است . نفرین برکسی که به امانت خدا ، خیانت کند .

من گمان نمیکنم کسی که امانت دار خدا است ، این کار رابکند و رفتارهای خشن از خودش نشان بدهد

مجموعه این آداب راکنار هم بگذاریم ، می بینیم هدف خدا و اولیاءاله ، این است که شب زفاف یک شب آرام باشد .
همراه با آرامش باشد و استرس ها از بین برود . در شب زفاف ، وقتی آقا نماز میخواند ، خانم استرسش کم میشود .

این جمله ی ، غلطی است . البته بعضی ها چنین چیزی در ذهنشان است ولی این افراد ، خیلی زیاد نیستند .

بیشتر وقتها ، مادر عروس و پدر عروس ، در عروسی شام نمیخورند . چون استرس دارند . ممکن است بعدا آنرا بخورند واقعاٌ شام نمی توانند . بخورند . جالب است دین قشنگی داریم .

می گوید : حجله را تزیین کنید و حجله حضرت فاطمه (س) را ، تزیین کردند و این بخاطر کسب آرامش است .
ولی رفتارهای ما ، بیشتر استرس آور است . شاید اینجا راه اثبات اقتدار است . خیر . اقتدار با قلدری فرق میکند .

رهبران سیاسی با اینکه در خانه اقتدار دارند ولی در خانه عطوف هستند و پیامبران هم همینطور بوده اند .

اثبات اقتدار راههای دیگر دارد و مرد بیشتر بدست زن ، اقتدار پیدا میکند . اگر حتی در دوران عقد که حجله ای در کار نیست و اجازه به مردش نمیدهد ،

واقعا دست خانم است و زن بگذارد، مرد اقتدارش را تثبیت کند و مرد به زن محبت کند .بگوید دوستت دارم و بیشتر مشکلات زندگی حل میشود و زندگی شیرین میشود.

طاها;23007 نوشت:

خود ازدواج و نفس ازدواج عامل تکامل است چون ما آدمها ناقص هستیم و با ازدواج کامل می شوییم .
قطعاٌ ازدواج تکامل است . لذا امام باقر (ع) خطاب به خانمی که گفتند می خواهم مجرد بمانم و به کمال برسم فرمودند :
این کار را نکن اگر انسان می توانست با مجرد بودن به کمال برسد حضرت فاطمه شایسته تر از تو بود به این فضیلت .

اگر مجرد بودن فضیلت بود فاطمه ازدواج نمیکرد ولی فاطمه ازدواج کرد تا به کمال الهی برسد .



با عرض سلام
بنده ی حقیر با جمله ی اول کاملاً موافقم که ازدواج مایه تکامل انسان هاست.
امّا این مسئله در مورد معصومین صدق نمی کند.
مثلاً آیا پیامبر (ص) با ازدواج به تکامل رسید؟
مسلماً نه !
ما همه امیدوار و چشم انتظار به آینده ایم
((اللهمعجل لولیک الفرج))

mahnaz;23238 نوشت:
امّا این مسئله در مورد معصومین صدق نمی کند. مثلاً آیا پیامبر (ص) با ازدواج به تکامل رسید؟

با سلام

بزرگوار ما تنها فلسفه ازدواج را تكامل معرفي نكرديم بلكه يكي از ثمرات ازدواج تكامل انسان است

مثلا در مورد پيامبر و حضرت خديجه ثمره ان ازدواج دختري به نام فاطمه (س) است

در مورد پيامبران و معصومين ادامه نسل معصومين و امامت و رهبري جامعه را مي توان نام برد
موضوع قفل شده است