خدایی که من به آن معتقدم!!!

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدایی که من به آن معتقدم!!!

خدایی که من به آن معتقدم نیازی به عبادت و سجده من ندارد. خدایی که من میپرستم من را مجبور نکرده ۵ بار در روز یا هر یکشنبه سر ساعات معینی به تعریف و تمجید از او بپردازم.
خدایی که من میشناسم نیازی به گرسنگی و تشنگی کشیدن من ندارد. خداییست که بر سر تعداد پیروانش با کسی رقابت ندارد. خداییست که از من نمیخواهد سر دشمنان او را از تن جدا کنم. خدایی که از من نمیخواهد بی باوران به او را اعدام کنم. خدایی که برای نزدیک شدن به او لازم نیست وارد ساختمان خاصی بشوم. خدایی که بین خود و من انسان دیگری را واسطه قرار نداده! خدایی که به دستگاه تبلیغاتی, مالیات گیری, جنگ, لشگر کشی و کشور گشایی احتیاجی ندارد. خدایی که برای ارتباط با او نیاز به دانستن زبان خاصی نیست. خدایی که قوم و نژاد خاصی را محبوب و یا منفور خود قرار نداده. خدایی که به من نگفته چه بپوشم چه بنوشم و با چه کسی معاشرت کنم. این خدا لزوما خدای مورد باور تو نیست و از من خواسته او را بر کسی تحمیل نکنم…فقط امیدوارم خدای تو هم شبیه به خدای من باشد. این خدا تنها از من یک چیز خواسته: انسان خوبی باش و به دیگر همنوعانت بدی نکن!

نظر شما چیه؟

بنام خدا.
سلام.

zakaria1;178769 نوشت:
خدایی که من به آن معتقدم نیازی به عبادت و سجده من ندارد. خدایی که من میپرستم من را مجبور نکرده ۵ بار در روز یا هر یکشنبه سر ساعات معینی به تعریف و تمجید از او بپردازم.

خدایی که تو میپرستی به عبادت و سجده هیچکس نیازی ندارد....اما...
مگر شما بی نیازی؟شما بنده هستی و نیازمند...خدایی که میپرستی بر تو واجب کرده عبادت و بندگی را و صلاة را تا بتوانی به مقام والای عبودیت برسی تا مانند شیطان متکبر نشوی و از طاعت او سر باز نزنی.
zakaria1;178769 نوشت:
خدایی که من میشناسم نیازی به گرسنگی و تشنگی کشیدن من ندارد.

اما تو نیاز داری برای رفع گرسنگی و تشنگی خود از خداوند طلب روزی کنی...چرا که او بدون اینکه کسی نیاز کند و به هرکه بخواهد نعمت میدهد تا زمانی که تشنه هستی و زمانی که گرسنه هستی قدر نعمت های خداوند را بدانی.
zakaria1;178769 نوشت:
خداییست که بر سر تعداد پیروانش با کسی رقابت ندارد.

اما پیروانش برای تعجیل در فرجش نیاز به نیرو و یار دارند.
zakaria1;178769 نوشت:
خداییست که از من نمیخواهد سر دشمنان او را از تن جدا کنم.

اما تو برای حفظ ناموس خود نیاز به کشتن دشمنان خدا داری.
zakaria1;178769 نوشت:
خدایی که برای نزدیک شدن به او لازم نیست وارد ساختمان خاصی بشوم.

تا بتوانی در هر کجا که هستی ابراز نیاز کنی...هرگاه تشنه شدی طلب اب و هرگاه گرسنه شدی یا هر گاه نیازمند شدی طلب نیاز کنی...
zakaria1;178769 نوشت:
خدایی که بین خود و من انسان دیگری را واسطه قرار نداده!

اما رسولان و فرستادگانی فرستاده تا تو همین خدارا بشناسی و از او اطاعت کنی.
zakaria1;178769 نوشت:
خدایی که برای ارتباط با او نیاز به دانستن زبان خاصی نیست.

اما به تو آموخته که چگونه با زبان به بندگانش ابراز محبت کنی و با ابراز محبت خداوند را از خود خشنود و راضی کنی.اما همین زبان هم باعث هلاکت میشود.
zakaria1;178769 نوشت:
خدایی که قوم و نژاد خاصی را محبوب و یا منفور خود قرار نداده.

به تو آموخته که تو هم چنین کنی.
zakaria1;178769 نوشت:
خدایی که به من نگفته چه بپوشم چه بنوشم و با چه کسی معاشرت کنم.

فکر کنم اینارو گفته یکم بیشتر مطالعه کن:ok:.
zakaria1;178769 نوشت:
این خدا لزوما خدای مورد باور تو نیست و از من خواسته او را بر کسی تحمیل نکنم

اما تو میتوانی مردم را به آنچه میدانی اگاه کنی.خواه پند گیرند یا نگیرند.
zakaria1;178769 نوشت:
این خدا تنها از من یک چیز خواسته: انسان خوبی باش و به دیگر همنوعانت بدی نکن!

خوب بودن خودش یک عمر تجربه میخواد و دستورات و اصول الهی و خاصی داره....
----------
یا علی:Gol:

خدای من هم مانند خدای تو نیازی به عبادت و سجده من ندارد که خودش فرموده " و اعلموا أن

الله غنی حمید "

خدایی که من میپرستم، خدای یکشنبه و کلیسا نیست، خدای هر لحظه و ثانیه من است.

خدایی که من میپرستم، همه آنچه در آسمانها و زمین است او را تسبیح و تقدیس میکنند که

" یسبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض " و او هیچ نیازی به تعریف و تمجید من ندارد.

ولی خدای من حکیم است، برای آنچه خلق کرده هدف دارد، مرا نیز برای هدفی خلق کرده و

برای رسیدن به همین هدف اموری را بر من واجب کرده و اموری را حرام.

حقیقت واقعی امرش را بر من مخفی و پوشیده گذاشت تا عیار بندگی من را بسنجد.

ببیند مرا که خلق کرد و حهان را و هر آنچه در جهان است را در اختیار من گذاشت، من چه میکنم

در برابر لطفش؟

برای من و تنها برای من فرستادگانی را فرستاد تا مرا در رسیدن به مقصود و مطلوبم یاری کنند و

راهنمایی.

او به دنبال سپاه نیست وگرنه نمی گفت " لا اکراه فی الدین "

او بر سر پیروانش با کسی رقابت نمیکند چون خدای من رقیبی ندارد.

او مشتاق به همه مخلوقاتش هست ولیکن بیمی از کمی پیروانش ندارد.

خدای من در یک خانه سنگی نیست، چرا که در قرانش فرمود " هو معکم اینما کنتم " و فرمود

" فاذا سألک عبادی عنی فانی قریب " و چه شیرین گفت خدای من " نحن اقرب الیه من حبل

الورید "

خدای من نه بدنبال کشور گشایی است و نه در پی مالیات، جهان و هر چه در آن است از آن

اوست، او قادر بر هر امری است.خدایی که بگوید " کن، فیکون " او را چه نیاز است به

لشگرکشی و جنگ و مالیات گرفتن!

خدای من عالمی را افرید در نهایت نظم، عالم اداره میشود بر اساس نظم، قوانینی را وضع کرد

برای حفظ نظم، خدای من هرچه کرد و هر چه میکند بر اساس حکمتش است.

خدای من، مرا خلق کرد، به من آگاه تر از خودم هست، میداند چه بپوشم، چه بخورم، چه راهی

را بروم خوب است، چرا راهی را بروم بد است، او مرا دوست دارد و به من عشق میورزد، او

مشتاق به من است، او سعادت مرا میخواهد

او مرا آفرید، میتوانست سنگ بیافریند، گیاه بیافریند، حیوان بیافریند، بیافریند بدون انکه اختیاری به

من بدهد

ولی او مرا انسان آفرید، اشرف مخلوقاتش، آزاد آفرید، دو راه را به من نشان داد و گفت تنها یک

راه به من ختم میشود و همه چیز را مهیا کرد تا مرا به خود برساند، اما

مرا آزاد آفرید.

خدای من شبیه خدای تو نیست، خدای من هم تنها یک چیز از من خواسته : انسان باش

:Gol:

خدای شما هیچ چیز از شما نمیخواهد ... راهی برای سعادت جلوی پایی شما نمی گذارد خدای شما به شما و هر کس دیگر میگوید هر طور دوست دارید رفتار کنید و من را خدای خود بدانید
خدای شما انقدر خوب است که ظالمین را هم مجازات نمیکند و اعتقادی به عدالت ندارد ...
خدای شما توهم زیبایی است البته ! بسیار فانتزی و دور از حقیقت...
روبروی ائینه بایستید خدای خود را می بینید !

zakaria1;178769 نوشت:
خدایی که من به آن معتقدم نیازی به عبادت و سجده من ندارد. خدایی که من میپرستم من را مجبور نکرده ۵ بار در روز یا هر یکشنبه سر ساعات معینی به تعریف و تمجید از او بپردازم.
خدایی که من میشناسم نیازی به گرسنگی و تشنگی کشیدن من ندارد. خداییست که بر سر تعداد پیروانش با کسی رقابت ندارد. خداییست که از من نمیخواهد سر دشمنان او را از تن جدا کنم. خدایی که از من نمیخواهد بی باوران به او را اعدام کنم. خدایی که برای نزدیک شدن به او لازم نیست وارد ساختمان خاصی بشوم. خدایی که بین خود و من انسان دیگری را واسطه قرار نداده! خدایی که به دستگاه تبلیغاتی, مالیات گیری, جنگ, لشگر کشی و کشور گشایی احتیاجی ندارد. خدایی که برای ارتباط با او نیاز به دانستن زبان خاصی نیست. خدایی که قوم و نژاد خاصی را محبوب و یا منفور خود قرار نداده. خدایی که به من نگفته چه بپوشم چه بنوشم و با چه کسی معاشرت کنم. این خدا لزوما خدای مورد باور تو نیست و از من خواسته او را بر کسی تحمیل نکنم…فقط امیدوارم خدای تو هم شبیه به خدای من باشد. این خدا تنها از من یک چیز خواسته: انسان خوبی باش و به دیگر همنوعانت بدی نکن!

نظر شما چیه؟


باسلام خدمت دوست عزیز این درست است که خداوند به عبادات ما نیازی ندارد ، بلکه خداوند تبارک و تعالی بی نیاز مطلق است و به هیچ چیز وهیچ کس نیازی ندارد ؛ بلکه این ما انسانها هستیم که بدون ارتباط با او دوام نمی آوریم و هلاک می شویم و او نیز مانند طبیبی ماهر برای جلوگیری از هلاکت ما انسانها ارتباط با خود را بر ما واجب نمود و ما نیز چون نمی دانیم چگونه باید با او ارتباط داشته باشیم و او چه نوع ارتباطی را می پسندد ، به راهنمایی او نیازمندیم تا نیت او را بفهمیم و خداوند نیز با کتاب آسمانی و پیامبران خود این کار را کرده است و به ما راه و روش درست زیستن و بندگی خود را آموزش داد.
اگر کسی ادعای بندگی او را دارد باید به دنبال امر و نهی او باشد ، چطور یک طبیب ماهر خوب می داند درد بیمارش چیست و بر آن مبنا دارو می نویسد و خوردن آن داروها را نیز واجب می کند ؛ این درست است که خود آن طبیب هیچ احتیاجی به آن داروها و خوردن آن داروها توسط بیمار ندارد ؛ ولی نیک می داند بیمار او تنها با خوردن آن داروها سلامتی خود ر ا بدست می آورد .

خداوند بی‌نیاز و غنی‌ است‌ و نیازی‌ به‌ عبادت‌ و نماز ما ندارد اما خداوند رحیم‌ و حكیم‌ نماز را برای‌ بهره‌مندی‌ انسانها قرار داده‌ است‌ زیرا:


1. ما انسانها فقیر و محتاج‌ هستیم‌ و باید با ارتباط‌ با خدای‌ بی‌ نیاز و مبدأ قدرت‌ وكمال‌ نیاز خود را برطرف‌ كنیم‌ چنانچه‌ لامپها با ارتباط‌ با منبع‌ انرژی‌، نور می‌گیرند و نورافشانی‌ می‌كنند.


2. غفلت‌ و فراموشی‌ یاد خدا موجب‌ انحراف‌ ما در مسیر زندگی‌ دنیا و ارتكاب‌ زشتیها می‌شود و «نماز» مانع‌ این‌ غفلت‌ و آن‌ زشتیهاست‌. «ان‌ الصلاة‌ تنهی‌ عن‌ الفحشاء و المنكر.»


به‌ همین‌ دلیل‌ حضرت‌ علی‌(ع‌) فرموده‌اند: «ذكر الله‌ راس‌ مال‌ كل‌ مؤمن ‌و ربحه‌ السلامة‌ من‌ الشیطان‌؛ یاد خدا سرمایه‌ هر مؤمنی‌ است‌ و سود آن سلامت‌ از شیطان‌ است.»


پس‌ نماز یك‌ وسیله‌ دفاعی‌ و یك‌ مبارزه‌ عملی‌ با دشمن‌ نفس‌ و شیطانی‌ است‌.


3. و بالاخره‌ روح‌ و روان‌ آدمی‌ كه‌ فطرتی‌ الهی‌ دارد با نماز و یاد خدا آرام‌ می‌گیرد و در پرتو این‌ اطمینان‌ و آرامی‌، زندگی‌ با نشاط‌ و سرور و آرامش‌ خواهد داشت «الا بذكر الله‌ تطمئن‌ القلوب‌».


آنگاه‌ كسی‌ كه‌ نماز نخواند در دنیا و آخرت‌ خسارت‌ «غفلت‌» و «بی‌توجهی‌» خود را خواهد دید. در دنیا قلب‌ پر اضطراب‌ و ناآرام‌، و خدای‌ ناكرده‌ ارتكاب ‌زشتیها، و در آخرت‌ جزای‌ این‌ اعمال‌ و آن‌ نسیان‌ یاد خدا
موضوع قفل شده است