جمع بندی ویژگی های مشترک پیامبران الهی
تبهای اولیه
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما
انبیاء الهی دارای ویژگی هایی بودن میخواستم بپرستم آیا همه ی آنها (124000 پیغمبر) این ویژگی ها رو داشتن ؟ ( به شدت و ضعفش کاری نداریم )
این ویژگی ها مد نظر هست :
- دریافت و ابلاغ وحی
- عصمت
- علم لدنی و علم غیب
- ولایت تشریعی
- ولایت تکوینی
میخواستم بپرسم علم غیب و علم لدنی با هم تفاوت دارند ؟؟ و یا آیا اینکه جدای از هم هستند ؟؟ و یا اینکه یکی زیر مجموعه دیگری است ؟
با تشکر از شما ...
پرسش:
آیا همه پیامبران ویژگیهای دریافت و ابلاغ وحی، عصمت، علم لدنی و علم غیب، ولایت تشریعی و ولایت تکوینی را داشتند و تفاوت علم غیب با علم لدنی در چیست؟
پاسخ:
در پاسخ به سؤالتان چند نکته عرض میشود:
1. همه پیامبران الهی دارای خصوصیت دریافت وحی بودهاند؛ اما درباره ابلاغ آن اختلاف نظر است. توضیح مطلب این که، در برخی از آیات قرآن برای اشاره به پیامبران، همزمان از دو واژه «نبی» و «رسول» استفاده شده است.(1) در فهم عرفی، فرقی میان «رسول» و «نبی» گذاشته نمیشود؛ اما در اصطلاح علمی، گاه میان این دو واژه، تفاوت گذاشته میشود. یکی از این تفاوتها که در کلام برخی از اندیشمندان آمده این است که «نبی»، به کسی گفته میشود که به او وحی میشود، خواه مأمور به ابلاغ آن وحی به دیگران باشد یا خیر؛ اما «رسول»، کسی است که وحیی که دریافت میکند را باید به دیگران ابلاغ نماید. پس طبق این دیدگاه هم رسول و هم نبی وحی دریافت میکنند؛ اما تنها رسول است که مأمور به ابلاغ آن است. این ادعا توسط برخی دیگر از دانشمندان اسلامی رد شده و گفته شده است همه پیامبران در دریافت و ابلاغ وحی مشترک هستند.(2)
2. از آن جا که عصمت پیامبران پیوند محکمی با ویژگی دریافت وحی و ابلاغ آن دارد باید گفت همه پیامبران خصوصیت عصمت را دارا بودهاند. بنا بر این همه پیامبران دارای صفت عصمت بودهاند گر چه درجات آن در پیامبران مختلف بوده است.(3)
3. ولايت اصطلاحا عبارت است از يک نحوه قرب و نزدیکی به خداوند كه باعث میشود شخص ولی، مجوز نوع خاصى از تصرف و مالكيت را دارا شود.(4)
طبق این معنا، ولایت تکوینی یعنی ولایت داشتن در تکوین و جهان خلقت که نمونه روشن آن انجام معجزه و کرامت است. همچنین ولایت تشریعی یعنی ولایت داشتن بر تشریع؛ که شامل دریافت و ابلاغ قوانین الهی هم میشود.(5)
از آن جا که پیامبران هم دارای ویژگی معجزه بودهاند(6) و هم وظیفه مهم دریافت و ابلاغ شریعت الهی را به عهده داشتهاند. پس همه ایشان هم دارای ولایت تکوینی و هم ولایت تشریعی بودهاند.
4. تفاوت علم غیب و علم لدنی با توجه به تعریف آنها قابل درک است.
علم لدنى علمى است كه از راه عادى و معمول به دست نيامده است. يعنى اكتسابى و به واسطه استاد و تعليم و تعلّم نیست بلكه موهبتى الهى است.
علم غيب نیز یعنی علم به امورى كه براى نوع بشر پوشيده و جزو اسرار الهى و مخزون در منبع علم الهى است.
با توجه به دو تعريف فوق، هر علم غيبى، علم لدنى است چون غيب را كسى جز خدا نمیداند و تنها كسانى به آن دسترسی خواهند داشت که خداوند چنين علمى را به آنان موهبت كند. بنا بر این، چون همه علم غیبها موهبتی هستند و علم موهبتی نیز لدنی است پس هر علم غیبی علم لدنی خواهد بود؛ اما هر علم لدنى، علم غيب نيست؛ زیرا ممكن است خداوند علم برخى از امور را كه براى نوع بشر از طرق عادى قابل اكتساب و تحصيل است (یعنی علم غیب نیست)، را از راه موهبت و بدون كسب و تحصيل (یعنی به صورت لدنی) به بعضى از انسانها، عنایت كند. چنين علمى، موهبتى و لدنى است؛ اما علم غيب نيست، چون براى سايرين نیز قابل دستیابی بوده است مثل اين كه خداوند بر اثر يک عنايت، به شخص بیسوادى سواد خواندن و نوشتن موهبت کند.
حال به سراغ سوال شما درباره علم پیامبران میرویم. به تصریح قرآن، همه پیامبران دارای علم غیب بودهاند.(7) اصولا وحى آسمانى كه بر پيامبران نازل میشود نوعى غيب است كه در اختيار آنان قرار میگيرد، از این رو آنها از غيب آگاه بودهاند(8) و از آن جا که همه علم غیبها، علم لدنی هم است بنا بر این میتوان گفت همه ایشان هم علم لدنی و هم علم غیب داشتهاند.
ــــــــــــــــــــ
(1) حج/ 52.
(2) مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، درس 29.
(3) جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، نشر اسراء، قم، ص 206 ـ 207.
(4) موسوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه الميزان، ج 6، ص 15.
(5) جوادی آملی، عبدالله، ولایت در قرآن، نشر اسراء، قم، ص 127.
(6) مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، تهران، ج 2، ص 157.
(7) جن/ 26 ـ 27.
(8) مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسير نمونه، ج 25، ص 144.