جمع بندی دوست دارم همسرم شود ، مردخوبی ست

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دوست دارم همسرم شود ، مردخوبی ست

بنام حضرت دوست

عرض سلام و ادب

این سوال ،‌سوال یکی از کاربران سایت هست که مایل نبودند با آی دی خودشون مطرح شود لذا به درخواست ایشان و باتوجه به اهمیت موضوع جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت ارسال می شود :

حدود چند سال پیش من از یه مردی خوشم اومد خیلی با شخصیت و متین هستن

و هیچ و قت هم همراهشون زن ندیدم کاملا مشخصه که مجردن و البته همسایمون هستن همسایه اپارتمان بغلی
من با این که بهشون علاقه مند هستم و وقتی میبینمشون نمیتونم نگاشون نکنم واقعا به دلم نشستن
ایشون متوجه بودن
ولی یک روز بر حسب اتفاق دیدم که سرویس مدرسمون باهاشون دوستن و باهاشون سلام و احوال پرسی دارن و بهشون گفت : دکتر ! از همونجا فهمیدم دکترن
و روزی از روزها رانندمون که دکترو میشناخت گفت منم میرم اون محله این ینی من همسایتونه خلاصه دکتر هم سوار شدن و سلام دادن ولی من که هول شده بودم جواب ندادم!
تو ماشین که صحبت میکردن راننده میگفت: لطفا نرین خارج همینجا بمونین و درستتونو بخونین دکترم گفت اونجا اعصابم دنج تره ولی باشه...

خلاصه اون روز گذشت...

البته قبل اون یه بار هم باهامون اومده بود اون بار یه دوستی دارم خیلی شوخه بی شوور بهم گفت شیوا تو هم دکتر بشی اینطور کچل میشیا اونم شنید!!!منم گفتم زشته اِِ!!

میدونید اون در نظر من خیلی ادم بزرگیه شایدم واقعا همینطور باشه
من که نمیدونستم دکترن ولی خیلی ازشون خوشم اومده بود ... پس شغلشون دلیل دوست داشتن من نمیتونه باشه
من احساس میکنم خیلی ادم پاکی هستن نمیدونم چرا
اکثر دکترا ماشین مدل بالا سوار میشن ولی این همش یه پراید داره اونم همچین تمیز نگهش میدره انگار تازه خریده این نشانه شکسته نفسش نیست خودشم وقتی تو خونه 300میلیون تومنی میشینه الانم دیگه خونه گرون تر شده ها این قیمت مال 5 6 سال پیشه

خلاصه من از روی احساسات هم عمل نمیکنم برام مایه افتخاره با همچین ادمی زندگی کنم..

یه بار یه دعایی بود تو گنجینه های معنوی گفت اگه این دعارو بخونی اگه دعات به صلاحت باشه رنگ سفید و قرمز میبینی اگه نباشه سیاه و قرمز

من خوابیدم دیدم با سرویس میرفتیم که راننده ماشینو نگه داشت و رفتیم تو یه پارک من به یه حوض پر اب که دورو برش پر گل های رز سفید و قرمز و صورتی بود زل زده بودم
بعد دیدم یه پسری باباش مرده ولی سر قبرش هیشکی نبود حتی پسره خودش هم همچین نارات نبود و سیاه هم نپوشیده بود یه کت شلوار تنش بود ...
همین

ولی الان خیلی وقته که دیگه دکترو نمیبینم همیشه ماشینش جلو درشون بود ولی الان دیگه نیست

البته چند روز پیش داشتم میرفتم نون بگیرم دیدم یکی بود که کچل بود ولی عینک افتابی زده بود نتونستم بشناسم

چند روز بعدش یه خانومی به خونمون زنگ زد گفت ن از کلینیک مهر تماس گرفتم کارت تخفیف برای ویزیت دندانپزشکی خرید لوازم خانگی و لوازم بهداشتی و برای گواهینامه رانندگی و فلان کارت تخفیف میدیم
ادرس بدین بیاریم..
به نظرتون این یکم مشکوک نیست ؟ اخه کلینیک رو چه به کارت تخفیف!؟


کارشناس بحث : حامی

سلام
ممنون از اعتماد شما

ایام سوگ پیامبر رحمت و کریم اهل بیت را به شما تسلیت عرض می‌کنم.
راستش این طبیعی است که جوانی متدین مثل شما دغدغه زندگی و سر سامون گرفتن داشته باشه.
اجازه بدهید از منظر دین و روان شناسی یکی از دقیق‌ترین فرمول برای حل مشکلات را بگویم: امام علی فرمودند راه رهایی از مشکلات دو چیز است؛ چاره ­اندیشی در صورتی که مسأله چاره داشته باشد و بردباری هنگامی که چاره نداشته باشد. درست است که شما دوست دارید با همسر خوب به سر و سامان برسید ولی باید بر احساس خودتان کاملا مدیریت داشته باشید به دو علت یکی این که اگر شرایط جور نشد ذهنتان به هم نریزد و آرامش تان را از دست ندهید دوم این که ببینید رفتار آدم‌ها کاملا پیچیده است هیچ روان شناسی نمی‌تواند ادعا کند می‌تواند با نگاه به دیگران و چد ساعت صحبت کردن یک نفر را بشناسد اگر مدیریت هیجان و احساس نداشته باشید اگر ایشان به خواستگاری شما هم بیایند نمی‌توانید به خودتان به قبولانید که باید تحقیق کرد. باید برای یک عمر زندگی مشترک حساب شده تر طرح و برنامه بریزید تا با دست خودتان در دام گرفتاری نیفتید.
فردی می‌تواند وجهه اجتماعی مقبولی داشته باشد ولی کاملا از نظر فکری مشکل داشته باشد ویا از نظر شخصیتی بد بین باشد یعنی یک نوع اختلال روانی به گونه‌ای که هر روز شریک زندگی خود را زهر و تلخ کند. فردی می‌تواند پزشک باشد ولی هر روز بدون هیچ قید و بندی با زنان و دختران دیگر رابطه آزاد داشته باشد کما این که این‌ها را در مشاوره دیده‌ایم.
این که مثلا فردی ماشین گران قیمت ندارد با این که مثلا در آمد خوب دارد حتما نمی‌تواند دلیل ساده زیستی باشد ادله مختلف می‌تواند داشته باشد. موفق نبودن در کار خود، سرمایه گذاری پول جایی دیگر، داشتن همسری دیگر، اداره کردن زندگی مادر و پدر بیمار و...
این نکات را خدمتتان نمی‌گویم که به ترسانم تان بلکه می‌خواهم خدمتتان عرض کنم اگر کسی خواستگاری آمد چه ایشان یا فرد دیگر را باید با تحقیق گزینش کنید. همان گونه که ساده زیستی علل مختلف دارد آن مرد هم می‌تواند مجرد باشد ولی برای زندگی آینده خود هزار برنامه داشته باشد. ممکن است اصلا به ازدواج فکر نکرده باشد ممکن است مادرش برای او کسی را در نظر گرفته باشد ممکن است همکار یا همکلاسی ای داشته باشد که برای ازدواج به او فکر کند و....
ممکن است هم متأهل باشد و به دلایل مختلف چون اختلاف، تحصیلات همسر، ایام نامزدی و....جدا زندگی کند.

شوخی ولی جدی
برخی از شوخی‌ها جدی است و درس آموز به ما می‌گوید که باید حساب شده تر به زندگی نگاه کرد.
می‌گویند مورچه‌ای از دور مورچه‌ای را می‌دید هر روز امید داشت که او همسرش باشد و با او زندگی کند این امر روزها و شب‌ها فکر او را اشغال کرد تا وقتی که تصمیم گرفت برود خواستگاری وقتی رفت متوجه شد که او اصلا مورچه نیست بلکه یک دانه چایی خشک است. یا می‌گویند دو جوجه با هم قرار ازدواج گذاشتند وقتی بزرگ شدند هر دو خروس شدند.

فرهنگ دعا
همان گونه که هر رشته تحصیلی، نیاز به ممارست و تلاش علمی دارد همان گونه که هر ابزاری فرهنگ استفاده خود را می‌طلبد، استفاده از کتب دعا هم فرهنگ و آداب خود را دارد. ما به دعا کردن تشویق شده‌ایم. خدا به ما فرموده من را بخوانید تا اجابت کنم شما را. اما این همه راه نیست. یعنی اجابت به معنی اون چیزی نیست که می­خواهیم. هر کسی در زندگی خود به یاد می­آورد دعاهایی که می­کرده و بر استجابت اصرار داشته ولی الان خدا را شکر می­کند که آن دعایش مستجاب نشده.
1.خانمی می­گفت دعا می­کردم پسر عمه ­ام همسرم شود و وقتی نشد با خدا هم قهر کردم. الان می‌بینم که معتاد است.
2.دختر می‌گفت در دانشگاه از استاد جوانی خوس می‌آمد از خدا می‌خواستم شوهرم شود ولی او با دوستم ازدواج کرده الان دوستم می‌گوید او با دختران زیادی سر و سرّی دارد.
3.آقایی می‌گفت دعا می‌کردم در فلان رشته قبول شوم و نشدم به اجبار وارد رشته دیگری شدم و دیدم متناسب با ذوق و استعدادم هست خدا را شکر می‌کنم که دعایم قبول نشد
4.مدتی قبل مادرم را به چشم پزشکی بردم دکتر گفت باید سریع چشمش عمل شود گفتم ایشان ناراحتی قلبی دارند گفت باید از پزشکش اجازه بگیرید برای بیهوشی. دعا کردم که ایشان وقت خالی داشته باشد تا نوبت بزنم ولی ایشان قبول نکردند . از این که نتوانسته بودم نوبت بزنم خیلی ناراحت شدم بعد از آن روحانی‌ای چشم پزشک حاذقی را به من معرفی کرد وقتی رفتم او گفت اصلا نیاز به عمل ندارد و با دارو قابل درمان است.
5.یکی از علمای بسیار بزرگ می‌گفت وقتی کوچک بودم دایی‌ام من را به حوزه علمیه برد استادم سخت گیر بود هر روز دعا می‌کردم که‌ای کاش استادم بمیرد تا از شرّ درس راحت شوم بعد گفتم اگر استاد هم بمیرد دایی‌ام من را به مدرسه دیگری می‌برد از آن به بعد دعا می‌کردم دایی‌ام بمیرد.
در حدیث داریم در دعا ما باید برای خدا تکلیف مشخص نکنیم یعنی صلاح کار را به علم بی نهایت، لطف و مهر بی حد و حکمت ناپایان خدا واگذاریم.
چیزی که هست این است که براساس کریم بی نهایت الهی و عشق بی شرط به بندگان و جوشش فیض بی حساب خدا همه دعای ما حتماً مستجاب می‌شود اما استجابت براساس حکمت و لطفش به یکی از امور زیر است:
1.رسیدن به خواسته.
2.دفع بلای بزرگ از زندگی
3.ذخیره آخرت( که ماندگارتر و با برکت تر است)
4.بخشش گناهان

بنابراین
1.بدون این که ذهنتان را درگیر او کنید دعا کنید که خدایا اگر ایشان فرد مناسبی هستند مهر من را به دلشان بینداز وگرنه بلا را از من دفع کن
2.خداوندا مرا آن ده که آن به
3.این آیه را زمزمه کنید:
4. وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ بقره/216
شايد چيزی را، ناخوش بداريد و در آن خير شما باشد و شايد چيزی را دوست داشته باشيد و به رایتان ناپسند افتد خدا
می‌داند و شما نمی‌دانید.

5. به این پرسش و پاسخ از عارف بزرگ آیت الله بهجت دقت کنید:

سؤال: چندی است که اسیر محبت به شخصی شده ­ام و عنان از کفم ربوده شده، چه کنم؟
آیت الله بهجت: عاقل، به اکمل و اجمل و انفع و ادوم، محبت پیدا می کند و ترجیح می­دهد محبت او را بر محبت غیر؛ با اینکه محبت اکمل، دافع شرور و بلیات است، به­ خلاف محبت غیر.[1]
توضیح: (اکملی یعنی کامل ترین/ اجمل یعنی زیباترین/ انفع یعنی پرفایده­ترین/ ادوم یعنی با دوام ترین/ دافع: دفع و برطرف کننده/ بلیّات: رنج ها و مشکلات و گرفتاری ها).

6.به اختیار خیال پردازی در رابطه با او نکنید و هر موقع خیال تان سراغ شان رفت ذهن تان با تمزین های زیر منصرف کنید: ذکر لااله الاالله، صدقه دادن، فرار از خلوت، فرار از شنیدن موسیقی ای که یاد او را در ذهن تان زنده می کند، محو کردن چیزی که او را به خاطر می آورد، نگاه نکردن به او در مسیر خیابان، سخن نگفتن درباره او با دوستان تان، خواندن آیت الکرسی، همراه داشتن آیت الکرسی، خوندن شعری که حفظ هستید، فعالیت ذهنی مثلا محاسبات ریاضی، شنیدن سخنرانی دیدن تلویزیون و...
7.به یاد داشته باشید:
می دانید که شهادت در جنگ چه با اسلحه های سرد و چه با شکنجه و چه با اسلحه های مدرن چقدر درد و رنج برای فرد و خانواده دارد در حدیث داریم که اگر کسی گرفتار عشق مجازی شد و آن را مدیریت و محو کند اجر شهید در راه خدا را دارد. چون مهار عشق واقعا سخت است اجر هم خیلی گرانبها و سنگین است.
8.برای مدیریت این احساس توسل به ائمه کنید. به خصوص امامی که بیشتر در ذهن تان به او احساس ارادت می کنید ، نذر داشته باشید.
9.همیشه فعال، اجتماعی باشید در مجالس زنانه با رعایت حدود الهی لباس مناسب بپوشید و حاضر شوید، مهارت های خانه داری و زنانگی خود را تویت کنید و ورزش را در زندگی جز برنامه های خود قرار دهید.
10.برای محبوب شدن آیت الکرسی، ایمان و عمل صالح، سوره دخان، سوره جاثیه را بخوانید(رک قران درمانی اثر حسن شهیدی، نشر فراگفت)
11.برای رسیدن به همسر مناسب توصیه معنوی بزرگان را عمل کنید.

آیت الله بهجت: دادن صدقه در موارد متعدد مثلا به جای این که ده هزار تومان را یک بار به یک نفر بدهید 5 تا دو هزار تومان به افراد نیازمند واقعی بدهید،
توصیه نقل شده از آیت الله بهجت : دخترانی که می خواهند ازدواج کنند و همسر دلخواهی به خواستگاری آنان نیامده است ،نماز جعفر طیار (ع) بخوانند و پس از آن دعای که در زادالمعاد مجلسی آمده (این دعا از امام جعفر صادق (ع) توسط مفضل بن عمر روایت شده و در مفاتیح در ضمن نماز جعفر طیار ذکر شده است) خوانده شود و بعد از آن به سجده رود و تلاش کند که حتما گریه کند گرچه به مقدار کم و همین که چشمش را اشک گرفت حاجتش را از خدا بخواهد. و این اعمال را تا زمانی که حاجتش روا شود انجام دهد،

مفضل بن عمر روایت کرده ‏اند که: گفت دیدم روزی حضرت امام جعفر صادق (ع) را که نماز جعفر بجا آوردند، پس دست ها را بلند کردند و این دعا خواندند.

"یَا رَبِّ یَا رَبِّ" به قدری که یک نفس وفا کند "یَا رَبَّاهْ یَا رَبَّاهْ" به قدر یک نفس "رَبِّ رَبِّ" باز به قدر یک نفس "یَا اللَّهُ یَا اللَّهُ" باز به قدر یک نفس "یَا حَیُّ یَا حَیُّ" به قدر یک نفس "یَا رَحِیمُ یَا رَحِیمُ" باز به قدر یک نفس "یَا رَحْمَانُ یَا رَحْمَانُ" هفت مرتبه "یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ" هفت مرتبه.

پس خواندند "اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الْقَوْلَ بِحَمْدِکَ وَ أَنْطِقُ بِالثَّنَاءِ عَلَیْکَ وَ أُمَجِّدُکَ وَ لا غَایَةَ لِمَدْحِکَ وَ أُثْنِی عَلَیْکَ وَ مَنْ یَبْلُغُ غَایَةَ ثَنَائِکَ وَ أَمَدَ مَجْدِکَ وَ أَنَّی لِخَلِیقَتِکَ کُنْهُ مَعْرِفَةِ مَجْدِکَ وَ أَیَّ زَمَنٍ لَمْ تَکُنْ مَمْدُوحا بِفَضْلِکَ مَوْصُوفا بِمَجْدِکَ عَوَّادا عَلَی الْمُذْنِبِینَ بِحِلْمِکَ تَخَلَّفَ سُکَّانُ أَرْضِکَ عَنْ طَاعَتِکَ فَکُنْتَ عَلَیْهِمْ عَطُوفا بِجُودِکَ جَوَادا بِفَضْلِکَ عَوَّادا بِکَرَمِکَ یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْمَنَّانُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ".

پس حضرت فرمود که ای مفضل هر گاه تو را حاجت ضروری بوده باشد نماز جعفر را بخوان و این دعا را بکن و حوائج خود را از خدا طلب کن که برآورده می‏شود، ان شاء الله تعالی.

------------------------
دو دعا را نیز زیاد بخوانید در قنوت نماز، بعد از هر نماز، در سجده یا هر وقت دیگر:
الف. «اللهم اَغنِنی بِحلالِکَ عَن حَرامِک و بِطاعَتِکَ عَن مَعصیتِک»؛« خدایا مرا بی نیاز کن با حلالت از حرامت و با فرمانبرداری‌ات از نافرمانیت». برخی از بزرگان توصیه کرده اند این دعا 114 مرتبه در یک مکان مقدس مانند مسجد یا زیارتگاه خوانده شود.

ب. «ربِّ انّی لِما أنزلتَ الیّ مِن خیرٍ فقیرٌ»؛ خدایا! بی تردید من به خیری كه تو بر من فرو می فرستی نیازمند و محتاجم».(قصص، آیه 24) قرآن مجید می فرماید كه وقتی موسی گرسنه و تنها و بی سرپناه این دعا را خواند به لطف خدای عالی حضرت شعیب دختر خود را به سوی او فرستاد و او را به دامادی برگزید.

------------------------
برخی به حسب تجربه خواندن و مداومت بر تلاوت آیه 21 سوره روم را برای این منظور كارساز و مفید می دانند و آن آیه چنین است: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ» «و از نشانه‏هاى خداوند این است كه همسرانى از جنس خود شما براى شما آفرید، تا در كنار آنها آرامش یابید، و در میانتان مودت و رحمت قرار داد، در این نشانه هایى است براى گروهى كه تفكر مى‏كنند.»

------------------------
امام صادق (علیه السلام) به ابوبصیر می فرمایند: هرگاه خواستی ازدواج كنی ابتدا دو ركعت نماز بجا بیاور سپس حمد و سپاس خداوند نما و بعد بگو «اللهم أنی اُرید أن أتزوّج، اللهم فاقدر لی مِن النساء اعفهن فرجا، و احفظهن لی فی نفسها و فی مالی، و اوسعهن رزقا و اعظمهن بركه، و اقدر لی منها ولدا طیبا تجعله خلفا صالحا فی حیاتی و بعد موتی»؛ خداوندا! من می خواهم ازدواج كنم، خداوندا! برای من پاكدامن ترین زنان را مقرر فرما و كسی كه خویشتن دار از همه نسبت به خود و نگهداری كننده ترین فرد در مالم باشد، كه به واسطه آن نفسم (حالم) و مالم محفوظ بماند، كسی كه فراخ ترین روزی و بیشترین بركت را در زندگی داشته باشد، و از وی برای من فرزندی طیب در نظر بگیر كه جانشینی شایسته در حیات و ممات من باشد.

------------------------
سوال: چند سال است که در کارهایم دچار مشکل می شوم که راهها به رویم بسته می شود، از جمله در زمینه اشتغال و ازدواج، و هر چه از خدا طلب یاری می کنم، راه مساعدی گشوده نمی شود؟
آیت الله بهجت: بسمه تعالی
زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید؛ و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته اید. والله العالم.
حضرت آیت الله بهجت ره
همچنین از ایشان نقل شده که:
آیه ی "ربّنا هَب لَنا من أزواجِنا و ذرّیّاتِنا قُرَّة أعیِنٍ وِ اجعَلنا لِلمُتّقینَ إماماً" (فرقان، آیه ی ۷۴) را فراوان بخوانید.

منبع کمکی:
برای همسر گزینی موفق مطالب سایت زیر را مطالعه کنید:
http://moshaver41.ir/

[="Tahoma"][="Green"]لا حول و لا قوة الا بالله

سلام
توضيحات را جناب حامي دادند ، انشاالله كه جسارت من رو ببخشند
تا جايي كه فهميدم اين خانوم محصل هستند ، البته بر اين اساس نميشه در مورد افراد قضاوت كرد اما اين تصميمات اون هم در همچين سني بيشتر احساس زودگذر هست تا علاقه واقعي
[/]

موضوع قفل شده است