پاي درس آيت الله حق شناس(علت عدم موفقيت در تحصيل )

تب‌های اولیه

20 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پاي درس آيت الله حق شناس(علت عدم موفقيت در تحصيل )

حاج ميرزا عباس رفيعي نقل ميكند: دعاي حاشيه مفاتيح را خوانده بودم كه ببينم چه موقعيتي دارم، شب در خواب ديدم قيامت بر پا شده است و يك خانم محترمي بقچه اش را به من داد و
گفت : اين را دنبال من بياور، من فهميدم كه اين خانم حضرت زينب(س) است. نزديك جهنم كه رسيديم ديدم يك قيفي گذاشته اند و آدمها را به وسيله اين قيف در جهنم مي ريزند! يكي از رفقا را هم انداختند داخل همان قيف!

به حضرت ملتجي شدم و عرض كردم : اي آقا از ارادتمندان ابا عبدالله بوده است، چرا بايد او را درون اين قيف بريزيد؟
تا اسم ابا عبدالله را آورديم، همه كساني كه داخل قيف ريخته شده بودند همه را بيرون ريختند.

مثل اهل بيتي كسفينه نوح من ركب فيها نجي و من تخلف عنها غرق.

بخشودگي اهل گنه در صف محشر
وابسته به يك گردش چشمان حسين است

بايد در كشتي اهل بيت سوار شويد و بايد توسل به اهل بيت بجوييد.

منبع: كتاب از ملك تا ملكوت- سخنان مرحوم آيت الله حق شناس

اگر سه چيز داشته باشي، مي تواني بفهمي كه آيا اين القائي كه در نفس شده وسوسه شيطان است يا الهام ملك.

اول مراقبه

دوم كثرت ذكر الله

سوم هول المطلع: هول المطلع جايي است كه پروردگار از اعمال شما اطلاع پيدا مي كند يعني تو هستي و او و يك به يك به تو تذكر مي دهد كه در فلان سال اين كار را كردي! در فلان ساعت اين راه را رفتي!

اين سه تا را مراقبت كنيد ، مي فهميد كه چه وقت شيطان مي آيد و وسوسه شيطاني را از الهام زباني تشخيص خواهيد داد.

آيت الله حق شناس

بسمه تعالی

سادات;46333 نوشت:
سوم هول المطلع: هول المطلع جايي است كه پروردگار از اعمال شما اطلاع پيدا مي كند يعني تو هستي و او و يك به يك به تو تذكر مي دهد كه در فلان سال اين كار را كردي! در فلان ساعت اين راه را رفتي!

مواردی در مورد قبر:
هول المطلع: روزی از امام مجتبی(ع)سوال کردند:بابن رسول الله چرا شما گریه می کنید؟ایشان جواب دادند به دو دلیل:
ü لهول المطلع
ü فراق الاحبة :جدایی از دوستانم نه برای اینکه از آنها جدا می شوم بلکه به دلیل ناراحتی آنها از دوری من،ناراحت می شوم.
اما هول المطلع چیست؟وقتی که انسان روحش از کالبد دنیا جدا می گردد،ضمیر(عقل) ناخودآگاه او فعال می شود.ضمیرناخودآگاه یعنی هر چیزی که به او سپردند حتی چیزهایی را که یادش رفته باشد را به خاطر می آورد حتی هر چیزی که در رحم اتفاق افتاده است و... و هول المطلع یعنی انسان یکدفعه اطلاع پیدا می کند از هر اتفاقی که در زندگی اش رخ داده است.اما عده ای گفته اند که هول المطلع یعنی
ü ملکی که می آید و اتفاقاتی که در زندگیش رخ داده است را به او یادآوری می کند.
ü پرده فیلم مانندی که تمام اتفاقات زندگی را نمایش می دهد.
ü شما را بالا می برند و از بالا اتفاقات زندگی خود را می بینید و از آنها مطلع می شود و بعد پایین می آیید.
چه مسایل و اتفاقاتی دیده می شود؟ تمام رفتارها،اعمال ها،گفتارها و... که در طول زندگی انجام داده ایم،برای ما مشهود می گردد.مشهود یعنی چه؟یعنی آثار تمام گناهان،ثوابها، رفتارها،اعمال ها ،گفتارها و... را می بینید.

بنقل از:

حجت الاسلام انجوی نژاد

موضوع : عالم قبر

یاحق

حال يك مژده به شما بدهم و آن اينكه پروردگار در حديث قدسي مي فرمايد:

ذ كانَ الغالِبُ عَلَى العَبدِ الاِشتِغالُ بى، جَعَلتُ بُغيَتَهُ وَلَذَّتَهُ فى ذِكرى فَإذا جَعَلتُ بُغيَتَهُ وَلَذَّتَهُ فى ذِكرى عَشَقَنى وَعَشَقتُهُ فَإِذا عَشَقَنى وَعَشَقتُهُ رَفَعتُ الحِجابَ فيما بَينى وَبَينَهُ وَصَيَّرتُ ذلِكَ تَغالُبَاَ عَلَيهِ لايَسهو إِذا سَهَا النّاسُ اُولئِكَ كَلامُهُم كَلامُ النبياءِ اُولئِكَ البطالُ حَقّا؛ خداى عزوجل مى فرمايد: هرگاه ياد من بر بنده ام غالب شود، خواهش و خوشى او را در ياد خود قرار دهم و چون خواهش و خوشى او را در ياد خود قرار دهم عاشق من شود و من نيز عاشق او گردم و چون عاشق يكديگر شديم حجاب ميان خود و او را بر دارم و عشق خود را بر جان او چيره گردانم، چندان كه مانند مردم دچار سهو و غفلت نمى شود، سخن اينان سخن پيامبران است، اينان براستى قهرمانند.



اگر يك طوري بشود كه لا اقل 60%-70%در اوقاتتان به ياد خدا باشيد ، آن وقت اين مقدمه است براي اينكه خداوند اين يقيين را به شما مرحمت بكند چون در ادامه مي فرمايد:
رَفَعتُ الحِجابَ فيما بَينى وَبَينَهُ
آن وقت پرده ها را از ميان خودم و او برمي دارم كه با چشم دلش مرا ببيند . آن وقت معناي عبارت اباعبدالله را مي فهمد كه فرمود:

عميت عين لا تراك: كور باد آن چشمي كه تو را نبيند.

امير المومنان هم فرمود: خدايي را كه نبينم عبادت نمي كنم.


دل جز ره عشق تو نپويد هرگز
جز نعمت درد تو نجويد هرگز


قلب را كم كم بايد خالي كني .



اگر ديگران را هم دوست دارم، طريقي است نه موضوعي. يعني آنهار ا دوست دارم به خاطر اينكه دروغ نمي گويند .براي اينكه نمازشان را اول وقت مي خوانند، براي اينكه امانت دار هستند.
آيت الله حق شناس

اگر انسان بخواهد با پروردگار رابطه پيدا بكند دو راه وجود دارد، يك راه براي اوليا خداست يك راه هم براي نوع ماست.

اما راهي كه براي همه ماست:

از رسول خدا(ص) سوال شد: يا رسول الله راه رسيدن به خدا چيست؟

حضرت فرمودند: فاصله گرفتن از نفس و اميال نفساني.

هم چنين امام صادق(ع) به شخصي فرمودند: اين علمي كه پيدا كردي از كجا پيدا كردي؟ چگونه بر اسرار غيب مطلع شدي؟

گفت: يابن رسول الله هر چه دلم خواست، بر خلاف آن عمل كردم با اميال نفساني مبارزه كردم.

البته اين راهي است كه بايد البته ! البته! خدا مساعدت بكند.

اما راه ديگر كه مخصوص اولياي خداست:

هر چه كه عمل مي كند براي خدا باشد، اگر نماز مي خوانم براي خاطر پروردگار باشد. همان طور كه در منزل وضو مي گيرم خارج از منزل هم همان طور وضو بگيرم.

خدا رحمت كند مرحوم حاجي انصاري را كه گفت: در منزل كسي مهمان بودم خواستم بخوابم. صاحب خانه براي من آب وضو آورد و گفت : شما قبل از خواب وضو نگرفته ايد! به صاحب خانه گفتم: من در منزل خودم هم قبل از خواب وضو نمي گيرم.
خداي نكرده طوري نشود كه در منزل خودت وضو نگيري، اما در خانه مهمان وضو بگيري! اين شرك است. چنين شخصي مشرك است.

آيت الله حق شناس

سادات;51001 نوشت:

خدا رحمت كند مرحوم حاجي انصاري را كه گفت: در منزل كسي مهمان بودم خواستم بخوابم. صاحب خانه براي من آب وضو آورد و گفت : شما قبل از خواب وضو نگرفته ايد! به صاحب خانه گفتم: من در منزل خودم هم قبل از خواب وضو نمي گيرم.
خداي نكرده طوري نشود كه در منزل خودت وضو نگيري، اما در خانه مهمان وضو بگيري! اين شرك است. چنين شخصي مشرك است.

آيت الله حق شناس

سلام
ممنون از مطلبتون
درسته ریا کرده ولی مشرک به اون معنی واقعی مشرک که نیستش دیگه :Gig:
آره ؟

سلام.
خواهش ميكنم.
شرك معناي خيلي گسترده اي دارد و مفهوم آن فراتر از چيزي است كه ما تصور مي كنيم.

مثلا در حديثي از رسول خدا داريم:

اَلطِّیَرَةُ شِركُ وَمامِنّا إِلاّ وَلكِنَّ اللّه یُذهِبُهُ بِالتَّوَكُّلِ؛
فال بد زدن شرك است و هیچ كس ازما نیست مگر این كه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، اما خداوند با توكل به او آن را از بین مى برد.

سادات;51010 نوشت:
سلام.
خواهش ميكنم.
شرك معناي خيلي گسترده اي دارد و مفهوم آن فراتر از چيزي است كه ما تصور مي كنيم.

مثلا در حديثي از رسول خدا داريم:

اَلطِّیَرَةُ شِركُ وَمامِنّا إِلاّ وَلكِنَّ اللّه یُذهِبُهُ بِالتَّوَكُّلِ؛
فال بد زدن شرك است و هیچ كس ازما نیست مگر این كه به نحوى دستخوش فال بد زدن مى شود، اما خداوند با توكل به او آن را از بین مى برد.


سلام و درود:Gol:

با توجه به اشاراتی که در قرآن به مشرکین شده و تعاریف این واژه در قرآن شاید بهتر باشد از یکی از اساتید انجمن علوم قرآنی کمک بگیریم:Gol:

با اجازه تون بنده این کارو انجام می دم:Gol:

یا علی

منظور ایشون شرک خفی و جلی است
شرک جلی که تعریفش اشکار است
ولی پناه ببریم به خدا از شرک خفی که بی شمار است
وبسیاری از ما دچار شرک خفی هستیم
و تعریف شرک خفی بسیار گسترده است
و شزک خفی هم از شعبات شرک جلی است
والله اعلم

منتظر پاسخ اساتيد محترم هستيم.:Gol:

با عرض سلام

درمورد معناى شرك‏ باید گفت که شرك، معناى وسيع و گسترده‏اى دارد كه بارزترين آن شرك به معناى بت‏پرستى است و اين نوع شرك، به فتواى فقها موجب خروج از جرگه‏ى دين و سبب ارتداد انسان مى‏شود.
شرك معانى ديگرى نيز دارد بى چون و چرا از غير خدا، يا پيروى از هواى نفس، و کلا هر نوع عملی که خالص برای خدا نباشد و در کنار خدا فرد دیگری نیز آورده شود مثلا کار خوبی را انجام میدهیم(مثل نماز خواندن) ولی علاوه بر اینکه قصدمان اطاعت امر خداست نیت و قصد دیگری نیز داریم مثل مومن نشان دادن خود به دیگران که این نوعی شرک حساب می شود.
بنا بر اين شرك، تنها بت‏پرستى نيست، بلكه وابستگى به هر قدرت، مقام، مال، مدرك، قبيله و هر امرى كه در جهت خدا نباشد، شرك است.
اما در مورد تشخیص اینکه چه کارهایی شرک است این کار سختی است و نیاز به مداومت و عنایت الهی دارد چنانکه در روایات داریم كه امام صادق (ع) فرمود: الشرك اخفى من دبيب النمل‏
شرك در اعمال انسان مخفى‏تر است از حركت مورچه [1]
البته باید خاطر نشان کرد که این نوع از شرک ها که گفته شد موجب خروج از دین نمی شود و آثاری را که بر مشرک مترتب است را ندارد و با این کارها انسان مشرک نمی شود ولی وجود این نوع شرک نیز خطر ناک بوده و موجب حبط(از بین رفتن) اعمال انسان می گردد. [2]

[=&quot][1] - سفينة البحار جلد اول صفحه 697.

[=&quot][2] - سوره زمر، آیه65.

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان :Gol:

با خواندن این تاپیک مطلبی به ذهنم رسید...

وضو گرفتن قبل از خواب چه نقشی در روند خواب دارد؟ مگر نه اینکه خوابیدن از اعمالی است که وضو را باطل می کند؟ با این حساب به محض شروع خواب، وضو از بین می رود...

با تشکر مجدد
یا حق

با سلام خدمت جناب بینام
بنده کاری ندارم که وضو قبل از خواب در روایات چه خاصیت و فایده ای دارد ؟
اما تا به حال زحمت تجربه اش را به خودم دادم :khandeh!:
متأسفانه خیلی از شب ها هم فراموشم میشه ! :Narahat:
اما فقط کافیه که یک بار این کار رو انجام بدید !!!! اثرش رو خودتون می فهمید ..
مطمئن باشید بی جواب نمیمونه !
یه پیشنهاد:
متأسفانه اوضاع جامعه ی امروزی ما جامعه ی سالمی نیست، حتی پیشنهاد می کنم از خانه که بیرون می رید وضو بگیرید، ببینید این وضو وضوی نماز خواندن و قرآن خواندن نیست !! وضوی قلبی است ! اگر باطل شد مشکلی ندارد ... قلبتان که وضو دارد ...
باور کنید وقتی قلباً وضو داشته باشید، حتی فکر کردن به انجام برخی کارها شما رو خجالت زده می کنه !! آرامش خاصی داره
انجام بدید :hamdel:

با سلام و عرض ادب :Gol:

ممنون از راهنماییتان. منظورم از این سؤال انکار این مسئله نبود. فقط می خواستم نظر دوستان را بدانم. وگرنه همانطور که فرمودید، وضو آرامشی می آورد که خوب است انسان در همه حال وضو داشته باشد. باز هم تشکر :hamdel:

یا حق

خيلي مشكل است كه انسان چهل روز اعمالش را خالص كند چون پروردگار طبق آيه "احسب الناس ان يتركوا امنا و هم لا يفتنون" (عنكبوت 2) انسان را در معرض امتحان قرار مي دهد.

مثلا يك كسي مي گفت: من در صدد برآمدم تا اعمالم را از غير پروردگار خالص كنم، يك دختر عمه اي داشتم كه هيچ وقت با من كاري نداشت، حال كه من اين چند روزه مي خواهم عملم را از غير خدا خالص كنم، اين دختر عمه پيغام فرستاده كه من يك مسائلي دارم و بايد از ايشان بپرسم!

خدا در معرض امتحان قرار مي دهد.

آيت الله حق شناس

این درسته اما ..!!
یقینا حرف درسته که سخته ... اما..
.............................. * ما مأمور به وظیفه ایم نه مأمور به نتیجه *

با سلام و عرض ادب :Gol:

هر کاری را باید از کم شروع کرد. درست است که چهل روز اخلاص خیلی سخت است، ولی یک روز هم یک روز است! با تمرین این مسئله، کم کم توان انسان بالا رفته، مدت بیشتری می تواند خالص بماند.

بیایید از همین لحظه شروع کنیم. :hamdel:

با تشکر فراوان
یا حق


كانت لقلبي اهواء مفرقه.
فاستجمعت مذ راتك العين اهوائي.

اي پروردگار عزيز!
دل من پر بود از خواهش هاي متفرق و پراكنده.
مقام مي خواستم.
پول ميخواستم.
فلان مي خواستم.
اما وقتي كه قلب من منور شد،
وقتي تو ديده قلب من رو منور كردي و آثار تو را مشاهده كردم،
جز وصالت خواسته ديگري ندارم.

الله اكبر!


دل من خواهش هاي متفرق داشت.
فلان كس مقام دارد، چرا من ندارم؟
آن يكي پول دارد ، چرا من ندارم؟
آن يكي خانه آنچناني دارد، چرا من ندارم؟
اما وقتي كه محبت پروردگار بر دل من حكومت كرد آن وقت ديدم كه جز تو خواسته ديگري ندارم.

فصرت مولي الوري اذ صرت مولايي.
مي گويد: از آن روزي كه تاج آقايي خودت را بر سر من زدي، همه مردم حلقه غلامي مرا به گوش كشيدند.

از آن زمان كه به ياد تو اشتغال ورزيدم ، دين و دنياي مردم را به خودشان واگذار كردم و فقط به تو توجه نمودم.

ممكن است داخل بهشت بشوي، خيلي ها وارد بهشت مي شوند ، اما از عنايت خاصه پروردگار كه رضاي اوست محرومند.
آيت الله حق شناس

داستان ليلي و مجنون براي اين نيست كه براي ما قصه بگويند.

معناي اين قضايا اين است كه اگر شما هم بخواهيد به آن هدفي كه مورد نظر آل محمد(ع) است برسيد، بايد مجنون وار بگرديد، تا ليلي مقصودتان را در بر بگيريد.

چقدر اين مضامين قشنگ است. اينها نيامده است كه قضيه ليلي و مجنون را براي تو بگويند.

گر قصه عشق من و يارم بنگارند
صد ليلي و مجنون همه بيرون رود از دل
در قتل من اي مه بكش آهسته كمان را
حيف است كه پيكان تو بيرون رود از دل

اصلا ليلي و مجنون كدام است؟!!!

اولياء خدا از همين فراز و نشيب ها و فشارهايي كه بر آنها، خوششان مي آيد.

مورچه به حضرت سليمان(ع) گفت: محبوب من گفته است كه اگر خواهان ديدار مني، بايد اول اين تل را ويران كني.
تو هم اگر بخواهي پروردگار را دريابي، بايد خراب شوي!

نقش كردم رخ زيباي تو در خانه دل
خانه ويران شد و ...
يعني "انا عند المنكسره قلوبهم". يعني خانه شكست و آن وقت خدا درونش پيدا شد.

او چو شيرين و منم فرهاد او
مي كنم اين كوه را زابدال او

شيرين و فرهاد را كه ديده اي، مجسمه هايشان را در كوه بيستون كشيده اند.
فرهاد همين طور كه كوه را ميكند، نظرش به شيرين بود و كوه را مي كند.

تو هم بايد پروردگار عزيز را در نظر داشته باشي و راه را طي كني، آقاجان!
حضرت سليمان(ع) خطاب به مورچه فرمود كه تو چگونه مي تواني اين تل گندم را جا به جا كني؟
جسم مورچه مگر چقدر قدرت دارد كه اينها را بردارد و ببرد آنجا!
در جواب گفت: ليك معذورم كه من دلبسته ام

چون به كوي وصل نتوان راه برد
در ره معشوق بايد جان سپرد

آيت الله حق شناس

در آداب المتعلمين نوشته شده است كه علت به نتيجه نرسيدن شما در تحصيل علم اين است كه از راه آن وارد نشده ايد. هر چيزي را بايد از راهش وارد شويد.

وآتوا البيوت من ابوابها

اگر انسان مثلا بگويد : اين چه مطلبي است كه اين آقا گفته است!( غير مودبانه برخورد بكند) رستگار نمي شود

شهيد ثاني در منيه المريد مي فرمايد:

اگر صدايت را بر صداي استاد بلند كني رستگار نخواهي شد.

اگر كسي به علماء و دانشمندان دين بي احترامي كند علامت خذلان و خواري است. اثر ديگرش هم مسلط شدن ظالم بر شماست.

هزاران نفر به رشته هاي مختلف مي روند و هر كسي شغلي انتخاب مي كند يك نفر هم مجتهد مي شود . چقدر بايد زحمت بكشد و خون جگر بخورد تا مجتهد بشود.
بي احترامي به علما خذلان است خذلان.

موضوع قفل شده است