((انتشار مأخذی مهم در زمینه ثنویت زرتشتی)))..!!
تبهای اولیه
با سلام
کتاب «دینکرد» که به درستی «دانشنامه مزدیسنا» نامیده میشود، بزرگترین کتاب بازمانده به زبان پهلوی است.
دینکرد تا این اواخر به زبان فارسی ترجمه و منتشر نشده بود، در حالیکه سالیان متمادی از انتشار ترجمههای انگلیسی و فرانسه آن میگذرد.
این کتاب یکی از بنیادیترین و مهمترین منابع برای پژوهش در دین زرتشتی است.
در سال ۱۳۸۱ آقای فریدون فضیلت بخش نخست از کتاب سوم دینکرد را ترجمه و منتشر کرد (کتابهای یکم و دوم دینکرد از بین رفته و کتاب سوم، نخستین کتاب موجود دینکرد است).
خانم دکتر ژاله آموزگار نیز که کتاب پنجم دینکرد را همراه با زندهیاد دکتر احمد تفضلی ترجمه کرده بود، آنرا در سال ۱۳۸۶ به همت انتشارات معین منتشر کرد.
اکنون آقای فریدون فضیلت بخش دوم از کتاب سوم دینکرد را ترجمه و منتشر کرده است.
این کتاب ۸۲ فصل از دینکرد را بر میگیرد که مترجم در ۹۰۰ صفحه آن، علاوه بر ترجمه فارسی، آوانوشت متن اصلی پهلوی را همراه با توضیحات و تعلیقات و نیز با پیشگفتاری مفصل و عالمانه آورده است. تا آنجا که نگارنده اطلاع دارد، این نخستین آوانویسی از کتاب سوم دینکرد است.
این بخش از دینکرد، منبعی مهم برای بررسی الگوهای اخلاقی، احکام فقهی و قضایی، تأکید بر پیوند دین با سیاست، جهانبینی زرتشتی، و به ویژه باور عمیق و خدشهناپذیر به ثنویت (Dualism) یا آفرینش دوگانه و کاملاً مجزای نیکی و بدی در دین زرتشتی است.
البته ریشه و خاستگاه چنین باوری را میتوان در بسیاری از آیینهای کهن ایران و جهان جستجو کرد.
، اما باور به ثنویت به دلیل مغایرت قطعی آن با اعتقادات اسلامی، هیچگاه پذیرفته نشده و مطرود شده است.
نویسندگان و تدوینکنندگان دینکرد (که چند تن از رهبران و بلندپایهترین موبدان زرتشتی بودهاند)، در فصلهایی از کتاب، به شرح و توصیف و اقامه دلایلی میپردازند تا اعتقادات و احکام ثنوی در دین زرتشتی را اثبات کنند.
آنان همچنین دلایلی در رد نظر مخالفان ثنویت عرضه میدارند.
دلایلی که موبدان ارائه میکنند، میتوانسته است به مانند هر نظریه دیگری به بحث و گفتگو گذاشته شود و موافقان و مخالفان خود را داشته باشد؛ اما آنان در ضمن شرح و استدلالهای خود، به بیان سخنانی میپردازند که جنبه تخریب شخصیت و باورهای دینی مخالفان و دگراندیشان و حتی قتل آنان را به خود میگیرد.
آنان منکران و باورنیاوردگان به ثنویت را پیروان «بددینی» (در برابر «بهدینی») مینامند و این بددینان را پیروان اندیشه بد، دیوسیرت، دروغپرست، تباهگر، پتیاره، کامهپرست، روسپیپسند و دارنده همهگونه عیبهای اخلاقی و بزهکاریهای دیگر بر میشمارند.
همچنین در بخشهای دیگر (فصل ۱۲۵، ص ۵۱)، فتواهایی برای بهرهگیری از «زور»، «رزمافزار» و «سپاه» برای نابودی این «بددینان» آورده شده است.
از آنجا که مسئله «ثنویت در دین زرتشتی»، یکی از موضوعهای پردامنهای است که بسیاری از پژوهشگران بدان پرداختهاند، کتاب یادشده بالا میتواند به عنوان یکی از مهمترین منابع این بررسی بکار گرفته شود.
لازم به یادآوری است که دین زرتشتی ارتباطی با شخص زرتشت ندارد و در زمان ساسانیان به وجود آمده است.
ـــــــــــــــــــــــــــ
کتاب سوم دینکرد، آذرفَرْنْبَغ پسر فرخزاد و آذرباد پسر امید، دفتر دوم، آوانویسی و ترجمه فریدون فضیلت، انتشارات مهرآیین، تهران، ۱۳۸۴، پخش ۱۳۸۷٫
رضا مرادی غیاث آبادی