فدک و نقشه ترور امام علی علیه السلام

تب‌های اولیه

2 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فدک و نقشه ترور امام علی علیه السلام

فدک و نقشه ترور امام علی علیه السلام
مرحوم علامه طبرسی در کتاب احتجاج روایتی را از امام صادق علیه السلام آورده که خلاصه آن اینچنین است: بعد از آنکه فدک را از فاطمه زهرا سلام الله علیها گرفتند و سخن آنحضرت را مبنی بر اینکه فدک را رسول خدا به من بخشیده، نپذیرفتند،امیر المومنین به مسجد آمد و خطاب به ابوبکر در حالیکه مهاجرین و انصار دور او جمع شده بودند، فرمود:برای چه حق فاطمه(فدک)را که رسول خدا در حال حیات خویش به او بخشیده بود گرفتی ؟ ابوبکر گفت آن فیئ مسلمین است و اگر شاهد بر اینکه پیامبر آنرا برای فاطمه قرار داده نیاوری ، حقی در آن ندارد، سپس امیر المومنین با براهین منطقی و تمسک به آیات قرآن آنها را محکوم کردکه نتوانستند پاسخ دهند پس مردم به یکدیگر نگاه کردند و گفتند به خدا سوگند علی بن ابی طالب راست گفت.پس ازآن به منازلشان بازگشتند. سپس ابوبکر ،عمر را به منزل خویش فراخواند و به او گفت آیا ندیدی در مجلس امروز علی چه کرد،به خدا اگر در مجلسی دیگر اینچنین صحبت کند کار ما را تباه خواهد کرد ،حال چه کنیم.عمر گفت عقیده من این است که دستور قتل او را بدهی!ابوبکر گفت چه کسی اینکار را می کند.عمر جواب داد خالد بن ولید.پس خالد را احضار کرده وبه او گفتند می خواهیم تو را به کار بزرگی مامور کنیم، خالد گفت هرچه بگوئید انجام می دهم اگرچه کشتن علی باشد! گفتند همین را می خواهیم ،گفت کی این کار را انجام دهم،ابوبکر گفت برای نماز به مسجد بیا ودر کنار علی بایست پس هنگامی که سلام نماز را دادم بلند شو و گردن او را بزن. اسماء بنت عمیس که همسر ابوبکر بود سخن آنها را شنید پس به کنیز خود گفت برو و به علی این جمله(آیه)را بگو« إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ »(قصص 20) آن کنیز پیام اسماء را به امام علی رساند آنحضرت به او فرمود به اسماء بگو خداوند مانع کار آنها می شود. سپس حضرت برای نماز آماده شدو به مسجد آمد و پشت سر ابوبکر به نماز ایستاد و خالد درحالیکه شمشیر همراه داشت کنار آنحضرت ایستاد،وقتی ابوبکر برای تشهد نشست به خاطر ترس از وقوع فتنه،ازآنچه گفته بود پشیمان شد وفکر می کرد چه کند و جرأت بر سلام نماز نداشت سپس خطاب به خالد گفت : یا خالد لا تفعلن ما امرتک (ای خالد آنچه را گفتم انجام مده) و السلام عیکم و رحمة الله و برکاته، ونماز را تمام کرد. پس از نماز امیرالمومنین به خالد گفت به چیزی تو را امر کرده بود؟ خالد گفت به زدن گردن تو ،حضرت فرمود: آیا انجام می دادی ؟ خالد گفت اگر قبل از سلام نماز نهی نمی کرد تو را می کشتم ، امام علی او را گرفت و به زمین کوبید ، پس مردم جمع شدند و حضرت را به قبر پیامبر صلی الله و علیه وآله قسم دادند که او را رها سازد و حضرت او را رها کرد.[=&quot]
[/]
[=&quot]منابع:الاحتجاج ج‏1ص90/ علل الشرایع ج1ص93 / بحاارالانوار ج28ص305 [/]

سلام.
نقلی در تاریخ آمده که ماجرای قصد ترور امام علی(ع) بعد از شهادت حضرت فاطمه(س) بوده باشد؟

موضوع قفل شده است