تعجب نکنید : زنان پیامبر ص اهل بیت او نیستند

تب‌های اولیه

194 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تعجب نکنید : زنان پیامبر ص اهل بیت او نیستند

سلام :Gol::Gol::Gol:
در بحث از اهلبیت علیهم السلام برادران اهل سنت خیلی سختشان است که بپذیرند زنان پیامبر اهل بیت او نباشند .
در حالیکه از آیات قرآن کریم دانسته می شود ممکن است حتی فرزند کسی اهل بیت او نباشد .
در سوره مبارکه هود می خوانیم که حضرت نوح از خدای متعال می خواهد پسرش را نجات دهد چون از اهل بیت اوست اما خدای متعال صریحا پاسخ می دهد او از اهل بیت تو نیست .
فقال رب ان ابنی من اهلی و ان وعدک الحق و انت احکم الحاکمین قال یا نوح انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح فلا تسئلن ما لیس لک به علم انی اعظک ان تکون من الجاهلین (سوره مبارکه هود آیات 45 و 46 )
نوح گفت پروردگارا پسرم از اهل بیت من است و وعده تو (در خصوص نجات ) حق است و تو بهترین حکم کنندگانی خدا فرمود ای نوح او از اهل بیت تو نیست چون او (صاحب ) عمل غیر صالح است پس از من چیزی را که بدان علم نداری ( از معیار اهل بیت نبوت بودن ) مخواه من تو را پند می دهم تا از جاهلان نباشی
از اینجا دانسته می شود که قرآن کریم در کاربرد اصطاحات زبان عربی در قید و بند معانی عادی و عرفی آن نیست بلکه خود در مواردی اصطلاح جدیدی دارد .
در آیات مذکور معیار اهل بیت بودن عمل صالح است اما در آیه شریفه تطهیر طهارت محض معیار اهلبیت بودن است و چون زنان پیامبرص از این ویژگی برخوردار نبودند لذا اهل بیت پیامبر اسلام محسوب نمی شوند .
موفق باشید

حامد;232850 نوشت:
سلام :gol::gol::gol:
در بحث از اهلبیت علیهم السلام برادران اهل سنت خیلی سختشان است که بپذیرند زنان پیامبر اهل بیت او نباشند .
در حالیکه از آیات قرآن کریم دانسته می شود ممکن است حتی فرزند کسی اهل بیت او نباشد .
در سوره مبارکه هود می خوانیم که حضرت نوح از خدای متعال می خواهد پسرش را نجات دهد چون از اهل بیت اوست اما خدای متعال صریحا پاسخ می دهد او از اهل بیت تو نیست .
فقال رب ان ابنی من اهلی و ان وعدک الحق و انت احکم الحاکمین قال یا نوح انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح فلا تسئلن ما لیس لک به علم انی اعظک ان تکون من الجاهلین (سوره مبارکه هود آیات 45 و 46 )
نوح گفت پروردگارا پسرم از اهل بیت من است و وعده تو (در خصوص نجات ) حق است و تو بهترین حکم کنندگانی خدا فرمود ای نوح او از اهل بیت تو نیست چون او (صاحب ) عمل غیر صالح است پس از من چیزی را که بدان علم نداری ( از معیار اهل بیت نبوت بودن ) مخواه من تو را پند می دهم تا از جاهلان نباشی
از اینجا دانسته می شود که قرآن کریم در کاربرد اصطاحات زبان عربی در قید و بند معانی عادی و عرفی آن نیست بلکه خود در مواردی اصطلاح جدیدی دارد .
در آیات مذکور معیار اهل بیت بودن عمل صالح است اما در آیه شریفه تطهیر طهارت محض معیار اهلبیت بودن است و چون زنان پیامبرص از این ویژگی برخوردار نبودند لذا اهل بیت پیامبر اسلام محسوب نمی شوند .
موفق باشید

سلام
مگه قرار بود تعجب بکنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شما پسر نوح که کافر بود رو با ام المومنین مقایسه میکنید؟

النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ.
الأحزاب/6.

مردخدا;232864 نوشت:
شما پسر نوح که کافر بود رو با ام المومنین مقایسه میکنید؟

النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ.
الأحزاب/6.

آقای مرد خدا بهتون بر نخوره اما شما دوست دارید همه چیز رو منکر بشید
نخیر کسی پسر نوح رو با ام المومنین مقایسه نمی کنه اما هر کسی هم جز اهل بیت به حساب نمیاد

[="magenta"]من با این همه بی‌ اطلاعات بودنم اینو میدونستم، مگه کسی‌ هم که واسه این موضوعی که انداختین وسط تعجب کرده باشه![/]

little-girl;232911 نوشت:
[="magenta"]من با این همه بی‌ اطلاعات بودنم اینو میدونستم، مگه کسی‌ هم که واسه این موضوعی که انداختین وسط تعجب کرده باشه![/]

ایول داری !!!!!!!!!!

یک مقایسه
1. ایه «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً».(1)
«خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.»

2. حدیث متواتر ثقلین : إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي: أَحَدُهُمَا أَعْظَمُ مِنْ الْآخَرِ كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنْ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي وَ لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ، فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِي فِيهِمَا.
هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ غَرِيبٌ.(2)

دراین حدیث آمده اهل بیت و قران با هم هستند تا در حوض برمن وارد می شوند
حال اگر آیه و حدیث را کنار هم بگذاریم آیه نمی تواند به همسران پیامبر مربوط باشد چون همه می دانندکه همسران پیامبر بجز خدیجه هیچکدام (وماریطه قبطیه مادر ابراهیم که فرزندش در کودکی رحلت کرد) هیچ کدام بچه نداشتند حال چطور می شود این همسران تا کنار حوض با قران باشند لذا باید اهل بیت کسانی باشند که نسلشان ادامه داشته باشد

1.احزاب: 33.
2.سنن الترمذي، ج5، ص329 ـ مسند احمد بن حنبل، ج5، ص182 ـ المستدرك الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص109 ـ فضائل الصحابة للنسائي، ص15 ـ السنن الكبرى للنسائي، ج5، ص45 ـ المعجم الكبير للطبراني، ج3، ص66 ـ الدر المنثور للسيوطي، ج6، ص7 ـ تفسير الآلوسي، ج6، ص194

به جون خودم احتیاج به این همه سند نداره ها

مردخدا;232864 نوشت:
شما پسر نوح که کافر بود رو با ام المومنین مقایسه میکنید؟ النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ. الأحزاب/6.

سلام
با وجود معروفیت کفر پسر نوح همانطور که در آیه سوره مبارکه هود مشاهده می فرمایید هیچ اشاره ای به آن نشده است بلکه اورا عمل غیر صالح می داند در حالیکه اگر کافر بود اولی تر بود به آن اشاره می شد .
از طرف دیگر عنوان ام المومنین برای ازواج نبی ص جنبه فقهی دارد و اشاره به ممنوعیت ازدواج مومنان با آنهاست و دلالتی بر شان خاص معنوی ندارد چه اینکه اغلب ازدواجهای پیامبر ص مصلحتی بوده است و در مصالح خیلی از معیارها نادیده انگاشته می شوند .
خلاصه اینکه هرکس با پیامبر ص نسبت نسبی یا سببی داشته باشد صاحب منزلت نیست مگر اینکه با معیارهای تعیین شده در شرع مقدس حائز مقام والایی باشد یا خود شارع از آن خبر دهد همانطور که آیه تطهیر برای علی و خانواده اش آنرا بیان فرموده است .
از سوی دیگر ما با مثال پسر نوح خواستیم ثابت کنیم که الفاظ قرآنی تابع محض عرف و لغت نیست وگرنه باید قطعاپسر نوح را از اهل بیت او بدایم در حالیکه قرآن تصریح می فرماید او از اهل بیت نوح نیست چون عمل غیر صالح است . پس قرآن کریم برای برخی لغات اصطلاحات خاص دارد .
حال اگر در آیه تطهیر با معیار طهارت محضه کسی مدعی عدم دخول ازواج نبی در این اهل بیت باشد جای تعجب نیست . چه اینکه مثال آنرا در جای دیگر هم داریم و دیگر آنکه می دانیم ازواج نبی طهارت محضه نداشته اند .
والله الموفق

برادران اهل سنت معتقدند که در آيه تطهير "وقرن في بيوتكن ولا تبرجن تبرج الجاهليه الاولي واقمن الصلاه وآتين الزكاه واطعن الله ورسوله انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا " همسران پيامبر (ص) داخل در " اهل البيت " هستندزيرا مصادیق «اهل» در این آیات، همسران پیامبر بوده‌اند، و اينكه چرا ضمیر مؤنّث نیامده، می‌گویند زیرا پیامبر(ص) خود نیز اهل همان خانه بوده و خدای تعالی برای اینکه رسول خود را نیز مخاطب قرار دهد و او را نیز به دفع رجس و تطهیر نفس مکلّف گرداند، وی را نیز در انتهای آیه به مخاطبین افزوده است، لذا او نیز داخل در مصادیق «اهل بیت» قرار گرفته است و چون بنا به قواعد زبان عربی، در جمعی از نسوان که یک مذکّر موجود باشد، آن جمع در حکم مذکّر خواهد بود، از این‌رو در قسمت اخیر آیه، ضمیر مذکّر، استعمال شده است همانگونه كه حضرت ابراهیم جزو خانواده اش بوده و در سوره هود آیه ۷۱ تا ۷۳ آمده:
وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ ﴿٦٩﴾ فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ ﴿٧٠﴾ وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ ﴿٧١﴾قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَـٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ ﴿٧٢﴾ قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّـهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّـهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِۚ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ ﴿٧٣﴾
لذا ضمیر مذکّر «کم» استعمال شده است، در حالی که مخاطب اوّل آیه، مؤنّث بوده است، در سورة «طه» نیز حضرت موسی به خانواده‌اش که همسرش قطعاً جزو آن بوده می‌فرماید :
إِذْ رَأَىٰ نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّي آتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى ﴿١٠﴾(طه / 10)
«= موسی به خانواده‌اش گفت : درنگ کنید».
که در درجة اول مقصود، همسر آن حضرت بوده ولی به اعتبار لفظ «اهل» و یا به اعتبار مصادیق آن که همسرش نیز جزو آن است لفظ نیز به ملاحظة وجود رسول خدا در میان أهالی خانه و زوجاتش، خطاب مذکّر آمده است.
اين مدعاي برادران اهل سنت است كه در پستهاي آتي به نقد و بررسي آن مي پردازيم .

براين مدعاي برادران اهل سنت اشكالات بسياري وارد است من جمله اينكه چنين مدعايي ، سياق وحدت نزول دو بخش آيه را مي طلبد در حاليكه هيچ مفسري - نه شيعه نه سني - ادعاي وحدت سياق در دو بخش آيه را ندارد يعني كسي مدعي نيست كه بخش اول " = و قرن في بيوتكن " با بخش بعدي " = انما يريدالله " يكجا نازل شده باشد تا وحدت سياق را نتيجه دهد و در نهايت چنين استنباطي را ببار آورد كه مصاديق" اهل " بنابر بخش اول آيه و نيز آيات قبل ، همسران پيامبر (ص) هستند .
خير بخش " انما يريد الله .... تطهيرا " در فضاي نزول ديگري و در سياقي جداگانه نازل شده است .
قبل از ارائه
ادله ديگر در خصوص عدم ورود همسران پيامبر (ص) در " اهل البيت " يك بحث لغوي در خصوص شبهات مربوط به اين كلمه كه بسيار بحث برانگيز است مطرح مي كنيم .
کلمه اهل البیت در این آيه یا ندا هست یعنی در واقع اینطور بوده " یا اهل البیت" یا از باب مدح است و یا غیره. هر چه باشد ، کلمه اهل البیت به همان چیزی اشاره دارد که ضمیر "کم" اشاره دارد.
"کم" ضمیر است و طبعا ضمير نيازمند مرجع است . در عربی، فقط ضمیر شأن است که به مرجعی بعد از خودش اشاره میکند و ساير ضماير به مرجع قبل از خود باز مي گردند . لذا در این جا ضمیر "کم" باید به مرجعي در قبل باز گردد. به عبارت ساده تر، ضمير "کم" یعنی "شما"، یا مرجع مقالی دارد یعنی همان اشاره وقت بیان، كه نشان مي دهد مرجع ضمير كيست . مثلا من بدون این که قبلا حرفی زده باشم، به چند نفر می گويم : شما انسانهاي خوبی هستید؛ این شما مخاطبش را هنگام بیان این حرف نشان مي دهد.
یا مرجع ماقبل الذکر دارد، یعنی قبلا یك بار اسم برده شده بعد براي آن ضمير آورده مي شود، مثل ایات قبلی آيه تطهيركه اول فرموده " یا نساء النبی" بعد با ضمایر مونث به آنها اشاره کرده است.
حالا، اگر "انما یرید الله لیذهب عنکم..." اصلا رابطه ای با قبلش نداشته باشد و این بخش در شأن نزول ديگري نازل شده باشد، این جا باید ببینیم شأن نزول ایه چه کسانی بودند، یا اهل البیت به چه کسانی گفته میشود، و یا این که با تشریح اراده الاهی و اذهاب رجس، ببینیم چه کسانی میتوانند مصداق ایه باشند.( كه در ادامه بحث در اين خصوص بصورت مبسوط به ارائه استنادات بويژه از منابع اهل سنت خواهيم پرداخت )
اما اگر رابطه ای با بیانات قبلی داشته باشد (که طبق نظر اهل سنت دارد)، آنوقت ضمير "کم" باید به مرجعی که قبلا اسمش برده شده است یعنی زنان پیامبر(ص)، باز گردد؛ وقتی قراراست این ایه تکمیل ایات قبلی باشد و هدف خطابات قبل به زنان پیامبر(ص) باشد، باید ضمیری بكار رود که به مرجع مناسبش در قبل باز گردد، نه در بعد از خودش. وانگهي اين مساله را هم در نظر بگيريم كه كلمه " اهل "مثل کلمه "قوم" است. و اتفاقا همین ضمير "کم" قبل از آن، بايد به آن مصداق بدهد.

لذا در رابطه بین "کم" و "اهل" به نکات ذیل بايد توجه شود:
1- کلمه "اهل" مثل کلمه "قوم"، است و دال بر یك جمعیت. به خودی خود، این کلمه دلالت قطعی ندارد که ایا آن جمعیت، همه مردند یا همه زنند یا اجتماعی از مرد و زن.
2- ضمیر در عربی (به جز در مورد ضمیر شأن که اینجا موردش نیست)، به مرجعی در قبل از خود باز مي گردد، نه بعدش.
3- ضمیر راجع به کلمه ای مثل اهل یا قوم، به خاطر ظاهر لفظ به صورت مذکر هم میايد.
4- با توجه به نکات قبلی، ضمیر در "فقال لأهله ... اتیکم" (طه 10)، "کم" به ظاهر لفظ "اهل" در قبل از خودش برگشته است، نه به مرجعی بعد از خودش.
و همچنين ضمير كم در آيه 73 سوره هود :
قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّـهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّـهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِۚ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ
به حضرت ابراهيم و همسرش باز مي گردد و مرجع مقالي دارد و گوينده اين جمله فرشتگاني بودند كه بر حضرت ابراهيم (ع) نازل شدند و او و همسرش را مخاطب ساختند و لذا طبيعتا ضمير به دليل داخل بودن حضرت ابراهيم(ع) در اين خطاب ، بصورت مذكر بكار رفته است .
5- کلمه اهل البیت در ایات مورد بحث سوره احزاب، بعد از ضمیر "کم" قرار گرفته است؛ پس "کم" با ارجاع به آن نمي تواند تفسير شود؛ گرچه عبارت "اهل البیت "نشان میدهد که فقط اهل البیت هستند که موضوع اراده الاهی بر تطهیرند، اما خودش نیازمند به بررسی است که چه کسانی مصداق اهل البیت هستند. لذا نمي شود ضمیر به کلمه ای بعد از خود برگردد آن هم کلمه ای که خودش برای مشخص شدن مصداقش نیاز به بحث و نیاز به چیزهایی در قبل از خودش دارد.
ادامه دارد ...

شماها هنوز دارید تعجب می کنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:Moteajeb!::Moteajeb!:


6- عبارت اهل البیت اینجا، یعنی" اهل بیت پیامبر"(ص).
7-
اگر بگويیم "کم" به اهل البیت باز مي گردد، و از طرفی هم، پیامبر(ص) جزیی از این "کم" است (و اهل البیت هم اینجا یعنی اهل البیت پیامبر (ص) ، واین یعنی پیامبر(ص)هم جزو اهل بیت منسوب به خودش هستش. وقتی اهل بیت به یک کسی نسبت داده میشود، در این کاربرد، خودش نمي شود جزو اهل بیت خودش. (1)
اينها بخشي از مباحث مطروحه در باب كلمه ي " اهل البيت " و بررسي وجوه مختلف اشكالاتي است كه به برداشتهاي برادران اهل سنت در خصوص يكپارچه بودن و يكسان بودن سياق دو بخش آيه 33 سوره احزاب ، وارد است .

rahyafte91;233559 نوشت:
شماها هنوز دارید تعجب می کنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:M oteajeb!:

خواهربزرگوار !
اثبات عقايد به شيوه اي علمي و مستدل هم موجب تثبيت معتقدات خود ماست و هم موجب از ميان رفتن شبهات و سوالات ديگران است لذا اگر بحث را همراهي بفرماييد تا دلايل و مستندات بصورت كامل ارائه شود سپاسگزار خواهم بود .

اما دلايل نقلي ديگري بر اين مدعا وجود دارد كه مراد از اهل بيت در آيه 33 احزاب ، همسران پيامبر (ص) نيستند .

(1)- منبع

دليل ديگر بر داخل نبودن همسران پيامبر (ص) در اهل البيت اين است كه هيچ يك از همسران پيامبر هر گز ادعا ننمود كه جزيي از اهل البيت است و يا آيه تطهير در شان وي نازل شده است . حتي عايشه كه همواره خود را به فضيلت ام المومنين بودن مي ستود و توصيف مي نمود هرگز خود را از اهل بيت بر نشمرد و يا حتي ادعايي در اين خصوص نداشت .
بعكس روايتي وجود دارد كه ام سلمه مي گويد پس از نزول آيه تطهير و تکريم حضرت رسول گرامي علي و فاطمه و حسن وحسين عليهم السلام را ، من جلو رفته و از حضرت پرسيدم آيا من هم عضو اهل بيت هستم ؟ حضرت پاسخ داد تو آدم خوبي هستي و عضو اهل بيت نيستي بلکه از همسران پيامبر هستي :
صحيح ترمذي:
عن أمّ سلمة، أنّ النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلى وفاطمة كساء ثمّ قال : «اللهم هؤلاء أهل بيتى وحامّتي أذهب عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً. فقالت أم سلمة : وأنا معهم يارسول الله ؟ قال: إنّك على خير. هذا حديث حسن صحيح . وهو أحسن شئ روى في هذا الباب.(1)
از ديگر ادله باز شناسي مصاديق اهل بيت در آيه تطهير ، رواياتي است كه از شيعه و سني وارد شده است .
روايات مبين اهل البيت در اين آيه بسيار زياد است لذا مهمترين آنها در هفت دسته ذكر ميشوند و براي هر دسته نمونه اي آورده مي شود . اين روايات هم در كتاب هاي اهل تسنن فراوان است و هم در كتاب هاي شيعه ولي چون طرف بحث ما دراين مساله اهل تسنن است در شش دسته اول نمونه روايات را فقط از كتاب هاي اهل تسنن نقل ميكنيم .
دسته اول : رواياتي است كه خبر ميدهد پيامبر اكرم (ص) هنگام نزول آيه كسايي (پوششي ) بر علي و فاطمه و حسن و حسين (ع) افكنده و گفته اند :" خدايا اينها اهل بيت من هستند " . به عنوان نمونه در روايتي كه سيوطي آن را از چندين نفر از دانشمندان صاحب تاليف اهل تسنن مانند ترمذي ، ابن جرير ، ابن المنذر ، حاكم ، ابن مردويه و بيهقي نقل كرده و گفته است ترمذي و حاكم آن را صحيح دانسته اند از ام سلمه چنين روايت شده است : در خانه من : انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت " نازل شد و فاطمه ، علي ، حسن و حسين (ع) در خانه بودند كه رسول خدا (ص) آنان را با كسايي كه بر رويش بود پوشاند سپس گفت :گ خدايا اينها اهل بيت من هستند پس پليدي را از آنان دور گردان و آنان را پاكيزه قرار ده پاكيزه قرار دادني [كامل ] . (2)
_______________
(1)-
سنن الترمذي: ج 5 ص 361.
(2)-
الدر المنثور ، ج 6 ، ص 604

دسته دوم : رواياتي است كه حكايت ميكند پيامبر اكرم (ص) پس از نزول آيه نيز در موارد متعددي جامه اي را بر روي علي و فاطمه و حسن و حسين (ع) مي پوشاند و اين آيه را قرائت ميكرد به عنوان نمونه :
حاكم نيشابوري از ابن عباس ضمن روايتي كه آنرا طبق شرط بخاري و مسلم صحيح دانسته و ذهبي ، رجال شناس اهل تسنن نيز به صحت آن تصريح و صحت آنرا امضا كرده ، چنين آورده است :
رسول خدا (ص) جامه اش را برگرفت و آنرا بر علي و فاطمه و حسن و حسين (ع) نهاد و گفت انما يريد الله ... [ يعني اين آيه را تلاوت كرد ] .1
از اين روايات فهميده ميشود كه نه فقط در وقت نزول آيه بلكه بعد از نزول آيه نيز پيامبر اكرم (ص) مكرر علي و فاطمه و حسن و حسين (ع) را زير جامه اي قرار مي داد و آيه تطهير را تلاوت ميكرد تا مسلمانان بدانند كه منظور از اهل البيت در آيه تطهير اين افراد هستند و انداختن جامه يا كسا ء بر روي آنان نيز براي اين بوده كه معلوم شود اهل البيت خصوص آنها هستند و غير آنان از اهل بيت نيستند .
دسته سوم : رواياتي است كه بيان ميكند پيامبر اكرم (ص) كسايي را بر چهار نفر ياد شده پوشاند و گفت : "خدايا اينان اهل بيت من هستند از آنان پليدي را دور گردان و آنان را كاملا پاك قرار ده "ولي از تلاوت آيه خبر نميدهد .به عنوان نمونه :
ترمذي با سندي كه آنرا حسن ميداند از ام سلمه روايت كرده :
پيامبر اكرم (ص) كسايي را بر حسن و حسين و علي و فاطمه (ع) پوشاند سپس گفت :" خدايا اينان اهل بيت و خواص من هستند ، پليدي را از آنان دور كن و آنان را كاملا پاك قرار ده ." ام سلمه گفت اي رسول خدا من [نيز] با آنان هستم ؟ فرمود : البته تو بسوي خوبي هستي .
اين دسته از روايات نشان ميدهد كه پيامبر (ص) گاهي بدون تلاوت آيه تطهير نيز آنان را در زير كساء جمع ميكرده و مي گفته است اينان اهل بيت من هستند ، ولي از مشابهت دعاي حضرت (ص) در اين دسته از روايات با مفاد آيه تطهير به خوبي استفاده مي شود كه در اين موارد نيز پيامبر (ص) به اهل البيت در آيه نظر داشته اند و مي خواسته اند اشخاصي را كه از اهل البيت اين آيه منظور هستند معرفي كنند .
______
1- سنن الترمذي ، ج 5‌، ص 699، ح 3871

دسته چهارم : رواياتي است كه مي گويد : پيامبر (ص) ، اهل البيت در اين آيه را به علي ، فاطمه ، حسن و حسين (ع) تفسير كرده است بي آنكه بر روي آنان كسايي بياندازد . به عنوان نمونه :
ابن عساكر با سند خود از ام سلمه روايت كرده است كه پيامبر (ص) در [ تفسير اهل البيت در ] قول خداي عزوجل :« انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا » فرمود : « الحسن و الحسين و فاطمه و علي » ام سلمه گفت : « و من ؟» فرمود تو به سوي خوبي هستي .»1
دسته پنجم : رواياتي است كه خبر ميدهند تا مدتي طولاني پيامبر اكرم (ص) هنگام عبور از خانه حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه (س) اين آيه را تلاوت ميكرد . به عنوان نمونه :
از ابن عباس روايت شده كه ميگفت : مدت نه ماه رسول خدا (ص) را مشاهده ميكرديم كه هر روز در وقت هر نماز به در خانه علي بن ابي طالب (ع) مي آمد و ميگفت : السلام عليكم و رحمة الله و بركاته اهل البيت « انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا »الصلاة ، رحمكم الله ، كل يوم خمس مرات . 2
اين دسته از روايات بسيار زياد است اما عبارتهاي آنها مختلف است . مدت اين كار در برخي روايات نه ماه و در برخي شش ماه و در برخي چهل روز و در برخي يك ماه و در برخي هفت ماه و در برخي هشت ماه و در برخي ده ماه و در برخي هفده ماه بيان شده است .
در برخي روايات آمده كه پيامبر 0ص) به اهل خانه با عنوان « اهل البيت » سلام ميداد و در برخي « سلام » ذكر نشده است . در برخي روايات با كلمه « الصلاه الصلاه » به نماز ترغيب شده و در برخي از آن ياد نشده . در برخي آمده است كه پيامبر (ص) در وقت هر نماز اين كار را انجام ميداده است و در برخي فقط وقت نماز صبح ذكر شده است ولي مفاد مشترك همه آنها اين است كه پيامبر 0ص) مدتي طولاني در كنار خانه فاطمه (س) اين آيه را تلاوت ميكرده است . مختلف ذكر شدن مدت اين كار در روايات ظاهرا براي اين بوده كه هر صحابي مدتي را كه خود ديده بيان كرده .
در هر صورت ظاهرا اين كار را پيامبر (ص) انجام ميداده است تا مسلمانان بفهمند كه از اهل البيت در اين آيه افزون بر خود آنحضرت (ص) اهل خانه فاطمه (س) نيز اراده شده است نه افراد ديگر و تكرار آن در مدت طولاني چه بسا براي اين بوده است كه اين كلمه ظهور عرفي در اين معنا پيدا كند و با وضع تعيني معناي اصطلاحي جديدي براي اين كلمه حاصل شود كه مصاديق آن در عصر پيامبر (ص) خصوص آن افراد باشد .

___________________
1- تاريخ مدينه دمشق ، ج 14 ، ص 139 ، ح 3444
2- الدر المنثور ، ج 5 ، ص 378.

دسته ششم : رواياتي است كه صراحت دارند در اينكه اين آيه درباره پنج نفر : پيامبر اكرم (ص) ، علي ، فاطمه ، حسن و حسين (ع) نازل شده است . به عنوان نمونه :
طبري با سند خويش از رسول خدا (ص) نقل كرده است كه فرمود :اين آيه ي « انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا » درباره پنج نفر : من ، علي ، فاطمه ، حسن و حسين - خدا از آنان خشنود باد - نازل شده است . » (1) نظير اين روايت از ام سلمه ، ابن عباس ، ابوسعيد خدري نيز نقل شده و در ذيل برخي از آن روايات آمده است كه سپس پيامبر خدا (ص) فرمود : «خدايا اينان اهل بيت من هستند پليدي را از آنان دور كن و آنان را كاملا پاك قرار ده ». ام سلمه كه در كنار در خانه بود گفت :«ومن ؟» رسول خدا (ص) فرمود :«تو با خير و بسوي خير هستي »(2)
از اين روايات به قرينه اينكه پيامبر خدا (ص) در مقام بيان افرادي كه آيه درباره آنان نازل شده خصوص پنج نفر را نام برده ، استفاده مي شود كه نزول اين آيه به همين پنج نفر اختصاص داشته است و پرسش و پاسخ ام سلمه و رسول خدا در ذيل برخي روايات نيز موكد اين اختصاص است زيرا معلوم مي شود ام سلمه از سخن رسول خدا (ص) اختصاص فهميده است و چون احتمال مي داده كه خودش نيز مشمول آيه باشد از پيامبر (ص) پرسيده و حضرت (ص) به او جواب مثبت نداده و با جمله اي كه او را خوشحال كند پاسخ وي را داده است .
از ملاحظه اين روايات در كنار پنج دسته روايات پيشين معلوم مي شود كه چون خود پيامبر (ص) بدون ترديد مشمول آيه بوده است در آن روايات حضرت خواسته افراد ديگري را كه جز خودش مصداق اهل البيت آيه بوده اند معرفي كند و بين اين دسته و دسته هاي پيشين منافاتي نيست . به تعبير فني آن روايات ظهور دارند در اينكه از اهل البيت خصوص چهار نفر اراده شده است و اين دسته از روايات نص و صريح است در اينكه خود پيامبر (ص) نيز مراد است و به قرينه اين نص معلوم مي شود ظهور آن روايات در اختصاص به چهار نفر و نفي آيه از غير چهار نفر شامل پيامبر نيست .

(1)- تفسير طبري ، ج 10 ، ص 296 ، ح 28487
(2)- ر.ك: شواهد التنزيل ، ج 2 ، ص 39 ، ح 659

دسته هفتم رواياتي است كه " اهل البيت " در آيه تطهير را افزون بر پنج نفر ياد شده در دسته هاي پيشين به نه نفر ديگر تعميم داده است . به عنوان نمونه :
ضمن حديثي كه جويني ، از دانشمندان اهل تسنن ، درباره مذاكره و گفتگوي امير مومنان (ع) با اصحاب پيامبر در مسجد رسول خدا (ص9 در زمان حكومت عثمان نقل كرده چنين آمده است :
" ... سپس علي (ع) فرمود : اي مردم آيا ميدانيد كه خدا در كتابش " انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا " را نازل فرمود و [پيامبر (ص) ] من و فاطمه و دو پسرم حسن و حسين را جمع كرد و پوششي را بر ما افكند و گفت : خدايا اينان اهل بيت من هستند و ... پس [ از آن ] ام سلمه گفت : و من [ نيز از اهل بيت شمايم ] اي رسول خدا؟ فرمود : تو بسوي خوبي هستي ( يعني سرانجام كار تو خير و خوبي است ) [ ولي آيه ] فقط درباره من [ و دخترم ] و برادرم علي بن ابي طالب و دو پسرم و نه نفر از فرزندان پسرم حسين ، به خصوص ، نازل شده و هيچ كس با ما در اين آيه شركت ندارد . پس همه آنان (اصحاب حاضر در آن مجلس ) گفتند : شهادت ميدهيم كه ام سلمه اين واقعه را براي ما نقل كرده از رسول خدا (ص) [ اين جريان را ] پرسيديم [ آن حضرت نيز ] همانگونه كه ام سلمه نقل كرده بود براي ما بيان فرمود ..." 1
از ملاحظه اين دسته از روايات در كنار دسته هاي پيشين به دست مي آيد كه روايات پيشين به مصاديق " اهل البيت " در زمان نزول نظر دارد و در دسته اخير مطلق مصاديق اعم از مصاديق زمان نزول و مصاديق آينده آن بيان شده است . به تعبير فني ، روايات پيشين ظهور دارند در آينكه آيه درباره پنج نفر نازل شده و شامل غير آنان نمي شود و دسته اخير نص و صريح است در اينكه نه نفر ديگر را نيز شامل مي شود به قرينه اين نص معلوم مي شود كه ظهور آن روايات نسبت به اين نه نفري كه در زمان نزول آيه نبوده اند و در آينده بدنيا آمده اند مراد نبوده است و در نتيجه آيه به چهارده نفر اختصاص مي يابد و به اقتضاي ظهور روايات پيشين و نص دسته اخير ، شمول آيه از غير اين چهارده نفر نفي ميشود .
________
1- فرائد السمطين ، ج 1 ، ص 316 ؛ نعماني ، الغيبة ، ص 32- 35

rahyafte91;233559 نوشت:
شماها هنوز دارید تعجب می کنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:Moteajeb!::Moteajeb!:

با اجازخه شما من هنوز دارم تعجب مي كنم.
آخه اين موضوع اينقدر بحث نداشت........چرا اينقدر بحث مي شه؟ اين هكه تعجب منو بر انگيخته.
اهل سنت هم خودشون در اين باره خيلي حرف نزدن.اين بحث ها بر مي گرده به ادبيات عرب كه كار هركي نيست كه يادش بگيره. درس حوزوي مي خواد. تازه.......اگه يكي بخواد مثل استاد توضيح بده ما چيزي نمي فهميم:khandeh!: مهم حقانيتشه.....
در ضمن اگه قرار باشه رفع شبهه بشه بايد چند عالم اهل سنت جمع بشن و با چند عالم شيعه بحث كنن تا به نتيجه كلي برسن. آخه يه سري چيز ها قانونه و بايد پذيرفته بشه. اگه اين اتفاق بيفته خيلي از مشكلات حله. اما يك عده هستن كه مانع مي شن. ...ر. . . .
وهابيت........ و....... ......يهوديت...

hush dragon;234882 نوشت:
ا اجازخه شما من هنوز دارم تعجب مي كنم. آخه اين موضوع اينقدر بحث نداشت........چرا اينقدر بحث مي شه؟ اين هكه تعجب منو بر انگيخته. اهل سنت هم خودشون در اين باره خيلي حرف نزدن.اين بحث ها بر مي گرده به ادبيات عرب كه كار هركي نيست كه يادش بگيره. درس حوزوي مي خواد. تازه.......اگه يكي بخواد مثل استاد توضيح بده ما چيزي نمي فهميم مهم حقانيتشه..... در ضمن اگه قرار باشه رفع شبهه بشه بايد چند عالم اهل سنت جمع بشن و با چند عالم شيعه بحث كنن تا به نتيجه كلي برسن. آخه يه سري چيز ها قانونه و بايد پذيرفته بشه. اگه اين اتفاق بيفته خيلي از مشكلات حله. اما يك عده هستن كه مانع مي شن. ...ر. . . . وهابيت........ و....... ......يهوديت...

سلام
از همه این حرفها برداشت میشه که دین در عین سادگی اش خیلی دقیق و عمیق هم هست
والله الموفق

بخدا شماها مسلمونید این حرفارو نزنید عوض اینکه بشینید بیشتر از قرآن بخونید دعواتون سر این چیزاس آخه واسه چی بدون دلیل این حرفارو میزنید همین کارارو می کنید که یه مشت وهابی ما رو رافضی صدا میکنن دیگ

سلام
جناب قدس شریف
اینجا جای گفتگو و بحث علمی است اگر اشکال علمی به بحث دارید بفرمایید ممنون میشیم
والله الموفق

هركسی میخواد حرف از قرآن کریم بنویسه لطف کنه اول این آیه شریفه رو مرور کنه:
مبارکه آل عمران آیه هفتم

نصیحت از طرف من نیست نصیحت از طرف الله جل جلاله هست قرآن برای وجود تو__تک تک انسانها آمده__وبدم میاد هی میگید تفسیر این آیه رو اینطور گفتن یا اونطور(قرآن کریم 54:17) دوس دارم اول خودت این آیه رو بخونی وبا عقل خودت نظر بدی قرآن کریم 32و33 مبارکه احزاب... ببین با قلب خودت با منطق خودت بخون
ومن الله(جل جلاله) التوفیق

قدس شریف;244566 نوشت:
هركسی میخواد حرف از قرآن کریم بنویسه لطف کنه اول این آیه شریفه رو مرور کنه:
مبارکه آل عمران آیه هفتم

نصیحت از طرف من نیست نصیحت از طرف الله جل جلاله هست قرآن برای وجود تو__تک تک انسانها آمده__وبدم میاد هی میگید تفسیر این آیه رو اینطور گفتن یا اونطور(قرآن کریم 54:17) دوس دارم اول خودت این آیه رو بخونی وبا عقل خودت نظر بدی قرآن کریم 32و33 مبارکه احزاب... ببین با قلب خودت با منطق خودت بخون
ومن الله(جل جلاله) التوفیق

من آیه تطهیر را خواندم جناب و دیدم خداوند به صراحت می فرماید که هرگونه پلیدی را از اهل بیت پاک گردانیدم.

بعد همینطور که داشتم قرآن را ورق می زدم به سوره تحریم رسیدم و دیدم که چگونه دو تن از زنان پیامبر (ص) با دسیسه و پلیدی پیامبر (ص) را آزار دادند.

این دو زن با هم دسیسه پلیدی را انجام دادند که این بود:

پیامبر (ص) همسری داشتند که هر وقت ایشان به منزل آن زن می رفتند، آن زن به ایشان عسل می دادند و پیامبر (ص) هم عسل خیلی دوست داشتند.

دو تن از زنان پیامبر (ص) نسبت به زن دیگر حسادت کردند (آیا حسادت پلیدی نیست؟!) و با هم دسیسه کردند که پیامبر (ص) هر زمان از منزل آن زن به منزل ایشان بیاید، به ایشان بگویند که از دهانتان بوی گند می آید!

این حقه و دروغ پلید را انجام دادند و پیامبر خدا هم چون قبل از رفتن به منزل آن زنان عسل خورده بودند، گمان کردند که این بوی بد که این زنان می گویند، به خاطر خوردن عسل از دهان ایشان می آید.

آنجا فرمودند من دیگر عسل نخواهم خورد که سوره تحریم با این آیه نازل شد که ای پیامبر، چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده بر خود حرام کرده ای و بعد هم خداوند به این دو زن عتاب کرد که چرا پیامبر (ص) را آزار داده اند و اگر باز هم به این رفتار ادامه دهند، خداوند برای پیامبر (ص) از آنان بهتر را درنظر خواهد گرفت ...

از این سوره قرآن متوجه شدم که منظور از اهل بیت (ع) زنان پیامبر (ص) نمی تواند باشد با وجود دروغگویی و دسیسه چینی و آزار پیامبر (ص) که همگی کارهای پلیدی است.

همسر لوط با بدان بنشست*خاندان نبوتش گم شد

سگ اصحاب کهف روزی چند* پی نیکان گرفت و مردم شد

آره پدرجان.

آفرین حالا گوش کن:
1 دوتا از زنان دسیسه چیدن... چرا بقیه رو زیر سوال میبرید؟ ام المومنین میمونه یا ام سلمه چی؟
2 دسیسه گناه هست قبول خب قبول داری ترس از غیر خدا هم آدم رو از عصمت می اندازه؟

ببین مرد باش بدون تعصب و با منطق این دوتارو جواب بده

و من الله(جل جلاله) التوفیق

آفرین حالا گوش کن:
1 دوتا از زنان دسیسه چیدن... چرا بقیه رو زیر سوال میبرید؟ ام المومنین میمونه یا ام سلمه چی؟
2 دسیسه گناه هست قبول خب قبول داری ترس از غیر خدا هم آدم رو از عصمت می اندازه؟

ببین مرد باش بدون تعصب و با منطق این دوتارو جواب بده

و من الله(جل جلاله) التوفیق

قدس شریف;244671 نوشت:
آفرین حالا گوش کن:
1 دوتا از زنان دسیسه چیدن... چرا بقیه رو زیر سوال میبرید؟ ام المومنین میمونه یا ام سلمه چی؟
2 دسیسه گناه هست قبول خب قبول داری ترس از غیر خدا هم آدم رو از عصمت می اندازه؟

ببین مرد باش بدون تعصب و با منطق این دوتارو جواب بده

و من الله(جل جلاله) التوفیق

شما قبول دارید که بعضی از زنان پیامبر(ص) از پلیدی دور نبودند یا خیر؟

خودتان قبول کردید!

کلمه «انّما» در لغت عرب از ادات حصر است. یعنی فقط.

حال به این جمله دقت کنید:

بنده خطاب به شما و پیامبر(ص) عرض می کنم:

فقط اهل بیت شما با ایمانند .

ومشخص نمی کنم که روی سخنم با شماست، یا پیامبر(ص).

اگر اینجا کفر یکی از افراد خانواده شما اثبات شد (بلا تشبیه) ، این جمله در مورد شما دیگر صدق نمی کند، چون فقط کل خانواده منظور جمله بوده و استثناء هم نداشته،پس وقتی کفر یکی اثبات شد، کل گروه زیر سؤال می رود و این جمله در مورد خانواده شما صدق نمی کند.

پس وقتی حداقل یکی از ارکان گروهی که منحصراً و بصورت جمعی مورد خطاب قرارگرفته باشد، حائز شرایط وصف و خطاب قرار نگیرد، کل آن گروه از دایره خطاب خارج می شود، چون گفته نشده فقط همه اینگونه هستند، بجز یکی! یا دوتا! یا...

پس خطاب این آیه به گروهی برمی گردد که پلیدی در آنان مشاهده نشد، که همان 5 تن آل عباء می باشند.

ترس از غیر خدا می ماند، که آن را هم فقط تا به اینجا ادعا کردید، نه اثبات.

جواب اگر دارید، بماند برای روز شنبه ان شاء الله اگر زنده ماندیم.

یا علی

ناصر یوسف نژاد;244677 نوشت:
پس وقتی حداقل یکی از ارکان گروهی که منحصراً و بصورت جمعی مورد خطاب گرفته باشد، حائز شرایط وصف و خطاب قرار نگیرد، کل آن گروه از دایره خطاب خارج می شود، چون گفته نشده فقط همه اینگونه هستند، بجز یکی! یا دوتا! یا...


برادر عزیز واقعا میگم بسیار منطقی و مبرهن توضیح دادی. بله درسته من قبول دارم که نه تنها زنان پیامبر بلکه هیچکس

معصوم نیست و این آیه مبارکه پس از ترغیب زنان حضرت رسول(ص) به معروف آنها را مژده به پاکی خانه ی

امن آن حضرت(ص) میدهد و حرف من اینست که اهل بیت___متشکل از وجود بابرکت خود پیامبر اسلام(ص)

کامل انسان و زنان پیامبر(ص) و حضرت صدیقه سیده نسا العالمین فاطمه بنت محمد(ص) و خلیفه اول امام علی

ابن ابی طالب ___این پاکی وجودی را اکتساب کرده اند و بنابر قرآن کریم

هرلحظه نیز بر آن مراقبت می داشتند.

که الله جل جلاله پیامبرانش را همواره
به مراقبت از نفس امر می نمود و درچندین آیه به کامل انسان پیامبر اسلام(ص) هشدار داده است که مراقب
باش وگرنه از ظالمین خواهی بود.

قدس شریف;244704 نوشت:
_متشکل از وجود بابرکت خود پیامبر اسلام(ص)

کامل انسان و زنان پیامبر(ص) و حضرت صدیقه سیده نسا العالمین فاطمه بنت محمد(ص) و خلیفه اول امام علی

ابن ابی طالب ___این پاکی وجودی را اکتساب کرده اند و بنابر قرآن کریم

هرلحظه نیز بر آن مراقبت می داشتند.


با سلام
برادر بزرگوار ! اين چگونه مراقبتي در هر لحظه است كه برخلاف نص صريح قرآن كه خطاب به همسران پيامبر (ص) فرمود : وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ ( احزاب /33) از خانه خارج شده بر شتري سوار شوند و موجبات جنگي را ميان مسلمين فراهم كنند كه خون هزاران مسلمان بدست مسلمان بريزد ؟ !!
آيا بر خلاف فرمان صريح الهي رفتار كردن ، گناه نيست ؟آيا موجبات جنگ و خونريزي ميان مسلمانان فراهم آوردن گناه نيست ؟
اگر گناه هست - كه هست - پس تطهير و دوري از پليدي در خصوص چنين زني معنا ندارد و اگر يك نفر اي اين گروه مصداق آيه شريفه و تطهير مورد نظر نباشد پس كل اين گروه از مصداق تطهير آيه خارج مي شوند .
جالب تر اينكه عايشه - كه از موقعيت خود به عنوان ام المومنين بسيار استفاده مي كرد و در هر جايي اين عنوان را علم مي نمود - خود ، هر گز و نيز هيچ يك از همسران پيامبر (ص) هرگز خود را در زمره اهل بيت بر نشمرده و بخش مستقل " انمايريد الله..." را نازل شده در شان و در حق خود نمي دانستند.
از كتب اهل سنت نيز فراوان نقل داريم كه پيامبر (ص) پس از نزول آيه تطهير تا ماهها بر در خانه حضرت زهرا (س) مي رفتند و بر آنها با عنوان اهل بيت سلام يا خطاب مي فرمودند اما چنين خطاب يا رفتاري را در خصوص هيچ يك از همسران خود نداشتند بلكه بعكس ، در زمان نزول آيه حتي ام المومنين ام سلمه خواست در زير عبا وارد شود كه پيامبر (ص) به او فرمودند : تو بر خير هستي اما از اهل بيت نيستي .
لذا به همان دليل تاريخي و اين دليل روايي و بانضمام دلايل قرآني كه در پستهاي پيشين عرض شد ، همسران پيامبر (ص) نمي توانند جزء اهل بيت باشند .

1 بدی شماها دوتا چیزه یکی اینکه تا جواب ندارید حاشیه میرید یکیم اینکه فک میکنید فقط خودتون به این چیزا مسلطین حالا گوش کن
2 با دقت پستمو بخون من گفتم که خدا اونها رو به مراقبت امر می نمودند و کسانی چون سیده نسا العالمین(س) و مولاعلی(ع) بیشتر وبیشتر بر این امر اسرار می ورزیدند
3 لپ مطلب: حر ف من اینه که اصلن هیچ کس معصوم نیس من اینجا نیستم که سر این دعوا کنم عایشه رو عصمت بدم. بابا حرف من اینه که عصمتی وجود نداره و این تطهیر اهل بیت توسط خود ایشان بتکامل رسیده که یکی مثه فاطمه بنت رسول الله(ص) اونقد بر این امر__مراقبت از نفس__کوشش می کند که می شود کوثر.
4 و حرف من: هیچکس معصوم نیست

به نام خدا
با سلام

قدس شریف;244810 نوشت:
با دقت پستمو بخون من گفتم که خدا اونها رو به مراقبت امر می نمودند

برادر بزگوار لطفا شما ايه شريفه را با دقت بخوانيد . آيه شريفه 33 احزاب ، اهل بيت (ع) را امر به مراقبت نمي نمايد بلكه از اراده الهي در باب اذهاب رجس آنان سخن مي گويد :
انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت
امر به مراقبت بر اعمال كه در خصوص تمامي مسلمانان و در تمامي احكام تشريعي وجود دارد لطفا شما بفرماييد اين اراده كه در آيه با ادات حصر هم مشخص شده چه اراده اي است كه فقط شامل اهل بيت مي شود ؟
اگر منظور مراقبت از اعمال باشد و اينكه خداوند با تشريع احكام خواسته است مسلمانان از آلودگيها پاك شوند كه خب اين مطلب كه ادات حصر و مخاطب خاص - اهل البيت - نداشت اصلا چرا بايد به مخاطب خاص منحصرش كند ؟
ايا بنظر شما اين اراده - نه به فرمايش شما مراقبت - كه در آيه آمده است و اينكه با ادات حصر "انما" بيان شده و اينكه فقط در خصوص اهل البيت مطرح گرديده ، با اراده تشريعي خداوند كه در خصوص ساير مسلمانان از تشريع احكام دارد متفاوت نيست ؟
لطفا پاسخ سوال فوق را حتما مرحمت فرماييد زيرا براي ادامه بحث مهم و اساسي است .

ببینید حرفای قلمبه سلمبه ملاک نیس قرآنی حرف بزن قرآنی جواب بگیر ببین جز قرآن کریم علمی نیست
درجواب سوالت توجه کن: آیا قبول دارید اهل البیت جایگاهشون بدلیل قرابت با حضرت رسول(ص) نزد خدا با اهمیت تر است؟ پس این آیه بدلیل همین دلیل خاص شده. ببین هیچوقت ودر هیچا در سنت نبی خاتم(ص) نیامده که من یا خاندانم عصمت دارند.
"من بشری هستم چون شما که فقط بمن وحی میشود(18:110)"
"و من نیز از غیب نمی دانم(6:50)"

توروقرآن بهمون یه مقدارهم که از قرآن کریم قرایت می کنید بی تعصب باشین توروقرآن

قدس شریف;244704 نوشت:

برادر عزیز واقعا میگم بسیار منطقی و مبرهن توضیح دادی. بله درسته من قبول دارم که نه تنها زنان پیامبر بلکه هیچکس

معصوم نیست و این آیه مبارکه پس از ترغیب زنان حضرت رسول(ص) به معروف آنها را مژده به پاکی خانه ی
ان آن حضرت(ص) میدهد و حرف من اینست که اهل بیت___متشکل از وجود بابرکت خود پیامبر اسلام(ص)
کامل انسان و زنان پیامبر(ص) و حضرت صدیقه سیده نسا العالمین فاطمه بنت محمد(ص) و خلیفه اول امام علی
ابن ابی طالب ___این پاکی وجودی را اکتساب کرده اند و بنابر قرآن کریم هرلحظه نیز بر آن مراقبت می داشتند.

من کی گفتم هیچکس معصوم نیست؟! نشان بده
بعدش باز هم که عبا رو بزور سر زنان پیامبر (ص) کشیدی!
پس شما می فرمایید از دید خداوند شما : دروغ، دسیسه چینی ،و آزار پیامبر (ص) رجس و ناپاکی نیست و جزء پاکی محسوب می شود؟!
این که شد شیطان پرستی!

قدس شریف;244704 نوشت:
که الله جل جلاله پیامبرانش را همواره به مراقبت از نفس امر می نمود و درچندین آیه به کامل انسان پیامبر اسلام(ص) هشدار داده است که مراقب باش وگرنه از ظالمین خواهی بود.


با سلام

دوست گرامی شما که سفارش به قرآن دارید آیا آیات زیر را هم دیده اید ؟!:

كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ }يوسف24

خدای متعال میفرماید :لنصرف : ما فحشا و منکر را از یوسف دور کردیم .... بزبان دیگر اگر اراده خدای متعال نبود حضرت یوسف (ع) هم آلوده شده بود .


ودر باره پیامبر هم میفرماید :

{إِلاَّ رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كَانَ عَلَيْكَ كَبِيراً }الإسراء87

{وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطاً وَكُلاًّ فضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ }الأنعام86

{انظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً }الإسراء21

{وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْماً وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ }النمل15

{أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكاً عَظِيماً }النساء54

و لولا ان ثبتناک لقد کدت ترکن اليهم شيئا قليلاً»
«اگر به تو استواري نمي‏بخشيديم، نزديک بود که مقدار کمي به آنان متمايل گردي».
«اذا لا ذقناک ضعف الحيوة وضعف الممات ثم لاتجد لک علينا نصيراً» (اسراء /73-75).

«ولولا فضل الله عليک و رحمته لهمت طائفة منهم ان يضلوک و ما يضلون الا انفسهم و ما يضرونک من شي‏ء و انزل الله عليک الکتاب و الحکمة و علمک ما لم تکن تعلم و کان فضل الله عليک عظيماً» (نساء /113).

اگر کرم و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهي از آنان تصميم مي‏گرفتند که تو را گمراه کنند، و آنان جز خويش کسي را گمراه نمي‏سازند(و در پرتو همين رحمت) هرگز ضرري به تو نمي‏رسانند، خدا آنچه را که تو نمي‏داني به تو آموخت و کرم خدا در حق تو بزرگ است».

و تثبيت به اين معني جز عصمت و «تسديد» پيامبران به وسيله روح القدس و غيره چيز ديگري نيست.

ناصر یوسف نژاد
مواظب حرف زدنت باش کوچولو
حرفم اینه که خطا ممکنه رخ بده
من حرفمو در کنار حرف شما که این بود "زنان حضرت رسول(ص)معصوم نیستند" کامل کردم وگفتم اصلن__بنا به نص قرآن مجید(که همه چیز را درون خود جایداده__قرآن کریم)__عصمت وجود ندارد.

خیر البریه
بجز تصمیم گیری آخرتون واقعا جاداره ازین اثبات قرآنیتون تشکر کنم. بسیار درست که اگر لطف خدا نبود پیامبران(س)__نعوظ بالله__گمراه میشدند و این مراقبت خداوند از ایشان بود نه عصمت.
1 مراقبت: مبارکه الشعرا آیات14و15.
2 نص پیامبرخاتم(ص) و انبیا(س) مبارکه ابراهیم آیه یازده و "بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مى‏شود " که بنابراین(20:110) تنها فرق انبیای الهی(س) باما در وحی است.
3 منطقی باش. بزرگترین گناه عالم را یک پیامبر مرتکب شد: چیدن آن میوه توسط آدم(س) و نا امیدی یونس(س) از قوم خویش و نیز چشمانت را به آیه زیر منور ساز:
33:37

با سلام
دوستان شیعه که هرکاری بکنند کسی تعجب نمیکنه
فقط من از آن تعجب کردم اساتید خودشان میگویند و برای هم کف میزنن

به نام خدا
با سلام

نقل قول:
ببینید حرفای قلمبه سلمبه ملاک نیس قرآنی حرف بزن قرآنی جواب بگیر ببین جز قرآن کریم علمی نیست
برادر بزرگوار ! آيا شما در پاسخ بنده مطلب غير قرآني ديديد ؟ بنده كه از متن و صريح قرآن از شما پرسش كردم .
اگر پاسخي براي سوال مطرح شده نداريد بحث ديگري است اما اگر ادعاي شما اين است كه قرآني بحث كنيم بنده هم از قران صحبت كردم ، پرسيدم اراده خداوند در آيه " انما يريدالله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت "
به چه معناست ؟ چرا خداوند اراده اش را در اذهاب رجس با ادات حصر صرفا در خطاب به اهل البيت بيان نموده است ؟
آيا از نظر شما سوال نمودن از قران كريم تعصب ورزي است ؟ !
بنده همچنان منتظر پاسخ شما به اين پرسش هستم .

قدس شریف;244943 نوشت:
درجواب سوالت توجه کن: آیا قبول دارید اهل البیت جایگاهشون بدلیل قرابت با حضرت رسول(ص) نزد خدا با اهمیت تر است؟

خير قبول ندارم كه قرابت با رسول خدا (ص) موجب اهميت جايگاه افراد نزد خداوند باشد . دليلش هم اينكه ابوجهل هم عموي پيامبر (ص) بود با آن حضرت (ص) قرابت داشت آيا از نظر شما داراي جايگاه مهمي نزد خداوند است ؟
پس قرابت ، نه عصمت مي آورد و نه جايگاه خاص . در جايي كه قرآن كريم مي فرمايد : ان اكرمكم عندالله اتقيكم (حجرات/13)
ويا مي فرمايد :
فَإِذَا نُفِخَ في الصورِ فَلا أَنساب بَيْنَهُمْ يَوْمَئذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ‏ ( مومنون/101)
لذا قرابت نقشي در جايگاه خاص انسان نزد خداوند ندارد بلكه اين اعمال و ميزان تقواي اشخاص است كه موجب گرامي شدن و داشتن جايگاه خاص نزد خداوند است .
قدس شریف;244943 نوشت:
پس این آیه بدلیل همین دلیل خاص شده.

اگر اينطور است چرا ساير اقرباي پيامبر (ص) را در آن وارد نمي كنيد ؟ چه دليلي دارد كه آنرا محدود در يك عده ي خاص مي كنيد ؟
آيا فكر نمي كنيد اين‌ايه به دليل اراده ي خداوند " يريد الله ليذهب " يعني براي نوع خاصي از اراده ي الهي براي اذهاب رجس در حق عده اي خاص ، وارد شده است ؟
قدس شریف;244943 نوشت:
ببین هیچوقت ودر هیچا در سنت نبی خاتم(ص) نیامده که من یا خاندانم عصمت دارند.

خودتان خواستيد غير از قرآن وارد سنت شويم :
ان شاء الله به حديث شريف ثقلين كه نزد شيعه و سني متواتر است ، معتقديد .
در اين روايت شريف پيامبر (ص) مي فرمايند هر كس از اين دو امانت گرانبها پيروي كند هر گز گمراه نخواهد شد ، از نظر شما مي شود شخصي عصمت نداشته باشد و گناه بكند اما پيروي از او گمراهي نياورد ؟
[البته ان شاء الله به تفصيل به بحث روايات وارده در باب بحث اصليمان بويژه از برادران اهل سنت ، وارد خواهيم شد اما ابتدا اجازه دهيد به يك نقطه مشترك برسيم . ]

هدی;245518 نوشت:
برادر بزرگوار ! آيا شما در پاسخ بنده مطلب غير قرآني ديديد ؟

چی میخوای بشنوی؟ اینکه باشه من قانع شدم؟!
چیزی به عنوان تحریف معنایی شنیدید؟
به کاتب قرآن قسم__خدایا من جز کتاب تو حرفی نزدمو نخواهم زد__اصل اهل البیت زنان هستند. بابا منطقی باشید همونطور که با منطق بزرگ و موثقی من ولایت علی(ع) را قبول کردم و بهش ایمان آوردم.
عمربن علی
با تشکر از آوردن چنین مدرک محکمی.

اهل بیت از دیدگاه اهل سنت و جماعت، طبق این حدیث مشخص میشود:
(قَامَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمًا فِينَا خَطِيبًا، بِمَاءٍ يُدْعَى خُمًّا بَيْنَ مَكَّةَ وَالْمَدِينَةِ فَحَمِدَ اللهَ وَأَثْنَى عَلَيْهِ، وَوَعَظَ وَذَكَّرَ، ثُمَّ قَالَ: " أَمَّا بَعْدُ، أَلَا أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ يُوشِكُ أَنْ يَأْتِيَ رَسُولُ رَبِّي فَأُجِيبَ، وَأَنَا تَارِكٌ فِيكُمْ ثَقَلَيْنِ: أَوَّلُهُمَا كِتَابُ اللهِ فِيهِ الْهُدَى وَالنُّورُ فَخُذُوا بِكِتَابِ اللهِ، وَاسْتَمْسِكُوا بِهِ " فَحَثَّ عَلَى كِتَابِ اللهِ وَرَغَّبَ فِيهِ، ثُمَّ قَالَ: «وَأَهْلُ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي، أُذَكِّرُكُمُ اللهَ فِي أَهْلِ بَيْتِي» فَقَالَ لَهُ حُصَيْنٌ: وَمَنْ أَهْلُ بَيْتِهِ؟ يَا زَيْدُ أَلَيْسَ نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ؟ قَالَ: نِسَاؤُهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَلَكِنْ أَهْلُ بَيْتِهِ مَنْ حُرِمَ الصَّدَقَةَ بَعْدَهُ، قَالَ: وَمَنْ هُمْ؟ قَالَ: هُمْ آلُ عَلِيٍّ وَآلُ عَقِيلٍ، وَآلُ جَعْفَرٍ، وَآلُ عَبَّاسٍ قَالَ: كُلُّ هَؤُلَاءِ حُرِمَ الصَّدَقَةَ؟ قَالَ: نَعَمْ) صحیح مسلم:ج4ص1873
(رسول خدا صلی الله علیه وسلم روزی در بین ما برای سخنرانی بلند شد، در کنار آبی که خُم نامیده میشود بین مکه و مدینه. پس سپاس خدا را بجای آورده و ثنایش گفت، و موعظه کرد و تذکر داد، سپس گفت: ای مردم، یقینا من بشر هستم و نزدیک است که پیک پروردگارم برسد و من آن را اجابت کنم، و من دو چیز گرانمایه را در بین شما بر جای میگذارم: اولینشان کتاب خدا که در آن هدایت و نور است. پس کتاب خدا را گرفته و به آن چنگ زنید. پس تشویق به کتاب الله کرد و به آن ترغیب داد. سپس گفت: « و اهل بیتم، شما را یادر آوری میکنم در اهل بیتم، شما را یادآوری میکنم در اهل بیتم، شما را یادآوری میکنم در اهل بیتم». پس حصین سوال کرد: اهل بیتش چه کسانی هستند ای زید؟ و آیا زنانش نیز از اهل بیتش هستند؟ گفت: زنانش از اهل بیتش هستند ولکن اهل بیتش کسانی هستند که صدقه بر آنان حرام شده است. گفت: آنها چه کسانی هستند؟ گفت: آنها آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس هستند. پرسید: آیا بر همه ی اینها صدقه حرام شده؟ گفت: بله.)
در اینجا علاوه بر اینکه زنان را از اهل بیت میداند، بلکه آنها را زیر مجموعه ای از اهل بیت میداند و اهل بیت کامل را معرفی میکند.

«يَا مَعْشَرَ المُسْلِمِينَ مَنْ يَعْذِرُنِي مِنْ رَجُلٍ قَدْ بَلَغَنِي أَذَاهُ فِي أَهْلِ بَيْتِي، فَوَاللَّهِ مَا عَلِمْتُ عَلَى أَهْلِي إِلَّا خَيْرًا»بخاری:4750
ای مسلمانان، چه کسی مرا معذور میدارد از مردی که آزارش در اهل بیتم به من رسیده، پس قسم به خدا از اهلم چیزی جز خیر نمیدانم
این حدیث در مورد واقعه ی افک است و رسول الله در اینجا ام المومنین عائشه را اهل بیت خود دانسته و میگوید جز خیر از او سراغ ندارد.

جناب هدی میشه بفرمایید طبق دین شیعه اهل بیت پیامبر چند نفر هستند البته با مدرک از قرآن یا روایت صحیح

در ابتدا باید بدانیم بهشتی که حضرت آدم (علیه السلام) از درخت ممنوعه خورد، بهشت برزخي بود نه بهشت دنيوي، در بهشتی که آدم (ع) حضور داشت تكليف نبود فلذا امر و نهي در این بهشت تکلیف آور نیست، متذکر می شود؛ امر به دو نوع: امر مولوي و امر ارشادي تقسیم می شود.امر مولوی الزام آور است فلذا اطاعت از آن واجب و سرپیچی از آن معصيت است، اما امر ارشادی الزام آور نیست. مثل اینکه کسی به دیگری بگوید اگر به آتش دست بزنی خواهی سوخت. چنین امری الزام آور نیست می تواند اطاعت کند و می تواند اطاعت نکند. ( اما دست زدن به آتش اثر وضعي دارد و آن سوختن است)
وقتی خداوند به آدم و حوا (علیهما السلام) امر می کند « و لا تقربا هذه الشجره فتکونا من الظالمین» از اینکه به درخت ممنوعه نزدیک بشوند نهی می کند، اما باید توجه داشت که در بهشت برزخی امر و نهی معنی ندارد زیرا هنوز آدم و حوا مکلف نشده بودند تا امر و نهی بر آنها تعلق بگیرد.
فلذا با خوردن میوه ممنوعه هیچ گناهی مرکتب نشده اند

قدس شریف;245364 نوشت:
ناصر یوسف نژاد
مواظب حرف زدنت باش کوچولو
حرفم اینه که خطا ممکنه رخ بده

شما قبول کردید که بعضی از زنان پیامبر (ص) دچار :

دروغ گفتن به پیامبر (ص)
دسیسه برای پیامبر (ص)
و آزار پیامبر (ص) شدند.

از نظر خداوند: دروغ گفتن به پیامبر(ص)، دسیسه برای پیامبر (ص) و آزار پیامبر (ص) رجس و ناپاکی است و اشکال دارد.
از نظر شیطان: دروغ گفتن به پیامبر(ص)، دسیسه برای پیامبر (ص) و آزار پیامبر (ص) اشکال ندارد.
حالا شما ببین این که می پرستید و این ناپاکی ها را بدون اشکال می داند، شاید شیطان باشد، هر چه هست، خداوند نیست.

ناصر یوسف نژاد;245583 نوشت:
شما قبول کردید که

بله که قبول دارم چون عصمت رو قبول ندارم.

ديندار:
حال برای تکمیل بحث دو آیه شریفه روبرو را مرور فرمایید: 18:110و33:37

[=courier new]ید الله فوق ایدیهم

به والله قسم که نه با کسی دشمنی دارم نه حرف هایم حرف دیگران است
حرف غیر قرآنی تو کتم نمیره
[spoiler][/spoiler]

قدس شریف;245543 نوشت:
چی میخوای بشنوی؟ اینکه باشه من قانع شدم؟! چیزی به عنوان تحریف معنایی شنیدید؟ به کاتب قرآن قسم__خدایا من جز کتاب تو حرفی نزدمو نخواهم زد__اصل اهل البیت زنان هستند. بابا منطقی باشید همونطور که با منطق بزرگ و موثقی من ولایت علی(ع) را قبول کردم و بهش ایمان آوردم.

برادر گرامي ! شما چرا سفسطه مي كنيد ؟ من يك سوال از متن همين قرآني كه شما قبولش داريد پرسيدم . مگر من اعتقاد شما را به ولايت علي ابن ابيطالب (ع) زير سوال بردم ؟
تحريف معنايي كدام است ؟
بزرگوار ! برادر ! بحث از اهل بيت و اراده ي تطهير در فراز پاياني آيه 33 سوره مباركه احزاب ، بحثي دقيق و عميق است و علماي شيعه و اهل سنت هم بشكلي دقيق در آن وارد شده اند در خصوص تك تك كلمات آيه هم بحثهاي مبسوطي صورت گرفته است ، بنده هم از يكي از كلمات همين قرآني كه شما جز آن حرفي نخواهيد زد پرسش كردم . اگر پاسخش را نمي دانيد تحقيق كنيد چرا بنده را متهم به تحريف معنايي مي فرماييد ؟ بنده بحث نمي كنم تا شما را قانع كنم بلكه در بحث ادله كافي جهت ادعاهايم ارائه مي كنم حال مي خواهيد بپذيريد يا خير .
اراده الهي در اين آيه شريفه - كه منحصر در دو مورد شده است : يكي اذهاب ( از بين بردن) رجس و ديگري در اهل البيت - اراده تشريعي خداوند نيست زيرا خداوند با تشريع احكام در خصوص تمامي مسلمانان چنين اراده اي دارد و مي خواهد با عمل به احكام ، آنان را پاك كند اما چرا در اين آيه شريفه بايد اراده اش را منحصر در اذهاب رجس از يك عده اي بكند ؟ - حال هر كسي كه وارد در اهل بيت مي خواهد باشد چه همسران پيامبر (ص) و چه غير آنها - اين چه نوع اذهاب رجسي است كه خداوند اراده نموده تنها در خصوص يك عده ي خاص انجام دهد؟ اساسا فرق بين اراده ي تشريعي و تكويني خداوند چيست ؟ چرا ادات حصر ؟
در اراده ي تشريعي ، خداوند انجام فعلي را از عده اي مي خواهد و ممكن است آن عده ، كار مزبور را انجام دهند و يا ندهند يعني تحقق اين اراده - چون فعل خود خداوند نيست - قطعي نيست .
اما در اراده تكويني، خداوند حتما و قطعا انجام يك امر را مي خواهد و آن امر نيز انجام مي شود .
اراده در آيه 33 احزاب :" انما يريد الله " اراده تكويني است يعني خداوند قطعا و حتما مي خواهد كه اهل بيت را از جميع ناپاكي ها ، پاك كند و چون اراده تكويني است پس قطعا محقق خواهد شد . لذا شما هيچ يك از انواع ناپاكي ها و گناهان را نبايد در كساني كه مصداق اهل بيت هستند ببينيد .
ادامه ....

سکـــــوت می کنمــــ

از این به بعد یادم باشه به خانمم بگم تو اهل بیت من نیستی...

شما هم یادتون باشه مادرتون اهل بیت نیستند...

به خاله و عمه و کلهم گوشزد کنید که دلشون خوش نکنن که دارن تو خونه شوهراشون میشورن و میسابن آب پاکی رو رودستشون بریزید و بگید که اهل بیت نیستند

خدا یا تو خودت بمن تو کتابت فرمودی با کمک قرآن جهاد کنید... خدایا نمی دونم چه بلایی سر امتت اومده که حرف محکم تورو هم عوض میکنن__نعوظ بالله.

و در خانه‏هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستاده‏اش را فرمان بريد خدا فقط می ‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند
تو رو بهرچی اعتقاد داری این آیه رو بخون ببین معناش چی؟
الله جل جلاله پس از امر بمعروف خاندان نبوت میگوید میخواهم شما آلوده نشوید.
بابا نص قرآنه بچه مسلمون... دیگ چی بگم؟

موضوع قفل شده است