جمع بندی از عشق تا جدايی از شوهر معتاد

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
از عشق تا جدايی از شوهر معتاد

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:

سلام
نمیدونم چرا و چی شد که گفتم این حرفهارو بزنم.
از کجا شروع کنم نمیدونم ...
یکی از خانمهای آشنای ما در حال جداشدن از همسرشه . همسرش اعتیاد داره . این خانم 30 سالشه و یه دختر 4 ساله داره . پدر و مادر این خانم از همون کودکی که این بنده خدا بچه بوده از هم جدا میشن و بعد ده سال پدرشون ازدواج میکنه .
این خانم که اون موقع 15 سالش بوده سر ناسازگاری با نامادری داشته و کلا بی حرمتی می کرده و حرف گوش نمی داده و ...
خلاصه 6 ماه بیشتر خونه باباش دوام نمیاره و اونجا رو ترک میکنه میره خونه مادربزرگش ..بعد از مدتی هم با یه پسر دوست میشه و پاشو میکنه تو یه کفش که الا من همین پسرو میخوام ... پدرش اینا میرن تحقیق و میگن این پسر اعتیاد داره و ما راضی نیستیم اما اون خانم میگه نه من همینو میخوام و الا خودمو میکشم و از این حرفها ... پدر هم با نارضایتی قلبی میره محضر و رضایت ازدواجش رو میده ...
حالا تو این 5-6 سال که با اون پسر چجوری زندگی کرد بماند ؛ الان در حال جدا شدنه و کاراش رو تقریبا انجام داده .
حرف من یه چیز دیگه است .

این دختر بعد ازدواجش از سمت پدر و نا مادریش طرد شد و دیگه پدرش رو ندید .
مادر خودش هم زندگی نابسامانی داره و هشتش گرو نهشه ...

مدتیه اومده تهران که کارهای طلاقش رو کنه . ابتدا خونه یکی از اقوام ناتنی شوهرش رفت ( به قول خودش خاله ناتنی شوهرش) اونجا یه پسر بود که ظاهرا اعتیاد داشت و قرص مصرف میکرده . یه روز که قرص میخوره دیوونه میشه و شروع میکنه به کتک کاری این خانم و مادر خودش(پسره) ... بدن این خانم زیر لگدها و مشت های اون آقا کبود میشه ... خلاصه اون شب اون آقارو میبرن بیمارستان و فرداش این خانم با وسایل و دختراش از اون خونه فرار میکنه ...

میره خونه داداشش ... داداشش هم یه دست فروشه و وضع زندگی خوبی نداره ...

اونجا زنداداشش باهاش نمیسازه و میگه اسباب هات رو جمع کن برو بیرون ... خلاصه کلی غر میزنه سرش ... اما از اونجا که این آشنای من کسی رو نداره و جایی نداره بره همونجا فعلا هست ...

بردمش پیش یه روحانی که مشاور هم هست به امید اینکه ایشون کمکی کنه ،کاری جور کنه ؛
چی بگم والله ؛ اون حاج آقا فقط حرفهارو شنید و آخرش یه مبلغی گذاشت تو پاکت و بهش داد ... فکر کرد برای گدایی رفتیم پیشش
من انقد بهم برخورد ، انقدر اعصابم خورد شد که هیچی نگفتم اومدم بیرون
اما از اونجا که اون خانم نیاز به پول داشت قبول کرد (بنده خدا چاره ای نداره )

دخترشو با خودش تو این دادگاه و اون کلانتری و این دادسرا و ... میکشونه می بره ...
الانم گفته که زنداداشش میخواد بره مسافرت ، گفته اگه برن مسافرت باید به فکر یه جا برای خودش و دخترش باشه ..
دستش خالیه ؛ سی سالشه اما انقد سختی کشیده که گویا یک زن 40 ساله رو به روت نشسته ...

خیلی سعی کردم کمکش کنم اما نمیدونم چه جوری ! میخواد سالم زندگی کنه اما چجوری ؟ هیچکی نداره ، اگه آواره خیابونها بشه چی ؟یه زن تنها با یه دختر 4 ساله !

خیلی فکرم مشغولشه ... به خدا نمیدونم چرا به شما گفتم ... شاید چون خسته شدم از بس دیدم این زن داره سختی میکشه . نمیدونم


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید :Gol:

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: استاد حامی

[="Tahoma"][="DarkGreen"]سلام بر شما
این که در قبال ایشان به غیر از دغدغه دنبال راهکار هستید قابل تحسین است.
بهترین برای کمک به ایشان این است که ایشان را تشویق کنید که خودشان با مشاوری متعهد مشورت کند. راهکارهایی که مشاوران می دهند متناسب با شرایط و زندگی خود افراد است که احتمالا برخی از آنها از شما هم نهفته است.
اگر برایشان مقدور نبود از مشاوران بهزیستی، دولتی یا آزاد به طور حضوری کمک بگیرید با مشاوران تلفنی همین مرکز با شماره 09640 تماس بگیرند.
در مورد زندگی جدید ایشان هم به نظر می رسد برای یک خانم تنها تهران جای مناسبی نیست و بهتر است نزدیک خویشاوندان خود باشد تا از حمایت عاطفی، مالی و معنوی آنها بهره مند شود.
البته کار در محیط زنانه و کارهای زنانه یا خانه کاری ( کار در خانه) برای ایشان نقش درمانی دارد و ذهن ایشان را مدیریت می کند و از سویی دیگر با بهبود اقتصادی نقش مهمی در احساس کرامت و عزت نفس ایشان و فرزندش دارد. برای شروع بهتر است با استشهاد از افراد معتمد استشهادنامه ای تنظیم کنند و به کمیه امداد محل زندگی رجوع کنند.
اگر شما یا نزدیکان می توانید تلاش کنید که زمینه کار را برای ایشان فراهم کنید.
البته اگر همان طوری که در پیام قبلی گفتید همسر ایشان 4 سال است که معلوم نیست کجا رفته بعد از جستجو از ایشان و عدم یافتن ایشان بهتر است با رجوع به دادگاه طلاق غیابی بگیرند و به تدریج مهیا شوند برای شروع یک زندگی جدید.

نکته ای که ممکن است برخی به طور احساسی با آن برخورد کنند و مطمئنم که با تأمل به سخنانم به عمق مطلب می رسند این است که اگر ایشان شرایط مالی مناسبی ندارد و احتمال دارد و از سویی ایمان قوی ندارند و احتمال دارد برای تأمین معاش به انحراف کشیده شود، لازم است:
1- ایشان را به لطف خدا و کرمش امیدوار کنید و تشویق کنید با نماز و ارتباط با خود قوی باشد و گرفتار افسردگی و یأس نشود.
2- خیران را در کمک به ایشان جهت دهید.
3- اگر احتمال دارد برای تأمین معاش به گناه بیفتد او را ترغیب کنید که لااقل با ازدواج مدت دار و تعهداتی که این ازدواج دارد از حمایت عاطفی و مادی برخوردار شود. البته برای پیشگیری از سوء استفاده این ازدواج را در محضر به ثبت محضری برسانند تا محضر با داشتن سند و مدرک مانع فریب ایشان شود و از نظر حقوقی بتوانند پیگیری کنند. ( متأسفانه برخی برای رفع نیازهای مادی و حتی برخی به خاطر طمع و مال اندوزی به سراغ روابط نامشروع بدون تعهدات شرعی می روند)[/]


پرسش:

یکی از خانمهای آشنای ما در حال جداشدن از همسرشه . همسرش اعتیاد داره . این خانم 30 سالشه
خیلی سعی کردم کمکش کنم اما نمیدونم چه جوری ! میخواد سالم زندگی کنه اما چجوری ؟

پاسخ:

سلام بر شما
این که در قبال ایشان به غیر از دغدغه دنبال راهکار هستید قابل تحسین است.
بهترین برای کمک به ایشان این است که ایشان را تشویق کنید که خودشان با مشاوری متعهد مشورت کند. راهکارهایی که مشاوران می دهند متناسب با شرایط و زندگی خود افراد است که احتمالا برخی از آنها از شما هم نهفته است.
اگر برایشان مقدور نبود از مشاوران بهزیستی، دولتی یا آزاد به طور حضوری کمک بگیرید با مشاوران تلفنی همین مرکز با شماره 09640 تماس بگیرند.
در مورد زندگی جدید ایشان هم به نظر می رسد برای یک خانم تنها تهران جای مناسبی نیست و بهتر است نزدیک خویشاوندان خود باشد تا از حمایت عاطفی، مالی و معنوی آنها بهره مند شود.
البته کار در محیط زنانه و کارهای زنانه یا خانه کاری ( کار در خانه) برای ایشان نقش درمانی دارد و ذهن ایشان را مدیریت می کند و از سویی دیگر با بهبود اقتصادی نقش مهمی در احساس کرامت و عزت نفس ایشان و فرزندش دارد. برای شروع بهتر است با استشهاد از افراد معتمد استشهادنامه ای تنظیم کنند و به کمیه امداد محل زندگی رجوع کنند.
اگر شما یا نزدیکان می توانید تلاش کنید که زمینه کار را برای ایشان فراهم کنید.
البته اگر همان طوری که در پیام قبلی گفتید همسر ایشان 4 سال است که معلوم نیست کجا رفته بعد از جستجو از ایشان و عدم یافتن ایشان بهتر است با رجوع به دادگاه طلاق غیابی بگیرند و به تدریج مهیا شوند برای شروع یک زندگی جدید.

نکته ای که ممکن است برخی به طور احساسی با آن برخورد کنند و مطمئنم که با تأمل به سخنانم به عمق مطلب می رسند این است که اگر ایشان شرایط مالی مناسبی ندارد و احتمال دارد و از سویی ایمان قوی ندارند و احتمال دارد برای تأمین معاش به انحراف کشیده شود، لازم است:
1- ایشان را به لطف خدا و کرمش امیدوار کنید و تشویق کنید با نماز و ارتباط با خود قوی باشد و گرفتار افسردگی و یأس نشود.
2- خیران را در کمک به ایشان جهت دهید.
3- اگر احتمال دارد برای تأمین معاش به گناه بیفتد او را ترغیب کنید که لااقل با ازدواج مدت دار و تعهداتی که این ازدواج دارد از حمایت عاطفی و مادی برخوردار شود. البته برای پیشگیری از سوء استفاده این ازدواج را در محضر به ثبت محضری برسانند تا محضر با داشتن سند و مدرک مانع فریب ایشان شود و از نظر حقوقی بتوانند پیگیری کنند. ( متأسفانه برخی برای رفع نیازهای مادی و حتی برخی به خاطر طمع و مال اندوزی به سراغ روابط نامشروع بدون تعهدات شرعی می روند)

موضوع قفل شده است