چرا منافقان از کافران بدترند؟
تبهای اولیه
چرا منافقان از کافران بدترند؟
[="]باسمه تعالی[/]
سر اینکه منافقان از کافران بدترند و در پایین ترین درک جهنم به سر می برند، آن است که افزون بر این که همانند کافران در درون منکر دینند و درونشان را کفر پر کرده، اهل کتمان، دروغ، خدعه و استهزاء نیز هستند.کسی که کفرش کفر محض است، دیگر به این تباهیهای نفسانی مبتلا نیست، ولی کفر منافق آمیخته با این تباهیهاست. از سوی دیگر،خطر منافقان برای جامعه اسلامی بیش از زیان کافران و مشرکان است، چنانکه در روایتی از امیر مومنان علی علیه السلام آمده است:
و لقد قال لی رسول الله صلی الله علیه و آله : انی لا اخاف علی امتی مومنا و لا مشرکا اما المومن فیمنعه الله بایمانه و اما المشرک فیقمعه الله بشرکه ولکنی اخاف علیکم کل منافق الجنان عالم اللسان یقول ما تعرفون و یفعل ما تنکرون (تفسیر تسنیم)
رسول خدا صلی الله علیه و آله مىفرمود: من بر امتّم نه از مؤمن هراسانم و نه از مشرك ترسان، چه مرد با ايمان را خدا به خاطر ايمان وى باز مىدارد، و مشرك را به خاطر شرك او از پاى در مىآرد. ليكن من بر شما از مرد دورويى مىترسم كه- به حكم شرع- داناست. او چيزى را مىگويد كه آن را نيكو مىشماريد و كارى مىكند كه آن را ناپسند مىداريد.
و لقد قال لی رسول الله صلی الله علیه و آله : انی لا اخاف علی امتی مومنا و لا مشرکا اما المومن فیمنعه الله بایمانه و اما المشرک فیقمعه الله بشرکه ولکنی اخاف علیکم کل منافق الجنان عالم اللسان یقول ما تعرفون و یفعل ما تنکرون (تفسیر تسنیم)
رسول خدا صلی الله علیه و آله مىفرمود: من بر امتّم نه از مؤمن هراسانم و نه از مشرك ترسان، چه مرد با ايمان را خدا به خاطر ايمان وى باز مىدارد، و مشرك را به خاطر شرك او از پاى در مىآرد. ليكن من بر شما از مرد دورويى مىترسم كه- به حكم شرع- داناست. او چيزى را مىگويد كه آن را نيكو مىشماريد و كارى مىكند كه آن را ناپسند مىداريد.
با سلام
ياد آوري چند نگته در مورد منافقان اين كه:
منافقان از اين رو خطرناك اند كه مكان تولد منافقان خاكريز دشمن نيست و در خاك ريز خودي متولد مي شود و لذا تشخيص به سختي است
ولي خاكريز دشمن متفاوت از خاكريز ماست . دشمن تشخيص اش راحتتر است
از طرفي شناخت دشمن هم به راحتي صورت مي كيرد ولي شناخت كسي كه در كنار من به طرف دشمن در حال مبارزه است و به ناگاه سلاح به روي خودي مي گشد، هم باورش سخت است و هم تاييد نفاق دوست.
تنها نكته اشتراك دشمن و ما انسانيت ماست و اين كه هردو انسانيم
ولي با منافق اشتراكات زيادي داريم يك قبله داريم و يك پيامبرو نماز و روزه و.....هر چند به ظاهر ولي همين نشست و برخاست به خودي ايجاد الفت مي كند و گمراهي در تشخيص منافق.
باسمه تعالی
با سلام و تشکر
انواع منافق
1- منافق در عقيده : به اينكه در باطن كافر و مشرك و طبيعى و منحرف باشد ولى در ظاهر اظهار اسلام و ايمان كند و يا جزو فرق باطله و اهل بدعت و ضلالت باشد ولى اظهار تشيّع نمايد، و اين نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام كفر است زيرا علاوه بر كفر باطنى، شامل مكر و حيله و خدعه نسبت به مسلمانان نيز ميباشد و آنچه از مصائب و بدبختيها كه دامنگير مسلمانان شده از طرف اينگونه افراد بوده است و از اينجهت خداوند در قرآن سختترين عذاب و دركات دوزخ را براى آنان مقرر داشته و فرموده إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ
2- منافق در اخلاق : يعنى باطنا متخلّق به اخلاق حميده نباشد ولى در ظاهر چنين نمايش دهد كه داراى اخلاق حميده است مثل اينكه در باطن زهد و خوف از خدا و محبّت خدا و سخاوت و توكل و خشوع و امثال اين صفات را ندارد ولى در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخى و متوكل و خاشع و نظائر اينها نشان ميدهد.
ولى اگر در باطن داراى اخلاق رذيله باشد ولى در ظاهر ترتيب اثر بر آنها ندهد، اين نفاق نميباشد بلكه طريقه معالجه اخلاق رذيله همين است و اگر به اين قصد باشد بسيار ممدوح و پسنديده بلكه لازم است.
3- منافق در اعمال : يعنى خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشكاراى او و غيبت او با حضور او متفاوت باشد و در ظاهر خود را عابدترین مردم معرّفى كند ولى در حقيقت چنين نباشد، و اين نيز غير از اخفاء معصيت است زيرا اشاعه و اظهار معصيت خود گناه است.
انواع منافق
1- منافق در عقيده : به اينكه در باطن كافر و مشرك و طبيعى و منحرف باشد ولى در ظاهر اظهار اسلام و ايمان كند و يا جزو فرق باطله و اهل بدعت و ضلالت باشد ولى اظهار تشيّع نمايد، و اين نوع از نفاق اعظم و اشدّ و اقبح اقسام كفر است زيرا علاوه بر كفر باطنى، شامل مكر و حيله و خدعه نسبت به مسلمانان نيز ميباشد و آنچه از مصائب و بدبختيها كه دامنگير مسلمانان شده از طرف اينگونه افراد بوده است و از اينجهت خداوند در قرآن سختترين عذاب و دركات دوزخ را براى آنان مقرر داشته و فرموده إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ
2- منافق در اخلاق : يعنى باطنا متخلّق به اخلاق حميده نباشد ولى در ظاهر چنين نمايش دهد كه داراى اخلاق حميده است مثل اينكه در باطن زهد و خوف از خدا و محبّت خدا و سخاوت و توكل و خشوع و امثال اين صفات را ندارد ولى در ظاهر خود را زاهد و خائف و محبّ خدا و سخى و متوكل و خاشع و نظائر اينها نشان ميدهد.
ولى اگر در باطن داراى اخلاق رذيله باشد ولى در ظاهر ترتيب اثر بر آنها ندهد، اين نفاق نميباشد بلكه طريقه معالجه اخلاق رذيله همين است و اگر به اين قصد باشد بسيار ممدوح و پسنديده بلكه لازم است.
3- منافق در اعمال : يعنى خلوت او با ملأ او و پنهان او با آشكاراى او و غيبت او با حضور او متفاوت باشد و در ظاهر خود را عابدترین مردم معرّفى كند ولى در حقيقت چنين نباشد، و اين نيز غير از اخفاء معصيت است زيرا اشاعه و اظهار معصيت خود گناه است.